eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
5 الی 28 شعبان ولادت حضرت رقیّه علیها السلام
5 الی 28 شعبان ولادت حضرت رقیّه علیها السلام ولادت آن حضرت در مدینه ی منوّره بوده است. در کتاب های مختلف، سنّ آن حضرت را سه سال، سه سال و شش ماه، چهار سال، و در برخی کتب متأخّر، سنّ آن حضرت را پنج سال، و حتّی هفت سال ذکر کرده اند. (1) البتّه در کامل بهائی به چهار سالگی آن حضرت تصریح شده است. بنابر مشهور سنّ این عُلیا مخدّره سه سال و چند ماه بوده است. در بین اهل ولا و حتّی در بعضی کتاب ها عنوان سه ساله برای آن حضرت مشهور شده است که اشکالی هم ندارد؛ زیرا وقتی در مورد سنّ کسی می گویند «سه ساله است یا چهار ساله» همیشه مرادشان این نیست که سه سال کامل یا چهار سال کامل دارد، بلکه حدّ تقریبی را بیان می کنند. بنابر آن چه در سنّ آن حضرت گفته شده، روز ولادت حضرت از 5 الی 28 شعبان محتمل است و قول قاطعی که به آن استناد شود وجود ندارد. بر همان اساس، سال ولادت یکی از سال های 54 یا 55 یا 56 و یا 57 قمری خواهد بود. البتّه به نظر می رسد قولی که به اطمینان نزدیک تر است، سه سال و شش ماه باشد؛ چه آن که در کتاب های قدیمی مقتل، عنوانِ سه سال، و سه سال و چند ماه مشهور است. طبق آن، احتمال ولادت در پنجم شعبان سال 57 قمری در مدینه ی طیّبه می رود. بر این اساس، می شود در آن ایّام برای بزرگداشت و پاسداشت این امانت سیّدالشهداء علیه السلام در خرابه ی شام، مجلس جشن و سروری بر پا کرد و یاد او را گرامی داشت. 📚 منابع : 1. دائرة المعارف تشیّع : ج 1، ص 77. 2. کامل بهائی : جزء 2، باب 25، فصل 3، ص 179. در چاپ انتشارات مرتضوی : ص 523.
پروردگارا : از اینکه یکبار دیگر مارا "لایق حیات دانستی:سپاسگزاریم از اینکه فرصت "یک شروع مجدد" را به ما عطا کردی متشکریم از تو میخواهیم: "به ما درک و درایتی بیش از پیش ببخشی تا امروز اشتباهات دیروز را تکرار نکنیم" و"فرصتهایی که در اختیارما قرار میدهی را از دست ندهیم" از یاد نبریم که : "شاید فقط برای امروز بتوانیم دوستان و عزیزانمان را دوست بداریم.... خدایا به امید تو....💖
💞در این صبح هایی که نسیم بهاری٬ ریه‌هایت را پر میکند در این صبح ها که تا چشم باز میکنی٬ بنفشه ها برایت می رقصند در این صبح هایی که خداوند تو را با بوسهٔ اول صبحش بیدار میکند برایت٬ آرزو میکنم آرامش٬ سهم امروز و هر روزت باشد آرزو میکنم شادی و خوشبختی٬ قرین لحظه‌هایت باشد. 💖💖💖💖
هدایت شده از حرم
🌼🍃 🌸 آقا بیا آقا بیا ، آقا ڪجایے؟ 🌺 ناچار بودم ڪہ در این تڪرار باشم 🌸 بیچاره ے عشق توأم الحمدالله 🌺 شـادم از اینڪہ بهـر تو ناچار باشم 💚
هدایت شده از حرم
2_5231467223922508499.mp3
1.82M
🎙«دعای عهد» با نوای محسن فرهمند ___ 🇮🇷 @haram110
♥️ ✧پیشِ رخ ِ توُ ، ماه هویدٰا نشود بےچاره کسے ڪه بر تو شیدا نشود ✧از نوڪرِ بد هم ڪه بپرسےٖ گویَد بہ خوبےِ تو پیدا نشود 🥀
سلام همراهان عزیز،خوانندگان عزیز رمان های کانال ✋🌺 از امروز با در خدمت شما بزرگواران هستیم. این رمان عاشقانه مذهبی میباشد و داستان زندگی شهید منوچهر مدق به روایت همسرشان (فرشته)می باشد ✍نویسنده: مریم برادران ویراستار:بابک آتشین جان ناشر کتاب:روایت فتح لطفا تا پایان این رمان ما را همراهی کنید☺️ پیشنهادات و انتقادات خودتون رو در مورد رمان های کانال برای ما بفرستید😊 در پناه حق باشید✨ زیر سایه امام زمان عج باشید😍 یا علی👋 @haram110
💍💞💍 💞💍 💍 💑 ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌 📚 🎬 هرچه یک دختر به سن و سال او دلش میخواست داشته باشد او داشت. هر جا میخواست میرفت و هر کار میخواست میکرد. می ماند یک آرزو: این که یک سینی بامیه متري بگذارد روي سرش و ببرد بفروشد. تنها کاري که پدرش مخالف بود فرشته انجام بدهد... و او گاهی غرولند میکرد چه طور میتوانند او را از این لذت محروم کنند. آخر، یک شب پدر یک سینی بامیه خرید و به فرشته گفت توي خانه به خودمان بفروش. حالا دیگر آرزویی نداشت که بر آورده نشده باشد.... پدر همیشه هواي ما رو داشت لب تر میکرد همه چیز آماده بود. ما چهارتا خواهر بودیم و دوتا برادر. فریبا که سال بعد از من با جمشید برادر منوچهر ازدواج کرد، فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز. توي خونه ما براي همه آزادي به یک اندازه بود. پدرم میگفت: هر کاری ميخواید، بکنید فقط سالم زندگی کنید ... چهارده پانزده سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن. همان سالهاي پنجاه و شیش و پنجاه و هفت هزار و یک فرقه باب بود و میخواستم ببینم این چیزها که میبینم و میشنوم یعنی چی. از کتابهاي توده اي خوشم نیومد. من با همه وجود خدا رو حس میکردم و دوستش داشتم نمیتونستم باور کنم که نیست. نمی تونستم با قلبم و با خودم بجنگم. گذاشتمشون کنار دیگه کتابهاشون رو نخوندم. کتابهاي مجاهدین از شکنجه هایی که می شدند می نوشتند. از این کارشون بدم اومد. با خودم قرار گذاشتم اول اسلام رو بشناسم بعد برم دنبال فرقه ها. به هواي درس خوندن با دوستان مینشستیم کتابهاي دکتر شریعتی رو می خوندیم. کم کم دوست داشتم حجاب داشته باشم. مادرم از چادر خوشش نمیومد. گفته بودم براي وقتی که با دوستام میریم زیارت چادر بدوزه... هر روز چادر رو تا می کردم می گذاشتم ته کیفم و کتابها رو میچیدم روش. از خونه که میومدم بیرون سرم میکردم تا وقتی بر میگشتم. اون سالها چادر یک موضع سیاسی بود. خونوادم از سیاسی شدن خوششون نمیومد. پدرم میگفت: من ته ماجرا رو میبینم شما شر و شورش رو... اما من انقلابی شده بودم، میدونستم این رژیم باید بره.. ... 📖به روایت همسر شهید منوچهر مدق ✍نویسنده:مریم برادران 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 💍 💞💍 💍💞💍
حرم
💍💞💍 💞💍 💍 #رمان_عاشقانه_مذهبی💑 ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌 #رمان_اینک_شوکران 📚 #قسمت_اول 🎬 ه
💍💞💍 💞💍 💍 💑 ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌 📚 🎬 درِ پشتی مدرسمون روبروی دبیرستان پسرانه باز می شد. از اون در با چند تا از پسرا اعلامیه و نوار امام رد و بدل میکردیم. سرایدار مدرسه هم کمکمون می کرد. یادم هست اولین بار که نوار امام روگوش دادم بیشتر محو صداش شدم تا حرفاش. امام مثل خودمون بود. لهجه امام ،کلمات عامیانه و حرفهاي خودمانیش. میفهمیدم حرف هاش رو... به خیال خودم همه ی این کارا رو پنهان میکردم. مواظب بودم توي خونه لو نرم... 《پدر فهمیده بود که فرشته یک کارهایی میکند. فرشته با خواهرش فریبا هم مدرسه اي بود. فریبا میدید صبح که می آید مدرسه چند ساعت بعد جیم می شود و با دوستانش می زند بیرون. به پدر گفته بود اما ، پدر به روي خود نمی آورد. فقط میخواست از تهران دورش کند. بفرستدش اهواز یا اراک پیش فامیل ها. فرشته می گفت: چه بهتر آدم برود اراک، نه که شهر کوچکی است راحت تر به کارهایش می رسد. اهواز هم همینطور. هرجا میفرستادنش بدتر بود! هرجا خبري بود او حاضر بود...! هیچ تظاهراتی را از دست نمیداد. با دوستانش انتظامات میشدند. حتی نمیدانست که در تظاهرات 16 آبان دنبالش کرده بودند و چیزی نمانده بود گیر بیوفتد... 》 16آبان گاردي ها جلوی تظاهرات رو گرفتن .ما فرار کردیم چند نفر دنبالمون کردن. چادر وروسري رو از سر من کشیدن و با باتوم می زدن به کمرم... یک لحظه موتور سواري که از اونجا رد میشد دستم رو از آرنج گرفت و من رو کشید روی موتورش... پاهام رو میکشید روی زمین کفشم داشت در می اومد... چندتا کوچه اونطرفتر نگه داشت لباسم از اعلامیه باد کرده بود و یک طرفش از شلوارم زده بود بیرون... پرسید : اعلامیه داري ؟ کلاه سرش بود صورتش رو نمیدیدم. گفتم:آره گفت :عضو کدوم گروهی گفتم: گروه چیه؟ اینها اعلامیه امامه کلاهش رو زد بالا.. -تو اعلامیه امام پخش میکنی؟ بهم برخورد...مگه من چم بود؟ چرا نمیتونستم این کار رو بکنم؟! گفت :وقتی حرف امام رو خودت اثر نداشته، چرا این کار رو میکنی این وضعه اومدي تظاهرات؟ و روش رو برگردوند... ... 📖به روایت همسر شهید منوچهر مدق ✍نویسنده:مریم برادران 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 💍 💞💍 💍💞💍
💐🍃💐💐🍃💐💐🍃 ✨نماز، ادعیه،اذکار و اعمال ماه شعبان✨ 💕صلوات شعبانیه💕 🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَيْتِ الْوَحْيِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصِينِ وَ غِيَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِينَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضًى وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَدَاءً وَ قَضَاءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الْأَبْرَارِ الْأَخْيَارِ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ وِلايَتَهُمْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اعْمُرْ قَلْبِي بِطَاعَتِكَ وَ لا تُخْزِنِي بِمَعْصِيَتِكَ وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ، 🔸خدايا! بر محمّد و مخاندان محمد درود فرست، درخت نبوت، و جايگاه رسالت، و محل آمد و شد فرشتگان، و معدن دانش، و خانواده وحى، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، كشتى روان در اقيانوس هاى عميق، هركه به آن توسّل جويد ايمنى يابد، و هركه آن را رها كند غرق شود، پيش افتاده از آنها از دين خارج است و عقب مانده از آنان نابود اس، و همراه آنان ملحق به حق است. خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، پناهگاه محكم، و فريادرس بيچارگان درمانده، و پناه گريختگان، و دستاويز استوار براى چنگ اندازان، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، درودى كه براى آنان موجب خشنودى، و براى ما مايه اداكردن و بجا آوردن حق محمّد و خاندان محمّد باشد، به حول و نيرويت اى پروردگار جهانيان.خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن پاكان و نيكان و خوبان، كه حقوقشان را بر همه واجب كردى، و پيروى و و لايتشان را بر همگان فرض نمودى. خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و دلم را با طاعتت آباد كن، و به نافرمانى از خود رسوايم مساز، و هميارى با آن كه رزقت را بر او تنگ گرفتى 🔹بمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ نَشَرْتَ عَلَيَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ أَحْيَيْتَنِي تَحْتَ ظِلِّكَ وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ [سَلَّمَ ] يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ فِي لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ بُخُوعا لَكَ فِي إِكْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ وَ نَيْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَيْهِ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِي شَفِيعا مُشَفَّعا وَ طَرِيقا إِلَيْكَ مَهْيَعا وَ اجْعَلْنِي لَهُ مُتَّبِعا حَتَّى أَلْقَاكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَنِّي رَاضِيا وَ عَنْ ذُنُوبِي غَاضِيا قَدْ أَوْجَبْتَ لِي مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ أَنْزَلْتَنِي دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْيَارِ 🔸به مدد آنچه از فضلت بر من وسعت دادى، و از عدلت بر من گستردى، و مرا در سايه رحمتت زنده داشتى روزى من فرما، اين است ماه پيامبرت، آن سرور فرستادگان، شعبانى كه آن را به رحمت و رضوانت پوشاندى، ماهى كه رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در روزه دارى و بپادارى عبادت در شب ها و روزهايش، تا هنگام مرگ، با تمام توان كوشش مى كرد، تنها براى فروتنى در برابرت و گرامى داشت ماه شعبان، خدايا! ما را در اين ماه به پيروى از روشش، و رسيدن به شفاعتش يارى فرما، خدايا! او را برا من شفيعى با شفاعت پذيرفته، و راهى روشن به سويت قرار ده، و ما را پيرو او گردان، تا آنگاه كه تو را در قيامت ديدار كنم، درحالیكه از من خشنو باشى، و از گناهانم چشم پوشى، و رحمت و رضوانت را بر من واجب نموده و مرا در بهشت و جايگاه خوبان درآورده باشى. 📚منبع: مصباح کفعمی، باب اعمال ماه شعبان 💐🍃💐💐🍃💐💐🍃
🔷🔸 راز استجابت... 🔸🔷 🔹شیخ صدوق علیه الرحمه در اول کتاب نفیس و ارزشمند کمال الدین و تمام النعمه مینویسد: خلاصه و ترجمه کلام شیخ : وقتی آرزویم بر زیارت حضرت رضا سلام الله علیه برآورده شد، به نیشابور بازگشتم، در آنجا اقامت گزیدم، دیدم اکثر شیعیانی که به نزد من می آمدند در امرِ غیبت حیرانند. پس تلاش خود را کردم تا با کمک روایات و اخبار وارده از حضرت رسول و ائمه صلوات الله علیهم آن هارا به عقیده ی حق برسانم. تا اینکه شیخی از اهل فضل که از دانشمندان قم بود، از بخارا مهمان من شد. یک روز برایم سخن می گفت؛ کلامی از یکی از فلاسفه و منطقیان بزرگ بخارا را نقل کرد، که آن کلام او را در مورد امام غایب حیران ساخته بود و بواسطه ی طول غیبتش و انقطاع اخبارش او را به شک و تردید انداخته بود. پس من بخشهایی در اثبات وجود آن حضرت بیان کرده و روایاتی از رسول الله و ائمه برای او بیان کردم که بواسطه‌ی این ها قلبش آرام گرفت و شک و تردیدش برطرف شد و از من خواست کتابی برای او در همین زمینه تالیف کنم. من به او وعده دادم که هرگاه خداوند منان وسائل مراجعتم را به وطنم (شهر ری) فراهم کند این کار (تالیف کتابی در مورد حضرت) را انجام دهم. در این میان یک شب که به وطنم شهر ری می اندیشیدم و خانواده و فرزندان و برادران و نعمتهای در آن، خواب بر من غلبه کرد و در خواب دیدم گویا در مکه هستم و در حال طواف در شوط هفتم، به حجرالاسود رسیدم، آن را استلام کرده و بوسیدم و این دعا را میخواندم: امانتم را ادا می کنم و میثاقم را معاهده می کنم تا اینکه تو شهادت دهی برای من به وفای عهد پس مولایم حضرت صاحب الزمان را دیدم که بر در خانه ی کعبه ایستاده است و من بادلی مشغول و حالی پریشان به ایشان نزدیک شدم و سلام کردم، پس حضرت دانست آنچه در دل من است با نگاه به صورتم. سلام کردم و حضرت پاسخ فرمودند، بعد فرمودند :چرا در باب غیبت کتابی تالیف نمی کنی تا اندوهت زایل شود، عرض کردم آقا من رساله هایی در باب غیبت نوشته ام، فرمودند نه به این نحو، اکنون امر میکنم که درباره ی غیبت کتابی تالیف کنی و غیبت انبیاء را بازگو کنی، آنگاه حضرت گذشتند... صلوات الله علیه و علی آبائه ✅نکته ای که قابل توجه ویژه است اینکه؛ حضرت صلوات الله علیه می فرمایند : چرا کتابی نمی نویسی تا با آن غم و همّت برطرف شود... خدمتی که شیخ صدوق می تواند انجام دهد،نوشتن کتابی است در باب غیبت، خدمت و کاری است که از دست او بر می آید... اگر میخواهد غمِ او برطرف شود باید خدمتی بکند به آستان مقدس ولیّ عصر 👌🏻سِرّ استجابت دعا و زایل شدن غم این است... خدمت به آستان امام زمان و حجت دوران مهدی موعود عجل الله فرجه چه خدمتی از دست ما برمی آید؟ نوشتن در مورد حضرتش سخنوری، خرج کردن مال و اموال، مجلس گرفتن، دعا کردن، مطالعه کردن و... هرچیزی که میتوانیم به محضرش باید تقدیم کنیم تا خدای منان به واسطه ی خدمت به امام عصر به ما نگاه کند. 🔹اگر میخواهی غمهایت برطرف و حاجتت برآورده شود خدمتی به آستان امام انجام بده... اللهم عجل لولیڪ_الفـرج_الساعه♥️ @haram110
🍃 💖🍃💖🍃💖🍃 ۱۲ فروردین ۱۳۹۹ هجری شمسی ششم شعبان ۱۴۴۱ هجری قمری ۳۱ مارس ۲۰۲۰ میلادی 🌺 روز جمهوری اسلامی گرامی باد 🌸 اذکار سه شنبه : - یا اَرحَمَ الرّاحِمین ( 100مرتبه ) - یا اللهُ یا رَحمانُ - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت 🌸 سه شنبه روز بسیار خوبی است و برای کارهای زیر مناسب است : 🔹امور مربوط به عقد و ازدواج، 🔹طلب حاجات و رفع نیازهای معاش 🔹دیدارهای سیاسی و ملاقات با بزرگان 🔹و سعی و تلاش برای انجام کار ها 🔹امور تجارت و خرید و فروش 🔹انجام معالجات و درمان 🔹 کلا" انجام هر امر خیر و اساسی، خوب است 🌹 نوزادی که امروز به دنیا بیاید خوش روزی و از آفت و بلا به دور باشد ان شاءلله. 🌷 سه شنبه شب طبق روایات (سه شنبه که شب شد) مباشرت برای زفاف و عروسی و فرزند دار شدن ، است باید از آن شود. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست و سبب فقر و بی پولی و بلا می گردد . ♦ یا از نظر ماه قمری در این روز خوب نیست و موجب درد و رعشه در اعضا می گردد. 🚫 سه شنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. (به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد). ❌️️ این سه شنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست. وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) 🔹اذان صبح: ۲۷ : ۵ 🔹طلوع آفتاب: ۵۲: ۶ 🔹اذان ظهر:: ۰۸: ۱۳ 🔹غروب آفتاب: ۲۵: ۱۹ 🔹اذان مغرب:۴۴ : ۱۹ 🔹نیمه شب شرعی: ۲۶ : ۰۰ 💫ذات الکرسی عمود ۱۰:۱۲ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس ،سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی @haram110 حرم👆 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کف زدن نتایج معجزه آسا و شگفت انگیزی برای بدن به همراه دارد که هیچکدام از ما تاکنون آن را نمی دانستیم و کسی هم به ما نگفته بود! درمان خیلی از دردهای ریوی و تنفسی، قلبی و عروقی و سردرد و سرگیجه همین مالش نقطه ای و درست کف دستان است که اگر درست انجام بدهید بدنتان به تنظیمات اولیه کارخانه باز می گردد! لازم نیست جزییات حرکات را به حافظه بسپارید، فقط کلیت حرکات را در روزهای قرنطینه در خانه روزی یک بار انجام دهید! امتحان کنید، ضرر ندارد!
✅ عسل، سرکه و نمک را جایگزین مصرف آنتی بیوتیک ‌ها کنیم! 🔸 عَنْهُ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى خِوَانٍ عَلَيْهِ خَلٌّ وَ مِلْح‏. 📚 المحاسن، ج‏2، ص: 487 . وسائل الشيعة، ج‏25، ص: 92 🔹 «خداوند و ملائکه درود می‌فرستند بر سفره‌ای که در آن سرکه و نمک است.» برای گلو درد مخلوط عسل ، سرکه و‌نمک طبیعی را در آب جوشیده ولرم قرقره کنید. همین ترکیب به صورت خوراکی برای انواع عفونت بسیار مجرب است.
🟡رسول خدا صلی‌الله علیه و آله: كمياب‌ترين چيز در آخر‌الزّمان، برادرى قابل اعتماد، يا درهمى حلال است. 📚تحف‌العقول، ص۵۴ «اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ فیٖ فَرَجِ مَولاٰناٰ صاٰحِبَ العَصرِ وَ الزَّماٰن»🤲
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 #داستان_هایی_از_امام_زمان(عج) 💠غذاي #بهشتي؛ و #پذيرايي از
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 (عج) 💠 السلام؛ و ! 💠 ۱۱۶ولي عصرعليه السلام؛ و نصب حجر الاسود! محمّد بن قولويه، استاد شيخ مفيد، مي‌گويد: قرامطه - كه پيروان احمد بن قرمط بودند - اعتقاد داشتند كه او (احمد بن قرمط) امام زمان است!! آنها به مكّه حمله كرده و حجر الاسود را ربودند، پس از مدّت‌ها آن را در سال ۳۰۷ هجري قمري باز پس فرستادند، و مي‌خواستند در محل قبلي خود نصب نمايند. من اين خبر را پيشتر در كتاب‌هاي خويش خوانده بودم، و مي‌دانستم كه حجر الاسود را فقط امام زمان عليه السلام مي‌تواند در جاي خود نصب كند. چنان كه در زمان امام زين العابدين عليه السلام نيز از جاي خود كنده شد، و فقط امام عليه السلام توانست آن را در جاي خود نصب كند. به همين خاطر؛ به شوق ديدار امام زمان عليه السلام به سوي مكه به راه افتادم. ولي بخت با من ياري نكرد و در بغداد به بيماري سختي مبتلا شدم. ناچار شخصي به نام «ابن هشام» را نايب گرفتم تا علاوه بر اداي حجّ به نيت من، نامه اي را كه خطاب به حضرت عليه السلام نوشته بودم، به دست آن حضرت برساند. در آن نامه خطاب به ناحيه مقدّسه معروض داشته بودم كه آيا از اين بيماري نجات خواهم يافت؟ و مدّت عمر من چند سال خواهد بود؟ به او گفتم: تمام تلاش من آن است كه اين نامه به دست كسي برسد كه حجر الاسود را در محل خود نصب مي‌كند. وقتي نامه را به او دادي، پاسخش را نيز دريافت كن! ابن هشام، پس از اين كه با موفقيت مأموريت خود را انجام داد، بازگشت و جريان نصب حجر الاسود را چنين تعريف كرد: وقتي به مكه رسيدم، خبر نصب حجر الاسود به گوشم رسيد، فوراً خود را به حرم رساندم. مقداري پول به شُرطه‌ها دادم تا اجازه بدهند كسي را كه حجر الاسود را در جاي خود نصب مي‌كند، ببينم، و عدّه اي از آن‌ها را نيز استخدام نمودم كه مردم را از اطرافم كنار بزنند تا بتوانم از نزديك شاهد جريان باشم. وقتي نزديك حجر الاسود رسيدم، ديدم هر كه آن را برمي دارد و در محل خود مي‌گذارد، سنگ مي‌لرزد و دوباره مي‌افتد، همه متحير مانده بودند و نمي دانستند چه بايد بكنند؟ تا اين كه جواني گندم گون كه چهره زيبايي داشت جلو آمد و سنگ را برداشت و در محل خود قرار داد، سنگ بدون هيچ لرزشي بر جاي خود قرار گرفت. گويي هيچ گاه نيفتاده بود. در اين هنگام، فرياد شوق از مرد و زن برخاست، او در مقابل چشمان جمعيت بازگشت و از در حرم خارج شد. من ديوانه وار به دنبال او مي‌دويدم و مردم را كنار مي‌زدم، آن‌ها فكر مي‌كردند كه من ديوانه شده‌ام و از مقابلم مي‌گريختند. چشم از او برنمي گرفتم تا اين كه از جمعيت دور شدم. با اين كه او آرام قدم برمي داشت ولي من به سرعت مي‌دويدم و به او نمي رسيدم، تا اين كه به جايي رسيديم كه هيچ كس غير از من، او را نمي ديد. او ايستاد و رو به من نمود و فرمود: آنچه با خود داري بده! وقتي نامه را به ايشان تقديم نمودم بدون اين كه آن را بخوانند، فرمود: به او بگو: از اين بيماري هراسي نداشته باش، پس از اين سي سال ديگر زندگي مي‌كني. آن گاه مرا چنان گريه اي گرفت كه توان هيچ گونه حركتي نداشتم، و او در مقابل ديدگانم مرا ترك نمود، و رفت. ابن قولويه گويد: پس از اين قصّه، سال ۳۶۰ دوباره بيمار شدم، و به سرعت خود را آماده نموده و وصيت نمودم. اطرافيان به من گفتند: چرا در هراسي؟ اِن شاء اللَّه خداوند شفا عنايت خواهد كرد. گفتم: اين همان سالي است كه مولايم وعده داده است. و در همان سال و با همان بيماري دار فاني را ترك گفت و به مواليانش پيوست. رحمت خداوند بر او باد. (۱۴۷) 📚منابع: ۱۴۷) خرايج راوندي، ج ۱، ص ۴۷۵ - ۴۷۸، في معجزات صاحب عليه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۸ و ۵۹.
🎗بدترین کارها پس از دعوای زن و شوهر؛ ❌کش دادن مـسئله ❌رفتار سـرد داشـتن ❌جدا کردن جای خواب ❌ناامید شـدن از رابطـه 🎗مـرور جمله‌های همسـر "چـند اصـل مـهم، در دعـواهای زناشـویی" 1⃣ حق نداریم به خانواده‌های هم كنیم. 2⃣ سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است. 3⃣ هیچ‌كسی حق ندارد جای خودش را عوض كند. 4⃣ هر كسی برای پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد. 5⃣ حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین فقط راجع به همان موضوع بحث می‌كنیم. 6⃣ شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند. 7⃣ حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج می‌رساند. 8⃣ باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمی‌پریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود.
یعنی در مورد همسرتان بد صحبت نکنید❌ ❤️ به عنوان یک دوست وفادار حتما اجازه نمی‌دهید کسی در مورد دوست‌تان بد حرف بزند و شما هم پشت سر او حرف ناخوشایندی نمی‌زنید. ❤️در زندگی زناشویی هم باید در مورد همسرتان و پشت سر او، از هر گونه کلام منفی خودداری کنید و همیشه خوب حرف بزنید. ❤️ و اگر مشکلی دارید که باید آن را مطرح کنید، فقط با او و در خلوت خودتان این کار را بکنید.
🎑این تست شخصیت درک شما از زندگی را نشان می دهد 🗺1- تصور کنید در جاده ای ایستاده اید. جاده را توصیف کنید. (جاده خاکی، بزرگراه شلوغ و …) 🗺2- وضعیت خورشید در آن لحظه چگونه است؟ (آیا روز است یا شب) 🗺3- در جاده راه می روید و به یک حصار می رسید. شکل آن حصار را توضیح دهید. جنس حصار چیست؟ چوب، سنگ، فلز و… 🗺4- چگونه از حصار رد می شوید؟ 🗺5- همینطور که راه می روید به جنگلی می رسید. آن جنگل را توصیف کنید. آیا جنگل تاریک است یا روشن؟ جنگل صنوبر است یا جنگل ترکیبی؟ 🗺6- در این جنگل یک جاده وجود دارد. در این جاده راه می روید و ناگهان چشمتان به یک کلید روی زمین می افتد. آن کلید چه شکلی است؟ چه عکس العملی نشان می دهید؟ آیا کلید را برمی دارید؟ یا آن را رها می کنید؟ یا بر می راید و روی درخت آویزان می کنید؟ 🗺7-راه را ادامه می دهید و به آب می رسید. آب را وصف کنید؟ چه عکس العملی نشان می دهید؟ آیا داخل آب می روید یا کنار آن می نشینید؟ 🗺8- پس از گذشتن از آب به خانه ای می رسید که همیشه رویایش را در سر داشتید. در آن لحظه مرد یا زن رویاهایتان از خانه بیرون می آید و از شما دعوت می کند که برای همیشه آنجا بمانید. واکنش شما در این لحظه چیست؟ 🗺9- درست پشت آن خانه یک جاده وجود دارد. آیا دوباره به مانع می رسید؟ چه نوع مانعی؟ آیا همان مانعی است که در ابتدای راه می دیدید؟ 🗺 10-  وضعیت خورشید در آن لحظه چگونه است؟تعبیر این تست بسیار ساده است. 🌄 1- جاده: نگرش شما به دنیای اطراف را نشان می دهد. اگر جاده ای را که تصور کرده اید بزرگراه پر از ماشین باشد انسانی هستید فعال و پر مشغله که از زمان خود هم برای کار و هم برای سرگرمی نهایت استفاده را می برد. اگر جاده خاکی باشد یک زندگی آرام دارید و سعی می کنید تمام حوادث زندگی را کنترل کنید. جاده پر از پستی و بلندی و سنگ ریزه نشان می دهد که با مشکلی در زندگی روبرو هستید. شاید این مشکل ناچیز باشد اما واقعا شما را آزار می دهد. 🌄2- خورشید: برنامه ها، افکار و اهداف شما را نشان می دهد. خورشید در حال طلوع به این معنی است که دارید در جهت هدفتان حرکت می کنید. اگر خورشید درست بالای سرتان باشد هم اکنون در زندگی سعی دارید که برنامه های خود را اجرا کنید. اگر غروب آفتاب باشد هم اکنون به بسیاری از اهدافتان رسیده اید. 🌄3- حصار: سمبل مانع است. هر چه حصار بلندتر باشد اغراق بیشتری در شکست هایتان دارید. 🌄4- نحوه رد شدن از حصار: نشاندهنده نحوه غلبه بر مشکلات در زندگی است. اگر از روی آن رد شوید یا آن را دور بزنید و یا به دنبال درب حصار بگردید در مشکلات انعطاف پذیر هستید و سعی می کنید که آن را به سرعت ممکن حل کنید. اگر به حصار ضربه بزنید انسان ساده ای هستید که دوست دارید تصمیمات سریع بگیرید. 🌄5- جنگل: دنیای درون شما را نشان می دهد. تاریکی و روشنایی جنگ نشاندهنده درک شما از زندگی به شکل مثبت یا منفی است. جنگل ترکیبی یعنی فردی هستید که همیشه تمایل به یادگیری چیزهای جدید دارید. جنگل صنوبر نشان دهنده ذهن منطقی و عقلانی افرادی است که قابل اعتماد هستند و می دانند از زندگی چه می خواهند. 🌄 6-  کلید: بازگو کننده شادی است. در اینجا همه چیز ساده است. هر چه کلید کوچک تر باشد روابط شما با همسرتان، شادی و سلامت روحی برایتان اهمیت بیشتری دارد. هرچه کلید زیباتر باشد به زیبایی زندگی تان بیشتر اهمیت می دهید. برداشتن کلید نشاندهنده این است که هیچوقت فرصت ها را از دست نمی دهید. رها کردن کلید و آویزان کردن آن به درخت نشان دهنده این است که همیشه فرصت های خوب را از دست می دهید. 🌄7- آب: نشاندهنده احساس شماست. سمبل فردی است که دوست دارید. عمق آب عمق احساستان به همسر و فرد مورد علاقه تان را نشان می دهد. اگر دریاچه آرام باشد شما و همسرتان خونسرد هستید. اگر رودخانه موج دار با آبشار باشد فردی پرشور هستید که دوست دارید همسرتان به شما توجه زیادی نشان دهد. 🌄8- نشستن در کنار آب: نشان دهنده این است که فقط بودن در کنار فرد مورد علاقه شما برای خوشحال کردنتان کافی است. لمس و شنا در آب یعنی نیاز توجه بیشتر از جانب همسرتان دارید. خانه و زن یا مرد رویاهایتان نشان دهنده میزان مقاومت شما در برابر وسوسه هاست. 🌄 9- جاده پشت خانه: سمبل زندگی آینده شماست. اگر موانع در آن باقی مانده باشند یعنی از تجارب گذشته خود هیچ درسی نگرفته اید. 🌄  10- خورشید: تعیین می کند که برنامه های شما با موفقیت اجرا شده است یا خیر.
💕 پدر و مادر عزیز وجهه یکدیگر را خراب نکنید پشت هم را خالی کردن مقابل خواسته‌های بچه‌ها، یکی دیگر از خطاهایی است که هر پدر و مادری ممکن است انجام دهند. به‌عنوان مثال، اگر پدر خانواده، شرط بستنی خوردن را تمیز کردن اتاق قرار داده، شما هم پیرو این شرط باشید و از روی دل‌سوزی، در صورتی که فرزندتان، اتاقش را مرتب نکرده، به او بستنی ندهید. روش درست : متحد بودن پدر و مادر، یکی از مهم‌ترین مسایلی است که باید توسط والدین رعایت شود. ممکن است شما روش‌های مختلفی برای تربیت و تنبیه کردن فرزندتان داشته باشید و می‌توانید در مورد آن‌ها با یکدیگر صحبت کنید، اما هرگز سعی نکنید مقابل فرزندتان، تلاش دیگری را کم‌تر جلوه دهید.
4_5987676918818800996.mp3
4.76M
❤️ 🔰 تاریخ دشمنان خدا (۱) ماجرای خیانت به پیامبر وصیتی که هرگز نوشته نشد! ⏱ 3 دقیقه و 20 ثانیه برائت را در دل نوجوانان بکارید! برسانید به گوش نوجوانان شیعه تا بدانند و بشناسند خباثت مکتب سقیفه را!
رسول خدا صلى الله عليه و آله: •إنّ المؤمنَ لَيَرى ذَنبَهُ كَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ يَخافُ أن تَقَعَ علَيهِ، وَ الكافِرَ يَرى ذَنبَهُ كأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ عَلى أنفِهِ• مؤمن، گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى‌بيند كه مى‌ترسد به روى او بيفتد و كافر، گناه خويش را مانند مگسى مى‌بيند كه از جلوى بينى‌اش رد مى‌شود!!! 📚بحارالانوار، ج۷۷ ،ص۷۷ «اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ بَديعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَميعِ ظُلْمىٖ وَ جُرْمىٖ وَ اِسْرافىٖ عَلىٰ نَفْسىٖ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ»
امام صادق علیه‌السلام: زشت گفتاری، ناشی از ستمکاری و ستمکاری، در آتش است. 📚جهاد النّفس، ح۶۸۹ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَالعَنْ اَعدَائَهُم اَجمَعیٖن»
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 #خاطرات_غدیر_خم ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علی
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله ) انتظار آسمانى 🔸🔶🌸 پيامبر را مى بينم كه در خيمه خود نشسته است و با خود فكر مى كند، خدا او را از پيمان نامه اى كه در كعبه نوشته شده باخبر كرده است.۷۱ به راستى پيامبر با اين افرادى كه دور او جمع شده اند و خود را مسلمان نشان مى دهند چه كند؟ اينها به ظاهر مسلمان شده اند و نماز مى خوانند، امّا با يكديگر پيمان مى بندند كه بر خلاف دستور پيامبر عمل كنند. آخر اينها چه مسلمانانى هستند؟! امان از دورويى!! درست است كه ماجراى انگشتر دادن على (ع) در ركوع به گوش همه رسيده است، امّا پيامبر مى خواهد مراسمى رسمى برگزار كند و از همه مردم بخواهد با على (ع) بيعت كنند و به اين وسيله دين اسلام را كامل كند. امّا عدّه اى از اطرافيان او، دشمنى على (ع) را در سينه دارند و به دنبال اين هستند تا در اوّلين فرصت ممكن فتنه و آشوب بر پا كنند. آنها منتظر هستند تا پيامبر ولايت على (ع) را اعلام كند تا در ميان مسلمانان فتنه كنند و همه زحمات پيامبر را از بين ببرند. خداوند مى داند كه چه موقع، اين گروه نخواهند توانست فتنه بر پا كنند، آن وقت به پيامبر خود خبر خواهد داد. غروب روز سيزدهم ذى الحجّه فرا مى رسد و هنوز پيامبر منتظر پيام آسمانى است. مردم كه مدّت‌ها از خانه و كاشانه خود دور بوده اند، آماده رفتن شده اند، آنها ديگر مى خواهند نزد خانواده هاى خود باز گردند. امّا پيامبر نمى خواهد اين فرصت با شكوه را از دست بدهد، او در كجا مى تواند اجتماعى به اين بزرگى پيدا كند؟ بايد در ميان اين جمعيّت صد و بيست هزار نفرى، ولايت على (ع) اعلام شود. نمى دانم چه مى شود كه پيامبر تصميم مى گيرد كه فردا همراه مردم به سوى مدينه حركت كند. اين خبر در همه جا مى پيچد كه پيامبر فردا به سوى مدينه حركت خواهد كرد. 📚منابع: ۷۱.الصافي في تفسير القرآن (تفسير الصافي)، محمّد محسن بن شاه مرتضى (الفيض الكاشاني) (ت ۱۰۹۱ ه)، طهران: مكتبة الصدر، الطبعة الاُولى، ۱۴۱۵ ه.