eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
✅در گوش زمان پیچید! 🔸کل قصه پرغصه کربلا در یک نیمروز به وقوع پیوست اما امتداد آن تا به امروز نه تا به همه فرداها ادامه خواهد داشت؛ این بخشی از اثر ندای مظلومانه و جگرسوز تاریخی امام خوبان و مولای مظلوم ما در ساعتی از آن روز غم‌زده است. 🔹امام حسین(ع) قبل از آن که «سر» بدهد، سر داد «هل من ناصر ینصرنی». شاید بعضی از سپاه دشمن انگشت حیرت به دندان گزیدند که خطاب فرزند رسول ‌خدا(ص) با کیست؟ در این‌سو که یارانش همه به خون غلتیده‌اند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستاده‌اند! چه کسی را به یاری می‌طلبد؟ اما این ندای همیشه راه‌گشا در پرتو «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» در گوش «زمین‌ها» و «زمان‌ها» پیچید و در «عصر خمینی» به ما رسید و البته به عصرهای دیگر هم خواهد رسید. حرامی‌ها و پیروان شیطان نمی‌دانستند که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمین‌ها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها و سر باختن امام حسین و یارانش و اسارت خاندانش تازه آغاز راه از مبدأ کربلاست. اما امام به نور ولایت می‌دانست که ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می‌پیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلایی‌هایی می‌رسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند. 🔸 🔸و این است راز فریاد غریبانه امام که همچنان سرباز برای جبهه دین و حقیقت جذب می‌کند تا روز به روز این جبهه آن قدر قوی شود که زمانه ظهور «منتقم ثارالله» فرا برسد. در آن روز دیگر برای ظلم، ستم، تبعیض، سلطه‌گری و باج‌خواهی جایی نیست «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ». .
. 🔴 حیوانات وحشیِ صحرا هم، بر او گریستند، مبادا شما در حقش جفا کنید ... ▪️حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي دَاوُدَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عُمَرَ الْجُلَّابِ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ (عليه السلام) بِأَبِي وَ أُمِّي الْحُسَيْنَ الْمَقْتُولَ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ وَ اللَّهِ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْوُحُوشِ مَادَّةً أَعْنَاقَهَا عَلَى قَبْرِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الْوَحْشِ يَبْكُونَهُ وَ يَرْثُونَهُ لَيْلًا حَتَّى الصَّبَاحِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَإِيَّاكُمْ وَ الْجَفَاءَ. 🔸حضرت امیرالمومنین «سلام‌ الله‌ علیه» كه پدر و مادرم فدايش باد، فرمودند: امام حسين «سلام‌ الله‌ علیه» در پشت كوفه كشته خواهد شد. بخدا قسم گويا میبينم كه وحوش گردن‌هاى خود را بر قبرش كشيده و بر او میگِريند و از شب تا صبح بر او مرثيه میخوانند و وقتى حال وحوش چنين باشد پس شما انسان‌ها از جفاء به او حذر كنيد. 📚کامل الزیارات، باب۲۶، حدیث۲ .
. ⬅️ زندگانی حضرت زینب پس از عاشورا چگونه بود؟ 💠 پس از عاشورا حضرت زینب، زندگی کوتاهی داشتند. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شدند. رهبرى و سرپرستی بازماندگان بر عهده امام سجاد و حضرت زینب بود. 💠 سخنرانى قهرمانانه حضرت در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. ایشان در برابر ابن زیاد، آنگاه که گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت وصف ناپذیرى فرمودند: جز زیبایى چیزى ندیده ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند؛ به زودى خداوند آنان و تو را در پیشگاه خویش داورى میکند. 💠 آنگاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، به دنبال اعتراض سخت حضرت زینب، از کشتن امام پشیمان شد. .
📌شماره شبهه: ۵۲۹۸ 🔘 متن شبهه : آیا این برای ما شیعه ها این افتخار هست که حضرت عباس رفت به لب رود و اب ننوشید؟ چرا؟ مگه منطقی نبوده که اب بنوشد؟ 🔆 پاسخ شبهه : 1⃣ حضرت اباالفضل العباس علیه السلام نشان درخشنده ای بر تارک تاریخ است و در مصاف عقل و عشق، عاقلان را به حیرت آورد. 2⃣ حضرت ابا الفضل (ع) می دانست که چه آب بیاشامد و چه نیاشامد او و برادرش امام حسین (ع) کشته خواهند شد و هرگز از این میدان جان سالم به در نخواهند برد؛ 3⃣ ولی حضرت عباس (ع) این را خلاف مروت و جوانمردی می دانست که خود آب بیاشامد در حالی که امام حسین (ع) و عیالاتش و تمام اهل بیتش تشنه اند. این است که تشنه باشد و انسان خود را سیراب کند. 4⃣ از همه اینها گذشته ایثار از سجایا و اخلاق نیکوی اهل بیت (ع) بوده است. و حضرت عباس (ع) در این واقعه نهایت ایثار و از خودگذشتگی را نسبت به امام حسین (ع) و اهل بیت او نشان داده است، همان گونه که پدرش حضرت امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (ع) از خود گذشتگی کرده و با سه روز روزه هنگام افطار، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب و شکمی گرسنه به سر بردند. 5⃣ بر این اساس آن حضرت می‌توانست به‌راحتی آب بخورد و اشکالی هم پیش نمی‌امد اما ایشان به‌خاطر نوع تربیت ونیز به خاطر رعایت ادب , آب نخورد.
. سینه ای سرشارازعشق خدادارد حسین در دل هـردردمندی کربلا دارد حسین کعبهٔ شش گوشه اش شدقبلگاه عاشقان زین سبب دلهابه عشقش مبتلادارد حسین هرکجاگویم حسین زهراجوابم می دهد بس که زهرادم بدم برلب نوادارد حسین شیعیان که جای خودداردمسلمان تواند توچه کردی اَرمنی ازتو رضادارد حسین هرکجاکه صحبت ازعشق حسین و زینب است بایداز زینب بپرسیم که چهادارد حسین بسکه داغ اکبر اوجانگداز وسخت بود پیش نعشش بانگ بَعدکَ العفا دارد حسین تا برادر برزمین افتادپشت او شکست بعدعباسش گمانم ماجرادارد حسین هیچ داغی بدترازداغ علی اصغر نبود ازخجالت ناله ی واطفلکا دارد حسین در میان قتلگاه و زیر خنجر شمر دید دست وپامی زدولی،ذکردعادارد حسین فاطمه درروزمحشر«یاحسین»گویان رسد روی دستش رأس خونین تورادارد حسین بی بصیرتهاتورا از روی کینه کشته اند روی نیزه نـاله ی واغُـربتا دارد حسین آی«مداح»گربقاخواهی دراین درگاه باش زآنکه تا روز قیامت هم بقا دارد حسین شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍ 👇
. #‍شب_هفت شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش شب هفت آقامونه شب سینه زدنه شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره شب هجر و شب درد و دل ما در محنه شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه شب ناله ی غریبی حسینی امشبه شب هفت بدن به زیر سم مرکبه شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش ✍🎤 https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/7713 👇 .
هدایت شده از امام حسین ع
. هفت روز گذشت / ------------- در هفتمین روز عزا و ماتم در خون نشسته دیده ی مُحرم شد رشته ی فتح و ظفر منظم خون دل عالم است سینه غرق غم است در چشم زینب اشک و خون است انا الیه راجعون است واویلتا آه و واویلا .... جان جهان خسته و بر لب بُوَد قلب صبور عشق در تب بُوَد هفت آسمان همدرد زینب بُوَد هفتمین روز غم می رسد دَم به دَم وقت عزای عالمین است بر روی نی رأس حسین است واویلتا آه و واویلا ..... در هفتمین روز عزای زینب شد نقش هر دیده برای زینب تصویری از کرب و بلای زینب آه او روی لب جان او در تَعَب این بانوی پیوسته در غم شد قافله سالار ماتم واویلتا آه و واویلا .... امام چارمین که جان فدایش زنجیر کین دارد به دست و پایش شد شهر کوفه همچو کربلایش این شه مُلک دین گشته حق را طنین در هفتمین روز شهادت از خود نشان داده رشادت واویلتا آه و واویلا .... ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
هدایت شده از امام حسین ع
AUD-20220808-WA0054.opus
148.6K
‍ ‍ . ----------- هفت آسمان را در غم نوشتند از بهر زینب ماتم نوشتند دیده خونبار است - زینب عزادار است بهر حسین خود - مشتاق دیدار است ای حسین جانم حسین حسین جانم رأسی که یاران لبریز نور است گاهی به نی ، گه کنج تنور است خواهری امشب - دارد فغان بر لب ریزد به دامانش - از چشم او کوکب ای حسین جانم حسین حسین جانم گفتا غم خود با این عبارت رأس تو بر نی من در اسارت بین اسیران را - چشمان گریان را زن های در ماتم - طفلان نالان را ای حسین جانم حسین حسین جانم بنگر تو بر ما ای پور زهرا دشمن به ما زد زخم زبان ها ای مرا جانان - خورشید جاویدان ما را عدو برده - در گوشه ی زندان ای حسین جانم حسین حسین جانم ** ١۴٠١ / ۵ / ٢١ مشابه سبک فوق خوانده می‌شود .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/66527 .
. شب هفت فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه ی سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره .
. ✍مشابهت های وقایع شهر «مجلس ابن زیاد» با «مجلس یزید» :👇 1⃣در هر دو جا سر مبارک به دار آویخته شد!👇 🔰در کوفه : ابن جوزی می نویسد : 《ثُمَّ نُصِبَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) بِالكُوفَةِ بَعدَ أَن طِيفَ بِهِ》 سپس سر مبارک امام حسین(ع) بعد از گرداندنش در کوفه، به دار نصب شد.(۱) 🔰در شام : شیخ صدوق می نویسد : 《ثُمَّ أمَرَ بِرَأسِ فَنُصِبَ عَلَى بَابِ مَسجِدِ دِمَشقَ》 سپس یزید دستور داد سرِ امام حسين(ع) را بر درِ مسجد دمشق، نصب كنند.(۲) 📚منابع : ۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۲)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷ ......... 2⃣در هر دو مجلس، به لب و دندان جسارت شد!👇 🔰در کوفه : عبیدالله بن زیاد در مجلس خود دستور داد سر مبارک امام حسین(ع) را به حضورش بیاورند. 《فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ》 عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه می‌كرد و پوزخند می‌زد، و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(ع) می‌زد.(۱) 🔰در شام : در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند. 《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》 سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵ ........... 3⃣در هر دو مجلس برخی حضّار مجلس معترض شدند!👇 🔰در کوفه : زيد بن ارقم صحابی رسول اکرم(ص) در مجلس عبیدالله بن زیاد، در کنار عبیدالله نشسته بود که وقتی صحنه جسارت به سر مقدس را ديد، به او گفت : 《ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ‏ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا》 چوبت را از اين دو لب بردار! زيرا به خدایى كه جز او معبودى نيست، هر آينه بارها ديدم لبان مبارک رسول خدا(ص) را كه بر اين لبها بود و بسیار آن ها را می بوسید. سپس زید به گريه افتاد و مجلس عبیدالله را ترک کرد و به خانه اش رفت.(۱) 🔰در شام : هنگام ورود اسراء به مجلس یزید و جسارت یزید به سر مقدس امام حسین(ع) ابوبرزه اسلمی صحابی رسول اکرم(ص) با دیدن آن صحنه، طاقت نیاورد و فریاد زد : 《وَيْحَكَ يَا يَزِيدُ أَ تَنْكُتُ بِقَضِيبِكَ ثَغْرَ الْحُسَيْنِ(ع) ابْنِ فَاطِمَةَ(س)؟ أَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُ النَّبِيَّ(ص) يَرْشُفُ‏ ثَنَايَاهُ‏ وَ ثَنَايَا أَخِيهِ الْحَسَنِ(ع) وَ يَقُولُ أَنْتُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَكُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ‏ وَ ساءَتْ مَصِيراً》 ای یزید! وای بر تو! آیا با چوب خیزران به دندانهای حسین(ع) می‌زنی؟ با چشمان خودم دیدم که رسول اکرم(ص) دندانهای حسین(ع) و برادرش حسن(ع) را می‌ مکید و می‌بوسید و به ایشان می فرمود : شما دو فرزندم، آقای جوانان اهل بهشت هستید، خداوند لعنت کند و بکشد قاتل هر دوی شما را و جهنم را برای او آماده کند و جهنم چه بد منزلگاهی است؟!(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۵۷ .............
. 4⃣در هر دو مجلس با آنان جواب دندان شکن داد!👇 🔰در کوفه : ابن زیاد در مجلس کوفه از حضرت زینب کبری(س) پرسید : 《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》 رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(س) جواب داد : 《مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلًا! هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ‏ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ!》 من جز خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاه‏هاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه!(۱) 🔰در شام : حضرت زینب(س) خطاب به یزید فرمود : 《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى‏ بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》 ای پسر آزاده شده ی پدرم! آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ها قرار داده‏‌اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏اى، پرده‏‌هاى حرمت آنان را دريده، چهره‏‌هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي‌ گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ها و قلعه‏‌ها و بيابان‌ها به آنان مي‌ نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴ .................. 5⃣در هر دو مجلس نیز با آنان به مجادله پرداخت!👇 🔰در کوفه : عبیدالله پس از شنیدن جواب های دندان شکن حضرت زینب(س) رو کرد به امام سجاد(ع) و گفت : تو کیستی؟ امام سجاد(ع) فرمود : من علی بن حسینم! عبیدالله گفت : 《أَ لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)؟》 آیا خداوند در کربلا علی پسر حسین(ع) را نکشت؟ امام سجاد(ع) فرمود : 《قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ》 من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند. عبیدالله گفت : بلکه او را خدا کشت. امام سجاد(ع) فرمود : 《اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها》 خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند. در این هنگام ابن زیاد خشمگین شد و گفت : آیا تو جرات حاضرجوابی در مقابل گفتار مرا داری؟ سپس دستور قتل امام سجاد(ع) را داد.(۱) آنگاه امام سجاد(ع) رو کرد به ابن زياد و فرمود : 《أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد؟ أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ》 اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن در راه خدا، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست.(۲) 🔰در شام : امام سجاد(ع) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود : 《لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم، وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا، فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم، وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا》 انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار می‌کنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان می‌دهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم. خدا می‌داند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمی‌دارید، سرزنشتان نمی‌کنیم.(۳) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۳)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱ ............ 6⃣در هر دو مجلس به قتل تهدید شد!👇 🔰در کوفه : عبیدالله بن زیاد گفت : 《اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ》 علی بن حسین(ع) را ببرید و گردنش را بزنید.(۱) 🔰در شام : مسعودی می نویسد : 《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ》 یزید در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱ ........‌..‌‌‌ .
. 7⃣در هر دو مجلس در غل و زنجیر بود!👇 🔰در کوفه : طبری می نویسد : 《إِنَّ عُبَيدَ اللهِ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ》 عبيد اللّه بن زياد، دستور داد تا على بن حسين(ع) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.(۱) 🔰در شام : نقل شده است‌ که؛ 《كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّدَاً مَغْلُولًا》 امام سجاد(ع) در غل و زنجیر بود.(۲) 📚منابع : ۱)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲ ۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳ ............ . 8⃣در هر دو شهر خطبه خواندند!👇 🔰در کوفه : حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد : در کوفه دیدم که زينب دختر على(ع) برای کوفیان خطبه مى خواند. 《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》 هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد.(۱) 🔰در شام : ابن طاووس می نویسد : هنگامی که یزید به راس مبارک امام حسین(ع) اهانت کرد و آن اشعار کفر را خواند، سپس؛ 《فَقَامَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَقَالَتْ‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ..》 زینب کبری(س) ایستاد و این چنین خطبه ای خواند.(۲) 📚منابع : ۱)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۰۵ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۱ ........... 9⃣در هر دو شهر سر مبارک بر بالای نیزه قرآن تلاوت کرد!👇 🔰در کوفه : شیخ مفید به نقل از زید بن ارقم می‌نویسد : 《مُرَّ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ عَلَى رُمْحٍ وَ أَنَا فِي غُرْفَةٍ لِي فَلَمَّا حَاذَانِي سَمِعْتُهُ يَقْرَأُ : [أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبَاً؟] فَقَفَّ وَ اللَّهِ شَعْرِي وَ نَادَيْتُ : رَأْسُكَ وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَعْجَبُ وَ أَعْجَبُ!》 در آن روز من در میان غرفه نشسته بودم، هنگامی که سر بریده امام حسین(ع) که بر فراز نیزه جا داشت، از برابرم گذشت، شنیدم آیه سوره کهف را قرائت می‌فرمود : آیا خیال کرده که پیش‌آمد یاران کهف و رقیم از گزارشات ما شگفت‌آورتر است؟ به‌ خدا سوگند! به مجردی که این آیه را از آن سر بریده نورانی شنیدم، موی بر ‌اندامم راست شد و عرض کردم : به ‌خدا سوگند! سر بریده شما‌ ای فرزند رسول‌ خدا(ص)، شگفت‌ آورتر از پیش‌ آمد اصحاب کهف است.(۱) 🔰در شام : قطب‌الدین راوندی به نقل از منهال بن عمرو می‌نویسد : 《أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَأْسَ اَلْحُسَيْنِ(ع) حِينَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَجُلٌ يَقْرَأُ اَلْكَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ : [أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً؟] فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْكَهْفِ قَتْلِي وَ حَمْلِي》 به خدا سوگند! من در دمشق دیدم که سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر نیزه کرده بودند و مردی پیش روی سر مبارک، سوره کهف را می‌خواند. همین ‌که به این آیه رسید : «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا» ناگهان سر مطهر اباعبد‌الله(ع) به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود : ماجرای من از قصه اصحاب کهف شگفت‌انگیزتر است.(۲) 📚منابع : ۱)الإرشاد شيخ المفيد، ج۲، ص۱۱۸ ۲)الخرائج والجرائح راوندی، ج۲، ص۵۷۷ ......... . 🔟بعد از اتمام هر دو مجلس[کوفه و شام]، به زندان انتقال داده شدند!👇 🔰در کوفه : شیخ صدوق می نویسد : 《[أَمَرَ] اِبْنُ زِيَادٍ بِرَدِّهِمْ إِلَى اَلسِّجْنِ》 ابن زیاد دستور داد تا اسرای کربلا را در زندان کوفه، زندانی کنند.(۱) 🔰در شام : شیخ صدوق می نویسد : 《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ》 یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند.(۲) 📚منابع : ۱)الأمالی شيخ صدوق، ص۲۳۰ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب هفتم محرم.mp3
21.51M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤
شب هشتم محرم.mp3
22.92M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما
شب نهم محرم.mp3
26.53M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤
شب دهم محرم.mp3
23.47M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤
شب یازدهم محرم.mp3
36.13M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤
شب دوازدهم محرم.mp3
26.14M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤
شب سیزدهم محرم.mp3
37.63M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤
. علیه‌السلام مرحوم علامه مداح در کتاب «خاطرات شصت سال خدمتگزاری» نقل می‌کند؛ رز هفتم هر ماه، مجلس روضه‌ای در خیابان اسماعیل بزاز داشتم، منزل یک مرد فقیر بود. او یک زیلو به جای فرش کاشان و یک صندوق شکسته به جای منبر و به جای طاق شال، چادر رنگ و رو رفته‌‌ی همسرش را می‌گذاشت. دو سه روز مانده به اربعین این مرد فقیر در بازار در مجلس کوچه غریبان پای منبر من بود. من که از منبر آمدم، گفت: دلم برای جدم پر می‌زند. آن وقت هم به این سختی نبود با مختصری می‌شد وسیله زیارت فراهم کرد. من ناپختگی کردم و گفتم: اگر اجازه بدهی، وسیله‌ای فراهم کنم تا به همین زودی مشرف شوی. گفت: خیر می‌خواهم ببینم خودم چقدر رابطه دارم. فردای آن روز در بازار آهنگرها او را دیدم. آن قدر گریه کرده بود که چشم‌هایش کاسه خون بود. گفت: شما اتاق مرا دیده بودی،‌ در همین اتاق وقتی همه خواب بودند داشتم با حضرتش درد دل می‌کردم. دیدم سر بریده‌ای گوشه اتاق به من گفت: پسرم! اگر تو نتوانستی بیایی، من به دیدن تو آمدم. .