🌈#نکته_سیزدهم
❄ بعد از اينکه کتاب درسی را کامل کار کردي👇🏻👇🏻
❄ سعی کن از مجموعه سؤالات امتحانات نهايی برای افزايش تسلط و تمرين بيشتر خودت استفاده کني.📝
❄ تقريباً تيپ سؤالات امتحانات نهايی يکی است و شما با کار کردن اين کتاب با آمادگی ذهنی کامل سر جلسه حاضر می شويد.🤌🏻📚
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨کنکوری جان
اشتباه نکن ‼️
#نکته_امتحانی
🕊|@ham_kalam
باید به این بُلوغ بِرسیم که نباید دیده بشیم !
اون که بایَد بِبینه می بینه !....
حاج قاسم 🥺💔
🕊️|@ham_kalam
🌈#نکته_چهاردهم
نکات سؤالات مهم و سؤالاتی را که اشتباه پاسخ دادهايد برای خود يادداشت کنيد.📝
🔷 روز قبل از امتحان می توانيد از اين يادداشتها برای مرور نکات مهم خود استفاده کنيد.🔖🖍
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
دیگه توی گلزار بوی اسپند
و چای آتیشی و دمنوش نمیاد .
بوی خون میاد....
#شهدای_کرمان
#حاج_قاسم💔
#قسمت_سی__و_ششم
دوست داشتم اولین سالروز تولد حمید، که من کنارش هستم برایش یک جشن تولد خودمانی بگیرم. ۴ اردیبهشت ماه روز تولد حمید ساعت ۵ صبح بود که با هول از خواب پریدم، عرق سردی روی پیشانیام نشسته بود دهانم خشک شده بود. خواب خیلی عجیبی دیده بودم. آقایی با یک نورانیت خاص که مشخص بود شهید شده میخواست یک چیزی به من بگوید. در تلاش بود منظورش را برساند ولی تا خواست حرف بزند من بیدار شدم. چهره شهید را کامل به یاد داشتم خیلی ذهنم درگیر این بود که حرف این شهید چه بود که نشد من بشنوم. با حمید قرار داشتم که به مناسبت تولدش به مزار شهدا برویم مراسم تولدش را کنار مزار شهدا برده بودیم. خودش بود و خودم و شهدا.برایش کیک خریده بودم وقتی رسیدیم حمید طبق معمول رفت سر مزار شهید حسین پور. میدانستم میخواهد با رفیقش خلوت کند. همان ردیف را آهسته جلو آمدم کیک به دست به قاب عکس بالای سر مزارها نگاه میکردم. هر کدامشان یک سن و سال یک تیپ و یک قیافه، ولی همگی یک آرامش خاصی داشتند. چشمهایشان پر از امید بود. همگی یک آرامش خاصی داشتند. چشمهایشان پر از امید بود. در عالم خودم بودم که یکهو خشکم زد چشمهایم ۴ تا شد. یکی از عکسها همان شهیدی بود که من داخل خواب دیده بودم دقیقاً همان بود. در سرم میچرخید که این شهید میخواهد یک چیزی به من بگوید نگاهش پر از حرف بود...
بااینکه متوجه نشدم حرف شهید چه بود ولی همیشه سر مزارش آرامش خاصی داشتم
#داستان_دنباله_دار
#رمان_عاشقانه
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و این چنین سیب زمینی هم با آرایش زیبا میشود 🤦🏻♀️❗
🕊|@ham_kalam