eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
566 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‍ لَنگون لَنگون اومد تو حرم، کشاورز،تا حالا هم حرم نیومده بود، هر سال میزد بیاد پولش جور نمیشد،آخر بار این پول رو جمع کرد، به زنش گفت: بریم حرم…. وارد حرم شد کِیف میکرد،هی با خودش می گفت: کاش زودتر می اومدم…اما بلد کار نبود،حرم کجاست؟ضریح کجاست؟چی به چیِ؟ یه جا دید چهار پنج تا لباس یه رنگِ، فهمید مال اونجان، سلام کرد، سلامش رو جواب دادن،گفت: حرم کجاست؟ یه نگاهی کردن،فهمیدن غریب ِ و ساده اس، گفتند:تا حالا نیومدی؟ گفت: نه بار اوّلمِ، کجا باید برم؟ گفت: اون در و می بینی،پله هارو بگیر برو بالا، اوناها اون گنبد اتاق امام رضاست…دستت درد نکنه لَنگون لَنگون حرکت کرد، اومدم آقا….در رو باز کرد، هی میگفت: امام رو دیدم چی بگم؟…پاشو گذاشت رو پله ی اول،از اون بالا صدای بلندی شنید: نیا! نیا من اومدم، مگه پات درد نمیکنه؟ آقاش اومد روبروش، خوش اومدی… یه حال و احوالی،یه عشقی کرد، بغلش کرد،حرفاشو زد، راشو گرفت بره، امام رضا فرمود: دفعه بعد خواستی صِدام کن خودم میام…. اومد بیرون اون سه چهارتا خادم رو دید، تا دیدنش گفتن: رفتی بالا یا نه؟ آقاتو دیدی؟ گفت: آره دستت درد نکنه.گفتن دیدی؟ گفت: آره،آقام بغلمم کرد، صورتم رو هم بوسید،گفت: دفعه بعد خودم میام تو نیا…. حیدر خمسه👇 https://babolharam.net/item-21430
. ۲۱ ماه رمضان سبک مداح:حاج مرتضی طاهری🎤 سحر محو مناجات علی بود سحر مات از حکایات علی بود سحر مبهوت طاعات علی بود سحر مست از عنایات علی بود سحر امشب ندایش یا علی بود سحر امشب وداعش با علی بود😭 علی امشب هوای دوست دارد علی امشب نوای دوست دارد علی سعی وصفای دوست دارد علی شوق لقای دوست دارد علی را نیست امشب لحظه ای خواب ، علی را هست امشب شوق محراب، شاید مثل همین ساعتا بود ، ام الکلثوم میگه نگاه به بابام می کردم دلم آتیش می گرفت، می دیدم هی میاد به آسمون نگاه می کنه ، میگه آی صبح پس کی میرسی😭 گاهی میگه انالله واناالیه راجعون، 😭 من فکر می کنم گاهی هم زیر لب می گفت : زهرا اومدم، زهرا جان یادته موقعی که می خواستی از دنیا بری، برای تنهایی من گریه می کردی، دیگه تنهایی تموم شد علی داره میاد، امیر عشق برمسجد روان شد به سوی آسمان بانگ اذان شد به تکبیرش عیان رازی نهان شد به سجده برخدایش میهمان شد ستمکاران شقاوت برگزیدند، خدای عشق را در خون کشیدند، علی علی علی علی... آی دیگه از فردا زینب از کوفه بدش اومد، کوفه ایی که انقد بی وفاست دیگه جای موندن نیست، وقتی نگاه به بابا کرد فهمید دیگه باباش از دستش رفته ، گفت بابا (من می خوام از کوفه برم، کنار قبر مادرم)۲ هدیه براش عمامه ی خونیتُ بابا ببرم آی امان، آی... خیلی زینب سفر نرفته، خیلی از مدینه بیرون نرفته اما هر موقع رفته برگشته دست خالی نیومده ،یه روز عمامه ی خونی بابا را آورده ، یه روز هم دیدن زینب اومد کنار قبر رسول الله صدا زد یا جدا برات از سفر سوغاتی آوردم، همه دارن نگاه می کنند زینب چه سوغات براپیغمبر آورده، یه وقت دیدن یه بسته رو بیرون آورد گره ی این بسته را باز کرد یه پیراهن خون آلود😭 حسین .... .👇
4_5841186721202441404.mp3
34.18M
مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 دوشنبه ۷ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔊 حجت الاسلام والمسلمین شریفیان
. و توسل به علیهم السلام عباس داداش زاده (فانی تبریزی) الهی الهی به حقّ رسول مگردان دلم را ز هجران ملول طریق هدی را نشانم بده حقیقت چه باشد؟ همانم بده شکیبایی و حلم و جود و کرم عطایم کن و وارهان از الم به این بندۀ پست و آشفته حال عطا کن کمال و جمال و جلال الهی الهی به حقّ علی‌ که باشد نبی‌ را چو جان و ولی مرا مست گردان ز صهبای او پریشان کن از نام زیبای او نیاید به جز نام او بر زبان نباشد به جز ذکر او در میان چنان مست گردان ز مینای او که گوید وجودم هوالحقّ و هو خُم وحدت از ساغر «لا» بده سپس می ز صهبای «الاّ» بده همه او شود جمله گفتارها پی او بود جمله کردارها الهی الهی به حقّ بتول‌ دعایم نما از عنایت قبول به آن آیت کوثر مصطفی‌ عطایم نما حال ذوق و دعا به درگاه قربت پناهم بده به باب ولایت تو راهم بده مکن بنده‌ات را ز درگاه دور که محروم گردد ز فیض حضور الهی الهی به حقّ حسن‌ به آن مظهر حُسن هر انجمن به آن پور پیغمبر مرسلین به آن نور عین رسول امین‌ به آن نوگل باغ عشق و وفا ببخش و ببخشا گناهان ما به مردم عطا کن در این روزگار صبوری و صلح و صفا و وقار الهی الهی به حقّ حسین‌ به آن مصطفی‌ و علی‌، نور عین شوم تا ز اهل وقار و وفا مرا با ولایش نما آشنا به حقّ شهیدان کرب و بلا شراب شهادت نصیبم نما شهادت بود لطف پروردگار به مشتاق حقّ و به عشّاق یار الهی الهی به سجّاد پاک به آن بی‌قرین گوهر تابناک به آن عابد آن سید مه لقا به آن سر خوش از باده کبریا قیام و رکوع و سجودم بده به سرّ حقیقت شهودم بده عطایم نما جمله در روز و شام دعا و مناجات و ذکر مدام الهی الهی به باقر‌ امام محمّد‌ به نام و محمّد‌ مقام به آن عالم نادر روزگار به آن کاشف علم پروردگار علوم خداوند و علم زمان عطا کن ز فضلت به خلق جهان مرا آگه از جمله اسرار کن ز اهل سخن، اهل کردار کن الهی الهی به صادق‌ امام به آن شیعیان را امام همام به آن صاحب عزّت بیکران به آن آیت علم و جان جهان مرا علم و عرفان عنایت نما مقام ولایت کرامت نما مقامی که از پرتو نور آن حقیقت ببینم به چشم عیان الهی الهی به موسی‌ امام به آن کاظم‌ پاک عالی مقام به آن بوالحسن‌ کنیه، آن پارسا به آن عارف کوی قرب و لقا به آن مبتلای جفای عدو به آن عاشق سر خوش از جام «هو» مرا بر حقیقت دلالت نما دلم را محلّ عنایت نما الهی الهی به موسی الرّضا‌ به سلطان هشتم به میر هدی به آن مظهر عشق و شور و وفا به آن منبع جود و حلم و رضا امام رئوفی که با یک نظر کند خاک را کیمیا همچو زر ز کبر و ز نخوت نجاتم بده به عشق ولایت حیاتم بده الهی الهی به حقّ جواد‌ به آن مظهر الفت و عدل و داد به آن آیت جود و احسان و عشق به آن منبع علم و عرفان و عشق مرا اهل جود و کرم کن، خدا رها از همه درد و غم کن، خدا به کوی ولا آشنایم نما سخا و کرامت عطایم نما الهی الهی به هادی‌ راه به آن بندگان را ز جان پادشاه به آن رهبر خیل آزادگان دلیل هدایت به کون و مکان مرا رهرو راه قرآن نما به دردم ز رحمت تو درمان نما مرا غصّه از درد بی‌دردی است خلاصم کن از هر چه جز مردی است الهی الهی به حق حسن‌ به آن عسکری‌، مونس ذوالمنن به آن اسوۀ زهد و تقوی و راد به آن زبدۀ عالم عدل و داد به آن گوهر تابناک ولا به آن جوهر عصمت کبریا در این عصر بی دردی و ننگ و عار رها کن مرا از غم روزگار الهی الهی به مهدی‌ ماه به آن صاحب مکنت و عزّ و جاه به آن آخرین یادگار رسول‌ به آن طالب خون پاک بتول‌ به آن صاحب ملک و صاحب زمان‌ خدیو ملک منظر انس و جان مرا می ز خمخانه او بده شرابی ز مینای «یاهو» بده ز جان تا شوم مست شیدای او بسوزان دلم را به سودای او جهان پر ز ظلم و ستم گشته است پر از غصّه و درد و غم گشته است نه از مهر و عدل و عدالت خبر نه از دین حق و دیانت خبر نباشد خبر از نشاط و سرور نبینم به دوران به جز ظلم و زور نه در خیل مردم وفا مانده است نه مهر و نه لطف و صفا مانده است برونها همه صلح و مهر است و داد درونها همه پر ز مکر و فساد در این روزگار پر از درد و غم کجا باشد آن قائم منتقم؟ الهی به آن صاحب ذوالفقار مرا وارهان از غم انتظار به «فیروز» و «فانی» ز راه کرم (1) عنایت کن و وارهان از الم به هر دو که باشند بیمار او مهیا نما راه دیدار او کند شمس حق تا ز مشرق ظهور مرا مست کن از شراب طهور به آن جوهر جان و جان جهان مرا ز آتش قهر خود وارهان ندارم به کف غیر عصیان خویش مرا میهمان کن به احسان خویش به فضل تو هستیم امیدوار کرم کن ببخشا به هشت و چهار ــــــــــــــــــــ (1)حاج فیروز زیرک کار .
4_5841620564438945400.mp3
15.33M
ــــــــــــــ دم جون دادن من ؛ لبمو تر نکنید اگه گفتم آب می‌خوام حرفمو باور نکنید اگه میشه تا سه روز ؛ تنمو خاک نکنید جای لطمه ها رو از رو صورتم پاک نکنید شاید که مردنم همین نزدیکی‌ها باشه آقا بیا باشه ؟ میخوام شبیه تو تنم رو بوریا باشه آقا بیا باشه ؟ الهی مثل تو سرم از تن جدا باشه آقا بیا باشه ؟ یا ذبیح العطشان |حسین جان ۳ ــــــــــــ حالا که باید منو ؛ توی غربت بذارین روی چشمم لااقل یه ذره تربت بذارین دیگه از دستای من ؛ کاری که بر نمیاد هی می‌خوام بگم حسین اما صِدام در نمیاد چه سخته اسم تو نیاد روی زبون من ای مهربون من یه عمر حسین حسین شده ذکر جنون من ای مهربون من می دونی که به روضه ی تو بسته جون من ای مهربون من یا قدیم الاحسان|حسین جان ۳ ـــــــــــــ سر خاکم بذارین ؛ سیاهیِ روضه رو واسه سومم بخونین روضه ی رقیه رو بخونین از اون بدن ؛ که به زیر مرکبه بخونین از رگ حنجری که نامرتبه بابا برای چی سر تو بوی نون میده سه ساله جون میده یکی توی شلوغیا ما رو نشون میده سه ساله جون میده مگه که لکنت زبون به من امون میده سه ساله جون میده خبرداری یکی النگوهامو دزدیده سه ساله جون میده https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/4726 منو یادت نره لحظه اخر اربابم اخه هر چی باشم اسممه نوکر اربابم نفس اخرم ، تو رو که میبینم نشونیه منه ، کبودیه سینم میدونی که ازت ، یه خواهشی دارم کنارم باش اقا ، موقع تلقینم منو یادت نره بی کس و کارم میشه پرچم تو سنگ مزارم جای شهادتین اسم تورو تنها میارم
هدایت شده از سالار
با توجه به اینکه ادمین کانال .... هستید، خواهش میکنم حتما از نشر مسابقه دریغ نکنید. محوریت مسابقه در مورد عفاف و حجاب و به خصوص موضوعیت روابط دختر و پسر می باشد. دشمن هم در برهه کنونی دقیقا دست گذاشته روی این موضوع. لذا می‌طلبه همه دغدغه‌مندان فرهنگی و متولیان این امر، دست به دست هم بدهند تا مقابل این حملات ایستادگی کنیم.
🛑‼️ مسابقه‌ی عظیم فرهنگی «نوش‌دارو»‼️🛑 🎁 جوایز ارزنده‌ی این مسابقه، در اوّلین قدم ۴۲ میلیون تومان شامل: 💰 ۸ کارت هدیه‌ی دو میلیون تومانی 💰 ۱۴ کارت هدیه‌ی یک میلیون تومانی 💰 ۴۰ کارت هدیه‌ی ۳۰۰ هزار تومانی(به قید قرعه به کسانی که حداقل نصف نمره‌ی آزمون را کسب کنند) 💎 و ارزشمندترین جایزه‌ی مسابقه که محتوای آن است! ✅ ثبت‌نام در مسابقه و دریافت منبع آزمون( حتماً ویرایش 1402) از طریق: 🌐 zil.ink/noosh__daroo 💠 ثبت‌نام برای عموم هم‌وطنان آزاد است! ⏰ آخرین مهلت ثبت‌نام: ۵ اردیبهشت ماه 📝 تاریخ آزمون: ۷ و ۸ اردیبهشت ماه ✳️ آزمون به صورت رایگان، مجازی و تستی
Shab6_Razaman1402_Mirzamohamadi_a.mp3
26.44M
و توسل به و حجت الاسلام بال و پرم شکسته در این کوچه‎ ها خدا دستی بکش به روی سر این گدا ، خدا . هر بار در زدم تو جوابم نکرده ‎ای هر بار گفته ‎ای که بیا ، باوفا خدا . از بس گناه کرده ‎ام این چشمه خشک شد اشکی برای توبه نمانده است یا خدا . اوج کمالِ بنده همین سر به زیری است خیری ندیده بنده‎ ی سر به هوا ، خدا . این بال ، بال نیست ، وبالِ پریدن است وقتی سحر مرا نرسانده است تا خدا . در هم بخر سوا نکنی جان ” فاطمه “ در هم بخر به حرمت ” خیر النساء ” خدا . هر بار کار بندگی ‎ام لنگ می ‎شود ” إنی أعوذ بالحرم کربلا ” ، خدا . ما را ” حسین ” لطف نمود و درست کرد ما را ” حسین فاطمه ” کرده است با خدا . در ظاهر است ذکر لب ما ” حسین حسین “ در باطن است ذکر لب ما خدا ، خدا . گر چه کسی ضمانتمان را نمی ‎کند اما هنوز هست خراسانِ ما ، خدا . در صحن انقلاب ؛ دلم منقلب شود تا گفته ‎ام به حق ” امام رضا ” ، خدا .................... هزارشکر سرش روی دامن پسر است در این دقایق جانسوز روضه خوان دارد هزارشکر تنش زیر آفتاب نرفت هزارشکر که در حجره سایبان دارد نه اهل بیت رضا را کسی اسارت برد نه اینکه قاتل او چوب خیزران دارد .
Shab6_Razaman1402_Mirzamohamadi_b.mp3
38.31M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتِمْ لِی بِخَیْرٍ وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی ◼️ فرازهایی از علیه السلام 🎤حجت الاسلام
. ♦️به فدای آن آقایی که لحظهٔ افطار، غم‌های دلش تازه می‌شد... در احوالات امام سجاد «علیه الصلاة و السلام» آمده است: بَكَى أَرْبَعِينَ سَنَةً بِدَمْعٍ مَسْفُوحٍ وَ قَلْبٍ مَقْرُوحٍ ▪️ آن حضرت چهل سال با ديدگانى اشكبار و قلبى داغدار بر مصیبت کربلا مى‌گريست. یَقطَُع نَهارَه بِصیامِهِ و لَیلَهُ بِقیامِه ▪️شبانه روزش به روزه‌دارى و شب‌زنده‌دارى مى‌گذشت! 🔻 هنگامى كه غذا براى افطارش حاضر مى‌شد، از قتلگاه پدر و شهيدان به خون خفتۀ كربلا ياد مى‌كرد و مى‌فرمود: آه از غم و اندوه! اى واى بر اين مصيبت! و مکرّر زمزمه مى‌كرد و اشك مى‌ريخت و اين جمله را بر زبان مى‌آورد كه: قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ جَائِعاً ▪️ پسر پيامبر گرسنه به شهادت رسيد! قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَطْشَاناً ▪️پسر پيامبر را با لب تشنه كشتند! حَتّی یَبُلُّ بِالدَّمعِ ثِیابُه. ▪️و آنقدر این جمله را می گفت و مى‌گريست كه جلوی پیراهن حضرت، خیس از اشک می‌شد. 📚مثیرالاحزان،ابن نما حلی، ج١ ص١١۵ .
. علیهاالسلام ♦️به فدای آن آقایی که خود و بچه‌هایش، تشنگی کشیدند تا شیعیان و محبّین او، روز قیامت تشنه نباشند... در نَقلی آمده است: در روز عاشورا ، حضرت سکینه علیهاالسلام نزد امام حسین صلوات‌الله‌علیه آمد و فرمود: العَطَشُ قَد قَتَلَنی ▪️تشنگی دارد مرا می‌کُشد. امام علیه‌السلام فرمود: دخترم! سکینه! تو خوب میدانی که در خیمه‌ها آبی نمانده است! در این هنگام حضرت سکینه علیهاالسلام دست پدر را گرفت و آن حضرت را به پشت خیمه‌ها بُرد و فرمود: أبَة! إنّکَ تَستَطیعُ أَنْ تَضرِبَ بِرِجلِکَ إلَی الارضِ فَتُخرِجَ الماءَ. ▪️پدرجان! شما می‌توانید پای‌تان را به زمین بزنید و آب را از زمین بیرون بیاورید. حضرت ، پای مبارک‌شان را به زمین زدند‌ و چشمه‌ای گوارا جاری شد. سپس فرمودند: ای دخترم! بنوش... حضرت سکینه علیهاالسلام تا که آمدند از آن آب بنوشند، ناگهان دیدند که اشک‌های سیدالشهداء علیه‌السلام بر گونه مبارکش جاری شده‌است. پیش آمدند و عرضه داشتند: پدرجان! چرا گریه می‌کنید؟ حضرت فرمودند: بُنَیّةَ إشرِبی وَلٰکِن إعلَمِی أنّکَ إذا شَربتِ سَوفَ یَعطِشُ شیعَتُنا یَومَ القِیامَة ▪️دخترم! اگر میخواهی بنوشی از این آب ، بنوش ؛ امّا بدان اگر بنوشی، روز قیامت شیعیان ما تشنه خواهند شد. 📚 عرفانُ کربلاء،قُدس الأقداس ص ۲۹۵ ✍ این نَقل هر چند که در کتاب یکی از علمای معاصر آمده است لکن با روایات و تواریخی که اهل‌بیت علیهم‌السلام و خصوصاً حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام نسبت به فداکاری و تحمل بلا به جهت دفع بلا از شیعیان‌شان داشتند، مطابقت دارد و دور از واقعیت، نیست... 🔻شخصیتی که زحمت مارا کشیده است عالم از ابتدای وجودش ندیده است دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده است... .
Shab7_Razaman1402_Mirzamohamadi_a.mp3
26.84M
✅ تا که گفتم حسین بخشیدی ♦️ مناجات با گریز روضه 🔻 شعری از حسین صیامی باز حلقه به گوش آمده ام مثل شمعی خموش آمده ام بار عصیان به دوش آمده ام سویت ای پرده پوش آمده ام روسیاهم بدم خطاکارم هر چه هستم فقط تو را دارم تشنه ام رو به آسمان هستم هر چه گویی بد است آن هستم رد شده در هر امتحان هستم سالها رفت و من همان هستم گرچه حالم بد است کاری کن رمضان آمده است کاری کن خودم از شرح قصه پر دردم میپذیرم که سخت نامردم روز و شب جرم و معصیت کردم آمدم تا درست برگردم یا الهی و سیدی رحمی حال من را فقط تو میفهمی مانده ام در حجاب غفلت ها خسته ام از هجوم عادت ها بس که از دست رفته فرصت ها در دلم مانده باز حسرت ها کاش میشد به سوی تو بپرم خوش به حال مدافعان حرم آسمان دلم بهاری نیست به من مرده اعتباری نیست دل آشفته را قراری نیست از من بد که انتظاری نیست آخر این باغ را بهاری هست از توی خوب انتظاری هست ای نگاه تو بنده ات را یار شرمسارم از این همه تکرار روی لبها دوباره استغفار دست خالی نیامدم این بار گرچه از من فقط خطا دیدی تا که گفتم حسین بخشیدی عشق در سینه مان نهاده حسین جز وفا یادمان نداده حسین پای ما خوب ایستاده حسین تشنگی میکشم به یاد حسین ربنا رب العالمین العفو به لب تشنه حسین العفو همهء اهل کبریا تشنه لب تو خشک و کربلا تشنه قحطی آب و بچه ها تشنه به فدای لب تو یا تشنه روضه مشک میکشی ما را کشته اشک میکشی ما را به همراه فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام با نوای حجت الاسلام
4_5805407225560174980.mp3
6.09M
دکلمه 🎤 چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را چگونه نقش زنم چشمه ی عبادت را چگونه ثبت کنم لحظه های طاعت را چگونه رسم کنم راه رسم غیرت را اگر تمام ادیبان زتو قلم بزنند به اذن حیدر کرار از تو دم بزنند تویی که برهمه ی خلق مقتدا هستی توی که درادب و فضل منتها هستی تویی که قوت بازوی مرتضی هستی تویی که ساقی و سقای کربلا هستی وزیر  کشور  عشقی و شاه علقمه ای تو نورچشم علی و عزیز فاطمه ای کی‌ام من آن که شدم ریزه خوار آستانت کی‌ام من آنکه که همیشه اسیر وحیرانت کی‌ام من آنکه کنم جان خویش قربانت کی‌ام من آنکه که بُوَد دست من به دامانت حوائج همه ی خلق را روا کردی مرا زبدو تولد شما دعا ( جدا ) کردی گدای کوی توأم بی پناه آمده ام به شوق دیدن نیمه نگاه آمده ام به خاکبوسی تو سر به راه آمده ام دلم شکسته ببین  روسیاه آمده ام بیا و روز قیامت مرا شفاعت کن دوباره مثل همیشه بیا عنایت کن ** دلم هوای تو کرده هوای آن حرمت هوای سینه زنی زیر بیرق و علمت هوای روضه آن دست و بازوی قلمت چو شمع آب شوم از گدازه های غمت به قفل بسته‌ی دل‌ها فقط کلید تویی شفیع محشری و بر همه امید تویی عمود خیمه ی زینب چرا شکسته شدی چو فرق خونی حیدر زهم گسسته شدی چنان خسوف قمر، باز  بازو بسته شدی زغصه های  مدینه تو زار و خسته شدی زند شراره به قلبم صدای غمگینت ببین که فاطمه آمد  کنار بالینت
003 حاج مهدی سماواتی.mp3
4.02M
برای دعا خوانی یک توسل ویژه‌ای نیاز داریم که از وجود مقدس امام زمان علیه السلام دعا خوانی را بگیریم ‼️ 🔴بخش سوم نکات بسیار عالی و کاربردی از استاد مناجات و ادعیه خوانی
14-khoobshavim.mp3
5.9M
👈حضرت ره 🔸چرا لذت بندگی را نمی‌چشیم؟ 🔸چرا دنبال توبه‌ها نمی‌آید؟ 🔸چرا حال مناجات پیدا نمی‌کنیم؟
. 💠داستان مردی خدمت پیامبر آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم. حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟ آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم. پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند. پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.(۱۹) 💠داستان روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد:- سرمایه ندارم .امام علیه السلام فرمود: درستکار باش ! خداوند روزی را می رساند.جوان بیرون آمد. در راه ، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت : باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم ، لذا من به همه اعلام می کنم که اگر همیانی گم کرده اند نزد من آیند.با صدای بلند گفت :هر کس کیسه ای گم کرده ، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد.فردی آمد و نشانه های کیسه را گفت ، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد.جوان برگشت به حضور حضرت ، قضیه را گفت .حضرت فرمود:- این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد. 💠داستان امير مؤمنان عليه السلام بر كنيزى گذشت كه از قصّاب ، گوشتى خريده بود و به قصّاب مى گفت : بيشتر بده . امير مؤمنان عليه السلام به آن مرد فرمود : «بيشتر بده ، كه بركتش زيادتر مى شود». 💠داستان مرحوم طبرسی از براء بن عازب نقل می کند: وقتی آیه مبارکه «و انذر عشیرتک الا قربین» نازل شد، پیامبر (ص) مأمور شد خویشان و نزدیکان خود را (از روز قیامت) به ترساند، در اجرای این امر الهی پیامبر عموها و بستگان نزدیکش را که به چهل نفر می رسید در خانه ابوطالب دعوت کرد عموهای آن حضرت: ابوطالب، حمزه، عباس و ابولهب حضور داشتند، همگی را با یک ران گوسفند و یک ظرف (قدح) شیر مهمان و پذیرایی کرد، در حالی که غذای حاضر برای یک نفر از آنها کفایت می کرد، جملگی را پیش خواند با نام خدا (بسم الله) همگی سر آن سفره با برکت از آن طعام خوردند و شیر آشامیدند و سیر گردیدند.(۲۰) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱۹. ثواب الاعمال،ص۱۰۴. ۲۰.الغدیر ،ج۲،ص ۲۷۸. 🌺
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
ویژگی های منتظران برخی ویژگی های منتظران را بر می شمریم؛ ➖شناخت امام یکی از وظایف اصلی کسب شناخت و
. منبر یک دقیقه ای🕘 موضوع: ویژگی های منتظران(۱۳) [ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود] بسم الله الرحمن الرحیم أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ ✅مقدمه برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند. طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است. ➖پیامبر(ص) فرمود: «لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱) ❇️خصلت سیزدهم ؛  سیزدهمین صفت مؤمن «لا یؤذى من یؤذیه» است در مفاهیم دینى دو مفهوم جدا از هم داریم: ۱.عدالت: معنایش این است که «من اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم» یعنى به اندازه اى که بر شما ظلم کرده به همان مقدار به خودش تلافى کنید. ۲. فضیلت: غیر از عدل و در واقع همان عفو است، یعنى خوبى در مقابل بدى است که از صفات برجسته اى است که حضرت رسول(ص) فرمود: «یُعطى من حَرُمَه (مى بخشند به کسى که از او دریغ کرده چیزى را) و یعفو عن من ظَلَمه (از کسى که به او ظلم کرده در مى گذرد) یصل من قطعه (کسى که با او قطع رابطه کرده او به دیدنش مى رود)». مؤمن کامل سراغ عدالت نمى رود بلکه سراغ فضیلت مى رود. 🔷پاداش تحمل به آزار دیگران در حدیث بلندی که حضرت عبدالعظیم حسنی از امام هادی(ع) روایت کرده ؛ حضرت موسی(ع) از خداوند سوال میکند؛ « إِلَهِي فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَبَرَ عَلَى أَذَى اَلنَّاسِ وَ شَتْمِهِمْ فِيكَ» پروردگارا ! پاداش كسى كه به خاطر تو بر اذيّت و آزار مردم و دشنام آنها شكيبايى ورزد، چيست ؟ خداوند فرمود:« أُعِينُهُ عَلَى أَهْوَالِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ» اى موسى ! او را در سختى‌هاى روز قيامت، كمك خواهم كرد» .(۲) 🔷پاداش تحمل در خانواده امام صادق(ع) فرمود:«مَنِ اِحْتَمَلَ مِنِ اِمْرَأَتِهِ وَ لَوْ كَلِمَةً وَاحِدَةً أَعْتَقَ اَللَّهُ رَقَبَتَهُ مِنَ اَلنَّارِ وَ أَوْجَبَ لَهُ اَلْجَنَّةَ وَ كَتَبَ لَهُ مِائَتَيْ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ مِائَتَيْ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَتَيْ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَتَبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَةَ سَنَةٍ». :هركس حتى يك سخن(ناگوار)را از زن خود تحمل كند خداوند او را از آتش جهنم رها مى‌سازد و بهشت را بر او واجب مى‌كند و دويست هزار حسنه براى او مى‌نويسد و دويست هزار عمل زشت را از(نامه عمل)او پاك مى‌كند و مقام او را دويست هزار درجه بالا مى‌برد و خداوند عز و جل به ازاى هرموى بدنش عبادت يك سال را براى او مى‌نويسد.(۳) ♻️تحمل درست و غلط تحمّل آزار ، دو گونه است : ➖۱ تحمّل آزار دیگران به معناى تسلیم شدن در برابر خواست‌هاى نامشروع متجاوزان و ترکِ مقاومت و اظهار ضعف و زبونى در برابر سختى‌ها ، از نظر اسلام ، بسیار نکوهیده است ، تا آن جا که امام على علیه السلام مى‌فرماید: المَنِیَّهُ وَ لَا الدَّنِیَّهُ .(۴) مرگ، آرى ! ننگ، هرگز! ➖۲ تحمّل آزار و رنج دیدن در جهت رعایت دیگران و به خاطر عفو و گذشت از بندگان خدا ، که موجب عزّت و افتخار در دنیا و پاداش بزرگ الهى در آخرت مى‌گردد . ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.بحارالانوار، ج ۶۴، ص۳۱۰. ۲.امالی صدوق،ج۱، ص۲۰۷. ۳.مکارم الأخلاق ، ج ۱  ص ۴۶۰ ۴.نهج البلاغه : حکمت ۳۹۶ . .
. ترس از خدا [منبر ۲۰ دقیقه ای] [ نکاتی برگزیده تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار ۲۰ دقیقه انتخاب و ارائه شود] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌙بیان احکام هرگاه مسافر پیش از ظهر وارد وطن شود یا به جایی برسد که قصد ده روز توقف دارد، چنانچه کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد باید روزه بگیرد و اگر انجام داده باید بعداً قضا کند، ولی اگر بعد از ظهر وارد شود نمی‌تواند روزه بگیرد. ❇️نکات کلی مقدماتی «اسلام رحمانی» یک اصطلاحی است که اخیرا زیاد شنیده شده است و میتوان گفت برخی سخنرانان فعال در فضای مجازی ،زبان و بلندگوی این طرز فکر شده است که از جمله ویژگی های این طرز تفکر «انکار جهنم» و «بی معنا دانستن ترس از خداوند» و تأکید بر مهربانی خداوند است که صاحبان این تفکر که به جهت کج فهمی و تحلیل های مادی برای مقوله های فرا مادی دچار خطاهای بزرگی در تشخیص حقایق هستند ترویج اباحی گری در جامعه را دامن می زنند . تا جایی که بزرگان و مراجع در مورد خطرات این تفکر هشدار داده اند که؛« اسلام رحمانی نه اسلام است و نه رحمانی» نظرات رهبر معظم انقلاب را اینجا بخوانید . 🔷معنی ترس از خدا ترس از خدا یعنی ترس از انجام ندادن مسئولیت انسانى و ارزش‏هاى عالى، ترس از این که به هدفى که براى آن آفریده شده دست نیابد. 🔷خوف از خدا، خوف از قاضی عادل است خوف از بندگان خدا ممنوع است و خوف از خدا لازم است،خشیت و خوف از پروردگار این یک چیز لازمی است،این خوف، خوف از قبیل قاضی عادل است نه ظالم،یک وقت انسان از کسی میترسد چون میداند که او آدم متعرض، متجاوز یا بد اخلاقی است آدم از او میترسد،اما وقتی میشود که انسان از یک شخص قاطع و عادل و آگاهی میترسد،ضعف های خودش را میداند و از این که بر اساس این ضعف ها با او معامله بشود خائف است،خوف از خداوند متعال از این قبیل است. خوف از عالم قادر عادل از عدل او میترسیم،پس خوف از خدای متعال یک امر لازمی است و این مصونیت بخش است،مصونیت بخش است که انسان از خداوند متعال خائف باشد و باعث میشود که انسان مراقب حرکات خود باشد،نقطه مقابلش غفلت و ایمنی بی مورد است یعنی اعتماد بی مورد به خداوند متعال،یعنی انسان در حالی که عمل صالحی ندارد خاطرش جمع باشد. 🧷مطلب فوق در ابتدا درس خارج فقه مقام معظم رهبری بیان شده است؛ اینجا ببینید ♻️انواع ترس حالات مختلف روانی انسان ، که در فارسی فقط از یک کلمه «ترس» به آن حالات اشاره می‌شود در قرآن کریم حدود ده کلمه استفاده شده است؛ خوف،خشیت،حذر، وجل ، رعب، رهب ،روع، ورع،فزع، تقوا اگر چه من در فارسی به همه حالات روانی فوق کلمه ترس را به کار میبریم اما باید بدانیم که اینها باهم فرق دارند مثلا خشيت ترس توام با تعظيم است و از دانايي ناشي مي شود . از اين رو، خداي سبحان آن را به علما اختصاص داده مي فرمايد: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء .» ❇️‏‏مراتب خوف‏ ‏‏ ‏خوف به عنوان یک فضیلت اخلاقی با توجه به مراتبی که سالک الی الله طی می کند دارای مراتب است؛ 🔸مرتبه اوّلِ( خوف عامه) : خوف از جهنم و خوف نرسیدن به‏‎ ‎‏لذتهای بهشت. بیشتر افراد خوف شان از این نوع می باشد. 🔸مرتبه دوم :‏‏خوف خاصّه‏ ‏‏     ‏‏ خوف دور شدن از ساحت مقدّس خداوند، در این مرحله از خوف سالک از توجه به لذّات حیوانی‏‎ ‎‏و شهوات طبیعی دور شده، ولی لذّات معنویّه در ذائقۀ روح او وجود دارد، و قرب منزلت و مقام را طالب است و تا این طلب برای خود‏‎ ‎‏هست، از رنگ نفسانیّت خالص و خالی نیست.‏‎ ‎‏ 🔸‏‏مرتبه سوم :خوف اخصّ خواص‏ و آن خوفِ از احتجاب‏‎ ‎‏است یعنی سالک توجهی به عطیّه ندارد، و شوق حضور و لذّت آن آنها‏‎ ‎‏را از دو دنیا منقطع کرده، ولی تا بقایای نفسانیّت و انانیّت در کار‏‎ ‎‏باشد و اشتیاق مشاهده و حضور را برای خود داشته باشد،‏‎ ‎‏محبت الله و خلوصِ حقیقی نتوان آن را محسوب داشت، گرچه‏‎ ‎‏مقام شامخ بزرگی است که جز خُلَّص از اهل معرفت به آن نتوانند‏‎ ‎‏رسید، و دست طمع امثال ما محجوبان، از آن و کمتر از آن کوتاه‏‎ ‎‏است.‏ 🔸مرتبه چهارم: ‏‏خوف اولیا‏ در این مرتبه، سالک از رنگ إنیَّت و أنانیّت‏‎ ‎‏پاک و پاکیزه شده ، از جلوه های جمال و جلال که بر قلب صاف خود‎ ‎‏، رهبت برایش حاصل می شود.‏ ‏‏     ‏‏ 🔻 ادامه دارد 👇👇
🔷خوف اکتسابی است «ترس» حالتى انفعالى و واكنشى روانى است كه انسان در برابر تهدید، خطر یا ضرر از خود بروز مى‌دهد. ترس از آن نظر كه به صورت واكنش طبیعى و غیر ارادى در انسان ظاهر مى‌شود، رفتارى غیر اختیارى و غیر ارادى است و مورد ارزش‌یابى اخلاقى قرار نمى‌گیرد و به خودى خود، به صفت «خوب» یا «بد» متصف نمى‌شود و مدح و ذمى ندارد. از این نظر در شمار حالت‌هاى انعكاسى و به اصطلاح روان‌شناسان «حالت‌هاى رفلكسى» نظیر حالت غم، حزن و شادى قرار مى‌گیرد. البته مقدمات ایجاد ترس و رفتارى كه انسان براى تضعیف، تقویت، كاهش یا استمرار حالت ترس در خود انجام مى‌دهد، مى‌تواند اختیارى باشد و ارزش‌یابى اخلاقى شود و صفت خوب یا بد به خود گیرد. مثال، افراد ترسو و ضعیف‌النفس، به ویژه وقتى شب به تنهایى در جایى به سر مى‌برند، با تخیلات خویش حالت ترس را در خود تقویت مى‌كنند و در نتیجه، ترس آن‌ها به دهشت و وحشت و وارد آمدن خسارت‌هاى جدى روحى به آنان تبدیل مى‌گردد. پس باید توجه داشته باشیم خوف یک ویژگی اکتسابی است و باید در ایجاد و تقویت آن بکوشیم . 🔷 علت تأکید بر خوف [ترس بیشتر از تشویق حرکت آفرین است] هم با تحقیقات و روش‌هاى علمى و هم با تجربه‌هاى عادى ما ثابت شده است كه عامل محرك انسان در بیشتر كارها ترس است و مى‌توان گفت در نود درصد موارد، ترس باعث تحریك و تلاش انسان مى‌شود و ده درصد رفتار ما از وعده پاداش یا جلب منفعت سرچشمه مى‌گیرد.  در امور معنوى نیز گرچه ما معتقدیم خداوند افزون بر جهنم، بهشت نیز دارد و رحمت خداوند گسترده‌تر و مقدّم بر غضب اوست [یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه] اما در بیشتر مردم، ترس از عقوبت الاهى باعث انجام وظایف و عبادات مى‌گردد و اگر ترس از عقوبت نبود، اندكى از مردم به امید ثواب و پاداش الاهى به انجام عبادات و تكالیف خود مى‌پرداختند. ♻️آثار و برکات خوف خوف علاوه بر آنکه خود‏‎ ‎‏یکی از کمالات معنویه است، منشأ بسیاری از فضایل نفسانیه و‏‎ ‎‏یکی از مُصلحات مهمۀ نفس است؛ بلکه سرچشمۀ تمام‏‎ ‎‏اصلاحات و مبدأ علاج جمیع امراض روحانی توان آن را شمرد. ➖برطرف شدن خوف های منفی ترس های منفی و استرس زا، یکی از مشکلات جدی بشر امروزی است. در احادیث رفع خوف های منفی را ارمغان خوف از خدا بیان شده است ؛ پیامبر(ص)فرمود: مَن خافَ اللّه َ عزّ و جلّ خافَ مِنهُ کُلُّ شَیءٍ ، و مَن لَم یَخَفِ اللّه َ أخافَهُ اللّه ُ مِن کلِّ شَیءٍ» . هرکه از خداوند عزّ و جلّ بترسد، همه اشیاء از او بترسند و هرکه از خدا نترسد، خداوند او را از همه چیز بترساند .(۱) و حضرت امیر(ع) فرمود:« مَن خافَ اللّه َ آمَنَهُ اللّه ُ سُبحانَهُ مِن کُلِّ شَیءٍ ، مَن خافَ النّاسَ أخافَهُ اللّه ُ سُبحانَهُ مِن کُلِّ شَیءٍ» .هرکه از خدا ترسد، خداوند او را از هر چیز در امان دارد و هرکه از مردم ترسد، خداوند سبحان او را از همه چیز هراسان کند.(۲) ➖کنترل نفس بدون شك رابطه نزديكى ميان «خوف از خدا» و «نهى نفس از هوى پرستى» وجود دارد كه يكى به منزله درخت و ديگرى به منزله ميوه آن است، هنگامى كه خوف از حقّ در اعماق روح انسان ريشه دار شد، ستيزى از درون در برابر هواى نفس آغاز مى گردد و مى دانيم سرچشمه تمام مفاسد و گناهانى كه در روى زمين است «هوى پرستى» است. در آيات ۴۰و ۴۱ سوره «نازعات» مى فرمايد: (اما آن كس كه از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوی و هوس باز دارد بهشت جايگاه اوست)؛ «وَ اَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى». به گفته بعضى از مفسّران، سرچشمه هاى هفتگانه گناه كه در آيه ۱۴ سوره «آل عمران» آمده: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعَامِ وَ الْحَرْثِ» محبت زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبها[و مركبها]ى ممتاز و دامها و زراعتها در نظر مردم جلوه داده شده است، همه در هوى پرستى خلاصه مى شود و سرچشمه هوى پرستى، عدم معرفت و عدم خوف از خداست. 🔷دو بهشت خداوند به خائفان دو بهشت را وعده فرمود؛«وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» شاید «بهشت اول» بهشت مادى و جسمانى باشد و «بهشت دوم» بهشت معنوى و روحانى، چنان که در آیه۱۵ سوره «آل عمران» آمده است: «لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ». در این آیه، علاوه بر بهشت جسمانى که نهرها از زیر درختانش مى گذرد، و همسران پاک در آن هستند، از بهشت معنوى که، خشنودى خدا است، سخن مى گوید. 👈موارد بیشتر را اینجا ببینبد 🔻 ادامه دارد 👇👇
.. ♻️عوامل رسیدن به خوف از خدا 🔷اندیشیدن در عظمت خداوند مقربان هنگامي كه با ذکر الهی آن ذات نامحدود و بي پايان را تصور مي كنند و در مقابل به قصور ذاتي خود نظر مي دوزند، حالت خوف مي يابند. خداوند در اين زمينه مي فرمايد: «الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ; آن ها كساني هستند كه وقتي نام خدا برده مي شود دل هايشان مملو از خوف پروردگار مي گردد». 🔷یاد آوری قیامت کمتر سوره‌ای از سوره‌های قرآن است که راجع به روز قیامت و یوم الدین سخن هشداری و معرفتی در آن نباشد. آن خدائی که ستایش او را می‌کنید او مالک روز جزا است همه چیز در اختیار اوست. اگر کسی با توجه به این «مَالِکِ یَوْمِ الدِّین» تکلم و تلفظ بکند، تأثیرات روانی مهمی برای خود او دارد، چون ما همه کارها را می‌کنیم برای عاقبتش می‌کنیم. خوب، یک جایی هست که همه هیچ کاره‌اند و هیچ کس کاره‌‌ای نیست جز خدای متعال و کار را باید برای خدا کرد تا انسان از او نتیجه بگیرد. انسان با یاد آوری قیامت، توجه دارد که کوچک ترین اعمال انسان در آخرت به او بازگشت داده خواهد شد؛ « فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ وَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»﴿۷و۸ زلزال﴾ 🔷کسب معرفت بين خداترسي و آگاهي ارتباط تنگاتنگ حكم فرما است. به علت اين كه خداترسي نتيجه هدايت به سوي خدا است، هر قدر معرفت انسان به خدا از عمق بيش تري برخوردار باشد، به آن اندازه ترسش هم عمق پيدا مي كند . اساسا بايد گفت هرگز خشيت بدون معرفت حاصل نمي شود. لذا در آيه 28 سوره فاطر مي خوانيم: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» به همين جهت، بايد گفت خوف ناشي از معرفت شرط اول بهشتي شدن است. کسى که معرفت داشته باشد، خوف پیدا میکند. هرچه معرفت انسان بیشتر باشد، خوف بیشتر است. یک بچّه‌ى دوساله، هیچ خوفى از یک آدم قدرتمند ندارد؛ چون نمیداند، قدرت او را نمیفهمد، اصلاً درک نمیکند، لذا هیچ خوفى هم ندارد؛ یک آدم بزرگ‌تر چرا، میفهمد که این آدم قدرتمند است، باید از او ترسید؛ همچنان‌که یک بچّه‌ى کوچک براى یک استاد دانشگاه، براى یک عالِم، براى یک دانشمند، براى یک مرجع تقلید احترامى هم قائل نیست؛ چون نمیفهمد که مقامش چقدر است؛ وقتى بزرگ شد، آن‌وقت میفهمد که مقام او خیلى بالا است. ما در مقابل پروردگار عالم، خوفمان کم است چون معرفتمان کم است؛ تعظیممان کم است چون معرفتمان کم است، چون عظمت پروردگار را، درک نکرده‌ایم. 🔷یادآوری عذاب الهی در تاریخ عذاب هائى را كه خداوند بر ستمگران و اقوام پيشين نازل كرده، نشانه و آيتى است براى حساب آخرت و اينكه انسان متوجه شود که سر و كارش با كيست؛ بازگویی داستان عاقبت فرعونيان و نمروديان و ثمودیان و عادیان برای عبرت گیری ماهاست تا متوجه باشیم که خداوند در کمین ستمگران است. «إِنَّ فِى ذَلِكَ لآيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الآخِرَةِ» در این [سرگذشت پیشینیان]، نشانه اى است براى کسى که از عذاب آخرت مى ترسد؛ [۱۰۳ هود] «ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِى وَ خَافَ وَعِيدِ». این ها براى کسى است که از مقام [عدالت] من بترسد؛ و از تهدیدم بیمناک باشد؛ [۱۴ ابراهيم] 🔷 یادآوری خوف خائفان خائفان در مرتبه بالا ، پیامبران و امامان هستند که جلوۀ عظمت خداوند بر قلوب آنها تابیده شده بود،‏‎و آنها  ‎‏بی توجّه به نفع و ضرر و بدون التفات به جهنم و بهشت، قلب شان از نور عظمت و سطوتِ جلال، می لرزید‎‏، واز خوف خدا‏‎ ‎‏غش می کردند.‏‎رنگهای مبارکشان در وقت نماز، که میعاد حضور‏‎ ‎ ‏‎اولیاء ـ علیهم السلام ـ و معراج قرب آنها است، زرد می شد و‏‎ ‎‏پشت مبارکشان می لرزید و از خود بی خود می شدند.‏ انسان با یاد آوری مقام خوف این اسوه ها میتواند خوف را در خود تقویت کند. ‏‏    ‏‏  ‏ 🔻 ادامه دارد 👇👇
💠داستان آیت الله شیخ عبدالنبی اراکی که یک عالم خدا ترس بود ، در علم تعبیر خواب ید طولایی داشته وقتی از او سوال کردند از چه راهی به این دانش دست یافتی فرمود از همان راه که حضرت یوسف(ع) رسید. در اراک، شبی در مدرسه بودم، زنی پشت در آمد و اظهار داشت: بی‌پناهم و جایی ندارم و نمی‌‏توانم در این وقت شب به جایی بروم. هوا هم سرد بود، لذا به ناچار گفتم: بیایید داخل. پس از ورود، گفتم: سفره‌‏ام آنجاست باز کنید و نان بخورید و در داخل حجره، کرسی هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابید و من مطالعه دارم. رفت، خورد و خوابید من هم مطالعه کردم، نان خوردم و در طرف دیگر کرسی خوابیدم. یک یا دو بار با فاصله، پای آن زن با پای من برخورد کرد، دیدم صلاح نیست زیر کرسی باشم، از جا برخاستم و بیرون حجره رفتم و تا صبح در هوای سرد در حیاط مدرسه ماندم و دور حیاط می‏‌گشتم تا اینکه صبح شد. از کارهای دیگر آن زن مثل نماز و… اطلاع ندارم. هوا که روشن شد، زن از اطاق بیرون آمد و رفت. علم تعبیر خواب من از ماجرای آن شب شروع شد.(۳) 💠داستان خوف خائفان مالک بن انس امام فقهی مالکی ها،درباره‏ مقام خوف امام صادق (ع) این داستان را نقل کرده است؛ به همراه امام صادق (ع) به قصد مکه و برای انجام مناسک حج از مدینه خارج شدیم. به مسجد شجره که میقات مردم مدینه است، رسیدیم. لباس احرام پوشیدیم، در هنگام پوشیدن لباس احرام تلبیه‏گویی یعنی گفتن: «لبیک اللهم لبیک‏» لازم است. دیگران طبق‏ معمول این ذکر را بر زبان جاری می‏کردند.» مالک می‏گوید: من متوجه امام صادق (ع) شدم، دیدم حال حضرت منقلب‏ است. امام صادق علیه السلام می‏خواهد لبیک بگوید ولی رنگ رخساره‏اش متغیر می‏شود. هیجانی به امام دست می‏دهد و صدا در گلویش می‏شکند، و چنان کنترل اعصاب خویش را از دست می‏دهد که می‏خواهد بی‏اختیار از مرکب به زمین بیفتد. مالک می‏گوید: من جلو آمدم و گفتم: ای‏ فرزند پیامبر! چاره‏ای نیست این ذکر را باید گفت. هر طوری که ‏شده باید این ذکر را بر زبان جاری ساخت. حضرت فرمود: «يَا اِبْنَ أَبِي عَامِرٍ كَيْفَ أَجْسُرُ أَنْ أَقُولَ لَبَّيْكَ اَللَّهُمَّ لَبَّيْكَ وَ أَخْشَى أَنْ يَقُولَ عَزَّ وَ جَلَّ لِي لاَ لَبَّيْكَ وَ لاَ سَعْدَيْكَ .» ای پسر ابی‏عامر! چگونه جسارت بورزم و به خود جرات و اجازه ‏بدهم که لبیک بگویم؟ «لبیک‏» گفتن به معنای این است که‏ خداوندا، تو مرا به آن چه می‏خوانی با سرعت تمام اجابت می‏کنم و همواره آماده‏ انجام آن هستم. با چه اطمینانی با خدای خود این‏طور گستاخی کنم و خود را بنده‏ آماده به خدمت معرفی کنم؟! اگر در جوابم گفته شود: «لا لبیک و لا سعدیک‏» آن وقت چه کنم؟(۴) 💠داستان   درباره خوف امامان سخن فراوان است از جمله اینکه هنگام نماز خوف خاصی بر آنها مستولی میشد و رنگ از چهره شان میرفت ، به عنوان نمونه در مورد زرد شدن رنگ حضرت امیر المؤ منین (ع) چنین آمده است که : امیرالمؤمنین به خواستگاری خانمی به نام «فاتک» رفت و آن زن گفت که من باید آن بزرگوار را در وقت توجه به نماز ببینم. چون حضرت متوجه به نماز شد و رنگ مبارکش زرد شد، آن زن زوجیت آن حضرت را قبول نکرد. تا آنکه آن حضرت به غزوه­ای تشریف برده و برگشتند، در حالتی که صورت مبارکش مثل ماه شب چهارده بود. «فاتک» از دیدن آن رنگ در صورت مبارک حضرت، خوشش آمد، کسی را خدمت آن جناب فرستاد که حضرت او را در حبالة خود درآورد. حضرت در جوابش فرمودند: «اَلفَتی فاتَکِ یا فاتَِک»؛ یعنی‌ای فاتک! جوانمرد از تو فوت شد و از وصالش محروم شدی.(۵) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.بحار الأنوار ،ج۷۷،ص۵۰ ۲.غرر الحکم ، شماره حدیث ۹۰۱۴ ۳. در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۳ ۴.شیخ صدوق، امالی، ص‏۱۴۳ ۵.خزینة الجواهر فی زینة المنابر، ج۱، ص۶۸۲. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
منبر یک دقیقه ای🕘 موضوع: ویژگی های منتظران(۱۴) [ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود] بسم الله الرحمن الرحیم أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ ✅مقدمه برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند. طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است. ➖پیامبر(ص) فرمود: «لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱) ❇️خصلت چهاردهم ؛  لَا یخُوضُ فِیمَا لَا یعْنِی چهاردهمین صفت مؤمن «ولا یخوض فیما لا یعنیه» است یعنى مؤمن واقعى کسى است که درباره چیزى که به او مربوط نیست دخالت نمى کند، «ما لا یعنیه» به معنى ما لا یقصده است یعنى آن شىء به تو مربوط نیست. یکى از مشکلات مهمّ دخالت کردن مردم در کارهایى است که مربوط به آنها نیست، در سطح دولت ها هم چنین است و بعضى از دولت ها در امور دیگران دخالت مى کنند. انسان باید از هر کاری که به تو فایده ای ندارد  اجتناب کند چون انسان عاقل کار لغو و عبث نمی کند. قدم اول جهنم امام على (ع): در کلامی جالب قدم اول جهنم رفتن را سخن زیاد بیان فرمود؛ «مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ ، و مَن كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤهُ ، و مَن قَلَّ حَياؤهُ قَلَّ وَرَعُهُ ، و مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ ، و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ» . هر كه سخن بسيار گويد، خطايش بسيار شود و هر كه بسيار خطا كند، شرم و حيايش كم شود و هر كه كم شرم و حيا شود، پارسايى اش كاهش يابد و هر كه پارسايى اش كم شود، دلش بميرد و هر كه دلش بميرد، به آتش رود.(۲) 🔷خائض یا فائز مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض هستند. 🔷 محرومیت از شفاعت یکی از عوامل محرومیت جهنمی شدن و محرومیت از شفاعت خوض در سخنان و کارهای باطل است؛ فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ [۳۸_۴۷ مدثر] در باغ‌هاى بهشتى از مجرمان مى‌پرسند: چه چيز شما را روانه دوزخ كرد. گويند: ما از نمازگزاران نبوديم. و افراد مسكين را اطعام نمى‌كرديم و با اهل باطل در سخنان باطل فرو مى‌رفتيم. و پيوسته روز جزا را تكذيب مى‌كرديم تا آن كه مرگ به سراغ ما آمد. 💠داستان در اهمیت اجتناب از سخن و کار بیهوده این داستان نقل شده است؛ در جنگ احد یکی از اصحاب شهید شد در حالی‌که از گرسنگی سنگی به شکمش بسته بود. مادرش بر سر بالین او آمد و خاک از صورت او پاک کرد و گفت: بهشت بر تو گوارا باد. پیامبر سخن او را شنید و به مادر شهید فرمود:«و ما یدریک لعله کان یتکلم بما لایعنیه و یمنع مالاً یضره.» از کجا می‌دانی بهشت برای او گوارا خواهد بود شاید او سخنان بی‌فائده می‌گفته است. پس معلوم می‌شود که کار و سخن بی فایده باعث می‌شود که اگر انسان بهشتی هم باشد از همه‌ نعمات الهی بهره‌مند نگردد. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.بحارالانوار، ج ۶۴، ص۳۱۰. ۲.نهج البلاغة ، حکمت۳۴۹.