eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
626 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✍»امام علی (ع) فرمودند خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.. 📚»وسائل الشیعه ج۴ص۱۷۴ ✍»امام علی (ع) فرمودند بهشت بر مردی که نسبت به زن و دختر و خواهرش ، بی‌تفاوت است و غیرت ندارد حرام است.. 📚» کافی ج۵ ص۵۳۷ انتظار گل نرگس @haram110
021 - Serate mostaghim.mp3
8.68M
پیامبر اکرم صل الله علیه وآله: فرصت رابرای اعمال نیک بیش ازآنکه فتنه‌هایی مانند پاره‌های شـب تاریک پدید آیـد شمــاریــد در آن هنـگـام انسـان صبح است وشب کافر می شود شب کافر است و روز مومن می شـود و دین خـود را به عرض ناچیز دنیا می‌فروشد نهج الفصاحه ، حدیث ۱۰۷۵ 🎙 💠 چه کنیم ما سقوط نکنیم انتظار گل نرگس @haram110
🍃🍃🍃 هم شکستن گناهان 🌸✨ از پیامبر ص نقل است که در لحظه جان دادن 《لا إله إلا الله》 را تلقین نمایید که گناهان را درهم شکند و برای زندگان نیز چنین است 📚 اقتباس از بحار ۲۰۰/۹۳ 🌺🍂🌺 @haram110 🌺🍂🌺
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 المؤمنین علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 🔹🍂 🌸 اين كه صاحب كوثر و صاحب در شدن به و اين كه در روز و در صراط است و دو او بر ملائك بالند: 🌸 (۲) خوارزمى «۲»- به نقل از ابن عبّاس مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: على به روز رستخيز كنار حوض كوثر قرار دارد و هيچ كس به بهشت درنيايد مگر كسى كه جواز على (ع) را با خود داشته باشد. «۳» (۳) جابر «۴»- مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: دو فرشته على بن ابى طالب (ع) بر ديگر فرشتگان مى بالند، زيرا پيوسته با على هستند و هرگز به سبب چيزى كه موجب خشم خداى شود نزد خدا بالا نرفته اند. (۴) مجاهد «۵»- به نقل از ابن عبّاس مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: هنگامى كه روز قيامت فرا رسد خداوند به جبرئيل (ع) دستور مى دهد بر دروازه بهشت بنشيند و هيچ كس از اين دروازه وارد نشود مگر آن كه جواز على (ع) را با خود داشته باشد. _____ _ 📚منابع: (۱) همان/ ۱۰۵، ح ۱۴۷. (۲) همان/ ۱۱۹، ح ۱۵۶. (۳) علّامه مجلسى در بحار الانوار ۳۹/ ۲۱۹ مى گويد: «بيش تر اخبار اين باب را در كتاب معاد آورده‌ام و اندكى از آن‌ها را در اين جا ياد كرده‌ام تا اين مجلّد هم خالى از آن‌ها نباشد. برخى از آن‌ها را گفته ايم و برخى ديگر در ابواب بعدى خواهد آمد، و كدام فضيلت همسنگ اين است كه حضرت (ع) ساقى حوض كوثر و پرچمدار و نخستين كسى است كه به بهشت درمى آيد؟ و چگونه رواست كسى بر او مقدّم داشته شود كه هيچ فضيلتى ندارد كه با حضرت (ع) به سنجه درآيد. » (۴) ابن مغازلى در مناقب/ ۱۲۷، ح ۱۶۷، و نظير آن است در مناقب خوارزمى/ ۲۲۶- ۲۲۵. (۵) همان/ ۱۳۱، ح ۱۷۲، و همان/ ۲۲۹. ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۰۴ جابر «۱» بن سمره مى گويد: به پيامبر (ص) گفته شد: يا رسول اللَّه! در روز رستاخيز چه كسى پرچمدار توست؟ فرمود: به روز رستخيز پرچمدار من همان پرچمدار من در دنيا يعنى على بن ابى طالب است. (۲) عبد اللَّه بن انس به نقل از جدّش مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: هنگامى كه روز رستخيز فرا رسد و پل بر لبه جهنّم كشيده شود، كسى از آن گذر نكند مگر آن كه نامه ولايت على بن ابى طالب (ع) را با خود داشته باشد. ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🌸 تهديد كسانى كه با على (ع) به برخيزند: 🌸 (۱) در مناقب خوارزمى «۲»- به نقل از ابو ذر غفارى آمده است كه: پيامبر (ص) فرمود: هر كه پس از من با خلافت على به دشمنى برخيزد كافر است و به جنگ با خدا و رسول برخاسته است و هر كه در على شك كند كافر است. (۲) در همين كتاب «۳»- به نقل از زين العابدين (ع) به نقل از پدرش به نقل از على (ع) آمده است كه فرمود: پيامبر (ص) فرموده است: خشم من و خداى بر كسى فزونى مى يابد كه خون مرا بريزد و مرا با آزار رساندن به خاندانم بيازارد. (۳) در همين كتاب به نقل از انس «۴»- آمده است كه گفت: نزد پيامبر (ص) بودم، پس على (ع) را ديد كه مى آيد و در اين هنگام فرمود: من و او به روز رستاخيز حجّت خدا بر امّت هستيم. (۴) در همين كتاب «۵»- به نقل از معاوية بن حيدة القشيرى آمده است كه گفت: از پيامبر (ص) شنيدم كه به على (ع) مى فرمود: اى على! به كسى كه مى ميرد و بغض تو در سينه دارد اعتنايى نمى شود و يهودى يا مسيحى مرده است. _____________ _ 📚منابع: (۱) حجرات/ ۶؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر فاسقى خبرى براى شما آورد... الآيه (۲) نيز مناقب ابن مغازلى/ ۴۵، ح ۶۸. (۳) همان/ ۴۱، ح ۶۴. (۴) همان/ ۴۵، ح ۶۷، و نظير آن در صفحه ۱۹۷. (۵) همان/ ۵۰، ح ۷۴. ترجمه كشف اليقين، ص: ۲۹۶ يزيد بن زريع مى گويد: به بهز بن حكيم گفتم: آيا پدرت به نقل از جدّت و سپس به نقل از پيامبر (ص) در اين باره با تو سخن گفته است؟ بهز گفت: پدرم به نقل از جدم آن را برايم گفته است و در غير اين صورت خدا گوشم را به پوششى از آتش بپوشاند. (۱) در همين كتاب «۱»- به نقل از انس بن مالك آمده است كه گفت: نزد پيامبر (ص) بوديم در حالى كه گروهى از اصحابش نزد ايشان حضور داشتند. گفتند: يا رسول اللَّه! به خدا سوگند تو نزد ما از خود ما و فرزندانمان عزيزترى. راوى مى گويد: در اين هنگام على (ع) وارد شد. پيامبر (ص) به او نگريست و خطاب به حضرت (ع) فرمود: دروغ گفته است كسى كه گمان مى كند با تو دشمن است و مرا دوست دارد. (۲) در همين كتاب «۲»- به نقل از ابو ايّوب انصارى با نام خالد بن يزيد نقل شده است كه مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: اى على! خداوند تو را چنين قرار داده است كه مساكين را دوست بدارى و به پيروى آن‌ها از خودت، خشنود باشى و آن‌ها هم از همچون تو امامى خشنود باشند، پس خوشا به حال كسى كه از تو پيروى كند و تو را تصديق نمايد و واى بر كسى كه تو را دشمن دارد و تو را تكذيب نمايد. (۳) در همين كتاب «۳»- به نقل از ابن عبّاس آمده است كه گفت: نزد پيامبر (ص) بودم كه على (ع) با حالتى خشمگين بيامد. پيامبر (ص) به او فرمود: چه چيز تو را خشمگين كرده است؟ على (ع) عرض كرد:....... ~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🌸 تهديد كسانى كه با على (ع) به برخيزند: 🌸 على (ع) عرض كرد: عموزادگان تو مرا با آزار تو مى آزارند. پيامبر (ص) با خشم برخاست و فرمود: اى مردم! هر كه على را بيازارد [او نخستين شماست در ايمان و باوفاترين شما به پيمان الهى. اى مردم! هر كه على را بيازارد] در روز رستخيز يهودى يا مسيحى برانگيخته خواهد شد. جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: يا رسول اللَّه! و اگر شهادت دهد كه خدايى جز اللَّه نيست و محمّد (ص) فرستاده خداست؟ پيامبر (ص) فرمود: اى جابر! اين كلمه اى است كه شما از ريختن خون آن‌ها خوددارى مى كنيد و نمى گذاريد اموالشان مباح شمرده شود و جزيه نمى دهند در حالى كه تحقير _________ _ 📚منابع: (۱) همان/ ۵۱، ح ۷۵. (۲) همان/ ۱۲۱، ح ۱۵۹. (۳) همان/ ۵۲، ح ۷۶. ترجمه كشف اليقين، ص: ۲۹۷ مى شوند. (۱) در همين كتاب «۱»- به نقل از ابو هريره آمده است كه گفت: پيامبر (ص) على، حسن و حسين و فاطمه را ديد و فرمود: من با هر كس كه به ستيز با شما برخيزد به ستيز برخواهم خاست «۲» و با هر كس كه به صلح شما روى آورد صلح خواهم كرد. _________ _ 📚منابع: (۱) همان/ ۶۳، ح ۹۰. (۲) شيخ طوسى در تلخيص الشافى ۲/ ۱۳۷- ۱۳۴ مى گويد: «اين است معاويه و ديگرى عمرو بن عاص- كه پيامبر (ص) را درك هم كرده اند- كه ميان آن دو و امير المؤمنين (ع) جنگ درگرفت و ايشان نسبت به حضرت (ع) دشمنى، آشكار كردند و به حضرت (ع) در قنوت نماز، نفرين مى كردند چندان كه شهرتش ما را از بيان آن بى نياز مى كند، در حالى كه خود از پيامبر (ص) شنيده بودند كه مى فرمود: «اى على! جنگ با تو جنگ با من و صلح با تو صلح با من است»، و «خدايا دوست بدار كسى را كه او را دوست مى دارد و دشمن بدار كسى را كه او را دشمن مى دارد و يار او را يارى رسان و يارى خود را از هر كس كه يارى خويش را از او دريغ مى ورزد دريغ بورز» و «على با حق است و حق با على و هر جا على باشد حق همان جا رود»، و اقوال و افعال ديگرى كه بيان داشتيم و هر يك دلالت دارد بر نهايت بزرگداشت و تجليل و فضل و پيشى داشتن. حد اقلّ آن، اين مى بود كه بايد عملكرد آن‌ها اقتضاى خوددارى از جنگ با على و نفرين او و پرداختن به دشمنى با حضرت (ع) را مى داشت.......... ~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🌸 تهديد كسانى كه با على (ع) به برخيزند: 🌸 ما مى دانيم در ميان كسانى كه يادآور شديم هيچ كس از حق دور نيفتاد و از راه حق دور نشد مگر كسى كه پيامبر را درك كرده و ظاهرا فضلى هم داشته ولى در حدّ گروهى نبوده است كه در ترك نصّ و دسيسه چينى در عدم تطبيق آن به شخص شايسته اش بوده باشد ولى با كسانى كه چنين كردند نزديك بوده اند و در اين دو فضيلت درك پيامبر و فضل ظاهرى هيچ چيز اقتضاى آن را ندارد كه اين گروه به گمراهى و دشمنى روى آورند. » او در همين كتاب ۴/ ۱۳۲- ۱۳۱ مى گويد: «نيز مى دانيم هر كس با حضرت (ع) ستيزيده باشد امامت ايشان را انكار كرده است و آن را پس زده است و پس زدن امامت كفر است چنان كه پس زدن نبوّت، كفر به شمار مى آيد، چه، ناآگاهى از آن دو در يك حدّ است. از پيامبر (ص) روايت است كه فرمود: «هر كه بميرد و امام زمان خويش را نشناسد مرده است چونان مردن جاهلى» و مردن جاهلى جز بر كفر نيست. نيز از پيامبر (ص) روايت شده است كه فرمود: «اى على! جنگ با تو جنگ با من و صلح با تو صلح با من است». روشن است كه مقصود پيامبر (ص) جز اين نيست كه احكام جنگ با تو همچون احكام جنگ با من است و مقصود پيامبر (ص) چنين نيست كه يكى از دو جنگ همان ديگرى است، زيرا خلاف آن ضرورتا روشن است و اگر جنگ با پيامبر (ص) كفر است، جنگ با امير المؤمنين (ع) نيز چنين خواهد بود. زيرا پيامبر (ص) جنگ با او را همچون جنگ با خود دانسته است. » بنگريد به: 📚العمدة/ ۳۲۲- ۳۱۹، الطرائف/ ۱۳۱. ترجمه كشف اليقين، ص: ۲۹۸ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
💔 آتش و این همه اَسرار نمےدانستیم پشٺ ماندن و نمےدانستیم در وسط شعلہ اگر گیر ڪند نتوان گشٺ بر او یار نمےدانستیم 🥀
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله ) يار را آسمان 🌺🌸🌸 مردم منتظر هستند تا پيامبر دستور حركت به سوى مكّه را بدهد، آنها نمى دانند كه پيامبر دلش مى خواهد در اين سفر على (ع) نيز همراه او باشد. به راستى آيا على (ع) خواهد توانست در اين سفر حضور داشته باشد؟ آيا فاطمه (س) بايد بدون على (ع) به سفر حج برود؟ مدّتى قبل جبرئيل بر پيامبر نازل شده است و پيام مهمّى را براى او آورده است. متن پيام چنين است: «تو همه واجبات دين را براى مردم بيان كرده اى، امّا هنوز دو واجب مهم، باقى مانده است، اكنون موقع آن است كه آنها را براى مردم بيان كنى، آن دو واجب مهم، حج و ولايت على (ع) مى باشد». معلوم مى شود كه پيامبر در اين سفر، دو برنامه مهم در دستور كار خود دارد. براى همين است كه خدا از پيامبر خواسته است تا به همه مسلمانان خبر بدهد كه براى اين سفر آماده شوند. همسفر خوبم! از سفر على (ع) روزها مى گذرد، دل پيامبر براى او خيلى تنگ شده است. وقتى كه گل نبود، بايد گلاب را بوييد، هر وقت كه دل پيامبر، بى قرار على (ع) مى شود حسن و حسين را در آغوش مى كشد. به راستى آيا تا به حال فكر كرده اى كه چرا پيامبر اين قدر على (ع) را دوست دارد؟ آيا مى خواهى تو را از راز آن باخبر كنم؟ راز اين عشق مقدّس به شب معراج برمى گردد. آن شب كه پيامبر به معراج رفت و هفت آسمان را پشت سر گذاشت و به ساحت قدس خدا رسيد، صدايى به گوشش رسيد، يك نفر پيامبر را با اسم صدا زد: «اى احمد! ». پيامبر لحظه اى به فكر فرو رفت، اين صدا چقدر آشناست! اين صدا كه صداى على (ع) است! پيامبر در حريم قدس خدا بود و هفت آسمان را پشت سر گذاشته بود.پس چرا صداى على (ع) به گوش مى رسيد؟ اينجا بود كه پيامبر گفت: «خدايا! آيا تو با من سخن مى گويى يا على با من سخن مى گويد؟ ». و چنين جواب آمد: «من خداى تو هستم، اكنون كه به حضور من آمده اى به قلب تو نظر كردم و ديدم كه هيچ كس را به اندازه على، دوست ندارى، براى همين با صدايى همچون صداى على با تو سخن مى گويم تا قلب تو آرام گيرد».۵ و به راستى كه خدا به خوبى از تپش هاى قلب پيامبر خبر داشت. بار ديگر خطاب رسيد: «اى محمّد! من على را جانشين تو قرار دادم، هر كس او را اطاعت كند مرا اطاعت كرده و هر كس نافرمانى او كند، نافرمانى مرا كرده است».۶ پيامبر بايد هفتاد هزار حجاب را پشت سر مى گذاشت تا دوباره به اين دنيا باز گردد، او از هر حجاب كه مى گذشت اين صدا را مى شنيد: «اى محمّد! على را دوست داشته باش ». ۷ همسفرم! اكنون ديگر مى دانى كه چرا پيامبر، اين قدر به على (ع) عشق مى ورزد، زيرا پيامبر فراموش نمى كند كه در شب معراج، خدا هفتاد هزار بار به او توصيه كرده است كه على (ع) را دوست بدارد. 📚منابع: ۵.الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، يوسف بن عبد اللّه القُرطُبي المالكي (ت ۳۶۳ ه)، تحقيق: علي محمّد معوّض وعادل أحمد عبد الموجود، بيروت: دار الكتب العلميّة، ۱۴۱۵ ه، الطبعة الاُولى. ۶.إعلام الورى بأعلام الهدى، أبو علي الفضل بن الحسن الطبرسي (ت ۵۴۸ ه)، تحقيق: علي أكبر الغفّاري، بيروت: دارالمعرفة، الطبعة الاُولى، ۱۳۹۹ ه. ۷.أعيان الشيعة، محسن بن عبد الكريم الأمين الحسينيّ العامليّ الشقرائيّ (ت ۱۳۷۱ ه)، إعداد: السيّد حسن الأمين، بيروت: دارالتعارف، الطبعة الخامسة، ۱۴۰۳
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله ) اين گمشده اى ✨✨🌺🔆 ما به مكّه باز مى گرديم و در منطقه اَبطَح چادرهاى خود را بر پا مى كنيم. من به چادر خود مى روم تا خاطرات اين سفر حج را بنويسم و براى آيندگان به يادگار بگذارم. نمى دانم چه مى شود كه يكباره هواى ديدن پيامبر به دلم مى افتد، برمى خيزم و به سوى خيمه پيامبر مى روم. آيا تو هم همراه من مى آيى؟ اينجا خيمه پيامبر است، جمعى از ياران، پروانه وجود او شده اند. من سلام مى كنم و داخل خيمه مى شوم. ياران پيامبر از آن حضرت سؤل هاى مختلفى مى پرسند و جواب مى شنوند. ناگهان، پيامبر سكوت مى كند و به نقطه اى خيره مى شود، همه به چهره پيامبر نگاه مى كنند، هيچ كس سخن نمى گويد. لحظه اى مى گذرد، صداى «اللّه اكبرِ » پيامبر سكوت خيمه را مى شكند. همه مى خواهيم بدانيم چه شده است. پيامبر رو به ما مى كند و مى گويد: «همين الآن، جبرئيل بر من نازل شد و اين آيه را بر من وحى كرد: (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ ؛ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَهُمْ رَ اكِعُونَ)، بدانيد كه فقط خدا و پيامبر و كسانى كه در ركوع نماز صدقه مى دهند ، بر شما ولايت دارند.۶۵ همه به فكر فرو مى روند، به راستى منظور خدا از كسى كه در ركوع صدقه مى دهد كيست؟ او كيست كه همچون خدا و رسول خدا بر همه ولايت دارد؟ من هيچ كس را نمى شناسم كه در ركوع، صدقه داده باشد. پيامبر رو به يارانش مى كند و مى گويد: «برخيزيد! برخيزيد! ما بايد به مسجد الحرام برويم و آن كسى را كه اين آيه در مورد او نازل شده است، پيدا كنيم». همه به سوى مسجد الحرام مى رويم. مسجد پر از جمعيّت است، عدّه اى مشغول نماز و گروهى ديگر مشغول طواف هستند. خدايا! ما چگونه گمشده خود را پيدا كنيم؟ چگونه بفهميم چه كسى در ميان اين همه جمعيّت، صدقه داده است؟ خوب است كه ما به دنبال يك فقير بگرديم و از او سؤل كنيم، اين طورى بهتر مى توانيم گمشده خود را پيدا كنيم. آنجا را نگاه كن! يك مرد عرب مى خواهد از درِ مسجد بيرون برود، نگاه كن، چهره او زرد است، حتما خيلى گرسنگى است، لباس هاى او را نگاه كن كه چقدر ژوليده است! آيا موافقى از او سراغ گمشده خود را بگيريم؟ همه ما نزد آن فقير مى رويم، نگاه كن، اين فقير چقدر خوشحال است! مثل اينكه تمام دنيا را به او داده اند. پيامبر به او نگاهى مى كند و مى پرسد: «اى مرد عرب! از كجا مى آيى؟ چرا اين قدر خوشحالى؟ ». مرد عرب با دست، گوشه مسجد را نشان مى دهد و مى گويد: «من از پيش آن جوان مى آيم، او به من اين انگشتر قيمتى را داد». صداى اللّه اكبرِ پيامبر در مسجد طنين مى اندازد. همه از اين فقير مى خواهند تا بيشتر توضيح دهد. مرد عرب مى گويد: «ساعتى قبل، وارد مسجد شدم و از مردم درخواست كمك كردم، امّا هيچ كس به من كمك نكرد، من در مسجد دور مى زدم و طلب كمك مى كردم، در اين ميان، نگاهم به جوانى افتاد كه در ركوع بود، او با دست اشاره كرد تا من به سوى او بروم، من هم پيش او رفتم و او انگشتر خود را به من داد». همه مردم، اللّه اكبر مى گويند، و ما به سوى آن جوان مى رويم. آن جوان، هنوز دارد نماز مى خواند. پيامبر تا او را مى بيند اشك در چشمانش حلقه مى زند! به راستى اين كيست كه ديدنش اين گونه اشك شوق بر چشمان پيامبر جارى كرده است؟ او را شناختى يا نه؟ چطور مى شود آقاى خودت را نشناسى؟ او مولاى تو، على (ع) است كه به حكم قرآن، از امروز بر همه مسلمانان، ولايت دارد.۶۶ 📚منابع: ۶۵.السنن الكبرى، أبو عبد الرحمن بن شعيب النسائي (ت ۳۰۳ ه)، بيروت: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، الطبعة الاُولى، ۱۳۴۸ ه. ۶۶.سنن النسائي (بشرح الحافظ جلال الدين السيوطي وحاشية الإمام السندي)، أبو بكر عبد الرحمن أحمد بن شعيب النسائي (ت ۳۰۳ ه)، بيروت: دارالمعرفة، الطبعة الثالثة، ۱۴۱۴ ه.
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله ) انتظار آسمانى 🔸🔶🌸 پيامبر را مى بينم كه در خيمه خود نشسته است و با خود فكر مى كند، خدا او را از پيمان نامه اى كه در كعبه نوشته شده باخبر كرده است.۷۱ به راستى پيامبر با اين افرادى كه دور او جمع شده اند و خود را مسلمان نشان مى دهند چه كند؟ اينها به ظاهر مسلمان شده اند و نماز مى خوانند، امّا با يكديگر پيمان مى بندند كه بر خلاف دستور پيامبر عمل كنند. آخر اينها چه مسلمانانى هستند؟! امان از دورويى!! درست است كه ماجراى انگشتر دادن على (ع) در ركوع به گوش همه رسيده است، امّا پيامبر مى خواهد مراسمى رسمى برگزار كند و از همه مردم بخواهد با على (ع) بيعت كنند و به اين وسيله دين اسلام را كامل كند. امّا عدّه اى از اطرافيان او، دشمنى على (ع) را در سينه دارند و به دنبال اين هستند تا در اوّلين فرصت ممكن فتنه و آشوب بر پا كنند. آنها منتظر هستند تا پيامبر ولايت على (ع) را اعلام كند تا در ميان مسلمانان فتنه كنند و همه زحمات پيامبر را از بين ببرند. خداوند مى داند كه چه موقع، اين گروه نخواهند توانست فتنه بر پا كنند، آن وقت به پيامبر خود خبر خواهد داد. غروب روز سيزدهم ذى الحجّه فرا مى رسد و هنوز پيامبر منتظر پيام آسمانى است. مردم كه مدّت‌ها از خانه و كاشانه خود دور بوده اند، آماده رفتن شده اند، آنها ديگر مى خواهند نزد خانواده هاى خود باز گردند. امّا پيامبر نمى خواهد اين فرصت با شكوه را از دست بدهد، او در كجا مى تواند اجتماعى به اين بزرگى پيدا كند؟ بايد در ميان اين جمعيّت صد و بيست هزار نفرى، ولايت على (ع) اعلام شود. نمى دانم چه مى شود كه پيامبر تصميم مى گيرد كه فردا همراه مردم به سوى مدينه حركت كند. اين خبر در همه جا مى پيچد كه پيامبر فردا به سوى مدينه حركت خواهد كرد. 📚منابع: ۷۱.الصافي في تفسير القرآن (تفسير الصافي)، محمّد محسن بن شاه مرتضى (الفيض الكاشاني) (ت ۱۰۹۱ ه)، طهران: مكتبة الصدر، الطبعة الاُولى، ۱۴۱۵ ه.
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله ) بِركه دل 🌸🍃🔸 امروز يكشنبه، هجدهم ماه ذى الحجّه است و صداى اللّه اكبر به گوش مى رسد.۷۷ همسفر، برخيز! وقت نماز است. مردم همه در صف هاى منظّم پشت سر پيامبر به نماز مى ايستند. بعد از نماز، اين كاروان بزرگ، آماده حركت مى شود تا به راه خود در اين بيابان ادامه دهد. آفتاب بالا مى آيد و صداى زنگ شترها سكوت صحرا را مى شكند، كاروان ۱۲۰ هزار نفرى در دل بيابان پيش مى رود.۷۸ انتظار در چهره پيامبر موج مى زند، به راستى كى وعده خدا فرا خواهد رسيد؟ وقتى ما مقدارى راه برويم به يك سه راهى مى رسيم، يك راه به سوى مدينه مى رود، يك راه به سوى عراق و راه ديگر به سوى مصر. من فكر مى كنم در آنجا ديگر اين كاروان ۱۲۰ هزار نفرى تقسيم خواهد شد و هر كس به راه خود خواهد رفت. اين اجتماع بزرگ به زودى، متفرّق خواهد شد. ساعتى مى گذرد، ما حدود شش كيلومتر از جُحفه دور شده ايم، آفتاب بر ما مى تابد و تشنگى بر من غلبه مى كند.۷۹ به يكى از همراهان خود رو مى كنم و مى گويم: حاجى! آيا آبى دارى به من بدهى؟ من خيلى تشنه شده ام! قدرى صبر كن، در همين نزديكى ها، يك غدير هست كه مى توانى از آب آن بنوشى. حاجى! حواست كجاست؟ من آب مى خواهم، آن وقت تو به من آدرس غدير مى دهى؟! آقاى نويسنده، منظور من از غدير، همان بركه است، در همين نزديكى‌ها بركه و آبگيرى هست كه تو مى توانى از آب زلال آن بنوشى. چه حرف‌ها مى زنى! در اين بيابان خشك، بركه آب، كجا پيدا مى شود؟ نگاه كن، آنجا را ببين! سياهى درختان را مى گويم، اگر باور نمى كنى پس اين درختانِ بزرگ، براى چه در آنجا روييده اند؟ بايد در آنجا آب باشد. راست مى گويى، سياهى درختان را مى بينم، خداى من! آنجا چقدر درخت هست، امّا چگونه در اين بيابان، اين بركه درست شده است؟ كنار آن بركه، چشمه اى هست كه آب از آن مى جوشد و به اين بركه مى ريزد. بيابان و چشمه آب؟ ما تا درياى سرخ فقط دوازده كيلومتر فاصله داريم، در فصل زمستان باران هاى سيل آسا مى بارد و در دل زمين فرو مى رود و در اينجا به صورت چشمه از دل زمين مى جوشد.۸۰ آيا اين بركه هميشه در اينجا هست؟ نه، وقتى كه تابستان فرا مى رسد و هوا گرم مى شود آبِ چشمه خشك مى شود و با خشك شدن چشمه، بركه هم خشك مى شود. خدا را شكر كه الآن، روزهاى پايانى زمستان است و من مى توانم آب زلال بركه را بنوشم.۸۱.... 📚منابع: ۷۷.العدد القوية، رضي الدين علي بن يوسف الحلّي (ق ۸ ه)، تحقيق: مهدي الرجائي، قمّ: مكتبة آية اللّه المرعشي العامّة، ۱۴۰۸ ه. ۷۸.علل الشرائع، أبو جعفر محمّد بن علي بن الحسين بن بابَوَيه القمّي المعروف بالشيخ الصدوق (ت ۳۸۱ ه)، تقديم: السيّد محمّد صادق بحر العلوم، ۱۳۸۵ ه، النجف الأشرف: منشورات المكتبة الحيدرية. ۷۹.عمدة القاري شرح البخاري، أبو محمّد بدر الدين أحمد العيني الحنفي (ت ۸۵۵ هه ۸۲))، مصر: دار الطباعة المنيرية. ۸۰.عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار (العمدة)، يحيى بن الحسن الأسدي الحلّي المعروف بابن البطريق (ت ۶۰۰ ه)، قمّ: مؤسّسة النشر الإسلامي، الطبعة الاُولى، ۱۴۰۷ ه. ۸۱.عون المعبود (شرح سنن أبي داود)، محمّد شمس الحقّ العظيم الآبادي (ت ۱۳۲۹ه)، بيروت: دار الكتب العلمية، الطبعة الاُولى، ۱۴۱۵ ه.
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 💠 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 💠 🌺 صورتى كه شده، آيا دارد اين همه طولانى را باشد؟!. 🌺 ج- اوّلًا خداى قادر مطلقى كه اين همه نظام آفرينش را ميلياردها سال سرپا نگهداشته، آيانمى تواند يكفرد از اولياء خود را ميليون‌ها سال نگهدارد!!. و ثانياً پيرامون طول عمر قائم- عجّل اللَّه فرجه الشريف- مباحث گوناگون و مقاله هاى مستقل و مطالب متقن و مبرهن زيادى نوشته شده است كه نيازى به اثبات آن نيست وثالثاً امكان عمر طولانى، هم از نظرپزشكى و طبيعى و هم از نظر نيروى مافوق طبيعى به اثبات رسيده است و جاى هيچ گونه ترديد و تشكيك وجود ندارد و عمر طبيعى به هيچ وجه، حدّ ثابتى ندارد. هم چنين آزمايش هاى مختلف روى انسان‌ها و حيوان‌ها و گياهان ثابت كرده است كه عمر طولانى براى همه اين صنوف، امكان پذير بوده و هست و خواهد بود. آنان كه در اين زمينه، دچار وسوسه مى شوند، فقط كافى است در اين باره به كتاب هاى علمى و تحقيقى مراجعه كرده و از كارشناسان فن جستجو نمايند. درحالى كه خود اين افراد اشكال كننده، به طول عمر از اولياى خدا اعتراف دارند، حضرات خضر [۱] و الياس و نوح ۲۳۰۰ كه در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است ۸۵۰ سال پيش از بعثت خويش زيست و ۹۵۰ سال به پيام رسانى گذرانيد و ۵۰۰ سال هم پس از طوفان و نابودى ستمكاران بود كه از كشتى معروف خود فرود آمد، آب فروكش كرد و بناى شهرهاو زندگى نوين رانهاد و فرزندان خويش را در شهرها سكونت داد [۲] و در روايت ديگرى آمده است كه «نوح عليه السلام ۲۵۰۰ سال [۳] و نيز به طول عمر شيطان تا يوم وقت معلوم و دجّال اعتراف دارند. از حضرت صادق عليه السلام روايت آمده است كه... «امّا بنده صالح خدا خضر خداوند عمر اورا نه به خاطر رسالتش طولانى گردانيد و نه بخاطر كتابى كه به او نازل كند و نه به خاطر اين كه به وسيله او و شريعت او؛ شريعت پيامبران را نسخ كند و نه به خاطر امامتى كه بندگانش به او اقتدانمايند و نه به خاطر طاعتى كه خدا براو واجب ساخته بود، بلكه خداى جهان آفرين، بدان دليل كه اراده فرموده بود عمرگرامى قائم عليه السلام را در دوران غيبت او بسيار طولانى سازد و مى دانست كه بندگانش برطول عمر او، ايراد و اشكال خواهند نمود؛ به همين جهت عمر اين بنده صالح خويش «خضر» را طولانى ساخت كه به آن استدلال شود و عمر قائم عليه السلام بدان تشبيه گردد و بدينوسيله اشكال و ايراددشمنان و بد انديشان باطل گردد... [۱] امام سجاد عليه السلام فرموده است: «فى القائم سنّة من نوح وهى طول العمر» در قائم خصلت و نشانى از نوح است و آن هم طول عمر مى باشد. [۲] ...... . --------------- 📚منابع: [۱]: امام رضا عليه السلام« خضر از آب حيات نوشيد و اينك زنده است و تا روز رستاخيز ودميده شدن صور، زنده خواهد بود او هرسال در مراسم حج حاضر مى گردد، و در عرفه مى ايستد و به دعاى مردم آمين مى گويد و خداوند به وسيله او تنهائى قائم ما را در دوران غيبتش بر طرف مى كند و او به قائم ما مى پيونددن اكمال الدين ج ۲ ص ۳۹۰ امام مهدى ص ۴۴۵ از آن. [۲]: تفسير برهان ذيل آيه شريفه و اكمال الدين ج ۲ ص ۵۲۳، امام مهدى: ص ۴۴۸ ازآن. [۳]: امام مهدى ازولادت تاظهور: ص ۴۴۸. [۱]: اكمال الدين: ج ۳ ص ۳۵۷، بلحارالانوار: ج ۵۱ ص ۲۲۲، امام مهدى: ۴۴۵ از آن. [۲]: اكمال الدين: ج ۱ ص ۳۲۲ و ۵۲۴، معجم أحاديث الامام المهدى عليه السلام ج ۳ ص ۱۹۲.
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 💠 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 💠 🌺 صورتى كه شده، آيا دارد اين همه طولانى را باشد؟!. 🌺 قرآن كريم در بار ه حضرت يونس عليه السلام فرموده است «التقمه الحوت و هو مليم، فلولا كان من المسبّحين للبث فى بطنه الى يوم يبعثون» [۳] ماهى اورا به كام خود فرو برد درحالى كه مورد ملامت بود و اگر نه اين بود كه او از تسبيح گويان بود، بى ترديد در شكم ماهى تا روز قيامت مى ماند. در تفسير كشّاف گويد: ظاهر آيه شريفه «لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ» ماندن به صورت زنده است تاروز رستاخيز است؛ ونظير اين را تفسير بيضاوى دارد [۱] و عوج بن عناق (از عمالقه) ۳۶۰۰ سال يا ۳۰۰۰ سال) [۲] ذومغ ۳۵۰۰ ساله، [۳] (عناق دختر حضرت آدم عليه السلام ۳۰۰۰ سال، ريّان ۱۷۰۰ ساله، بخت نصر ۱۵۰۷ ساله، [۴] (صاحب مهرگان ۱۵۰۰ سال، ضحاك ماردوش ۱۲۰۰ ساله، فريدون بالاى ۱۰۰۰ عمروبن مزيقيا ۸۰۰ جلهمة بن أددبن زيد و يُحارب بن مالك هر كدام ۵۰۰ سال) [۵] يوشالفرس بن كالب ۱۰۰۰ سال، افرادى جزاين‌ها از ۱۰۰۰ سال به پايين، از اشخاص عادى انسان‌ها زياد است كه به جهت روشنى آن، نيازى براى شمردن آن‌ها نيست. لقمان بن عاد ۳۵۰۰ سال [۶] «و لقمان حكيم ۴۰۰۰ سال و حضرت سليمان ۹۳۰ شدادبن عاد ۹۰۰ [۷] عمربن عامر ۸۰۰ قس بن ساعدة ۶۰۰ عزيزمصر ۷۰۰ ريان پدر عزيز مصر ۱۷۰۰ [۸] حضرت آدم ۹۳۰ لوط ۷۳۲ شيث ۹۱۲ كيومرث ۱۰۰۰ انوش ۹۶۰ ميوشالح ۹۶۰ قينان ۹۲۰ عاد ۱۲۰۰ جمشيد ۸۰۰ لمك ۷۹۰ عمربن عامر ۸۰۰ وو... [۱] مهلائل ۸۹۵ وبرد ۹۶۲ ادريس ۹۶۵ و متوشلح ۹۶۹ و لمك ۷۶۷ و سام ۶۰۰ سال عمر كرده اند وو.. [۲] هم چنين به وجود درختان ۵۰۰۰ ساله باقطر تنه ۹۰ پا در اسكاتلند و ۶۰۰۰ ساله با طول قامت ۱۰۰ متر و قطر طرف پايين ۱۰ متر در كاليفرنيا و بيش از حدود ۵۰۰ سال درختان از نوع (عندم) يا به تعبير ديگر (خون سياوش) در جزاير كانارى و... [۳] اعتراف دارند، امّا در مورد يك ذخيره الهى، دچار وسواس و شك شده اند. در مناطق استوايى زمين درختانى وجود دارند با عمر جاويدان؛ يعنى مرتباً در حال ريشه زدن و جوانه زدن هستند و هيچ گاه عمرشان پايان نمى پذيرد. در ميان گياهان و حلزون هاى باعمر چند هزارسال و كشف دانشمندان زيست شناس، ماهى هايى با عمر سه مليون سال در ميان حيوانات خزنده و غيره را مى پذيرند و به همه اين مطالب، در جاى خود اعتراف مى كنند، امّا شگفت آور است هنگامى كه در مورد طول عمر حضرت مهدى موعود عجل اللَّه تعالى فرجه باعقيده شيعه روبرو مى شوند، انگشت حيرت به دندان مى گيرند و سرخود را به علامت انكار، تكان مى دهند و لبخندهاى تمسخرآميز مى زنند كه آيا اين گونه عقايد غير عاقلانه و غير منطقى نيست و مى تواند پيروانى داشته باشد؟! ولى همان گونه كه مى دانيم مسأله طول عمر با قطع نظر از اعتقادات مذهبى خداپرستان، درباره اعجاز و قدرت خداوند، اگر ما به راستى خود را از قيد و بند پيش داورى ها، تعصب هاى خاص و عادات و رسومى كه به آن خو گرفته ايم، رها سازيم و با حرّيّت و آزادى كامل، تسليم دليل و منطق باشيم، با علوم طبيعى روز كاملًا مطابقت دارد؛ --------------- 📚منابع: [۳]: صافّات: آيه ۱۴۴- ۱۴۲. [۱]: كشّاف: ج ۳ ص ۳۱۱ چاپ دارالمعرفة بيروت؛ تفسيربيضاوى: ج ۳ ص ۴۷۱ چاپ مؤسسه أعلمى- بيروت. [۲]: مهدى منتظر ص ۱۰۵، [۳]: سيماى جهان در عصر امام زمان (عج) ج ۱ ص ۲۱۸. [۴]: سيماى جهان در عصر امام زمان (عج) ج ۱ ص ۲۱۸. [۵]: بحار ۵۱ ص ۲۸۸ ببعد [۶]: الغيبة شيخ طوسى ص ۱۱۳، موعود اديان منتظرى ص ۱۳۴ بنقل از آن. بحار ۵۱ ص ۲۸۸. [۷]: بحار ۵۱ ص ۲۳۶ [۸]: (امام مهدى از ولادت تا ظهور) ص ۴۵۸ بنقل از (خورشيد مغرب) ص ۲۴۰ تأليف محمد رضا حكيمى و (كتاب او خواهد آمد) ص ۸۹ و (امام مهدى حماسه اى از نور) شهيد صدر و (نويد امن وامان) و (امامت و مهدويت) آيت الله صافى گلپايگانى (رهبربزرگترين انقلاب جهان) حسن شجاعان و (طول عمرامام زمان) على اكبر مهدى پورو (دير زيستى حضرت مهدى) مهدى كامران (راز طول عمر) از سيد احمد علم الهدى و (چند مقاله) از علامه طباطبائى و (اكمالدين) از صدوق و بحار ج ۵۱ ص ۲۲۵ ببعد»« مسعودى در مروج الذهب آورده است [۱]: دادگستر جهان ص ۱۹۹. [۲]: بحار ۵۱ ص ۲۹۲ از توراة براى نوضيح بيشتر در باره طول عمرها به كتاب اكمال الدين صدوق ج ۲ ص ۵۲۳ ببعد و بحارالانوار: ۵۱ ص ۲۲۵ ببعد مراجعه شود ۹۹. [۳]: سيماى جهان در عصر امام زمان (عج) ج ۱ ص ۲۱۸.
▪️[الأمالی للصدوق] أَبِی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْمُؤَدِّبِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَصْبَهَانِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ دَاوُدَ الدِّینَوَرِیِّ عَنْ مُنْذِرٍ الشَّعْرَانِیِّ عَنْ سَعِیدِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی قُنْبُلٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَی صَفَائِحِ الذَّهَبِ 👈 فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَی الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ یَا عَلِیُّ. 👉 ▪️پیامبر أکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: به راستی از یاقوت سرخی است بر روی صفحه ای از طلا و وقتی حلقه را بر در کند و گوید . 📚 بحارالأنوار ٫ جلد 8 ٫ صفحه 122 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ▫️تَذَاكَرُوا وَ تَلاَقَوْا وَ تَحَدَّثُوا فَإِنَّ اَلْحَدِيثَ 👈 جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ 👉 🌹🌹 کانال جذاب حرم 🌹🌹 ➡️ @haram110 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد تا که عزرائیل وارد شد برای قبض روح بر علی و فاطمه با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر خیره شد (ص)🖤🍂 🍂💔
شناسایی زندگی با شکاک که به هر بهانه کوچکی همسر خود را به ارتباط با غیر و خیانت می‌کنند بسیار سخت است. این افراد خود را کاملاً طبیعی می‌دانند . پس یکی از مهم‌ترین کارها دردوران نامزدی تلاش برای شناخت همسر آینده و اطمینان از شکاک نبودن اوست. ⛔️اگر در جلسه خواستگاری یا در دوران متوجه شدید که بیشتر از حد طبیعی در مورد گذشته شما، و اینکه آیا گذشته شخص دیگری در زندگی شما داشته است یا نه سوال پرسیده می‌شود، به احتمال زیاد با فردی شکاک طرف هستید. ⛔️اگر با مکرر نامزدتان رو به رو هستید که در تماس نیز از شما می‌پرسد «کجایی؟» یعنی با مردی کنترل‌گر مواجهه هستید. ⛔️اگر با نامزدتان برای بیرون رفتید و متوجه شدید که نامزدتان در مواقع در حال کنترل رفتار سایر افراد و از شماست و حتی نسبت به رفتار دیگران می‌شود باید منتظر رفتارهای بددلانه بعدی باشید. ⛔️اگر در دوان نامزدی به دلیل رفتارهای و مطابق عرف از سوی نامزدتان مورد قرار گرفتید، به راحتی ازراحتی از این نگذرید.