💠 آیا برخورد انتظامی و اعمال قانون در تقویت حجاب در جامعه موثر است؟
✍🏻 حامد محمدجانی
عضو گروه فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد «ع» مشهد مقدس
📝 بخش اول
مفروضات:
مفروضات نگارنده در این نوشتار به اجمال عبارت اند از:
۱- فقه و شریعت با یکدیگر تفاوت دارند. شریعت فعل الهی و مقدس است. فقه در هر شرایط و مرتبه ای که باشد باز هم تفاوت و فاصله معنا داری با شریعت دارد.
۲- علم فقه و خروجی آن به حکم اینکه یک محصول بشری است، همواره تکامل و تغییر پذیر است.
۳- قانون محترم است اما به هیچ وجه مقدس نیست. حتی اگر قانون یک حکومت اسلامی و بر گرفته از فقه و شریعت باشد. چنان که علم فقه و خروجی آن نیز مقدس و غیرقابل تغییر نیست.
🔰 مقدمه
مسئله حجاب نیز به مانند دیگر موضوعات اجتماعی چند ساحتی و دارای وجوه مختلفی است. ابعادی همچون حیثیت های مختلف معنوی، شرعی و تکلیفی، اجتماعی ، اقتصادی، هنری رسانه ای، اقتصادی، امنیتی و حیث حقوقی و قانون گذاری، لذا لازم است در تمام مراحل تحلیل و تدوین راهبرد و ارائه راهکار و نظارت همواره با رویکردی کُل نگر و همه جانبه، مقوله حجاب به مثابه یک منطومه و سیستم مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
عدم توجه به ابعاد مختلف مسئله و غفلت از حیثیت های گوناگون مقوله حجاب، موجب فروکاست و ارائه تحلیل، راهبرد و راهکارهایی تقلیل گرایانه در ارتباط موضوع خواهد شد که چه بسا در دراز مدت منجر به تضعیف مقوله حجاب در نهاد جامعه و دین خواهد شد.
🔰 برخورد انتظامی و اعمال قانون به مثابه پشتیبان
از آن جایی که حجاب در جوامع مسلمان، در اکثر تعیناتاش، مسئلهای ذاتا اجتماعی است، و جامعه نیز بستر تنوع سلایق، باورها و گرایشهاست، به ویژه امروزه که پیشرفت چشمگیر رسانههای ارتباطات جمعی زمینه تاثیر پذیری گستردهی فرهنگی - تمدنی مخصوصا تأثّر از دنیای مدرن را با کمترین هزینه فراهم آورده است؛ بروز اختلافات و ناهمگونی در حدود و کیفیت پوشش افراد در جامعه امری اجتنابناپذیر است. فارغ از وظیفه حکومت دینی در اجرای حداکثری حدود و قوانین اسلامی و صحت استناد جواز #الزام مردم به حجاب اسلامی در فضای اجتماعی توسط حکومت به عنوا یک حکم شرعی، حکومت؛چه دینی باشد چه غیر دینی؛ میتواند با تکیه به #بُعد_تقنینی مسئله، به حقوقی سازی مقوله حجاب اقدام کند سپس دستگاهی همچون قوه انتظامی یا هر نهاد نظارتی دیگری را به نظارت بر اجرای حداکثری قانون پوشش و حجاب در جامعه بگمارد.
تبدیل کردن حجاب شرعی به قانون سپس نظارت بر اجرای آن بیشک در تقویت و تحقق عینی آموزه حجاب سودمند و چه بسا ضروری است. با این همه حضور نهاد نظارتی و اعمال قانون در ترویج فرهنگ حجاب اسلامی، تنها داری شأن #پشتیبانی و سلبی است و بُعد ایجابی و زیر ساختی را در جای دیگری باید جست. آموزش و اقناع، ترویج و فرهنگ سازی به عنوان لایه های زیرین، سنگ بنای اصلی رفتارسازی در جامعه اند که برای رسیدن به بازدهی حداکثری باید با قانون و نظارت نیروی انتظامی پشتیبانی شوند. در صورت فقدان رویکرد #سیستمی و #شبکهای به مقوله حجاب، نگاه های تک بعدی علاوه بر بی بهرگی از بازدهی پایدار، در دراز مدت ممکن است اثر معکوس و نتایج منفی جبران ناپذیری به بار بیاورد.
🔰 مثالی ملموس
مثالی میزنم تا ماجرا ملموس تر شود، تصور کنید سرمربی یک تیم فوتبال هستید و بهترین مهاجم دنیا را در اختیار دارید. در درست ترین حالت ممکن باید او را در نزدیک ترین نقطه به دروازه حریف قرار دهید و چیدمان سایر بازیکنان در عقب زمین را طوری مدیریت کنید که با شروع بازی از امنترین منطقه خودی و رد و بدل کردن پاس های کوتاه و بلند، توپ را در آخرین نقطه و مناسبترین زمان به بهترین مهاجم دنیا برسانند و او فقط ضربه آخر را به توپ بزند و سپس شادی پس از گل ...
حالت دیگری هم متصور است، و آن اینکه به عنوان سرمربی اینطور بیاندیشید چون بهترین مهاجم دنیا در اختیار شماست و توان و کیفیت او از سایر بازیکنانتان بیشتر است، اولین کاری که باید بکنید رساند توپ به اوست. با همین تفکر از آخرین نقطه او را به عقب ترین نقطه و نزدیک دروازه خودی منتقل میکنید. ظرفیت سایر بازیکنان را نادیده میگیرید و مقابله دروازه خودی توپ را به او میسپارید، توقع دارید تمام بار برنده شدن را او یک تنه به دوش بکشد! احتمالا این همان چیزیست که رقبای شما آرزویش را داشتند، استفاده از بهترین مهاجم دنیا در بدترین نقطه ممکن...! با ارتکاب این خطای محاسباتی، مهاجم تان نه تنها گلی به ثمر نمیرساند و به دلیل دور شدن از جایگاه خود کارآیی اش را از دست میدهد، بلکه احتمالا با حذف سایر ظرفیتها موقعیتهای گل زیادی نیز به تیم حریف خواهد داد، و این یعنی تبدیل فرصت به تهدید و قرار گرفتن در آستانه شکست ...
نیروی انتظامی و اعمال قانون نیازمند یک عقبه است، پشت هر برخورد نظامی باید یک تیم کامل با زحمت و تلاش فراوان تمام سعی خود را کرده باشند، با برنامه ریزی دقیق و اقدام به موقع، در آخرین مرحله زمینه را برای اعمال نظارت و برخورد قانونی توسط قوه انتظامی مهیا کرده باشند. والا کج سلیقگی و خطای راهبردی در استفاده نا بهنگام از قوه انتظامی و قهر و غلبه قانونی، به ویژه درباره مقوله حجاب که دارای ابعاد و حیثیت های متعدد بالذات و بالعرض است، ناگزیر به فاجعه و نتیجه معکوس و ضد حجاب خواهد انجامید. چنان که در سه ماه اخیر شاهدش بودیم ...
🔰 حجاب و رویکرد شبکه ای
با این همه و وقوع ماوقع، انکار لزوم برخورد انتظامی و اعمال قانون نسبت به مقوله حجاب نیز فروکاستن مسئله و افتادن در دام تقلیل گرایی ست. نه تنها حیث حقوقی و انتظامی، بلکه چشم پوشی از هرکدام از سایر ابعاد مقوله حجاب همانند حیثیت های معنوی، شریعی و تکلیفی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، هنری، رسانه ای، تربیتی و خانوادگی و ... تمام تلاشها برای طراحی مدلِ اقامه فرهنگ حجاب در جامعه عقیم و ناکام خواهد ماند. مهمترین مسئله در مواجهه با مسئله حجاب و مصونیت از آثار سوء تقلیل گرایی، رویکرد شبکهای و توجه به تمام ابعاد مقوله حجاب به مثابه یک سیستم است
🔴 ادامه دارد..
هدایت شده از مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (علیه و علیهم السلام)
آیا برخورد انتظامی و اعمال قانون موثرترین راه تقویت حجاب در جامعه است؟
✍🏻 حامد محمدجانی
گروه فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (علیه و علیهم السلام)
📝 بخش دوم
در صورت مواجهه شبکهای با مقوله حجاب، یکی از مهمترین ابعاد این مسئله حیث قانونی و حقوقی سازی حجاب است، تبدیل شدن یک آموزه فرهنگی یا شرعی به قانون، هم میتواند فرصتی باشد برای گسترش و نهادینه سازی آن در جامعه، هم میتواند تهدیدی باشد برای تضعیف آن. #حقوقی_سازی و فرآیند تبدیل فتوا به قانون در موضوعات شرعی- اجتماعی چالش های متعددی به دنبال دارد. اینکه فتوا کدام مجتهد تبدیل به قانون شود؟ خود فتوا چه ویژگی هایی داشته باشد؟ به عنوان مثال از اوصافی همچون قابلیت اجراء، عقلانیت اجتماعی و توجه به اقتضاءات مشروع جهان معاصر، برخوردار باشدیا نه، تنها بخشی از چالش های مرحله حقوقی سازی فتاوی شرعی است. در ادامه هرکدام از مراحل ابلاغ، اجرا و سپس نظارت و پشتیبانی نیز با توجه به سنخ موضوع اقتضائات مختص به خود را میطلبد.
برخورد انتظامی و اعمال قانون زمانی میتواند به تقویت آموزه حجاب بیانجامد که در گام اول همواره به شأن و جایگاه خود ملتفت باشد. شأن برخورد قانونی شأنی #سلبی و در مقام #پشتیبانی است. اولین فایده توجه به این جایگاه این است که توقع و انتظار جامعه متدینان از قوه انتظامی و مراجع قضایی، معقول و عادلانه خواهد شد. با این وجود موثر واقع شدن برخورد سلبی و اعمال قانون در تقویت آموزه حجاب مشروط به فراهم آمدن دستکم دو شرط اساسی است:
🔰 شرط اول: اقناع
فقه و کلام در نظر فارابی دو علم مدینه و اداره شهر اند. فقه بعد تجویزی و هنجاری اداره مدینه را به عهده دارد و کلام بعد اقناعی آن را. تنها آن دسته از تجویزات فقهی را در اداره مدینه میتوان به کار بست که از قبل، ملت نسبت به آنها توجیه و اقناع شده باشد. به بیان دیگر لازمه رفتار سازی و عملی شدن یک آموزه در مدینه، وجود گرایش به آن آموزه است. لازمه وجود گرایش نیز تصدیق خیر بودن است، اینکه افراد باور قلبی توجیه پذیر، به سودمندی یا کارآمدی موضوع داشته باشند، یا دستکم ضرورت التزام عملی به آن را در جامعه پذیرفته باشند. در نگاه فارابی علم کلام وظیفه توجیه و اقناع مردم نسبت به این هنجارها را به عهده دارد. در صورت چشم پوشی از جایگاه و وظیفه علم کلام و تکیه بر بعد هنجاری، مدینه به پرنده ای تبدیل خواهد شد که باید با یک بال پرواز کند. علم کلام واسطهی بین ملت و شارع مقدس است که وظیفه توجیه مردم نسبت به آموزه های شریعت را به دوش میکشد. به تعبیری علم کلام واسطهی ثابت (واضع ملت) و متغیر(ملت) است. احوال و اوضاع ملت در گذر تاریخ همواره در حال تغییر و تحول است از این رو کلام نیز باید با تجدید و نوسازی، همواره حضور فعال خود در مدینه را حفظ کند. با این نگاه به علم فقه و کلام به عنوان دو علم مدنی حضورشان در اداره مدینه حائز اهمیت راهبردی میشود.
در بحث حاضر نیز عمده بار مباحث ایجابی و اقناعی در مورد آموزه حجاب بر دوش علم کلام است. در غیر این صورت، قوه انتظامی مجبور خواهد شد با افزایش میزان خشونت و مجازات خلأ اقناعی و ایجاب مقتضی را پر کند. این مدل علاوه بر اینکه در دراز مدت منجر به تضعیف مقوله حجاب خواهد شد، آسیبهای جدی تری نیز به دنبال خواهد داشت که ریا و نفاق در مناسک گرایی و معنا زدایی از آموزههای مناسکی مهمترین آنهاست.
🔰 شرط دوم: الگو برخورد مقتدرانه توام با رأفت
از یک سو لازمه بازدهی نظارت و اعمال قانون، داشتن اقتدار و بهرهمندی از قوه قاهره است. از سوی دیگر حسن نظارت بر اجرا قوانین و مقرارتی که بار ارزشی و معنایی دارند نیازمند جاذبه و ملاکی برای تسهیل تاثیرپذیری است. شیوه برخورد با بیحجابی برخلاف برخورد با مفاسدی همچون سرقت، صرفا با تکیه بر اقتدارگرایی راهگشا نخواهد بود. رسیدن به #الگوی_ایرانی_اسلامی_پیشرفت، نیازمند بازتولید و طراحی الگوهای خرد و جزیی در بخش های مختلف جامعه است. علاوه بر اقناع افراد جامعه نسبت به مقوله حجاب، قوه انتظامی نیز برای تأثیرگذاری نیازمند عمل مطابق یک مدل و الگوی دقیق در راستای تحقق الگوی کلان پیشرفت ایرانی اسلامی است.
معادل این الگوهای خرد و جزیی در فضای علوم مدرن ذیل #اخلاق_حرفهای و در سنت ایرانی اسلامی ذیل #فتوت_نامه های صنفی همچون فتوت نامه های قصابی،خبازی معماری و سلمانی قابل پیگیری اند که برای طراحی الگوهای صنفی به ویژه الگوی مناسب برخورد انتظامی با ناهنجاریهای فرهنگی نیازمند بازخوانی اند.
ادامه دارد...
💐 باما همراه باشید:
📣کانال رسمی مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد عليه السلام
╔═🦋🌸════╗
🆔 @mfaam_razavi
╚════🌼🦋═
هدایت شده از مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (علیه و علیهم السلام)
آیا برخورد انتظامی و اعمال قانون موثرترین راه تقویت حجاب در جامعه است؟
✍🏻 حامد محمدجانی
گروه فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(علیه و علیهم السلام)
📝 بخش سوم
🔰 آسیبهای مواجهه سلیقهای با مفاسد ارزشی
برخی از خطاهای نیروی انسانی در برخورد با بیحجابی همچون خشونت بیش ازحد و کتک زدن بانوان و .... که این روزها در فضای مجازی دستمایه توهین و تضعیف پایگاه اجتماعی نیروی انتظامی شده است، ناشی از ضعف نیروی انسانی، خطا و یا عقده گشایی خود کارگزاران است که به هیچ قابل توجیه نیست و عقلا و شرعا محکوم است. اما ضعف اصلی که منجر به بروز این اختلالات در حوزه مواجهه نیروی انتظامی با تخلفات مدنی شده است، فقدان #الگوی_برخورد_مقتدرانه توام با رأفت است. نداشتن الگوی مناسب مقابله و نظارت بر اجرای قوانین فرهنگی ارزشی منجر به این میشود که در برخوردها شاهد هیچگونه وحدت رویهای نباشیم و مردم احساس کنند همه چیز به سلیقه و ابتکار عمل شخصی سپرده شده است، سلیقه خود مامور انتظامی یا سلیقه و خلق و خوی رییس کلانتری و مافوق نظامی...
دود این چندگانگی در برخورد، اول از همه به چشم خود نیروی انتظامی خواهد رفت. پایگاه اجتماعیاش را نابود و آن را تضعیف خواهد کرد. پلیسی که از اسلحه اش در مقابله با آشوبگر استفاده کند، مزدور و خونخوار میخوانند. پلیسی که دست به اسلحه نبرد و با سنگ و چوب مجروح و سپس برهنه شود، بیعرضه خطاب میکنند.
سرباز یگان ویژهای که طبق پروتکل عمل میکند بیشرف خواهد شد، و آن سربازی که شیرینی پخش میکند و در جشن ملی شادی میکند، در نگاه شان چاپلوس و ریاکاری است که روز بعد، به همان مردمی که شیرینی تعارف کرده لگد و باتوم خواهد زد.
ریشه همه اینها فقدان یک الگوی برخورد مناسب با مفاسد فرهنگی اجتماعی است که بتواند دو رکن #اقتدار و #رأفت را توأمان در مدل برخورد انتظامی تامین کند. الگویی که طراحی اش خلق از عدم نخواهد بود و بهترین تجربه زیسته اش در سنت ایرانی اسلامی، #فتوت_نامه های صنفی است
💐 باما همراه باشید:
📣کانال رسمی مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد عليه السلام
╔═🦋🌸════╗
🆔 @mfaam_razavi
╚════🌼🦋═
مدخل.mp3
38.23M
🔵 نام درس: #مدخل_علم_فقه
⚛ سال تحصیلی : ۱۴۰۱_ ۱۴۰۲
📋 جلسه اول
@hamed_mohamadjani
📌فقه و تقدس
(تاملاتی در فلسفهی فقه)
✍ سید مهدی موسوی
🔹از جمله مفاهیم ارزشی که به دانشها نسبت داده میشود. مفهوم #قدسیت است به این معنا که برخی از دانشها مقدس هستند و برخی نامقدس و خنثی هستند.
🔸 این مفهوم و نسبتدادن آن به دانش سه معنا میتواند داشته باشد:
۱. قدسی بودن به معنای مطلقبودن، حقیقی بودن و نقدناپذیری؛
۲. قدسی بودن به معنای استفاده از منابع وحیانی و قدسی که انتسابی به حضرت حق دارند؛
۳. قدسی بودن به معنای مؤثر بودن در حیات معنوی و سعادت حقیقی و ابدی انسان.
🔹 اطلاق معنای اول که تلقی مشهور نیز هست بر هیچ علمی به عنوان یک نظام دانایی صحیح نیست. چون حقیقت نامحدود است و علم مقوله بشری، محدود و در حال تحول و تکامل است. همواره امکان نقد و بررسی، نوآوری و خلاقیت در همهی علوم وجود دارد.
🔸 اما معنای دوم و سوم را میتوان به برخی از علوم بشری اطلاق کرد و از برخی علوم سلب کرد.
🔹جمع بندی:
دانش فقه به معنای اول، دانش مقدس و نقدناپذیر نیست. بلکه اجتهاد در شریعت و تلاش مستمر برای قرب به حقیقت بخصوص در موقعیتهای ناپایدار اجتماعی خصیصه ذاتی دانش فقه است.
لکن فقه چون از منابع وحیانی بهره میبرد و از اعتبارات شارع متعال گزارش میدهد دانشی مقدس است و با دانشهایی که چنین بهرهای ندارند متفاوت است.
فقه به معنای سوم نیز دانشی مقدس است چرا که موثر در حیات معنوی و مرتبط با سعادت ابدی انسان است.
🔸نکته پایانی:
قدسیت برخی از علوم مانند فقه، ذاتی و اصالی است اما برخی از علوم میتوانند در نسبت با علوم اصالتا مقدس، از جنبه قدسی برخوردار شوند.
فقیه نابغه و حکیم متأله حضرت امام خمینی(ره) در حدیث بیست و جهارم کتاب شریف شرح چهل حدیث به خوبی این مطلب متعالی را براساس فلسفه حکمت متعالیه تبیین فرمودهاند.
#فلسفه_فقه
#علم
#علممقدس
#فقه
#امامخمینی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
نقش پژوهش در تحقق تمدن نوین اسلامی ج۱.mp3
9.4M
نقش پژوهش در تحقق تمدن نوین اسلامی
با محوریت بیانیه گام دوم انقلاب
ساقي به پياله باده كم مي ريزي
اين ميكده را چرا به هم مي ريزي؟!
از گردش ساغرت شكايت دارم
آسوده بريز! بنده عادت دارم
با خستگي آمدم؛ فرح مي خواهم
سجاده و تسبيح و قدح مي خواهم
ما قوم عجم به باده عادت داريم
بر پيرمغان «علي» ارادت داريم
بر طايفه مان نگاه حق معطوف است
ميخانه ي شهر طوس ما معروف است
من اهل ري ام ؛ مست ولي اللهم
يك خمره مي ِ سفارشي مي خواهم
در روز ازل كه دل به آدم دادند
فرياد زدم؛ پياله دستم دادند
فرياد زدم : علي - پناهم دادند
اينگونه به اين ميكده راهم دادند
با ديدن اين شوق عناياتي كرد
لبخند علي مرا خراباتي كرد
من مست ِ مِي ابوترابم يك عمر
سرزنده به نشئه ي ِ شرابم يك عمر
يك ثانيه بي شراب نتوانم زيست
در مذهب ما حلال تر از مِي نيست
جامي بده لب به لب، خرابم ساقي
از مشتريان خوش حسابم ساقي
ساقي بده باده اي كه گيرا باشد
از خُم كهنسال تولا باشد
ساقي بده باده اي كه روشن باشد
خوشرنگ و زلال و مردافكن باشد
زُهاد پر از افاده را دلخور كن
با نام خدا پياله ها را پر كن
بد مستي ِ من قصه ي پر دنباله است
زيرِ سرِِ باده اي صد و ده ساله است
اين بزم مرا اهل سخن مي سازد
تنها مِي كوثري به من مي سازد
من معتقدم باده سرشتي دارد
انگور نجف طعم بهشتي دارد
می داخل خُم سینجلی می گوید
قُل می زند،علی علی می گوید
هُوهُوي ِ تمام خمره ها را بشنو
تفسير شگرف « هل اتي» را بشنو
با تلخي اين دُرد، رطب مي چسبد
با حال خوشم توبه عجب مي چسبد
#
گويم به تو حرف عشق بي پرده علي
اين شور، مرا به رقص آورده علي
با غصه و غم عجب وداعي دارم!
سرمست توام! چه خوش سماعي دارم!
هوُ هوُ نكنم ؛ جنون مرا مي گيرد
اين دل به هواي كربلا مي گيرد
ديوانه ترم نكن، كجا مي كِشيم!؟
سمت حرم دوست چرا مي كِشيم؟
تا طور كشانده اي ، عصا مي خواهم
يك تذكره ي ِ كرببلا مي خواهم