eitaa logo
سید
209 دنبال‌کننده
25 عکس
71 ویدیو
3 فایل
گریه کن اباعبدالله علیه السلام...
مشاهده در ایتا
دانلود
یا معطى المسألات☘ ▪️خدایا من دل از غیر تو برکندم و به تو پیوستم. و به تمامی جان و تن رو به تو آوردم. ▪️از کسانی که نیازمند عطای تو اند روی گرداندم. و دست نیاز از کسی که از فضل تو بی نیاز نیست کشیدم. ▪️و دانستم که حاجت خواستن محتاج از محتاجی دیگر از سفاهت رای و گمراهی عقل است. ▪️ای خدای من! چه بسیار دیدم مردمانی که عزت از غیر تو خواستند پس ذلیل شدند و مال از دیگری طلبیدند پس تنگدست شدند و شان و مقام بلند خواستند و پست گردیدند... 📚صحیفه سجادیه ، دعای ۲۸ 🆔 @hadithedoost
حاج حسین خرازی☘ ▪️در بین عملیات کربلای پنج وقفه ای به وجود آمد. حاج حسین خرازی تقریبا از سه ماه قبل به مرخصی نرفته بود. چون قبل از کربلای ۵ ، عملیات کربلای ۴ و قبل از آن هم کارها و مقدمات این دو عملیات فرصت مرخصی رفتن را از شهید خرازی گرفته بود از این رو قرار شد در این فاصله حاج حسین یک هفته به اصفهان برود. ▪️ چهار یا پنج روز که گذشت دیدیم حاجی به جبهه برگشته و از بقیه مرخصی اش استفاده نکرده است. من با اعتراض به او گفتم چه شد زود برگشتی؟ مگر قرار نبود یک هفته بمانی؟ شهید خرازی پاسخی نداد. ▪️من ادامه دادم که خانواده هم حق دارند و باید در کنار انجام وظیفه به آنها هم رسیدگی کرد و همین طور با حاج حسین بحث می کردم حاجی قصد پاسخگویی نداشت و دائم طفره می رفت. ▪️اما من هم دست بردار نبودم تا این که بالاخره گفت: روز آخر که اصفهان بودم تو اتاق نشسته بودم. یک لحظه به ذهنم خطور کرد مثل این که دنیا هم بد نیست. خانه ، زندگی ، غذای آماده راحتی کنار خانواده و خلاصه همه چیز مهیاست. ▪️لحظاتی در این فکر بودم که ناگهان به خود آمدم فهمیدم شیطان مشغول وسوسه است و میخواهد زرق و برق دنیا را برایم جلوه دهد با خود گفتم آیا من باید به دنیا وابسته باشم؟ هرگز! کوله پشتی‌ام را برداشتم و بدون معطلی راه افتادم. خانواده پرسیدند کجا می روی؟ ▪️گفتم جبهه ! گفتند قرار بود زمان بیشتری بمانی؟ گفتم نه باید بروم. گفتند حداقل بمان بعد از ناهار برو . گفتم نه کار مهمی پیش آمده که باید حتما بروم. خداحافظی کردم و دیگر لحظه ای نماندم و به جبهه برگشتم. 📚هنر اهل بیت علیهم السلام،ص۵۹_۵۸ 🆔 @hadithedoost
حکایت علما☘ ▪️مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری در اواخر عمرشان یکی از استخوانهای پهلوی‌شان شکسته بود. گویا ایشان صبح‌ها در حیاط منزلشان قدم می‌زدند- منزل این مرجع عالی‌قدر هم استیجاری بود و تا آخر عمر، صاحب‌ منزل نشدند- ▪️یک درخت انجیر در حیاط بود که انجیرهایش به زمین می‌افتاد و زمین لیز می‌شد. خادم منزل وظیفه‌اش بود که اینها را جارو کند و هر روز جمع کند. شاید خادم تسامح کرده یا یادش رفته و جارو نکرده بود. ▪️وقتی ایشان از زیر درخت ردّ می‌شدند، این انجیر روی زمین را ندیده و سُر خورده و به زمین افتاده و استخوان پهلویشان شکسته بود. ▪️ایشان تا آخر عمرشان، این درد و نارحتی‌ای را که می‌کشیدند، به کسی نگفتند تا مبادا فرزندان و ارادتمندان ایشان، خادم را به خاطر غفلتی که کرده بود، توبیخ کنند. این مرد بزرگ‌ از تربیت‌شدگان همین مکتب است که مرزهای اخلاق را در مصائب نیز رعایت می‌کند. 📚 پندهای سعادت، ص۲۲۴-۲۲۳، درس اخلاقهای آیت الله شب زنده دار 🆔 @hadithedoost
حکایت علما☘  ▪️شهید سید محمد باقر صدر وقتی در حال تفکر و مطالعه بودند، کاملاً از دنیای پیرامونشان بریده می‌شدند و این چیزی نیست که کسی به‌سادگی بتواند خودش را به آن عادت بدهد. ▪️به یاد ندارم که شهید صدر حتی در گرم‌ترین روزهای تابستان، غرق در خواب شوند. حتی در همان روزهای گرم و درحالی‌که به سن پنجاه سالگی نزدیک شده بودند هم از کتاب‌ هایشان جدا نمی‌شدند. درحالیکه جوان نیرومند و بانشاط هم توان مقاومت، در برابر وسوسه خواب را نداشت. ▪️در سال آخر عمر شریفشان که نیروی بدنی‌شان (بر اثر فشارهای حکومت بعثی و شرایط حصر) تحلیل رفته بود، کمتر از یک ساعت در رختخوابش دراز می‌کشیدند. ▪️وقتی مرا در خواب می‌دیدند، به من می‌فرمودند: من خودم را به خواب عادت نداده‌ام، چون عمر کوتاه است. تو که هنوز جوانی چرا خودت را به خواب عادت می‌دهی؟! ▪️در یکی از روزهای بسیار گرم تابستان که بعد از ناهار خوابیده بودم، ایشان مرا بیدار کردند و فرمودند: وقتی من هم‌سن تو بودم روزانه حدود بیست ساعت درس می‌خواندم و حتی در آن چهار ساعت دیگر هم که می‌خوابیدم، خواب‌های علمی می‌دیدم و برای همین خوابم هم، خواب معمولی نبود. ▪️در خواب می‌دیدم که مشغول مطالعه یا حل مسائل علمی و فقهی هستم. اگر شب و روز بخوابی، همه زندگی‌ات را با خواب سپری خواهی‌ کرد! 📚السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ج ۲، ص ۲۸۹ 🆔 @hadithedoost
حکایت علما☘ ▪️حجت الاسلام امیر حسین مناقبی نوه دختری علامه طباطبایی رحمة الله عليه: ▪️وصیتنامه علامه گم شده بود ولی بعدا در بین دستخط‌ها پیدا شد، ایشان وصیت کرده بود که اگر من نزدیک عتبات عالیات بودم مرا زیر کفش‌کن مرقد نجف و زیر پای زائران دفن کنید. 🆔 @hadithedoost
یریدون أن يطفئوا نور الله بأفواههم☘ 🔸شبهه ای مطرح می‌‌کنند مبنی بر اینکه: اگر حضرت علی(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) درب منزل را باز کرد تا آن حادثه اتفاق افتد در حالی که باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غیرت مردان خصوصا مردان عرب است. ⬅پاسخ: ▪️«ابن عساکر» در جلد ۴۲ کتاب «تاریخ دمشق» ص ۴۷۰ آورده است که: پیامبر(ص) در خانه نشسته بود که در زدند و ایشان به ام سلمه گفتند: «یا أم السلمة قومی فافتحی له» یعنی: «ای أم سلمه! برخیز و در را باز کن». ▪️در جلد ۴۴ همین کتاب صفحه ۳۵ آمده است که: عمر بن خطاب آمد و دقّ الباب کرد، پیغمبر خانه بود ولی به حضرت خدیجه(س) فرمود: «افتحی یا خدیجة» یعنی: «ای خدیجه در را باز کن». ▪️در جلد اول کتاب «احتجاج طبرسی» ص ۲۹۲ آمده است که: روزی پیامبر(ص) در خانه نشسته بودند که امیرالمؤمنین علی(ع) در زدند و پیامبر(ص) به عایشه فرمود که: «افتحی له الباب» یعنی: «در را برای او(علی) باز کن». حال آیا علمای وهابی غیرتمندتر از پیامبرند؟! ▪️طبق آنچه ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» نوشته است، کسی در منزل را باز نکرد؛ بلکه مهاجمان به زور وارد خانه حضرت(س) شدند. ▪️قرآن کریم در آیه ۲۷ سوره نور می‎‌‌فرماید: «یا أیها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا» یعنی بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوید. و در جای دیگر می‎فرماید: «یا أیها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبی إلا أن یؤذن لکم». از سوی دیگر «سیوطی» در جلد ۵ کتاب «الدر المنثور» ص ۵۰ نوشته است که: «خانه زهرا خانه نبوت است». بنابراین حضرت زهرا(ع) و مولا علی(ع) بر این باور بودند که مهاجمان حریم خانه نبوت و لااقل حرمت خانه مؤمنان را حفظ می‎‌‌کنند نه اینکه بی توجه به دستور خدا و رسول، در خانه اهل‎بیت پیامبر را آتش زده و به زور وارد خانه می‎شوند. 🆔 @hadithedoost
علم خدا☘ ▪️حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْوَهَّابِ اَلْقُرَشِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ اَلْفَضْلِ بْنِ اَلْمُغِيرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ اَلْأَصْبَهَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ بَشَّارٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: ▪️سَأَلْتُهُ أَ يَعْلَمُ اَللَّهُ اَلشَّيْءَ اَلَّذِي لَمْ يَكُنْ أَنْ لَوْ كَانَ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى هُوَ اَلْعَالِمُ بِالْأَشْيَاءِ قَبْلَ كَوْنِ اَلْأَشْيَاءِ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنّٰا كُنّٰا نَسْتَنْسِخُ مٰا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ قَالَ لِأَهْلِ اَلنَّارِ وَ لَوْ رُدُّوا لَعٰادُوا لِمٰا نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكٰاذِبُونَ فَقَدْ عَلِمَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ لَوْ ردوهم [رَدَّهُمْ] لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ... ▪️آیه ۲۹ سوره جاثیه در سیاق آیات قیامت بیان شده که متناسب با این سیاق ، کنّا نستنسخ ما کنتم تعملون به معنای این است که اعمالی که در دنیا انجام میدادید را استنساخ میکردیم و رونوشت میگرفتیم. ▪️اما در این روایت حضرت رضا روحی له الفداء آیه را شاهد می‌آورند برای اینکه خدای سبحان همه چیز را قبل از تحقق و بودن آن ها میداند. مطابق این استشهاد ما کنتم تعملون خودْ ، استنساخ و رونوشت از علم الهی است. ▪️علامه مجلسی رحمه الله تعالی هم در بحار میفرمایند : مفسرین بیشتر معنای اول را مطرح کرده اند (که احتمالا نکتش همین باشه که تو سیاق آیات قیامت هست و میخواستن قرآن رو تفسیر کنن) اما میفرمایند بناء استشهاد امام علیه السلام احتمال دومه . ج۴ص۷۹ 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۱۱۸ 🆔 @hadithedoost
حکایت علما☘ 🔸اهتمام مرحوم شیخ عباس قمی در تربیت دینی فرزندان ▪️زمانی مرحوم آقای شیخ علی محدث زاده - پسر اول حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله تعالی علیه) که ساکن تهران بودند و در ایام مختلف مردم قم ایشان را دعوت می کردند و در قم منبر می رفتند و منبر خیلی متین و ملیح و پر حدیثی داشتند و ما (آیت الله شب زنده دار) هم یکی از مریدان منبر ایشان بودیم، ▪️در یکی از سخنرانیها از ایشان شنیدم که فرمودند پدر ما آقای شیخ عباس قمی رسمش این بود که هر روز که سفره ی نهار انداخته می شد، ما بچه ها که می نشستیم، یک حدیث کوتاه قرائت میکرد و می فرمود که تا فردا ناهار آن را حفظ کنید و این احادیثی که حفظ هستم و در بالای منبر میخوانم همان حدیث هایی است که من در آن ایام حفظ کردم. 📚پندهای سعادت،ص۳۷۹_۳۷۸ 🆔 @hadithedoost
حکایت علما☘ 🔸گریه ی مرحوم شیخ عباس قمی در آخر عمر ▪️آقای ابوی(آیت الله حسین شب زنده دار) از مرحوم آقای شیخ علی محدث زاده شنیده بودند که میگفتند یک بار پدرمان در کتابخانه اش مشغول مطالعه بود که یک مرتبه دیدیم بلند بلند گریه میکند. ▪️وقتی علت گریه را از ایشان میپرسند میفرمایند احادیث وارده در باب کذب را می دیدم یادم آمد که در عمرم یک بار دروغ گفتم و آن وقت هم به نظرم مصلحت داشت و جزء مستثنیات باب کذب بود حالا میترسم که اشتباه کرده باشم ▪️و آن هم این بود که ایشان مدتی در مکه مکرمه مانده بودند تا اجازه از علمای عامه جهت نقل حدیث بگیرند. ایشان و حاجی نوری در حجاز از حلقات واصل بین علمای متأخرین فراوانی از عامه و خاصه هستند. ▪️فرموده بودند که برخی از علمای عامه در مورد یکی از فروع دین و معتقدات شیعه از من سؤال کردند که من در جواب آنها گفتم عوام شیعه این کار را انجام میدهند ▪️این جواب یک مفهوم دارد و مفهومش این است که علمای شیعه این کار را نمی کنند و قصدم از گفتن این جواب این بود که اینها اجازه ی نقل روایت بدهند. الآن برای گفتن این دروغ مفهومی مصلحتی که از من صادر شده است، گریه میکنم. 📚پندهای سعادت،ص۳۷۹ 🆔 @hadithedoost
نام ما را بنویسید به ایوان نجف☘ ▪️للمفيد بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : ▪️لاَ يَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مِنْ بَيْنِ يَدَيِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يَسْأَلَهُ عَنْ أَرْبَعِ خِصَالٍ عُمُرِكَ فِيمَا أَفْنَيْتَهُ وَ جَسَدِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَهُ وَ مَالِكَ مِنْ أَيْنَ اِكْتَسَبْتَهُ وَ أَيْنَ وَضَعْتَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ ▪️فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ اَلْقَوْمِ وَ مَا عَلاَمَةُ حُبِّكُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ مَحَبَّةُ هَذَا وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ . 📚بحار الأنوارج ۲۷، ص ۱۰۳ 🆔 @hadithedoost
نام ما را بنویسید به ایوان نجف☘ ▪️مجالس مفيد: با همين اسناد گفت پيامبر اكرم فرمود: ▪️بنده در پيشگاه پروردگار روز قيامت قدم برنميدارد مگر اينكه از او راجع بچهار چيز سؤال ميكنند. عمرت را در چه راه از بين برده‌اى و پيكرت را در چه راه فرسوده نموده‌اى. و مالت را از كجا بدست آورده‌اى و كجا خرج كرده‌اى و از محبت ما اهل بيت. ▪️مردى از حاضرين گفت علامت دوستى شما چيست‌؟ فرمود: دوستى با اين، دست خود را گذاشت بر سر على بن ابى طالب عليه السّلام. 📚بحار الأنوارج ۲۷، ص ۱۰۳ 🆔 @hadithedoost
هذا ناصرنا بیده و لسانه و قلبه☘ 🔸مناظره آلوسی و مرحوم مظفر ▪️در بغداد، مجلس مناظره‌ای بین علمای فرقه‌های اسلامی تشکیل دادند. از علمای عامّه آلوسی، عالم بزرگ سنی‌ها، و از علمای شیعه مرحوم مظفر۱ در مجلسی حضور داشتند وَ المَجلِسُ غاصّ بِأَهلهِ (مجلس از شیعه و سنی پر بود). آلوسی به نمایندگی از عامه، روکرد به شیخ مظفر رحمه‌اللّه و گفت: «شیخَنا، مَسأَلَةٌ» اجازه می‌دهید سؤال کنم؟ ▪️مرحوم مظفر فرمود: سؤال کن. آلوسی پرسید: «ما تَقُولُونَ فی أَمْر النَّبِی(ص) أَبابَکرٍ بِالصَّلاةِ بِالْقَوْمِ؟؛ درباره دستور پیامبراکرم به ابوبکر که [به جای خود] برای مردم نماز جماعت بخواند، چیست؟». ▪️اگر مرحوم مظفر در جواب می‌گفت: سند این سخن ضعیف است، یا دلالت بر خلافت ندارد، از هرجهت آلوسی او را می‌پیچاند و بالاخره جواب روشن نمی‌شد و به نظر می‌رسید که حق با آنها است، ولی مرحوم مظفر بدون تأمل و درنگ فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان می‌گوید!».۲ ▪️واقعاً، این جواب در اینجا معجزه است. آلوسی نتوانست نفس بکشد و حرفی بزند، لذا خاموش شد: فَکأَنَّما أُلْقِمَ حَجَراً! (گویی سنگ در دهان او انداختند!) و با همین سؤال و جواب، ختم جلسه اعلام شد! ▪️آلوسی با اینکه اهل فضل است و در کتاب تفسیر خود، مطالب معقولی ذکر می‌کند ولی وقتی به مسئله امامت می‌رسد، گویی همان شخص فاضل نیست و حرف‌های رکیک و عامیانه می‌زند! ۱.شیخ محمدحسن مظفر، صاحب کتاب «دلائل‌الصدق». ۲.پاسخ عمربن‌خطاب هنگامی که پیامبر درخواست قلم و دوات کرد؛ نهج‌الحق، ص۳۳۲؛ کشف‌الیقین، ص۴۷۲؛ الطرائف، ج۲، ص۴۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۳۵. 📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۱ 🆔 @hadithedoost
توحید اهل بیت علیهم السلام☘ ▪️وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ قَالَ: ▪️سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى: «اَلرَّحْمٰنُ عَلَى اَلْعَرْشِ اِسْتَوىٰ » فَقَالَ اِسْتَوَى فِي كُلِّ شَيْءٍ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مِنْ شَيْءٍ لَمْ يَبْعُدْ مِنْهُ بَعِيدٌ وَ لَمْ يَقْرُبْ مِنْهُ قَرِيبٌ اِسْتَوَى فِي كُلِّ شَيْءٍ . 📚الکافي ج ۱، ص ۱۲۸ 🆔 @hadithedoost
توحید اهل بیت علیهم السلام☘ ▪️ابن حجاج گويد: از امام صادق (عليه السّلام) راجع بقول خداى تعالى «رحمان بر عرش استوا دارد» پرسيدم ▪️فرمود: او در همه چيز استوا دارد، چيزى باو نزديكتر از چيز ديگر نيست، هيچ دورى از او دور نيست و هيچ نزديكى باو نزديك نيست، او نسبت به همه چيز برابر است. 📚الکافي ج ۱، ص ۱۲۸ @hadithedoost
دعای صباح☘ ▪️...يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنِ مُجَانَسَةِ مَخْلُوقَاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَئَمَةِ كَيْفِيَّاتِهِ يَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَوَاطِرِ اَلظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ مُلاَحظَةِ اَلْعُيُونِ وَ عَلِمَ بِمَا كَانَ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ... ▪️...اى كه راهنمائى كرد بر خودش بخودش، و منزه است از همجنسى (و مشابهت با) مخلوقش و برتر است از سنخيت يا چگونگيهاى عالم خلقت، اى كسى كه نزديك است بگمانهائى كه (در باره او) بر دل خطور كند، ولى دور است از چشم انداز ديدگان، و ميداند آنچه را شود پيش از شدنش... 🆔 @hadithedoost
حکایت علما☘ 🔸آیت الله کوهستانی🔸 ▪️در ایامی که در نجف مشغول به تحصیل بودم روزی متوجه شدم که مدتی است قلبی گرفته و خاطری افسرده دارم در اندیشه فرو رفتم و خاطرات و وارادات قلبی ام را کنترل کردم تا این عقده غم را پیدا کنم که آیا ریشه دنیایی دارد یا آخرتی؟ ▪️علاقه به دنیا و کمبود مطامع دنیوی است یا چیز دیگر پس از بررسی متوجه شدم علاقه به دنیا است که این چنین مرا اندوهناک ساخته است از این رو با توجه و اخلاص به سوی حرم مطهر امیرالمؤمنین شتافتم و با تضرع و زاری از مقام ولایت خواستم که علاقه به دنیا را برای همیشه از دلم بیرون کند ▪️و در آنجا تصمیم گرفتم که هیچگاه برای دنیای فانی ناراحت نشوم در حالی از حرم به خانه بر میگشتم که دیگر برای همیشه از علاقه به دنیا آسوده شده بودم. 📚بر قلّه پارسایی،ص۸۸_۸۹ 🆔 @hadithedoost
معما ترین نقطه زیر "با"☘ 🔸سید رضی رحمة الله عليه می‌گوید: ▪️ "از عجايب علی(علیه السلام) که منحصر به خود اوست و احدی با او در اين جهت شريک نيست اين است که وقتی انسان در آن گونه سخنانش که در زهد و موعظه وتنبّه است تأمل می‌کند و موقتاً از ياد می‌برد که گوينده اين سخن، خود شخصيت اجتماعی عظيمی داشته و فرمانش همه جا نافذ و مالک الرقاب عصر خويش بوده است، ▪️شک نمی‌کند که اين سخن از آنِ کسی است که جز زهد و کناره گيری چيزی را نمی‌شناسد و کاری جز عبادت و ذکر ندارد، گوشه خانه يا دامنه کوهی را براي انزوا اختيار کرده، جز صدای خود چيزی نمی‌شنود و جز شخص خود کسی را نمی‌بيند و از اجتماع و هياهوی آن بی‌خبر است. ▪️کسی باور نمی‌کند که سخنانی که در زهد و تنبّه و موعظه تا اين حد موج دارد و اوج گرفته است از آنِ کسی است که در ميدان جنگ تا قلب لشکر فرو می‌رود، شمشيرش در اهتزاز است و آماده ربودن سر دشمن است، دليران را به خاک می‌افکند و از دم تيغش خون می‌چکد، و در همين حال اين شخص زاهدترين زهاد و عابدترين عباد است." ▪️سخن نماينده روح است؛ سخن هرکس به همان دنيايی تعلق دارد که روح گوينده‌اش به آنجا تعلق دارد. طبعاً سخنی که به چندين دنيا تعلق دارد نشانه روحيه‌ای است که در انحصار يک دنياى بخصوص نيست. و چون روح علی (علیه السلام) محدود به دنيای خاصی نيست سخنش نيز به دنيای خاص محدود نیست. 📚سیری در نهج‌ البلاغه،۴۳_۴۲ 🆔 @hadithedoost
توحید اهل بیت علیهم السلام☘ 🔸«کلُّ مُسَمًّي بِالْوَحْدَةِ غَيرُهُ قَليلٌ»۱ ▪️هر چيزی که با وحدت نام برده شود کم است جز او که با اينکه واحد است به کمی و قلّت موصوف نمی‌شود. چقدر زيبا و عميق و پرمعنی است اين جمله! ▪️اين جمله می‌گويد هرچه جز ذات حق اگر واحد است کم هم هست؛ يعنی چيزی است که فرض فرد ديگر مثل او ممکن است، پس خود او وجود محدودی است و با اضافه شدن فرد ديگر بيشتر می‌شود. و اما ذات حق با اينکه واحد است به کمی‌ و قلّت موصوف نمی‌شود زيرا وحدت او همان عظمت و شدت و لانهائی وجود و عدم تصور ثانی و مثل و مانند برای اوست. ۱.خطبه ۶۴ نهج البلاغه 📚سیری در نهج البلاغه،ص۷۴ 🆔 @hadithedoost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمازِ دلتنگی!☘ ▪️نسخه‌ای معنوی از آیت‌الله مصباح(ره) 🎙 استاد سید احمد فقیهی ▪️از کانال طلبه مدیا 🆔 @hadithedoost
◽️از مصباح چه چیزهایی یاد بگیریم؟ (قسمت نخست) 🔺آیت الله مصباح را جوان ترها شاید خیلی نشناسند، نمی دانند آقای مصباح برای باقی ماندن ایمان در ایران چه کرده. کار آدم باید «فکر» و «اندیشه» باشد که بداند مصباح چه کرده است. 👈اگر بگویم مصباح یزدی فیلسوفی است که باقی ماندن «ایمان» در ایران را رقم زد حرف گزافی نزده ام. تا وقتی در قم بودی متوجه نمی شدی آیت الله مصباح چه کرده است. قم آن قدر پر از سر و صداهای باخود و بیخود است که نیازهای واقعی به گوش نمی رسد. از قم که خارج شوی دیگر هیاهوی بعضی از بحث های لاطائل را نمی شنوی. در عوض، جوان هایی را می دیدی که در دالان سوالهای فلسفی و معرفتی گیر کرده اند بی آن که بدانند که گیر کرده اند. آن وقت آنهایی که مقداری خودآگاه ترند یافته اند که قهرمان پاسخ به این حرفهای جذاب واکس زده، آیت الله مصباح یزدی و موسسه ایشان است. ◽️چه شد که تصمیم گرفتند مصباح بد چهره شود؟ دولت اصلاحات بدون شک در پی سکولاریزه کردن ایران بود. در حلقه «کیان» این تصمیم را گرفته بودند. آدمهای عجیبی در این حلقه بودند که هر کدام سرنوشت عجیبتری داشته اند. 🔺سکولاریزه کردن یعنی در ایران دیگر «دین» هیچ کاره باشد. خیلی ها دلشان می خواست این جور شود. 👈برای سکولاریزه شدن چند قدم لازم است: اول تقدس زدایی یعنی امور دینی دیگر مقدس نباشند. دوم عرفی سازی دین یعنی دین به زبان روز تفسیر و تأویل شود سوم برجسته سازی علوم بشری 🔰برای گام اول لازم بود اول شک و تردید در جامعه پمپاژ شود. آن قدر همه در همه چیز شک کنند که دیگر چیز مقدسی باقی نماند. مقدس وقتی مقدس است که با تمام وجودت باورش داشته باشی! 🔰برای گام دوم هم باز احتیاج به حمله کردن به تفسیرهای رسمی از دین بود 🔰و برای سومی البته نیاز بود دانش های انسانی آن قدر جذاب و دهان پرکن طرح شود که همه را جذب خود کند. برای قدم های اول و دوم تاکتیک مشترکی وجود داشت و آن هجوم به باورها بود. این را هم بگویم که «ژورنال» برای اصلاحاتی جماعت مثل ناموس است. آن روزها را یادم هست که مجلات و روزنامه ها بیش از هر چیز دیگری دم دست بود. کنار کیوسک های مطبوعاتی تعداد زیادی آدم ایستاده بود و مشغول مطالعه و تورق مجلات و عناوین روزنامه ها خیلی وقت ها هم این ایستادن به بحث و جدل منجر میشد. روزنامه ها شبانه روز در حال بمباران شبهات بودند. دقیقا شبیه اینترنشنال که الان در موضوعات سیاسی حرفهای سمی را مثل مسلسل به سوی مردم شلیک می کند آن موقع هم روزنامه چنین سِمتی را در موضوعات اعتقادی داشتند. دانشگاه ها که ملتهب تر از هر جای دیگر بود. من هم جوانی بودیم که تازه وارد حوزه علمیه شده بودم. شخصیت آیت الله مصباح برای من فوق العاده و درخشان بود. از این که می دیدم چگونه با آرامش کامل شبهات را مطرح می کند و حل می کند سراسر وجودم غرق لذت بود. 🔺آقای مصباح در دانشگاه ها حضور پیدا می کرد و ما خبر حضور ایشان را فراوان می شنیدیم. الان را نگاه نکنید که این بحث ها از رونق افتاده، آن روزها بحثهای قبض و بسط شریعت، هرمنوتیک، اختلاف قرائت ها از دین، پلورالیسم دینی و ... داغ داغ بود. 🔺کسی را نداشتیم که به درستی و شایسته این مباحث را فهمیده باشد و بتواند حل کند غیر از آیت الله مصباح که سالها قبل فکرش را کرده بود. نه تنها خودش حسابی مسلح بود که مجموعه مفصلی را هم درست کرده بود. 🔸یادم هست یکی از دوستان دانشجو که اصفهان درس می خواند گفت آقای مصباح به دانشگاه ما آمد. یک خانم دانشجو پشت بلندگو رفت و گفت چرا شما آخوندها نمی گذارید در ایران دموکراسی حاکم شود؟ آقای مصباح گفتند دخترم می دانی دموکراسی چه معنایی دارد؟ دخترک جواب سخیفی داد، مثلا حاکمیت رأی مردم. آقای مصباح با لطافت ایشان را دعوت کردند بنشیند و سپس 12 معنا برای دموکراسی و فرق آنها با جمهوری و فرق انواع دموکراسی با یکدیگر و تفاوت دموکراسی سوئیسی با آمریکایی و انگلیسی را گفتند و سپس توضیح دادند باگ قضیه کجاست!! می گفت دانشجوها که جای خود، اساتید دانشگاه دهانشان باز مانده بود که این آخوند یک لا قبا چگونه این قدر خوب می داند و می فهمد! خلاصه آن دوران گذشت. با تلفات زیادی هم گذشت. اما آن نشد که حلقه کیان می خواست. آنها می خواستند دین در ایران چیزی بشود شبیه دین مسیحیت. بی خطر و بی اثر و برای گوشه کلیسا. بعد از غائله کوی دانشگاه آن افلیج جانباز اصلاحات با ناراحتی می گفت: «هیس! هنوز صدای خدا می آید» فکر می کردند خیلی کارستان کرده اند، اما او فهمیده بود که هنوز «خدا» در این کشور نمرده است. می خواستند دین و خدا را بکشند اما «غیرت» یک مرد نگذاشت. https://eitaa.com/Mousavi_Fard 🆔 @hadithedoost
مرگ پایان نیست☘ ▪️لِقَوْلِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : ▪️مَا خُلِقْتُمْ لِلْفَنَاءِ بَلْ خُلِقْتُمْ لِلْبَقَاءِ وَ إِنَّمَا تُنْقَلُونَ مِنْ دَارٍ إِلَى دَارٍ . ▪️پیام قرآن این است که انسان مرگ را می‌میراند: ﴿کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾؛ نه «کلّ نفس یذوقها الموت»۱ مائیم که مرگ را می‌چشیم و هضم می‌کنیم. این بیان نورانی سیّدالشهداء(سلام الله علیه) در روز عاشورا همین بود، فرمود: «صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ»۲، مرگ پلی است زیر پای شما، شما روی این پل پا می‌گذارید می‌روید به آن عالم. مرگ اگر مَرد است گو سوی من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ من از او عمری ستانم جاودان او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ ۱.سوره آل عمران،۱۸۵ ۲.معانی الاخبار،ص۲۸۹ 📚بحار الأنوار، ج ۵۸، ص ۷۸ 🆔 @hadithedoost
ادب مع الله☘ 🔸وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۸۳﴾ ▪️جایی که نیاز ایّوب علی نبیّنا و آله و علیه السلام به اوج رسید به خدای سبحان عرضه داشت: ▪️خدایا تو می‌دانی که به من سختی رسیده و تو ارحم الراحمین هستی. ▪️به خدای سبحان نگفت سختی را بردار! و نگفت سختی را تو رساندی! بلکه گفت: سختی به من رسیده و تو ارحم الراحمین هستی. 🆔 @hadithedoost
آدینه☘ 🔸آیت الله بهجت رحمة الله عليه: ▪️اگر در زندگی روزانه دیدید کسی که ادعا می‌کند امام زمانی (علیه السلام) است ، با کسی که ادعای امام زمانی ندارد یا اصلا امام زمان علیه السلام را قبول ندارد ، زندگی آنها از صبح تا شب به یک شکل است ، معلوم می‌شود که این هم ادعایی بیش نیست. 🆔 @hadithedoost
أینما تكونوا يدرككم الموت☘ ▪️اَلْحُسَيْنُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْحَسَنِيُّ رَفَعَهُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ اَلْأَحْمَرِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: ▪️لَمَّا ضُرِبَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَفَّ بِهِ اَلْعُوَّادُ (عیادت کنندگان گردش را گرفتند) وَ قِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَوْصِ فَقَالَ اِثْنُوا لِي وِسَادَةً (براى من متكائى گذاريد) ثُمَّ قَالَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ حَقَّ قَدْرِهِ... ▪️ ...أَيُّهَا اَلنَّاسُ كُلُّ اِمْرِئٍ لاَقٍ فِي فِرَارِهِ مَا مِنْهُ يَفِرُّ وَ اَلْأَجَلُ مَسَاقُ اَلنَّفْسِ إِلَيْهِ وَ اَلْهَرَبَ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ... ▪️انسان فکر می‌کند که از مرگ فرار می‌کند در حالیکه دارد به سمت مرگ می‌دود. ▪️فرار از مرگ رسیدن به آن است. 📚الکافي ج ۱، ص ۲۹۹ 🆔 @hadithedoost
ما رأيت الا جميلا☘ ▪️به نظر میرسه که معنای این جمله این باشه که من غیر از زیبا ندیدم. ▪️و این جمله که میگن من به جز زیبایی ندیدم ترجمه ما رأیت اِلّا الجَمال باشه. 🆔 @hadithedoost