هدایت شده از الهادی
کربلا_هویت_بخشی_به_شیعه_شیخ_جعفر.mp3
4.68M
* #کلیپ_صوتی #امام_حسین
🎧 کربلا؛ هویت بخشی به شیعه
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
⏱ چهار دقیقه
🔺کانال رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
@Nasery_ir
#معرفی_کتاب
#کمال_گرایی_یا_رؤیاپردازی
#ملاک_انتخاب_عشق_یا_درک
روابط متفاوت و متعدد تو رو از تنهایی درنمیاره
اما #صمیمیت با یک نفر، التیام بخش تمام تنهایی هاته
💕صمیمیت، یعنی درک کردن و حس کردن یک نفر با تمام وجود، بدون هیچ قضاوت و مقایسه ای با دیگران
اونچه رابطه رو سالم نگه میداره:
تکرار همین صمیمیت های کوتاهِ مملو از حال خوبه😇🥰 که کم کم رابطه رو #عمیق و #معنادار و #آرامشبخش میکنه
چجوری این #صمیمیت رو بوجود بیاریم؟
با 🔻مهارت و 🔻صبوری
⚠️فقط حواست باشه که ملاکت برای انتخاب ، نباید شور و عشق و هیجان و داغیِ اول رابطه باشه... چون اون خیلی زود تموم میشه و بعد چند ماه میفهمی این آدمم مثل بقیه است، (اونقدر هم که تو فکر میکردی #شاخ و #متمایز و #نامبر_وان و #خاص و #خفن و #لاکچری نیست)!!
بلکه مهم اینه که اون صمیمیت ابتدای آشناییت با این آدم... چقدر کم کم با گذر زمان،که هیجانات اولیه فروکش کرده، نه تنها از بین نرفته،که عمیقتر هم شده و همدیگه رو بیشتر و بهتر #درک کردین
📚تکه هایی از یک کل منسجم، ص ۱۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون نگاه امضا زد...
خیلی زیباست از دست ندی ها🥺💚🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میخوای بدونی چطوری بچه رو اهل نماز کنی این ویدیو رو حتما ببین
12_sh10_3467_Haddadiyan_www.Rasekhoon.net.mp3
1.7M
12_sh10_3467_Haddadiyan_www.Rasekhoon.net.mp3
روضه حضرت #علی_اکبر علیه السلام
قصد کرده است تمام جگرم را ببرد
با خودش دلخوشی دور وبرم را ببرد
من همین خوش قد و بالاي حرم را دارم
یک نفر نیست از اینجا پسرم را ببرد😭
دسترنج همه ي زحمت من این آهوست
چقدر چشم نشسته ،ثمرم را ببرد
این چه رسمی است پسر جاي پدر ذبح شود
حاضرم پاي پسرهام،سرم را ببرد
تا به یعقوبِ نگاهم نرسیده خبرش
می شود باد برایش خبرم را ببرد
نیزه دنبال دلم بود تنش را می گشت
قصد کرده است بیاید جگرم را ببرد
تو فقط قول بده دست به گیست نزنی
مقنعه ت بازکنی ، بال و پرم را ببرد
تو برو خیمه خودم پشت سرت می آیم
چه نیازي است کسی محتضرم را ببرد
دست و پاگیر شدم ،زود زمین می افتم
یک نفر زود ، تن درد سرم را ببرد
همه سرمایه ام این است که غارت شده است
هر که خواهد ببرد جنس حرم را...ببرد
صد پسر خواسته بودم ز خدا ،آخر داد
صد علی داد به من تا که سرم را ببرد
😭😭😭
#اخلاص
#بندگی_رو_یاد_بگیر
از سعید بن مسیب روایت شده که گفت: قحطى عمومى مردم را فرا گرفت، من چشم خود را گشودم، غلام سیاهى را بالاى تپهاى تنها دیدم، به طرف او روان شدم، دیدم لبهاى خود را حرکت میدهد، هنوز دعاى او تمام نشده بود که ابرى آمد، وقتی آن ابر را دید خوشحال شد و برگشت🌧☔️
به قدرى باران آمد که ما گمان کردیم غرق خواهیم شد. من به دنبال آن غلام رفتم تا اینکه دیدم داخل خانه امام سجاد(ع) شد. من نیز بعد از او داخل خانه آنحضرت شدم، و گفتم: اى آقاى من! در خانه شما غلام سیاهى است که به من تفضّل نما و او را به من بفروش؟ آنحضرت فرمود: «اى سعید! چرا آن غلام به تو بخشیده نشود؟»، پس به سرپرست غلامان خود دستور داد تا همه غلامهایى را که در خانه آنحضرت بودند به من بدهند، او غلامان را حاضر ساخت، ولى من آن غلام سیاه را در بین آنان ندیدم، گفتم: غلام سیاهی که من میخواهم در میان آنان نیست! سرپرست غلامان گفت: غیر از فلان غلام که نگهبان است کسى نیست، گفتم: او را بیاور! چون او را آورد دیدم همان غلام سیاهى است که من میخواستم.
به امام گفتم: این همان غلام سیاهى است که من میخواهم، امام(ع) فرمود: «اى غلام! سعید مالک تو شد، با او برو».
غلام سیاه به من گفت: چه باعث شد که تو بین من و مولاى من جدایى انداختى؟!
گفتم: آن معجزهاى که من بالاى تپه از تو دیدم،
ناگاه آن غلام دست خود را با تضرّع و زارى به طرف آسمان بلند کرد و گفت: اى خدا! اگر ما بین من و تو رازى بوده که آنرا فاش کردى الآن مرا قبض روح کن.
امام سجاد(ع) و حاضران در مجلس گریستند، من هم با چشم اشکبار خارج شدم، همینکه به منزل خود رسیدم پیغامرسان امام نزد من آمد و گفت: اگر میخواهى در تشییع جنازه آن غلام سیاه شرکت کنی بیا!
😭🖤 مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص 175، انصاریان، قم، 1384 ش؛ 1426ق.