eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا حسن ابن علی(ع) من الازل علی است و الی الابد زهراست به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شوند چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه به گمانم در این حرم حسن است   حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ای در وطن غریب ای در وطن غریب عالم ندیده مثل تو در مرد و زن غریب از بس که با هم‌اند دیگر نوشته‌ایم به جای حسن؛ غریب بعد از نبی ولی مثل اویس بود که شد در قرن غریب جان پیمبر است اما میان امت او دائما غریب در اوج غربت است مُشکی که بوده است میان ختن غریب بوده‌ست یک‌تنه اندازه‌ی تمامی هر پنج‌تن غریب در خانه بی‌کس است چون بلبلی که مانده میان چمن غریب پاسخ کنایه شد هر جا زبان گشود برای سخن غریب پوشید اگر زره یعنی که بوده حتی در پیرهن غریب مظنون خلق شد مردی که بود با بدی و سوءظن غریب گفته؛ بگو حسین در پاسخ کسی که بگوید به من غریب یک‌روز می‌شود بی‌آشنا، بدون سپر ، بی‌کفن، غریب سر رفته روی نی مانده سه‌روز در دل صحرا بدن غریب *ای دل صبور باش! روز ظهور دولت یار است عنقریب.* مجتبی خرسندی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا حسن ابن علی(ع) وقتی که خورد در وسط خانه پیچ و تاب خانه گرفت از جگر او بوی گلاب ذریه‌ی رسول ، زمین گیر زهر شد ابن ابی تراب جگر ریخت بر تراب یک جا نشست و قدر چهل سال گریه کرد از زهر لامروت ، تا آتش و طناب این ماجرای زهر جگر میکشد برون آن ماجرای کوچه جگر میکند کباب آتش زدند بر دل اولاد فاطمه آن آتشی که گشت از آن میخ در مذاب میخ دری که خورد به جان برادرش از آن به بعد کشتن شش ماهه گشت باب گودال قتلگاه حسن بود خانه‌اش وقتی که شد به خون جگر صورتش خضاب درهم شده به خاطر درهم گلوی او جعده که بود شمر زمان خانه اش خراب زینب رسید و خون جگر دید بین تشت اما سری ندید در آن تشت بی شراب آه ای غریب همسر خوبی نداشتی تا در عزات گریه کند زیر آفتاب جعده اگر فروخت حسن را به درهمی نجمه به جاش کربوبلا رفت با رباب  وحید عظیم پور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
به نام حسن(ع) به نام جود به نام کرم به نام حسن پس از کریم رسیده قلم به نام حسن که گفته ربط ندارد حرم به نام حسن شده تمام حرم ها علم به نام حسن گرفته است کلید بهشت را در دست به قبر خاکی او کعبه سجده آوَردست بخوان نماز به سویش بخوان که باطل نیست دلی که نیست گرفتار عشق او دل نیست گدای کوی حسن عاشق است سائل نیست خلاصه هرکه از او غافل است عاقل نیست قسم به سوره انسان قسم به اعطینا به او نگاه کنی هم علیست هم زهرا در آسمان کرم او فقط قمر باشد توان کیست که از او کریم تر باشد کرامتش ز تمامی خلق سر باشد ولی کریم تر از او کسی اگر باشد قسم به جود که او حیدر است بی تردید حسن کریم تر از خود فقط علی را دید اصول عشق و وفا در کتاب کیست؟ حسن حسین در همه عالم خراب کیست؟ حسن علی اکبر او پارکاب کیست؟ حسن قیام کرب و بلا انقلاب کیست؟ حسن غروب کرد که شب روشن از قمر باشد نشست تا که ابالفضل جلوه گر باشد دعای جوشن عاشق هزار، یا حسن است به معرکه رجزِ اقتدار، یا حسن است اثر گذارتر از ذوالفقار، یا حسن است مدافعان حرم را شعار، یا حسن است میان معرکه با هم حسن حسن گفتند برای داعشیان از جمل سخن گفتند همان جمل که زمانِ رشادتِ وِی شد به سوی ناقه ی فتنه مسیرها طِی شد اگر چه حمله ی دشمن به او پیاپی شد همینکه گفت انا بن العلی شتر پِی شد حسن شبیه پدر مثل شیر می غُرّید شتر سوار جمل مثل بید می لرزید گدا جدا نکند از حسن نگاهش را کدام عبد فراموش کرده شاهش را شبیه عرش بسازیم بارگاهش را به اشک دیده بشوییم قتلگاهش را ولی سؤال من این است قتلگاه کجاست؟ میان خانه و کوچه جواب نا پیداست هنوز خاطره کوچه در سر حسن است هنوز صحنه ی تلخی برابر حسن است چه صحنه ای که فراتر ز باور حسن است کسی که روی زمین است مادر حسن است؟ همین که فاطمه در آن گذر زمین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد علی ذوالقدر لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غریب مدینه ما حسینی گشته‌ایم از قبلِ دنیا با حسن ما خودِ کرببلا هستیم اما با حسن هرکه گرید بر حسن در وقت گریه بر حسین طور دیگر قُرب دارد پیش زهرا با حسن هست در نام حسن جان، هم جلال و هم جمال من زیارت می‌کنم هر پنج‌تن را با حسن یک کریم از هرچه دارد هر دو عالم کافی است کارِ ما اُفتاده است امروز و فردا با حسن من‌که هرچه درد دیدم شد مداوا با حسین من‌که هر بیچاره دیدم گشت آقا با حسن کم اگر آورده‌ای در دخل و خرج خانه‌ات کاروبارت می‌شود تنها مُهیا با حسن گاه‌گاهی شمع روشن کن به سقاخانه‌ای نذر کن روز فرج را پیش آقا با حسن نذر کن باهم حرم سازیم بر خاک بقیع پیش قبر فاطمه آییم آنجا با حسن ترس در این سیره هرگز جای اظهاری نداشت یک طرف دنیا و ظلمش یک طرف ما با حسن گفت: لا یوم... و در و دیوار با او گریه کرد روضه خوانی پا گرفته از همانجا با حسن حجره‌ی او شد حُسینیه حسینش مستمع قبل عاشورا محرم گشت پیدا با حسن قاسمش جای رجز فرمود انا ابن الحسن تا به هم ریزد سپاه کفر تنها با حسن ارزق شامی زمین اُفتاد قاسم نعره زد کربلا کامل نمی‌گردید الا با حسن روز محشر هرکسی دنبال آقاییست؛ کاش مادرش آنجا صدا می‌کرد ما را با حسن هر که گرید زیر این خیمه یقیناً می‌شود... مادرش زهرا سلام‌الله علیها با حسن  حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غریب مدینه ما حسینی گشته‌ایم از قبلِ دنیا با حسن ما خودِ کرببلا هستیم اما با حسن هرکه گرید بر حسن در وقت گریه بر حسین طور دیگر قُرب دارد پیش زهرا با حسن هست در نام حسن جان، هم جلال و هم جمال من زیارت می‌کنم هر پنج‌تن را با حسن یک کریم از هرچه دارد هر دو عالم کافی است کارِ ما اُفتاده است امروز و فردا با حسن من‌که هرچه درد دیدم شد مداوا با حسین من‌که هر بیچاره دیدم گشت آقا با حسن کم اگر آورده‌ای در دخل و خرج خانه‌ات کاروبارت می‌شود تنها مُهیا با حسن گاه‌گاهی شمع روشن کن به سقاخانه‌ای نذر کن روز فرج را پیش آقا با حسن نذر کن باهم حرم سازیم بر خاک بقیع پیش قبر فاطمه آییم آنجا با حسن ترس در این سیره هرگز جای اظهاری نداشت یک طرف دنیا و ظلمش یک طرف ما با حسن گفت: لا یوم... و در و دیوار با او گریه کرد روضه خوانی پا گرفته از همانجا با حسن حجره‌ی او شد حُسینیه حسینش مستمع قبل عاشورا محرم گشت پیدا با حسن قاسمش جای رجز فرمود انا ابن الحسن تا به هم ریزد سپاه کفر تنها با حسن ارزق شامی زمین اُفتاد قاسم نعره زد کربلا کامل نمی‌گردید الا با حسن روز محشر هرکسی دنبال آقاییست؛ کاش مادرش آنجا صدا می‌کرد ما را با حسن هر که گرید زیر این خیمه یقیناً می‌شود... مادرش زهرا سلام‌الله علیها با حسن  حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غریب مدینه با واژه غریب شده نام او عجین با زانوان خویش چهل سال همنشین در کوچه سر کشید حسن جام زهر را آنجا که خورد مادر ریحانه اش زمین این حربه را به کار نبرد او به جنگ ها خیلی بدش می‌آمد از حربه ی کمین دیگر نشد همان پسر سابق علی افتاد از رکاب حیات علی نگین وقتی که می‌رسید به آن کوچه می نشست او بر روی زمین، عرق سرد بر جبین بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم حسن(ع) خوشبختِ عالمَم که شدم آدمِ حسن جنت کجاست؟ شعبه ای از عالمِ حسن ما را به روضه های حسینش کشانده است دلهایمان حسینیه ی اعظم حسن محشر کنارِ فاطمه محشور می شود هر کس که بوسه زد به نخِ پرچمِ حسن آئینه ی پیمبر و زهرا و حیدر است جمع حسین و زینب کبری ، همه حسن از برکت و دعای حسن گریه کن شدم این اشک هاست آمده از زمزمِ حسن روز جزا به عرشِ خدا قد علم کُند آنکس که سینه زد، شده قدّش خمِ حسن سینه بزن ببین چه قدر مزه می دهد سینه زدن برای حسین با دمِ حسن نه سنگِ قبر و زائر و گلدسته و حرم خیلی غریب مانده نذاری کمِ حسن کِی می شود که صاحب صحن و سرا شود آتش گرفته سینه ی ما از غمِ حسن سیلی و روی نیلی زهرا و کوچه ها عمری شده است مرثیه و ماتمِ حسن بی مادری برای غمش بس نبوده که زن مثلِ جعده هم بشود محرمِ حسن... مهدی شریف زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شراره غم بر سینه شراره های غم خورد چون ضربه به غیرت حرم خورد در شهر مدینه وسط روز تشییع جنازه ات بهم خورد خون میچکد از کنار تابوت برپیکرتو تیر ستم خورد خونی شدن کفن، مدینه از پهلوی مادرت رقم خورد این تیزی تیرها کجا و آن میخ که بر قلب حرم خورد مادر به اشاره گفت فضه! در با چه شتابی به سرم خورد؟ دیدی کف پای یک حرامی بر چادر پاک و محترم خورد آخه در کرب وبلا میان گودال جسمی ست که نیزه دم به دم خورد زینب به حسین رسید اما یک ضربه لگد به هر قدم خورد فریاد زد ای حسین برخیز دستان عدو به معجرم خورد... این دست همان بود که روزی در کوچه به روی مادر خورد شاعر؟؟؟ لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
امان از دل زینب(س) در حیرتم که با جگر او چه کار کرد زهری که آب کرد دل سنگِ خاره را زینب رسید ناله‌کنان، زودتر حسین پنهان کنید این جگر پاره پاره را تا سرفه کرد طشت پُر از داغِ کوچه شد می‌خواند جای او جگرش درد واره را در کوچه دید ضربه‌ای از پشت دست خورد بعدش شنید ضربه‌ی دستی دوباره را سیلی از این طرف زد و از آن طرف شکست دیوار بسته بود به او راهِ چاره را می‌رفت صبح زود به کوچه همیشه تا.. ..پیدا کند بقیه‌ی آن گوشواره را هفتاد تیر بر کفننش زار می‌زدند تا که کنند یاد تنی تکه‌پاره را لایوم مثل کرببلا ، نیزه می‌زدند کم‌کم زیاد کرد حرامی شماره را انگار حرصِ حرمله خالی نمی‌شود پیش رُباب می‌شکند گاهواره را دارد حسین رو به حرم گریه می‌کند وقتی که شمر داشت به زنها اشاره را...  حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای مظلوم صحبت از وصف رویت شد قلم آمد به میان بهر نزد تو رسیدن قدم آمد به میان سابق از تو چه کسی بود ملقب به کریم؟ پا به دنیا که نهادی کرم آمد به میان خواست دنیا لغتی در خور شانت گوید در لغت نامه اگر محترم آمد به میان یا حسن گفتن ما علت خوشحالی بود یا حسن را که نگفتیم غم آمد به میان روزی ما به خدا جز شب تاریک نشد نام نامی تو هرگاه کم آمد به میان خواستی حرف برادر شنوی بین جهان این چنین بود اگر محتشم آمد به میان حرمت تکه ای از خاک نباشد آری هر کجا نام تو آمد حرم آمد به میان  شهریار سنجری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کریم اهل بیت الگوی زندگی ساده حسن کرم و لطف بی اراده حسن از همه بیشتر کرم دارد بین افراد خانواده حسن پشت هر کس که تکیه زد به عَلَم مثل یک کوه ایستاده حسن کرمش را خدا به خلق خودش کرد ثابت به استناد حسن در مسیرش سواره می آید دست می گیرد از پیاده حسن به تمامی زائران حسین شب جمعه سلام داده حسن به هوایش دوشنبه ها یک سر می روم تا امام زاده حسن محمد نجاری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹