فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🎞🌿•°#رهـبرانهـ❤️
حرف های رهبرمون با آقا ❤️
من جان ناقابلی دارم ...😔💔
💜─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅💙
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
1_735618868.mp3
7.59M
#مادرِبیحرم💔
مادرم
تکیہگاهِمنه...
چادرش سرپناهِمنه... :)
#فاطمیه
🖤
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ما هر ڪدوممون سپاه حیدریم...!
#فاطمیه
#شهادتحضرتزهرا(س)
•●⊰⊱●•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
28.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنهاترین امام...🥺💔
ای مداحان
ای منبریون
ای علماء
شما را چه شده ؟!
چرا حرفي از امام زمان نميزنید؟
ای شیعیانِ امام زمان ارواحنافداه…
ما را چه شده؟!
مگر ندای مظلومیّت امام زمان ارواحنافداه به گوشمان نمیرسد
چرا اجابت نمیکنیم؟!
#نشرحداکثری
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
رمان آنلاین
#مثل_پیچک🌱
#پارت5
_وای مستانه ی ما رو ببین ... خوبی عمه ؟
همانطور که کنار ایوان ایستاده بودم ، سرم را با آن گونه های ملتهب پایین گرفتم :
ـ بله ممنون .
خانم جان غر زد :
ـ چرا اینقدر دیر کردین ، صاحب مهمونی باید خودش زدتر از مهموناش برسه .
ـ ترافیک بود مادر ... چکار کنیم .
عمه این را که گفت و بعد بلند صدا زد :
ـ آصف غذاها رو بیار .
و رسما مهمانی از همان لحظه آغاز شد . همه سمت ایوان خانم جان آمدند و روی حصیر نشستند . فاصله ی من تا مهیار تنها یک متر بود و به خوبی می توانستم نگاهش کنم اما نگاهم را به استکان های کمر باریک خانم جان دوختم که پدر گفت :
ـ حالا ما گرفتار بودیم ، شما چرا یه سر از ما نمی زدید ؟
عمه باز مهیار را بهانه کرد :
ـ به جان شما داداش ، مهیار گیر پایان نامه اش بود ، برترین پایان نامه ی سال 70 شده بچه ام .
خانم جان با ذوق گفت :
ـ ای به قربان پسر گلم ... دیگه باید واسش دست بالا بزنید .
و همین حرف خانم جان یکدفعه سکوت سنگینی حاکم کرد . آنقدر سنگین که هر کسی سرگرم چیزی شد . من سرگرم بازی با استکان چایی ام . پدر تسبیح شاه مقصودش را از جیبش در آورد و مادر گیر داده بود به بافت های تار و پود حصیر . عمه نگاهش در حیاط می چرخید و آقا آصف چایش را سر می کشید . مهیار هم خجالت زده ساکت بود که خانم جان باز این سکوت را شکست :
ـ مهیار ... برو پسرم ، برو از ته باغ از همون درخته که همیشه سیب سرخ داره ، یه سبد واسه ما سیب بچین ببینم مرد شدی یا نه .
مهیار بی چون و چرا برخاست . نگاه همه حتی من به سمت مهیار رفت که خانم جان ادامه داد :
ـ تو هم بلند شو برو کمکش .
یک لحظه نگاه خانم جان را روی خودم دیدم و از تعجب بلند پرسیدم :
ـ من !!
خانم جان با عصبانیتی الکی گفت :
ـ نه ... پس من با این کمر پردردم ... بلند شو گفتم ... یه سبد از آشپزخونه بردار برو کمک مهیار .
از همان لحظه قلبم پر تپش شد . ناچار دستور خانم جان را اطاعت کردم و سبدی برداشتم و همراهش رفتم . او جلوتر می رفت و من پشت سرش . ته حیاط خانم جان ، جایی بود که بین درختان بهار نارنج و سیب ، دیگر ردی یا صدایی از ایوان خانه و کسانی که روی ایوان نشسته اند باقی نمی ماند .
🌺رفتن به پارت اول👇🌺
https://eitaa.com/hadis_eshghe/18459
🖌 به قلم نویسنده محبوب #مرضیه_یگانه
#کپی_رمان_حرام حتی بالینک کانال واسم نویسنده⛔️
🦋✨کانال حدیث عشق✨🦋
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
『🥀』
آمَن يُجيبُالمُشتاق إذادعاهُويُعجَّلاللقاء :)
ز پشتدربشنو
نالہهاےفاطمہرا
بہسوزسینہِ
آنمادرِشهیدهبیا💔
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
حق داشت اگر تابوت
بر شانہ هایش سنگینے میڪرد..
آخر علے(ع)
تمام آرزوهایش را
شبانہ بر دوش میڪشد😞💔
#میم_سادات_هاشمے
#فاطمیہ
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌✨🕌
از خدا ميخوام 🙏
تو زندگيت
فقط يكبار
تو دو راهي بمونی
اونم تو 🕌 بين الحرمين 🕌
كه ندوني جلو حسين(ع)💚
زانو بزنی🙏
يا عباس(ع)💚
#شورتان_حسینی ✨🙏
#شبتون_حسینی✨🙏
┏━━✨✨✨━━┓
#قرار_عاشقی
#حسین_جانم❤️
باز هم این دل دیوانہ تو را مےخواهد
دل بشڪستہ ز دسٺ تو عطا مےخواهد
خستہام از همہ دنیا و گرفتارانش
ڪرمے ڪن ڪه دلم #ڪربوبلا مےخواهد
#اللهم_الرزقنا_ڪربلا
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅
20.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 کلیپ استوری
ویژه فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#یاصدیقهالشهیده🥀
شیعیان #مرتـضی رخت عزا بر تن کنید🏴
خانه شیرخدا غرق عزای #فاطـمه ست⚫
#شهادتحضرتزهرا(س)
#تسلیتباد🥀
#فاطمیه🕊🖤
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•