✨منتظر لحظه مناسب نباش
همین لحظه رو بگیر و مناسبش کن...
#صبح_به_خیر_جانا🍃
🕊|@ham_kalam
هدایت شده از سِدگراف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران تسلیت 🖤
طریق سلیمانی
برشی از نامه ایشان به دخترش
صوت این ویدیو توسط هوش مصنوعی تولید شده همچنین دستخط نیز شبیهسازی شده است.
@sedgraph✨
.
🌈#نکته_پانزدهم
سر امتحان سعی کن سؤالا رو با دقت بخونی و زير قسمتهای مهم سؤال خط بکشي .📝
مثلاً اينکه سرعت را بر اساس کيلومتر بر ساعت يا متر بر ثانيه می خواهند.📊
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
.
⁉️ سوال شما
سلام. من هر چی سعی میکنم پاشم درس بخونم حسش نیس. چی کار کنم
👇🏻👇🏻👇🏻
#سوال_شما
.
رفیق چند تا نکته عاولی بگم برات برای مقابله با تنبلی🙆🏻♀️👌🏻
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
.
.
⛈️۱)هر روز روی پیشرفت های کوچک
تمرکز کن، سعی کن هر روز ۱٪ فقط بهتر
بشی، همین کافیه🚶♂️
یعنی ایده آل گرا نباش رفیق
از پنج دقیقه شروع کن! 💪🏻⏳
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
.
.
⛈️۲)ذهنت رو متمرکز و خالی نگهدار،
هرچیزی رو نخون، هرآهنگی رو گوش
نده، هر فیلمی رو نبین، روی ورودی های
ذهنت حساس باش⛔🔇
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
.
.
⛈️۳)وقتی ۸۰ درصد احساس سیری
کردی دست از غذا بکش🤷🏻♀️🍮
همونطور که روی ورودی های ذهن
حساسی رو جسمت هم حساس باش،
بدنی که هرچیزی بخوره خواه نا خواه
تنبل میشه🤸♂️😴
#نکته_امتحانی
#دکتر_مرضیه_شرکت
🕊|@ham_kalam
.
#با_تو_حالم_خوبه🍃
فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۖ
بریم تو بغل خدا
رمز آرامش همینه... 🤍
بریم نماز🙏🏻
🕊|@ham_kalam
#قسمت_سی_و_هشتم
خیلی خوب بلد بود چطور دلم را ببرد. روز به روز بیشتر وابسته میشدم.نبودنش اذیتم میکرد. فردای روزی که حرکت کرده بود، هنوز از روی سجاده نمازم بلند نشده بودم که تماس گرفت«گفت اینجای بوته گل یاس تو محوطه اردوگاه آموزشی هست اومدم کنار اون زنگ زدم این گل بوی سجاده تو رو میده»تقریباً هر شب با هم صحبت میکردیم از کفش پوشیدن صبح و به دانشگاه رفتنم برایش تعریف میکردم تا لحظهای که به خانه برمیگشتم.یک ماه و نیم در نهایت سختی گذشت.برای چند روزی استراحت میان دوره داده بودند دوست داشتم زودتر حمید را ببینم صبر هر دوی ما تمام شده بود از مشهد که سوار اتوبوس شد لحظه به لحظه زنگ میزدم و گزارش میگرفتم که کجاست و چیکار میکند و کی میرسد؟ احساس میکردم این اتوبوس راه نمیرود. زمان خیلی دیر میگذشت و من صبر از کف داده بودم. اینطور جاها دوست داشتم به آدمهای عاشقانه سلیمان میدادند تا این همه انتظار نکشیم. باید تا قبل از آمدن حمید به کارهای عقب افتادن میرسیدم ۸ صبح با عجله از خانه بیرون زدم انقدر عجله کردم که حلقه ازدواج فراموشم شد. وقتی همدیگرو دیدیم فقط توانستیم دست هم را بگیریم و روی صندلی بنشینیم دوست داشتم یک دل سیر حمید را ببینم تا دست من را گرفت متوجه نبودن حلقه شد پرسید یعنی مدت که من نبودم حلقه نمیانداختی؟ حساب کتاب همه چیز را داشت میخواست من را همه جور برای خودش بداند. حتی به اندازه مالکیتی که بودنِ این حلقه در انگشت من برای حمید میساخت. با هزار ترفند متوجهش کردم که به خاطر ذوق و شوقِ دیدنش عجله کردم و عمدی نبوده است.
#داستان_دنباله_دار
#رمان_عاشقانه
🕊|@ham_kalam
عشق است این کهـ یک
نفر آغاز می کند هر روز
صبح را بهِ هوایِ سلامِ تو🍃✨
#اللّٰهُمَ_عجِّل_لِوَلیّکَ_الفَرَج
#سلام_یا_مهدی
🕊|@ham_kalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🤍☆🕊 」
خودت، خودت را در آغوش بگیر
کسی برای تو نخواهد جنگید!
صبح جمعه ات بخیر قشنگ جااان 🤗
🕊|@ham_kalam
•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این انرژی مثبتی که برام میفرستید، کلی حالم رو خوب میکنه 🤩
سپااااااس🙏🏻😂
هَم کَلام🕊
http://eitaa.com/joinchat/3940876704Cbb4dd1abe1