eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرا که دارد جلوه ی پیغمبران را کرده مُنور با قدم هایش جهان را حتما خدا میخواست با میلادِ زهرا ارزانی خلقش کند گنج نهان را باخلقت او در زمان جهل و غفلت زد مُهر خاموشی دهان ابتران را چون نور او از عالم بالا رسیده زینت دهد اهل زمین و آسمان را قنداقه اش بر دست جبرائیل و احمد در گوش او جانانه میگوید اذان را وقتی که یک سوره بنام کوثر آمد قطعا خدا دارد هوای دختران را چون واژه ی مادر از او معنا گرفته بوسم کف پایِ تمام مادران را عالم بداند نام او شد فاطمه،چون محفوظ می دارد ز آتش شیعیان را عابد ندارد تحفه ای در حد وصفش مدیون زهرا داند این قاصر بیان را @hadithashk
لولاک یعنی خلقت عالم برای توست دنیا شده نذر قدومت، رونمای توست معراج را وقتی پیمبر رفت بالاتر میدید قبل از خویش جای ردّ پای توست از نور تو عرش خدا روشن شده بانو زهرایی و نور بهشت از خنده های توست بر ما کنیزان تو حق سروری دارند ما نوکرش هستیم، هرکس که گدای توست عمری اگر که یا حسین و یا حسن گفتیم تنها دلیلش برکت و خیر دعای توست دنیا که جای تو نبود ای رتبه‌ات اعلا شأن تو بوده بیشتر در عالم بالا چله نشینی پیمبر رو به پایان است وقت اجابت گشته و هنگام باران است تو نور سیب سرخ هستی که مَلَک آورد حالا خدیجه دامنش چون عرشِ رحمان است دختر اگر زنده به گوری در پِی اش بوده است با تو دگر پایان این غمهای دوران است قرآن اگر خير است تو خير كثير استى پس آن سه تا آيه خودش يک جلد قرآن است حق دارد اینکه عاشقت گرم غزلخوانی است شد افتخارم خادمت سلمانِ ایرانی است زهرا چو بابا شیوه ی پیغمبری دارد او بر پیمبر های عالم برتری دارد ام ابیها خوانده او را مصطفی یعنی بر گردن باباش حق مادری دارد بر مأذنه با اذن او ذکر اذان جاریست آن هم اذانی که نوای حیدری دارد حشر محبان علی با فاطمه باشد فردای محشر فاطمه چه محشری دارد امشب شب جشن و گداها پشت در هستند دیدیم که جمع گداها بیشتر هستند ذکر تمام عالم موجود یا زهرا سرّ ظهور حضرت موعود یا زهرا بر تو توسل کرده هرکس حاجتی دارد رمز نجات هر پیمبر بود یا زهرا اى نورِ لَمْ تَمْسَسْهُ نارْ ، اصلاً خليل الله.. گفته ست بين آتش نمرود يا زهرا زهرا که در بِدرود هایش یاعلی میگفت ذکر علی بوده دَمِ بِدرود یا زهرا وقتی که در وصفش خدایش سوره نازل کرد قبل از نزول سوره اش فرمود: یا زهرا ... اذن علی بوده اگر یا فاطمه گوییم ما امشبی را بیشتر یا فاطمه گوییم مولا که در وصفش همیشه واژه کم آورد باید برای مدح او صد محتشم آورد وقتی که او ساقیِ کوثر گشته پس مستم باید شراب ناب را هم دم به دم آورد تا که صد و ده بار ذکر یاعلی گفتم نام تو مستی را به جانم لاجرم آورد دلتنگ صحنت هستم ای مولا عنایت کن یک اربعین عشق تو ما را تا حرم آورد باید ببوسم دستهای مادرم را چون او بوده که نام علی را بر لبم آورد امشب به ما صحن نجف عیدی بده مولا پابوس تو آییم ما با ذکر یا زهرا @hadithashk
عشق آخرسر شکستم می‌دهد این جنونم کار دستم می‌دهد شاه ما خیلی به نوکر می‌رسد نسل ما شاید به قنبر می‌رسد ما گدای خانه زاده این دریم نوکران دختر پیغمبریم قلب ما جز او که جای غیر نیست نوکری غیر زهرا خیر نیست زینت پیغمبری ، تاج نبی علت اصلی معراج نبی فاطمه راز نفس های نبی فاطمه ،ام ابیهای نبی ای فدایت مادرم یا فاطمه زیر پاهایت سرم یا فاطمه ای دلیل خلقت افلاک ،تو ما هم هیچیم گر لولاک، تو نخل احمد را ثمر یا فاطمه فاطمه کیف بشر یا فاطمه چادرت عالَم مسلمان می کند آسیابت گبر، سلمان می‌کند زن ،نه، بلکه شیر زن یا فاطمه ای کَسای پنج تن یا فاطمه مدح یزدان را چه کس گوید چو تو مادر گیتی و لم یولد چو تو مایه فخر و مباهات خدا فاطمه ممسوس فی ذات خدا عصمتی را که نوشته حق تویی علت خلق بهشت حق تویی خاک پایت را سرشتی ساختند از کف پایت بهشتی ساختند بی حضورت کل عالم بیخود است حب تو باشد جهنم بیخود است فاطمه ،جانِ شه خیبرشکن یک نگاهی کن به من ام الحسن فاطمه دست خدا در آستین فاطمه هستی تو ام المومنین نام تو صدها گره وا می کند فضه ات کار مسیحا میکند آسمان ها زیر پایت فرش شد با وجودت بیت حیدر عرش شد عصمت الله معظم فاطمه پشت حیدر کوه محکم فاطمه خوش به حالم تا که مهتابم تویی زوج حیدر ،ام الاربابم تویی یا علی گفتیم و عشق آغاز شد قطره ی اشک تو کوثر ساز شد فاطمه یعنی حرای مرتضی می‌شود زهرا فدای مرتضی گفت یا زهرا علیُ در شکست با دعای فاطمه خیبر شکست می رود بالا علی با فاطمه ذکر سربند علی یا فاطمه در گلستان علی ریحانه ای او چنان شمع ست و تو پروانه ای از نبی اسرار حق آموختی پای حیدر پای تا سر سوختی عرشیان بر درگهت دل باختند این زمینی ها تو را نشناختند حوریه ،انسیه ،زهرای بتول دورِ حیدر گشته ای حجت قبول آن کسی که رجس در ذاتش نبود ای مدینه حق او آتش نبود باغبان میسوخت چشم باغ تر داغ او با میخ می‌شد داغ‌تر بال و پر می سوزد از زهرا ولی در دل آتش فقط گوید علی جان حیدر ،از چه تو جان بر لبی می روی اما به فکر زینبی گفته ای بر زینب ای نور دو عین بعد من جان تو و جان حسین این حسینم زود عطشان می شود ناز دارد، زود گریان نمی شود شانه کن شب ها و مویش را ببوس جای من زیر گلویش را ببوس میوه قلب منو غم پرور است این حسین من غریب مادر است آه در گودال جانم می‌رود بر سر نی دلستانم می‌رود من که بر دلها حکومت می کنم از محبانش شفاعت می کنم @hadithashk
حوریه،انسیه و زهره ی طه،زهرا کفو حیدر شده و ام ابیها،زهرا ای کریمه تویی امید گداها، زهرا ذکر ما در همه اوقات علی یا زهرا فاطمه،فاضله و عالمه و حنانه بضعةٌ منی پیغمبری و دردانه علت خلقت شمسی و قمر یا زهرا دم حیدر گَه جولان و خطر یازهرا ذکر تسبیح ملائک به سحر یازهرا مانده در خلقت تو کیف بشر یازهرا وصف تو دست خدا، قلب جلی می خواهد درک تو کار بشر نیست علی می خواهد ای فدای نخی از چادر تو مادرها از تو باید بنویسند همه دفترها غیر تو از چه بگویند سر منبرها کفو تو شخص علی بود نه آن دیگر ها راه عشق است رهت راه بلد می خواهد پسر فاطمه ی بنت اسد می خواهد چه شکوه و جلواتی و عجب هیمنه ای ذکر تسبیح موذن به سر ماذنه ای تو گل سر سبد گل پسر آمنه ای سیزده نور خدا را به خدا آینه ای شمس از شرم حضورت به جهان، آب شده محضرت حضرت جبریل شرفیاب شده پیش پرهای تو انداخت هما پر پایین بکشد خطبه ات ابلیس ز منبر پایین روز محشر رسد این جمله ز داور پایین ای خلائق همه خاموش همه سر پایین علت خلقتتان باب کرامات رسید به صف حشر کنون مادر سادات رسید دارد از هیبت تو کون و مکان می‌لرزد و اذا زلزلت الارض ، جهان می‌لرزد از سکوت تو زبان بین دهان می‌لرزد این فلانی ست که همراه فلان می‌لرزد چه شود شاد کنی قلب بشر را زهرا خودت آتش بزنی آن دو نفر را زهرا هر که جز راه شما رفت شده سرگردان قسمت فاطمیون چشمه ی کوثر گردان تو مرا جیره خور سفره ی حیدر گردان وقت رجعت به دم خویش مرا برگردان تا ببینم به تن خصم شرر افتاده قاتل محسن تان قعر سقر افتاده گل لبخند علی مرهم حال بدتان شد سقیفه سبب اشک و غم بی حدتان نانجیبی جلوی گل پسر ارشدتان بکشند دستش الهی که به ناحق زدتان زیر آماج لگد ذکر لبت یا حیدر تو طرفدار علی پس شده حق باحیدر بلبل بیت علی در چمنش افتاده طوطی خوش نفسش از سخنش افتاده جلوی چشم حسین و حسنش افتاده دشمنت گفت به طعنه که زنش افتاده فاطمه خورد زمین خانه ی حیدر لرزید در که افتاد سرش فاتح خیبر لرزید میوه ی قلب رسول مدنی را کشتند باز نمرود صفت بت شکنی را کشتند در گلستان علی یاسمنی را کشتند پیش مرد آن همه نامرد زنی را کشتند پدر خاک چنین آب نمی شد ای کاش هتک ناموس علی باب نمی شد ای کاش کربلا آتش و اطفال و زنان واویلا اصغر و حرمله و تیر و کمان واویلا جگر سوخته و داغ جوان واویلا دختر فاطمه و شمر و سنان واویلا خیمه دست پسر سعد و شبث افتاده کار ناموس پیمبر به چه کس افتاده @hadithashk
در شب میلاد تو حال و هوایم دیدنی ست ذکر مادر مادر و شور و نوایم دیدنی است دوستم داری که دعوت کردی ام در این حرم پس تماشا کن ببین عشق و صفایم دیدنیست (مادر سادات قربانت شوم راهم بده) (خواهشاً مقدور شد جایی به درگاهم بده) شاد و خوشحالم به دنیا آمدی بانوی نور گرچه در غربت چه زیبا آمدی بانوی نور دامن پاک خدیجه خوش ثمر بخشیده است مادر خلقت چو دریا آمدی بانوی نور (حضرت مادر به این دنیا کمی محتاط باش ) (مهربانی کن به خاکی‌ها دمی محتاط باش ) ای پناه بچه‌های مانده در راه جهان مادر اهل زمین ای مادر افلاکیان دادن عیدی بود مرسوم پس عیدی بده نوکر خود را به فرزندی این درگه بخوان (مادر سادات در پایت مسلمان می‌شوم) (از عنایاتت همیشه غرق احسان می‌شوم ) لیله القدر خدا، قدری بده بر نوکرت از درت هرگز نران هستم همین دور و برت سخت دلتنگی سراغم آمده رزقی بده دعوتم بنما مدینه تا بیایم محضرت (مادر سادات خوشحالم کن ای اصل الکرم) (کربلایم را بده هستم خمار یک حرم) @hadithashk
ای خلایق؛ مادرِ خلقت به دنیا آمده دخترِ پیغمبرِ(ص) رحمت به دنیا آمده آمده ناموسِ مولانا أمیرالمؤمنین(ع) در حقیقت همسرِ غیرت به دنیا آمده هست تلفیق نبوّت با ولایت محوری مصطفی(ص)-صورت،علی(ع)-سیرت به دنیا آمده آیه آیه سوره کوثر به ما اهدا شده خیرِ مطلق! معنیِ کثرت به دنیا آمده در دلش شوق ِ اذن و اُنس دارد با نماز عاشق ِ تکبیر و "قد قامت" به دنیا آمده خواست لبریزِ رضایت از خدا باشد مدام بیشتر اصلا به این علّت به دنیا آمده با خودش آیاتی از خورشید را آورده است چونکه در عصری پُر از ظلمت به دنیا آمده نورِ زهرا(س) قبلِ خلقت؛ خلق شد در ساقِ عرش اینچنین حوریه؛ با قدمت به دنیا آمده خواسته دیدارِ حیدر را! وگرنه فاطمه(س)- ترکِ دنیا کرده؛ بی رغبت به دنیا آمده کوثرانه آمد و شد حوض کوثر جزر و مد بانیِ برپاییِ جنّت به دنیا آمده! @hadithashk
بار دیگر قلم ترانه سراست واژه در دست همت شعراست وقت ابراز شادی دنیاست آسمان میهمان اهل صفاست شب میلاد حضرت زهراست نور اعجاز می‌شود معنی فصل آغاز می‌شود معنی مظهر ناز می‌شود معنی شب لبخند حضرت طاهاست شب میلاد حضرت زهراست چشمه چشمه ترانه می‌جوشد دل شراب سرور می‌نوشد می لباس حضور می‌پوشد چشم احمد ز شوق چون دریاست شب میلاد حضرت زهراست مهر مادر به رسم اجدادی می‌وزد در نگاه آبادی مثل باغی پر از گل شادی شوق در جان عاشقان پیداست شب میلاد حضرت زهراست شادمان است احمد مختار که می‌آید تجلی دادار بهترین یار حیدر کرار برق شادی به چشم اهل سماست شب میلاد حضرت زهراست می‌شود کوثر خدا تفسیر پای ابلیسیان به خشم اسیر جاری آثار آیه‌ی تطهیر کفر در باور زمین تنهاست شب میلاد حضرت زهراست گل در آغوش احمد آمده است دل به شوری مجدد آمده است مادران را سرآمد آمده است نور حق با خدیجه‌ی کبراست شب میلاد حضرت زهراست آنکه نامش امید می‌بخشد احترامش امید می‌بخشد می جامش امید می‌بخشد کوثر مهربانی فرداست شب میلاد حضرت زهراست فاطمه رمز اقتدار علی‌ست فاطمه همسر و قرار علی‌ست فاطمه حامی و کنار علی‌ست هم‌رکاب دلیر شیر خداست شب میلاد حضرت زهراست در جهان تجلی برکات با وجودش وزیده عطر حیات که فرستد خدا بر او صلوات باعث خلق کل مافیهاست شب میلاد حضرت زهراست ما گدایان خیل زهراییم مست الطاف حق تعالاییم محو خورشید عالم‌آراییم هستی ما جز این چه را می‌خواست شب میلاد حضرت زهراست مژده دادند: ناشکیبایان! می‌رسد فصل بارش باران مهدی فاطمه کند با جان خاک را غرق نور از چپ و راست شب میلاد حضرت زهراست @hadithashk
حضرت زهراسلام الله علیها می فرمایند: همیشه خدمتگزار مادر باش زیرا بهشت زیر پای مادران است.عوالم العلوم.ص ۹۱۰ . . . ما سرورمان تویی بفرماچه کنیم؟ تاج سرمان تویی بفرماچه کنیم؟ گفتی که همیشه خدمت مادرکن ما مادرمان تویی بفرماچه کنیم؟ @hadithashk
عشق ای آتش حیرانی ما شانه‌ای کش به پریشانی ما ما در اندیشه‌ی گیسوی توایم داشت حق بی سرو سامانی ما کفر نعمت نبوَد باده بریز  تا شود گرم غزل‌خوانی ما هفت خطیم در این بزم شراب خط بزن روی مسلمانی ما ما نرفتیم و نخواهیم بهشت در نجف _مقصد پایانی ما_ می‌زنیم از مِیِ انگورِ ضریح که رسد نعره طوفانی ما همه‌ی عشق  ظهور زهراست  نان ما نان تنور زهراست آینه آینه پیداست علی جلوه در جلوه هویداست علی هرچه گفتند و نوشتند از او بازهم پشتِ معماست علی اگر این است که احلی است مرا اگر این است که حلواست علی در سه آئینه خدا را دیدیم در سه آئینه چه اعلاست علی هرکجا هست علی فاطمه هست مصطفی فاطمه زهراست علی تا سه دفعه به علی جلوه کند رو به او غرق تماشاست علی غرق در یاد خودش فاطمه است قبل میلاد خودش فاطمه است ای شفاخانه‌ی سرمد دستت روی دستان محمد دستت همه‌ی عشقِ پیمبر این است خم شود تا که ببوسد دستت دست تو روی سرِ آل‌الله ای نوازشگر احمد دستت دست تو پشت علی بود که بود از خداوند موید دستت دست تو دست علی بود به رزم هرچه زد تیغ علی، زد دستت نور اشراق جلی با زهراست شرف‌الشمس علی یازهراست رجزِ معرکه‌ها فاطمه بود نقش شمشیر خدا فاطمه بود مرتضی بود به میدان، اما کار با نعره‌ی یا فاطمه بود چه خیالی  چه ملالی از خصم با علی در همه‌جا فاطمه بود عبدُوَدها به زمین اُفتادند پشت هر معرکه تا فاطمه بود معنی نقطه‌ی فاء مولا بود مصدر نقطه‌ی باء فاطمه بود نفسش قوَّت بازوی علیست فاطمه  تیغِ دو پهلوی علیست آمدی معنی مادر باشی گرچه جا داشت پیمبر باشی چارده بار تجلی کردی خواست حق تا که مکرر باشی ای تو "هُم فاطمه‌ی اهل کساء" مُهرِ حق است که مِحور باشی حق فقط نام تورا گفت که از هرچه گفتیم فراتر باشی آمدی اُمِّ حسن اُمِّ حسین با علی تاکه  برابر باشی مثل تو عشق کجا می‌بیند کور هم نورِ تو را می‌بیند مردِ این راه جگر می‌خواهد سرِ ما هست اگر می‌خواهد آن حرم‌ها و حرامی؛ هیهات عمه‌جان باز سپر می‌خواهد همه‌جا فاتحِ میدان ماییم شیوه‌ی جنگ هنر می‌خواهد آی سربازِ ولایت، امروز این خلیل است تبر می‌خواهد به نفسهای حسن نصرالله راهِ ما جان دگر می‌خواهد نقش سربندِ همه فاطمه است رمز ما فاطمه یا فاطمه است ای زمین صبح ظفر نزدیک است تاکه زهراست سحر نزدیک است شیعه پرورده‌ی دست زهراست شیعه برخیز خبر نزدیک است آی ای آل معاویه بدان ضربه‌ی تیغ دوسَر نزدیک است وعده‌ی صادق سوم صهیون! وقت مرگت چقدر نزدیک است یک قدم مانده که تاقدس رسیم امر مولا به نظر نزدیک است وقت لبیک سلیمانی  هاست فتح با پیر خراسانیِ ماست @hadithashk
از ساق عرش رایحه‌ی کوثر آمده است نور خدا به خانه‌ی پیغمبر آمده است مرضیه ای که راضیه و کوثر و بتول صدیقه و مطهره و اطهر آمده است در خانه‌ی خدیجه که جای ملال نیست حوریه‌ای به صورت انسان در آمده است تفسیر ناب بضعه منی و انما خاتون عرش و شافعه‌ی محشر آمده است الگوی پاکدامنی و عفت و حجاب مصداق شان و منزلت مادر آمده است شرح حدیث قدسی "لولاک و هل اتی" هم داستان و هم نفس حیدر آمده است تنها علی‌ست آن که پس از حضرت رسول از عهده‌ی محبت زهرا برآمده است در جاده های عشق علی هم رکاب اوست او زهره‌ی علی و علی آفتاب اوست دارند خوشه خوشه تبسم می آورند از کشتزار عاطفه گندم می آورند دستاس او همین که بچرخد هزار ماه از چشمه سار قدر تلاطم می آورند تصویر سبز آیه‌ی " اکمال و نور" را همراه با " لیذهب عنکم" می آورند عطر غدیر می وزد و ساقیان عرش جامی طهور از طرف خُم می آورند حبل المتین مردم یکتاپرست را از رشته های چادر خانم می آورند هر روز از مدینه شمیم بهشت را بر شانه‌ی ملائکه تا قم می آورند از قم که صحن و مرقد زهرای دیگری‌ست زوار رو به قبله‌ی هشتم می آورند حال و هوای شعر چه " شمس الشموسی" است کار جهان و خلق جهان پای بوسی است زهرا قیام کرد و قیامت شروع شد با خطبه های فاطمه نهضت شروع شد آدم به درک منزلت پنج تن رسید از این طریق عرض ارادت شروع شد بر بادبان کشتی خود " یا علی" نوشت نوح از دمی که بارش رحمت شروع شد جان خلیل ذوب شد از عشق اهل بیت از نسل او سلاله‌ی عترت شروع شد موسی به نام فاطمه در تور خیمه زد باران نور آمد و حیرت شروع شد مریم مسیح را به طواف " حسین" برد وام از " حسن" گرفت و کرامت شروع شد عالم چهارده نفس از عمق جان کشید دوران پر تلاطم غیبت شروع شد نزدیک قله ایم و دل آگاه می رویم پشت سر ولی خدا راه می رویم تا عرش و فرش تشنه‌ی باران فاطمه است عالم رهین لطف فراوان فاطمه است کعبه شبیه مسجد الاقصای قهرمان مایل به سمت قبله‌ی چشمان فاطمه است وقتی حسین نیمه شب از خواب می پرد باز این چه شورش است که در جان فاطمه است خوشبخت آن کسی که ولایت مدار شد خوشبخت آن که بر سر پیمان فاطمه است در وعده های صادق ایران مقتدر آیات" فتح" بر لب یاران فاطمه است بی حرمتی به بارگه بانوی دمشق بی حرمتی به تربت پنهان فاطمه است هشدار می دهیم به آل یهود، هان!! این سرزمین فاطمه، ایران فاطمه است غافل از آن حقیقت دیرین نمی شویم ما بی خیال حق فلسطین نمی شویم باید به نام نامی او اقتدا کنند دل را به عشق آل علی مبتلا کنند آنانکه خاک فضه و اسما و قنبرند آیا شود که گوشه‌ی چشمی به ما کنند مولای ما کسی‌‌ست که "شق القمر" کند یا شمس را بخاطر او جابجا کنند ما را مطیع امر ولی آفریده اند یارب روا مدار که یک دم رها کنند ما ملت امام حسینیم و سال‌هاست آماده ایم تا سرمان را جدا کنند ایمان بیاورید که " قطعا سَنَنتَصر" بی شک به عهد خویش شهیدان وفا کنند با لطف بی نهایت بانوی بی نشان آیا شود که روزی ما کربلا کنند آن روز می رسد که علی اصغر حسین با محسن بن فاطمه محشر به پا کنند این دو همین که دست تظلم بر آورند ارکان عرش را به تلاطم در آورند @hadithashk
رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را تا خلق کند حوری انسانی خود را ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد بر خاک قدم های تو پیشانی خود را هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر مدیون تو هستند مسلمانی خود را در بند غمت هر که اسیر است عزیز است آزاد مکن یوسف زندانی خود را چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم یک روز ببینیم سلیمانی خود را ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم در روضه تو لحظه پایانی خود را محشر همه فاطمیون چشم به راهند از یاد مبر این همه قربانی خود را @hadithashk
خدا در شعر خود مضمون والای جدید آورد برای ظلمتِ اشعار ما شعری سپید آورد برای مشکلات سخت خلقِ خود کِلید آورد خدا از نور‌ِ خود زهرایِ خلقت را پدید آورد نمی‌فهمد پیمبر را و حیدر را کسی، بی او نخواهد داد رونق شور محشر را کسی، بی او بنای خلقت از نور وجود حضرت زهراست ملک از عرش خیره بر سجود حضرت زهراست علی مرتضی بود و نبود حضرت زهراست "فِداکَ یاعَلی" اوج سرود حضرت زهراست علی مردی که زهرا جان سپر کرده برا او تمام عشق را آسیمه سر کرده برای او زنی که بر کلامش واژه‌ها تعظیم می‌کردند کتاب واژه‌ را با فضل او تنظیم می‌کردند ملائک خویش را بر درگه‌ش تسلیم می‌کردند طریق عشق را با شیوه‌اش ترسیم می‌کردند هنوز از نام زهرا واژه‌ها الهام می‌گیرند تمام شاعران از حرف حرفش وام می‌گیرند زنی "حَوراءُالاِنسیّه" زنی "راضیّه، مرضیّه" و ذکرش آسمان روح را داده‌ست تزکیّه زنی که برده از ختم رسولان حِلم، ارثیّه حماسه خوانده درحالی که می‌خوانده‌ست مرثیّه فدک را پس گرفت، اما شرافت را به کَس نفروخت زنی که حب حیدر را به مشتی خاروخس نفروخت دو عالم با کمند نور زهرا در تصاحب بود زنی که آسمان حیرت و کوه تعصّب بود زنی که واژه‌ی غیرت از او غرق تعجّب بود بیانش با تمام عِلم سرگرم تخاطب بود زنی که علم را تسخیر معلومات خود کرده ست_ _ علی را شاه بیت نغز منظومات خود کرده‌ست زنی که الگوی حجب و حیا و عفت پاکی‌ست زنی که رشک عرش و افتخار شاه افلاکی‌ست زنی که در کلامش تیغِ فتح و شور و بی‌باکی‌ست اگرچه چادرش از ماجرای کوچه‌ها خاکی‌ست یهودی‌ را مسلمان کرده نور چادر زهرا فلک را نور باران کرده نور چادر زهرا بنازم مادری که حُسن او را در حَسن دیدند حسن را نور چشمان رسول موءتمن دیدند حسن آنکه کرامت‌های او را مرد و زن دیدند شجاعت‌های او را وقت جنگِ تن به تن دیدند به قلب فتنه زد مانند مادر، فتنه رسوا شد به چرخ تیغ تیزش خیمه‌ی اسلام احیا شد بنازم مادری که "اَشبه‌ُالنّاسَش" حُسین‌اش بود حسین آنکه پیمبر را ضیاء و نورِ عین‌اش بود حسین‌اش، آنکه خلق از روز اول زیر دِینش بود به جز کار خدایی، کار دنیا در "یَدِین‌"اش بود هر آنچه مادرسادات دارد این پسر دارد فقط زهرا از احوالات فرزندش خبر دارد بنازم مادری که از وجودش دختری آورد_ _که در شام بلا از علم و حلم‌ش محشری آورد برای معنی صبر و صلابت مظهری آورد حَسن را و حسین‌ش را به واقع مادری آورد برادرهای خود را مادری کرده‌است زینِ اَب پدر را مادرانه دختری کرده‌است زینِ اَب بنازم محسن‌اش را ، سِتر سادات جهان بوده عیان نتوان نمودن ، آنچه در سِتر بیان بوده همان که پشت دَر گفتند در مقتل، همان بوده که بعد از قتل محسن قد مادر هم کمان بوده برای بار سوم خوان مولا را پسر آورد بمیرم اینکه با آن وضعیت در پشت در آورد @hadithashk