eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
635 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ آجرک الله یا بقیة الله جهت عرض تسلیت به محضر مقدس امام زمان علیه السلام به مناسبت مصائب آل الله در شام بلا؛ کاروان نمادین ی آل الله به شام □ سه‌شنبه روز اول ماه صفر ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ صبح □ قم مقدسه . عمار یاسر کوچه یکم بیت النور به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها اللهم‌العن‌اول‌ظالم‌ظلم‌ حق‌محمد‌وآل‌محمد وآخرتابع‌له‌علی‌ذلک.. در صورت تمایل اطلاع رسانی بفرمایید؛
به جای جملات منفی روزانه جملاتی مثبت✅ جایگزین کنید ➖🟡 به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود ➖🟢 به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت ➖🟠 به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی ➖🟡 به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم ➖🟢 به جای گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب با شما خواهم بود ➖🟠 به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟ ➖🟡به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده ➖🟢 به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما ➖🟠 به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه ➖🟡 به جای فقیر هستم؛‌بگوییم : ثروت کمی دارم ➖🟢 به جای بد نیستم؛ بگوییم :‌ خوب هستم ➖🟠 به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست ➖🟡 به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم ➖🟢 به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود ➖🟠 به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه ➖🟡 به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم ➖ 🟢به جای غم آخرتون باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم
🍃🌸معلومات سحر اميز ..🍃🌸 1_زمانى که اذان گفته ميشود؛ دعایت مستجاب میشود. (رسول خدا فرمود:هركس بعد از شنيدن اذان، اين دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاةِ الْقَائِمَةِ، آتِ مُحَمَّدًا الْوَسِيلَةَ وَالْفَضِيلَةَ، وَابْعَثهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِي وَعَدْتَهُ» شفاعت من در روز قیامت نصیب او خواهد شد».) ۲-گناهان بر روي سر وگردن گذاشته ميشود پس هر بار که که به رکوع وسجود ميرود گناهانش می ریزد. 3_ خواندن سوره ملک قبل از خواب را براي خودش عادت قرار ده زيرا نجات ميابي از عذاب قبر " قبرت بوی گل میدهد 4_هرکس ۴۰هفته پشت سر هم غسل جمعه انجام دهد . بدنش نمی پوسد. 5_بعد از تمام شدن نمازنباید عجله کنی وباید مدتي بشينی؛ براي اينکه ملائکه بعد نماز براى تو دعا ميکنند ؛نزد خداوند ....... هرکس در موقعي اذان به موسيقي و ترانه گوش دهد نمي تواند هنگام مرگ شهادتين بگويد. 🍃اللهم صل على محمد واله محمد🍃 فوايد آية الکرسي: خواندن آن هنگام خروج از منزل، فرشته ها نگهبان شما ميشوند...... هنگام ورود به منزل، قحطي و فقرهرگز به منزلتان نمي آيد...... خواندن بعد از وضو،شخصيت شما را70درجه بلند مرتبه تر مي سازد...... خواندن قبل ازاستراحت، فرشته هاتمام شب رامحافظتان خواهندبود...... خواندن بعد ازنمازواجب، فاصله شما تابهشت فقط مرگ است..... بدا به حال اشخاصي که .آوازها و جوکها روپخش ميکنند و از نشر آيات قرآن خجالت ميکشند...... اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم �اللّه ُلاَ إِلَلهَ إِلاَّ هُو الْحَيُّ الْقَيُّوم لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْض مَن ذَاالَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِم ْوَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُون بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَاشَاء وَسِع کُرْسِيُّهُ السَّمَاوَات وَالأَرْض وَلا يَؤُودُهُ حِفظُهُمَا وَهُوالْعَلِي ُّ الْعَظِيمُ ) . خدايا عاقبت همه خوانندگان را ختم به خیر بفرما 🍃🌸آمین🍃🌸
1_12863627224.mp3
5.88M
سخنان سید کاظم روح بخش ☝️☝️ رو اول گوش کنید و بعد سخنرانی آقای علی هوشیار را در رد سخنرانی او گوش کنید . ⭕️ جواب شبهه سخنان آقای کاظم روحبخش آماده شد! او میگوید فرقی بین شیعه و سنی وجود نداره‌ بدون دلیل قرآنی یا روایی ادعا داره که سنی مذهب ها به سنت نبوی عمل میکنند!!عجیبه پس باید بگوییم دست بسته نماز خواندن سنت پیامبر است؟ ✅وهابیتی که جزء فِرَق سنی مذهب هاست رو از سنی ها جدا حساب میکنه!! 🔹با وجود پیشرفت تکنولوژی ،اینترنت و گوشی های پیشرفته ،حجت بر تمام سنی مذهب ها و ادیان دیگر تمااام است دلیلی بر مستضف بودن اهل سنت وجود ندارد. حالا بشنوید جواب شبهات رو از حجه الاسلام علی هوشیار. اگر قصد دارید برای هر کس و هر گروه بفرستید هر دو صوت را بفرستید. 👇👇👇👇👇👇
2024_08_03_00_44_47.mp3
11.02M
سخنران شیخ علی هوشیار 🔷امام سجاد علیه السلام:کسی که دشمن ما را دوست دارد ما از او بیزاریم (مستدرک ج۸ص۱۳۴) 🔷پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علی، یا علی، یاعلی اگر بنده ای به اندازه عمر نوح عبادت کند و به اندازه کوه احد ،طلا در راه خدا انفاق کند و هزار بار پیاده به مکه برود و بعد بین صفا و مروه کشته بشود اما ولایت تو رو قبول نداشته باشه بوی بهشت به مشامش نمیرسد. (منبع اهل سنت:المناقب الخوارزمی فضائل اهل بیت علیه السلام)
من گفته‌ام به همه حرم هستم این تن بمیرد آبرویم را نبر حسین(ع) 😓 آقا جان یا یه وقت سوا نکنیا... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 دوشنبه 🔸 ۱۵ مرداد / اسد ۱۴۰۳ 🔸 ۳۰ محرم ۱۴۴۶ 🔸 ۵ اوت ۲۰۲۴ 🌓 امروز قمر در «برج اسد» است. ✔️ مناسب برای امور زیر است: امور زراعی امور تجاری مقدمات ازدواج امور درمانی جابجایی امور مشارکتی رفتن به خانه نو مهاجرت خرید خانه و ملک خرید حیوان امور مربوط به حرز 🌎🔭👀 🚘 مسافرت مکروه است. در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶 زایمان نوزاد شایسته، راستگو و خوش‌قدم باشد. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب دوشنبه) فرزند ممکن است مواجب بگیر ستمگران شود‌. احتمال سقط زیاد است. 🌎🔭👀 💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث ایمنی از بلاها می‌شود. 🩸 حجامت، فصد، خون‌دادن جهت انواع خونگیری خیلی خوب است. 🔵 ناخن گرفتن روز مناسب و دارای برکات خوبی است از جمله قاری و حافظ قرآن گردد. 👕 بریدن پارچه روز بسیار مناسب و موجب برکت می‌شود. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب دوشنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۳۰ سوره مبارکه روم است. ﴿﷽ فاقم وجهک للدین حنیفا﴾ خواب بیننده را امری پیش آید و‌ عده‌ای می‌خواهند او را از آن کار منع کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است. ان شاءالله مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز دوشنبه «یا قاضی الحاجات» ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه «یا لطیف»، موجب یافتن مال کثیر می‌گردد. ☀️ ️روز دوشنبه متعلق است به: 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز دوشنبه پایان می‌یابد. 🌺 🌎🌺🍃
(ع) و ❤️ (غلام عامر بن مسلم)❤️ 💛 💛 💕سالم (غلام عامر بن مسلم ): او غلام عامر بود و در بصره سكونت داشت، و عامر از شیعیان آن شهر بشمار مى‏رفت، و هنگامى كه یزید بن ثبیط با فرزندان خود و برخى دیگر در مكه به خدمت امام علیه‏السلام آمدند، این دو نیز به همراه آنها به امام ملحق و با او به كربلا آمدند. 💕سالم بن عمرو: او اهل كوفه و از شیعیان بود، و در ایام مهادنه كه هنوز كار امام علیه‏السلام با سپاه كوفه به جنگ نیانجامیده بود، به كربلا آمد و به اصحاب امام ملحق شد. ... 📗 ابصار العین، 111 📒ابصار العین، 108
🏴 تهی کردن‌ در اثر امام علیه السلام ☑️ در روایت صحیحه کامل الزیارات وارد شده است که حضرت اباذر نقل فرمودند: إنّکُم لَو تَعلمُون مَایُدخَل علَی أهل البحار و سکّان الجبال فی الغیاض والآکام و أهل السّماء من قتله لَبَکیتُم والله حتّی تَزهَقَ أنفسُکم» ◾️«اگر شما می دانستیدکه از مصیبت امام حسین، چه چیز بر اهل دریاها و ساکنین کوه ها در جنگل ها و تپه ها وارد خواهد شود، والله آنقدر می گریستید که جان هایتان از سینه بیرون می آمد. 📌در روایت فوق، حضرت نمی فرماید اگر مصیبت سیدالشهداء علیه السلام را می دانستید قالب تهی می کردید؛ این که جای خود دارد. بلکه، روایت می فرماید: اگر اثری که مصیبت امام حسین علیه السلام بر اهل دریاها و ساکنین کوهها کرد را می دانستید می مردید. یعنی از اثر مصیبت می مردید؛ خود مصیبت که جای خود دارد. 📚 کامل الزیارات ، ص۷۳ بحارالأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۲۱۹
4_5843505720074439418.pdf
1.88M
📔موضوع:معاویه_سب ولعن 👤نویسنده:گروه انصارالعقیده
4_5843505720074439419.pdf
1.32M
📕موضوع:امام علی ع_رد ادعا شرابخواری از ایشان 👤نویسنده:انصارالعقیده
4_5843505720074439421.pdf
1.46M
📗موضوع:امام علی ع_ردیه ادعاناصبی ها 👤نویسنده:گروه انصارالعقیده
4_5843505720074439420.pdf
1.17M
📓موضوع:شجره ملعونه ازمنظر شیعیان واهل سنت 👤نویسنده:گروه انصارالعقیده
⚫️امام رضا علیه‌السلام: بهترین ثروت و ذخیرهٔ انسان، صدقه‌ای است که در راه خدا می‌دهد. 📚مسند الامام الرّضا (علیه‌السلام) ج۲ ص۲۰۸ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»
@haram110 فاصله مسیرهای تردد زائران عتبات عالیات عراق : 🔸 🔹مهران تا کوت : 82 کیلومتر 🔹مهران تا دیوانیه : 227 کیلومتر 🔹مهران تا حله : 238 کیلومتر 🔹مهران تا بغداد : 255 کیلومتر 🔹مهران تا نجف : 303 کیلومتر 🔹مهران تاکربلا: 279 کیلومتر 🔹 مهران تاکاظمین : 283 کیلومتر 🔹مهران تاسامراء : 444 کیلومتر 🔹مهران تاسیدمحمد: 409 کیلومتر 🔹مهران تا دوطفلان مسلم : 272 کیلومتر 🇮🇷 ✍ 🔸 🔹خسروی تا کوت: 341 کیلومتر 🔹خسروی تا دیوانیه : 395 کیلومتر 🔹خسروی تا حله: 305 کیلومتر 🔹 خسروی تا بغداد : 190کیلومتر 🔹خسروی تا نجف : 380 کیلومتر 🔹خسروی تا خانقین: 10 کیلومتر 🔹خسروی تامقدادیه: 102 کیلومتر 🔹خسروی تا بعقوبه : 130 کیلومتر 🔹خسروی تاکربلا: 315 کیلومتر 🔹خسروی تاکاظمین : 203 کیلومتر 🔹خسروی تاسامراء: 326 کیلومتر 🔹خسروی تاسیدمحمد:291 کیلومتر 🔹خسروی تا دوطفلان مسلم: 281 کیلومتر 🔸 🔹شلمچه تا بصره: 20 کیلومتر شلمچه تا نجف 460 کیلومتر شلمچه تا کربلاء 549 کیلومتر شلمچه تا کاظمین دارای دو مسیر 575 و 621 کیلومتر 🇮🇷 ✍ 🔸 🔹نجف تاکربلا: 78 کیلومتر 🔹نجف تابغداد: 161 کیلومتر 🔹نجف تابصره: 467 کیلومتر 🔹نجف تاحله : 61 کیلومتر 🔹نجف تارمادی :271 کیلومتر 🔹نجف تا بعقوبه : 227 کیلومتر 🔹نجف تا دیوانیه : 75 کیلومتر 🔹نجف تاکاظمین: 180 کیلومتر 🔹نجف تاسامراء: 287 کیلومتر 🔹نجف تاسیدمحمد: 249 کیلومتر 🔹 نجف تا دوطفلان مسلم: 116 کیلومتر 🇮🇷 ✍ 🔸 🔹کربلا تابغداد: 108 کیلومتر 🔹کربلا تاکوت :197 کیلومتر 🔹کربلا تاحله :42 کیلومتر 🔹کربلا تا رمادی: 218 کیلومتر 🔹 کربلا تابعقوبه : 184 کیلومتر 🔹کربلا تادیوانیه :144 کیلومتر 🔹کربلا تابصره: 524 کیلومتر 🔹کربلا تاکاظمین : 115 کیلومتر 🔹کربلا تاسامراء: 220 کیلومتر 🔹کربلا تاسیدمحمد:184 کیلومتر 🔹کربلا تا دو طفلان مسلم :38 کیلومتر 🔹سامراء تابغداد : 110 کیلومتر 🔹سامراء تا سیدمحمد:53 کیلومتر
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 در واقعه کربلا قسمت • شانزدهم ✔️ ↪️ پس از آنکه به دستور معاویه ملعون، برای عثمان لعین جعل فضیلت و برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام جعل مذمت شد و تمام فضائل آن حضرت علیه السلام را برای عثمان لعین جعل کردند، معاویه ملعون از سیاستِ «ایجاد رعب و وحشت» در کوفه استفاده کرد. او با زندانی کردن و شکنجه و تهدید به قتل و تخریب منازل شیعیان، باعث شد که دیگر هیچ حرکت و تبلیغات شیعی در کوفه شکل نگیرد و در مقابل تفکر عثمانی هر روز رشد و پیشرفت می‌کرد. او حتی کسانی را که فقط ظنِ شیعه بودنشان می‌رفت، مورد اذیت و آزار قرار می‌داد. تا جایی که کارگزار او در بصره یعنی زیاد بن ابیه لعین، آنقدر در دستگیری و قتل شیعیان افراط کرد که مورد نفرین حضرت امام حسن علیه السلام قرار گرفت. 📚 انساب الاشراف، ۵/۲۸۶ جناب زُهیر بن قین نیز در کربلا، به این جنایات در حقِ شیعیان اشاره کرده و آن را یادآور شده است. 📚 تاریخ طبری، ۵/۴۲۶ بسیاری از یاران حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام مثل: صعصعة بن صوحان، حجر بن عدی در همان ایام دستگیر و شهید شدند‌. هنگامی که زیاد بن ابیه لعین درباره دو‌ نفر حضرمی که از شیعیان بودند، از معاویه ملعون کسب تکلیف کرد، او به زیاد بن ابیه لعین نوشت: «فكتب اليه ان اقتل كل من كان على دين علي فقتلهم و مثلهم و دين علي (عليه السلام) سر الله الذي كان يضرب عليه أباك ويضربك» یعنی هرکس را که بر دین علی (علیه السلام) است، بکُش و‌ قطعه قطعه کن. او‌ نیز آنان را می‌کشت و برخی را بر در خانه‌هایشان دار زد. حضرت امام حسین علیه السلام نیز در نامه‌ای معاویه ملعون را بخاطر شهادت این دو نفر مورد عتاب قرار داد و فرمودند: دین پدرم، همان دین رسول خدا صلی الله علیه واله است. 📚 اختیار معرفة الرجال، ۱/۲۵۶ الامامة و السیاسه، ۱/۲۰۳ الاحتجاج، ۲/۲۱ 🔶 معاویه ملعون کار را بر شیعیان سخت گرفت و هر زندانی را بشرط سب و دشنام بر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام آزاد می‌ساخت. اگر دوران حکومت معاویه ملعون را عصرِ نسل‌کُشی شیعه بنامیم، گزاف نگفته‌ایم. او کاری کرد که کسی جرأت نمی‌کرد از فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام دم بزند. کوفه‌ای که مرکز حکومت و شاهدِ فضائل و کرامات حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بود، به شهری تبدیل شده بود که در آن حتی نام «علی» به ندرت شنیده می‌شد. تا جایی که به تعبیر حضرت امام محمدالباقر علیه السلام اگر کسی را زندیق و کافر می‌گفتند، برایش بهتر بود تا شیعه خطابش کنند❗️«حتى أن الرجل ليقال له زنديق أو كافر أحب إليه من أن يقال شيعة.» 📚 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ۱۱/۴۴ حضرت امام‌‌ حسین علیه السلام نیز در خطبه‌ای که در منی ایراد فرمودند، بیان داشتند: شما شاهدید که این طاغی (معاویه لعین) با ما و شیعیانمان چه کرد. «فإن الطاغية قد صنع بنا و بشيعتنا ما قد علمتم و رأيتم و شهدتم و بلغكم.» 📚 احتجاج، ۲/۱۹ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 السّلام قسمت • هفدهم ✔️ 🔻 عاشورا از دیدگاه جماعت عمریه -12- اشاره‌اى به نقش معاويه لعین در حادثۀ كربلا نقش معاويه (لعنه الله) در قضيّۀ كربلا از آن هنگامی آغاز شد كه فرزندش را ولىّ‌عهد خود قرار داد. پس خُرده‌گيرى بر يزيد، خود بخود متوجّه كسى خواهد بود كه او را به اين مقام رسانده است و افزون بر آن، خلفاى پيشين نيز مقصّر خواهند بود؛ ولى بنابر تحقيقات انجام شده، ماجرا بالاتر از اين است. ما مدّعى آن هستيم كه شهادت حضرت سيّدالشهداء عليه السّلام در عراق، نقشه خود معاويه بوده كه يزيد (لعنهما الله) آن را اجرا كرده است و با تأمّل، صبر و دقّت در مطالبى كه در پيش مى‌آيد، اين حقيقت از حقايق ناگفته عاشورا روشن خواهد شد. ✅ اكنون، ناگزيريم مطالب گفته شده را به دقّت بررسى كنيم؛ ولى قبل از ورود به بحث، ناچاريم تذكر دهيم كه مبارزه با واقعۀ عاشورا فقط‍‌ ديدگاه گروهى از علماء اهل سنّت است و چنان كه گذشت، عدّۀ ديگرى از بزرگان آنان، بر آن گروه متعصّب به شدّت انتقاد كرده‌اند: وقتى حافظ‍‌ ابوالحسن هيثمى ديدگاه ابن خلدون را نقل مى‌نمايد، او را لعن مى‌كند و به او دشنام مى‌دهد و اشك مى‌ريزد! حافظ‍‌ ابن حجر مكّى، موضع‌گيرى ابن العربى مالكى را نقل مى‌كند و مى‌گويد: اين كلام (حسين به شمشیر جدّش کشته شد) بدن انسان را به لرزه مى‌اندازد. در برابرِ عبدالقادر گيلانى (صوفی حنبلی) كه مى‌گفت: "روز عاشورا بايد روز شادى و سُرور باشد." ابن جوزى حنبلى مى‌گفت: چنين حرف‌هايى باطل است. آراستن، سرور و شادى در روز عاشورا و حرف‌هايى از اين قبيل را نمى‌توان به پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه وآله) نسبت داد و اين دروغ است. ⬇️ ما در آينده سخنان ديگر دانشمندان اهل سنّت را در قرن‌هاى مختلف، از احمد بن حنبل تا شهاب الدين آلوسى بغدادى و شيخ محمّد عبده مصرى و ديگران نقل خواهيم نمود و خواهيد ديد كه همۀ آن بزرگان، يزيد را لعن كرده و از كار او اعلام بى‌زارى و نفرت نموده و حتّى برخى از آن‌ها به صراحت او را تكفير كرده‌اند. بنابراين، واجب القتل خواندن حضرت سيّدالشهداء عليه السّلام، ديدگاه گروهى از علماى اهل تسنّن است كه بايد آنان را با ديگران متفاوت دانست. اينان كسانى هستند كه پيروانشان در اين زمان از يزيد، به عنوان «اميرالمؤمنين يزيد بن معاويه» و يا به نام «الخليفة المظلوم يزيد بن معاويه» ياد مى‌كنند! وقتى مولاى ما حضرت اباعبدالله الحسين عليه السّلام را واجب القتل بدانند، خود بخود ما را كه پيروان آن حضرت هستيم، تكفير مى‌نمايند و ريختن خون ما را نيز حلال مى‌دانند. تعصّب و خشم آن گروه تندرو بر عليه اهل بيت عليهم السّلام آن قدر بالا رفته كه دربارۀ «حجّاج بن يوسف» كتابى نوشته‌اند و از آن جنايت‌كار تاريخ، دفاع مى‌كنند و حتّى در بيان فضايل و مناقب «هند» (مادر معاويه) كتاب نوشته‌اند. آنان نزد عموم اهل تسنّن ارزش و جايگاهى ندارند و بيشتر مسلمانان به آنان بى‌اعتنا هستند. از اين روی، يادآور شديم كه عموم مسلمانان از فرقه‌هاى غير شيعى در مراسم عاشورا شركت مى‌كنند. ملاحظه كرديد در مقابلِ‌ همين گروه افراطى و تندرو، علماى بزرگى از خود اهل تسنّن به مخالفت برخاسته‌اند. جالب اين جاست كه اين افراد از زمرۀ علمايى هستند كه با اهل بيت عليهم السّلام رابطۀ خوبى نداشته‌اند؛ ولى به رغم آن، ديدگاه آن گروه متعصّب را زير سؤال برده و ردّ نموده‌اند؛ علماى بزرگى همچون: ابوالحسن هيثمى، ابن حجر مكّى و ابن جوزى حنبلى كه هر يك از آنان حافظ‍‌ عصر خود بوده‌اند. 📚ناگفته‌هایی از حقایق عاشورا، سیّد علی میلانی، ص ۵٠ _ ۵٢ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
⚫️مولا علی علیه‌السّلام: بر حاکم امّت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد، که فقر مردم باعث کفر آن‌ها نگردد، تا هر وقت فقر به آن‌ها فشار آورد، بگویند: بر ما چه باک، سفرهٔ امیرالمؤمنین نیز مانند ماست! 📚اصل الشّیعه و اصولها ص ۶۵ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
⚫️امام كاظم عليه‌السّلام: مَنْ قَصَدَ إِلَیهِ رَجُلٌ مِن إِخْوَانِهِ مُسْتَجِیراً بِهِ فِى بَعْضِ أَحْوَالِهِ فَلَمْ یجِرْهُ بَعْدَ أَنْ یقْدِرَ عَلَیهِ فَقَدْ قَطَعَ وَلایةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كسی كه برادر دینی‌اش به او پناه برد و او در حالی كه قدرت دارد به او پناه ندهد (و او را یاری نكند)، به تحقیق ولایت خدا را قطع كرده است. 📚كافى ج۲ ص۳۶۶ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
حرم
✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶ ✨رمان فانتزی، آموزنده و معرفتی ✨ #سجده_بر_یک_فرشته 💎قسمت ۲۵ و ۲۶ بعد از یکساعت محم
✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶ ✨رمان فانتزی، آموزنده و معرفتی ✨ 💎قسمت ۲۷ و ۲۸ رفتیم کارهای باقیمانده رو انجام دادم. نزدیک غروب با محمد تماس گرفتم.محمد گفت...ماشین بابا خراب شده..یکم طول میکشه بیام. منا:_محدثه اگه داداشت نمیاد من میرم عجله دارم. _مناجان صبر کن تا برادرم بیاد باهم بریم مثل اونشب نشه تو که وضعیت میدونی. منا:_محدثه جان امشب خواستگار دارم باید زود برم خونه.بابام سفارش کرده که قبل از غروب خونه باشم.تا الانم خیلی دیر شده. _خواستگار!؟ چرا بهم نگفتی منا؟ منا:_باورکن وقت نشد.اصلا ندیدی شرایطو وگرنه میدونی من عمرا همچین چیزیو نگم بعدش جدی نگیر تو که میدونی قصد ازدواج ندارم. _بازم باید میگفتی. اینو گفتم و رو برگردوندم واقعا ناراحت شده بودم مخصوصا. منا رو خواهر و زنداداش اینده م میدیدم. منا:_محدثه باور کن امشب همچی تموم بشه و به وقتش توضیح میدم..من رفتم _پس صبر کن باهم بریم.ولی شخصی سوار نمیشم. منا:_باشه. رفتیم ایستادیم کنار خیابان.یه تاکسی داشت از دور میامد..یه خانم چادر اون عقب نشسته بود. منا:_همین خوبه گوشیم زنگ خورد محمد بود.منا در عقب باز کرد و سوار تاکسی شد _الو سلام محمد:_الو سلام محدثه نزدیک هیئت‌ام... آهان دیدم ماشین رو _منا جان پیدا شو محمد اومد...ببخشید آقا ما سوار نمیشیم باشنیدن این جمله من.اون خانم پرید منا گرفت یه دستمال گذاشت جلو بینش. _خانم چکار میکنی؟؟ خانمه:_چرا نشستی بی خاصیت اون یکی رو سوار کن..زود باش. مرد از ماشین پیاده شد بازومو گرفت..که به زور سوار کنه..جیغ زدم کمک،کمک کن..چند مرد که اونجا بودن به سرعت به سمتم حرکت کرد... هرکدامشون چیزی میگفت: _بی خانواده مزاحم ناموس مردم میشی. الآن به حسابت میرسیم. از سرو صدا اون مردها ترسید و نمیتونست منو سوار کنه منو به طرفی هل داد.من تعادلم رو نمیتونستم حفظ کنم سرم به گوشه جدول خیابان خورد.فقط صدای پا و گاز ماشین و یه صدای آشنا که میگفت محدثه...محدثه...رو شنیدم و از هوش رفتم. 🦋کم کم احساس سبکی کردم و این حس به مرور بیشتر و بیشتر میشد...با خودم فکر کردم چطور اینهمه مدت تونستم اون بدن رو تحمل کنم. این حس درست شبیه بیرون اومدن‌پروانه از پیله بود بارها این صحنه را دیده بودم و حالا خوب میفهمیدم چه حس خوبیه پروانه شدن. من در بیمارستان بودم. روی تخت را که نگاه کردم خودم را دیدم. با دیدن جسمم فهمیدم این همان قفسی بود که در خودش نگه داشته بود. دکتر مدام به پرستار دستور میداد یه چیزی بهم تزریق کنن و خودش هم وضعیت رو بررسی میکرد جلوتر رفتم محمد رو دیدم هیچوقت اینجور اونو ندیده بودم آقای دکتر بهش گفت: _تو الان تو حال خودت نیستی نمیتونی کمک کنی برو بیرون. تمام لباس محمد خونی بود.دیدم محمد عقب عقب میرفت. شونه‌هاش خمیده شده بود چرا اینا دارن اینکارو میکنن دکتر رو کرد طرف پرستارا و گفت: _حال بیمار خوب نیست علائم حیاتیش خیلی ضعیفه. محمد رو به زور بیرون بردن.گفتم _داداش نگران نباش من حالم خوبه. انگار نه..کسی نشنید..دوباره تکرار کردم خوبم.. من خوبم.. با اون همه سرم و آمپول اما درد رو حس نمیکردم بقیه هم نه من رو میدیدند و نه صدایم را میشنیدن به اطراف نگاهی انداختم. وقتی به اون تنگی و تاریکی چند لحظه پیش فکر کردم از خدا از صمیم قلب طلب بخشش کردم. به جسمم نگاه کردم.کم‌‌کم متوجه شدم دارم میمیرم.ولی اصلا از درک این موضوع ترس نداشتم. آنقدر سبک‌ و حس خوشایندی داشتم که به چیز بدی نمیتونستم فکر کنم. دکتر به یکی از پرستارها گفت: _دکتر ناصری را صدا بزنید سریع. در یک لحظه تصویر مامان و بابا از جلوی چشمم گذشت.از همانجا میتونستم سالن بیرون اتاق را ببینم،در حقیقت باید اول اراده کنم و بعد اتفاق می‌افتاد. به بیرون از اتاق توجه کردم. پدر و مادرم را دیدم.مادر روی زمین نشسته گریه می‌کرد.میگفت: _دختر نازم رو کشتن دختر عزیزم و جونم رو کشتن..محدثه مامان ...تو نباشی مادر میمیره اینقدر گریه کرد که از هوش رفت..هرچی میگفتم : _مامان آروم باش من طوریم نیست خودتو اذیت نکن.. انگار متوجه نمیشد.... ✨ادامه دارد.... 💎 ✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶
✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶ ✨رمان فانتزی، آموزنده و معرفتی ✨ 💎قسمت ۲۹ و ۳۰ اتاقی که تو اون بودم اتاق عمل بود ولی هنوز عملی روی من انجام نشده بود. دکتر که صدا کرده بودن به اتاق من اومد، و به پرستار اونجا گفت: _سریع دستگاه شوک بیارید.. دستگاه شوک را برداشت و با دستورهایی که به پرستار میداد شروع به شوک زدن کرد.نمیدونم چرا دلم نمی‌خواست به جسمم برگردم.آخ یه وصف ناشدنی داشت. دوباره به سالن توجه کردم.بابا با یک لیوان آب از انتهای سالن می‌آمد. لیوان آب را به مامان داد. محمد:_همش تقصیر من اگه خودم زود رسونده بودم این اتفاق نیافتد بود ضربه به دیوار میزنه به سمت در بیرونی حرکت کرد.به چهره‌ بابا نگاه کردم پر از غم بود.جلوتر رفتم.هیچوقت غمگین ندیده بودمش همش لبخند برچهره داشت مدتی روبرویش ماندم و نگاش کردم.ولی او اصلا من رو نمیدید. به طرف دیگه نگاه کردم حاج حسین کنار بابا ایستاده بود ... حاج حسین:_توکل به خدا داشته باشید، راضی باشید و بهش اعتماد کنید. نظری به خودم انداختم و بودم.نگاه حاج حسین انگار به من افتاد چشم‌هاش گرد شده بود من زود از آنجا دور شدم.اما نه ‌به اختیار خودم. یک حس درونی مرا وادار به این کار کرد.نوری از قسمت از سالن به بالا می‌رفت، از دیدن این نور دل نشین لذت می‌بردم. اراده کردم که به طرف نور بروم. البته می‌توانستم توجه هم کنم و منشا آن نور را ببینم. ولی خواستم که تغییر مکان بدهم. انگار یک کسی در درون من بود که این اجازه را به من می‌داد و مرا راهنمایی میکرد. نمی‌دانم در درونم بود یا همراهم، من کسی را نمی‌دیدم ولی صدایش را می‌شنیدم. دقیقا نمی‌دانم چه کسی بود یا چطور ولی او بود. از بودنش احساس فوق‌العاده خوبی داشتم.بسیار مهربان بود و همراهی‌ام میکرد. صدای درونم انگار پیشنهاد داد که به طرف محمد بروم.من هم فورا قبول کردم. محمد روی یک نیمکت در پشت حیاط بیمارستان که جای کم رفت و آمدی بود نشسته بود و قرآن میخواند هم زمان اشک از چشم‌هایش جاری میشد.صوت زیبا و سوزناکی داشت... نور از دهان محمد و از قلبش به طرف بالا می‌رفت. باد درختهایی که در باغچه‌ی پشت سر محمد در یک ردیف قرار داشتند را تکان می‌داد ولی من باد را حس نمیکردم. رنگ برگ درختها مثل قبل نبود. سبز رنگ بودند ولی نه آن رنگ سبزی که قبلا دیده بودم. بسیار درخشانتر و زیباتر. انگار قدرت چشم‌هایم بیشتر شده بود به نظرم قبلا رنگها را خیلی کدر و تار می‌دیدم. نه فقط رنگ درختها، همه‌ی رنگها زیباتر شده بودند. دست به طرف محمد درازکردم که دستش بگیرم و او را متوجه‌ی خودم کنم اما نتوانستم. من کالبد مادی نداشتم و دیگر ناتوان بودم از کارهایی که جسمم می‌توانست انجام دهد.ولی در آن حال حس خوبی داشتم. انگار پس از جدا شدن از جسم چشم‌هایم بازتر شده بود و شاید ذره‌ایی خدا را میفهمیدم و دلم نمی‌خواست از این فهمیدن دور بشم. درست مثل نوزادی که متولد می‌شود و فقط در آغوش مادرش آرام میشه چقدر خوب میشد کاش میشد این حس ها رو از همون اول درک کنیم. در آن لحظه بوی بسیار بدی توجهم را جلب کرد. از پشت دیوار بیمارستان می‌آمد.نظری به آنجا کردم. کوچه‌ی خلوت بود که در هر دو طرفش درختان بلندی داشت.داخل کوچه‌ موجوداتی بودند که با دیدنشان ترسیدم، موجوداتی سیاه رنگ که نه می‌توانستم بگم انسان هستند نه حیوان.چیزی مثل موجوداتی که در فیلمهای نشون میدن البته سیاه‌تر و مخوف‌تر و زشت تر از اونا. صدایی داخل سرم گفت:آنها شیاطین هستند. در کنار اونا یه مردی داشت با گوشی حرف میزد میتونستم صدای هر دو نفر بشنوم...اون نفر پشت گوشی بود : _تو چه آدم شیطان صفتی هستی با اعضا پدر زنت میخوای معامله کنی. مرد:_اون مرگ مغزی شده بده میخوام چند نفر رو از مرگ نجات بدم. _آره جون خودت پولش میگری دلم برای اون زن بدبخت میسوزه مرد:_حالا برای من آدم شدی.مشتری جور کن پولت بگیر _واقعا نمیدونم چطور این خانواده دخترشون به تو دادن مرده:_خفه بابا هر وقت مشتری جور کردی زنگ بزن. گوشی رو قطع میکنه..دوباره گوشیش زنگ خورد..این بار یه زن با ناز کرشمه میگه 🔥_سلام عزیزم کی میای پیشم خسته شدم. از موندن کنار اون زن عوضی خسته نشدی؟ 👹_سلام جونم قربون اون صدات برم.فرداشب میام مگه میشه تو رو با اون عوض کنم اون چیزی میخواستی برات خریدم... دیگه نمیتونستم اون مکان رو تحمل کنم این مرد خود شیطان بود...چقدر میتونست پست باشه...از اون مکان دور شدم... ✨ادامه دارد.... 💎 ✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎈 آیا خانم ها میتونن در ایام و در کشور عراق عربی سر بکنن⁉️ - اینبار یاس و نرگس جواب میدن 🧕🏼 🆔️ @shahrenore