✅ از کلّه ی سحر!
شده تا حالا صبح علی الطلوع، تصمیم بگیرید برید کوهنوردی، پارکی، بیرون شهری، جایی؟
بعد که رفتید، ببینید چند نفری با گرمکن و لباس ورزشی، یا در حال ورزشن، و یا میخوان برگردن؟!
بعد متوجّه بشید که اینا سالهاست که هر روز یا چند روز در هفته برنامشون همینه؟!
تو ذهنتون راجع به این افراد چه فکری می کنید؟!
(یه لحظه واقعا فکر کنید لطفا!)
🔰 غیر از اینه که با خودمون میگیم: عجب آدمای با فکری! عجب آدمای با اراده ای! عجب آدمای آینده نگری!
برای اینکه همیشه سالم و سرِحال و سلامت باشن و مریضی دیرتر به سراغشون بیاد، از کلّۀ سحر میان ورزش!
و تَهِ دلمون دوست داریم که کاش ما هم چنین عزم و اراده ای داشتیم و...
حالا فرض کنید همون صبح زود دارید به مقصد کوه از شهر خارج میشید،
بعد از کنار یه مسجد رد میشید که مردم، بعد از نماز صبح دارن از مسجد خارج میشن و هوا هنوز تاریکه!
تو ذهنتون راجع به این آدما چه فکری می کنید؟!
(یه لحظه واقعا فکر کنید لطفا!)
🔰 آیا با خودمون میگیم: عجب آدمای دور اندیشی؟! یعنی حاضرن برای آخرتشون از الآن کار کنن؟!
چه اراده ای دارن که از خواب ناز دل بریدن؟!
آیا غیر از اینه که اینا هم مثل همون ورزشکارا می مونن؟ و حتّی آینده نگر تر!
بی خود نیست که در روایت، یاران امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) اینگونه توصیف شده اند:
💠 «...لُیُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ...» [1].
و آیا دلمون میخواد که ما هم...؟
#حدیث_کده
______________________
[1] منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجّة (علیه السلام)، (قرن 8)، ص 195؛ بحار الانوار، ج 52، ص 386.
🌐 @hadibayat
✅دو گانه ی دین و دنیا!
تَهِ ذهنمون، ممکنه این مطلب جا خوش کرده باشه که:
بعضی چیزا چندان با هم جور در نمیان، مثلا: یکیش همین «دین و دنیا»؛
یعنی بالاخره اگه آدم بخواد واقعا اهل دین و دیانت باشه، نمی تونه اونطوری که باید، از دنیا بهره ببره!
و اگه بخواد واقعا اهل دنیا و لذّتهای دنیایی باشه، نمی تونه اونطوری که باید، به مسائل دینی بپردازه!
همین دوگانه، راجع به «علم و ثروت» و «دین و سیاست» و خیلی چیزای دیگه هم هست.
امّا واقعیتش اینه که اسلام اصلا چنین نظری نداره، و بین اینها نه تنها ضدیّتی نمی بینه، بلکه به هر دوشون هم تشویق می کنه.
💠 از امام رئوف، علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) روایت شده:
«لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لِدِینِهِ وَ دِینَهُ لِدُنْیَاه» [1]:
[اصلا] کسی که دنیایش را بخاطر دینش یا دینش را بخاطر دنیا ترک کند، از ما نیست!
🔰 رسما دارن میفرماین ما حقّ ندارم بخاطر دین، از دنیامون کم بذاریم، و یا بخاطر دنیا از دین.
باید به هردوتاشون خوب خوب برسیم.
دین و دنیا هر دوتاشون لذّت بخش هستن، و ما به هردوی اینها نیاز داریم.
💠 شخصِ خداوند متعال میفرماید:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ...» [2]:
[ای پیامبر، به مردم] بگو: چه کسی استفاده از زینت ها روزی های پاک و پاکیزه ای که خدا برای بندگانش آفریده را ممنوع کرده است؟ بگو: این نعمتها در زندگی دنیا، برای مؤمنان است و دیگران هم استفاده می کنند، اما روز قیامت تنها برای مؤمنان است...
🎯 در اینکه آخرت فقط برای مؤمنانه که هیچ شکی نیست! طبیعتا هرچی آدم مؤمن تر بوده باشه، بهره اش تو بهشت هم بیشتره، اما نکتۀ جالش اینجاست که خدا میگه بابا من دنیا رو هم برای تو آفریده بودم، و اگه دیدی دیگرانی هم دارن استفاده میکنن، صدقه سر شما بوده ها !!!
#آیه_کده
#حدیث_کده
#شبهه_کده
_____________________
[1] الفقه المنسوب الی الامام الرضا (علیه السّلام)، ص 337.
[2] الاعراف: 32.
🌐 @hadibayat
✅ فقط محبّت! همین.
«محبت دستوری و فرمایشی و سفارشی نیست. دست شماست. شما میتوانید محبّت خودتان را روز به روز در دل همسرتان زیاد کنید، چطوری؟ با اخلاق خوب، با رفتار مناسب، با محبت ورزیدن به او، با وفاداری...، محبّت محتاج تلاش و ابتکار است...
🔰 بجای اینکه از طرف مقابلتان توقع کنید که او مرتب به شما محبّت کند، از دل خودتان بخواهید که تراوش محبت او روز به روز بیشتر شود. محبّت به طور طبیعی، محبّت می آفریند.
🎯 زن و شوهر باید به هم محبّت داشته باشند، همین!
🎯 کارهایی که محبّت را کم میکند، انجام ندهید. مواظب باشید چیزهایی که شما را از هم گله مند و بیزار میکند، از شما سر نزند. درست نگاه کنید ببینید شوهر شما یا زن شما روی چه چیزهایی خیلی حسّاس است، از آنها اجتناب کنید
🎯 اگر یک وقتی خدای ناکرده یک کدورتی پیش آمد، باید لابه لای محبّت ذوبش کنید و از بین ببرید. نباید یک حرفِ کوچکی را بزرگ کنند و مرتّب کش بدهند، اینها نباید باشد...
🎯 بی محبّتی مرضی مُسری است، حتما به آن طرف دیگر هم سرایت میکند.» [1]
#خانواده_کده
______________________
[1] مقام معظّم رهبری، مطلع عشق، ص 97، 98، 102، 103.
🌐 @hadibayat
✅ خداحافظ، نهج البلاغۀ عزیز!
به گمونم پنجم ابتدایی بودم.
تو مسجد، کنار قفسۀ کتابها نشسته بودم و برای خودم قرآن میخوندم...
در همین حالت بودم که یک دفعه وجدانم از خواب غفلت بیدار شد و اومد سراغم و بهم گفت:
«محمد هادی! جنابعالی الان 10، 11 سال از خدا عُمر گرفتی، بعد تا حالا حتّی یکبار هم «نهج البلاغه» امیرالمؤمنین(علیه السّلام) رو باز نکردی؟!! آخه به تو هم میشه گفت بچه شیعه؟! تو نخونی کی بخونه؟! اومدیم و فردا پس فردا افتادی مُردی؛ میخوای نخونده بمیری؟!...»
و خلاصه اینقدر گفت و گفت و گفت، تا اینکه فی المجلس تصمیم گرفتم از قفسۀ کنارم، یه نهج البلاغه بردارم و تا تنور داغه، نون رو بچسبونم و شروع کنم به خوندن...
طبیعتا مثل هر کتاب دیگه ای که آدم از اوّلش شروع میکنه، منم از اوّل کتاب (یعنی خطبۀ 1) شروع کردم به خوندن. (فکر کنم اون موقع نمیدونستم که نهج البلاغه از سه بخشِ خطبه ها، نامه ها، و کلمات قصار ـ یا همون حکمت ها ـ تشکیل شده).
البته چون معنای عبارتهای عربی نمی فهمیدم، گفتم از ترجمه اش شروع میکنم.
امّا چشمتون روز بد نبینه،
هرچی میخوندم، بیشتر نمی فهمیدم!!
همون ترجمه رو میگما!!
هِی چند خط که میخوندم، ورق میزدم ببینم کی این خطبه تموم میشه؟! میدیدم نه بابا! حالا حالا ها ادامه داره و مدام بر نفهمی اینجانب داره افزوده میشه.
دیدم اینجوری که نمیشه، من که نمی فهمم آقا چی می فرماین!
حتّی وجدانمم که تا چند لحظه پیش همش داشت بهم بد و بیراه میگفت، یه گوشه کِز کرده بود و سَرِش رو انداخته بود پایین و هیچی نمیگفت که انگار مگه من گفتم بخونی؟!!
البته منم به روش نیاوردم و چیزی نگفتم، فقط نهج البلاغه رو بستم (و احتمالا بوسیدم) و گذاشتم تو قفسه، به امید روزی که عقلم برسه و بتونم بخونم.
🎯 ولی اگه هیچی نداشت، لا اقل دیگه عذاب وجدان نداشتم و اتفاقا وجدانم بهم حق میداد که چرا تا حالا نهج البلاغه نخوندم.
بعد ها که دو سه سالی از عمر طلبگیم گذشت، دوباره وجدانم اومد سراغم و گفت: «حالا که دیگه عربی بلدی! عقلتم که لابد باید زیاد تر شده باشه! نه؟ نمیخوای شروع کنی؟!...»
دیدم راست میگه طفلکی.
این دفعه، عزمم رو جزم کردم که هرطور شده بخونمش.
اوّل یه مدّتی دنبال نهج البلاغۀ مورد علاقه ام گشتم: ترجمۀ فیض الاسلام، چاپ قدیم، یک جلدی، با خطّ طاهر خوشنویس!
پیدا کردم و خریدمش و شروع کردم به خوندن...
باز هم از خطبۀ اوّل،
🎯 و با کمال تعجّب...
باز هم احساس میکردم که نمی فهمم!!!
ولی این دفعه هرطور که بود، از سدّ خطبۀ اوّل گذشتم، و وارد خطبۀ دوّم، سوّم، چهارم و... شدم و دیدم نه! انگار همۀ خطبه ها مثل اوّلی نیستن!!
انگار فقط اوّلی رو آقا برای از ما بهترون گفته ان! بقیه برای عوّام الناسی مثل من هم قابل فهمه!
این شد که مطالعه کتاب شریف نهج البلاغه، به خوبی و خوشی ادامه پیدا کرد...
بعد ها از یکی از اساتید بزرگوار نکات خیلی خوبی راجع به روش مطالعه نهج البلاغه شنیدم.
امّا یکی از جالب ترین نکاتی که ایشون فرمودن، و من اون رو قبلا با گوشت و پوست و حتّی مغز استخونم درک کرده بودم، این بود که:
🔰 «نهج البلاغه رو از خطبۀ اوّلش شروع نکنید!! چون یکی از عمیقترین خطبه های اعتقادی نهج البلاغه، همین خطبۀ اوّله! تا جاییکه بعضی از علمای اسلام، چند جلد کتاب عمیقِ علمی نوشتن، فقط برای فهم همین خطبه!! بنابراین ممکنه هنوز شروع نکرده، پشیمون بشید و فکر کنید که کلّ نهج البلاغه همینطوریه و چون نمیفهمید، بذاریدش کنار.
بطور کلّی، اگه فهم خطبه های توحیدی نهج البلاغه براتون سنگینه، هیچ اصراری نیست که اونها رو بخونید، رد شید برید خطبۀ بعدی!
و البته اگه از قسمت سوّم نهج البلاغه (حکمتها)، که ساده تر هست، شروع کنید، خیلی بهتره»
#خاطره_کده
#پیشنهاد_کده
🌐 @hadibayat
✅ پیشگیری یا درمان؟!
قبول دارید که پیشگیری بهتر از درمانه؟
حرف کاملا منطقی و درستی به نظر می رسه.
طبیعتا هزینۀ درمان، و انرژی و توانی که از آدم میگیره، خیلی بیشتر از پیشگیریه؛ پس پیشگیری بهتر از درمانه.
🎯 «گناه نکردن» در حکم همون پیشگیری و «توبه» در حکم درمانه.
به همین دلیل، از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) روایت شده:
💠 «تَرْکُ الذَّنْبِ، أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْمَعُونَةِ [التَّوْبَةِ]» [1]:
گناه نکردن ساده تر از توبه کردن است.
گاهی آدم از گناهش توبه میکنه، امّا اثر وضعی اون گناه تا مدّتها تو وجودش هست.
گاهی آدم از گناهش توبه میکنه، امّا فکرش به این سادگیا از ذهنش بیرون نمیره.
گاهی آدم از گناهش توبه میکنه، ولی حق و حقوق مردم رو که این وسط ضایع کرده، به سختی می تونه جبران کنه.
و و و
#حدیث_کده
________________________
[1] نهج البلاغه، حکمت 170.
🌐 @hadibayat
✅ خودکشی!
وقت کُشی، خود کُشی است.
وقت کُشی، خود کُشی است.
وقت کُشی، خود کُشی است.
وقت کُشی، خود کُشی است.
وقت کُشی، خود کُشی است.
وقت کُشی، خود کُشی است.
#توییت_کده
🌐 @hadibayat
✅ پیشکش به محضر مادر
ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت سرور زنان عالم، امّ الائمة الهدی، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها،
چند طرح تایپو گرافی تقدیم محضر همۀ دوستداران و شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام میشود.
«یا فاطمة، إشفَعی لنا فی الجَنَّة، فإنّ لکِ عندَ اللهِ شأناً مِنَ الشّأنِ»
#خط_کده
🌐 @hadibayat
👇👇👇