eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ خدمت و احسان به پدر و مادر، عبادت بزرگی است که توفیقش را خدا به هرکسی نمیدهد به این سادگی ها! ✅ شبانه روز باید التماس و زاری کنیم تا مگر دست خدا یاری مان نماید و توفیق دهد که خادم و قدردان والدین خود باشیم! 👇👇👇👇 🌴 آیه 15 سوره احقاف 🌴 🕋 رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاه ⚡️ترجمه: پروردگارا! مرا توفيق ده تا نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادر من لطف كردى، شكرگزارى كنم و عمل شايسته اى انجام دهم كه تو آن را بپسندى
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ و آفت زندگی اند🗣🗣 یکی از رفتارهای مخربی که اثرات و بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد داره سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگره ❌"صد بار گفتم این کار رو نکن!" ❌" گوش نکردی حالا بکش!" ❌"تو همینی دیگه!" ❌" می‌‌دونستم این جوری میشه..." "بفرما اینم نتیجه‌ی هنر جناب‌عالی!" 🔵اگر همه‌ی ما می‌تونستیم گاهی خودمون را به جای طرف مقابل‌مون بذاریم شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمی‌افتاد. 🔵سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر خصوصاً در دوران عقد و نامزدی یکی از بزرگ‌ترین زندگی زناشویی به شمار می‌رود.
💕💕 ۵ روش طلائی درست حرف زدن با فرزندان ۱. اگر کودکت با گریه چیزی می خواد! نگوئید: بیا بگیرش، فقط دیگه گریه نکن و صداتو نشنوم! بگوئید: می دونم که خیلی دوستش داری، اما میدونی که من نمیتونم بهت اجازه بدم بهش دست بزنی! ۲. اگه موقع غذا خوردن، مقاومت میکنه و نمیخوره! نگوئید: اگه غذاتو نخوری ضعیف و کوچولو میمونی و دیگه بزرگ نمیشی! بگوئید: وقتی غذاتو خوب بخوری مثل من و بابا قوی و بزرگ میشی! ۳. اگه داره کار اشتباهی انجام میده! نگوئید: تو نمیتونی و داری اشتباه انجام میدی، بده من درستش کنم! بگوئید: بیا با هم فکر کنیم ببینیم چجوری میشه این کارو راحت تر انجام بدیم! ۴. اگه حرف زشتی زد! نگوئید: بچه بی ادب! بگوئید: حرف بد زدن ممنوع! ۵. اگر بهتون دروغ گفت! نگوئید: دروغگو، مگه نگفتم دروغ نگو! بگوئید: میدونم راستشو بهم نگفتی، دفعه بعد بهم راستشو بگو!
۱۴ 🔆اگر در نگاه ابدی به خودت و خانواده ات داشته باشی، 👈علاقه ات به زن و فرزند هرگز باعث نمیشه لقمه حرام به خانه ببری.
۱۴ 🔻آفات ازدواج 🔺 💕 یکی از شرایط لازم برای زندگی، لزوم کسب حلال است؛ هم برای خود هم برای زن و بچه. شخص توجه داشته باشد که در شغل خود لقمه‌اش را حرام نکند، نان کسی را نبرد، پست و مقام خود را به ناحق به دست نیاورده باشد و... . 💬 در روایات داریم یکی از پر حسرت‌ترین افراد در روز قیامت کسی است که نانی را از راه حرام به دست آورده باشد و دیگران از آن استفاده کنند. از آن بدتر کسی است که مال حرامی به دست آورد و دیگران از آن در راه خیر استفاده کنند. 💸 🌟وقتی دیدگاه ابدی نسبت به ازدواج وجود داشته باشد، زوجین قبول نمیکنند که به خاطر رفاه و راحتی یکدیگر کار خلاف یا حرام انجام دهند. 🚫 👈🏻مشکلات عمده این امر: 🌻جوانی که از ابتدا روحیه تجمل‌گرایی و مدپرستی پیدا کرده، کمتر می‌تواند به دنبال کسب حلال برود. زیرا دائم می‌خواهد مطابق مد روز باشد. 👖👕 فراهم کردن رفاه خانواده بسیار خوب است، اما از راه حلال. ⚠️ ♨️تجمل‌گرایی و عدم قناعت، دنیا و آخرت زوجین را به خطر می‌اندازد. هرچقدر هم که در دنیا داشته باشند، عقده دارند و طالب بیشتر هستند. 🤑 اما در مقابل می‌شود با کمترین امکانات بهترین زندگی را فراهم کرد. 🌿 🌻مشکل دوم آن است که همسر و اعضای خانواده به انسان فشار آورند و انسان نتواند مقاومت کند و تسلیم فشارها شود.😣🤯 از چند طریق وارد می‌شوند، به طور مثال با گریه کردن زن یا بچه،😭 مرد سریعا تسلیم شود. ✨یا از طریق تحقیر کردن مرد را تحت فشار گذارند و او را با دیگران مقایسه کنند. مردان تحمل این موارد را ندارند😠 و شاید فکر کنند با انجام آن کار اشتباه، مردانگی خود را حفظ کرده‌اند. درحالیکه حفظ مردانگی به تقابل با حرام خداست. 🌟تمایل زن به زیورالات و زیبایی‌ها نیاز فطری اوست و به خودی خود چیز خوبی است، و لذا در اسلام سفارش شده که اگر مرد توانش را دارد به زیور و زیبایی زنش برسد. (با رعایت مسائل شرعی و عقلی) 👜👗 اما همین مسئله ممکن است آفت باشد. به طوری که مرد وسعت مالی نداشته باشد و زن نیز درک و فهم لازم را دارا نباشدو مرد را تحت فشار بگذارد. مرد نیز ناچار می‌شود به سمت حرام کشانده شود. ⚠️‼️ 🌻به مسئله شغل باید توجه جدی شود و در این باره از تنبلی پرهیز کرد.🚶‍♂بسیاری از جوان ها توان داشتن شغل خوب و درامد مناسب را دارند، اما تنبلی می‌کنند. اگر کسی بخواهد استفاده کند، وقت کافی دارد. 🕝 🔹در اسلام سفارش شده که مال زیاد به تقوای انسان کمک می‌کند. انسان مجبور نیست سراغ کار حرام رود و دینش را حفظ می‌کند. اگر انسان می‌تواند با تلاش بیشتر درامد خود را بالاتر ببرد چرا این کار را نکند؟! 💰 🌻لزوم آگاهی از مسائل حلال و حرام انسان باید بشناسد که کدام کار حلال و کدام حرام است. به طور مثال تراشیدن ریش حرام است،🚫 شخصی که ارایشگر است و درکنار کوتاهی مو ریش را با تیغ میتراشیده، بخشی از درامد خود را حرام کرده. ⚠️
حرم
* 💞﷽💞 #نم‌نم‌عشق #فصل_دوم #قسمت_دوازدهم مهسو دوسه روز بعدازروزی که بایاسراتمام حجت کردم به سراغم
* 💞﷽💞 ‍ ‍ ‍ مهسو ته ریش چندروزه اش،لباس مشکیش،لاغرشدنش،همه ی اینا توی چشم بود..دسته ی چمدون رو رهاکردم...وخودموتوی آغوشش انداختم... اشکهام سرازیرشد،ولرزش شونه های مردونه ی برادرم رو حس کردم... مهیارمن،توی این مدت به یه پیرمرد تبدیل شده... * افرادزیادی برای خاکسپاری اومده بودند...مراسم رومطابق رسوم مسیحیت توی کلیسابرگزارکردیم... بعدازطلب آمرزش همگانی...وکمی سخنرانی توسط کشیش کلیساطبق آداب و رسوم تابوت پدر ومادرم به سمت قبرشون حمل شد... تابوت هاروتوی قبرقراردادندوکشیش رپی هرکدوم ازتابوتها صلیبی قرارداد‌.. بادرخواست کشیش هرکدوم ازفامیل های نزدیک بایدمقداری خاک رو روی تابوت میریختن،اول ازهمه مهیار،بعدازاون تنهاعمه ام...وبعد یاسر... نوبت به من رسیده بود... کشیش مشغول خوندن آیاتی ازکتاب مقدس بود... همزمان شروع به خاک ریختن کردم وباصدای رسایی گفتم «ماراتعلیم ده تاایام خودرابشماریم،تادل خردمندی راحاصل نماییم» یاسر ++آقایاسرمن نگران مهسوام..اون دخترقوی نیست،تظاهربه قوی بودن داره...اون به خانوادش وابسته نبود ولی... سرش روپایین انداخت،انکارکه برای زدن حرف خاصی مرددبود... _طنازخانوم ادامه بدین...ولی چی؟ ++شماروبه خدا ازمن نشنیده بگیرین...ولی...مهسوبه شمانیازداره..خیلی ازش دوری میکنید..اون الان فقط تشنه ی محبته... بادرموندگی نگاهی کردم وگفتم.. _اون دست من امانتتته..محبت کردن من به اون فقط وابسته اش میکنه...من به زورواردزندگیش شدم..حق ندارم آینده اش رو خراب کنم... ++اون زن شماست،حق داره محبت ببینه...حقتونه محبت کنین ... لجبازی نکنید،مهسوتنهاست... _ممنون،بهش فکرمیکنم لبخندآرومی زد و ازسرجاش بلندشدوبه سمت اشپزخونه رفت.. +طنازراست میگه...دوباره ازدستش میدیا یاسر... _میگی چکارکنم؟حافظش داره برمیگرده..حالیته امیر؟اونجوری منومیبخشه که حقیقتوبهش نگفتم و به خودم وابستش کردم؟ +همه ی ماشاهدیم که توکل تلاشتوکردی تاخانوادش راضی بشن،اونانخواستن یادش بیاد...اونا توروازش دورکردن..یادت رفته؟؟یادت رفته چه ظلمی بهت شد؟ یادته بخاطر مادرت چقد ضربه خوردین تو و مهسو؟بس نیست اینهمه سال زجر؟ _اون زن مسبب تموم این بدبختیاس...اگه نبود مهسو الان سالهابود که منومیشناخت...میدونست که بینمون چی گذشته..من کی بودم براش،چی بودم...الان عاشقم بود... با نفرت از سر جام بلندشدم و گفتم... _انتقام هردومون رو ازش میگیرم.. لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 ‍ ‍ ‍#نم‌‌نم_عشق #فصل‌دوم #قسمت_سیزدهم مهسو ته ریش چندروزه اش،لباس مشکیش،لاغرشدنش،همه ی ا
* 💞﷽💞 ‍ ‍ خودموتوی این اتاق لعنتی حبس کرده بودم،کارم شده بود اشک و آه و گریه...گاهی تصاویری جلوی چشمام جون میگرفت که باعث زجروآزارم بود... دیگه هم حرفی به یاسرنزدم...میدونستم که مثل دفعه ی قبل أنگ دیوانگی بهم میزنه... دلم میخواست یکی میبود که حرفهای دلم رو بهش بزنم... یکی که ارومم کنه،ارامش عمیق و واقعی.. گاهی به سرم میزد خودم رو بکشم...ولی وقتی به پدرومادرم فکرمیکردم که روحشون عذاب میکشه و مهیاریکی یدونه ام که تنها میمونه...منصرف میشدم... به پنجره ی اتاق خیره شدم... خودنمایی میکرد... خیلی زیباوقشنگ بود... به یادشبی افتادم که خدای یاسر رو به ماه تشبیه کردم و باهاش حرف زدم... یادم اومد که اون شب رو با چه آرامش عمیقی خوابیدم...حتی تاچندروزبعدهم اثرات اون آرامش روداشتم... این دین چی داره؟که یاسراینقدرارومه ولی من مثل اسفندروی آتیش... دلم میخواست ازاین سردرگمی رهابشم...دلم ارامش میخواست...یه اعتمادقلبی... ارامش یاسر نشأت گرفته ازایمانش بود..و من این رو به وضوح حس میکردم... یاسر امروز توی ستادجلسه بود،رسیده بودم به قسمت سخت ماجرا..بعدازکلی حرف شنیدن ازاین واون حالابایدبرم یه گزارش کاملامفصل ارائه بدم تالاقل اینجوری راضی بشن.. هماهنگ کرده بودم تاچندنفرمحافظ برای چندساعتی که ماخونه نیستیم بیان .. +کجامیری؟ ابرویی بالاانداختم وگفتم... _به به مهسوووخانم...منورکردید حضرت والا...آفتاب ازکدوم وردرومده حاج خانم؟ +ناراحتی برگردم توی اتاقم..؟ _نه نه نه...خبرمیدادی چراغونی کنم خونه رو.. +لازم به چراغونی نیست،بگوکجامیری؟ _یه جلسه ی کاریه...من وامیرمیریم،به بچه هاسپردم مراقب اینجاباشن...خیالت راحت باشه.. +مراقب خودت باش یاسر...دیگه ازرانندگی میترسم... لبخندارومی زدم و گفتم _چشم علیاحضرت،شما جون بخواه..کیه که بده😂 +خیییلی بدی... * ++داداش یک هفته ی دیگه اول محرمه... _آره،خودمم توفکرش بودم.. ++میخوای چکارکنی؟امسال هم روضه هاروداریم؟ _پس چی؟نذرآقاجونه ها...زمین نبایدبمونه... +پس امروز بعدازجلسه حتما بریم صحبت کن برای موادغذایی...دیرشده ها... _آره،حتمایادم بنداز داداش.. **** _همونجورکه گفتم ،من توی این مدت تمامی راه های ارتباطیم رو با هردوگروه قطع کرده بودم...وطبق درخواست شماهمکاران محترم،فقط ازلحاظ امنیتی شرایط رو تأمین کردم... متاسفانه روزی که جناب سرهنگ برای من ایمیل شروع عملیات رو ارسال کردندچندساعت بعدازاون بسته ای به دست من رسید که حاوی عکسهای شخصی من و همسرم بود،وازهمه مهمتراین بود که من پی بردم که یکی از خدمتکارهام توسط آنا اجیرشده و کارهای من رو به اون اطلاع میده... من ازاین موضوع به نفع خودم استفاده کردم وباوجود ریسک بالایی که این مساله داشت اون دخترروباتطمیع و تهدید توی تیم خودمون کشیدم و به عنوان نفوذی و منبع اطلاعاتی ازش استفاده میکنم... یکی ازهمکارهاگفت ++ازکجامطمئنی که دوباره مارونمیفروشه و اطلاعات درست تحویلمون میده؟ _آنادخترباهوشی نیست،ولی اعتمادبنفس وادعای بالایی داره...وهمین هم نقطه ضعفشه..اون فکرمیکنه که به من داره ضربه میزنه،وتصورمیکنه که من از سلاح خودش دربرابرخودش استفاده نمیکنم... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 ‍ ‍ #نم‌نم‌عشق #فصل_دوم #قسمت_چهاردهم خودموتوی این اتاق لعنتی حبس کرده بودم،کارم شده بود ا
* 💞﷽💞 ‍ مهسو _توکی میخوای آشپزی یادبگیری؟شوهربدبختت گشنه میمونه که... +مثلا الان توآشپزی بلدی اقایاسر همیشه سیره؟ _کوفت.. خندید و به سالاددرست کردنش ادامه داد... همون لحظه پسراواردخونه شدند. یاسر مشغول حرف زدن باگوشیش بود +نه حاجی جون...بفرستشون خونه ی بابااینا...اونجا جاش بزرگتره...مثل هرسال همونجامیگیرم... +اره،اره...علی الحساب دویست کیلو بفرست ..امسال یکم جمع و جورترمیگیرم... +قربانت حاجی..منتظرم..یاعلی کنجکاوبودم بدونم با کی حرف میزنه... +سلام مهسوخانم و طنازخانم... همه چی درامن وامانه؟ _سلام آره...خسته نباشید..با کی حرف میزدی؟ ناخنکی به سالاد زد امیرحسین گفت +حاج حسین بنک دار بود... یاسر پقی زد زیرخنده من و طناز همزمان گفتیم _+کی بووود؟ یاسر باخنده گفت +حاج حسین بنک دار...همیشه خشکبار سالیانه امونو ازونجامیخریم... الان هم چون یک هفته ی دیگه ماه محرمه سفارش دادم برای دویست کیلوبرنج و بقیه ی مخلفات... _هفته ی دیگه ماه محرمه؟؟؟ +آره.. _خب برای چی اینهمه موادغذایی سفارش دادی؟ با خنده گفت +خب پدربزرگم نذر داشت ده روز ماه محرم رو سفره مینداخت برای خونواده های بدسرپرست و بی سرپرست... قبل ازمرگش وصیت کرد من این کارو انجام بدم... نذرکه میدونی چیه؟ قیافمو توی هم کردم و گفتم... _بله میدونم...تازه ماه محرمم بلدم چیه...ما مسیحیا امام حسین روخوب میشناسیم... ابرویی بالا انداخت و گفت.. +خانمی..شما الان دیگه مسلمونی..ما مسیحیا جمله ی غلطی بودا... _حالاهمون...گیرنده... باخنده از آشپزخونه خارج شدن و به سمت سالن پذیرایی رفتن یاسر ناهاررو بادستپخت عالی مهسو خورده بودیم و الان توی اتاق مشغول نوشتن لیست دعوتیهای امسال بودم ازبین لیست دعوت همیشگیه آقاجون... دراتاق بازشد و مهسو سینی به دست وارد شد.. +چای سبز آوردم اعصابت آروم بشه... لبخندی زدم و گفتم _خانم دودقه اومدیم خودتونوببینیم امروز همش توی آشپزخونه بودینا... خجالت کشید و سرش رو باخنده پایین انداخت _الان خجالت بخورم یا چای سبز؟ مشتی به بازوم زد وگفت +عهههه یاسراذیتم نکن دیگه... خندیدم و گفتم _چشم ارباب...بشین .. روی صندلی نشست _خب منتظرم.. +منتظرچی _حرفی که بخاطرش ناهارپختی..خوش اخلاق شدی...چای دم کردی و برام اوردی... وازصبح منتظرگفتنشی... چشماش گردشد +توذهن خونی؟ _نه عزیزم،پلیسم...قیافت دادمیزد...خب بگو +راستش...چیزه...راستش... _راشتش چی؟ با حرفی که زد شوکه شدم اساسی... +میشه برام از اسلام بگی..... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
💠امام حسین علیه‌السلام: إلهِی اُطلُبنِی بِرَحمَتِکَ حَتّی أصِلَ إلَیکَ وَ اَجذِبنِی بِمَنِّکَ حَتّی اقبِلَ عَلَیکَ خدای من، مرا با رحمتت بطلب، تا به تو برسم و با نعمتت جذبم کن، تا به تو روی آورم. 📚بحارالانوار ج۹۸ ص۲۲۵ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠مولانا امیرالمؤمنین علیه‌السّلام: العِبَادةُ الخَالِصَةُ اَن لَا يَرجُوَ الرَّجُلُ الاّ رَبَّه وَ لَا يَخَافَ اِلّا ذَنبَهُ عبادت خالصانه و محض برای خدا اين است كه انسان به هيچ كس جز پروردگارش اميد نداشته باشد و از هيچ چيز جز گناه خودش نترسد. 📚غررالحكم ح۳۹۴۵ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠مولا علی علیه‌السّلام: لَا تَلتَمِسِ الدُّنیَا بِعَمَلِ الآخِرَةِ وَ لَا تُؤثِرِ العَاجِلَةَ عَلَى الآجِلَةِ فَإِنَّ ذلِکَ شِیمَةُ المُنافِقینَ وَ سَجِیَّةُ المَارِقینَ دنیا را با کار آخرت مجوى و این جهان را بر آن جهان برمگزین که این، خوى منافقان و خصلتِ از دین خارج ‏شدگان است. 📚غررالحکم ح۱۰۴۰۵ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠امام باقر علیه‌السلام: اِيّاكُم وَ التَفَكُر فِی اللّهِ وَلكِن اِذَا اَرَدْتُمْ اَن تَنظُرُوا اِلَی عَظَمتِهِ فَانظُرُوا اِلَی عَظِيمِ خَلقِه از انديشيدن و فكر كردن درباره خدا بپرهيزيد و اگر خواستيد در عظمتش بينديشيد، در عظمت خلقش نظر كنيد. 📚اصول‌کافی ج۱ ص۹۳ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
✴️ سه شنبه 👈 2 آذر/قوس 1400 👈 17ربیع الثانی 1443👈23نوامبر2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅ عقد و خواستگاری و ازدواج. ✅ خرید و فروش. ✅ امور کشاورزی و زراعی. ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅ ختنه نوزاد. ✅ مشارکت و امور شراکتی. ✅ تجارت و داد و ستد. ✅ دیدارها و ملاقات ها. ✅ درختکاری. ✅ و عقد قرارداد و مضاربه خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزادش زندگی پاک و خوشبختی دارد.ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت :خوب و مفید است. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر نیک است: ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ بذر افشانی و کاشت. ✳️ درختکاری. ✳️ کندن چاه و کانال. ✳️ و خرید و فروش ملک و کالا نیک است. 👩‍❤️‍👨مباشرت. مباشرت و عروسی شب چهارشنبه "، امشب مباشرت و عروسی مکروه است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، میانه است. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب صحت بدن می شود.(امروز یکی از بهترین روزها برای حجامت است) ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف " است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود.. و از معنای آن استفاده می شود که خانه یا ملک جدیدی در تصرف خواب بیننده قرار گیرد. ان شالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرحة الزهراء ربیع الاول و ربیع الثاني ۱۴۴۳ شماره 39 از 40 ❤️‍🔥 😉 😍 😍 ❣️ 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
🪶أعوذ بالله مِن (عُمَر) الشيطان الرجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم🥀 قسمت دهم ▪️ثمَّ الْتَفَتَتْ عليهاالسلام اِلىٰ أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قالَتْ لِجَمِيعِ الْمُهاجِرِينَ وَ الْاَنْصارِ و اَنْتُمْ، عِبادَ اللّهِ، نَصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ، وَ أُمَناءُ اللّهِ عَلىٰ اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْأُمَمِ حَوْلَكُمْ، زَعِيمُ حَقٍّ لِلّهِ فِيكُمْ، وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ اِلَيْكُمْ. و نَحْنُ بَقِيَّةٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ، وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ، وَ الْقُرْآنُ الصّادِقُ، وَ النُّورُ السّاطِعُ، وَ الضِّياءُ اللاّمِعُ. ⚫️ Then the Highnesses Fatima , upon her be peace, turned to the people – the Mohājirs and Ansārs –gathering in the mosque and commenced her sermon as: 'You are Allah's servants, Who are ordered to carry out His commands for what is obligatory and what is forbidden. You are the carriers of the burden of Allah's religion and revelations. You are entrusted with the trusteeship of yourselves. You are charged with the propagation of Allah's Message to all people in the world. Now, the Leader of the Truth, Ali, is amongst you. He is the same man, the man who pledge that he would be with you long before [at the Ghadir-i- khum]. And now, it is we, the remnant [of Allah] left behind for you along with the illuminate Book, The true Qur'an, The radiant light, The effulgent radiation. 🔺آن‌گاه او بر مردمان توجّهى نمود و تمامى مهاجران و انصار را خطاب نموده، فرمود: و شما بندگان خدا و پرچم‌هاى بر افراشته ‌ى امر و نهى خداييد و حاملان دين و وحى او، از سوى خداوند امانت ‌دار برگروه خود و مبلّغ بر امت‏هاى اطراف‌تان! رهبر بر حقِّ خداوند [امام اميرالمؤمنین] در ميان شماست، او پيمانى است از زمان‌هاى پيشين با شمايان. و اكنون ماييم يادگاران خداوند در ميان شما؛ همراه ماست كتاب گوياى او و قرآن راستين و نور فراگير و پرتو تابان؛ ﴾10﴿💔 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🥀بسم رب الحیدر کرار علیه السلام🥀 ✍گویا در این شهر خبرهای زیادی است ، به راستی چه کسانی قسم خورده‌اند که حقّ حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را غصب کنند ؟ نمی‌دانم آیا بدن پیامبر صلی الله علیه و آله دفن شده است ؟ چرا مردم ، این‌قدر بی‌وفا شده‌اند ؟ این‌ها که تا دیروز ، احترام زیادی به پیامبر صلی الله علیه و آله می‌گذاشتند ، چرا امروز نمی‌خواهند بر بدن پیامبر صلی الله علیه و آله نماز بخوانند ؟ بیا ، من و تو به سوی خانه پیامبر صلی الله علیه و آله برویم . نگاه کن ، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ، بدن پیامبر صلی الله علیه و آله را غسل داده و کفن نموده است و خودش ، اوّلین کسی است که بر پیکر پاک او ، نماز خوانده است . پیامبر صلی الله علیه و آله در آخرین لحظه‌های زندگی خود، از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام خواست، تا زمانی که بدن او را به خاک نسپرده است از پیکر او جدا نشود نگاه کن ، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام از خانه پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون می‌آید و از مردم می‌خواهد تا بیایند و بر پیکر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز بخوانند . مردم ده نفر ، ده نفر ، وارد خانه می‌شوند و بر آن حضرت ، نماز می‌خوانند حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام تصمیم دارد وقتی نماز مسلمانان تمام شود ، بدن پیامبر صلی الله علیه و آله را در خانه خودش دفن کند . البتّه عدّه‌ای می‌گویند که پیامبر صلی الله علیه و را در قبرستان بقیع دفن کنیم ، عدّه‌ای هم می‌گویند که بدن پیامبر صلی الله علیه و آله را در کنار منبر ، در داخل مسجد به خاک بسپاریم . امّا نظر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام این است که پیامبر صلی الله علیه و آله در همان مکانی که جان داده است ، دفن شود . خانه پیامبر صلی الله علیه و آله ، خانه کوچکی است ، مساحت آن ، حدود نُه متر مربع است ، برای همین ، باید صبر کرد تا مردم ده نفر ده نفر ، وارد خانه شوند و نماز بخوانند و این زمان زیادی می‌گیرد نگاه کن ، عدّه‌ای که نماز خوانده‌اند، به سوی سقیفه حرکت می‌کنند تا ببینند آنجا چه خبر است . آری ، تعداد کمی هم که در اینجا بودند به سوی سقیفه می‌روند ، دیگر اینجا خیلی خلوت شده است ، در مقابل ، سقیفه خیلی شلوغ است آنجا را نگاه کن ! آن دو نفر را می‌گویم که سراسیمه به این سو می‌آیند . گویا آنها از سقیفه می‌آیند نمی‌دانم چرا آنها خیلی ناراحت هستند ، آیا موافقی با آنها سخنی بگوییم ؟ ــ صبر کنید ، آخر با این عجله به کجا می‌روید ؟ ــ ما هر چه سریع‌تر باید نزد بزرگان خود برویم ، ما هرگز اجازه نخواهیم داد خلیفه از میان مردم مدینه انتخاب شود آنها این را می‌گویند و به سرعت به سوی خانه پیامبر صلی الله علیه و آله می‌روند یکی از آنها وارد خانه می‌شود و در کنار عُمَر لعنة الله علیه می‌نشیند ، او دست عُمَر لعنة الله علیه را می‌گیرد و به او می‌گوید: ــ هر چه زودتر بلند شو ! ــ مگر نمی‌بینی من اینجا کار دارم ؟ پیکر پیامبر صلی الله علیه و آله هنوز دفن نشده است . ــ چاره‌ای نیست ، من با تو کار مهمّی دارم . ــ خوب ، حرف تو چیست ؟ ــ اینجا که نمی‌شود ، باید برویم بیرون . عُمَر لعنة الله علیه از جای خود بلند می‌شود و همراه او به بیرون خانه می‌رود : ــ حرفت را زود بزن ! ببینم چه خبری داری . ــ ای عُمَر ، چرا نشسته‌ای؟ مردم مدینه در سقیفه جمع شده‌اند و می‌خواهند با سعد ، بزرگ قبیله خزرج ، بیعت کنند . ما باید زود به آنجا برویم وگرنه همه نقشه‌های ما خراب خواهد شد. عُمَر لعنة الله علیه لحظه‌ای با خود فکر می‌کند، او به یاد می‌آورد که مدّتی قبل با مهاجران سخن گفته بود و نقشه خود را به آنان خبر داده بود، اکنون عُمَر لعنة الله علیه باور نمی‌کند که انصار این‌قدر سریع برای خلافت ، دست به کار شده باشند ! عُمَر لعنة الله علیه با عجله به خانه پیامبر صلی الله علیه و آله می‌رود ، شاید خیال کنی او می‌خواهد به حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام خبر بدهد ، امّا این‌طور نیست، عمر لعنة الله علیه قبلاً فکرهایی را در سر داشته است، او برای مقام خلافت نقشه‌هایی کشیده است!! خوب است ما هم داخل خانه شویم ... ( ادامه دارد ان شاء الله...) به‌ بیت‌ وحی🥀 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
حرم
* 💞﷽💞 ‍#نم‌نم‌عشق #فصل_دوم #قسمت_پانزدهم مهسو _توکی میخوای آشپزی یادبگیری؟شوهربدبختت گشنه میمونه
🍃 *﷽ 🍃 ‍ مهسو با چشمای گردشده نگاهم میکرد... +شوخی میکنی؟؟؟ _نهههه...واقعا میخوام راجع به دینت بدونم...کاربدیه؟ +نه نه اصلا...ولی خب آخه عجیبه...چیشد که یهویی...واقعانمیفهمم لبخندغمگینی زدم و گفتم _نپرس یاسر...خودمم نمیدونم...ولی میدونم که...توآرامش داری...آرامشتو از اعتقادت میگیری...من تشنه ی این آرامشم... لبخند عجیبی زد و گفت... +هرچی دوس داشتی،هروقت سوالی داشتی حتما بیا بپرس...منم بهت چندتا کتاب میدم...کمکت میکنه... _ممنون...حتماسراغت میام +امشب میبرمت خونه ی بابا اینا و چندتا کتاب که اونجادارم رو بهت میدم...علی الحساب با بهترین کتاب شروع کن...قرآن _اخه...من..بلدنیستم بخونمش... +بلدبودن نمیخوادکه عزیزم...معنی داره..شما معنیش روبخون... _مطمئنی؟ +شک‌نکن... کتاب رو بااحترام خاصی از دسنش گرفتم و ازاتاق خارج شدم... یاسر همونجا روی زمین نشستم و سجده ی شکر انجام دادم...خدایا یعنی میشه؟ خدایا خودت دستش روبگیر...یاامام حسین اگه دستش روبگیری که شک ندارم میگیری و خودت به روشنایی میرسونیش،به جان جوونت قسم هرسال سه تا مستحقو میفرستم کربلا...بیان پابوست.. ** توی اتاقم مشغول نمازخوندن بودم...داشتم سلام نماز رومیدادم که درباشدت بازشد....باآرامش نمازم رو تموم کردم و به عقب چرخیدم _چی شده؟طوفانه؟ +بله،طوفانه...این چه دینیه آخه..یکجا حرف از رستگاریه...یکجا مهربانی ورحمت...یکجا عذاب شدید..یکجا هم ناقض حقوق بشرمیشین... با تعجب بهش زل زدم و گفتم _بشین..آروم باش...حرف میزنیم... روی صندلی نشست و گفت +منتظرم _همش چهارروزه داری مطالعه میکنی..به این نتیجه رسیدی که ما ناقض حقوق بشریم؟ +بله... _چرااونوقت.. +هزارتادلیل دارم.. _خب یکیش +مثلا نصف بودن دیه ی زن... مثلا نصف ارث بردن...مثلا اینکه حجاب فقط برای خانمهاست... _کافیه...فهمیدم...من برات توضیح میدم                         🌺ظهور امام_زمان(عج) صلوات دعای فرج *
حرم
🍃 *﷽ 🍃 ‍ #نم‌نم‌عشق #فصل‌دوم #قسمت_شانزدهم مهسو با چشمای گردشده نگاهم میکرد... +شوخی میکنی؟؟؟ _نه
* 💞﷽💞 مهسو منتظرتوضیحاتش بودم +ببین عزیزم ،اگردراسلام خداوندفرموده که دیه ی زن نصف زنه کاملا عادلانه است...چون مرد سرپرست یک نسله..یک خانوار...اگرمردی کشته بشه زن و فرزندان و خانوادش بی سرپرست میمونن..پس نیاز به دیه ی کامل دارندبرای تأمین امورزندگی...ولی اگرزنی کشته بشه،دیه ی اون نصف دیه ی مرده چون مرد توانایی تأمین داره...مرد وظیفشه که خودش رو تأمین کنه وحمایت لازم نداره... همین دین ما میگه زنی که شیرمیده به بچه اش،داره به همسرش لطف میکنه..و درقبال این لطف میتونه ازهمسرش پول بگیره... تواینوندیدی ولی نصف بودن دیه رودیدی؟ _خب این به کنار..من چندتامورددیگه هم گفتم لبخندارومی زدوگفت +شک نکن برداشتت ازوناهم غلط بوده...مثلا بحث حجاب...کی گفته حجاب فقط برای زن هست؟ خداوند به مردهم میگه لباس تنگ و چسبان و بدن نما و کوتاه نپوش...میگه به ناموس مردم نگاه نکن حتی اگر پوشیده باشه...یادته روزای اول به من گفتی امل؟چون سرم همش پایین بود...مخصوصا باراول که دیدمت بااون لباس... از اینکه اینقدرک بی ادبیم رو به روم آوردشرمنده شدم... +من اونموقه حجاب کرده بودم...حجاب چشممورعایت میکردم...چون اعتقادم اینه که چشمی که به نامحرم نگاه کنه..چشمی که پرده ی حیا و عفتش دریده بشه دیگه اشکی برعزای حسین ع نمیریزه مهسوجان...این امل بودن نبود..باحجاب بودن بود... زنی که خودش رو ازدید نامحرم طبق دستوراسلام میپوشونه برای خودش ارزش قائل شده...چون اعتقادش اینه که هرکس و ناکسی ارزش نداره که جسم اونوببینه...من میگم دختری که حجاب میگیره و ازهمه بهتر چادر روی سرش میزاره منه پسر کمترین کاری که میتونم بکنم اینه که نگاهش نکنم...چون باید پیش پای اون دختر زانو زد...اینقدرکه مقامش بالاست... متوجه شدی عزیزدلم؟ _آره.... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نم‌نم‌عشق #فصل_دوم #قسمت_هفدهم مهسو منتظرتوضیحاتش بودم +ببین عزیزم ،اگردراسلام خداوندفرم
* 💞﷽💞 ‍ یاسر متوجه بودم که محو حرفهام شده...وتشنه ترازهروقت دیگه ایه... +خب شاید یه نفر دلش پاک باشه..ولی دوست داشته باشه با یه تیپ دیگه بگرده...چه اشکالی داره؟ _ببین،جدای ازاینکه هردین و مذهب و کشوری قوانین ورسوم خاص خودشوداره،یه سری چیزهاروهم عرف نمیپذیره...مثال میزنم برات...بهرحال توجامعه شناسی خوندی و با این چیزا آشنایی...من الان همسرتوام،همیشه به تومیگم دوستت دارم...یک روز من رو با دختری توی رستوران میبینی درحالی که میگیم ومیخندیم...اعتراض میکنی..میگم که عزیزم این ظاهرقضیه اس..من تورو دوست دارم فقط...توباورمیکنی؟ +خب مسلما نه...تابلوئه داری دروغ میگی.. _دیدی...پس چطور توقع داری خلاف کار خدارو انجام بدی واون باورکنه که دلت پاکه و دوستش داری؟ سکوت کرد... _خب؟ +یه سوال دیگه..خدایی که اینقدر ازرحمتش حرف زده شده...چطور ممکنه بخاطر یه سری گناه کوچیک مارو به شدت عذاب بده... _سوال خوبیه...مامیگیم خدامون ارحم الراحمینه...ولی گناه کنیم عذابمون میده... ببین عزیزم..وقتی پسر یک آدم عادی خلافی روانجام بده کسی ازش توقعی نداره...نمیگه ازش بعیدبود...ولی اگه همون خطارو پسرپیغمبرانجام بده همه عصبی میشن و ازش بدمیگن..چون ازش توقع نداشتن..جریان ماهم همینه..خدا میکه اگه ادعای بندگیت میشه تمام وکمال بنده باش..وگرنه جزاشومیبینی..ازت توقع خلاف ندارم...اگه انجام بدی میگن یه خداپرست این کاروکرد...مجازات کارتو باید ببینی... لایک❤فراموش نشه
✴️ چهارشنبه 👈 3 آذر /قوس 1400 👈 18ربیع الثانی 1443👈 24 نوامبر2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅ امور زراعی و کشاورزی. ✅ و نو بریدن و نو دوختن خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزادش خوب تربیت گردد وزندگی خوبی دارد.ان شاءالله 🚘مسافرت :خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ درختکاری. ✳️ بذر افشانی و کاشت. ✳️ کندن چاه و کانال. ✳️ و خرید و فروش ملک و کالا نیک است. 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، فرزند حاکمی از حاکمان یا عالمی از عالمان خواهد شد و برای سلامتی خوب است.ان شاءالله 💉💉 حجامت خون دادن فصد سبب قوت بدن می شود . 💇‍♂💇 اصلاح سر وصورت باعث غم میشود. 😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 19 سوره مبارکه " مریم" است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما ........ و مفهوم آن این است که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه بیاورد.ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرحة الزهراء ربیع الاول و ربیع الثاني ۱۴۴۳ شماره 40 از 40- پایان 🌹 ❤️‍🔥 😉 😍 😍 ❣️ 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚