eitaa logo
کانال همخوانی کتاب
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
208 ویدیو
88 فایل
معرفی کتاب آرشیو مباحث کاربردی ابرگروه همخوانی کتاب وضعیت‌شناسی حوزۀ کتاب و نشر، آموزش و توانمندسازی، بسته و سیر مطالعاتی آدرس ابرگروه همخوانی کتاب: https://eitaa.com/joinchat/2481782988C8003dd016f جهت ارتباط: @Smm_ghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدوم کشور کتابخون‌تره؟! 🔸 هر سال آماری از سرانه مطالعه کشورهای مختلف منتشر می‌شه که مجموع مطالعه مردم هر کشور در هفته یا در روز چند ساعت هست 🔸این آمار چقدر درسته؟ @hamkhaniketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 معرفی کتاب «مدیر مدرسه» 🔹راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده‌است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی‌دردسر به مدیری دبستان رو می‌آورد، بی‌آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت... 🖋به قلم جلال آل احمد @hamkhaniketab
یادداشتی بر کتاب سه دیدار 🔸شعر است اینکه می‌خوانم یا تاریخ؟سرگذشت است یا داستان؟جادوی کلمات را چنان در جامه روایت، زرورق پیچ، پیش چشم هایم میبینم که گاهی حتی فراموش میکنم آب مانده در راه گلویم را پایین دهم.تو معجزه گری نادر! با عصای واژگانت نرم و مهربان دریای اندیشه هایم را میشکافی تا بینشی نو در عمق جانم بنشانی.واژه واژه،سطر به سطر کتابت را میبلعم و مینوشم و هنوز نه سیرم و نه سیراب.حکمتی که بر جانت نشسته را چه خوب مهمان روحم میکنی.قلمت پرنده سرکش بلند پروازیست که آسمان روح های آزاد اندیش جولانگاهش است و بس.هر چه میخوانم عطشم بیشتر میشود.نفسم میگیرد از اینهمه زیبایی زنجیر شده به هم در رشته های نقش بسته بر صفحات کتاب.کتاب را میبندم و شراب حلقه های طلایی زنجیره تعبیراتت را در دهانم بارها و بارها مزه مزه میکنم و مست میشوم و دل از کف میدهم و دست مریزاد پشت دست مریزاد است که روانه میکنم به روح بلند اندیشت.خوش باشی در آن سرا ای مرد!!!چه تلخ که قدرت دانسته نشد و چه ناگوار که اکنون هم حتی، قله قلم را زیر پایت تابِ دیدن نمی آورند. یگانه ای با این سبک بی رقیب و رشک انگیزت…. 🔹سه دیدار را میخوانم و مستم زیر بارش زلال واژگان نادر… . . . 🔸امروز یک روز قبل از تولد مبعوثی ترین سال عمرم خواندن عاشقانه ای تاریخی را تمام کردم.تمام فصل آخر را از پشت پرده اشک های بی قرارِ ریختن خواندم.گاهی طاقت نگه داشتنشان را نداشتم و گریه شدم و چکیدم رو برگه های کتابی که تاریخ را غزل غزل می ریخت به جانم.افسوس شدم و آه شدم و زبانه کشیدم که کدام خیالِ بداندیش حرکت به اوج را از پرنده ی ذهنمان دریغ کرده است.دلم بد میسوزد برای جلد سومی که نیست،که شاید هست و خفاشان بزدل چونان که حقیقت را کتمان کنند،آن را هم پنهان کرده اند. 🔹آنقدر واژه ها و تعبیرات و جمله های بی نظیر این کتاب با دلِ نشئه ام، مغازله کرده که تا مدتها خمار این عشقبازی خواهم بود.خواندن این کتاب موهبتی بود که روزی ام شد و آنقدر به دلم نشسته است که اطمینان دارم باز هم چند بار دیگر خواهم خواندش.به هر کس که عاشق خمینی عزیز است و تاریخ را تا به حال شاعرانه نخوانده اصرار میکنم این دیوان پر از دلدادگی و فرزانگی را از دست ندهد و بخواند و سرمست شود.ای کاش که جلد سوم…. 🔸نمیشد تاریخ روزهای تلخ و شیرین روح الله را از این شیرینتر نوشت.شیرینی روزهایش را انگبینی کرد بر سر انگشت و چشاند به خواننده و تلخی هایش را پادزهری کرد و به امید عبرتی شفابخش نشاند در قلبش.بهتر از این نمیشد مریدی شد سرگشته مرادی که حکمتِ مذاب جوشیده در جانش را گرمابخش منزل سرمازده اعتقاد از پی رفتگانش میکند.بهتر از این نمیشد مصاحب بانویی شد صاحبه نام که صاحب معرفت بود و ظلم ستیز،برادران و مادری را شناخت که پایه ریز شالوده ای بودند استوار،پدری را تصویر کرد که رسم قیام و خروشیدن بر ظالم را ارث گذاشت برای فرزندش و شهید شد و خون قلب و مغزش جاری شد در رگ های پسر پنج ماهه اش.سه دیدار همان حلوای تن تنانی ای است که تا خورده نشود دانستنش ممکن نیست.نوش جان کنید تا بدانید. ۱۳_تیر_۱۴۰۲ @hamkhaniketab
دو کتاب 1⃣آیین رونمایی از کتاب چهارشنبه ۱۴تیرماه تهران 2⃣همایش اختتامیه مسابقه کتابخوانی چهارشنبه ۱۴ تیرماه مشهد @hamkhaniketab
یادداشتی بر کتاب 🔸امروز روز حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری ایران است و من دیروز کتاب کارخانه اسلحه‌سازی داوود داله را تمام کردم. دیدن این مناسب در تقویم باعث شد ترغیب شوم همین امشب یادداشتم را بر این کتاب بنویسم. 🔹کتاب کارخانه اسلحه‌سازی داوود داله نوشته است. کتاب درباره‌ی نوجوانی است که آرزویش درست کردن تیروکمان برای زدن گنجشک‌هاست. بیشتر از نیمی از کتاب داوود در حال شرح دادن روش‌ها و مکان‌های پیدا کردن داله‌هایش است‌. داله همان چوب تیروکمان است که شبیه دال فارسی است. این بخش‌های کتاب کمی زیاده‌گویی دارد. شاید اگر نویسنده توصیف‌های این بخش‌ها را با اتفاقات جاری در داستان ترکیب می‌کرد، کتاب جذابتر می‌شد. تا جایی که از نوجوانی خود به یاد دارم، نوجوانان کتاب‌هایی را می‌پسندند که به دور از حاشیه، تمام متن کتاب حول اصل ماجرا باشد و این کتاب این‌گونه نیست. 🔸ماجرای اصلی، داستان تلاش داوود برای پیدا کردن دستکش لاستیکی و استفاده از آن به عنوان کش تیروکمان است. داستان یافتن هر داله، ماجرای مجزایی است که گاهی یک فصل را به خود اختصاص داده است. به علت قرار نگرفتن این توصیفات در میان متن اصلی، می‌توان حتی از این قسمتها بدون خواندن عبور کرد. در ادامه پدر داوود به جبهه می‌رود و این شرایط را برای دستیابی او به دستکش لاستیکی راحتتر می‌کند. اگر کتاب را بخوانید و برخی پرگویی‌ها را تحمل کنید، بخش‌های آخر کتاب واقعا میخ‌کوب کننده است. 🔹متن کتاب تمیز و روان است و شاید تنها نکته خاص که آن را برای نوجوان نامناسب می‌کند، ابراز محبت و علاقه داوود به خواهر دوستش است که البته بروز نمی‌یابد و فقط مخاطب از آن باخبر می‌شود. @hamkhaniketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قلم‏‌ها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتند، مسلسل‏‌ها کنار می‏‌رود و اگر برای خدا و برای خلق خدا نباشد مسلسل‌ساز می‏‌شود. امام خمینی (ره) روز بر تمامی نویسندگان و فرهیختگان مبارک باد. @hamkhaniketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚معرفی کتاب «پس از بیست سال» ✒️ به‌قلم ▪️رمان طولانی و جذاب پس از بیست سال روایتی‌ست تاریخی و عاشقانه از صدر اسلام؛ از زمان امام علی(ع) تا پس از حادثۀ عاشورا. ▪️این کتاب همان تاریخ است که نویسنده آن را گسترش داده و طبیعی است که در این راه از تخیل تا جایی که به تاریخ ضربه نزند استفاده شده است. کدیور با گنجاندن ماجرای یک جوان اشرافی (به نام سلیم) که جزو سران حکومتی بوده اما در جستجوی حقیقت بوده و همچنین ماجرای عاشقانه او رنگ و بویی لطیف به داستان بخشیده، داستانی که علی‌رغم طولانی بودن بسیار روان و خوش‌خوان بوده و باعث می‌شود خواننده تا پایان کتاب با شور و شوق حوادث پرپیچ و خم را دنبال کند و حتی لحظه‌ای نخواهد که از کتاب دست بکشد. ▪️ماجرای کتاب از یک روز پیش از واقعه عاشورا (خیلی کوتاه) شروع می‌شود و سپس برمی‌گردد به بیست سال قبل، یعنی زمان خلافت خلیفه سوم (عثمان ) و حکمرانی معاویه و تصویری جامع و کامل از شرایط آن روزها نشان می‌دهد . کتاب با این پرسش به پایان می‌رسد: «به راستی امام حسین را چرا کشتند؟» نویسنده در این کتاب تلاش کرده که دست خواننده را بگیرد و با خود به کوچه پس کوچه‌های شام ببرد و او را در معرض جواب‌هایی برای این سؤال قرار دهد؛ از همان روزهایی که معاویه با مکر و حیله و به منظور حفظ کیان حکومت برای خود، به دشمنی با علی(ع) پرداخت و مردم را با وعده‌هایی وسوسه‌انگیز از راه علی بازداشت تا بیست سال بعد که مردم باز هم با همین وعده‌های دروغین و حیله، امام حسین را تنها گذاشتند و ... . @hamkhaniketab
✅ شماره 215 قفسه کتاب همراه با گفتگویی با دکتر ناصر پروانی، شاعر و داستان‌نویس، در آستانه تولدشان ◀️ بررسی چند کتاب و رویداد کتابی 👈🏼 گفتگو با استاد ابراهیم حسن‌بیگی دباره کتاب «قدیس» 🌷 و معرفی چند کتاب تازه منتشر شده 📚هرسه‌شنبه با قفسه کتاب؛ ضمیمه کتاب و ادبیات روزنامه جام‌جم اینجا ببینیم و بخوانیم: https://jamejamdaily.ir/?nid=6527&type=4 @hamkhaniketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا