eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
15 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ شرط دریافت محبت و توجه اهل بیت 🔻 و علیهم السلام گسترده و همیشگی است اما آن، به میزان توجه ما بستگی دارد. منظور این نیست که توجه و محبت اهل بیت به اندازه‌ی توجه ماست، بلکه منظور این است که محبت آنان به ما، اگر‌چه با محبت ما به آنان قابل قیاس نیست اما بازهم جذب همین محبت، با میزان توجه ما مناسبت دارد، چراکه محبت ایشان بی‌انتها است و ایشان محبت خویش را از کسی دریغ نمی‌فرمایند. بنابراین در محبت از ایشان منع و دریغی نیست و اگر نقصی هست در دریافت‌کننده‌ی این محبت است. ما با توجه و محبتمان به اهل بیت، ظرف دریافت محبت و توجه ایشان می‌شویم؛ لذا هر چقدر با توجه بیشتر و بیشتر در اهل بیت حاضر شویم، در وجود ما این اثر را خواهد گذاشت که توجه و محبت اهل بیت را با خود داشته باشیم. و اگر این ادب حضور و توجه نباشد، خودمان را از رحمت و توجه ایشان محرم ساخته‌ایم. این محرومیت حقیقتا محرومیتی عظیم است که خسران ابدی را در پی دارد. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۳۹ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ و دید که جز حسین کسی نمانده... 🔻 و دید که جز (ع) کسی برای جنگیدن با لشکر ابن‌زیاد باقی نمانده. لب به دندان گزید و صدایش را فرو خورد، زیرا حسین سفارش کرده بود مبادا جَزع و فَزع کنی که آرامش تو زنان را آرام نگه می‌دارد و جَزع تو آنان را بی‌قرار می‌کند. 🔸 سپاه ابن‌سعد جسورتر از پیش از راست و چپ پیش می‌آمدند و حسین را مجبور می‌کردند سواره بر آن‌ها بتازد و به هربار یکی از سپاهیان را با ضربه‌ای از اسبش به زیر اندازد. به سوی خیمه تاخت و پیاده شد و به سوی پیش آمد: خدایا، این مرد چقدر زیبا شده است! گفت: «آن پیرهن امانتیِ مادر را به من بده، خواهر جان...» 📚 از کتاب 📖 ص ۲۰۲ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام حسین در عاشورا از شرفِ انسانیت دفاع کرد 🔻 خدایا! درود و سلامت را بر جان و روان و جسم این مرد (امام حسین علیه‌السلام) بفرست که از «شرفِ انسانیت» دفاع کرد. برای او فقط خودش مطرح نبود. بسیار کوته‌نظری است که کسی بگوید: حسین‌بن‌علی برای صیانت ذات، برای صیانت شرف و کرامت ذات خویشتن، چنین اقدامی فرمود. اما اگر هم کسی بگوید و تفسیر کند که: خویشتن او (حسین) گسترده بر تمام خویشتن‌های آدمیان است، عیبی ندارد که آنوقت بگویید: حسین از خویشتن دفاع کرده است. ولی معنای خویشتن او چیست؟ معنای خویشتنی که پدرش علی علیه‌السلام نشان داد و فرمود: «شنیده‌ام که از لشکریان معاویه، عده‌ای به انبار حمله کرده‌اند و آنجا از پاها و دست‌های آن دختران و زنان که مسلمان نبودند، ولی با ما «معاهده‌ٔ زندگی» داشتند، خلخال و زیورآلات درآورده‌اند»، چیست؟ این «منِ گسترده» حتی به جان غیرمسلمان‌ها رخنه کرده است. علی می‌گوید: نالهٔ او (انسان) نالهٔ من است. این روح در حسین نیز مجسم است. دفاع حسین علیه‌السلام، دفاع از چنین خویشتنِ گسترده به تمامِ «من»های آدمیان و دفاع از انسان‌ها است. 👤 📚 از کتاب «امام حسین؛ شهید فرهنگ پیشرو انسانیت» 📖 صص ۳۲۷-۳۲۶ اما: لا یوم کیومک اباعبدالله... می‌دویدند با دل مضطر، دختران حرم، پریشان حال کاش راوی دروغگو باشد، در عبارات غارت خلخال کاش راوی دروغگو باشد در همان خط که گفت معجر را این گزارش دروغ باشد کاش، برد از گیسویی گل سر را ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ روزی به‌ سختی روز شهادت تو نیست! 🔻 [من همواره نگران توطئه‌ی معاویه علیه برادرم علیه‌السلام بودم و می‌دانستم که وی درصدد قتل اوست. روزی خدمت برادرم رسیدم و نتوانستم نگرانی خود را پنهان کنم و گریستم. برادرم از علت گریه‌ام پرسید. گفتم:] گریه‌ام به‌خاطر مصیبت‌هایی است که بر تو وارد می‌شود. 🔸 [برادرم پاسخ داد: مصیبتی که بر من وارد خواهد شد زهری است که به من می‌خورانند، و با آن کشته می‌شوم. ولی ! هیچ روزی به‌ سختی روز شهادت تو نیست. در آن روز سی‌هزار نفر تو را محاصره کنند، در حالی که خود را از امت جدّ ما (ص) می‌پندارند و خود را به اسلام نسبت می‌دهند. همه‌ی آن‌ها برای کشتن و ریختن خون تو، بی‌احترامی به حریم تو، به اسارت گرفتن اهل‌بیت تو و غارت خیمه‌های تو اجتماع می‌کنند. در این هنگام خداوند لعنتش را شامل حال بنی امیه می‌کند. و آسمان نیز خون و خاکستر بر سر مردم ببارد، و همه‌چیز حتی حیوانات و ماهیان دریاها برای مصیبت تو می‌گریند. 📚 کتاب 📖 ص ۷۲ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام حسين(ع)؛ شهيد فراموشكاری مردم 🔻 مهم‌ترين علت شهادت امام حسين(ع) يا مهم‌ترين علت گرويدن مردم به امويان، ‌«جهالت» مردم بود. مقصود از جهالت اين نبود كه چون مردم «بی‌سواد» بودند، مرتكب چنين عملی شدند و اگر تحصيل‌كرده می‌بودند نمی‌كردند؛ نه! در اصطلاح دين، جهالت بيشتر در مقابل «عقل» گفته می‌شود و مقصود آن تنبّه عقلی است كه مردم بايد داشته باشند، و اين چندان ربطی به سواد و بی‌سوادی ندارد. ‼️ به عبارت ديگر امام حسين(ع) شهيد «فراموشكاری» مردم شد، زيرا اگر در تاريخ ۵۰، ۶۰ ساله خود فكر می‌كردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت‌گيری در آنها می‌بود و به تعبير سيدالشهداء(ع) كه فرمود: «ارجعوا الي عقولكم» اگر به عقل و تجربه ۵۰، ۶۰ساله خود رجوع می‌كردند و جنايت‌های ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی را فراموش نمی‌كردند و گول ظاهر فعلی معاويه را، كه دم‌زدن از دين به‌خاطر منافع شخصی است، نمی‌خوردند و عميق فكر می‌كردند، و حساب می‌كردند آيا حسين(ع) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمی‌شد. پس درحقيقت علت عمده اينكه مردمی نسبتا معتقد به اسلام اين‌طور با خاندان پيغمبر رفتار كردند، فقط و فقط فراموشكاری و گول ظاهر خوردن آنها بود، يعنی نتوانستند پشت پرده نفاق را ببينند. «ظواهر» شعائر اسلامی را محفوظ می‌ديدند و توجه به «اصول» و معانی ازبين‌رفته نداشتند. 👤 📚 | ج ۲ 📖 صص ۳۳-۳۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ عزاداری فرمانده با پای برهنه در بین سربازان 🔻 از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر بود، اما عباس به او گفت ما پیاده می‌آییم؛ شما بقیه بچه‌ها را برسانید. دنبالش راه افتادم. جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزاداری شنیده می‌شد. عباس گفت برویم به دسته‌ی عزاداری برسیم. به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین. داشت بند پوتین‌هایش را گره می‌زد و بعد آن را آویزان گردنش کرد. عباس وسط جمعیت رفت و شروع کرد به نوحه‌خواندن و سینه‌زدن. جمعیت هم سینه‌زنان و زنجیرزنان راه افتاد به سمت مسجد پایگاه. تا آن روز فرمانده پایگاهی را ندیده بودم که این‌طور عزاداری کند. پای برهنه بین سربازان و پرسنل؛ بدون این‌که کسی او را بشناسد. 👤 راوی: یکی از نزدیکان سرلشکر خلبان 📚 برگرفته از کتاب «شور حسینی چه‌ها می‌کند» 📖 صص ۸۵-۸۴ ❤ پ.ن: سرلشکر خلبان عباس بابایی در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ به فیض شهادت نائل گردید. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی! 🔻 تجلی‌دادن «ایثار»، این عاطفهٔ انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثهٔ «کربلا» بوده است و گویی این نقش به‌عهدهٔ «ابوالفضل العباس» گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعهٔ فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. 🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: «فذکر عطش الحسین...» یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم «امام» داشتن، رسم «وفاداری» چنین نیست. 👤 📚 | ج۱ 📖 ص ۳۹۱ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ مراقبه‌ی بعد از عاشورا 🔻 برای انسانی که به رسیده است، بعد از عاشورا، مراقبه‌ در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آن‌هایی که همه چیز خود را در راه بذل کرده‌اند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آن‌که ولی خدا بتواند یک دیگر بخواند؟ 👤 📚 کتاب 📖 ص ۱۱۸ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، در «عاشورا» واقعیت پیدا کرد. آن‌جا خدا فرمود: ابراهیم، بس است! امتحانت را دادی. کارد را از روی گلو بردار... اما در «کربلا»: خدایا شاهد باش که دارم «پیغمبر» را جلوی تیر و نیزه می‌فرستم... 👤 آیت‌الله سیدابراهیم خسروشاهی 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، د
✳ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد... 🔻 آیت الله سید ضیاءِ الدین دُرّی که استاد علوم منقول و معقول و یکی از وعّاظ وارسته و برجسته تهران بود، در شب‌های دهه آخر محرم در یکی از مساجد تهران منبر م‌ رفت، جوانی از او پرسید: منظور و مراد حافظ در این شعر معروفش چیست که می‌گوید: مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد 🔸 مرحوم دُرّی پاسخ داد: حضرت آدم (ع) از خوردن گندم در بهشت منع شد و قول و وعده داد که از آن نخورد، ولی به وعده خود وفا نکرد و از آن خورد و از بهشت رانده شد. ولی حضرت علی (ع) در تمام عمر از گندم غذایی تهیه نکرد، با این که خداوند او را منع نکرده بود و نه عهد با خدا نموده بود که از آن نخورد. «پیرمغان» در شعر مذکور، حضرت علی (ع) است و منظور از «شیخ»، آدم (ع) است. یعنی: غلام علی (ع) هستم، ای آدم از من نرنج، زیرا تو وعده نخوردن گندم به خدا دادی، ولی علی (ع) به آن وعده وفا کرد. 🔺 مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی آخر همان سال از دنیا رفت، درست در سال بعد در همان شب از شب‌های دهه آخر محرم، همان جوان سؤال کننده، در عالم خواب مرحوم سید ضیاءالدین را دید که نزد آن جوان آمد و گفت: تو در سال گذشته از من در مورد شعر معروف حافظ پرسیدی و من آن گونه پاسخ دادم که منظور از پیر مغان علی (ع) است و منظور از شیخ، آدم (ع) است، ولی وقتی که به عالم برزخ آمدم، شرح آن به معنی دیگر برایم کشف گردید و آن اینکه: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) است و مراد از پیر مغان امام حسین (ع) است و منظور از وعده، ذبح اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم (ع) است، که حضرت ابراهیم (ع) وعده وفای قربان کردن اسماعیل (ع) را به خدا داد، ولی حقیقت وفا را امام حسین (ع) در کربلا با شهادت فرزندش حضرت علی اکبر (ع) محقق نمود، بنا بر این معنی شعر چنین است: «غلام امام حسین (ع) هستم ای ابراهیم (ع) از من نرنج، زیرا تو وعده قربانی دادی اما امام حسین (ع) به آن وعده تحقق بخشید. آن جوان فردای آن شب، به مجلس سوگواری امام حسین (ع) آمد و خواب خود را برای مردم بیان کرد و در پی آن شور و هیجان شدیدی در آن مجلس پدیدار شد. 📚 منابع: 📕 ۱- حسینی تهرانی، سید محمد حسین. روح مجرد: ۴۵۵، ۴۵۷. 📕 ۲- محمدی اشتهاردی، محمد. عالم برزخ در چند قدمی ما: ۲۳۰. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ تکفیری‌ها و معجزه‌ی امام رضا 🔻 گفت: «قراره ۴۸ اسیر ایرانی معاوضه بشن، باید برم.» اسرا رو که آوردن همه‌شان نحیف و لاغر شده بودند. قیافه‌ی اسرای ایرانی رو داشتن که بعد ۸سال اسارت از زندان‌های صدام آزاد شدن اما اینا فقط چندماه تو اسارت تکفیری‌ها بودن. 🔸 اسرا از آنچه به اونا گذشته بود گفتن. از اینکه هرروز شکنجه می‌شدن و از غذایی که به‌اندازه‌ی زنده‌نگه‌داشتن‌شون به اونا می‌دادن. یکی تعریف کرد «وقتی اسیر شدیم توی لباس‌هام کارت عضویت سپاه رو پیدا کردن. چندبار لب حوض درازم کردن و تبر روی گردنم گذاشتن و گفتن بگو غیر از تو کی نظامیه. به حضرت زینب متوسل شدم و شهادتین رو گفتم. برای تکفیری‌ها گردن زدن یه کار عادی بود اما می‌خواستن من بقیه رو لو بدم. یکی‌شون که سرکرده بود و فحش می‌داد برای آخرین بار از من خواست اقرار کنم. حرف نزدم. منتظر بودم با تبر گردنم رو بزنه که خمپاره‌ای نزدیکش منفجر شد. ترکش به سرش خورد و افتاد. تکفیری‌ها عصبی شدن و جنازه‌ی فرمانده‌شون رو از جلوی ما دور کردن و از اون به بعد روزانه فقط سهمیه‌ی کتک‌خوردن داشتیم تا یه شب تو خواب علیه السلام رو جایی دیدم که برف سنگینی می‌اومد. حضرت اومد و گذرنامه‌ی ما رو امضا کرد و فرمود شما آزاد خواهید شد. فردا از خواب بیدار شدم، خبر آزادی رو شنیدم؛ در حالی که همون برفی که تو خواب دیدم می‌اومد.» 📚 از کتاب | خاطرات همسر سرلشکر پاسدار ) 📖 صفحات ۸۴ و ۸۵ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ دنبال اسم و رسم باشیم باختیم! 🔻 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرف‌ها پرسیدم. گفت: «درجه‌ی خوب و ممتاز رو گرفتن. من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجه‌ی اونا که یه درجه‌ی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم‌ و رسم درست کنیم که باختیم!» 📚 برگرفته از کتاب | خاطرات پروانه چراغ نوروزی؛ همسر سرلشکر پاسدار ) 📖 ص ۲۶۰ 👤 نوشته‌ی ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ گریه باید عزم‌آفرین و حرکت‌دهنده باشد 🔻 گریه بر علیه‌السلام، و همین‌طور گریه بر فراق (عج) باید و باشد، نه گریه از سر ناامیدی و عجز و ناتوانی. نباید ساکت و خموده فقط بر فراق امام زمان گریه کند، بلکه گریه باید در او ایجاد سوز و عطش و درنتیجه، ایجاد تحرک کند. چنین اشک و آهی است که مایه‌ی تداوم نهضت امام حسین علیه‌السلام و حیات نهضت عاشورا خواهد بود؛ همان‌گونه که امام سجاد و سایر ائمه علیهم السلام بعد از ایشان با گریه بر مظلومیت امام حسین علیه‌السلام، نهضت عاشورا را زنده نگه داشتند. 🔺 احیای امر علیهم‌السلام از طریق مجالس و ذکر مصیبت و گریه بر ایشان میسر است. به تعبیر امام خمینی(ره): گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. این که در روایات هست که کسی که گریه کند یا بگریاند یا تباکی کند، برای این است که... این نهضت امام حسین علیه‌السلام را دارد حفظ می‌کند. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۹۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ منتظر مهدی(عج) باید تحلیل عمیق از دین داشته باشد 🔻 عصر (ع)، عصر غربت بود و عصر نيز چنين است. قيام امام حسين (ع) و فرزندش (عج) برای احيای دين است. مهدی (عج) بايد از دين و ضرورت، قلمرو، و زبان آن و... داشته باشد تا در اين عصر -كه عصر و است- بتواند حركت مهدی (عج) باشد. 📚 از کتاب 👤 🙏 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ چرا امام، سلمان رشدی را مهدورالدم دانست؟ 🔻 وقتی در کتاب به (ص) توهين کرد و امام او را مهدورالدم دانستند، عده‌ای گفتند اين کار در جهان مدرن با هيچ عرفی از مديريت جهانی هماهنگی ندارد، شايد هم راست می‌گفتند ولی امام خوب می‌دانند که اقتضای رجوع به فرهنگ اسلام اين است که مديريت جهان استکباری چنين عكس العملی را نشان دهد اما اينکه وظيفه‌ی امام آن است که چنين حکمی را بدهند برايشان يک فرهنگ است تحت‌عنوان انجام و اين است که بايد خود را با آن وظيفه‌ی شرعی هماهنگ کند. معنی اراده‌ی معطوف به فرهنگ و وظيفه‌ی شرعی همين معنا است و اصولگرايی واقعی بر آن تکيه دارد. 🔺 فرهنگ امام، فرهنگ اراده‌ی معطوف به قدرت و منصب نيست. اين فرهنگ مدرنيته است که به قول نيچه اراده‌اش معطوف به قدرت و استکبارمنشی است. هدف اراده‌ی معطوف به فرهنگ آن است كه ملت را به اهداف متعالی‌اش نزديك كند و مسير رسيدن به آن اهداف را در امور فرهنگی ريل‌گذاری کند و از حركت در سطح زدوبندهای سياسی حذر نمايد. در اراده‌ی معطوف به فرهنگ، حرف اصلی را قدرت نرم می‌زند و شما در حرکات و برنامه‌های امام آن را به‌خوبی لمس می‌کنيد ولی در اراده‌ی معطوف به قدرت، حرف اصلی را پول و تکنولوژی و عوامل فريب مردم می‌زنند و البته هميشه با ناکامی روبه‌رو بوده‌اند. 👤 📚 از کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ امام زمان لحظه‌ای از نيروسازی غافل نیست؛ از لشکرش جا نمانیم! 🔻 (ع)، مدام به فكر و و بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاق‌های خود، سعی در جذب و تأليف قلوب و تربيت و پرورش آنان داشت. او دو سال پيش از مردن معاويه، در «منا»، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضايل را به همراه ويژگی‌های دشمنان آنان، از بر آنان خواند. آن حضرت در دوره‌ی يزيد، در سفر خود از مكه به كربلا، از سياست جذب نيرو چشم نپوشيد و افرادی همچون زهير و حرّ را جذب نمود. 🔸 (ع) فرزند حسين (ع) نيز در ميان ما و در حال تلاش و است و لحظه‌ای از اين مهم غافل نيست: «ان يكون صاحبكم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر يتردد بينهم و يمشي في اسواقهم و يطأ فرشهم و لايعرفونه حتي يأذن الله له ان يعرّفهم نفسه» صاحب اين امر... در ميان آنان راه می‌رود، در بازارهايشان رفت‌وآمد می‌كند. روی فرش‌هايشان گام برمی‌دارد؛ ولی او را نمی‌شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی كند. در جلد دوم موسوعه‌ی امام مهدی (تأليف شهيد محمد صدر) داستان‌هايی شنيدنی و موثق در اين باره آمده است. 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۶ و ۱۷ 👤 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ دلیل هیاهو علیه انقلاب اسلامی 🔻 اين همه سر و صدا بر ضد توسط همه‌ی گروه‌ها به جهت آن است که بشری که فلك‌زدگیِ خود را احساس كرده، راه برون‌رفت از آن را انقلاب اسلامی شناخته و چشم خود را به آن انداخته و اين چيزی است که در آينده، در اولين فرصت که شرايط اظهار نظر فراهم آمد -که حتماً فراهم خواهد آمد- خود را نشان می‌دهد و به تاريخ، بسط می‌يابد و تجديد عهد با با قوت بيشتر قلب‌ها را به‌سوی خود جذب می‌کند. 👤 📚 برگرفته از کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ این صدا باید روزی چندین بار از درون ما برخیزد! 🔻 ما باید تمرین کنیم تا از بُت نسازیم و محبت این زرق‌وبرق را از دل بیرون بیاوریم. 🔸 می‌گویند: شاهزاده‌ای متحول شد و در راه خدا قرار گرفت. سبب تحولش این بود که روزی برای شکار آهو رفته بود، ناگهان از غیب صدایی شنید که می‌گوید: «ألِهذا خُلِقتَ؟!» یعنی آیا برای همین آفریده شدی؟! این جمله باعث تنبه و او شد. این صدا باید روزی چندین بار از درون خود ما برخیزد. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۳ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ هر روزی که می‌گذرد قسمتی از وجود تو رفته است 🔻 از علیه السلام روایتی بسیار زیبا وارد شده است که می‌فرماید: «يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّمَا أَنْتَ أَيَّامٌ». تعبیر خیلی زیباست. امام حسین علیه السلام خطاب به ما می‌فرماید: ای فرزند آدم! تو خودت روزگاران هستی. تو خودت ایام هستی؛ یعنی هر روز، مرتبه‌ای از وجود توست و روزبه‌روز در حال ساختن آجربه‌آجر این ساختمان وجودی هستی. 🔸 در ادامه می‌فرماید: «كُلَّمَا مَضَى(ذَهَبَ) يَوْمٌ ذَهَبَ بَعْضُك». هر روزی که می‌گذرد، قسمتی از وجود تو رفته است؛ بعضی از تو رفته است که تکرارشدنی نیست. همان‌طور که هر لحظه‌ای که از ما می‌گذرد، در عمرمان دیگر برگشت‌پذیر نیست. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۲۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ کلیدی‌ترین مسئله‌ی ظهور 🔻 محوری‌ترین نقطه و کلیدی‌ترین موضوع در مباحث و مسئله‌ی (عج)، چیزی است که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده و آن مسئله‌ی به حضرت است. ‼️ اضطرار چیزی بالاتر از و است. اضطرار یعنی شما به چیزی احتیاج داشته باشید که چیز دیگری جای آن را نمی‌گیرد. دارویی است که هیچ مشابه و جایگزینی ندارد. اضطرار، احتیاجی است که به رسیده باشد. و در یک کلام، اضطرار یعنی و . 🔺 کلیدی‌ترین مطلبی که در مسئله‌ی ظهور و فرج امام عصر (عج) کارگشا است، همین اضطرار، و بیچاره و درمانده‌ی او شدن است. اینکه انسان به جایی برسد که باور کند تنها راه، اوست و راه دیگری وجود ندارد. تنها دارو و درمان اوست و داروی دیگری نیست. 👤 📚 از کتاب | ج۱ 📖 صفحات ۲۲ و ۲۳ #⃣ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ سه آفت دین 🔻 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «آفَةُ الدّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْر»؛ آفت دين، و و است. عنايت بفرمایيد که روايات را از چه زاويه‌ای نگاه می‌کنيم، موضوع بر سر بد بودن حسد و عجب نيست، موضوع بر سر تأثير آن‌ها نسبت به دين است، که با بودن اين صفات، دين ما دين زنده‌ای نيست و در راستای آفت دين بودن اين رذائل، بايد آن‌ها را از خود دفع کرد و تکليفمان را با آن‌ها روشن کنيم. 🔸 معلوم است که حسد و عجب و فخر بد است، ولی چقدر بد است؟ می‌فرمايد در حدّی بد است که دين تو را نشانه می‌رود. وقتی متوجه چنين جايگاهی برای اين‌گونه رذائل شديم ديگر نمی‌آييم بپرسيم چرا نداريم، می‌رويم سراغ رذيله‌هايی که دين ما را آفت‌زده کرده است و معلوم است تا آن‌ها را از بين نبريم، نور در ما ظاهر نمی‌شود و نفسِ بيکرانه‌ی ما نمی‌تواند با انوار حقيقت مرتبط شود زيرا هر سه صفتی که در آن روايت مطرح است، صفاتی است که روح انسان را در موضوعاتی محدود گرفتار می‌کند و از گستردگی او می‌کاهد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ نسبتمان را با همديگر اربعينی کنيم 🔻 اگر ما با نظر به فرهنگ به شخصيت خود وسعت بدهيم و نسبتمان را با همديگر اربعينی کنيم، دست و دل‌هايمان يکی می‌شود و مثل فضای اربعين خيلی راحت می‌توانيم کنار همديگر باشيم، چون بر غالب می‌شود و هميشه اين‌طور بوده که وقتی تنها کمّيت بر روح و روان افراد و جوامع حاکم باشد، خصومت به ميان می‌آيد و جوامع متلاشی می‌شوند، چون همه گرگ همديگر می‌گردند ولی وقتی کيفيت‌ها حاکم باشد، روح‌ها وسعت می‌يابد و انسان‌ها راحت همديگر را تحمل می‌کنند. اين شاخصه‌ی هويت است که شنيده‌ايد در آن فرهنگ، گرگ و گوسفند بر سر يک آخور غذا می‌خورند. به اين معنا که به و تبديل می‌شود و شما در اربعين اين نوع رابطه را می‌بينيد که چگونه افراد خيلی راحت همديگر را تحمل می‌کنند و نسبت به همديگر دارند. 👤 📚 برگرفته از کتاب «اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» ❤ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ رفتارِ خدایی! 🔻 نوجوانی بودم شلوغ و ناآرام. لذا پدر و مادر به من رو نمی‌دادند. وارد محل خود شدم دیدم در این مسجد مردم حاضرند ولی سکوت حاکم است. معلوم شد که رئیس‌التجار حاج سید روح‌الله در کنار محراب نشسته و به احترام او مجلس ساکت است. او تا مرا دید، گفت پسرم بیا اینجا. گفتم لابد می‌خواهد بگوید لیوان آبی برایم بیاور ولی جلو آمدم دیدم برای من نیم‌خیز شد و گفت: بفرمایید بنشینید! که چنین احترامی برایم شگفت‌آور بود. سپس به خادم مسجد گفت: برای آقا چای بیاورید! 🔸 این شخص موجب شد که از آن لحظه مسجد و محراب و عبا و قبا و تسبیح در دل من جا کند و اگر الان اهل و هستم، چه بسا تأثیر این اوست. ❗️می‌بینید کسی دیگران را به می‌گیرد و او را می‌کند و در او ایجاد می‌کند و دیگری پیامبرگونه انسانی را تکریم می‌کند و او را به راه خدا می‌آورد. حساب این دو انسان جداست. 👤 📚 از کتاب | ج۱ 📖 صص ۲۹-۲۸ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ برای همه دعا کنیم! 🔻 (ص) فرمودند هرکس می‌خواهد دعایش شود، «فَلْيَعُمَّ»، یعنی دعایش باشد؛ «اِذا دَعا اَحَدُكُم فَلْيَعُمَّ...» (هر گاه يكى از شما دعا كرد، براى همه دعا كند...) مثل دعای امام سجاد علیه السلام «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنَا وَ مَيِّتِنَا وَ صَغِيْرِنَا و َكَبِيْرِنَا ...» که همه را با هم می‌گوید. این نشان بلوغ انسان است. 👤 📺 | ۱۴۰۰/۰۴/۱۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ بیست سال هوای چشم‌هایش را داشت! 🔻 حدود بیست سال می‌شد که هوای چشم‌هایش را داشت؛ مبادا به بیفتد. چشم‌ها دیگر عادت کرده بودند. هر وقت نامحرمی می‌خواست وارد شود، چشم‌ها بسته می‌شدند... 📚 برگرفته از کتاب | صد روایت از زندگی 📖 ص ۱۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f