eitaa logo
حامیان انقلاب
306 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
835 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شنیده نشده‌ای از ماجرای انتخاب محل تدفین و فراهم‌شدن فرصت وداع ملت با پیکر امام خمینی/ پیشنهاد آیت‌الله خامنه‌ای: مزار امام باید در کنار شهدا باشد 🔹عصر ۱۳ خرداد سال ۶۸ که بر اساس نظر پزشکان، ارتحال قریب‌الوقوع حضرت امام خمینی(ره) قطعی شده بود، در جمعی با حضور حضرت آقا، مرحوم سید احمد خمینی و حضرات آقایان مشکینی، هاشمی رفسنجانی و... محل دفن و کیفیت مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر امام مطرح می‌شود. 🔸در مورد محل دفن، ابتدا مکان های دیگر از جمله اطراف قم مطرح می گردد اما حضرت آقا می‌گویند امام را باید در کنار شهدا که با اشاره امام به میدانهای جهاد شتافتند به خاک سپرد. همچنین آیت‌الله خامنه‌ای پیشنهاد می‌کنند باید فرصتی برای بیعت مجدد مردم با امام و وداع باایشان فراهم کرد. 🔹این پیشنهادات با استقبال و تأیید مرحوم سید احمد آقا مواجه می‌شود و نتیجه همان می‌شود که پیکر مطهر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حدود سه روز با کیفیت خاصی در محل مصلای فعلی نگهداری و آن صحنه‌های ماندگار در تاریخ به ثبت رسید و سپس در مکان فعلی به خاک سپرده شد. 🔸پس از ارتحال امام نیز، نظر حضرت آقا -در مقابل پیشنهاد برخی دیگر از اعضای جلسه- این بود که خبر با این اهمیت نباید از مردم مخفی بماند و مردم نباید خبر فقدان امامشان را از رادیوهای بیگانه بشنوند. این نظر نیز با تأیید حاج احمد آقا به اعلام خبر ارتحال در بامداد ۱۴ خرداد منجر شد. 🔰کلیک کنید👈 عضو شوید👈 در کانال خوب عتبات شناسی
🟢بازگشت به سنت «روایت‌خوانی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قبلاً در سنت حوزه مرسوم بود که طلبه‌ها یک ساعاتی روایت‌خوانی داشتند، استادی می‌آمد روایات را می‌خواند، ترجمه می‌کرد بعضاً تجزیه و ترکیب می‌کرد و خیلی تأثیرگذار بود و این رویه باید دامنه‌دار و مستمر باشد و طلبه‌ها باید محفل‌های روایت‌خوانی داشته باشند و انس دائمی با روایات و جوامع روایی لازم است. مرحوم می‌فرمود برخی از اساتید اخلاق گذشته کارشان فقط خواندن روایت و ترجمه آن بود و با صوتی حزین و دلنشین آن روایات را می‌خواندند و برای انتقال معانی به مخاطبان «فقط» ترجمه روایت را بیان می‌کردند. ایشان می‌فرمود آنها گویا روایات در جانشان نفوذ کرده بود و این آموزه‌ها جزء جانشان شده بود و می‌خواندند و ترجمه می‌کردند و اشک می‌ریختند و حال خوشی هم در مردم ایجاد می‌کردند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
📣 | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد 🖼 در حاشیه‌ی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شده‌اند 🔹️همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقات‌کننده‌اش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و به‌‌قول ‌خودشان سیدقائد است. به احترامش نیم‌خیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشم‌های عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمی‌بیند. فقط از جهت صدا می‌تواند مکان مخاطب را تشخیص دهد. 🔹️همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعه‌ی لبنانی! حاج آقا که می‌رسد با همان چشم و پلک‌های بخیه و پانسمان شده بغضش می‌ترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخم‌هایش می‌پرسد می‌گوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!» 🔹️همسرش ایستاده کنار تخت. اشک می‌ریزد. قفل کرده‌ام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچه‌هایی که در خردسالی زخم صهیون به تن‌‌شان نشسته و این هم از بزرگ‌ترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش. 🔹️عبدالله دارد با گریه‌ای که معلوم نیست اشک‌هایش باید چطور از لای زخم‌ها، بخیه‌ها و پانسمان‌ها راهشان را باز کنند ادامه می‌دهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست داده‌ایم (منظورش سیدحسن نصرالله است) اما سایه‌ی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.» 🔹️حاج آقا می‌گوید به امر آقا راهی شده‌اند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیه‌ای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله می‌دهد. عبدالله اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرف‌هایش را می‌زند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!» 🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها می‌شوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر می‌کند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه می‌کند که زن جوان یکهو می‌پرد توی صحبت‌‌ها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز می‌کنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!» 🔹️سرم را می‌گیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیه‌ی‌ عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش می‌گوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک می‌ریزد و با چشم‌های بسته حرف‌هایش را می‌زند. 🔹️پرتاب می‌شوم به سکانس‌های از کرخه تا راین و سعید، رزمنده‌ی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک می‌ریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشم‌هایش ضرر دارد می‌گفت بگویید بدوزندشان. سعید نمی‌دانست عبدالله با چشم‌های دوخته شده هم گریه می‌کند. 💻 Farsi.Khamenei.ir
17.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شرایطی که حکم جهاد آمده ⁉️ 🔖حکمِ قطعیِ شرعی 💠حجت‌الاسلام : ♻️راه خروج از بن‌بست: 👈عمل به یک راهبردی برای اقدام 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 ___ ▫️ @beytonabi_ir
🇮🇷 یک مبارزه‌ واقعی؛ لبیک به حضرت آقا (لطفا منتشر شود) "جوانهای ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر داشته باشند.. تا یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار به وجود بیاید، و به وجود خواهد آمد.." (۱۲ آبان ۱۴۰۳) برای لبیک به این طرح ولیّ خدا یک داریم: "رویداد نوجوانان بدون مرز" به ویژه در ایام توسط نوجوانان، مربیان، مبلغین و خادمان در مساجد سراسر ایران اسلامی بحمد الله استقبال فراوانی شده تا الان مساجد زیادی گفته اند یک هم برای روایت حرکت اختصاص یافته اگه شما هم قصد اجرای این مبارزه واقعی رو دارید 📣به ما خبر دهید تا این هم افزایی در تکمیل بشه 📣 @pishraftchbadmin 📌دانلود بسته محتوایی این برنامه |بوم|شیوه‌نامه|خط‌زمان|صوت‌توضیح|موشن‌گرافی| https://ghahraman.net/etekaf/ 🎁 هدیه ویژه ۳۰۰ نفر برترین های این حرکت: 《🤲 سهمیه اعتکاف‌درحرم‌امام رضا(ع)جان درماه‌مبارک‌رمضان‌پیش‌رو 🥰》 🌱نو+جوانه استان خراسان رضوی @nojavane_kh
🎤 | ما طوفانیم 📸 روایت یک عکس که در آن نیروهای حماس اسرای صهیونیست‌ را قبل از تحویل به صلیب سرخ همراهی می‌کنند؛ ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ ✍«ما طوفانیم و روز بعد!» این عبارت درشتی است که مسئولان تبلیغاتی حماس روی تصویر پس‌زمینه‌ای درج کرده‌اند که قرار است بخشی از نبرد رسانه‌ای باشد که در حین آزادی سه اسیر صهیونیست رقم بزنند. عبارتی که به سه زبان عربی، عبری و انگلیسی نوشته شده و در کنار پرچم فلسطین و به مدد پوشش کامل رسانه‌ای آزادی اسرا قرار است به سرتاسر جهان مخابره شود. مکان جغرافیایی آزادی سه اسیر هم در منطقۀ دیرالبلح در بخش میانی نوار غزه است. جایی که مقامات رژیم مدعی شده بودند دیگر اثری از حماس نیست. فضای کار به‌قدری سنگین است که یکی از رسانه‌های صهیونیست از حضور اسرای صهیونیست در این طرح رسانه‌ای شاکی شده و می‌نویسد این اسرا انگار برای این ساخته شده بودند که روی چنین صحنه‌ای به نفع حماس بیانیه‌ تبلیغاتی بدهند! 🔹️ستون «» در شماره‌ی جدید هفته‌نامه خط‌حزب‌الله را از اینجا بخوانید. 💻 Farsi.khamenei.ir
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 خون سید سد‌شکن است! 🔹 برنامه ریزی کرده‌بودند تا پای ایرانی‌ها به مراسم تشییع پیکر دو سید عزیز نرسد. اما نمی‌دانند که ما حتی اگر راهی برای رسیدن به لبنان نیابیم مراسم سید را در تک تک شهرهایمان بر پا خواهیم کرد. تنها یک هشتگ نیست؛ چرا که کودکان‌مان نیز عشق به سیدالشهدای مقاومت را اینگونه در دل دارند و بر سر عهد بودن‌شان را این‌چنین به دنیا نشان می‌دهند. 📍 قرار ما: فردا در مراسم تشییع نمادین سید حسن نصرالله 📎 مشهد، زمستان ۱۴۰۳، جوار حرم مطهر امام رضا(ع)، خیمه مقاومت 🇵🇸🇱🇧🇮🇷 هم آوایی بدون مرز 🌍 @hamavaie
هدایت شده از تحلیل و تبیین
🎤 | دژ مردم ✍️ روایتی از دیدار عیدانه فرماندهان عالی نیروهای مسلح با فرمانده کل‌قوا 🔹 «اینها اینجا نشسته‌اند من بیایم جلو؟!» این را سرلشکر صالحی مشاور فرمانده کل قوا در امور ارتش و فرمانده سابق این نهاد نظامی به یکی از دست‌اندرکاران برگزاری مراسم می‌گوید که او را دعوت به نشستن در ردیف‌های جلو کرده است. اشاره‌ی امیر صالحی به امیر موسوی فرمانده کل ارتش و تعدادی دیگر از سرداران و اُمرایی است که در همان صف‌های انتهایی دور هم نشسته‌ و گعده کرده‌اند. پیش از این امیر موسوی را هم دعوت به رفتن به صف‌های جلو کرده بودند که در پاسخ گفت تا زمان اذان همین‌جا می‌نشیند. 🔹 الله اکبر اذان که بلند می‌شود سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به همراه سردار شیرازی، رئیس دفتر نظامیِ فرماندهی معظم کل قوا هم دست در دست هم می‌رسند. 🔹 چند دقیقه بعد هم آقا می‌آیند. کوچه‌ای میان فرماندهان باز می‌شود برای سلام و تبریک عید و حال و احوال. یک دور ابتدا تا انتهای صف را دقیق نگاه می‌کنم که می‌بینم همان سردار جانباز هم خودش را به کوچه رسانده و آن وسط‌ها جاگیر شده. کِی از روی صندلی بلند شد و کِی دو عصایش را از گوشه اتاق برداشت که من نفهمیدم! فرمانده کل قوا از میان کوچه‌ای که فرماندهان تشکیل داده‌اند به آرامی عبور و با هر یک از افراد هم به تناسب میزان آشنایی حال و احوال می‌کنند. هر چه به صف‌های جلو نزدیک‌تر، حال و احوال‌ها هم بیشتر و صمیمی‌تر می‌شوند؛ نشانه‌ای از عمق و سابقه آشنایی‌ طرفین. 🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇 khl.ink/f/59983
🔴 اول خانمت و دخترت! توصیه می‌کنم اینطور نباشد که مرد برود استخر و خانم نرود! او از شماست. بسیاری را من دیده‌ام که خودشان [تفریح و استخر و ...] می‌روند اما برای خانواده‌شان فکر نمی‌کنند! اول مال آنها را درست کنید. چرا؟ مگر این را نداریم که وقتی چیزی می‌آورید به خانه، اول به خانم‌ها و خواهرها بدهید؟ پسر داری، دختر داری، اول به دختر بده. یعنی اگر خواستی استخر بروی، اول آنها را بفرست بعد اگر خودت خواستی برو. ✍🏻 آیت‌الله حائری شیرازی 👇👇 @tarbiapp
🎤 | فاموتیدین، ترامپ و باقی قضایا... 👈 جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، صبح شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. رسانه KHAMENEI.IR در گزارشی به قلم آقای حامد عسکری، نویسنده و شاعر روایتی از این دیدار را منتشر میکند. 🔹 همه لباس قشنگ‌هاشان را پوشیده‌اند، از همه‌ی ایران هستند، کرد، بلوچ، عرب، قشقایی، لر... اقوامی هستند که لباس‌هاشان را می‌بینم. پس کله‌ها همه خط شده، خیلی‌ها معلوم است کت و شلوار تازه خریده‌اند، خوبی دیدار با حضرتش این است که نیست امکان دارد توی تلویزیون یک قاب دشت کنند سر همین، تر و تمیزند... همه عطر و گلاب زده‌اند‌. 🔹 یک ورقه‌ی کوچک می‌دهند دستم. یک سرود نوشته‌اند، مداحی چند خطی از مولا می‌خواند، تمام این سال‌هایی که اینجا حضور داشته‌ام یک بار ندیدم صدا خراب که هیچ، یک سوت کوچک، یک هوم نارسا بکشد، همه چیز نظم و قاعده دارد. کاش تسری می‌کرد به کل اجزای مملکت. آهان این را هم بگویم، اینجا همه چیز ایرانی است، ساخت ایران است، از کولرها بگیر تا کلوچه‌ها و پرده‌ها و زیلوها... بی‌خود نیست انتهای خیابان کشوردوست می‌نشیند. 🔹 پرده‌ی سبز باز می‌شود، آقا به جایگاه می‌آیند، جمعیت بلند می‌شود، تکبیر و شعار و صلوات بازارش داغ است، چقدر با چشمهایشان قشنگ میزبانی می‌کنند، چقدر خوب نگاهشان را تقسیم می‌کنند، چقدر در نگاه کردن هم عدالت دارد این مرد، دست بلند می‌کنند. بفرمایی می‌زنند و همه می‌نشینند. 🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇 khl.ink/f/60216
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 | ما روی آیه‌های قرآن حساب کرده‌ایم 👈 گزارشی از مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در حسینیه امام خمینی در شب هفتم محرم ۱۴۴۷؛ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۴۰۴؛ به قلم خانم فائضه غفارحدادی نویسنده ادبیات مقاومت و پایداری. ▪️دیروز خدا تنظیمات هوای تهران را گذاشته بود روی «برشته کردن» و هنوز تا ساعت چهار و نیم عصر که صف درازی جلوی ورودی خیابان کشوردوست منتظر باز شدن درهای حسینیه بودند، روی همان حالت بود. به هر کس می‌گفتم:‌ «چرا این قدر زود اومدی تو این گرما؟ مگه مراسم شب نیست؟» می‌گفت: «برای این که برم داخل حسینیه و آقا رو ببینم.» شوق عجیبی توی صورت همه‌شان بود. شاید هم اثرات گرما بود که لُپ‌ها را گل انداخته بود. ▪️درها باز شدند. ولی صف به کندی پیش می‌رفت و فرصت بود من همچنان سؤال بپرسم. «به نظرتون آقا امشب میان؟» جواب‌ها مختلف بود. از «بله حتما میان.» و «نمی‌دونیم.» تا «چرا نیان؟» وقتی می‌گفتم: «خب معلومه به خاطر تهدیدها دیگه.» جوش می‌آوردند که «اونا رو بدید ما خودمون ریز ریزشون کنیم! دونه‌دونه موهاشونو بِکنیم!» روحیه‌ها عجیب بالا بود. به‌نظرم رسید همین یک صف زن و بچه‌ی هلاک شده از گرما برای اجرای فتوای علما کفایت می‌کند! 🔎 مطالعه متن کامل روایت:👇 https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=60592
- اسم جنگ ماه گذشته را چه گذاشته‌ایم؟! + جنگ ۱۲ روزه! - چه کسی این اسم را انتخاب کرده؟! + احتمالا ندانیم ولی اسرائیل! وقتی می‌گوییم نداریم و روایت نمی‌کنیم یعنی حتی اسم جنگ را نیز همانی می‌گذاریم که اسرائیل از روز اول صدا زده! اسم این جنگ، جنگ تحمیلی علیه ایران بود. اسمش تجاوز رژیم و آمریکا به ایران بود. اسمش هر چه هست، جنگ ۱۲ روزه نیست. این یک جنگ تحمیلی علیه ملت ایران بود ... شاید برای ما مهم نباشد! اما برای رژیم حتما مهم است که وجه تجاوزگری‌اش در طول زمان کمرنگ‌تر شود و برای همین اسمش شده جنگ ۱۲ روزه! 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4