eitaa logo
حرف حساب
7.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
19 ویدیو
13 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ دعای مضطر مستجاب است 📌 هیچ نگفت «یا الله» مگر این که جواب شنید. منتها گاهی موارد است که انسان، با اضطرار چیزی را می‌خواهد که به نیست؛ «عَسي أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» و چون مصلحت نیست، خدا به او نمی‌دهد اما نباید گفت خدا جواب نمی‌دهد چون را می‌دهد؛ اگر همان مصلحت بود همان را می‌دهد، اگر نه، چیز دیگری می‌دهد؛ اگر به چیز دیگری نیاز نداشت از سیئاتش را می‌آمرزد و اگر بی‌سیئه بود، بر حسناتش می‌افزاید. 👤 📢 (۱۳۹۱/۰۳/۰۷) اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ مضطر کیست؟ 📌 [در آیه شریفه] «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ»(نمل، ۶۲) انسان یعنی کسی که همه‌ی را برای فراهم کردن اسباب و آماده کردن پیروزی و دفاع و درمان کرده است و بعد از این همه مضطر شده است، یعنی نتوانسته است به نتیجه برسد؛ نه به سبب بلکه به علت و به رسیدن. این انسان اگر به درگاه خداوند کند، خداوند او را می‌کند و آسیب را از او دور می‌کند. 👤 📚 از کتاب اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
دارم دلی از اميد و غم مالامال در آتشم از ماتم هشت شوّال اما به تو و ظهور تو دل بستم بازآی که برپا شود اين صحن امسال... 💔 سالروز تخریب بقیع 🙏 👤 اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ چرا از مرگ می‌ترسیم؟ 📌 گاهی اوقات سبب ترس از مرگ، است و گاهی نیز شدید به است. اگر شما روی کف دست خود چسبی بزنید که مویی ندارد، می‌توانید به‌راحتی و بدون درد آن را بکنید. اما اگر آن را در جای پرمویی، مثلاً روی پا یا پشت دست خود بزنید که با صدها مو گره خورده، وقتی آن را می‌کنید، درد دارد. چه بسا انسان نسبت به امورات مختلف دنیا تعلقات شدید پیدا کرده و مانند هزاران زنجیر به جان او وابسته شده است. طبیعتاً [برای او] دل کندن از آن‌ها و به سمت رفتن یعنی دوری کردن از محبوب! 👤 📱نرم‌افزار ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ببین به چه وابسته‌تری؟ 📌 همیشه ورد کلامش این بود که «ارزش هر کس پیش خدا، همان‌قدر است که نیکو بدارد آن چیز را.»* می‌گفت: «یکی پول را نیکو می‌دارد، یکی می‌بینی قناری را نیکو می‌دارد، یکی قرآن را، یکی نماز را؛ برو ببین به چه وابسته‌تری؟» * قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ. (نهج‌البلاغه، حکمت ۸۱) 📚 از کتاب ؛ خاطرات حسن دوشن از اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ نصیحتی بالاتر از این نیست 📌 نصیحتی بالاتر از این نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر دهد، عالما و عامدا حتی یک لحظه نکند. اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شد، خداوند او را کمک می‌کند و توفیق می‌دهد. 👤 📚 از کتاب ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ندامتی که تمامی ندارد 📌 انسانی كه از غافل شود، درنهايت با يک خودِ و بی‌ثمر روبه‌رو خواهد شد، و چون روح انسان است، با يك بی‌ثمریِ جاودانه به‌سر خواهد برد، و يعنی بی‌ثمریِ جان؛ يعنی بی‌نوریِ قلب، يعنی ندامتِ ابدی، و در آن حالتِ هوشياری فطرت در عالم قيامت، خود را نخواستن. ‼ندامت ، ندامتی است كه توانايی مُردن در آن نيست! آن ندامتِ در نفْس در آن شرايط، يعنی همواره مردن، مردن و با اين حال نمردن! 👤 📚 از کتاب ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ امام فرمودند قوی باشید! 📌 ...در آن لحظه‌ای که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ما به‌شدت نگران بودیم. وقتی که من خدمتشان رسیدم، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند. بنابراین، مهم‌ترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً می‌باید در آن لحظه‌ی حساس به ما می‌گفتند. ایشان گفتند: «قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمی‌تواند به شما آسیبی برساند». به نظر من، وصیت سی‌صفحه‌ای امام(ره) می‌تواند در همین چند جمله خلاصه شود. 📚 برگرفته از کتاب ۱ 👤 بیانات در مراسم بیعت ائمه‌ی جمعه‌ی سراسر کشور 📆 ۱۳۶۸/۰۴/۱۲ ✅ اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ لذت عبادت در جوانی است 🔻 مرحوم توسلی نقل کردند که: «یک شب متوجه شدم امام با صدای بلند گریه می‌کند. من هم متأثر شدم و شروع کردم به گریه کردن. ایشان متوجه من شدند و فرمودند: فلانی! تا جوان هستی، قدر بدان و خدا را کن. لذت عبادت در است. آدم وقتی پیر می‌شود، دلش می‌خواهد عبادت کند اما حال و توانی برایش نیست.» 📚 برگرفته از کتاب «برداشت‌هایی از سیره‌ی »، ج۱ 📖 ص ۱۰۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام یعنی ستیز با هر چه تاریکی و ظلمت... 🔻 ما نمی‌دانستیم که #امام یعنی چه، #نور یعنی چه، خداپرستی یعنی چه. وقتی امام از ورای کوه‌های غربت طلوع کرد و اولین تلألؤ او بر جان ما تابید، تازه اولین حروف الفبای دیدار نور را دریافتیم... امام یعنی راه‌رفتن با عصای خورشید، تکیه‌کردن بر پشتیِ کوه، امام یعنی ستیز با هر چه #تاریکی و ظلمت. ... و ما که لباس شب را کنده‌ایم و تن به گرمای خورشید هدایت سپرده‌ایم و در چشمه‌ی سحر، وضوی بیداری گرفته‌ایم، هرگز، هرگز، بازگشت به حاکمیت سیاهی را تاب نمی‌آوریم. 👤 #سیدمهدی_شجاعی 📚 برگرفته از کتاب «صمیمانه با جوانان وطنم» 📖 صفحات ۵۴ و ۵۵ ✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ هر جا معصیت کنیم در محضر خداست 📌 هر معصیتی که انسان می‌کند، با یکی از نعمت‌های خداست و هرجا معصیت می‌کند، در محضر خداست. چقدر وقاحت می‌خواهد که شخص در حضور حق‌تعالی معصیت او را بکند. 👤 (ره) 📚 از کتاب «راه و رسم منزل‌ها؛ مفاهیم اخلاقی در سیره امام خمینی» 📖 صفحات ۱۳۶ و ۱۳۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند! 📌 سرایدار مدرسه‌‌ای که در آن درس می‌خواند می‌گوید: کمردرد داشتم و نمی‌توانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. اگر من را بیرون می‌کردند، خیلی اوضاع زندگی‌ام بدتر می‌شد. آن شب همه‌اش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟ فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاس‌ها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمی‌آمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یک‌راست رفت سراغ جارو و خاک‌انداز. شناختمش. از بچه‌های مدرسه‌ی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را می‌کنی؟» گفت: «من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند.» 📚 برگرفته از کتاب «ظرافت‌های اخلاقی شهدا» ❤ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ نترس؛ من با تو هستم! 📌 یکی از شاگردان نقل می‌کند: بعد از وفات آقا، یکی از مقبره‌های که مربوط به ارادتمندان ایشان بود، برای دفن آماده شد. با جمعیت تا کنار مقبره آمدیم. در میان جمعیت، چشمم به افتاد که بالا سر قبر آقا بلندبلند گریه می‌کرد. ولی بعد از چند دقیقه چیزی دیدم که خیلی تعجب کردم. دیگر شیخ رجبعلی خیاط گریه نمی‌کرد بلکه لبخندی بر لب داشت. روزی از خود ایشان علت را پرسیدم. جناب شیخ در جواب گفت: وقتی بالا سر قبر شیخ زاهد بودم، عالم برزخ به من مکاشفه شد. دیدم شیخ محمدحسین بالا سر قبرش ایستاده و مضطرب است و می‌ترسد داخل قبر شود. ناگهان وجود مقدس و مبارک علیه السلام تشریف‌فرما شدند و به شیخ محمدحسین اشاره کردند و فرمودند: نترس؛ من با تو هستم! گریه برای ترس و اضطراب شیخ محمدحسین زاهد بود و لبخند برای تشریف‌فرمایی علیه السلام. 📚 از کتاب ؛ زندگی و شرح حال شیخ محمدحسین زاهد 👤 نویسنده: حمیدرضا جعفری اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ گریه بر مولایمان حسین معجزه می‌کند 📌 - مردم! بدانید که دو چیز انسان را در مسیر انسانیت سریع به منزل می‌رساند؛ یکی خواندن در نیمه‌شب و دیگری گریه بر حضرت علیه السلام. گریه بر مولایمان ، معجزه می‌کند. به خدا معجزه می‌کند مردم! 📚 از کتاب (زندگی و زمانه‌ی شیخ مرتضی انصاری) 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ همینی که دارم می‌گویم را عمل کن! 📌 گاهی کسی می‌آمد و می‌گفت به من سفارشی کنید آقا. ازش می‌پرسید راست می‌گویی یا نه؟ می‌گفت: بعضی فقط دنبال این مجلس و آن مجلس رفتن‌اند. اهل نیستند. اگر راست می‌گویی، همینی که دارم می‌گویم را عمل کن، نتیجه می‌گیری. 📚 برگرفته از کتاب «ردپای سپید»؛ خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی 📖 ص ۶۴ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ تا از تمدن غرب عبور نکنیم به برکات زندگی دینی نمی‌رسیم 📌 امروزه تبليغ می‌شود كه تنها تمدنِ ممكن، همين است و با نابودی اين تمدن، همه چيز نابود می‌شود، و با اين‌گونه تبليغات می‌خواهند ما را به اين نتيجه برسانند كه اگر (عج) هم ظهور كنند، مطابق اين تمدن عمل خواهند کرد و اين تمدن را به رسميت می‌شناسند. ما اعتقاد داريم اين تمدن، نه‌تنها يگانه تمدن ممکن نيست و با نابودی آن، جهان نابود نمی‌شود، بلکه معتقديم تا نتوانيم از اين تمدن عبور کنيم، برکات که ارض را به عرش متصل می‌کند رخ نمی‌نمايد. 👤 📚 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ کسی که عشقی ندارد، صبری نخواهد داشت 📌 بی‌ظرفیتی‌ها و نبود ، علامت نبود و علاقه و انسان و دنیاست. کسی که عشقی ندارد، صبری نخواهد داشت؛ چون صبر و استقامت ما به اندازه‌ی عشق و علاقه‌ی ماست. کسی که دنیا و انسان را نشناخته و دنیا را آخور و انسان را حیوان می‌داند، ناچار مثل بوق درشکه خواهد شد که با کوچک‌ترین فشاری، جیغش بلند می‌شود و بی هیچ فشاری پف می‌کند و مغرور می‌شود. شناخت کار انسان و شناخت دنیا که کلاس و کوره است، انسان را در برابر فشارها، صابر و استوار و حتی بالاتر، شاکر و بهره‌بردار بار می‌آورد. 📚 از کتاب 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ گندمِ اعمالِ ۴۰ساله کجاست؟! 🔻از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: انسان باید در شبانه‌روز، به مدت نیم ساعت، یک ساعت، ده دقیقه، پنج دقیقه کند و خودش را کند که من در این ۲۴ساعت چه کرده‌ام؟ بزرگان مَثلی ذکر می‌کنند: کشاورزی چندین سال تلاش و کوشش کرد. بعد از ۴۰سال، وقتی درِ انبار را باز کرد، دید چیزی در انبار نیست! فهمید موشِ دزدی در انبار بوده و همه‌ی محصول را برده است. حرف جناب مولوی این است: گرنه موش دزد در انبارِ ماست گندم اعمال ۴۰ساله کجاست؟ ‼ ما موظفیم هر روز این حساب را داشته باشیم، برای اینکه موش دزد در زوایای درون ما بسیار است؛ از و و و و گرفته تا دیگر بیماری‌ها. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ نمی‌خواهم برای نماز شب نخواندن بهانه داشته باشم! 📌 یک بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچه‌ها تعجب کردند که این دیگه برای چیست؟ نیمه‌شب بطری را برمی‌داشت و با آب داخلش وضو می‌گرفت. می‌گفت: «ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان تو وجودم بره و نگذاره برم پایین تو سرما وضو بگیرم. می‌خوام بهانه نداشته باشم نکنه را از دست بدم.» بقیه‌ی بچه‌ها هم یاد گرفته بودند. از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود! 📚 برگرفته از کتاب ؛ خاطراتی از سردار مجموعه‌ی ۷ 📖 ص ۴۰ ❤ اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ قتل عام سرخ‌پوستان 🔻 ، ساکنان اصلی سرزمين‌های وسيع و پربرکت بودند که با ورود بيگانگان، زندگی خود را از دست دادند. تاريخ ايالات متّحده در قرن نوزدهم، در درجه اول تاريخ قتل عام سرخ‌پوستان است. 🔸 از 1800 تا 1835، تمام قبيله‌های سرخ‌پوست به آن سوی «می‌سی سی پی» تبعيد شدند و کار انتقال و استقرار آنان در شرايطی صورت گرفت که فقط تبعيدهای هيتلری می‌تواند يادآور آن‌ها باشد. پس از 1840، و احداث راه‌های آهن، سرخ‌پوستان آخرين سرزمين‌های خود را نيز از دست دادند و در اردوگاه‌ها جای گرفتند. بوفالوها که غذا، لباس و مسکن آن‌ها را تأمين می‌کردند، گله گله کشته شدند و مقاومت مسلحانه سرخ‌پوستان با در 1890، به پايان رسيد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «آمريکا پيشتاز انحطاط» 📖 ص ۳۳ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ابراهیم یکدفعه سرعت را کم کرد! 📌 قبل از انقلاب با ابراهیم به جایی می‌رفتیم. حوالی میدان خراسان از داخل پیاده‌رو با سرعت در حرکت بودیم. یکباره ابراهیم سرعت را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟! همین‌طور که آرام حرکت می‌کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: «یه خورده یواش بریم تا از این آقا جلو نزنیم!» من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به‌خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می‌کشید و آرام می‌رفت. ابراهیم گفت: «اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می‌سوزد که نمی‌تواند مثل ما راه برود. کمی آهسته راه برویم تا او ناراحت نشود.» 📚 از کتاب ۲ ❤ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
| 3 🔻صفات در قرآن: 💠 قرآن کریم که بدون شک کتابی از سوی خداست، تنها متقین را به مقصد می‌رساند، آنانی که: به پنهان از دیده‌ها ایمان می‌آورند، را با آدابش می‌خوانند، از آنچه روزی‌شان شده در راه خدا می‌کنند، همه‌ی راهنمایی‌های خدا توسط صلوات الله علیه و آله و قبلی را باور می‌کنند و به یقین دارند. ❤ 🍀 (آیات 1-4) 📗 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ با امام میزان شو! 🔻 همان گونه که یک بنّا با بهره گرفتن از شاقول و دیگر ابزار از کج رفتن دیوار پیشگیری می‌کند و فروشنده برای عرضه‌ی کالای خود آن را با متر و ترازو می‌سنجد، سالک سبیل حق نیز باید قدم‌به‌قدم ، ، و خود را با ترازوی الهی بسنجد تا گرفتار انحراف، تندروی یا کندروی نگردد. 🔸 در زیارت (ع) می‌خوانیم «السلام علی میزان الأعمال»؛ ائمه (ع) انحراف را می‌نمایانند و کژراهه را می‌شناسانند و حضرت امیر در حکمت ۱۰۹ فرمود «ما همانند آن پشتی میانی، حد وسط هستیم که هر که نرسیده، باید خود را برساند و هر که از ما در گذرد، باید که به ما باز گردد». 🔹 (ع) معروف‌ترین شخصیتی است که دین خود را به (ع) عرضه کرد و امام (ع) اعتقاداتش را تأیید و او را بر ثبات بر آن تشویق کرد، چنان که (ع) با فرمودن «هذا دین الله و دین ملائکته» پس از عرضه‌ی اسماعیل بن جابر، وی را تأیید کرد. 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ درست نبود لباسم را مرتب کنم! 📌 بعد از نماز می‌خواستم حسین آقا را ببینم و درباره‌ی موقعیت منطقه و یک سری مسائل مربوط به اطلاعات و عملیات با هم صحبت کنیم. دنبالش فرستادم و داخل ستاد لشکر منتظرش ماندم. او در حالی که اورکتش را روی شانه‌هایش انداخته بود وارد شد. معلوم بود که از نماز می‌آید و فرصت اینکه سر و وضعش را مرتب کند پیدا نکرده. در حالی که به او لبخند زدم، نگاه معنی‌داری به او انداختم. سریع از نگاهم همه چیز را فهمید و قبل از اینکه حرفی بزنم، گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم، درست نبود در مقابل بنده‌ی او به سر و وضعم برسم! 📚 از کتاب ؛ خاطراتی از 👤 راوی: سردار شهید حاج 📘 اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ رَحِم صد ساله‌ی عالم دنیا 📌 در رَحِم مادر، بچه دست و پا درمی‌آورد ولی درآن‌جا به کار نمی‌آید. وقتی در این عالم می‌آید، همه را نیاز دارد. که برای ما در قرار دادند، ایجاد آلات و قوا و اعضا و جوارحی می‌کند که کارایی‌شان خوب آشکار نمی‌شود. مثل رحم است. ما داریم اعضا و جوارح را به اختیار خود ایجاد می‌کنیم چون خدا می‌داند بعد از این چه خبر است و چه عالمی در پیش روی ماست و هرکدام از این‌ها که هرچه هستند[به چه کار می‌آیند] و اگر نباشد، آن‌وقت انسان می‌فهمد گاهی کور است و گاهی کر است و عضو لازم برای ادراک آن‌جا را ندارد. چرا؟ چون ترک کاری را کرده بود که این‌جا امر شده بود. اوامر و نواهی الهی، هر کدام از این‌ها دارد انسان را می‌تراشد تا انسان وقتی وارد آن عالم می‌شود ببیند تناسب کامل با آن عالم دارد؛ با این‌که این‌جا نمی‌فهمید. این صد ساله‌ی عالم دنیا رَحِم است؛ چنان‌چه آن نه ماهه رحم بود برای آمدن این صد ساله. 👤 📺 (۹۹/۰۳/۱۰) اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f