تورم و جنگشناختی!
دیشب به همراه دو نفر از رفقا، خدمت استادان بزرگوار دانشگاه اراک بودم.
محبت و تواضع کردند و اجازه دادند چند نکتهای در باب جنگ شناختیاقتصادی، در محضرشان درس پس بدهم.
این روزها البته همهی مباحثات اقتصادی در نهایت به یک چیز ختم میشود: تورم!
نکتهای در مورد اینکه چگونه سیاستهای انقباضی دولت کمکی به رفع مشکل تورم نخواهد کرد عرض کردم و خب چون برخلاف شنیدههای معروف بود برای استادان عزیز سوال ایجاد کرد. یکی از بزرگواران فرمودند: پس علت تورم چیست؟
طبیعتا در چند دقیقه محدودی که فرصت داشتم امکان پاسخ مشروح به این پرسش نبود اما عرض کردم:
در مورد علت تورم دو نکته را باید در نظر گرفت!
1. علل تورم چیست؟
2. چرا شما فقط یکی از تحلیلها، در مورد علل تورم را شنیدهاید و دهها تحلیل و علت دیگر را اصلا نشنیدهاید!
اما در مورد علت تورم به دو نکته اشاره کردم. اول خلق پول خصوصی (دزدی بانکهای خصوصی) و دوم ساختار فرهنگی اجتماعی ایران.
در مورد خلق پول خصوصی یادداشت برادر عزیزم جناب آقای ولدان را پیشنهاد کردم که مطالعه کنند: http://public.qasd.ir/articles/604
و در مورد ساختار فرهنگی اجتماعی عرض کردم که مردم ایران در سمت عرضه و تولید، زیر بار ظلم نظام سرمایهداری نرفته و نمیروند. در حقیقت حاضر نیستند با دستمزد پایین و در حالی که استثمرار میشوند در بخش خصوصی برای سرمایهداران مزدوری کنند. فلذا دائما با یک نوع گستاخی انقلابی در مقابل این ظلم میایستند. آخرین موردش هم همین افزایش 57 درصدی حداقل دستمزد کارگر بود. این مطالبهگری عین عدالت است. در حقیقت جوان ایرانی نمیپذیرد با وجود داشتن تحصیلات عالی برود زیر دست یک نفر مثل خودش یا پایینتر از خودش کار کند، فقط به این دلیل که او صاحب سرمایه است. این عزت نفسی است که انقلاب اسلامی و اسلام به مردم ایران داده است. پدر و مادر آن جوان به او میگویند عیبی ندارد، سر سفره خودمان بمان و بیکار باش اما به هر کاری تن مده. یا باید استخدام دولت شوی یا با حفظ عزت و احترام در یک شرکت خصوصی کار کنی. اگر نشد یا در خانه بمان یا شغل آزادی مثل دلالی و فروشندگی انتخاب کن که آقای خودت باشی.
فلذا سمت عرضه اتفاقی که میافتد این است که هزینه تولید بالا رفته و میزان عرضه کم میشود.
اما در سمت تقاضا چه اتفاقی میافتد؟
در سمت تقاضا یا مصرف باز هم مردم ایران به لحاظ وجود همان روحیه عدالت طلبانهشان مصرف طبقاتی را نمیپذیرند. یعنی یک کارگر ساده همان سبک زندگی را میخواهد که یک کارخانهدار. مهریه دختران یک خانواده فقیر و یک خانواده ثروتمند تفاوتی ندارد. اگر آن میخواهد مالک خانه باشد این هم میخواهد! اگر آن صاحب خودرو هست، این هم میخواهد! اگر آن، تلویزیون فلان و یخچال بهمان و ... دارد این هم میخواهد! این گستاخی انقلابی در مساله مصرف سبب شده تا تقاضای کل افزایش پیدا کند و این چند علت یعنی افزایش هزینه تولید، کاهش عرضه و افزایش تقاضای کل، افزایش دائمی سطح عمومی قیمتها (تورم) را در پی خواهد داشت. (1)
خلاصه اینکه وقتی استادان بزرگوار حاضر در جلسه تحلیل کمی متفاوت از یک پدیده اقتصادی را شنیدند عرض کردم: جنگ شناختی اقتصادی یعنی همین! یعنی اینکه چرا شما از بین تحلیلهای گوناگون در مورد تورم همیشه یک روایت را شنیدهاید. روایت نولیبرالهای وطنی که علاوه بر دانشکده و قدرت حاکمیتی، صاحبان پول و رسانه نیز هستند و البته طبیعی است که اجازه ندهند حرفهای دیگران به گوش شما برسد.
در حقیقت جنگ شناختی از ساحت نظریهپردازی شروع میشود تا سطح افکار عمومی. طی کردن تمام این مراحل برای این است که شما حکمرانی دشمن را بپذیرید آن هم نه از روی اکراه و اجبار و اضطرار! بلکه از روی شوق و اختیار!
1) این تحلیل را مرحوم استاد صدوق به نقل از علامه سیدمنیرالدین هاشمی ارائه کردهاند.
#تورم #اقتصاد #بانک #انقلاب #کارگر #دولت #بخش_خصوصی #جنگ_شناختی #جنگ_اقتصادی
⭕️ جنگ شناختیاقتصادی: 🇮🇷
💠 https://eitaa.com/joinchat/2550136832C0e295d7db7
ما که نفهمیدیم بالاخره سرمایهداران گردنکلفتِ خودروسازی و بانکهای خصوصی "زیان انباشته" دارند یا دولت "کسری بودجه"!
فقط فهمیدیم هر دوشون باید از جیب #مردم جبران بشه! 😑
#بانک #بورس #نئولیبرالیسم #دولت
#نه_شرقی #نه_غربی
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠https://eitaa.com/joinchat/2550136832C0e295d7db7
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
عبارتهای #انسان_بازار و #انسان_نابازار کم کم در حال جا افتادن است. شاید به همین زودی ها #علوم_انسانی_نابازار سر و کله اش پیدا شود و کم کم ادبیات و رمان و فرهنگ و مدافعان آگاهش را پیدا کند.
آن وقت دور نخواهد بود که سیاست مدارانی پیدا شوند که نه مدافع #دولت _بزرگ و نه #بازار_آزاد هستند، بلکه مدافع نابازارهای برادرانه و مومنانه و ولایی خواهند بود.
روزی خواهد آمد که دوباره اجازه پیدا خواهیم کرد که بدون #تازیانه_سلوک gdp زندگی کنیم و جامعه ای که بازار نیست را توسعه دهیم...
الحمدلله.... الحمدلله...!
#الحمدلله_الذی_جعلنا_من_المتمسک_ن_بولایه_امیرالمؤمنین_و_الائمه_المعصومین
🆔 @social_theory
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از مسائل مهم در جامعه های متراکم مدرن این است که کالاهای عمومی را چه کسی تولید کند و به مردم بدهد. مثل درمان، راه، نیرو و...
نظریه اول این بود که دولت خودش تولید کند و مردم از طریق مالیات عمومی یا قبوض عمومی هزینه آن را بدهند.
بعد گفتند که اصلا چرا دولت تولید کند؟ بخش خصوصی تولید کند و بخش دولتی فقط #نظارت کند....
معروف ترین نقد به این ایده آخر، همین اتفاقی است که در این کلیپ می بیند.
بخش خصوصی کالای عمومی و استراتژیک را مثل فرش زیر پایش، یا آبلیموی توی قفسه مغازه اش، #ملک_طلق خودش می داند!
و در دنیای جدید بنگاه دار، خودش #گرگ، است و این بنگاه #شمشیری است در مقابل #شغالی به اسم #دولت! که در اصل یا پاکدست بوده و اهل معامله نبوده و یا رشوه بگیر بوده و شکمش سیر نمی شود.
خلاصه بخش خصوصی خیلی گران تر است و قدرت و ثروت را یکجا می بلعد!
آنچه به اسم خصوصی سازی نیروگاه ها و کارخانه های عظیم مواد اولیه یا مصارف عمومی می شنوید، در بطن خود این چالش عظیم را دارد و همه کسانی که آن را پیشنهاد دادند، از اول هم این را می دانستند!
اما دولتها وقتی دچار چالش کارمند بی مسئولیت و دغدغه و در نهای رشوه بگیر می شوند، چشمهایشان را می بندند و خصوص سازی (مولد سازی!) را امضا می کنند!
نویسنده متن روی فیلم، گفته است که این مشکل #دولت_کوچک است! نه برادر! این یک چرخه ترمیم ناپذیر در زیست جهان مدرن است! نهادسازی برای #انسان_سوداگر و پذیرش این اختلال بزرگ در او، در هیچ کجای دنیا یک درمان درست و حسابی که دست آخر همه طرفین، بصورت اخلاقی، جامعه پذیر بشوند ندارد!
🆔 @social_theory