eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
652 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فرحة الزهراء ۱۴۴۳ شماره 13 از 40 😉 😍 😍 ❣️ 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
💢🚩 مجلس عمرکشون گرفتن جناب حضرت عشق مولانا علی النقی الهادی علیه السلام... قَالَ (شیخ القمیین احمد بن اسحاق لابْنُ أَبِي الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِيُّ الْوَاسِطِيُّ وَ يَحْيَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُوَيْجٍ الْبَغْدَادِي‏) إِنِّي قَصَدْتُ مَوْلَايَ أبي [أَبَا] الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) كَمَا قَصَدْتُمَانِي بِسُرَّمَنْ‏رَأَى فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ فَأَذِنَ لِي فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ التَّاسِعِ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ فَرَأَيْتُ سَيِّدَنَا عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ السَّلَامُ قَدْ أَوْعَزَ إِلَى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْ خَدَمِهِ أَنْ يَلْبَسَ مَا يُمْكِنُهُمْ مِنَ الثِّيَابِ الْجُدُدِ وَ كَانَ بَيْنَ يَدَيْهِ مِجْمَرَةٌ يُحْرِقُ الْعُودَ فِيهَا بِنَفْسِهِ فَقُلْتُ لَهُ بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ تَجَدَّدَ لِأَهْلِ الْبَيْتِ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَرَحٌ فَقَالَ وَ أَيُّ يَوْمٍ أَعْظَمُ حُرْمَةً عِنْدَ أَهْلِ الْبَيْتِ مِن‏ هَذَا الْيَوْمِ التَّاسِعِ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ احمد بن اسحاق از اصحاب خاص امام هادی صلوات الله علیه و معروف به شیخ القمیین خطاب به محمد بن ابی علاء همدانی و یحیی بن محمد بن جریح بغدادی گوید: در مثل این روز (نهم ربیع الاول) که شما به نزد من آمده اید من به حضور مولایم امام هادی (صلوات الله علیه) در سامراء رفتم؛ چون اجازه گرفتم و به خدمت آن حضرت رسیدم و آن روز ، روز نهم ربیع الاول بود؛ دیدم سرور ما علیه و علی آبائه السلام مجلس خود را آراسته و مجمره در پیش خود گذاشته است و به دست مبارک خود عود در آن مجمره می اندازد و مجلس خود را مزیّن گردانیده است و بر غلامان و خدمتگزاران خود جامه های فاخر پوشانیده است. عرض کردم: یابن رسول الله! پدران و مادران ما فدای شما باد. آیا امروز شادمانی تازه ای برای اهل بیت (صلوات الله علیهم) رخ داده است؟ حضرت فرمود: به راستی کدام روز ارزشش از این روز نزد اهل بیت عظیم تر است؟ منابع ، 📘بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏95، ص: 351 - باب 13 فضل اليوم التاسع من شهر ربيع الأول و أعماله‏ 📘زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص: 253 📘المحتضر للشيخ حسن: 44- 50 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است....
حرم
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_چــهارم ✍تا می‌خواهیم برای مجید گریه ڪنیم،
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 مجید قربان‌خانی مجید سوزوڪی نیست ✍داستان مجید را بسیاری با «مجید سوزوڪی» اخراجی‌ها مقایسه ڪرده‌اند. پسر شروشور و لات مسلڪی ڪه پایش را به جبهه می‌گذارد و به‌یڪ‌باره متحول می‌شود؛ اما خواهر مجید می‌گوید مجید قربان‌خانی، مجید سوزوڪی نیست: «بااینڪه خودش از مجید اخراجی‌ها خوشش می‌آمد؛ اما نمی‌شود مجید ما را به مجید اخراجی‌ها نسبت داد. برای اینڪه مجید سوزوڪی به خاطر علاقه به یڪ دختر به جبهه رفت؛ اما مجید به عشق بی‌بی زینب همه‌چیز را به‌یڪ‌باره رها ڪرد و رفت. از ڪار و ماشین تا محله‌ای ڪه روی حرف مجید حرف نمی‌زد. مجید سوزوڪی اخراجی‌ها مقبولیت نداشت؛ اما مجید ما خیلی محبوب بود. ماشین مجید همیشه بدون هیچ قفل و دزدگیری دم در پارڪ بود. هیچ‌کس جرات این را نداشت که به ماشین او دست بزند. همه می‌دانستند ماشین مجید است. برای مجید همه احترام قائل بودند؛ اما او با همه این‌ها همه‌چیز را رها ڪرد و رفت.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
حرم
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_پـنـجـم مجید قربان‌خانی مجید سوزوڪی نیست
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 ✍نصفه‌شب‌ها مجبور می‌ڪردڪله‌پاچه بخوریم مجید در هر چیزی مرام خاص خودش را دارد. حتی وقتی قهر می‌ڪند و نمی‌خواهد شب را خانه بیاید. حتی وقتی نصفه‌شب‌ها هوس می‌کند ڪل خانه را به ڪله‌پاچه مهمان ڪند. حالا مجید نیست و تمام چیزهای عجیب و غیرمنتظره را با خود برده است مادر مجید می‌گوید: «معمولاً دیروقت می‌آمد؛ اما دلش نمی‌آمد چیزی را بدون ما بیرون بخورد. ساعت سه نصفه‌شب با یڪ‌دست ڪامل ڪله‌پاچه به خانه می‌آمد و همه را به‌زور بیدار می‌ڪرد و می‌گفت باید بخورید. من بیرون نخورده‌ام ڪه با شما بخورم. من هم خواب و خسته سفره پهن می‌ڪردم و ڪله‌پاچه را ڪه می‌خوردیم» ساناز خواهر بزرگ‌تر مجید می‌گوید: «زمستان‌ها همه در سرما ڪنار بخاری خوابیده‌اند اما ما را نصفه‌شب بیدار می‌ڪرد و می‌گفت بیدار شوید برایتان بستنی خریده‌ام و ما باید بستنی می‌خوردیم.» پدر مجید هم بعد از خال‌ڪوبی دست مجید به او واکنش نشان می‌دهد و مجید شب را خانه نمی‌آید اما قهر ڪردن او هم مثل خودش عجیب است: «خال‌ڪوبی برای ۶ ماه قبل از شهادت مجید است. می‌گفت پشیمان شدم؛ اما خوشش نمی‌آمد چند بار تڪرار ڪنی. می‌گفت چرا تڪرار می‌کنید یڪ‌بار گفتید خجالت ڪشیدم. دیگر نگویید. وقتی هم از خانه قهر می‌ڪرد شب غذایی را ڪه خودش می‌خورد دو پرس را برای خانه می‌فرستاد. چون دلش نمی‌آمد تنهایی بخورد.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 آرامش بی انتها 🌟 کربلا کربلا... 🎧 حسین طاهری 💔 أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهْ 🥀شب زیارتی ارباب
هدایت شده از حرم
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 ❣ ﷽❣ 🌷 💚 شب جمعه بسیار شب با فضیلتی می باشد که ان شاء الله با دعا و نیایش و عبادت به بهترین نحو سپری کنیم 💚 💚 برخی از اعمال شب جمعه عبارتست از : ( یک یا چند یا همه آن ها را برحسب وقت و توانمان انجام بدهیم ان شاءالله ) 1⃣ 2⃣ ( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر ) 3⃣ 4⃣ سفارش شده : اسراء، کهف، ص، سجده، یس، واقعه، دخان، احقاف، جمعه، شعرا، نمل، قصص، زخرف، طور و . .. 5⃣ در حق مومنان 6⃣ در رکعت اول نماز مغرب و عشاء و قرائت سوره توحید در رکعت دوم نماز مغرب و سوره اعلی در رکعت دوم نماز عشاء. 7⃣ : دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد 10 مرتبه آِیه ی زیر تلاوت شود: 🔹 رَبَّنَا اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنیِنَ یَومَ یَقُومُ الحِسَاب در رکعت دوم بعد از حمد آیه ی زیر 10 مرتبه تلاوت شود: 🔹رَبِّ اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَیتِی مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِناَتِ بعد از سلام نماز 10 مرتبه گفته شود: 🔹رَبِّ ارحَمهٌما کَما رَبَّیانی صَغیراِّ 8⃣ (دو رکعت است. در هر رکعت حمد که خوانده میشود، آیه ی شریفه ی {ایَّاکَ نَعبُدُ وَ اِ یَّاکَ نَستَعِینُ} 100 مرتبه تکرار می شود و بعد از 100 مرتبه حمد تمام می شود و سوره ی توحید خوانده خواهد شد. اذکار رکوع و سجود هر کدام 7 مرتبه تکرار می شوند. در قنوت و بعد از نماز نیز برای ظهور حضرت بسیار دعا باید شود. ( 👈 در این نماز و سایر نماز ها کمک خواستن از غیر خدا نماز را باطل می کند؛ پس نماز را برای خداوند بجای بیاورید و دعاهایی مثل {الهی عظم البلاء} که از امام زمان عج و پدران ایشان کمک خواسته می شود نه تنها در این نماز بلکه در تمامی نماز ها خودداری کنید.) 🌹 التماس دعای فرج 〰〰〰〰〰〰〰〰 📿 ! ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @haram110 ❤️کانال حرم ❤️ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
هدایت شده از حرم
4_5848295673761367635.mp3
16.9M
🔊 ✅ دعای کمیل امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🎤 عباسی -
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه کبری سلام الله علیها[14] 📢📢📢..در روز ۱۸ ربیع الاول سال ۱۱ هجری
سلام الله علیها {15} 📢📢📢...در اواخر ماه ربیع الاول سال ۱۱ هجری شمسی ، اوائل تیر ماه سال ۱۱ هجری شمسی ، اواخر ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖➖🌑🔶🌑 🕝🕞🕥...گویا در همین ایام و در زمانی که حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها از دستگاه خلافت بیزار ، و از اهل مدینه دوری گزیده و عزلت نشین شده بودند ، امیرمؤمنان علیه السلام به جهت بازپس گیری به سراغ ابوبکر می‌روند ؛ ماجرای این واقعه بر اساس شواهد تاریخی پس از اخراج عاملان و کارگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها از فدک به وقوع پیوسته است...(۱) ⛔️ این بار ابوبکر بر منبر پیامبر نشسته و اطراف او را مهاجر و انصار پر کرده‌اند ، امیرمؤمنان علیه السلام پس از ورود به مسجد ، ابوبکر را مخاطب قرار داده و او را تخطئه می کنند که چرا وکیلان حضرت زهرا سلام الله علیها را از فدک بیرون رانده است؟ ابوبکر فدک را فیء مسلمین می داند و امیرمؤمنان با اقامهء دلیل عقلی و سپس آیهء تطهیر استدلال ابوبکر را باطل می‌کنند ؛ ⬇️ مسجدیان با شنیدن و در پی آن نام حضرت صدیقهء طاهره گریان می‌شوند ، و از اطراف خلیفه پراکنده می‌گردند و مسجد را ترک می‌کنند ؛ گویا این حاضران در مسجد به یاد می‌آورند که پیامبر نزدیک به ۹ ماه هر روز بر درِ خانهء حضرت امیر و حضرت زهرا علیهماالسلام می ایستاد و آیهء تطهیر را تلاوت می کرد تا همگان بدانند که اهل این خانه مصداق آیهء تطهیرند....(۲) ابوبکر به منزل خویش در کنار مسجد بر میگردد ؛ این منزل همان خانه ای است که پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوبکر بخشیده اند (۳) و ابوبکر ، زن خویش اسماء بنت عمیس را در آن جای داده است.. ⛔️ابوبکر در منزل پس از اندکی تفکر ، عمر بن خطاب را فرا می خواند و ماجرا را بیان می کند و در آخر می گوید : ⚠️ تا زمانی که علی زنده است وضع به همین منوال خواهد بود (و آب خوش از گلویمان پایین نخواهد رفت)‼️ 🅾 عمر راه حل را در دستان می داند و آن دو خالد را احضار می‌کنند؛ پس از ورود خالد بن ولید به خانهء ابوبکر ، خلیفه رو به خالد می کند و می‌گوید : ⚠️ برای امر مهمی تو را خواسته ایم ؛ خالد پاسخ می دهد : ⚠️ هر کار باشد انجام می دهم و لو کشتن علی باشد ؛ و پاسخ می شنود : ⚠️ به خدا قسم ! جز این کار را از تو نمی خواستیم. ❌طرح ترور چنین است که در هنگام نماز صبح که هوا تیره و مسجد بدون داشتن هیچ مشعل و چراغی خاموش است ، خالد در کنار امیرمؤمنان در صف نماز بایستد و ابوبکر که به عنوان نماز جماعت نماز می گزارد ، با سلام و پایان نماز ، فرمان قتل را صادر کند ، خالد سر امیرمؤمنان را بزند و ایشان را ترور نماید ؛ 👈👈 اسماء همسر ابوبکر ، که صدا و زمزمهء این ۳ تن را می شنود ، با شنیدن نقشهء قتل ، خادمهء خویش را به بهانهء احوال پرسی به سوی خانهء حضرت فاطمه سلام الله علیها گسیل می‌دارد ، و امر می کند که پس از سلام و همچنین در هنگام خداحافظی آیهء زیر را بخواند : 📖 إنَّ المَلَأ يَاتَمِرونَ إلَيكَ لِيَقتُلوكَ فَاخرُج إنّي لَكَ مِنَ النّاصِحينَ (قصص/٢٠) 📖 سران قوم دربارهء تو مشورت می کنند تا تو را بکشند ، پس از شهر خارج شو ، و من جداً از خیرخواهان تو ام. امیرمؤمنان علیه‌السلام نیز که در منزل اند به خادم اسماء بنت عمیس می‌فرمایند : 💠 به سرورت سلام برسان و بگو خداوند مرا حفظ خواهد کرد. 《1》
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه‌کبری سلام الله علیها {15} 📢📢📢...در اواخر ماه ربیع الاول سال ۱۱
🌅 نماز صبح آغاز می‌گردد ؛ خالد با شمشیری که در زیر لباس مخفی کرده ، در کنار امیرمؤمنان علیه‌السلام نماز را شروع می‌کند ؛ ابوبکر که پیش از نماز نیز آشفته بود و به عواقب این کار فکر می کرد ، در هنگام نماز متوجه می شود که اگر امیرمؤمنان علیه السلام در نماز ترور شود ، او نفر بعدی خواهد بود که در نماز و یا در کوچه های مدینه توسط بنی هاشم یا دوست‌داران امیرالمومنین ترور خواهد شد ؛ 📛 نگرانی شدید او و ترس از عاقبت این کار ، نماز را آنچنان طولانی می کند که نزدیک بوده نماز قضا گردد و آفتاب طلوع نماید ، مردم نیز سرگشته و حیران در صف های نماز به امام جماعت چشم دوخته اند ؛ ابوبکر که چاره ای نمی یابد ، قبل از اتمام نماز رو به خالد می کند ، ۳ مرتبه با صدای بلند می گوید : ⚠️ای خالد ! آنچه گفتم ، انجام نده‼️ و نماز را به پایان می‌رساند ؛ امیرمؤمنان علیه السلام به خالد می‌گویند : 💠 تو چه کاری میخواستی بکنی که ابوبکر گفت : نکن⁉️ خالد رندانه پاسخ می‌دهد که : ⚠️ می خواستم سر تو را بزنم‼️ امیرالمومنین می گویند : 💠 و تو این کار را می‌کردی⁉️ خالد پاسخ می‌دهد: به خدا قسم، آری؛ 🔻با یک حرکت و به کمک دو انگشت اشاره و وسطی ، امیرمؤمنان راه نفس خالد را می بندند و او را به زمین می‌کوبند ، خالد دست و پا زنان فریاد می زند و اهل مسجد هر چه می کنند نمی توانند دو انگشت حضرت را از گردن خالد جدا سازند ؛ عمر بن خطاب فریاد می کشد که او را کشت و اهل مسجد عاجزانه عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله را واسطه قرار می‌دهند ؛ ▪️عباس ، امیرمؤمنان علیه السلام را قسم می‌دهد تا به حق صاحب قبری که در کنار مسجد است خالد را نکشد ؛ امیرمؤمنان علیه‌السلام خالد را رها می‌کنند و مسجدیان خالد را که از ترس ، خود را نجس کرده است از مسجد خارج می‌کنند...(۴) ..⬅️..این بهانه ای می‌شود که امیرمؤمنان علیه السلام دیگر در نماز های جماعت نیز شرکت نکنند ؛ ➖➖➖➖➖ 1⃣ بحارالانوار ۱۲۴/۲۹ 2⃣ إمتاع الأسماع ۳۸۷/۵ (اهل تسنن) 3⃣ تاریخ طبری ۴۱۹/۳ 4⃣ بحارالانوار ۱۲۴/۲۹ تا ۱۳۴ و ۱۳۶تا ۱۳۸ (پ.ن : در نظر بگیرید که شرکت حضرت در نمازهای جماعت، من باب و حفظ جان خویش و حسنین علیهما السلام و گزک دست این رجاله‌ها ندادن بوده است ؛ و این در حالی است که در روایات ما صریحا بیان شده که حضرت در این مدت کمتر از ۱ ماه که به اکراه و اجبار در نمازها شرکت می‌جستند، نماز را فرادی اقامه می‌فرمودند : "وقف خلف ابی‌بکر و صلّی لنفسه" 📙تفسیرقمی)
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #قسمت‌نهم #نم‌نم‌عشق یاسر سرموروی فرمون گذاشتم تاازالتهابم که ناشی از هیجان بود کم بشه.بر
* 💞﷽💞 ‍ یاسر سوار ماشین شدم و پشت رول نشستم چند لحظه بعد از من مهسوهم سوارشد. توی سکوت به سمت آزمایشگاه به راه افتادم و همزمان از آینه ها حواسم به اطراف بود که سروکله ی اون ماشین مشکی پیدانشه.که ظاهرااثری هم نبود... +شماتوماشینتون‌آهنگم‌پیدامیشه؟ _بله‌ولی‌باب‌میل‌شمانیست +چرابابا،من‌همه‌چی‌گوش‌میدم،حالایدونشوبزارید.. _بااینکه‌میدونم‌باب میلتون نیست ولی چشم میذارم. از توی داشبورد یه سی دی درآوردم و توی دستگاه گذاشتم: باپیچیدن صدای حامد زمانی توی ماشینم انرژی گرفتم.. *مردان ماموریت سخت مردان روز کارزاریم تا خون غیرت در رگ ماست این سرزمین را پاسداریم ما وارث از خود گذشتن از نسل عشق و اعتقادیم ما وَأَعِدُّواْ مَّا اسْتَطَعْتُم اینک مهیای جهادیم.. +اینننن آهنگه؟ _گفتم که باب میلتون نمیشه...من اهل موسیقی نیستم... فقط آهنگ های ارزشی وحماسی ازهمین یک خواننده روگوش میدم بقیه اش فقط نوحه و مداحی. پوزخندی زد و گفت: +اونوقت این خشکه مقدس بازی نیست؟واقعا که امثال شماها املن.افسردگی نگرفتین؟ _خانم،اعتقادات دین من بادین شما تفاوت داره.من شیفته ی این دینم.لطفاعقایدکسی رو به سخره نگیرید. همون لحظه به آزمایشگاه رسیدیم،ماشین رو پارک کردم و گفتم: درضمن به مرورزمان متوجه میشین که من نه تنها افسردگی ندارم بلکه بسیار هم سرزنده ام حالاهم منتظرباشیدتاجواب رو بیارم. و از ماشین پیاده شدم.. مهسو من که نفهمیدم چی گفت دقیقا ولی واقعا باید اعتراف کنم به قدری قاطع حرف میزنه که جای مخالفتی نمیمونه. معلومه خوب به حرف آدم گوش میده چون به تک تک سوالات وحرفهابه ترتیب جواب میده.چه تناقضایی داره این بشر،پولداره،خوش چهره و خوشتیپه،ولی بچه مذهبیه وحسابی مقیده اینجور که مشخصه،خیلی وظیفه شناس و زرنگ هم هست،یکمم بداخلاقه البته. ولش کن بابا یه مدت تحملش میکنم دیگه..هرچی باشه ازاون همه تنهایی که یه عمرکشیدم که بهتره... همون لحظه دیدم که از آزمایشگاه بیرون اومد و به سمت ماشین اومد.. بعد از اینکه سوارشد دستشو برد به سمت گوشیش.. +سلام الهام جونم،خوبی فداتشم؟ چشمام اندازه ی یه توپ تنیس گردشده بود...ازاین بعیده..نکنه زنشه... چه بگوبخندم میکنن +آره فداتشم جواب آزمایشوگرفتیم،یه سرمیایم خونه برااون جریان که گفتم... اره...کاری امری؟قربونت یاعلی ع _کی بود؟کجامیریم؟ لبخند ملیحی زد و گفت: +مادرم بود...میریم خونه ی ما... و بعد ماشین رو روشن کرد و به راه افتاد.... ادامه دارد.... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #قسمت‌دهم #نم‌نم‌عشق یاسر سوار ماشین شدم و پشت رول نشستم چند لحظه بعد از من مهسوهم سوار
* 💞﷽💞 ‍ ‍ یاسر به سمت خونه به راه افتادم،رسیدیم به قسمت سخت ماجرا،آموزش احکام اولیه ی اسلام😁 حالا اگه طرف پسربود یه چیزی،دخخخختره...یاسرفاتحه ات خونده است.مجبورم از مامان و یاسمن بخوام انجامش بدن،مسلمااونابهتربلدن... _خب،مهسوخانم جواب آزمایشمون خوب بوده الان میریم پیش مادرم و یاسمن یه سری چیزها رو براتون توضیح میدن که لازمه برای مسلمون شدن رعایتشون کنین.ممنون میشم اگر دقت کنید به حرفاشون که سریعتر بریم پیش یه بنده ی خدایی برای اسلام آوردن... +بله،ممنون،چشم. به در خونمون رسیدم ریموت روزدم تا دربازبشه، به سمت پارکینگ روندم.. بعداز پارک کردن ماشین پیاده شدم و.. _اینم از کلبه ی درویشیه ما،بفرمایید.خوش آمدید ولبخندی هم چاشنیش کردم.. «اولین ضربه،اسلام دین مهربانیه» آروم پیاده شد و پشت سرم اومد مامان اینارو میدیدم که از در سالن خارج شدن و بالای پله ها منتظرمونده بودن.. مادرمو توی بغل گرفتم و دستشو بوسیدم... عادت هرروزه ام بود... «دومین ضربه،وبِالوالِدَینِ اِحسٰاناً» _الهی قربون قدوبالات برم الهااام جونم.بترکه چشم حسودت.بگوایشالا «سومین ضربه،مامذهبیاافسرده نیستیم» بادست ب عقب هلم داد و گفت:بروعقب ببینم هرکول،لهم کردی...مردگنده فک کرده هنوزم دوسالشه ...بارآخرتم هست به من میگی الهام جون. _یوهاهاها.حرص نخور قندعسلم😋😍 _بح سلام یاسمن خانم گل گلاب.میگم بوی ترشی فضاروبرداشته بودا...نگو ... باضربه ای که توی بازوم زد آخم رفت هوا... _چه ضرب دستی داری تو ...اه اه مهسو داشتم به صمیمیت و شوخیای یاسرو خانوادش نگاه میکردم که با شنیدن اسمم اززبون یاسمن به خودم اومدم. +بحححح عروس بعدازاین...خوش اومدی گل من...ببخشید بس که این بشرحرف زدنذاشت اصل کاری روتحویل بگیریم.. بعد هم با خنده بغلم کرد و گونه ام رو بوسید. لبخندی زدم و سلام دادم به سمت مادرش رفتم وبغلش کردم و اونم بهم خوش آمد گفت. دوس داشتنی بنظرمیرسیدن.و برخلاف تصوراتم شوخ و شنگ و سرزنده بودن...پس چراتوی خونه ی ما ازین خبرانبود😞 بعداز تعارفات معمول واردخونه شدیم و روی مبل ها یه گوشه نشستم. یاسر گفت:ببخشید،میرسم خدمتتون.. و ازپله ها بالارفت... 😌 ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
اصول سلامت 1.تاگرسنه نشده اید غذانخورید 2.غذا رابانمک طبیعی شروع کنید وپایان دهید 3.غذا راخوب بجوید(درصورت نداشتن دندان،حتما دندان گذاشته شود) 4.یک لقمه مانده به سیرشدن دست از غذابکشید 5.آب ونوشیدنی بین غذا وبعداز غذای چرب نخورید .آب سردوغذاهای بادمای سرد چه درزمستان چه درتابستان ممنوع(بستنی خیلی کم بخورید) 5.چیزهایی که باید اصلاح شود: اصلاح نمک:نمک معدنی ودریا مصرف کنید اصلاح روغن: به جای روغن های صنعتی روغن حیوانی،روغن شحم،روغن دنبه(برای کهنسالان وافراد کم تحرک کم مصرف شود)،روغن زیتون اصل،روغن کنجد وارده کنجد،روغن آفتابگردان، اصلاح سرکه:سرکه طبیعی به جای صنعتی مصرف کنید اصلاح شیرینی: اکثروقت ها 6به جای قندوشکر سفید از شیرینی های طبیعی مثل خرما،توت خشک،کشمش،عسل وشکر سرخ ...استفاده کنید اصلاح سس:به جای سس گوجه فرنگی کارخانه ای از رب نارنج یارب زرشک یارب انار استفاده کنید اصلاح چای:چای سیاه وسبز کم مصرف کنید وبه جای آن از دمنوش های گیاهی استفاده کنید 5.به هنگام احساس دفع،دراسرع وقت دستشویی بروید مخصوصا قبل ازخواب 6.از استرس واضطراب دوری کنید 7.از نور آفتاب در حد اعتدال استفاده کنید(سعی کنید نور خورشید داخل منزلتان را روشن کند نه این که باچند لایه پرده جلوی نور رابگیرید) 8.به اندازه تعدادهروعده غذایی که میخورید باید دفع مناسب داشته باشید در غیر این صورت یبوست دارید وباید برطرف شود 9.مصرف خوراکی های کارخانه ای وبازاری ممنوع 10.هر دوهفته یکبار با نوره طبیعی زرنیخ طلایی نسبت یک به شش تمام بدن رو از مو ها پاک کنید 11.رابطه جنسی باید در حداعتدال باشد واین بستگی به مزاج خود شخص دارد وحد اعتدال آن این است که شخص احساس ضعف در فعالیت های روزانه نکند(بیشتراز هفته ای یکبار حتی الامکان نباشد مگر دربرخی موارد هفته ای دوبار) 12.درپخت غذا به هیچ عنوان از زود پز در هرنوعی استفاده نکنید 13.دخانیات مصرف نکنید 🍎 🔷