eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📝 🖊 | 🖊 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایران تحت فرامین علیست ایران عزت آیین علیست سلطان در همه ی دهر رضاست ایران عرصه ی شاهین علیست مشهد دُّر شرف دنیاست مشهد دُّر صدف زهراست ایران خاک کف پای عشق مشهد دُّر نجف مولاست شَمسُ الشُّموس حضرت مُولَا المَوالی و سلطان زمین و آسمانی روحُ النُفوسِ عالَمِ عشق و معانی و مصداق امام مهربانی افلاک در تب باران شهاب در خاک بارش باران گلاب آمد رایحه ی خاک بهشت ماه سلسله ی ابوتراب عبد دربار خراسانیم پای این بیعت و پیمانیم این عشق تا بوده همین بوده تا هست ما رعیتِ سلطانیم در میزنم، بر خاک تو، سر میزنم، از جام حیــــ ـدر میزنم پر میزنم تا ملکوت طلایی هوای گنبد تو عاشق منم که می تپد این دل به سینه ام به شوق مشهد تو ایران تحت فرامین علیست ایران عزت آیین علیست سلطان در همه ی دهر رضاست ایران عرصه ی شاهین علیست شاه با اصل و نسب تویی سلطان در عجم و عرب تویی شور شیعه ی اِثنی عَشري نور سلسلةُ الذهَب تویی ( اشاره به ) 1 کشور یعنی به هوای تو پرواز در صحن و سرای تو خورشید هر آینه می گردد دور گنبد طلای تو... صاحب الزّمان زائر و تو میزبان او و احمد و موسی و مسیحی چه آسمان و چه حرم با شکوهی و چه شوری و چه صحن و چه ضریحی!! عزّت به خاک ما داده رضا اینجاست کشور آباده رضا اینجا درد همه دوا شده... پیش پنجره فولاده رضا دربار، درباره امامه عشق زوار در بیت الحرامه عشق روح انقلاب اسلامی اینجاست چشمه ی قیامه عشق آقای من، دست فقیرم به دامنت بیا و این درده مرا دوا کن مولای من بیا و دوباره دل مرا از این حرم راهیه کربلا کن... جانم حسین... شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- حدیث سلسةالذهب: به حدیثی گفته می‌شود که معصوم به اسناد از پدرانش نقل کند؛ ولی به‌طور خاص حدیث سلسلةالذهب، حدیثی است که از به هنگام ورودش به نقل شده و عده کثیری آن را نوشته‌اند. سلسلة الذهب به معنی زنجیرهٔ طلا است. پیرامون سند و نظرگاه‌های عالمان و محدثان و درباره این حدیث مطالبی ارائه شده از جمله می‌نویسند که : این ، ، و می‌باشد. : کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها. : کلام «لا إلهَ إلّا اللّهُ یعنی هیچ معبودی بجز الله نیست» دژ و حصار من (خدا) است پس هر کس به دژ و حصار من داخل شود از عذاب من امنیت خواهد یافت، و این شروطی دارد و من (علی بن موسی الرّضا) یکی از آن شرط‌ها هستم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
بخش اول - سرود ( ایران تحت فرامین علی است ).m4a
9.68M
« ایران تحت فرامین » جشن میلاد هیئت رایة العباس علیه السلام
2842573.mp3
5.93M
📝 🖊 | 🖊 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ماه آسمونا و زمین شمسُ الشُموس قبله ی یقین با اون چشای چشمه چشمه رأفتت اسیر لطف چشمات و ببین مَنه سولطان یا رضا / مَنه جانان یا رضا سَنه قوربان یا رضا... مظهر خاص مظهر العجایب ای شرف و شمس علی بن ابیطالب روح و روانیم ای جان ای جان ای جان آرامِ جانیم ای جان ای جان ای جان باشووا دولانیم ای جان ای جان ای جان .
. اهمیت حج [منبر ۲۰ دقیقه ای] 👈به جهت اینکه این ایام حجاج راهی عبادت مهم حج می شوند این مبحث جهت استفاده در مراسمات مربوطه تقدیم می شود. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌙بیان احکام همه شنیده ایم که برای بیرون رفتن ِ زن ، اذن شوهر لازم است.[ اینکه این دستور جالب و حکیمانه رعایت نمی شود بحث دیگری است اما همین قدر بدانیم که در نظام خانواده اسلامی زن مَلَکه و مرد شاه تعریف شده است برای همین این قبیل تشریفات شاهانه نیز توصیه شده است] ➖ اما همه مراجع فرموده اند در سفر حجّ واجب، اجازه شوهر براى زن شرط نیست و زن باید حج واجب خود را به‌جا آورد حتی اگر شوهرش راضى به مسافرت او براى حج نباشد. 🌺شعر ما بدین خانه پی نقش و نگار آمده ایم طبق قولی که تو دادی به قرار آمده‌ایم قصد ما ز آمدن کعبه نه طوف حرم است به حرم در طلب دیدن یار آمده‌ایم سنگ را بوسه زدن کوس ارادت زدن است پرده بردار که با پرده کنار آمد ه ایم نور اشراق تو شد باعث ترک ظلمات که به دیدار تو باحال نزار آمده ایم بار ما معصیت و سرکشی و طغیان است بار بردار که چون ابر به بار آمده ایم هدف از سعی صفا هست صفای دل ما به صفای دل خود نزد بهار آمده ایم تا دهی معرفت درک منا و عرفات به نیایش به برت در شب تار آمده‌ایم یوسف گم شده فاطمه را می جوییم کز پی دیدن آن لاله عذار آمده ایم 💠داستان ایجاد انگیزه آیت الله یعقوبی قائنی نقل کرده؛ در کربلا مرحوم آیت الله میلانی قضیه‌ای را برای بنده نقل کردند که به ایشان گفتم اگر این داستان را از شما نمی‌شنیدم، باور نمی‌کردم ؛ زیرا بر خلاف ظواهر اسلام است. ایشان هم فرمودند: اگر من هم از استادم مرحوم کمپانی این قضیه را نمی‌شنیدم، باور نمی‌کردم. اجمالش این است که دو برادر بودند که روضه خوان حضرت اباعبدالله(ع) بودند و هر دو مستطیع شدند. ایام حج که فرا رسید یکی از برادران، به برادر دیگرش گفت که ما مستطیع شده‌ایم؛ بیا تا با هم امسال به حج برویم. برادر دیگر گفت: مُحرّم در پیش است و اگر امسال به حج بیایم، روضه‌ی امسال از دست خواهد رفت، لذا امسال به حج نمی‌روم و سال بعد به حج خواهم رفت. برادرِ دیگر، هر چه او را نصیحت کرد، او نپذیرفت؛ لذا به تنهایی عازم حج شد و اعمال حج را انجام داد و هنگام مراجعت، در کشتی خوابید. در عالم خواب به او اطلاع دادند که همین که تو رفتی، برادرت از دنیا رفت. چون این خبر را شنید، بسیار ناراحت شد و بر سرنوشت برادرش که ترک حج کرده بود، بیمناک گردید. در این حال، برادرش را دید که وی سر حال و خوشحال است و اثری از غم و اندوه در چهره‌اش مشاهده نمی‌شود. از او پرسید که برادر! با تو چه کردند؟ برادر به او گفت در اینجا، حاکم این نشئه، امیرالمومنین(ع) است. بعد اینکه مُردم، مرا به محضر امیرالمومنین(ع) بردند. امیر مومنان(ع) فرمودند او ترک حج کرده و تارک حج، باید به آتش جهنم برود. همین که خواستند مرا به سوی جهنم ببرند، فرشته‌ای از طرف بی‌بی دو عالم، حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها آمد و گفت که آن حضرت فرموده‌اند: این فرد، روضه خوان بوده و مردم را برای فرزندم–حسین- می‌گریانده و من راضی نمی‌شوم که او به آتش جهنم برود. امیرالمومنین(ع) فرمودند که او ترک حج کرده و حکم خدا این است که او به جهنم برود. سه بار این اتفاق افتاد و حضرت صدیقه‌ی طاهره(س) شفاعت او را کردند و حضرت امیر(ع) هم همان جواب را دادند. بار سوم، حضرت زهرا(س) به مَلَک فرمودند به پسر عمّم بگو که کار دستِ خود توست و من راضی نمی‌شوم که این فرد به جهنم برود؛ خودت کارش را درست کن!. این را که بی بی(س) فرمودند، امیر مومنان(ع) فرمودند: کجاست فرزندم ولی عصر؟ حضرت ولی عصر(ع) به یکباره در محضر آن حضرت، حاضر شدند و تعظیم کردند.  حضرت به ایشان فرمودند که این مرد، تر ک حج کرده است و حکم خدا این است که به جهنم برود؛ اما جده‌ات فاطمه‌ی زهرا، شفاعتش را می‌کنند. آیا شما حاضری که نیابتش را قبول کنی و به جای او به حج بروی؟ امام زمان(ع) هم نیابت از حج مرا قبول کردند و حج از ذمه‌ی من ساقط شد. 🔷بیان اهمیت موضوع یکی از اموری که بر علیه آن به بهانه های مختلف تبلیغ می شود برنامه مهم حج است. همواره در طول تاریخ افرادی که اسرار عبادت مهمی مثل حج را درک نکرده اند شبهاتی در این مورد القا کرده اند و از جمله اینکه سعی میکنند کمک به فقرا را در مقابل حج مطرح کنند . علما بزرگ در طول تاریخ سعی کرده اند از زوایای مختلف به این شبهات پاسخ دهند؛ 👇
🔴 آیات و احادیث تکان دهنده در وجوب حج حج در شریعت اسلام از مهمترین واجبات و از ضروریات و ارکان اسلام است بر هر مکلف مستطیع یک مرتبه در عمر هر انسان واجب می شود و منکر آن در حکم کافر است 🔹 خداوند در قرآن فرمود؛ «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ ۖ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ۗ وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» در آن، نشانه‌های روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است؛ و هر کس داخل آن [= خانه خدا] شود؛ در امان خواهد بود، و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بی‌نیاز است.(۱) 🔹 پیامبر(ص) می‌فرماید: يَا عَلِىُّ! تَارِكُ الْحَجِّ وَ هُوَ مُسْتَطِيعٌ كَافِرٌ؛ يَقُولُ اللَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعلَمِينَ ،يَا عَلِىُّ! مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّى يَمُوتَ، بَعَثَهُ اللَهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ يَهُودِيًّا أَوْ نَصْرَانِيًّا. اى على، كسى كه استطاعت مالى دارد ولى حج به‌جا نياورد كافر است، خداوند تبارك و تعالى مى‌فرمايد: «و براى خدا بر مردم (واجب) است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به‌سوى آن دارند. و هركس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، و خداوند از همه جهانيان بى‌نياز است». اى على، كسى كه مسامحه كند در فريضه حج و حج نكرده بميرد خداوند او را در قيامت يهودى يا نصرانى برمى‌انگيزد.(۲) 🔹امام صادق (ع) فرمود : مَن ماتَ و لَم يَحِجَّ حِجَّةَ الإسلامِ ، و لَم تَمْنَعْهُ مِن ذلكَ حاجَةٌ تُجْحِفُ بهِ ، أو مَرضٌ لا يُطيقُ الحَجَّ مِن أجْلِهِ ، أو سُلطانٌ يَمنَعُهُ ، فلْيَمُتْ إنْ شاءَ يَهوديّا و إنْ شاءَ نَصْرانيّا ». هر كس بميرد و حجّ نگزارده باشد، اگر نه به سبب فقر شديد، يا بيمارى بازدارنده از حجّ و يا ممانعت قدرتمندى از حجّ خوددارى كرده باشد، بايد كه يهودى بميرد اگر خواهد و يا نصرانى.(۳) 🔹امام صادق(ع)به شخصی به نام عذافر فرمود: مَا یَمْنَعُکَ مِنَ الْحَجِّ فِی کُلِّ سَنَةٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الْعِیَالُ قَالَ فَقَالَ إِذَا مِتَّ فَمَنْ لِعِیَالِکَ أَطْعِمْ عِیَالَکَ الْخَلَّ وَ الزَّیْتَ وَ حُجَّ بِهِمْ کُلَّ سَنَةٍ. چه چیز مانع می‌شود کن هر سال به حج نروی؟ او گفت: فدایت شوم اهل و عیال. امام فرمود: اگر تو بمیری چه کسی به اهل و عیال رسیدگی می‌کند؟ [ لازم شد] به اهل و عیال سرکه و زیتون اطعام کن[کنایه از قناعت] اما هر سال به حج برو.(۴) 🔹امام صادق (ع)فرمود: «لَمَّا أَفَاضَ رَسُولُ اَللَّهِ (ص)تَلَقَّاهُ أَعْرَابِيٌّ بِالْأَبْطَحِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنِّي خَرَجْتُ أُرِيدُ اَلْحَجَّ فَعَاقَنِي وَ أَنَا رَجُلٌ مَيِّلٌ يَعْنِي كَثِيرَ اَلْمَالِ فَمُرْنِي أَصْنَعُ فِي مَالِي مَا أَبْلُغُ بِهِ مَا يَبْلُغُ بِهِ اَلْحَاجُّ قَالَ فَالْتَفَتَ رَسُولُ اَللَّهِ (ص)إِلَى أَبِي قُبَيْسٍ فَقَالَ لَوْ أَنَّ أَبَا قُبَيْسٍ لَكَ زِنَتَهُ ذَهَبَةٌ حَمْرَاءُ أَنْفَقْتَهُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ مَا بَلَغْتَ مَا بَلَغَ اَلْحَاجُّ» . آن هنگام كه پيامبر خدا(ص) به عرفات ره مي پيمود، صحرانشيني در بيابان آن حضرت را ملاقات كرد و گفت: اي پيامبر خدا به راستي، من آهنگ حج نمودم ولي مشكلي پيش آمد و از حج باز ماندم. من مردي دارا هستم. بفرماييد كه با دارايي ام كاري انجام دهم كه به آنچه حج گزاران دست مي يابند، برسم. پيامبر (ص) به كوه ابو قبيس رو نموده و فرمود: چنانچه همسنگ كوه ابو قبيس طلاي سرخ داشته باشي و آن را در راه خدا انفاق كني، به آنچه كه حج گزاران دست يابند، نمي رسي.(۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇
🟢آثار و اسرار حج عبادت از بزرگ ترین عبادت های دین مقدس اسلام و دارای ابعاد مختلف فردی و اجتماعی است. تا در هر سال مسلمانان از نقاط‍ مختلف جهان در محل نزول وحی گرد هم آمده و کنگرۀ بزرگی را تشکیل داده تا از مصالح مسلمانان پاسداری نمایند.در ادامه به برخی از اسرار و آثار اشاره میکنیم 🟢 تقویت ایمان [ الْحَجَّ تَشْیِیداً لِلدِّین] حضرت فاطمه زهرا(س) در خطبه مهم و تاریخی فدکیه فلسفه مهم حج را «تقویت دین و دین داری» بیان فرمود، در توضیح این مطلب باید گفت اگر چه در دین اسلام بسیاری از دستورات خدواند با دلیل و منطق تبیین شده است اما آنچه معیار ایمان و دین داری واقعی است تعبد است یعنی اگر یقین کردیم دستوری از طرف خداوند صادر شده است باید بی چون و چرا از آن دستور تبعیت کنیم چنانچه اسطوره بزرگ ایمان حضرت ابراهیم(ع) که در تحکیم و بنای حج هم نقش بزرگی دارد وقتی دستور الهی بر ذبح فرزند دریافت کرد بی چون و چرا برای انجام آن دستور عجیب قصد کرد. 👈مطلب پیشنهادی لینک ➖مرحوم آقای شیخ علی اکبر تربتی می‌فرمود: «حج برای این است که این نقیصه(طرح سوال برای همه دستورات عبادی به جهت عقل گرایی افراطی) را در ما جبران کند.» در حج خدا می‌گوید: امشب باید در این سرزمین توقف کنید! اگر بپرسی چرا مگر این سرزمین چه خصوصیتی دارد؟ تنها جواب این است که: حکم خداست و باید بگویی: چشم! صبح بلافاصله باید حرکت کنید بروید سرزمین منی نه زودتر و نه دیرتر. باید دور خانه خدا طواف کنید و بین صفا و مروه سعی انجام دهید و ... . این اعمال برای چیست؟ جواب یک کلام است: خدا فرموده و باید بگویی: چشم! مرحوم آقای تربتی می‌فرمود: «بالاترین خصوصیت حج این است که تمرین عبودیت و بندگی است.» از این روست که امام صادق(ع) می فرماید: «لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْکَعْبَةُ؛ تا زمانی که کعبه [و انجام حج[ بر پا باشد، دین نیز برای همیشه برپا خواهد بود.»(۶) 🟢رشد آگاهی و معرفت از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: «فَإِنْ قَالَ فَلِمَ أُمِرَ بِالْحَجِّ قِیلَ لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَی اللَّهِ ... مَعَ مَا فِیهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ أَخْبَارِ الْأَئِمَّةِ إِلَی کُلِّ صُقْعٍ وَ نَاحِیَةٍ؛ پس اگر بگوید: چرا به انجام حج دستور داده شده است؟ گفته می شود: [یکی] به این علت که به خدا برگشت کرده، بر او وارد شود... گذشته از این، حج باعث آگاهی [به احکام و معارف] و انتقال اخبار [و سخنان] ائمه به تمام نقاط [زمین] و دوردستها می شود.»(۷) ➖ آشنا شدن با خانه خدا و تاریخ کهن و طولانی آن و آشنایی با محل نزول وحی و آثار به جای مانده از پیامبر و امامان معصوم و طبعا زنده شدن تاریخ اسلام و خاطرات تلخ و شیرین آن در جای جای مکه و مدینه، انسان را با مجموعه ای از اطلاعات وسیع آشنا می سازد و با دقت می توان گفت که یک دوره تاریخ اسلام عملاً مرور می شود. 🟢آرامش روحی حج مجموعه اعمالی است که انسان را با توحید و یگانگی خدا و یاد او و همین طور با موحدان تاریخ و بندگان صالح و ذاکر خدا، یعنی انبیاء و اولیاء علیهم السلام و... آشنا می سازد. اتصال به توحید و مبدأ هستی و یاد خدا، باعث آرامش روحی و روانی انسان می شود. امام باقر (ع) در این خصوص فرمود: «الْحَجُّ تَسْکِینُ الْقُلُوبِ ؛ حج [باعث[ آرامش دلهاست.»(۸) 🟢رشد اخلاقی اثر دیگر حج این است که بر اخلاق انسان و رشد آن تأثیر بسزایی دارد؛ از یک طرف، با ممنوعیت جدل و ناسزاگویی و... انسان را تمرین می دهد که برای همیشه از رذائل اخلاقی زبانی دوری جوید و از طرف دیگر، با ایجاد خشوع قلبی و تواضع درونی، تکبر و غرور و خود خواهی را که محور و عامل بسیاری از گناهان و رذائل اخلاقی است، از انسان دور می سازد. ➖درباره تکبر زدایی اعمال حج، حضرت صادق(ع)فرمود: «مَا مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنَ الْمَسْعَی لِأَنَّهُ یُذِلُّ فِیهِ کُلَّ جَبَّارٍ؛ هیچ بقعه ای محبوب تر از محل سعی [بین صفا و مروه] در نزد خدا نیست؛ چرا که در آنجا هر متکبر [مغروری] را خوار می کند.»(۹) 🟢تقویت انگیزه برای اعمال صالح افرادی که حج را در مقابل کمک با فقرا مطرح می کنند اگر واقعا دردشان درد فقرا باشد نه تنها علیه حج و زیارت تبلیغ نمی کنند بلکه سعی میکنند مردم را به این امور تشویق کنند که این قبیل عبادات در ایجاد انگیزه برای اعمال صالح نقش بی بدیل دادند. امام صادق(ع) فرمود: «حُجّوا وَ اعْتَمِروا تَصِحَّ اَبْدانُـكُمْ وَ تَتَّسِعْ اَرْزاقُكُمْ وَ یَصلُح ایمانُکُم و تُـكْفَوْ مَؤونةَ الناس و مَؤونةَ عِيالِاتِكُمْ». به حج و عمره برويد تا تندرست بمانيد، روزيتان زياد شود و ایمان تان اصلاح شود [ تا انگیزه پیدا کنید برای] تامین مخارج زندگی مردم و تأمین زندگی خانواده تان.(۱۰) 🔻 ادامه دارد 👇👇
💠داستان ابراهیم بن میمون می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: یک سال من به حج می‌روم و یک سال شریکم. حضرت فرمود:«مَا یَمْنَعُکَ مِنَ الْحَجِّ یَا إِبْرَاهِیمُ؟» ای ابراهیم! چه چیزی تو را از حج باز می‌دارد؟ عرض کردم: قربانت گردم! فرصت ندارم برای انجام حج، ولی به جای آن پانصد درهم صدقه می‌دهم. حضرت فرمود: حج بهتر است. عرض کردم: هزار درهم چطور؟ حضرت فرمود: حج بهتر است. عرض کردم: هزار و پانصد درهم چطور؟ حضرت فرمود: حج بهتر است. عرض کردم: دو هزار درهم چطور؟ حضرت فرمود:«أَ فِی أَلْفَیْکَ طَوَافُ الْبَیْتِ؟» آیا در دو هزار درهم تو طواف کعبه هست؟ عرض کردم: نه. حضرت فرمود:«أَ فِی أَلْفَیْکَ سَعْیٌ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ؟» آیا در دو هزار درهم تو، سعی میان صفا و مروه هست؟ عرض کردم: نه. حضرت فرمود: «أَ فِی أَلْفَیْکَ وُقُوفٌ بِعَرَفَةَ؟»آیا در دو هزار درهم تو، وقوف در عرفه هست؟ عرض کردم: نه. حضرت فرمود:« أَ فِی أَلْفَیْکَ رَمْیُ الْجِمَارِ؟»آیا در دو هزار درهم تو، رمی جمره‌های سه‌گانه هست؟ عرض کردم: نه. حضرت فرمود:«أَ فِی أَلْفَیْکَ الْمَنَاسِکُ؟» آیا در دو هزار درهم تو، مناسک هست؟ عرض کردم: نه. حضرت فرمود: «الْحَجُّ أَفْضَلُ».حج بهتر است.(۱۱) 💠داستان مالك بن انس، فقيه معروف مدينه سالى در سفر حج همراه امام صادق عليه السلام بود. آنان با هم به ميقات رسيدند. هنگام پوشيدن لباس احرام و تلبيه گفتن؛ يعنى، ذكر معروف «لبيك اللهم لبيك» رسيد. ديگران طبق معمول اين ذكر را به زبان آوردند و گفتند. مالك بن انس متوجه امام صادق شد، ديد حال امام منقلب است؛ همين كه مى‏خواهد اين ذكر را بر زبان آورد، هيجانى به امام دست مى‏دهد و صدا در گلويش مى‏شكند و چنان كنترل اعصاب خويش را از دست مى‏دهد كه مى‏خواهد بى‏اختيار از مركب به زمين بيفتد. مالك جلو آمد و گفت: «يابن رسول اللَّه! چاره‏اى نيست، هر طور هست اين ذكر را بگوييد.» امام فرمود: «اى پسر ابى عامر! چگونه جسارت بورزم و به خود جرئت بدهم كه لبيك بگويم؟ لبيك گفتن به معناى اين است كه خدايا تو مرا به آنچه مى‏خوانى، با كمال سرعت اجابت مى‏كنم و همواره آماده به خدمتم، با چه اطمينانى با خداى خود اين طور گستاخى كنم و خود را بنده آماده به خدمت معرفى كنم؟ اگر جوابم گفته شود: «لا لبيك» آن وقت چه كار كنم؟(۱۲) 💠داستان مردی به نام شبلی که از سفر حج برگشته بود امام سجّاد(ع) را ملاقات کرد. امام از او پرسید: آیا حجّ به جا آوردی؟ عرض کرد: بلی به جا آوردم 👈 فرمود: آیا به میقات وارد شدی و از لباس خود خارج شدی؟ عرض کرد: بلی. فرمود: آیا آن وقت در نیت داشتی که از جامه معصیت بیرون آیی و لباس طاعت و بندگی حق را بپوشی و از لباس ریا، نفاق و شبهات برهنه شوی؟ 👈 آیا در موقع غسل نیت کردی که خود را از خطاها شست و شو دهی و هر حرام که خدا حرام داشته برخود حرام کردی؟ 👈آیا در موقع لبیک گفتن نیت داشتی که به زیارت حضرت پروردگار آمده ای و این لباس، نماز و لبیک مقدّمه زیارت خداوند است؟ 👈آیا در وقت سعی در نیت تو بود که از هر کس روبر تافته و به سوی خدا روی آورده ای و به بارگاه مقدّس او وارد شده ای؟ 👈 آیا در مقام ابراهیم نیت کردی که از آن حال به بعد بر هر طاعتی صبر نمایی و از هر معصیتی دوری کنی؟ 👈 آیا بر سر چاه زمزم نیت کردی که در همان حال بر سر اطاعت و بندگی رسیده ای و چشم از گناه پوشیده ای؟ 👈آیا در منا نیت نمودی که مسلمانان از شرّ دست و زبانت در امان باشند؟ [در ادامه امام سوالات دیگری از اسرار پرسیدند و معلوم شد شبلی به هیج کدام توجه نداشته اما در آخر فرمودند:] 👌 در حقیقت طواف خانه نکرده و استلام ارکان ننموده و سعی صفا و مروه بجای نیاورده ای، برگرد دوباره حج بجای آر؛ زیرا تو این سفر را به آن معنایی که از تو خواسته اند نرفته ای و مطابق با اهداف عالیه این برنامه بزرگ الهی قدم برنداشته ای و خود را مستعد و آماده ورود به حریم قدس یار ننموده ای!! شبلی سخت گریست و از آن ساعت به کوشش برخاست تا خدایش برای سال بعد موفق به آن سفر روحانی و سیر الهی و مشی ملکوتی کرد و به آنچه به وسیله امام سجاد(ع) آگاه شده بود در آن سفر عمل کرد(۱۳) ـــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.آل عمران/۹۷. ۲. من لايحضره الفقيه، ج ۴، ص ۳۷۵. ۳.ثواب الأعمال،ج۲،ص۲۸۲. ۴.کافی، ج‏۴ ؛ ص۲۵۶ ۵.الکافي ،ج۴،ص۲۵۸   ۶. الكافي، ، ج ۴، ص ۲۷۱ ۷. وسائل الشيعة، ج ۸، ص۸. ۸.امالى طوسى، ص۲۹۶. ۹.الکافي، ج۴ ،ص۴۳۴   ۱۰.بحار الانوار،ج۹۶،ص۲۵ به نقل از آمال الواعظین،ج۳،ص۶۰۲ و در تهیه این مبحث از این کتاب استاد ارجمندم بسیار بهره‌مند شدم روح و ریحان و جنت نعیم الهی بر او . ۱۱.کافی، ج۴، ص۲۵۹. ۱۲.بحار الانوار، ج۱۱، ص ۱۰۹. ۱۳.مستدرك الوسائل،ج ۱۰،ص۱۶۶. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سنگ قبر حضرت رقیه سلام الله علیها 👆 ______ حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاد از پا اومدی حالا که بار سفر بستم ازاین دنیا اومدی عمو عباس و نیاوردی چرا تنها اومدی بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و مارو تنها گذاشتی عزیزم از غصه پُرم خیلی از نبودنِ داداش علی اصغر دلخورم عمو عباسم نباشه من همش سیلی میخورم افتادم روی زمین ولی نیوفتاده چادرم بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم سر جاش دیگه نیست حواسم واویلا ببین پاره پارس لباسم واویلا یه چند وقتیه که گرسنه خوابیدم یه کم نون می آوردی واسم واویلا بابایی بهم خندیدن دخترا تا لباسامو دیدن به این جرم که بابام تویی من رو بازی نمیدن عزیزم بابایی طناب زخمی کرده همه دست و پا و گلومو تو بازار که رفتم صدا میزدم حی عمومو عزیزم میبینی شکستن پرم رو واویلا سوزوندن بابا معجرم رو واویلا لگد میزدن توی پهلوم باباجون کشیدن موهای سرم رو واویلا بابایی زمین خورده بودی ، سر تو به جایی نخورده؟؟ تو گودال که بودی به لبهات عصایی نخورده؟؟؟ عزیزم بابایی بگو که کی اینجوری سوزونده موی سرت رو بگم تا برات کی زده با لگد دخترت رو عزیزم من و با طناب میکشوندن واویلا بابا دندونا مو شیکوندن واویلا کجا برده بودن تو رو که اینجوری سر و صورتت رو سوزوندن واویلا
. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تا قافله اتراق کرد،یه نازدانه،که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین،که بعضی هام گفتند که این همون رقیه بود،از سایه ی بوته ی خاری استفاده کرد؛رفت زیر سایه ی این خار،آنقده خسته بود،تشنه بود،گرسنه بود ،خوابش برد ….” اگه اینجوری بخوای بیقراری کنی،من خودم بیقراره روضه ی این نازدانه ام ….” اجازه بدین امروز همه گریه کنن ” عقبی ها ،بیرونی ها ،شهدا گریه کنن …” خوابش برد ، قافله حرکت کرد ، این دختر جاموند …” گوش بده !قافله که حرکت کرد،،،عقیله ی بنی هاشم خبردار شد این ناز دانه جامونده ،صدا زد “یا قوم ! بالله !*شمارا به خدا قدری صبرکنید*افتقدت ابنت الاخ الحسین” ▪️جگرگوشه ی حسینم جامونده …” حواست اینجاست یا نه ؟ چنان ناله ای زد ، راوی میگه من شنیدم ؛ دستور دادن قافله توقف کنه ،گفتم الان از ناله ی زینب آسمون و زمین به هم میریزه ….” دونفر مامورشدن این بچه رو برگردونن ؛یکی من بودم و یکی زجر بن قیس …. *آروم باش …..* من با زجر،یا زجر بن قیس ،برگشتم عقب قافله،از دور داشتم می دیدم حالت این دختر رو ؛ دیدم دست روی سر گذاشته ، هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه می کنه، بچه ی گم شده دیدی یا نه؟ ▪️بشنو” می دونی کیارو صدا میزد ؟! اولین کسی که صدا میزد عموجانش بود ، هی میگفت : یا عماه … ! یا عمتاه … ! یا اماه …” ازدور داشتم می دیدم ؛ هی به سمت چپ و راست فرار میکرد ، هی می نشست رو زمین پاهاشو نگاه می کرد …” چقدر خار تو این پاها رفته بود،نمیدونم!!! تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه …… آی حسین …… 🔹اینم مال شهیدامون ،انشاالله تو حرم این نازدونه بریم عرض ادب کنیم ؛ اولین سوالی که من دارم اینه :بگم خانوم پاهات خوب شده یا نه ؟ این دختر حسینه ، از کربلا تا اینجا دایم کتک خورده ،طعنه و ناسزا شنیده ، یه جمله ای گفت،من واسطه شدم،گفتم صبر کن ،ملاحظه کن ،یتیمه ….” اجازه ندادم دیگه بیش ازاین اذیتش کنه . این دختر به من اعتماد کرد ،فرمود :من دختر پیغمبرم ،بهش بگو :اگه میخوای منم بکشی بکش ؛اما فقط یه بار دیگه بذار عمه مو ببینم …. آی حسین … بابا آتیش زدن به خیمه هامون تار می بینه دیگه نگامون نمونده گوشواره برامون بابا باباجون کجایی بابا ؟ سرتو روی نیزه دیدم …. دنبال نیزه می دویدم …. اما به تو من نرسیدم …. کجایی بابا ؟ بابا داری با خود هزار نشونه لبت به رنگ ارغوونه نگو که کار خیزرونه کجایی بابا ؟ بابا امون از این زخمای کاری خون از لب تو شده جاری کی سنگ زده بر لب قاری؟ بابای خوبم …. سرت رو نیزه روبروم بود اما یه بغضی تو گلوم بود گلوتو نیزه ها بوسیدن اما یه بوسه آرزوم بود *ناله بزن اگه میخوای دلت آروم بگیره ،هر چی تو این مسیر کتکشون میزدن،طعنه و ناسزا بهشون میگفتن ،این نازدانه ها فقط سر بریده رو میدیدن ، فقط می گفتن حسین… .
. ‌⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️ ➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس " نام زینب در شئون زندگی گل می کند در دل عشاق ایجاد تحول می کند مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست در مقام ذکر با زینب توسل می کند بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عز و جل خونبها نشد در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد .... ما گندم رسیده ی شهر ری توایم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد *داداش* داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد شاعر:علی اکبر لطیفیان ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛ وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...." برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه" بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...." اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...." حسین لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...." زخانه ها بوی طعام می آید ..... اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........." حسین .......... غم عشقت بیابون پرورم کرد ....... هوای وصل بی بال و پرم کرد ...... ای دل .....ای دل ..... به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ...... دلم را هر چه میخواهی بسوزان تنم را هرچه میخواهی بلرزان ولی در کوچه های کوفه و شام .... به پیش چشم نامحرم مگردان ... حسین ......... . .
4_5841547781923147014.ogg
216.4K
🌼 🌼سرود ولادت امام رضا(ع) 🌼می باره بارون... 🌼یه سرود راحت و زیبا برای مداحی در مدرسه🎒هیئت🚩و جشن رضوی🎇 بند ۱ می باره بارون لبا شد خندون اومد به دنیا صاحبه تمام ایرون .... دلبرِ دلها عشق نوکرها دوست دارم امام رضا قدرِ یک دنیا ..... از راه دور اقا سلام گرفتم از تو احترام حضرت عشق امام رضا من از شما عیدی میخوام .... صل علی سیدنا یا رضا مولا(ع) بند ۲ شاد مسرورم /غرق در شورم امشب دلم آباده و از غما دورم ..... دل شده آزاد/مست گوهر شاد میخوام برم/تا کناره پنجره فولاد .... تو گوهر ناب منی رویای هر خواب منی هر جا میرم جار میزنم فقط تو ارباب منی .... صل علی سیدنا یا رضا مولا بند۳ قدمت عشقه کرمت عشقه برای ما ایرونی ها حرمت عشقه ضامن آهو ای گل شب بو پیشِ تو آقا میزنم تا اَبد زانو ..... خیلی تو آقایی رضا دوای دردایی آقا امشب بده عیدی به ما تذکره ی کرببلا
4_5830160144289236758.mp3
3.14M
‍ . (علبه السلام ) سلطان رضا جانه ترنم باران رضا جانه حدیث عاشقی بی پایان رضا جانه تو یک کلام شهنشه مسلم ایران رضاجانه ........... بازهم نام رضا امد و دیوانه شدم باز آمده یک مستی جانانه شدم عاقبت کرببلا را ز رضا میگیرم گوشه صحن حسین بن علی می میرم ................. با مرامه رضا .....مقتدامه رضا امضای برات کرببلامه رضا .............. ای جانم رضا جانم .............. خورشید رضاجانه تجلی توحید رضا جانه ذکر بی بی معصومه بی تردید رضا جانه اونی که لطفش همیشه روی سرم بارید رضاجانه ............ هر دله خسته و بیمار دوا می خواهد گره کور فقط دسته دعا می خواهد قلب سرگشته به جز یار که را می خواهد این گدا حاجت خود را ز رضا می خواهد .................. دین و دنیا رضا ست ....نقش دلها رضاست بعد هر نماز دمه مادرم یارضاست ............ ای جانم رضا جانم ........... 🔴شعروسبک: .
. ولادت امام رضا(ع) [منبر ۲۰ دقیقه ای] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ يا أَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى، أَيُّهَا الرِّضا، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. 🌺شعر السلام اي همه جا حضرت خورشيد شده روز ميلاد تو در هر دو جهان عيد شده با تو هر روز خراسان به خودش مي بالد نه خراسان همه ايران به خودش مي بالد نه خراسان و نه ايران به خداوند قسم همه عالم امكان به خودش مي بالد چونكه روي لب تو لحظه به لحظه جاريست ثانيه ثانيه قرآن به خودش مي بالد منتسب بر تو شده گنبد و ايوان طلا اين شده گنبد تابان به خودش مي بالد من قسم مي خورم اين واژه برازنده توست با شما واژه سلطان به خودش مي بالد چونكه درگوشه ايوان تو جا خوش كرده برسرخوان تو مهمان به خودش مي بالد 💠داستان ایجاد انگیزه زمانی که مأمون، امام رضا (ع) را ولیعهد خودش قرار داد، برای مدتی باران نبارید و بعضی از اطرافیان مأمون سخنان ناروایی را بین مردم بازگو می‌کردند و می‌گفتند: «ببینید از زمانی که علی بن موسی‌الرضا ولیعهد شده است دیگر آسمان هم بر ما نمی‌بارد…» این حرف‌ها به گوش مأمون رسید و از امام رضا (ع) درخواست کرد تا برای باریدن باران دعا کند. آن روز جمعه بود و امام (ع) فرمود که روز دوشنبه دعا خواهد کرد، زیرا دیشب پیامبر (ص) و امام علی (ع) را در خواب دیدم و پیامبر (ص) فرمود: منتظر روز دوشنبه باش و به صحرا برو و برای مردم از خداوند طلب باران کن و از آنچه نمی‌دانند آن‌ها را باخبر ساز تا فضل و مقام تو را دریابند. روز دوشنبه امام رضا (ع) به صحرا رفت و عده زیادی هم به همراه او از شهر خارج شدند. امام (ع) بر بالای منبر رفت و بعد از حمد خداوند فرمود: «بار خدایا! این تویی که حق ما اهل‌بیت را بزرگ داشته‌ای. این مردم همان‌طور که امر کرده‌ای به ما دست توسّل دراز کرده‌اند، فضل و رحمت تو را آرزو می‌کنند و منتظر احسان و نعمت تو هستند. خداوندا آن‌ها را از بارانی مفید که هیچ ضرری در بر نداشته باشد سیراب کن و بارش این باران را بعد از رفتن از صحرا و رسیدنشان به خانه‌هایشان قرار بده!» در این هنگام بادی سخت وزیدن گرفت و ابر‌ها پیدا شدند و شروع به غریدن و رعدوبرق کردند. مردم خواستند خود را به سرپناهی برسانند، ولی امام رضا (ع) فرمود: «بر جای خود بمانید که این ابر برای شما نیست و مال شهر دیگری است.» این ابر‌ها عبور کردند و ابر‌های دیگری آمدند و امام (ع) باز هم فرمود: «بر جای خودتان بمانید، این ابر‌ها هم برای شما نیست» ابر‌ها یکی پس از دیگری می‌آمدند و می‌رفتند تا این که ابر‌های نوبت یازدهم ظاهر شدند و امام (ع) فرمود: «ای مردم! این ابر را خداوند برای شما فرستاده. او را سپاسگزار باشید و به سوی منازل خود بروید که این ابر بالای سر شما خواهد بود تا داخل منازل خود شوید، که بعد از آن بر شما بارش کند.» آنگاه از منبر پایین آمد و مردم هم به خانه‌هایشان رفتند. بعد از آن بارانی شدید آمد و تمام صحرا‌ها را پر آب کرد.  امام جواد (ع)در ادامه ماجرای نماز به بازتاب این حادثه مهم اشاره فرمودند که در دربار مأمون به جهت خنثی کردن آثار ایمانی نماز باران نقشه ای طراحی کردند : عدّه ای از سخن چینان دنیاپرست و چاپلوس نزد ماءمون رفتند و گفتند: این شخص با این سحر و جادویش همه را شیفته خود گردانیده است و مردم را بر علیه خلیفه و دستگاهِ حکومت تحریک می کند. لذا ماءمون شخصی را فرستاد تا حضرت رضا (ع)را نزد وی آورد؛ و چون حضرت وارد مجلس ماءمون شد، یکی از وزرای حکومت به امام خطاب کرد و گفت: اى پسر موسى! پایت را از گلیمت درازتر کرده‌ای!‌ خداوند بارانی را در وقتش فرستاده و تو آن را کرامتی برای خود می‌پنداری! گویا مانند ابراهیم(ع)، مرغان تکه‌تکه شده را دوباره زنده کرده‌ای! در زنده کردن مرغان را انجام داده‌ای،... اگر می‌پنداری که راستگویی، تصویر این دو شیری که بر تخت مأمون است را زنده کرده و به جان من بینداز! این می‌تواند معجزه باشد نه بارش بارانی که هم در وقتش آمده و هم دیگران برای آن دست به دعا برداشته بودند! امام رضا (ع) بانگ برآورد: ای دو شیر درّنده! این شخص فاجر را نابود کنید، که اثری از او باقی نماند. ناگهان آن دو عکس به شکل دو شیر حقیقی در آمدند و آن مرد را دریده و بدون آن که قطره خونی از او بریزد،او را بلعیدند. سپس آن دو شیر به سمت مأمون حرکت کردند ،ماءمون بیهوش شد و روی زمین افتاد... 🔻 ادامه دارد 👇👇۱
در ابعاد مختلف شخصیتی امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام نکاتی تقدیم می شود؛ 🟢علم امام رضا(ع) ➖اسحاق بن موسی، برادر امام رضا(ع)، می گفت که پدرم به فرزندانشان می فرمودند: «هَذَا أَخُوکُمْ علی بن موسی عَالِمُ آل محمدٍ فَاسْأَلُوهُ عَنْ أَدْیَانِکُمْ وَ احْفَظُوا مَا یَقُولُ لَکُمْ؛ فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بن مُحَمَّدٍ غَیْرَ مَرَّةٍ یَقُولُ لِی: إِنَّ عَالِمَ آل محمد لَفِی صُلْبِکَ وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ؛ فَإِنَّهُ سُمّی امیرالمؤمنین عَلِیٍّ» این برادر شما علی، عالم آل محمد است. مسائل خود را از وی بپرسید و مطالب او را نگهداری کنید. من از پدرم، جعفربن محمد، شنیدم که مکرر می گفت: عالِم آل محمد در صُلب توست و کاش من او را می دیدم. وی با امیرالمؤمنین هم نام است و علی نام خواهد داشت.(۲) ➖مناظرات علمی امام رضا(ع) با دانشمندان ادیان مختلف عظمت و شکوه علمی آن حضرت را زبانزد دوست و دشمن ساخته بوده است. و امروزه علما در پاسخ به بسیاری از شبهات و سوالات اعتقادی مدیون احادیث حکیمانه امام رضا(ع)هستند. 🟢سخاوت امام رضا مطالب فراوانی از احسان و نیکی امام علیه السّلام در حق زیردستان و نیازمندان نقل شده که آنچه در زیر می خوانیم یک از هزار است: امام رضا در کلام شان همواره به نیکوکاری و کمک به نیازمندان توصیه می فرمود: ➖«إنَّ لِلّهِ عِباداً فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ وَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً فَرَّحَ اَللَّهُ قَلْبَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ» . خداوند در زمين بندگاني دارد كه براي برآوردن نيازهاي مردم مي‏كوشند؛ اينان ايمني يافتگان روز قيامت‏اند.(۳) ➖اَلسَّخِیُّ یَأکُلُ مِن طَعامِ النّاس ِلیَأکُلُوا مِن طَعامهِ، وَ الَبخیلُ لا یَاکُلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِئلاّ یَأکُلُوا مِن طَعامِهِ؛ بخشنده و سخاوتمند، از غذای مردم می خورد تا آنان هم از غذایش بخورند، ولی بخیل از غذای دیگران نمی خورد، تا از غذایش نخورند.(۴) 👈و داستان های زیادی در مورد سخاوت آن امام رئوف بیان شده است که مواردی در انتها ذکر می شود. 🟢 ادب و تواضع امام رضا(ع) ➖ابراهيم بن عباس مى گويد:  ما رَأيتُ أبا الحَسَنِ الرّضا (ع) جَفا أحَدا بِكَلِمَةٍ قَطُّ وَ لا رَأيتُهُ قَطَعَ عَلى أحَدٍ كَلامَهُ حَتَّى يَفرُغَ مِنهُ ، وَ ما رَدَّ أحَدا عَن حاجَةٍ يَقدِرُ عَلَيها وَ لا حَدَّ رِجلَهُ بَينَ يَدَي جَليسٍ لَهُ قَطُّ وَ لا اتَّكى بَينَ يَدَي جَليسٍ لَهُ قَطُّ ، وَ لا رَأيتُهُ شَتَمَ أحَدا مِن مَواليهِ وَ مَماليكِهِ قَطُّ ، وَ لا رَأيتُهُ تَفَلَ وَ لا رَأيتُهُ يُقَهقِهُ في ضِحكِهِ قَطُّ ، بَل كانَ ضِحكُهُ التَّبَسُّمُ ، وَ كانَ إذا خَلا وَ نَصَبَ مائِدَتَهُ أجلَسَ مَعَهُ عَلى مائِدَتِهِ مَماليكَهُ وَ مَواليهِ حَتَّى البَوّابَ السّائِسَ . هرگز نديدم كه امام رضا(ع) به كسى سخن تندى بگويد ، و يا پيش از آن كه كسى سخنش تمام شود سخن او را قطع كند . اگر مى توانست حاجت كسى را برآورد ، هرگز او را دست خالى برنمى گرداند ؛ هيچ گاه در برابر كسى پاى خود را دراز نمى كرد ، و چنانچه كسى در حضور او نشسته بود ، تكيه نمى كرد . هرگز نديدم كه به يكى از غلامان و خدمتكارانش ناسزا بگويد ؛ هرگز نديدم كه آب دهان بيندازد ، و يا هنگام خنديدن قهقهه سر دهد ، بلكه خنده اش تبسّم بود . هرگاه سفره اش را پهن مى كرد غلامان و خدمتكاران خود و حتى دربان [و] مِهتر اسبان را با خود سر سفره مى نشاند.(۵) ➖ در عیون اخبار الرضا(ع)» روایت زیبایی نقل شده است که: «قَالَ رَجُلٌ لِلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ مَا عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَشْرَفُ مِنْکَ أَباً فَقَالَ اَلتَّقْوَى شَرَّفَتْهُمْ وَ طَاعَةُ اَللَّهِ أَحْظَتْهُمْ فَقَالَ لَهُ آخَرُ أَنْتَ وَ اَللَّهِ خَیْرُ اَلنَّاسِ فَقَالَ لَهُ لاَ تَحْلِفْ یَا هَذَا خَیْرٌ مِنِّی مَنْ کَانَ أَتْقَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَطْوَعَ لَهُ وَ اَللَّهِ مَا نُسِخَتْ هَذِهِ اَلْآیَةُ: وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اَللّهِ أَتْقاکُمْ» مردى به امام رضا (ع) عرض کرد: قسم به خدا روى زمین کسى از نظر نژاد بهتر از شما نیست، فرمود: تقوا و پرهیزکارى، آنان را به این مقام رسانده و اطاعت و بندگى موجب مقام آنان شده، دیگرى عرض کرد: به خدا تو از تمام مردم بهترى؛ فرمود: این قسم را نخور بهتر از من کسى است که پرهیزکارتر از من باشد و بیشتر از خدا اطاعت کند به خدا قسم این آیه نسخ نشده که "و تفاوت‌های مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند."»(۶) 🔻 ادامه دارد 👇👇۲
🟢نگاه توحیدی امام رضا امام رضا(ع) مثل سایر معصومین(ع) مهم ترین بعد زندگی شان، نگاه توحیدی است یعنی به همه امور عالم و در همه شئون زندگی، یاد خدا و توجه به خدا موج میزند و این نوع زندگی همان است که در معروف ترین حدیث آن حضرت، حدیث سلسله الذهب مورد تأکید قرار گرفته است؛ هنگامی که کاروان امام رضا(ع) به نیشابور رسید،، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند:‌ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: «شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّوجلّ فرمود: اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا ...خداوند جل جلاله می‌فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.(۷) 🟢سیره عبادی امام رضا(ع) در مورد سیره عبادی و ابعاد معنویت امام رضا(ع) نکات آموزنده زیادی در تاریخ گزارش شده است که بخش پایانی بحث را به این مطلب اختصاص میدهیم؛ ➖رجاء بن ابى ضحّاك، که از طرف مأمون مأموریت داشت امام رضا(ع) را از مدینه به خراسان همراهی کند و رفتار امام را به مأمون گزارش کند . او رفتار عبادى امام از مدينه تا مرو را به طور دقيق براى مأمون گزارش كرد و نتوانست اعجاب و شيفتگى خود را از اين همه عبادت، از شخص خليفه پنهان دارد. مأمون از وى خواست تا اين فضائل را براى كسى باز نگويد تا خليفه ، خود ، اين فضائل على بن موسى(ع) را منتشر سازد؛ ولى در سخنان مأمون، بيان اين فضائل، هيچ گاه ديده نشد.(۸) 🔻در یك جمع‌بندی می‌توان ابعاد كارهای معنوی حضرت رضا‌(ع) را به این صورت فهرست نمود:🔺 🔹 شبها كم می‌خوابید و بیش‌تر شب مخصوصاً ثلث آخر شب را به عبادت می‌پرداخت. وقتی ثلث سوم شب می‌شد، با سبحان الله والحمد لله والله اكبر و لا اله الّا الله گفتن و استغفار از بستر خواب بر‏می‏خاست. آنگاه وضو می‌گرفت و هشت ركعت به صورت دو ركعتی می‌خواند، آنگاه نماز جعفر طیار را می‌خواند و بعد نماز شفع و وتر را به صورت مخصوص [بجا می‌آورد].» 🔹 به نماز اوّل وقت و همین‌طور آداب ظاهری و باطنی و انجام تمام نافله‌های شبانه روزی مداومت و مراقبت داشت و در روزهایی كه روزه داشت، ابتدا نماز می‌خواند، آن‌گاه افطار می‌كرد. 🔹سجده‌های بسیار طولانی داشت، به‌گونه‌ای كه بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب در حال سجده بود و بعد از دمیدن آفتاب به حمد و ثنای الهی و صلوات بر محمد و آل محمد‌ می‌پرداخت و به شكر ادامه می‌داد تا آفتاب بالا می‌آمد. 🔹روزه زیاد می‌گرفت، و روزة اوّل و وسط و آخر ماه را ترك نمی‌كرد و می‌فرمود: «ذَلِكَ صُوْمُ الدَّهْرِ». 🔹 قرآن را بسیار تلاوت می‌كرد و اُنس حضرت با قرآن به حدّی بود كه پاسخها و تمثیلهای او برگرفته از قرآن بود. در تلاوت قرآن، اگر به آیه‌ای می‌رسید كه در آن سخن از دوزخ بود، گریه می‌كرد و وقتی به آیة بهشت می‌رسید، آن را از خدا درخواست می‌نمود. 🔹هنگامی كه در بستر خواب می‌رفت، قبل از خوابیدن قرآن تلاوت می‌كرد، و مقید بود هر سه روز یكبار ختم قرآن نماید. 🔹ذكر خدا را پیوسته بر لب داشت، مخصوصاً ذكر «سبحان الله»، «الحمد لله»، «لا اله الّا الله»، «ما شاء الله» 🔹 با دعا مأنوس بود و دعاهای نغز و دلكشی از آن حضرت به یادگار مانده است. 🔹تقوا را به عنوان سنگ زیرین همة كمالات، در حد اعلای آن دارا بود و از نافرمانی بندگان نسبت به خدا سخت بیمناك بود و خود نیز هرگز خدا را مخالفت نمی‌كرد و به دیگران نیز توصیه می‌كرد كه ارزشها را براساس تقوا و پاكی ارزیابی كنند، نه نسب و امثال آن. با این همه عبادات، هرگز از توجّه به مسایل اجتماعی و بودن با مردم و رسیدگی به فقرا و بیچارگان، و مناظرات علمی و حلّ مسایل اعتقادی و معرفتی و... غافل نمی‌شد. 🔻 ادامه دارد 👇👇۳ .
💠داستان مردی بر امام رضا(ع) وارد شده، سلام کرد و گفت: «من یکی از دوستداران تو و پدرت هستم. از حج بازمی گردم و هزینه راه تمام کرده ام و چیزی ندارم تا خود را به جایی (منزلی) برسانم. حال اگر هزینه بازگشت مرا تأمین کنی، بر من لطف کرده ای و چون به شهر خود برسم آن مبلغ را از طرف شما صدقه می دهم. امام فرمود: خدایت رحمت کند، بنشین. آن گاه امام به گفت وگو با مردم پرداخت. هنگامی که مجلس از حاضران تهی شد و تنها امام ، «سلیمان بن جعفر» و «خیثمه» ماندند، حضرت از آن دو اجازه خواسته به اندرون رفت، سپس بیرون آمد و درب را بست و از بالای درب کیسه ای به سمت بیرون آورد و فرمود: مرد خراسانی کجاست؟ آن مرد برخاست، پاسخ داد. امام به او فرمود: این دویست دینار را بگیر و هزینه راه کن و از سوی من صدقه نده [، بلکه تمام آن از آن توست ]. آن مرد که خود را غرقه کرم و عنایت و بزرگواری امام می دید، شادمانه آن جا را ترک کرد. سلیمان به امام گفت: فدایت گردم، عطیه ات بسیار بود و بر او مهربانی کردی، دیگر از چه رو چهره ات را از او پوشانده، خود با او روبرو نشدی؟ امام در پاسخ فرمود: از آن رو خود را از دید او دور نگاه داشتم تا ذلت درخواست را در چهره او نبینم. آیا این حدیث پیامبر (ص)نشنیده ای که فرمود: نیکی و احسان پنهانی معادل هفتاد حج است و آن که گناه و بدی را فاش کند تنها و رانده شده باشد. [آن گاه فرمود: ] شاید گفته [آن ] شاعر را شنیده ای که می گوید: «اگر روزی برای درخواست نیاز خود نزد او بروم؛ [به یقین ] با آبروی حفظ شده پیش خانواده ام بازمی گردم». 💠داستان امام رضا (ع) فرمود: در بنى اسرائیل قحطى شدیدى به مدّت چند سال متوالى به وجود آمد. زنى لقمه نانى داشت. همین که آن را در دهانش گذاشت، سائلى گفت: ... اى بنده خدا! گرسنگى!. آن زن با خود گفت: در چنین زمانى صدقه خوب است. نان را از دهان درآورد. به سائل داد. این زن فرزند کوچکى داشت. براى جمع‏آورى هیزم به صحرا رفته بود. گرگ آمد و فرزند را ربود. فرزند فریاد کشید. مادر به دنبال گرگ دوید. خداوند جبرئیل را فرستاد. جبرئیل فرزند را از دهان گرگ گرفت و به مادر داد. جبرئیل به مادرش گفت: اى بنده خدا! این لقمه گرگ در مقابل آن لقمه‏اى که صدقه دادى. آیا راضى شدى‏!...»(۹) 💠داستان شخصی به حضرت رضا(ع) گفت: به قدر جوانمردی خودتان به من عطا و بخشش كنید. ایشان فرمودند: این اندازه برای من مقدور نخواهد شد. او گفت: پس به اندازه مروت من عطا كن. حضرت فرمودند: این مقدار ممكن می‌شود پس از این جریان به غلام خودشان دستور دادند تا مبلغ ۲۰۰ اشرفی به او بدهند.(۱۰) 💠داستان حضرت رضا (ع) وارد حمام عمومی شد. مردی (كه او را نمي‎شناخت) گفت: مرا كيسه بكش. حضرت شروع كرد به كيسه كشيدن او. امام رضا (ع) را به آن مرد معرفي كردند. حالت شرمندگی در مرد آشکار شد ،شروع به عذرخواهي كرد، ولي امام رضا (ع) همچنان او را كيسه مي‎كشيد و او را دلداري مي‎داد.(۱۱) 🟡حسن ختام حسن ختام این مبحث را حدیثی نورانی از پیامبر(ص) قرار میدهیم؛ «سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مکروب الَّا نَفَّسَ اللَّهُ کربته وَ لَا مُذْنِبُ الَّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ» پاره‏اي از تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏شود که هيچ گرفتاري او را زيارت نمي‏کند، جز اين که خداوند پريشاني را از او مي‏زدايد و هيچ گنهکاري به زيارت او نائل نمي‏شود، مگر آن که خداوند گناهانش را مي‏آمرزد. (۱۲) 🌸شعر ای غریبی که ز جد پدر خویش جدایی خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند ای به قربان تو آقا که حج فقرایی 🌸غزل حافظ برای امام رضا(ع) قبر امـام هـشتم و سلطــان دیـن رضــا از جــــان بـبـوس و بـر در ِ آن بــارگــــاه بـاش دستـت نـمی رسد که بـچـینی گـلی ز شاخ بـــاری بـه گـلـــبـن ایــشــــان گـیــــاه بــاش مــرد خــدا شـنــاس کـه تـقـوی طـلــب کـند خواهی سـپـیـد جامه و خـواهی سیـاه باش ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.بحارالانوار جلد ۴۹ صفحه ۱۸۰ و عیون اخبار الرضا جلد ۲ صفحه ۱۷۲ ۲.بحار الأنوار، ج۴۹، ص ۱۰۰؛ ۳. الکافي ،ج۲ ،ص۱۹۷ ۴.مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۹۵ ۵.عيون اخبار الرضا،ج۲،ص۱۹۷. ۶.بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۷۷. ۷.شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵ ۸.بحار الانوار، ج۴۹، ص۹۲. ۹.ثواب الأعمال ص۳۰۱. ۱۰.بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۰۰ ۱۱.بحارالانوار ، ،ج۴۹،ص۹۹. ۱۲.وسائل الشیعه  ج۱۰ ص۴۳۷. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب آیا خواندن در پرده های بالای صدا ذاتی است یا اکتسابی اطلاعیه📣 اعضای محترم کانال که تمایل دارند رو تهیه کنند در پیام‌رسان ایتا به این شماره پیام ارسال کنند 09127797249 آقای سید عباس موسی کاظمی
enc_16851942489823771223327.mp3
4.14M
اگه به من باشه خودت میدونی زندگی بی تو رو نمیپذیرم من برا مردن واسه تو زنده ام چه جوری میتونم برات نمیرم 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ من تو رو با خوب و بدت میخواهمت دیگه چه جوری به تو ثابت کنم وقتی خودم دلم برات تنگ شده چه جوری میتونم جوابت کنم به همه گفتی که رفیق منی منم نخواستم که خرابت کنم منی که گریه میکنم پا به پات چه جوری میتونم جوابت کنم گریه نکنیا خودم دعات میکنم غصه نخوریا خودم به یادت هستم هر موقع که دلت گرفت صدام کن و بعد یقین داشته باش من کنارت نشستم دلواپس نگاه من نباش تو فکر سرپناه من نباش فقط رفیق نیمه راه من نباش رفیق نیمه راه من نباش وای از غریبی وای از تنهایی اگه به من باشه خودت میدونی زندگی بی تو رو نمیپذیرم من برا مردن واسه تو زنده ام چه جوری میتونم برات نمیرم روز وصال و روز خوشبختیمه روزی که دستای تو رو بگیرم خودتو اون لحظه بذار جای من چه جوری میتونم برات نمیرم گریه نکنیا من مگه مردم آخه غصه نخوریا خودم به پات میمونم هیچکسی هم اگه نخوند فدای سرت تا زنده ام خودم برا چشمات میخونم ازم تو روتو بر نگردونی دلم گرفته تو که میدونی حتما چشمات خیسه و بارونی حتما چشمات خیسه که من بارونیه حال و هوام تو دعا کن امشب برام بلکه دلم آروم بشه کی میتونه جز غصه دوری جوونو پیر کنه عزیز آدم دیر کنه چشمات ازش محروم بشه تو نیومدی بی قرارم کردی
مقام رضا.pdf
517.1K
💠 فیش منبر💠 علیه السلام 🔷 متن منبر امام رضا علیه السلام 🔸موضوع 👇 ✳️ مقام رضا و خشنودی 🔖آنچه در این فیش می خوانید 📔 🖇1- چیستی مقام رضا 🖇2-انواع «رضا» 🖇3- رضا، مقامی فراتر از بهشت 🖇4-رضا»، بهشت نقد 🖇5-رضای خدا از بنده در گرو رضایت بنده از خدا 🖇6- رضا به هنگام خوشی ها، در کنار رضا به هنگام ناخوشی ها 🖇7-رضای فرابرنده یا رضای فروبرنده
انتظا را ت امام رضا علیه السلام.pdf
731.8K
📜فیش منبر 📩 منبرکامل سلام الله علیه ♦️ فیش منبر امام رضا سلام الله علیه 🔖آنچه در این فیش می خوانید: 🔗انتظا را ت امام رضا علیه السلام (استاد رفیعی) 🔶دو سه جمله در مورد مادر امام رضا بگویم 🔶انتظارات امام رضا از ما چیست؟ 🔶 بحث عقلانیت و خرد است 🔶انتظار دوم امام رضا از ما، رفق و مدارا و گره گشایی از کار مردم است 🔶سومین نکته که امام رضا از ما انتظار دارد، عمل‌گرایی است. 🔶چهارمین انتظار امام رضا(ع) از ما که بسیار مهم است مسأله اعتدال است. 🔶نکته دیگر رعایت رفتارهای اخلاقی در جامعه است که خیلی مهم است. 🔶 خدا گناهان شما را می‌بخشد و مهربان است و به شما محبت می‌کند. مگر سه گروه، سه گروه را امام رضا استثناء کرده است. ✍یکی از اصحاب امام رضا به نام یونس بن یعقوب خدمت امام رضا آمد و گفت: به من دعای کوتاهی یاد بده. در آخر مفاتیح هست. آقا این دعا را به او یاد دادند. فرمودند: بگو «يَا مَنْ دَلَّنِي عَلَى نَفْسِهِ وَ ذَلَّلَ قَلْبِي بِتَصْدِيقِهِ أَسْأَلُكَ اَلْأَمْنَ وَ اَلْإِيمَانَ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ» خیلی دعای مهمی است
شناخت امام رضا علیه السلام (استاد قرائتی).pdf
669.6K
📜فیش منبر 📩 منبرکامل متنی علیه السلام سلام الله علیه 🔖آنچه در این فیش می خوانید: 🔗شناخت امام رضا علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . (ع) تولد داریم اونم چه تولدی تولد رضا ولی نعمت ایران تولد داریم اونم چه تولدی تولد امیرو سلطان خراسان *شب شب شورو شادیه    پیچیده باز عطر خدا قدم گذاشته رو زمین     امامِ مهربونیا *کف بزنیدجانِ جانان اومده کِل بکشید مه تابان اومده یه مصرعی میگم با استعاره* حسینِ زینب ایران اومده * بی بی زهرا تبریک حضرت حیدر تبریک   نجمه خاتون تبریک موسی بن جعفر تبریک ج)علی علی موسی الرضا __ ارادت دارم به آقا امام رضا شب تولدش براش کم نمیزارم ارادت دارم به آقا امام رضا برا زیارتش همیشه بیقرارم *کاشکی میشد همچی شبی ساعت هشت حرم باشم تا دمِ صبح پاضریحِ حضرت ذوالکرم باشم *با چشمایِ اشکی و سوز و دعا بگم آقا یا علی موسی الرضا   به جون مادرت بی بی فاطمه    بهم بده برات کرببلا *تو دوایِ دردی رئوفِ آلِ طاها   تو براتم بنویس یه اربعین کربلا ج)علی علی موسی الرضا شعروسبک: .👇