eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
434 دنبال‌کننده
96 عکس
3 ویدیو
19 فایل
در حکاکی اشک سعی داریم تا نگاهی نو به تاریخ حیات ائمه اطهار بیاندازیم. زوایایی گفته نشده از حیات نورانی اهل بیت علیهم السلام را بررسی کنیم. در بررسی مقاتل سعی شده است که نکاتی نو و ناب گفته شود. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 صورت خاکی 🔻حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا می گوید: 🔸عمرو بن سعد بن نُفَيل اَزْدى به من گفت : 🔻به خدا سوگند ، بر او (قاسم) حمله مى برم . 🔸 به او گفتم : سبحان اللّه ! و از آن ، چه مى خواهى ؟ ! 🔻كُشتن همين كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته اند ، براى تو بس است . 🔸 گفت : به خدا سوگند ، به او حمله خواهم بُرد ! 🔰 آن گاه ، بر او حمله بُرد ، و باز نگشت تا با شمشير ، بر سرش زد . 📍 آن جوان ، به صورت ، [برزمين] افتاد و فرياد برآورد : عموجان ! 🔸 این دومین شهیدی بود از بنی هاشم که با صورت بر زمین افتاد. 🔻 قبل از او، علی اکبر با فرقی شکافته با صورت به خاک افتاده بود. 🔸 ساعتی نگذشت که خود امام بعد از اصابت تیر سه شعبه مسموم به سینه اش فَأَتاهُ سَهمٌ مُحَدَّدٌ مَسمومٌ ، لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ في قَلبِهِ 📎 مقتل الحسین خوارزمی ، ج۲ ، ص ۳۹ 🔻با صورت به زمین خورد... فَسَقَطَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرَسِهِ إلَى الأَرضِ عَلى خَدِّهِ الأَيمَنِ 📎ملهوف، سید بن طاووس، ص۱۷۴ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 اشک غیرت 🔻شیخ عباس قمی در نفس المهموم در بیان اتفاقات شب عاشورا به گفتگوی امام حسین علیه‌السلام و حضرت قاسم اشاره می کند که امام در جواب سوال قاسم که آیا فردا شهید می‌شوم؟ 🔸امام فرمود: آری، اما بعد از آنکه به بلای عظیمی مبتلا می‌شوی! حتی نوزادم نیز کشته می‌شود. 🔺قاسم عرض کرد: عموجان آیا به خیمه زن‌ها هم می‌رسند؟ 📍چگونه ممکن است در حالی که نوزاد شیرخواره است. 🔻حضرت فرمود آری 📎نفس المهموم ص 208 🔸در مقاتل آمده است که قاسم با چشمانی اشکبار عازم میدان شد! فخرج و دموعه على خديه 📎مقتل الحسین خوارزمی ج ۲ ص ۳۱ 🔻راستی قاسم چرا گریان بود؟ 🔺او که داشت به آرزویش می‌رسید؟ 🔸آیا گریه او، گریه شوق بود یا گریه ی برای اهل حرم امام که شنیده بود دشمن به خیمه ها حمله می کند؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰: بیان نکاتی از مقتل جناب علیهما السلام 🔸 این روزهای کوفه ۲ 📚 مطالعه 🔻صورت خاکی 📚 مطالعه 🔸 اشک غیرت 📚 مطالعه و 🔸 زخم سطحی 📚 مطالعه 🔻 دو قمر بنی‌هاشم 📚 مطالعه 🔸 شبیه_مادر 📚 مطالعه 🔻 نکاتی از شهادت قاسم بن الحسن علیه‌السلام 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
هدایت شده از تلنگر مهدوی
🏴 یَابْن‌َالحسن! (هَلْ لي مِن تَوبة)¹...؟! جدّشما حرّ را از ذلّت (ثَکَلَتْکَ اُمُّک)² رساند به‌مقام (أنتَ الحُرّ کَما سَمَّتْکَ اُمُّک)³ مولاجان! می‌شود به سنّت جدّ شهیدت، توبه ما را هم بپذیری و بگویی (إرفَعْ رَأسَک)⁴ 😔 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ¹- می‌توانم توبه کنم؟ ²- مادرت به عزایت بنشیند ³- تو آزاده‌ای، چنانچه مادرت، تورا حرّ نامید ⁴- سرت را بلند کن ✎ عبارت‌اول از جناب‌حرّ نقل شده وعبارات‌بعدی از حضرت‌اباعبدالله(؏) مقتـــل حـــرّ↶ https://eitaa.com/hakakiashk/382 @emamana ⤌تلنگـــــــرمهـــدوی
📚 آخرین نامه 🔻 کوفیان نامه های بسیاری برای امام نوشتند و ارسال کردند. 🔸در اولین نامه ای که ارسال شد آنان از نداشتن رهبر و امام گله کرده بودند و از اباعبدالله الحسین علیه‌السلام خواستند که به کوفه برود و رهبر مردم کوفه شود. 🔻 اما در آخرین نامه که اتفاقا با عباراتی احساسی نظیر " العجل العجل یابن رسول الله" همراه بود صحبت از رهبری نبود. 🔸 نویسندگان این نامه نوشتند که 🔻 ما شیعه تو و پدرت هستیم! من شيعته وشيعة أبيه أمير المؤمنين  🔸مردم منتظر شما هستند و فقط تو را می خواهند. أما بعد ، فان الناس ينتظرونك ، لا رأي لهم غيرك ، 🔻"فالعجل العجل يابن رسول الله" با گفتن این جمله امام را ترغیب کردند که به کوفه بیاید. 🔸فکر می کنید برای چه امری؟ 🔻گفتند درختانمان سبز شده فقد أخضر الجناب  🔸 میوه داده وأينعت الثمار ، 🔻وأعشبت الأرض ، وأورقت الأشجار ، 🔸گفتند لشکر تو آماده است، بیا! فاقدم علينا إذا شئت ، فإنما تقدم على جندٍ مجندة لك ، 🔻در آخر هم به امام و پدرش سلام دادند. والسلام عليك ورحمة الله وبركاته وعلى أبيك من قبلك. 📎 لهوف ص ۱۰۶ 🔸 می بینیم که در این نامه گویا بیشتر امام را به تفریح و خوشگذرانی دعوت کرده اند تا قیام علیه حکومت یزید. 🔻 در اولین نامه صحبت از معاویه و کارهایش بود و با تعابیر چون دشمن تو و پدرت، یا جبار عنید از او یاد شده بود. 🔸 در نامه اول می گفتند ما‌ امام نداریم، ثم أنه ليس علينا إمامٌ غيرك بیا تا کوفه را یکدست کنیم. فأقبل لعل الله يجمعنا بك على الحق 📎 لهوف، ص۱۰۴ 🔸 تفاوت متن این دو نامه پربوط به تفاوت نگاه نویسندگان آنهاست. 🔻 نامه اول را سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد و حبیب بن مظاهر امضا کردند. 🔸 نامه آخر را شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عزره بن قیس عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر بن عطارد امضا زدند. 📍 شاید بپرسید چه اهمیتی دارد چه کسی امضا زده؟ 🔻 وقتی به روز عاشورا و بعدش نگاه می کنیم می‌بینیم امضا کنندگان نامه اول یا در عاشورا شهید شدند و یا در قیام توابین. 🔸اما امضا کنندگان آخرین نامه اتفاقا در کربلا بودند اما نه در سمت امام 🔺عمرو بن حجاج فرمانده ۴۰۰۰ نفر تیراندازی بود که بر شریعه فرات ایستاده بودند تا کسی به آب نرسد. 🔸شبث بن ربعی فرمانده پیاده نظام سپاه عمر بن سعد بود و این روزها با ۱۰۰۰ نفر برای جنگ به کربلا آمد. 🔻حجار بن ابجر جزو قاتلین امام بود. 🔸عزره بن قیس فرمانده سوار نظام سپاه عمر بن سعد بود. 🔰 آری وقتی امام را برای بخواهیم معلوم‌ نیست کارمان به کجا بکشد... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 عجله_عجله 🔺 در مقتل مقرم آمده است که امام بعد از شهادت حضرت ابالفضل علیه‌السلام وقتی امام به خیمه بر می گشت پیاده نظام دشمن نیز به خیمه هایش نزدیک می شدند. وقد تدافعت الرجال على مخيّمه 🔸با دیدن این صحنه حضرت فریاد برآوردند که: «أما من مغيث يغيثنا؟ أما من مجير يجيرنا؟ أما من طالب حقّ ينصرنا؟ أما من خائف من النّار فيذبّ عنّا؟» 🔻 لحظاتی بعد حضرت برای وداع با شیرخواره اش به کنار خیمه ها آمد. 🔸 فرزند را به روی دست گرفت و به نزدیک دشمن برد و طلب آب کرد. (دشمنی که حالا نزدیک خیمه های حسین شده است...) ثمّ أتى به نحو القوم يطلب له الماء 🔻حرمله تیری پرتاب کرد و کودک را در آغوش پدر کرد. 🔸 امام خون گلوی فرزندش را به اسمان پاشید و آنگاه به پشت خیمه رفت. 🔻امام بدن علی اصغر را دفن کرد. چگونه؟ 🔸مرمّلاً بدمه یعنی خون و رمل بیابان با هم مخلوط شده بودند. به زبان خودمان بدن خونی و خاکی علی را دفن کرد. به نظر می رسد با توجه به نزدیک شدن دشمنان به خیمه ها و تعجیل آنها در تمام کردن کار امام، امام حسین این کار را خیلی سریع انجام داده باشد. به زبان عامیانه گویا حضرت علی را پشت خیمه برد. با شمشیرش قبر کند. دفنش کرد. تا مبادا دشمن از این فرصت استفاده کند و به خیمه ها حمله کند. 📎 مقتل الحسین مقرم ص 270-272 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 ترجمه یک سلام 🔻 در زیارت ناحیه مقدس امام زمان به نوزاد شیرخواره اینگونه سلام می دهد: 🔸السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ بنِ الحُسَينِ عليه السلام ، الطِّفلِ الرَّضيعِ، وَالمَرمِيِّ الصَّريعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ في حِجرِ أبيهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيِّ وذَويهِ 📎 المزار الكبير نویسنده : المشهدي، الشيخ أبو عبد الله صفحه : 488 🔻سلام بر عبد اللّه بن حسين، كودك شيرخوار و هدفِ تيرْ قرار گرفته، و به خون تپيده، و خونش به آسمانْ پرتاب شده، و سرِ بريده شده با تير در دامن پدرش ! خدا لعنت كند تيرانداز به او، حرملة بن كاهل اسدى و همراهانش را! 🔸 در این سلامت عبارت این است المرمی الصریع مرمی یعنی هدف قرار گرفته در معنای صریع آورده شده است یعنی به مرد بخاك انداخته شده 📎قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 4 صفحه : 123 🔻 حالا ترکیب این دو چه معنایی می دهد تیرخورده به خاک افتاده؟ 🔸 آیا تیر باعث شد که علی به خاک بیافتد؟؟؟ 🔻 ذبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. 🔸 امام می فرماید مذبوح بالسهم. 🔻یعنی با یک تیر رگهای چهارگانه را... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اصغر علیه السلام 🔻 عجله عجله 📚 مطالعه 🔸ترجمه یک سلام 📚 مطالعه و 🔸 حضرت رباب 📚 مطالعه 🔻 دستان خونی 📚 مطالعه 🔸 مثل زهرا سلام الله علیها 📚 مطالعه 🔻 زینب محیی امامت 📚 مطالعه 🔸 حروف مقطعه! 📚 مطالعه 🔻 نزدیک خیام بودند 📚 مطالعه 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه #بخش_دوم 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد.
📚 این روزهای کوفه 📌 همه آمدند. 🔻عبیدالله برای آنکه بهانه را از عمر بن سعد گرفته باشد هر روز برای او نیرو می فرستاد. 🔸از طرفی کوفیانی که خود نامه برای امام نوشته بودند خوش نداشتند که به کربلا و جنگ با امام بروند. 🔻لذا ابن زیاد با استفاده از سیاست ارعاب اقدام به اعزام نیرو کرد. 🔸او افرادی را به شهر فرستاد تا مردم را ترغیب به رفتن کنند. 🔻از طرفی مردی شامی که برای گرفتن ارث خود به کوفه آمده بود را کشت. 📎الأخبار الطوال : ص 254 🔸این کار او باعث شد تا هیچ فرد بالغی دیگر در کوفه نمانده باشد مگر اینکه به سمت نخیله که محل اعزام نیرو بود روانه نشده باشد. 🔻آن گاه ابن زياد ، بيست نفر و سى نفر و چهل نفر و گاه تا صد نفر را صبح زود و صبح و نيم روز و عصر ، از لشكرگاه نُخَيله به كمك عمر بن سعد ، روانه مى كرد 🔸و [ عمر ] ناخوش مى داشت كه كشته شدن حسين عليه السلام به دست او صورت گيرد و هيچ چيز را بيش از صلح با او ، دوست نداشت . 🔺ابن زياد ، پايگاه هايى را در كوفه قرار داده و نيروهايى را هم سامان داده بود ، از بيم آن كه كسى از لشكر براى يارى حسين عليه السلام به او نپيوندد 🔸ميان خود و لشكر عمر بن سعد، اسب هايى ورزيده و تندرو گذاشته بود و دائما اخبار او را دريافت مى كرد . 🔻سردارى با هزار نفر روانه مى شد، امّا سيصد يا چهار صد تن و گاه كمتر از اين ، به كربلا مى رسيد ؛ زيرا اين رويارويى را ناخوش مى داشتند. 📎انساب الأشراف : ج 3 ص 179 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 زیارتی با طعم مصیبت 🔻در کامل الزیارات در بخش زیارت امام حسین علیه‌السلام اینگونه آورده است که: 🔸ثمَّ صِرْ إِلَى قَبْرِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فَهُوَ عِنْدَ رِجْلِ الْحُسَيْنِ، فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَيْهِ فَقُلِ : ➖سپس به طرف قبر على بن الحسين بگرد، آن جناب پائين امام حسين عليه السّلام مى باشد پس وقتى مقابل قبرش ايستادى بگو: 🔺 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ ابْنَ خَلِيفَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ مُضَاعَفَةً كُلَّمَا طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرَبَتْ، السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ، ▪️درود بر تو اى فرزند رسول خدا و رحمت و بركات خدا بر تو باد، درود بر تو اى جانشين رسول خدا و پسر دختر رسول خدا، و رحمت و بركات خدا چند برابر بر تو باد، مادامى كه خورشيد طلوع كرده يا غروب مى نمايد درود بر تو و بر روان و بدن تو باد 🔸بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مِنْ وَ مَقْتُولٍ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ، ▪️پدر و مادرم فداى بريده و كشته اى باد كه بدون گناهى او را كشتند، 🔺بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي دَمَكَ الْمُرْتَقَى بِهِ إِلَى حَبِيبِ اللَّهِ، ▪️پدر و مادرم فدايت، خون تو بالا رفت و به نظر حبيب خدا رسيد، 🔸بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مِنْ مُقَدَّمٍ بَيْنَ يَدِي أَبِيكَ يَحْتَسِبُكَ وَ يَبْكِي عَلَيْكَ مُحْتَرِقاً عَلَيْكَ قَلْبُهُ ▪️پدر و مادرم فداى تو كه در مقابل پدر شهيد شده و پدرت تسليم رضاى خدا گشت و بر تو گريست، در حالى كه قلب او بر تو آتش گرفت، 🔺يرْفَعُ دَمَكَ بِكَفِّهِ إِلَى أَعْنَانِ السَّمَاءِ- لَا يَرْجِعُ مِنْهُ قَطْرَةٌ وَ لَا تَسْكُنُ عَلَيْكَ مِنْ أَبِيكَ زَفْرَةٌ وَدَّعَكَ لِلْفِرَاقِ- ▪️خونت را به كف گرفت و به آسمان پاشيد و قطره اى از آن به زمين بر نگشت، و ناله و افغان در سوك تو از پدرت قطع نشد و آن حضرت آنى آرام نگشت، به منظور جدائى با تو وداع نمود 🔸فمَكَانُكُمَا عِنْدَ اللَّهِ مَعَ آبَائِكَ الْمَاضِينَ وَ مَعَ أُمَّهَاتِكَ فِي الْجِنَانِ مُنَّعَمِينَ- ▪️پس جايگاه شما دو نفر نزد خدا با پدران و گذشتگانتان مى باشد، و نيز همراه مادرانتان در بهشت در نعمت خدا هستید 🔻أبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِمَّنْ قَتَلَكَ وَ کربلا ▪️به سوى خدا بى زارى مى جويم از كسى كه تو را كشت و سر بريد. 📎 كامل الزيارات - ط مكتبة الصدوق نویسنده : ابن قولويه القمي ص 253 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
: بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اکبر علیه السلام 🔺 زیارتی با طعم مصیبت 📚 مطالعه 🔸رد امان نامه 📚 مطالعه 🔻اربا اربا(1402) 📚 مطالعه 🔸خورشید تابان 📚 مطالعه 🔻نجات جان امام 📚 مطالعه 🔸داغ علی اکبر 📚 مطالعه 🔻تشییع پیکر 📚 مطالعه 🔸مقام حضرت علی اکبر علیه السلام 📚 مطالعه 🔻اذن شهادت 📚 مطالعه 🔸اربااربا(1401) 📚 مطالعه 🔻 وداع 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 بی خداحافظی 🔻 در مقاتل آمده است که حضرت عباس علیه السلام برای آوردن آب به سمت شریعه فرات رفت. 🔸 جایی نیامده است که حضرت برای جنگ به میدان رفته باشد. 🔺 فرقش چیست؟ 🔸 فرقش این است که کسی که برای جنگ می رود قبلش وداع می کند. 🔺 حالا آنچه در مقاتل آمده است این است که حضرت برای اوردن آب رفته است. 🔸 حسرت وداع با عمو بر دل کودکان امام ماند. 🔺 حسرت وداع با برادر بر دل خواهران حضرت ماند. 🔸 امام حسین با اکثر شهدا وداع کرد، اما با حضرت عباس نه... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 حافظ خیام 🔻حضرت ابالفضل علیه السلام هم داغ برادر دید و هم داغ برادر زاده و هم تنهایی اباعبدالله را می دید. 🔸حضرت ابالفضل علیه السلام حافظ خیام است. 🔻 تا او بود خیمه ها امنیت داشتند. 🔸شاهد این ادعا زمانی است که اباعبدالله از کنار بدن بی جان برادر با چشمانی اشکبار برگشته و دشمن خیمه هایش را دوره کرده بودند و حضرت ندای هل من مغیث و هل من معین سر داده بودند. 🔺وقد تدافعت الرجال على مخيّمه فنادى: «أما من مغيث يغيثنا؟ أما من مجير يجيرنا؟ أما من طالب حقّ ينصرنا؟ أما من خائف من النّار فيذبّ عنّا؟» 📎مقتل مقرم/270 🔸 ابالفضل حافظ خیام حضرت بود، 🔻اگر امام توانست به بالین علی اکبر برود علتش حضور ابالفضل بود که از خیام حفاظت می کرد 🔸بعد از ابالفضل دشمن چنان جرات پیدا کرد که در زمانی که اباعبدالله زنده بود به خیمه هایش حمله کرد. و حضرت فرمود اگر دین ندارید لااقل در دنیاتان ازاده باشید. تا من زنده هستم به خیمه هایم هجوم نبرید. 🔺فَجاءَ إلى فُسطاطِهِ لِيَنهَبَهُ ، فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : وَيلَكُم ! إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ فَكونوا أحرارا فِي الدُّنيا ، فَرَحلي لَكُم عَن ساعَةٍ مُباحٌ ! قالَ : فَاستَحيا ورَجَعَ . 📎 مقاتل الطالبيين (ابو الفرج الإصفهاني) ، ج 1 ، ص 79 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل حضرت ابالفضل علیه السلام 🔻 بی خداحافظی 📚 مطالعه 🔸حافظ خیام 📚 مطالعه و 🔸چه بر بدن عباس آمد؟ 📚 مطالعه 🔸آرام می رفت. 📚 مطالعه 🔻 ارکب بنفسی انت 📚 مطالعه 🔸 دیر رسیدم من 📚 مطالعه 🔻 نکاتی از مقتل📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 عمر بن سعد کور شده بود. 🔸 وقتی عبیدالله به ابن سعد گفت که باید به جنگ امام برود او این کار را خوش نداشت. 🔻 با افرادی مشورت کرد و همه او را از این کار نهی کردند اما او برای رفتن به جنگ امام یک دلیل داشت: ! 🔸 او علنا می گفت که می داند که جنگ با امام چه عاقبتی دارد اما از نمی تواند بگذرد. 🔻با این وجود او سعی داشت هم با امام مذاکره کند و هم عبیدالله را راضی نگه دارد. اما این سیاست او جواب نداد و عبیدالله در نامه ای دستور جنگیدن را داد و به او گفت که دارد چگونه با امام رفتار شود حتی بعد از کشته شدن امام! 🔸 عبيد اللّه بن زياد، شمر بن ذى الجوشن را فرا خواند و به او گفت: اين نامه را براى عمر بن سعد ببر و بايد گردن نهادن به حكم مرا به حسين و يارانش ، عرضه بدارد . 🔻اگر پذيرفتند، بايد آنان را ، به سوى من بفرستد ، و اگر نپذيرفتند، بايد با آنان . 🔸اگر عمر چنين كرد ، گوش به فرمان و مطيعِ او باش ، و اگر خوددارى كرد، تو با آنان بجنگ و تو ، فرمانده مردمى (لشكرى) 🔻و بر او (حسين عليه السلام ) بپَر و را بزن و را به سوى من بفرست . ▪️ابو جَناب كَلْبى نيز برايم گفت: سپس عبيد اللّه بن زياد ، به عمر بن سعد نوشت : 🔸«امّا بعد، من ، تو را به سوى حسينْ نفرستادم كه كارى به او نداشته باشى و يا به او مهلت دهى و برايش سلامت و ماندگارى را آرزو كنى و يا برايش نزد من به شفاعت بنشينى... . ▪️دقّت كن ! 🔻اگر حسين و يارانش ، به حكم [ من ] گردن نهادند و تسليم شدند، آنها را ، نزد من بفرست ، و اگر خوددارى كردند : 🔸 لشكر را به سويشان حركت ده 🔻 و آنها را بكُش 🔸و مُثْله كن كه سزامندِ اين هستند ؛ ▪️و اگر حسين ، كشته شد ، 🔻 بر سينه و پشتش اسب بتازان كه او نافرمان و بُريده [ از امّت ] و بُرَنده[ ى رَحِم ] و ستمكار است . ▪️قصدم از اين كار ، زيان رساندن به او پس از مرگ نيست ـ كه امكان ندارد ـ ؛ 🔻بلكه كرده بودم كه اگر او را بكُشم ، اين كار را با او بكنم . 🔸اگر تو ، كار ما را اجرا كنى، پاداش گوش به فرمان را به تو مى دهيم ، 🔻و اگر خوددارى كردى، از كار و سپاه ما ، كناره بگير و لشكر را به شمر بن ذى الجوشن ، وا بگذار كه ما ، فرمانمان را به او داده ايم . والسّلام !» . 📎 تاريخ الطبري : ج 4 ص 314 ➖آنچه با امام انجام شد مطابق عبیدالله بود. 🔻 عمر بن سعد برای حکومت و ریاست حاضر شد این کار را بکند. 🔸او حاضر شد بخاطر رضایت رئیس بالادستی اش (ابن مرجانه) حق را زیر پا بگذارد و امام را به ان وضع بد بکشد. ▪️ اگر هر کسی در زندگی اش کربلا و عاشورایی دارد. پس ممکن است در خودش ابن زیاد هم داشته باشد. پس ممکن است در خودش عمر بن سعدهم داشته باشد. پس ممکن است در دلش چشمی به حکومت ری هم داشته باشد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : 🔸نکاتی از مقتل سیدالشهدا علیه السلام 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 دلم را آتش مزن امام برای وداع آمد. سكينه ، شيون مى كرد . امام عليه السلام ، او را به سينه اش چسباند و فرمود : { اى سَكينه ! بدان كه پس از من ، گريه ات طولانى خواهد بود ، هنگامى كه مرگ ، مرا در يابد .} { با اشك حسرتت ، دلم را آتش مزن تا آن گاه كه روح در بدن دارم } { و چون كشته شدم ، تو سزامند گريستنى اى بهترينِ زنان ! } 📎 المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 109 . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 زخم های کاری بر بدن امام پیشاپیش از امام زمان معذرت می خواهم 1- فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ ، أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها ، ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ ، فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ . فَقالَ : بِسمِ اللّه ِ ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله . ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ وقالَ : إلهي ، تَعلَمُ أنَّهُم يَقتُلونَ ابنَ بِنتِ نَبِيِّهِم . ثُمَّ ضَعُفَ مِن كَثرَةِ انبِعاثِ الدَّمِ بَعدَ إخراجِ السَّهمِ مِن وَراءِ ظَهرِهِ ، وهُوَ مُلقىً فِي الأَرضِ . حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد ، كم توان شده بود ، ايستاد . سنگى به پيشانى اش خورد و آن را شكست . سپس ، تير سه شاخه مسمومى آمد و بر قلبش نشست . امام عليه السلام گفت : «به نام خدا و بر دين پيامبر خدا !» . سپس ، سرش را به سوى آسمان گرفت و گفت : «خداى من ! مى دانى كه آنان ، فرزند دختر پيامبرشان را مى كُشند» . آن گاه ، پس از بيرون كشيدن تير از پشت خود ، بر اثر خونريزى فراوان ، ناتوان شد و بر زمين افتاد . مثير الأحزان : ص 73 . 2- لَمّا اُثخِنَ الحُسَينُ عليه السلام بِالجِراحِ وبَقِيَ كَالقُنفُذِ ، طَعَنَهُ صالِحُ بنُ وَهبٍ المُزَنِيُّ لَعَنَهُ اللّه ُ عَلى خاصِرَتِهِ طَعنَةً ، فَسَقَطَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرَسِهِ إلَى الأَرضِ عَلى خَدِّهِ الأَيمَنِ هنگامى كه حسين عليه السلام از [شدّت] زخم ها ، سنگين و [ از بسيارىِ اصابت تيرها ]مانند خارپشت شد ، صالح بن وَهْب مُزَنى ـ كه خدا ، لعنتش كند ـ ، نيزه اى به پهلوى امام عليه السلام زد . حسين عليه السلام ، با گونه راست ، از اسب بر زمين افتاد الملهوف : ص 174 3 و 4 و 5 و ... 1950 زخم... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
تسلای دل امام زمان امشب اگر تونستید صدقه کنار بذارید مرهمی به قلب نازنینش باشیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد احسن الله لک العزا یا صاحب الزمان
🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ سلام بر كسى كه با خون جراحاتش شستشو داده شد ♦️قرائت زیارت ناحیه مقدسه اشکواره حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف 🔷با نوای: کربلایی سید احمد ابوترابی 🕠عصر عاشورا_ساعت۱۷:۳۰ 🚩 بابل- چهارراه شهدا- مسجد شهدا https://eitaa.com/hakakiashk
آنچه از امام حسین علیه‌السلام به تاراج رفت. پیشاپیش از محضر امام زمان عذر می‌خواهم. بعد از شهادت آقا، آن قوم لعین و پست به سمت بدن بی‌جان امام حمله کردند تا او را غارت کنند. عمامه را ملعونی برد. جابر بن يزيد الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479 کلاه خز را ملعونی برد. مالک بن بشیر کندی الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479 پیراهن زیرین امام را یکی برد. جَعوَنة بن حَويّه حضرمى المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 111 جامه اش را دیگری برد. اسحاق بن حَيوه حَضْرَمى الإرشاد : ج 2 ص 112 ملعونی شلوار حضرت را برد. بحر بن كعب تاریخ طبری ج۴، ص ۳۴۶ ملعون دیگری کلاه خزدار یا قطیفه حضرت را برد. قيس بن اشعث تاریخ طبری ج۴، ص۳۴۶ آن دیگری شمشیرش را برد. قلانس نهشلی الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479 ملعونی کفش‌هایش را برد. اَسوَد بن خالد اَوْدى الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479 ملعونی قصد انگشترش را داشت که انگشت حضرت را هم... بَجدَلُ بنُ سُلَيمٍ الكَلبِيُّ مثير الأحزان : ص 76 زره اش را عمر بن سعد ملعون گرفت. الملهوف : ص 177 الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّه‏ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ؛
کوفه قرار بود پایگاه اهل بیت شود. قرار بود امام به کوفه برود و حکومت اهل بیت تشکیل شود. نشد. کوفه بر سر قرارش نماند. ۱۸ هزار نفر با امام بیعت کردند. ۳۰ هزار نفر در جلوی امام صف کشیدند. امام را کشتند. سرش را هدیه برای عبیدالله و یزید بردند. حالا نوبت خاندانش بود. اهل بیت امام را وارد کوفه کردند. بزرگ این خاندان حالا زینب کبری دختر امیرالمومنین است. امیرالمومنین حاکم کل جهان اسلام بود. +کی؟ - ۲۰ سال قبل +پایتخت حکومتش کجا بود؟ -کوفه حالا فرزندانش را به شهری که پدرشان حاکمش بود مانند اسیران ترک و دیلم (یعنی نامسلمان) آوردند. +مردم کوفه چه کردند؟ -جمع شدند تا اسیر ببینند! خدا می‌داند آنها که جمعدمی‌شدند اسیر ببینند چه نیتی داشتند. بگذریم. خوب نیست آدم به خیلی چیزها فکر کند. حال و روز بهم ریخته اسرا مردم کوفه را به ضجه و گریه انداخت. اما دیگر چه فایده.... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚ورود اهل بیت به کوفه 🔻دوازدهم محرم اهل بیت امام حسین علیه‌السلام را وارد کوفه کردند. 🔻اتفاقاتی در زمان ورود اهل بیت رخ داده که ضمن ترسیم فضا شرایط سخت اهل بیت را بیان می‌کند. 🔻این نکته هم قابل توجه هست که کوفه شهر محبین امام حسین علیه السلام بود . وقتی در کوفه اینگونه شد در شام بر اهل بیت چه گذشت؟ 🔸 اول یزیدیان ناموس پیغمبر را همانند اسیران وارد کوفه کردند. ساقَ القَومُ حَرَمَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن كَربَلاءَ كَما تُساقُ الاُسارى الفتوح : ج 5 ص 120 🔸دوم سربازان این اسیران را دوره کرده بودند. مَعَهُمُ الأَجنادُ مُحيطونَ بِهِم الأمالي للمفيد : ص 321 ح 8 🔸سوم اهل بیت را بر شتران بی جهاز و پوشش وارد کوفه کردند. اُقبِلَ بِهِم عَلَى الجِمالِ بِغَيرِ وِطاءٍ الأمالي للمفيد : ص 321 ح 8 🔸چهارم هنگام ورود اهل بیت مردم جمع شدند تا اسیران جدید را ببینند. وَاجتَمَعَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلى سَبيِ آلِ الرَّسولِ مثير الأحزان : ص 85 🔸پنجم حالت این اسیران گویا طوری بود که با اسرای دیگر تفاوت داشت. این اسیران شبیه اسیران ترک و دیلم نبودند. به زبان عربی صحبت می‌کردند. لذا برای برخی از اهل کوفه جای تعجب داشت که این ها کیستند؟ پس پرسیدند شما کیستید؟ گفتند ما از خاندان رسالتیم! فَأَشرَفَتِ امرَأَةٌ مِنَ الكوفِيّاتِ ، فَقالَت : مِن أيِّ الاُسارى أنتُنَّ ؟ فَقُلنَ : نَحنُ اُسارى آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله . الملهوف : ص 190 🔸ششم نوع پوشش این اسیران طوری بود که شایسته خاندان نبوت نبود. لذا تا فهمیدند که این اسیران از خاندان پیغمبر هستند برایشان البسه و چادرهایی آوردند تا خود را بپوشانند. فَجَمَعَت مُلاءً واُزُرا ومَقانِعَ فَأَعطَتهُنَّ فَتَغَطَّينَ چادر و پيراهن و مقنعه جمع كرد و به آنان داد تا خود را بپوشانند . الملهوف : ص 190 🔸هفتم با دیدن این صحنه و حالت اسیران زن‌های کوفی به گریه افتادند. انقدر گریه کردند که صدای گریه‌شان بلند شد. مردها هم همراه زن‌ها گریه می‌کردند. تا جایی که صدای ضجه‌شان بلند شد. مردها موی صورت می‌کندند. زن ها لطمه به صورت می زدند. امام زین‌العابدین با دیدن این صحنه فرمود اگر شما اینگونه گریه می‌کنید پس عزیزان ما را چه کسی کشت؟ ألا إنَّ هؤُلاءِ يَبكونَ ويَنوحونَ مِن أجلِنا ، فَمَن قَتَلَنا ؟! الفتوح : ج 5 ص 120 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد. کوفیان جمع شدند تا ببینند این اسیرانی که مردانشان بر حاکم وقت خروج کرده‌اند کیستند؟ مردان ابن‌زیاد دور اسرا را گرفته‌ بودند و مست از این پیروزی ظاهری بودند. ابن‌زیاد می‌خواست همه ببینند عاقبت خروج بر یزید چیست! تا به حالا اسیرانی که به این شهر وارد می‌شدند دو ویژگی داشتند ۱- نامسلمان بودند ۲-غیرعرب بودند. حالا این اسیران هم شبیه همان‌ها وارد شهر شدند اما هم به زبان عربی فصیح صحبت می‌کردند و هم آیات قرآن را می‌خواندند. ماجرا جالب شده بود که ناگهان با پرسش زنی، شالوده فکر و خیالات کوفیان فروریخت. زنی پرسید شما اسیران کدام قومید؟ گفتند ما اسیران از خاندان پیغمبریم. مردم تازه فهمیده بودند چه شده است. و حالا شروع به سرزنش خود می‌کردند. اما چه فایده؟ بعد از حسین سرزنش چه سودی دارد؟ بعد از حسین هزار هزار هم که کشته شوی و بکشی حسین که زنده نمی‌شود! ننگ کشتن حجت خدا که پاک نمی‌شود. زینب کبری که بار حفاظت از جان امام سجاد را به دوش می‌کشید و علمدار کاروان اسرا بود آغاز به سخن کرد. یک اسکتوا گفت و همه ساکت شدند. حتی باد هم نوزید. حتی زنگ شتران به صدا حرکت در نیامد. او آن‌روز علی ترین زن روی زمین بود. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk