#آب_پاشیدن_بر_خورشید
◀️سوال
🔆شيعيان ميگويند کلمه #باقر يعنى شكافنده علمها
❇️امام باقر ميگويد:
«فرشته اى روى خورشيد آب مى پاشد وگرنه شعله خورشيد زمين را مى سوزاند»
منبع: فروع كافى ج ٣ ص ٢
💥 قضاوت با خردمندان
◀️پاسخ:👇👇👇
⏪روایتی است که شیخ کلینی در کافی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود:
❇️ «هر روز كه خورشيد طلوع مى كند چهار فرشته همراه آن هستند فرشته اى (خطاب به انسانها) ندا مى دهد ؛ اى صاحب نيكى وظيفه خود را انجام ده و بشارت بر تو باد، و فرشته اى صدا مى زند اى صاحب بدى خوددارى كن و دست نگه دار، و فرشته اى (به ثروتمندان) ندا مى دهد انفاق كنيد تا اموال شما برقرار بماند و به سراغ امساك برويد تا اموالتان تلف شود، و فرشته اى آب بر خورشيد مى پاشد و اگر چنين نبود زمين شعله ور مى شد»
📚الکافی ج 4 ص 42
🔶این روایت به صورت مرسل نقل شده است و تمام راویان آن مشخص نیست.
🔷در سند آن آمده است « عن رجل » « روایت را از مردی نقل کردم ».
⏪روشن است که این تعبیر نشان دهنده ضعف سندی روایت است، لذا علامه مجلسی در ذیل آن می گوید:👇👇
⬅️« این روایت از حیث سندی #مرسل ( و ضعیف ) است »
📚مراه العقول ص 171
🔸البته متن روایت مطلبی شاذ و غیر قابل قبول ندارد.
🔹تعبیر آب پاشیدن بر خورشید تعبیری کنایه ای است که مانند آن در محاورات روزه مره ما هزاران تعبیر وجود دارد .
⏪برخی از علما در توضیح فراز مذکور می نویسند:
« ممكن است منظور از پاشيدن آب بر خورشيد اين باشد كه بادها و بخارهايى از دريا برمى خيزد و حرارت خورشيد را بر زمين تعديل مى كند »
📚پیام امام امیر المومنین ج 15 ص 659
🔷علامه مجلسی در توضیح می نویسد:
🔸«بسا باشد که آب پاشى كنايه از پراكندگى اجزاء آب است در هوا به سبب جوي ها و درياها و چاه ها و و غیر آنها که اگر اينها نباشند تاثیر گرما در هوا و زمین و بدن ها و درختان و گیاهان بيشتر می باشد »
📚بحار الانوار ج 55 ص 144
@Haqemamali
#ماجرای_سد_ابواب_مسجد_النبی_ص
🔆بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص)، از مکه به مدینه، حضرت(ص) بنای مسجد النبی را آغاز نمود، در این میان هریک از اصحاب، خانه های خود را در مجاور مسجد ساختند و و از هر خانه ای، دری را به داخل مسجد گشودند، که مطابق برخی از روایات، پیامبر(ص) امر نمود که همه ی دربها، به روی مسجد بسته شود، به جز #درب خانه ی #علی بن ابی طالب(ع).
🔶ابن عباس نقل میکند :
❇️رسول خدا(ص) خطاب به علی(ع) فرمود :
⏪«همانا موسی (ص) از پروردگارش درخواست کرد، تا مسجدش را برای هارون و ذرّیه ی او پاک گرداند.
⬅️و همانا من از خداوند خواستهام که (مسجدم را) برای #تو و #ذرّیه ی #تو طاهر گرداند.»
🔷 آنگاه کسی را سراغ #ابوبکر فرستاد و دستور داد تا #درب خانهاش را به #مسجد #ببندد، ابوبکر نیز چنین کرد.
🔸سپس کسی را نزد #عمر فرستاد، تا #او نیز #درب خانهاش را به سوی #مسجد_ببندد، آنگاه بالای منبر رفت و فرمود :
✳️«من #درهای_شما را نبستم و #درب_علی(ع) را باز نگذاشتم و لیکن #خداوند دربهای #شما را #بست و #درب خانه #علی(ع) را #باز گذارد».(۱)
✅حقیقت ارزش و فضیلت #باز بودن در به سوی #مسجد، اشاره به مسأله #طهارت معنوی و ظاهری #اهل_بیت(ع) و شخص #رسول_خدا(ص) دارد، که در مورد آنها در روایات بیشماری، به آن اشاره شده است؛ لذا 👈ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل میکند :
❇️ #پیامبر اکرم(ص) خطاب به امام #علی(ع) فرمود :
🔰«لا یحلّ لأحد أن یطرق هذا المسجد جنباً غیری و غیرک»
◀️«برای #هیچکس #حلال نیست، که در حال #جنابت به این #مسجد وارد شود،به جز👈 #من و #تو.»(۲)
1)📚جامع الأحادیث سیوطی، ج ۱۶، ص۲۷۴
۲)📚سنن ترمذی، ج ۵، ص ۵۹۷
@Haqemamali
#ادامه_دارد
#ادامه👆👆👆
🔶ساخت #مسجد در شهر #مدینه از #نخستین اقدامات #رسول_خدا(ص) پس از #هجرت به این شهر است. 🔷همزمان با ساخت مسجدی که بعدها 👈«مسجدالنبی» نامیده شد، 👈حجرههایی برای #سکونت #پیامبر(ص) و برخی از #همسران آن حضرت #متصل به #مسجد ساخته شد.
🔸پس از مدتی، برخی از #صحابه که توانایی داشتند 👈حجرهای در کنار #مسجد ساختند.
🔹این #حجرات علاوه بر #دری که به سمت #بیرون داشتند، #دری نیز به سمت #مسجد داشتند و در وقت #نماز، #صاحبان حجرات از این #درها وارد #مسجد میشدند و دوباره از همان در به #خانه_ها_یشان برمیگشتند.
🔶 #رسول_اکرم(ص) در سال #سوم_هجری به امر #الهی مأمور شد 👈همه آن درها را 👈غیر از در حجره #علی(ع) ببندد.
🔴عدهای از صحابه ناراحت شدند و به #پیامبر(ص) #اعتراض کردند. آن حضرت اعلام کرد که #خداوند او را به این #کار، #مأمور کرده 👈و این اقدام، #خود_سرانه نبوده است.
◀️احادیث سد ابواب:👇👇
🔵از زید بن ارقم روایت شده است که خانه عدهای از #صحابه رسولخدا(ص) #درهایی به سوی #مسجد داشتند. روزی #حضرت فرمود که این #درها غیر از #در #خانه #علی(ع) را ببندید. #مردم در اینباره #اعتراض کردند #حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، 👈فرمود: «من مأمور #بستن این #درها غیر از #در_خانه_علی(ع) شدهام.
🔶شما در اینباره سخنانی گفتید.👈به خدا سوگند! من از پیش #خودم به #بستن یا #گشودن دری #دستور ندارم
👈من به #وظیفهای مأمور شدم و از آن #تبعیت کردم.»[1]
✴️درحدیثی دیگر آمده است که #رسول خدا(ص) درهای مردم را به سمت مسجد بست و فقط در #حجره #علی(ع) را #باز گذاشت. برخی از #مردم به #باز ماندن در حجره او #اعتراض داشتند، #حضرت فرمود: 👈«من آن را باز نگذاشتم. #خداوند دستور داد که #باز بماند.»[2]
⚛در موردی دیگر آمده است که #پیامبر در جواب #اعتراض #معترضان فرمود: 👈«ای کسانی که ایمان آوردهاید! #من این #درها را #نبستم و #نگشودم، بلکه #خداوند آنها را #بست.» سپس پیامبر این آیات را خواند:[3]
❇️« وَ النَّجْمِ إِذا هَوى ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى... إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحى.»[4]
🔆در منابع آمده است که #حمزة بن عبدالمطلب با حالتی گریان نزد #رسولخدا(ص) آمد و گفت: ⬅️« #عمو را بیرون میکنی و #پسر_عمو را جای میدهی؟»
❇️ پیامبر(ص) فرمود: 👈« #من #جای نمیدهم، بلکه #خداوند #او را #جای داده است.»[5]
◀️این حدیث نشان میدهد که #حمزه عموی #پیامبر(ص)، حجرهای کنار مسجد داشته و ناراحت است از اینکه در حجرهاش به طرف #مسجد #بسته شده و تنها در حجره #علی باز مانده است.
#رسول خدا(ص) در جواب #عمویش این امر را خواست #الهی معرفی میکند.
✴️منابع احادیث سد ابواب:👇👇👇
⏪این احادیث در بسیاری از کتابها و با اسناد مختلف ذکر شده است.
🔴ابن شهر آشوب این روایات را با نقلهای مختلف و از راویان گوناگون ذکر کرده است. [6]
⬅️ایشان مینویسد که حدیث #سد_ابواب را حدود #30 نفر از #صحابه، مانند:👈 زید بن ارقم، سعد بن ابیوقاص، ابوسعید خدری، امسلمه، ابورافع و ... روایت کردهاند.[7]
🔵 ابنبطریق در فصل بیستم کتابش تحت عنوان «فی سد الابواب من المسجد الا باب علی(ع)»، 👈یازده حدیث را با اسناد مختلف در این باره ذکر کرده است.[8]
🔴 قندوزی در ینابیعالموده در باب 17 تحت عنوان «فی سد ابواب المسجد الاباب علی(ع)» احادیث زیادی با اسنادهای مختلف نقل کرده است.[9]
🔶 علامه مجلسی مینویسد: روایات سد ابواب از روایات متواتر شمرده میشوند.[10]
🔷علامه امینی در الغدیر قبل از ذکر این احادیث مینویسد: ⏪«پیشوایان اهل سنت با اسانید صحیح و فراوان از جمعی از صحابه ـ که تعداد آنها به حدی است که تواتر این حدیث را ثابت میکند ـ آن را نقل کردهاند.»[11]
ابنعساکر این احادیث را در کتاب «ترجمه امام علی بن ابیطالب(ع)» ج1 در حدود 30 صحفه ذکر کرده است.[12]
⬅️از دیگر منابعی که این احادیث را در کتابهای خویش آوردهاند میتوان به کتب ذیل اشاره کرد:👈نسائی در سنن الکبری،[13]
🔴طبرانی در المعجم الاوسط،[14]
🔵ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه،[15]
🔶خطیب بغدادی در تاریخ بغداد.[16]
🔷حدیث مذکور در بسیاری دیگر از کتابهای اهل سنت و شیعیان ذکر شده است.
#ادامه👇👇👇
@Haqemamali
♨️جعل حدیث به نفع ابوبکر‼️👇👇👇
✴️در مقابل حدیث سد ابواب که در فضیلت #علی(ع) است، عدهای از #اهل_سنت، حدیثی را ذکر میکنند و قائلاند که #پیامبر(ص) هنگام وفاتش دستور داد همه درهایی که به طرف مسجد باز است #بسته شود، مگر #باب ابیبکر. [17]
🔷در برخی از منابع اهل سنت آمده است که پیامبر(ص) فرمود:
🔴«سدوا عنی کل خوخه فی المسجد غیرخوخه ابیبکر.»[18]‼️
🔷برخی از همین افراد از این حدیث، اینگونه بهرهبرداری کردهاند که پیغمبر(ص) ابوبکر را جانشین خویش معرفی کرده است. ابنحبان مینویسد:
❇️«پیامبر(ص) با صدور این حدیث درباره ابوبکر، طمع دستیابی به خلافت را از دیگران گرفت.»[19]
⏪این توضیح، لازم است که راویان حدیث سد ابواب و خوخه در باره ابوبکر به صحت حدیث سد ابواب درباره حضرت علی(ع) معتقدند و میگویند که این دو گروه از احادیث با یکدیگر تنافی ندارند.
◀️ابنکثیر پس از نقل حدیث سد ابواب درباره علی(ع) مینویسد: «و این منافاتی ندارد با آنچه در صحیح بخاری ثابت شده است که پیامبر(ص) در مرض موتش به بستن درهای منتهی به مسجد، مگر باب ابیبکر صدیق دستور فرمود؛ چرا که در زمان حیات پیامبر(ص)، فاطمه(س) چون میخواست به دیدار پدرش برود و برای رعایت حال او، این باب باز بود؛ اما بعد از وفاتش این علت از بین رفت و احتیاج شد که باب ابوبکر باز شود؛ چرا که وی(به عنوان خلیفه) میخواست به مسجد بیاید و با مردم نماز بخواند.»[20]
⏪نکتهای که اینجا به نظر میرسد این است که اگر قبلا #رسول_خدا(ص) دستور بستن همه درها غیر از در #خانه_علی(ع)را به طرف #مسجد داده بود؛ 👈بنابراین زمان مرض موت حضرت، دری جز در خانه علی(ع) باز نبوده است که #حضرت بخواهد دستور دهد همه #درها را #ببندید؛ مگر باب ابیبکر را؛ مگر بخواهیم «خوخه» را به معنای دیگر بگیریم که البته این احتمال هم بعید است.
⬅️عموم راویان حدیث خوخه، معتقدند که خوخه، دری بوده است که ابوبکر هنگام نماز از این در وارد مسجد میشد.
👌باید توجه داشت که #اهل_سنت به تعارض این دو گروه از احادیث کاملا واقفاند؛ مگر اینکه عدهای از آنها در صدد #توجیه برآمده باشند تا به نحوی، 👈احادیث دربارۀ ابوبکر را نیز صحیح جلوه دهند؛ اما برخی دیگر، تنها به تنافی این دو گروه از احادیث اشاره دارند.
🔸قاضی نعمان به نقل از ابنحجر مینویسد: ظاهر احادیثی که به «سد ابواب الا باب ابوبکر» اشاره دارند با احادیث دیگر درباره علی(ع) مخالف است.[21]
#ادامه👇👇👇
@Haqemamali
🔵ابن ابیالحدید معتقد است،حدیث سد ابواب درباره ابوبکر از👈مجعولات«بکریه» است.
👈وی مینویسد:«بکریه اتباع ابیبکرند و آنان همان کسانیاند که در مقابل #احادیثی که #شیعیان دربارۀ #علی روایت میکردند، 👈احادیثی ساختند؛👈مثلا در برابر حدیث الاخاء، حدیث "لو کنت متخذا خلیلا..."و در برابر حدیث سد ابواب که دربارۀ علی(ع) صادر شده است.همین 👈حدیث را دربارۀ ابیبکر بیان کردند.»[22]‼️
🔯سد ابواب دیگران فضیلتی مهم برای علی(ع)👇👇👇
✴️ابنبطریق در حدیثی به نقل از نافع، غلام عمر مینویسد:به ابنعمر گفتم:«چه کسی پس از رسول خدا(ص) از همه برتر است؟»
🔵گفت:«بهترین آنها پس از #پیامبر، کسی است که هر آنچه بر #خودش #حلال بود بر #او نیز #حلال بود[23] و هر آنچه بر #خودش #حرام بود بر #او نیز #حرام بود.»گفتم: «او چه کسی است؟» گفت: « #علی(ع).» سپس گفت: ⬅️«#پیامبر درهای مسجد را #بست؛ مگر #باب #علی(ع) را و به او گفت که 👈هر آنچه در این مسجد بر من جایز است بر تو نیز جایز است. ... 👈#تو #وارث من و👈 وصی من هستی، دین مرا ادا میکنی... .»[24]
◀️این حدیث هم به نحوی ادعای قائلان حدیث #سد ابواب درباره #ابوبکر را رد میکند.
🔶ابنبطریق پس از نقل این حدیث به نقل از یحیی بن حسن مینویسد که #خداوند در اینجا فرق بین #علی و #دیگران را #آشکار کرده است.
❇️خداوند متعال نیز میفرماید:«انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس ... .»[25]
🔴ابنعساکر در حدیثی دیگر به نقل از علاء بن عرار از پدرش چنین نقل میکند که به عبدالله بن عمر گفتم:«دربارۀ #علی(ع) و #عثمان چه میگویی؟» عبدالله گفت:«اما #علی، کسی دربارۀ او سؤال نکند؛ به منزلت او نزد #پیامبر(ص) نگاه کن. 🔷پدرم میگفت:👈 "پیامبر، ما را از مسجد بیرون کرد؛ مگر 👈علی(ع) را"» و ابن جعفر گفت: 👈«پیامبر درهای ما را که به سوی مسجد باز میشد بست و 👈در علی(ع) را باز گذاشت.»[26]
🔰حدیث سد ابواب، فضیلتی #انحصاری برای #علی(ع) بود که بسیاری حسرتِ آن را به دل داشتند.
💢حاکم نیشابوری پس از نقل حدیث سد ابواب و بیان این نکته که این حدیث 👈صحیحالاسناد است، ⏪مینویسد:«از عمر بن خطاب نقل شده است که به 👈علی(ع) سه خصلت عطا شد که👈دوست داشتم یکی از این سه خصلت برای من بود. به او گفتند:👈«این سه خصلت چیست؟»👈«گفت:
⬅️1.فاطمه را به ازدواج علی(ع) درآورد؛
⬅️2.او را در مسجد سکونت داد و حلال کرد برای او آنچه برای خودش حلال بود؛
⬅️3.پرچم را در روز خیبر به دست علی داد.»[27]
🔶برخی همین حدیث را از 👈عبدالله بن عمر روایت کردهاند.
🔷قاضی نعمان مینویسد:«از 👈عبدالله بن عمر روایت شده است که گفت:👈 "به #علی سه منقبت عطا شد که اگر یکی از آنها برای #من بود، نزد من محبوبتر از #شتران سرخ مو بود:
⬅️1.فاطمه(س) را به ازدواج او در آورد که حسن و حسین(علیهما السلام) از او متولد شدند؛
⬅️2.روز خیبر، پرچم را به او داد بعد از اینکه گفت:پرچم را فردا به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او را دوست دارند.
⬅️3.درخانه های همه مردم را به سوی مسجد بست، غیر از در (خانه) او را... .»[28]
✅بستهشدن درهای دیگران به مسجد، فضیلتی است که #علی در روز شورا[29] به آن استناد کرد و در اینباره از دیگران اقرار گرفت.آن #حضرت در روز #شورا فرمود:«آیا در میان شما کسی هست که کتاب الهی، او را پاک دانسته باشد[30] تا جایی که #پیامبر، ابواب همه مهاجران را به مسجد بست و باب من را باز گذاشت...»[31] 👈این حدیث از طرق گوناگون و زیاد و به وسیله راویان موثق نقل شده است.[32]
♨یکی از منکران این حدیث، ابنتیمیه است.او این حدیث را از مجعولات (ساختههای) شیعیان میداند.[33]‼️
♨بدون شک، #تعصب و دشمنی وی با #شیعه، سبب انکار حقایق فراوانی درباره امام علی(ع)و شیعیان شده است که البته این مورد هم یکی از آن موارد است.این حدیث در اکثر جوامع روایی #اهل_سنت و با اسناد فروان نقل شده است؛ به حدی که میتوان درباره آن، ادعای تواتر داشت؛اما #ابنتیمیه به راحتی آن را انکار کرده است.👈جملهای که ابنحجر درباره کور دلی و گمراهی #ابنتیمیه گفته است،میتواند تا حدی، #حقیقت را #آشکار کند.
⏪ابنحجر مینویسد:♨️ #ابنتیمیه، بندهای است که #خداوند، او را #ترک کرده و 👈گمراه و کور و کرش ساخته و ذلیل کرده است.»[34]
✴️در پایان بد نیست یک بیت از شعر شاعر بزرگ عرب،«میری» درباره سد ابواب ذکر کنیم.
فقیل له اسدد کل باب فتحته سوی باب ذی التقوی علی فسددا.[35]
❇️ترجمه:به #پیامبر(ص)دستور رسید که همه درها را ببندد؛ مگر در صاحب تقوا و پرهیزگاری، #علی(ع) را و این دستور #الهی انجام شد.
📚منابع :
[1].نیشابوری،حاکم؛ المستدرک، بیروت،دارالکتاب العربی،بیتا، ج3،ص125؛ابنکثیر،اسماعیل؛ البدایه و النهایه،بیروت، دارالفکر،1407ق،ج7،ص342 و فتال نیشابوری،محمد؛روضه الواعظین، قم،منشورات الرضی،بیتا، ص118.
#ادامه👇👇👇
@Haqemamali
[2]. ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، 1415 ق، ج 42، ص 138 و عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه، بیتا، چاپ دوم، ج7، ص13.
[3]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نجف، مطبعه الحیدریه، 1376 ش، ج 2، ص 37 و مجلسی،محمد باقر؛ بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1403 ق، چاپ سوم، ج 39، ص 27.
[4]. سوره نجم، آیات 1 ـ 4.
[5]. واعظ خرگوشی، ابوسعید؛ شرف النبی، تهران، بابک، 1361ش، ص 439 و440 و مغربی، قاضی نعمان؛ شرح الاخبار، قم، جامعه مدرسین، بیتا، ج2، ص 196.
[6]. ابن شهرآشوب، پیشین، ج 2، ص 36- 40 .
[7]. همان، ص 36 و 37.
[8]. اسدی حلی، ابنبطریق؛ العمده، قم موسسه النشر الاسلامی، 1407ق، چاپ اول، ص175 ـ 181.
[9]. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم؛ ینابیع الموده، بیجا، دارالاسوه، 1416 ق، چاپ اول، ج 1، ص 275ـ 260.
[10]. مجلسی، پیشین، ج 39، ص 35 .
[11]. امینی، عبدالحسین؛ الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربی، 1397ق، چاپ چهارم، ج 3، ص 202 .
[12]. ابنعساکر، ترجمه امام علی بن ابیطالب، بیروت، موسسه المحمودی، 1978م، چاپ دوم، ج1، ص 275 ـ 305 .
[13]. نسائی، احمد بن شعیب؛ سنن الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1411ق، ج 5، ص 118 .
[14]. طبرانی، سلیمان بن احمد؛ المعجم الاوسط، بیجا، دارالحرمین، بیتا، ج 4، ص 186.
[15]. ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، بیجا، داراحیاء الکتب العربیه، بیتا، ج9، ص 173.
[16]. بغدادی، احمد بن علی الخطیب؛ بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417 ق، ج 7 ،ص 214.
[17]. عمروبن ابی عاصم ، کتاب السنه، بیروت، المکتب الاسلامی، 1413 ق، ص 565 و بیهقی، احمد بن حسین بن علی؛ السنن الکبری، بیروت، دار الفکر، بیتا، ج2، ص442.
[18]. نسائی، پیشین، ج 5، ص 35، احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی تا، ص3.
[19]. ابن حبان، محمدبن احمد؛ صحیح ابنحبان، بیجا، موسسه الرساله، 1414 ق، ج 15، ص 275 به نقل از: ابوحاتم .
[20]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل؛ البدایه و النهایه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، چاپ اول، ج 7، ص 397.
[21]. مغربی، پیشین، ج 2 ، ص 181.
[22]. این ابیالحدید، پیشین، ج11، ص 49.
[23]. در حدیثی از پیامبر خطاب به علی(ع) آمده است: «یا علی لایحل لاحد یجنب فی المسجد غیری و غیرک.» ضرار بن صرد مینویسد: منظور حضرت این است که کسی نمی تواند مسجد را در حال جنابت طریق عبور قرار دهد، غیر از من وتو . ابنکثیر، پیشین، ج7، ص 379.
[24]. اسدی حلی، ابنبطریق؛ پیشین، ص 180ـ181.
[25]. همان، ص 181.
[26]. ابنعساکر، پیشین، ج 42، ص 139.
[27]. حاکم نیشابوری، پیشین، ج3، ص 125.
[28]. مغربی، پیشین، ج2، ص 181 و احمد بن حنبل ، مسند احمد، بیجا ، دارالفکر، بیتا، ج2، ص 26.
[29]. شواری شش نفره عمربن خطاب.
[30]. اشاره به آیه «انما یرید الله ... .».
[31]. امینی، عبدالحسین؛ پیشین، ج 3، ص 213.
[32]. ابننجیم مصری، البحرالرائق، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق، ص 341 .
[33]. امینی ، عبدالحسین؛ الغدیر، ترجمه جمال موسوی، بیجا، الغدیر، بیتا، ج5 ، ص 334.
[34]. همان، ج 5، ص 357.
[35]. ابن شهرآشوب؛ پیشین، ص 38.
@Haqemamali
🔆متن شبه:
🔸چون اهل سنت نتوانسته اند در سند حدیث غدیر تشکیک کنند در کلمه مولا اشکال کرده اند که در جمله من کنت مولاه موجود است. کلمه مولا دارای معانی مختلف از جمله سرپرست و صاحب اختیار، دوست، همسایه، عبد و... می باشد. لذا گفته اند: منظور پیامبر(صلی الله علیه و آله) این است که هر کس من دوست اویم علی(علیه السلام) نیز دوست اوست!‼️
📖 پاسخ شیعه:
✴️ردّیه اول: در آیه تبلیغ حکم شدیدی برای عدم رساندن این مطلب قرار داده شده که خداوند می فرماید:
❇️يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ( سوره مبارکه مائده آیه 67)
✴️ای پيامبر ، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان ، اگر چنين نکنی امر رسالت او را ادا نکرده ای خدا تو را از مردم حفظ می کند ، که خدا مردم کافر را هدايت نمی کند.
◀️اگر نرسانی وظیفه رسالت خود را انجام نداده ای و دوستی چندان مساله مهمی نیست که اینچنین تهدیدی برای آن قرار داده شود و شایسته این مقام تنها مساله خلافت است و در ادامه آیه می آید که خدا تو را از (آزار) مردم حفظ می کند. مگر دوستی خطر ایجاد می کند؟ این مساله خلافت است که خیلی ها به آن طمع داشتند و بخاطر آن ممکن بود به پیامبر(صلی الله علیه و آله) آسیب برسانند.
👈در ضمن طبق احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله) مردم قبل ازغدیر خم به دوستی پیامبر(صلی الله علیه و اله) با امیرالمومنین(علیه السلام) آگاه بودند، بنابراین غدیر خم موردی نداشت. و در آیه اکمال که در مورد روز غدیر نازل شده می فرماید: 👇👇👇
❇️.... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا.... ( سوره مبارکه مائده آیه 3)
✴️امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم.
🔷و مردم امروز نا امید شدند. ⁉️آیا با دوستی امیر المومنین(علیه السلام) مردم از از بین بردن دین مایوس شدند یا این مساله امامت و خلافت بود که امتداد نبوت است؟‼️
💠ردّیه دوم: پیغمبر(صلی الله علیه و اله) قبل از گفتن من کنت مولاه فرمودند: أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟ یعنی چه کسی نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است و امر او را بر امر خودتان مقدم می کنید؟ مردم گفتند: خدا و پیامبرش(صلی الله علیه و آله). بعد فرمودند: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، یعنی هر کس من نسبت به او از خودش سزاوارترم زین پس، علی (علیه السلام) نسبت به او از خودش سزاوارتر است و صاحب اختیار اوست.
🌐در سوره احزاب بر این مطلب دلالت می کند:👇👇
🔰النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ. ( سوره مبارکه احزاب آیه 6) پیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله) از خود مسلمانان اولی است که در کارشان تصرف و دخالت کند.
🔴ردّیه سوم: روز غدیر گرمای شدیدی داشت بطوری که مردم ردای خود را زیر پا و بالای سر خود نگاه می داشتند و روا نیست بگوییم مردم در این گرمای شدید حدود سه روز برای بیعت معطل شدند برای مساله نه چندان بزرگی مانند دوستی.
🔵ردّیه چهارم: افراد حاضر در روز غدیر از این کلمه خلافت الهی را فهمیده اند و مانند عمر ابن خطاب تبریک گفتند یا مانند حسّان ابن ثابت شعر در مدح مولا گفتند که در شعر گفت: حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) امام و هادی برای ماست.
🔴خطيب بغدادى در ترجمه حبشون بن موسى مىنويسد:
#ادامه👇
@Haqemamali
أنبأنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بشران أنبأنا عليّ بن عمر الحافظ حدّثنا ضمرة ابن رَبِيعَةَ الْقُرَشِيُّ عَنِ ابْنِ شَوْذَبٍ عَنْ مَطَرٍ الْوَرَّاقِ عَنْ شَهْرِ بْنِ حَوْشَبٍ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ. قَالَ: مَنْ صَامَ يَوْمَ ثَمَانِ عَشْرَةَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ كُتِبَ لَهُ صِيَامُ سِتِّينَ شَهْرًا، وَهُوَ يَوْمُ غَدِيرِ خُمٍّ، لَمَّا أَخَذَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ: «أَلَسْتُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؟» قَالُوا: بَلَى يا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الخطّاب:👇 بخ بخ لك يا ابن أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلايَ وَمَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ [المائدة 3] وَمَنْ صَامَ يَوْمَ سَبْعَةٍ وَعِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ، كُتِبَ لَهُ صِيَامُ سِتِّينَ شَهْرًا، وَهُوَ أَوَّلُ يَوْمٍ نَزَلَ جِبْرِيلُ [عَلَيْهِ السَّلامُ] عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالرِّسَالَةِ.
📚الخطيب البغدادي، أحمد بن علي أبو بكر (متوفاي 463هـ)، تاريخ بغداد، ج 8، ص 284، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.
⏪همين روايت را الشجرى الجرجانى (متوفاي499 هـ) در كتاب الأمالى با همين سند در سه جاى از كتابش و ابن عساكر در تاريخ مدينه دمشق نقل كردهاند:
◀️الشجري الجرجاني، المرشد بالله يحيى بن الحسين بن إسماعيل الحسني،
📚كتاب الأمالي وهي المعروفة بالأمالي الخميسية، ج 1، ص 192، و ج1، ص 343، و ج2، ص102، تحقيق: محمد حسن اسماعيل، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1422 هـ - 2001م؛
🔸ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)،
📚تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص 233، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.
🔴از ابوهريره نقل شده است كه گفت: 👈كسى كه روز هجدهم ذى حجه را روزه بگيرد ثواب روزه 👈شصت ماه براى وى نوشته مىشود، اين روز، روز غدير خم است، 👈روزى كه #رسول خدا صلى الله عليه و آله دست #على را گرفت و فرمود: آيا #من رهبر #مؤمنان نيستم؟ 👈گفتند: چرا اى #رسول خدا. 👈فرمود: هر كس #من مولاى او هستم #على مولاى او است. 👈عمر گفت: #تبريك، تبريك اى #پسر ابوطالب، #تو اكنون #مولاى من و #مولاى هر مسلماني، سپس اين آيه نازل شد: امروز دين شما را كامل كردم. اين حديث به عنوان روايت حبشون مشهور شده است، گفته شده كه فقط او اين روايت را نقل كرده است؛ در حالى احمد بن عبد الله نيز از على سعيد... از أبى هريره نقل كرده است....
🌐ردّیه پنجم: تبادر ازحاقّ لفظ:
🔷لفظ ولیّ و مولا اگر چه در لغت دارای معانی متعددی است ولی هنگامی که بدون قرینه بیاید، 👈عرب از آن معنای صاحب اختیار، اولی به تصرف و سرپست می فهمد که 👈همان معنای امامت است و تبادر علامت حقیقت است. البته ادله دیگری هم ماند،ولی همین ها کفایت می کند.
@Haqemamali
👇👇👇
◀️سوال
💠به چه دلیل کلمه مولی به معنای سرپرست است؟❓
🔰پاسخ:👇👇👇
🔷دلالت «مولی» در حدیث غدیر بر معنای «سرپرست و اولی به تصرف» واضح و روشن است زیرا:
🔶الف) ماده مولی (بر وزن مفعل) به این معنا است به شهادت کتب لغت:👇👇
🔵لغت شناسان و کتابهای برجسته و ممتاز لغت، کلمه ولایت را به معنای سرپرستی، عهدهداری امور، سلطه، استیلا، رهبری و زمامداری معنا کردهاند.
⬅️در این جا معنای این کلمه را با برخی از مشتقاتش فقط از کتابهای لغت اهل سنت برایتان نقل میکنیم:👇👇
🔴راغب اصفهانی مینویسد: «وِلایت یعنی، یاری کردن. و وَلایت یعنی، زمامداری و سرپرستی امور و گفته شده است که ولایت و ولایت مانند دِلالت و دَلالت است و حقیقت آن «سرپرستی» است. ولی و مولی نیز در همین معنا به کار میرود [1] ».
◀️ ابن اثیر مینویسد: «ولیّ یعنی، یاور. و هر کس امری را بر عهده گیرد، «مولی و ولیّ آن است».
💠 سپس خودش میگوید: «و از همین قبیل است حدیث « من کنت مولاه فعلی مولاه ». و سخن عمر که به علی (ع) گفت: «تو مولای هر مؤمنی شدی» یعنی، «ولی مؤمنان گشتی [2] ».
🔰صاحب صحاح اللغة مینویسد: «. هر کس سرپرستی امور کسی را به عهده گیرد ولی او است [3] ».
🌐صاحب مقاییس مینویسد: «هر کس زمام امر دیگری را به عهده گیرد «ولیّ او است [4] ».
❓اکنون با این گفتههای مصرّح ارباب لغت، چگونه میتوان من کنت مولاه فعلی مولاه را به «دوستی» صرف معنا کرد و سرپرستی اجتماعی و زمامداری را از آن جدا ساخت؟❓
⏪مگر نه این است که «ابن اثیر» لغتشناس معروف عرب و سنی، خودش تصریح میکند که کلمه «مولی» در روایت من کنت مولاه فعلیّ مولاه از زبان پیامبر (ص) و در گفتار عمر در همین معنا به کار رفته است؟❓
#ادامه👇👇
@Haqemamali
💢ب) قرائن داخلی این حدیث بر معنای مذکور دلالت دارد:👇👇
⬅️مانند صدر حدیث که حضرت رسول فرمود: الست اولی بکم من انفسکم.
✴️و هم چنین در ذیل روایت حضرت میفرماید: « الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمة»
🔯 و مردم را به بیعت با حضرت علی دعوت میکند و مردم با آن حضرت بیعت کرده به او تبریک میگویند.
🔷و بدیهی است که معنای «دوستی» و «دوست داشتن» با این ذیل سازگار نیست، زیرا معنایش این است که مردم به علی (ع) چنین تبریک میگویند: «به تو تبریک میگوییم که محبوب همه مومنان هستی».
🔶ج) موقعیت و وضعیت واقعه غدیر فقط با این معنا سازگار است.
🔹د) عکسالعمل حاضران در واقعه و بیعت با آن حضرت در همان مجلس شاهد همین معنا است .
🔸ه) اشعار شعرای آن زمان که این حدیث را به نظم کشیدهاند بر همین معنا مبتنی است.
✅از آنجا که دلالت حدیث غدیر بر معنای سرپرستی به دلیل شواهد فوق روشن و واضح است، اگر قرینهای بخواهد معنای این حدیث را از ظاهرش تغییر دهد، باید هم اصل وقوع آن و هم چگونگی دلالت بر معنای مقصودش با ادله معتبر ثابت شود، در حالی که این قرینه نه سندی دارد و نه میتواند دلالت بر مقصود داشته باشد.
📚منابع:
[1] المفردات الراغب، ص 570
[2] النهایة، لابن اثیر، ج 5، ص 227
[3] الصحاح فی لغة العرب، ج 6، ص 2528
[4] معجم مقاییس اللغة، ج 6، ص ص 141
@Haqemamali
#شأن_نزول_آیه_67_سوره_مائده_آیه_تبلیغ
🔷در آیه(67) سوره«مائده» می خوانیم:
❇️«یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ اِنَّ اللّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ»؛
✴️(اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً [به مردم] برسان؛ و اگر نکنى، رسالت او را انجام نداده اى؛ خداوند تو را از [خطرات احتمالىِ] مردم، نگاه مى دارد؛ و خداوند، جمعیت کافرانِ [لجوج] را هدایت نمى کند).
⬅️شان نزول:
🔶گرچه متاسفانه پیش داورى ها و تعصب هاى مذهبى مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه، بدون پرده پوشى در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولى در عین حال در کتاب هاى مختلفى که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشته اند، روایات زیادى دیده مى شود که با صراحت مى گوید: آیه فوق درباره على(علیه السلام) نازل شده است.
🔴این روایات را جمع زیادى از صحابه از جمله «زید بن ارقم»، «ابوسعید خدرى»، «ابن عباس»، «جابر بن عبداللّه انصارى»، «ابوهریره»، «برّاء بن عازب»، «حذیفه»، «عامر بن لیلى بن ضمره» و «ابن مسعود» نقل کرده اند و گفته اند: آیه فوق درباره على(علیه السلام) و داستان روز «غدیر» نازل گردید.
🔵بعضى از احادیث فوق مانند حدیث«زید بن ارقم» به یک طریق.
🔆بعضى از احادیث مانند حدیث«ابوسعید خدرى» به یازده طریق!
🔸بعضى از این احادیث مانند حدیث«ابن عباس» نیز به یازده طریق!
🔷و بعضى دیگر، مانند حدیث«برّاء بن عازب» به سه طریق نقل شده است.
دانشمندانى که به این احادیث در کتب خود تصریح کرده اند، عده کثیرى هستند که به عنوان نمونه از جمعى از آنها نام مى بریم:
🔴1ـ «حافظ ابو نعیم اصفهانى» در نوشته خود:
⬅️«ما نَزَلَ مِنَ الْقُرآنِ فِى عَلِىّ» (به نقل از «خصائص»، صفحه 29).
2ـ «ابوالحسن واحدى نیشابورى» در «اسباب النزول»، صفحه 150.(1)
💢3ـ «حافظ ابوسعید سجستانى» در کتاب «الولایه» (به نقل از کتاب «طرائف»).(2)
◀️4ـ «ابن عساکر شافعى» (بنا به نقل «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 298).(3)
🔴5ـ «فخر رازى» در «تفسیر کبیر» خود، جلد 3، صفحه 636.(4)
🔹6ـ «ابو اسحاق حموینى» در «فرائد السّمطین».
♦️7ـ «ابن صبّاغ مالکى» در «فصول المهمه»، صفحه 27.(5)
🔷8ـ «جلال الدین سیوطى» در «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 298.(6)
🔶9ـ «قاضى شوکانى» در «فتح القدیر»، جلد 3، صفحه 57.(7)
💢10ـ «شهاب الدین آلوسى شافعى» در «روح المعانى»، جلد 6، صفحه 172.(8)
🔵11ـ «شیخ سلیمان قندوزى حنفى» در «ینابیع الموده»، صفحه 120.(9)
🔴12ـ «بدر الدین حنفى» در «عمده القارى فى شرح صحیح البخارى»، جلد 8، صفحه 584.
⏹13ـ «شیخ محمّد عبده» مصرى در «تفسیر المنار»، جلد 6، صفحه 463.(10)
*⃣14ـ «حافظ ابن مردویه» متوفاى 416، بنا به نقل «سیوطى» در «درّ المنثور».(11)
⬅️و جمع کثیرى دیگر این شان نزول را براى آیه فوق نقل کرده اند.(12)
👈اشتباه نشود، منظور این نیست که دانشمندان و مفسران فوق نزول این آیه را درباره على(علیه السلام) پذیرفته اند، بلکه منظور این است: روایات مربوط به این مطلب را در کتب خود نقل کرده اند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف، به خاطر ترس از شرائط خاص محیط خود و یا به خاطر پیش داورى هاى نادرستى که جلو قضاوت صحیح را در این گونه مباحث مى گیرد، از پذیرفتن آن خوددارى کرده اند.
👈بلکه گاهى کوشیده اند تا آنجا که ممکن است آن را کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهند.
⬅️ مثلاً «فخر رازى» که تعصب او در مسائل خاص مذهبى معروف و مشهور است براى کم اهمیت دادن این شان نزول، آن را دهمین احتمال آیه قرار داده و 9 احتمال دیگر که غالباً بسیار سُست، واهى و بی ارزش است را قبل از آن آورده است‼️
#ادامه👇👇
@Haqemamali