✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_حمیدرضا_شالی ۱۸خرداد ماه ۱۳۴۰ در تهران و #خانوادهای_متدین و #مذهبی به دنیا آمد. بعد از اتمام تحصیلات متوسطه، در #رشته_فیزیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد. همزمان با تحصیل، در جبهه های حق علیه باطل نیز حضور داشت. ایشان در ۱۳ آبان ماه ۱۳۶۲، در منطقه پنجوین و #عملیات_والفجر_چهار به درجه رفیع #شهادت نائل آمد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
شهدای جاویدالااثر
✍ #زندگی_نامه_شهید_بهنام_یوسفی
🌷پانزدهم شهریور ماه سال 45 بود و کوچه عباسیه اردبیل و حسنعلی و پوراندخت بانو، پدر و مادر جوانی که آمدن اولین فرزند را انتظار می کشیدند.
حسنعلی معلم بود و همه ایام سال با بچه های مردم سر و کار داشت و از معلمان بسیار خوب به حساب می آمد و حالا قرار بود خودش طعم پدری را بچشد و با به دنیا آمدن #بهنام شاکر خدا بود که این فرصت را به او داد.
دوران هفت ساله خردسالی بهنام با اجاره نشینی از این خانه به آن خانه گذشت و در هر کوچه ای که می رفتند، برای خودش دوستان بسیاری پیدا می کرد و همبازی آنها می شد.
این روزگاران با دل خوشی های کودکانه بهنام سپری شد و اولین روز مهر 52 از راه رسید، روزی که بهنام از شب قبلش برای آمدن آن لحظه شماری می کرد. صبح پیش از آنکه مادر او را بیدار کند، از جا برخاست و خود را آماده کرد تا با پدر راهی شود.
مدرسه سنایی اولین مدرسه ای بود که او با شوق فراوان به آن وارد شد و این علاقه به درس و مدرسه آنقدر زیاد بود که به محض برگشت به خانه، اولین کاری که می کرد، نشستن برای انجام تکالیف بود.
این ایام به سرعت گذشت و بهنام چند سالی بزرگتر شد و وارد مدرسه راهنمایی اندرزگو و باز هم مانند قبل خوب و درسخوان و چون پدر و مادر هر دو #باسواد بودند او هم با شاخصه های آنها بزرگ می شد: #باسواد، #مذهبی و #متدین.
#بهرام_رجبی، #مهدی_زاده (آنها هم به شهادت رسیدند)و حمید رضازاده بچه هایی بودند که از دوستان صمیمی ایام تحصیل و جوانی بهنام بودند، آنها از هم محله ای های خانه پدربزرگ بودند و چون بهنام رفت و آمد زیادی به آنجا داشت، از همان کودکی با آنها دوست شد و این دوستی تا سال های بعد ادامه پیدا کرد.
اوقات فراغتش را به #ورزش_تکواندو و نیز حضور در پایگاه زینال می گذراند.
او که آرزو داشت تا استاد دانشگاه شود، تحصیل در دانشگاه #تربیت_معلم تبریز را جزء اولویتهایش قرار داد و اما بعد دفاع از دین و میهن برایش بسیار مهمتر جلوه کرد و با پیوستن به رزمندگان لشکر 31 عاشورا در زمره آنها رقم خورد و در نقش یک #آرپی_جی_زن به ایفای نقش دفاعی خود پرداخت.
پنجم اسفند ماه سال 65 و #عملیات_کربلای_پنج بود که بهنام در شلمچه به #آرزویش رسید و آسمان را برای ادامه زندگی اش برگزید.🌷
❤️
شهدای جاویدالااثر
┄┅═✾•🏴•✾═┅┄┈
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
🏴السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه🚩
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #محمدرضا_فتحی فرزند اسماعیل در خرداد ماه سال ۱۳۳۷ در قلابر سفلی در زنجان در #خانواده_ای_مستضعف و #مذهبی دیده به جهان گشود . دوره ابتدایی را در روستای مذکور به اتمام رساند . از همان اوایل زندگی فردی #مومن و #معتقد بود ساده زندگی می کرد و ساده لباس می پوشید . غذای ساده می خورد و از تشریفات بدش می آمد و همیشه به #نماز و #روزه اهمیت می داد . در مکتب خانه قرآن را ختم کرده بود و به قرآن علاقه ای وافر داشت و با #لحن_خوش قرآن می خواند . در مورخه ۱۳۵۸/۱۰/۱ بعنوان نیروی مردمی ثبت نام نمود و در اوایل سال ۵۹ به کردستان اعزام و بعنوان جوانمرد در سقز ثبت نام نمود ، که مدت ۶ ماه در پاسگاه ایرانشاه سابق ایران خواه فعلی مشغول به خدمت گردید . سپس به سردشت اعزام شد که مدت ۶ ماه در پادگان سردشت ، بعلت بسته بودن راه مستقر گردید و در سال ۶۰ بکمک نیرو های اسلام که سرهنگ صیاد شیرازی نیز نیرو آورده بود راه باز و منطقه پاکسازی گردید ، پس از آن دوباره به سقز آمد و در آنجا مستقر گردید ، که در مورخه ۶۰/۰۷/۱۱ پاکسازی شهر بوکان را شروع کرده و به انجام رسانیدند.🌷
🤎 کپی آزاد ؛ فرج امام زمان(عج):صلوات
🥀اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┄┅═✾•🏴•✾═┅┄┈
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۰
لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید. سعد زیر لب به ولید ناسزا میگفت و من نمیدانستم چرا در ایام نوروز آواره اینجا شده ایم..
که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم
_این ولید کیه که تو #به_امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمیبری خونه خودتون؟
این چرا از من بدش اومد؟
صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود
و انگار او هم مرا #مقصر میدانست که به جای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد
_چون ولید بهش گفته بود زن من #ایرانیه، فهمید #شیعه هستی! اینام 🔥وهابی🔥هستن و شیعه رو کافر میدونن!
از روز نخست میدانستم..
سعد سُنی است، او هم از تشیّع من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند مذهبمان نبودیم..
و تنها برای #آزادی و #انسانیت مبارزه میکردیم.
حالا باور نمیکردم وقتی برای #آزادی سوریه به این کشور آمده ام به
جرم #مذهبی که خودم هم قبولش #ندارم، تحریم شوم
که حیرتزده پرسیدم
_تو چرا با همچین آدمهای احمقی کار
میکنی؟
و جواب سوالم در آستینش بود که باپوزخندی سادگی ام را به تمسخر گرفت
_ما با اینا #همکاری نمی کنیم! ما فقط از این احمقها #استفاده میکنیم!
همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم میرسید..
و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز مستانه خندید و گفت
_همین احمقها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!
سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهدای جاویدالااثر
ابوالفضل حافظی تبار
🌷🌷
#مروری_بر_زندگینامه_شهید_محمدولی_خدایاری
🌷در سال 1340 در خانواده ای #مستضعف و #مذهبی در شهرستان دره شهر پا به عرصه وجود نهاد از همان دوران کودکی به دلیل جو مذهبی خانواده نهال ایمان و محبت اهل بیت و طهارت در وجودش بارور گشت و بعد ار گذراندن دوران کودکی در سن هفت سالگی جهت فراگیری علم راهی مدرسه شد و تا سال 1359 با هزاران #فقر و #مشکلات تحصیلات راهنمایی را با موفقیت پشت سر نهاد شهید #اخلاقی_نمونه و #الگو داشت .
بطوریکه اطرافیان شیفته اخلاق و فضایل اخلاقی ایشان شده بودند با شروع انقلاب اسلامی وی نیز همراه دیگر برادران و امت بیدار مسلمان به پوشالی بودن رژیم استکباری #شاه_ملعون آگاه شد و در تظاهرات و مراسم راهپیمایی و سخنرانی شرکت گسترده داشت و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران شهید در سال 1359 جهت خدمت مقدس سربازی به شهرستان اصفهان اعزام و پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان هوانیروز ، مدت 18 ماه خدمت مقدس سربازی را در اصفهان با موفقیت پشت سر نهاد . و از آنجائیکه شیفت خدمت به اسلام و مسلمین بود با قلبی مملو از #ایمان و #عشق_به_اسلام ، سراسیمه به #جبهه نبرد حق علیه باطل به یاری کفر ستیزان اسلام شتافت و به مدت 8 ماه به نبرد بی امان خود علیه مزدوران بعثی #صهیونیستی_عراق در محورهای مجنون پرداخت و با گذراندن دوران سربازی به خانواده اش برگشت. اما نشاط ایمان و عشق به الله به نحوی در وجوش بارور شده بود. که آرام نگرفت و جهت اعزام به منظور یاری ظفرمندان اسلام در #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی دره شهر ثبت نام نمود و به علت نیاز مشغول به خدمت شد و پس از 3 ماه خدمت #خالصانه در محورهای عملیاتی بار دیگر نیز #داوطلبانه جهت سرکوبی دشمنان مزدور در شمال سلیمانیه در عملیات افتخار آفرین والفجر 9 شرکت نمود و در این نبرد در هشتم اسفندماه 1364 به آرزوی دیرینه اش که همانا خط سرخ #شهادت بود نائل گشت.
مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای دره شهر قرار دارد .لازم به ذکر است یک #برادر دیگر ایشان به نام #محمدرضا_خدایاری در عملیات میمک به #شهادت رسیده است.🌷
🍃 #روحشان_شاد_و_راهشان_پررهرو_باد
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #محمدرضا_فتحی فرزند اسماعیل در خرداد ماه سال ۱۳۳۷ در قلابر سفلی در زنجان در #خانواده_ای_مستضعف و #مذهبی دیده به جهان گشود . دوره ابتدایی را در روستای مذکور به اتمام رساند . از همان اوایل زندگی فردی #مومن و #معتقد بود ساده زندگی می کرد و ساده لباس می پوشید . غذای ساده می خورد و از تشریفات بدش می آمد و همیشه به #نماز و #روزه اهمیت می داد . در مکتب خانه قرآن را ختم کرده بود و به قرآن علاقه ای وافر داشت و با #لحن_خوش قرآن می خواند . در مورخه ۱۳۵۸/۱۰/۱ بعنوان نیروی مردمی ثبت نام نمود و در اوایل سال ۵۹ به کردستان اعزام و بعنوان جوانمرد در سقز ثبت نام نمود ، که مدت ۶ ماه در پاسگاه ایرانشاه سابق ایران خواه فعلی مشغول به خدمت گردید . سپس به سردشت اعزام شد که مدت ۶ ماه در پادگان سردشت ، بعلت بسته بودن راه مستقر گردید و در سال ۶۰ بکمک نیرو های اسلام که سرهنگ صیاد شیرازی نیز نیرو آورده بود راه باز و منطقه پاکسازی گردید ، پس از آن دوباره به سقز آمد و در آنجا مستقر گردید ، که در مورخه ۶۰/۰۷/۱۱ پاکسازی شهر بوکان را شروع کرده و به انجام رسانیدند.🌷
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_علی_عظیمی در بیست و پنج دی ماه سال 1365 درشهرستان زرند چشم به دنیا آمد تحصیلات خود را در شهرستان زرند گذراند. بنا به گفته دوستان و دبیران شهید عظیمی، وی در تمامی دوران سوابق تحصیلی خوداز نظر #اخلاقی، #مذهبی، #اجتماعی و غیره زبان زد خاص و عام بوده است. مدیر این شهید بزرگوار گفته است؛ شهید عظیمی همیشه برای #نماز_جماعت قبل از همه در نمازخانه حاضر و موکت ها را پهن میکرد تا شرایط برای سایر نمازگذاران آماده شود و دانش آموزان به راحتی نماز بگذارند.
شهید عظیمی تحصیلات کارشناسی خود در #رشته_علوم_سیاسی در دانشگاه آزاد رفسنجان سپری کرد و همچنین همزمان با تحصیلات در دانشگاه مدارکی از فنی و حرفه ای هم دریافت کرد و پس از اتمام دوره کارشناسی خود به خدمت سربازی اعزام شد و دوران آموزشی خود را در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سیرجان و اواخر خدمت سربازی را در نیروی دریایی خرمشهر و در قسمت #عقیدتی_سیاسی گذراند و پس از اتمام دوره خدمت سربازی به استخدام آموزش و پرورش شهرستان زرند در آمدند که به دلیل وجود علاقه و قبول شدن در #سپاه_پاسداران به عضویت تیپ38 ذوالفقار در آمد.
شهید عظیمی پس از گذشت چندین ماه به ماموریت مرز سیستان و بلوچستان اعزام شد و به مدت پنج سال از مرزهای خاکی کشورمان دفاع کردو در این بین مشغول به #حفظ_قران نیز بود. شهید عظیمی به دلیل علاقه زیاد به خانم #حضرت_زینب (س) طی مدت چندسال اصرار زیادی به فرمانده تیپ مکانیزه برای اعزام به سوریه داشتند که فرمانده تیپ به نقل از آن روزها اینگونه می گوید که شهید عظیمی هر روز پس ازاقامه نماز ظهر و عصر نزد من می آمد و می گفت حاجی مرا نیز به سوریه اعزام کنید که پس از ماه ها پا فشاری بالاخره اجازه می دهند و شهید عظیمی به سوریه اعزام شود. شهید مدافع حرم علی عظیمی در بیست و سوم رمضان سال 1396 به سوریه جهت دفاع از حریم آل الله اعزام شد و 48 روز از زندگی خود را در سوریه سپری کرد و روز جمعه بیست مرداد ماه 1396 در منطقه عمومی تدمر درگیر و زخمی می شود و ایشان با وجود جراحت 4کیلومتر خود را از محل درگیری دور میکنند و در یک بیابان پس از دست دادن خون فروان به یک خاکریز تکیه داده و دست خود را به حالت استراحت زیر سر خود قرار میدهندو به درجه ی #شهادت نائل می گردد
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 قیامت پرونده اعمال ما را که نشان میدهند پشت صحنه را هم نشان میدهند
🥀 ما امام زمان ارواحنا فداه را خیلی دیدیم ولی ندید گرفتیم
#امام_زمان
#مذهبی
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #جانباز_و_بسیجی_عارف، #سردار_شهید_منصور_خادم_صادق در دومین روز از بهار 1341 در #خانواده_ای_متدین و #مذهبی به دنیا آمد.
پس از گذراندن دوره ابتدائی و راهنمائی وارد هنرستان شد و #رشته_الکترونیک را جهت ادامه تحصیل برگزید. در کنار تحصیل به کار اشتغال داشت و از این طریق مخارج خود را تأمین می کرد، درحالیکه دیگران را نیز از دستان کوشا و روحیه کریمانه خود بی بهره نمی گذاشت.
#شهید_خادم_صادق قبل از به پایان رساندن دوران متوسطه و بحبوحه شروع جنگ تحمیلی از ادامه تحصیل بازماند و با قلبی سرشار از عشق و شور به خیل عاشقان #اباعبدالله_الحسین (ع) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست تا در جبهه ای دیگر به دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب و مردم کشورش بپردازد. در طول جنگ و در مدت هشت سال دفاع مقدس و پس از آن مسئولیتهای مختلفی را به عهده داشت که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مسئول محور آبادان/ مسئول زرهی لشگر19فجر/ معاونت آموزش نظامی سپاه ناحیه فارس/ مسئول بسیج لشگر 19 فجر/ فرماندهی آموزش دانشکده علوم و فنون زرهی/ و ….
شهید خادم صادق که در عملیاتهای مختلف شرکت کرده و گه گاه از نواحی مختلف بدن نیز مجروح شده بود در عملیات پاکسازی منطقه مین گذاری شده در جاده ام القصر پای خود را از دست داد. پس از اتمام جنگ با اصرار خانواده و با شرایطی که همواره مدنظر داشت، تأهل گزید و با همسر شهید مهدی ظل انوار پیمان ازدواج بست. ثمره این ازدواج پسرس بود که شهید خادم صادق بیاد خاطره #قهرمانیهای_شهید ظل انوار او را محمد مهدی نام نهاد.
سرانجام این عاشق شوریده و این جانباز خستگی ناپذیر، در اول آبان ماه 1372 در حین انجام مأموریت در حوالی شهرستان دلیجان دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار حضرت دوست شتافت. چند روز بعد بر دستهای مردم قهرمان پروری که #رشادتها و #دلاورمردیهای او را در زمان جنگ نقش نگین خاطر داشتند تشییع و در #گلستان_دار_الرحمة_شیراز به خاک سپرده شد.🌷
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_علی_اسفندیاری در نهم تیرماه سال 1341 در مشهد مقدس در #خانواده_ای_مذهبی چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی به خاطر توجه خانواده به مسائل دینی در مجامع و محافل مذهبی همراه والدین خود شرکت می کرد. دوران ابتدایی را در مدرسه جوادیه زیر نظر استاد عابدزاده به پایان رسانید. بعد از پایان دوران ابتدایی وارد هنرستان شد و پس از دو سال با راهنمایی های پدر راهی دانشسرای قوچان شد و دوران دانشسرا را با #فعالیت_های_سیاسی و #مذهبی همگام با حرکت مردم آغاز کرد.
پس از گذراندن دوران دانشسرا با #رتبه_اول، راهی سنگر تعلیم و تربیت در مدرسه شد و همزمان با تشکیل بسیج به عضویت آن درآمد و مدتی را در امور تبلیغات، برگزاری کلاس های ایدئولوژی برای اعضا و سرپرستی بسیج مسجد فقیه سبزواری مشغول به خدمت شد. با تشکیل ستاد تسهیلات زائرین فعالیت دیگری آغاز کرد و مدتی را در بخش بازرسی و کشفیات ستاد مذکور سپری نمود. شهید علی اسفندیاری در مسائل زندگی حلال و حرام را به خوبی رعایت می کرد و هیچ گاه از مطالعه کتاب های مفید #دینی و #اخلاقی و #تربیتی از قبیل: تفسیر نمونه، اصول کافی، کتب شهید مطهری، مثنوی معنوی، کلیات سعدی، کلیله و دمنه، تاریخ بیهقی، آداب تعلیم و تربیت، عین الحیوه، معراج السعاده، نهج البلاغه و نهج الفصاحه غافل نمی شد. به علت تعهد و اعتقادی که داشت به عنوان #دبیر (_دینی، #قرآن و #پرورشی در مدارس راهنمایی « #تبادکان» مشغول تدریس شد.
در سال 63 دیپلم فرهنگ و ادب گرفت و در کنکور سراسری با #رتبه_عالی پذیرفته شد و به دلیل هوش و استعداد سرشارش هم زمان در دانشگاه فردوسی مشهد نیز قبول شد.
او فردی متواضع و متبسم بود و در اجرای احکام الهی، اقامه #نماز_اول_وقت، شرکت در #نماز_جمعه و جماعت و دیگر مسائل مذهبی و انقلابی بسیار کوشا بود سخن او همیشه این بود که باید شعار را به شعور تبدیل کنیم. همیشه در گفتن سلام بر دیگران سبقت می گرفت. او مقلد امام بود و این را در عمل هم نشان داد.
این شهید علاوه بر فعالیت در سنگر علم و دانش جمعاً شش بار به #جبهه رفت و در عملیات های «خیبر، والفجر3، رمضان و کربلای 1» شرکت نمود. قبل از شهادت یک بار از ناحیه بینی مجروح شد اما پس از بهبودی دوباره به جبهه رفت. در آخرین مرحله ای که عازم جبهه بود، خواهرش از او می خواهد که به جبهه نرود و همسرش را به منزل بیاورد. ایشان در جواب می گوید: «رفتن به جبهه از هر امری واجب تر است ان شاء الله پس از برگشتن به توفیق خدا در 22 بهمن همسرم را خواهم آورد.» وی می گفت: «تقاضای من از شما این است که مانع رفتن همسرتان به جبهه نشوید و آن ها را هرچه بیش تر تشویق به رفتن به #جبهه کنید.»
شهید علی اسفندیاری برای آخرین بار و در حالی که دانشجوی سال دوم #رشته_الهیات بود، دانشگاه را رها کرد و به جبهه رفت و در عملیات کربلای 4 و در تاریخ چهارم دی ماه 1365در منطقه شلمچه به لقاء الله پیوست.🌷
🌷خدایا کمک کن
اگر در صف #شهدا غایبیم،
در صف پیام رسانان راهشان
غایب نباشیم..
🌷نثار ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات
اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوعَجِّلْ فَرَجَهُم
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻
🌷✍ #خاطره_ای_از_شهید_رضا_حسینی_نژاد
#نماز_جمعه
🌷 رضا خیلی خوب بود. هرچه از او تعریف کنم باز هم کم است ، هرچه بگویم کم گفته ام، در تمام #مراسمات_دینی و #مذهبی شرکت می کرد و اصلا عاشق این جور مراسم ها بود. در هر کجا که جلساتی از دعا و قرائت قرآن برگزار می شد می رفت . رضا خیلی مهربان و صمیمی بود درخانه هرکاری که از دستش برمی آمد انجام می داد.
به درس و مدرسه خیلی اهمیت می داد ، همیشه #شاگرد_ممتاز کلاسش بود اما یک روز که پدرش بیمار بود به مدرسه نرفت و پدرش را به دکتر برد . یک بار من با جبهه رفتن حاج عباس مخالف بودم. ساکش را جایی پنهان کرده بودم تا نتواند برود ما در نمازجمعه بودیم آن روز اعزام بود. رضا هم در #نماز_جمعه کنار حاجی نشسته بود همانجا رضا به پدرش می گوید شما از همین جا برو سوار ماشین شو و من هم می روم و ساکت را می آورم تا مادر بیاید و متوجه شود شما رفته اید. خب من آن موقع احساسی برخورد می کردم اما آن ها به دستور امام به جبهه می رفتند و درستش هم همین بود، باید می رفتند.🌷
🌷خدایا کمک کن
اگر در صف #شهدا غایبیم،
در صف پیام رسانان راهشان
غایب نباشیم..
🌷نثار ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات
اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوعَجِّلْ فَرَجَهُم
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──