eitaa logo
حرف حساب
7.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
19 ویدیو
13 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ معيار ارزش، چيزى جز عبوديت نيست! 🔻 معيار ارزش چيزى جز «عبوديت» نيست. نه «نعمت‌هاى خدا» و نه «عمل» و «عبادت» ما، بل عبوديت ما ارزش‌آفرين است؛ و اين عبوديت در هنگام بلا و امتحان مشخص مى‌شود و درصد شرك و خلوص ما در اين فتنه‌ها و كوره‌ها معلوم مى‌گردد. 🔸 بى‌جهت نيست كه در شهادت به رسالت حضرت محمد (ص)، عبوديت پيش از رسالت مطرح مى‌شود؛ چون حتى انبيا، نه با معيار وحى و اين ارتباط وحى، كه با معيار عبوديشان از يكديگر سبقت مى‌گيرند و به رفعت بيشتر مى‌رسند و از قرب خداوند بهره مى‌برند. 🔺 و همين حقيقت است كه هدف خلقت مى‌شود، نه عبادت. «ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ‌»، همين عبوديت را مطرح مى‌كند كه صراط مستقيم و نزديك‌ترين راه تا قرب خداست. 👤 📚 از کتاب «چشم‌های بسته، چشمه‌های کور» 📖 صفحات ۸۰ و ۸۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ یک نکتهٔ ظریف تفسیری 🔻 قرآن می‌فرمايد: «جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ» يعنی باغ‌هایی كه در زير آن‌ها نهرها جاری است، جزای سابقون و مهاجران و انصار است. ملاحظه کنید نفرمود در كنار آن باغ‌ها نهرها جاری است. فرمود زير آن درختان نهرها جاری است. علمای اهل تفسیرِ باطنِ قرآن مثل «عبدالرزّاق کاشانی» در تفسیر خود که مشهور به تفسیر «محی الدین» است، بحث‌هایی در این مورد كرده‌اند به این صورت که درخت، صورت «عمل» است و آب، صورت «عقيده» است. حالا رودها و نهرها در بهشتِ شما صورت عقايد توحيدی‌تان است و اشجار و باغ‌ها صورت اعمال شماست و معلوم است همان‌طور که در دنیا مبنای اعمال دینی شما عقیدهٔ توحیدی شما بوده، در قیامت نیز صورت عقاید توحیدی شما به‌صورت نهرها زیر صورت اعمال شما قرار دارند. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ خاصیت عملی تسبیح 🔻 «تسبیح» یعنی تنزیه پروردگار از همهٔ «صفاتِ نقص»؛ هیچ‌یک از آن چیزهایی که دارای شائبهٔ نقص و قصور است در خدای متعال نیست. تسبیح یعنی منزه کردن و پاک دانستن خدای متعال از همهٔ آن خصوصیات و صفاتی که در آن‌ها نشانه‌ای از «نقص»، از «ضعف»، از «قصور»، از «ناتوانی» وجود دارد؛ این معنای تسبیح است. 🔸 وقتی که انسان خدا را از همهٔ نشانه‌های ضعف و قصور تنزیه می‌کند و تقدیس می‌کند و مبرا می‌داند از این صفات، معنی این تسبیح و تنزیه این خواهد بود که خدای متعال در نهایتِ «کمال» و «قدرت» و «عظمت» است، در نهایت «علم» و «بصیرت» و «معرفت» است؛ و انسانی که خود را بندهٔ آن خدای مظهر کمال و عظمت می‌داند، احساس پشت‌گرمی و دلگرمی می‌کند و می‌فهمد که متکی به یک نقطه‌ای است که این نقطه هرگز دچار ضعف و تزلزل نمی‌شود؛ لذا در حرکت خود به سوی نقطهٔ کمال و به سوی آرمان‌های عالی و شریف انسانی و اسلامی، بازوان او نیرومند، زانوان او قدرتمند، و دل او پرامید می‌شود؛ تسبیح خاصیتش این است؛ یعنی خاصیت عملی تسبیح این است. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۲۰ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ ولایت‌پذیری تا پای جان! 🔻 بعد از عملیات خیبر، زمانی که جادۀ بغداد-بصره را از دست دادیم و فقط جزایر مجنون برای ما باقی ماند، حضرت امام(ره) اعلام فرمودند که به هر قیمتی که شده باید جزایر حفظ شوند. من بلافاصله به شهید کاظمی فرمانده پَد غربی، شهید باکری و زین الدین در پد وسط و شهید همت در پد شرقی اطلاع دادم. 🔸 چاه‌های نفت در پد غربی بود و در این نقطه مانند ابر انبوه، گلوله، خمپاره و بمب از آسمان بر آن می‌بارید. شهید کاظمی در آن موقعیت، مقاومت بی‌سابقه‌ای از خود نشان داد، انگشتش قطع شد و وقتی برگشت، سروصورتش خاکی، سیاه و دودی بود و چند شبانه‌روز بود که نخوابیده بود. وقتی به او خسته نباشید گفتم و او را بوسیدم، گفت: «وقتی دستور امام(ره) را به من گفتی، دیگر نفهمیدم چه شد. بچه‌ها را جمع کردم و گفتم که اینجا کربلاست، الآن هم عاشورا است و باید به هر قیمتی اینجا را حفظ کنیم.» 📢 راوی: محسن رضایی 📚 برگرفته از کتاب «پرواز در پرواز» | زندگینامه سردار رشید اسلام 📖 ص ۹ ❤️ پ.ن: سردار احمد کاظمی در دی‌ماه ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمای «داسو فالکن ۲۰» در نزدیکی ارومیه، به همراه شماری از فرماندهان سپاه، در ایام عرفه به شهادت رسید. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
📣 ✋ حرف حسابی‌های عزیز؛ سلام! 👈 اگر تمایل دارید در تولید محتوای کانال همکاری کنید، می‌توانید برش‌های جالب و خواندنی از کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌اید را به آیدی زیر ارسال کنید. @Einizadeh
⚠ چند نکته: ۱. مطالب ارسالی در چهارچوب محتوایی مطالب کانال باشد. ۲. بدیهی است که مطالب، پس از بررسی و تأییدشدن منتشر خواهند شد. ۳. تأکید می‌کنیم که مطالب، حتما تولیدی باشند و از مطالب کانال‌های دیگر نباشند که در این‌صورت، از انتشار آن معذور هستیم. 🙏 ارادتمند شما و منتظر مطالب نابتان هستیم
✳️ متأسفانه به ظهور حضرت ولی عصر (عج) فکر نمی‌کنیم 🔻 خداوند می‌خواهد از همهٔ عوامل ظاهری در دنیا ناامید شویم، به خود خدا روی آوریم و فقط از او کمک بخواهیم. اگر مردم ایران و همهٔ مسلمانان چنین شوند و از هرآنچه دارند ناامید شوند، ظهور امام عصر (عج) رخ می‌دهد. مردم بنی اسرائیل بسیار تحت فشار بودند. هر پسربچه سر بریده می‌شد و زنان هم اسیر بودند. در خانهٔ خدا دعا و ناله کردند. بر همین اساس، حضرت موسی (ع) برای نجات آن‌ها ۱۵۰ سال زودتر ظهور کرد. برای آمدن حضرت ولی عصر (عج) بسیار دعا کنید و ناله بزنید که ظهور رخ دهد. ‼️ متأسفانه ما برای خود، مشغولیت درست کردیم و به ظهور حضرت ولی عصر (ع) فکر نمی‌کنیم. ما احساس راحتی داریم و احساس نیاز به امام زمان (عج) نمی‌کنیم، اما حقیقت این‌گونه نیست. 👤 🎙 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
🔻 ما دقیقا در همون جایگاهی قرار داریم که برای دریافت درس‌های مورد نیازمون برای رشد باید اونجا باشیم. و یک مشکل اون‌قدر پابرجا می‌مونه تا درسی رو که قراره بهتون یاد بده، یاد بگیرید. 📚 از کتاب «باشگاه پنج صبحی‌ها» 📖 ص ۱۲۸ 🙏 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ اول مغفرت، بعد رحمت 🔻 در قرآن کریم معمولا اگر «مغفرت» کنار «رحیم» یا «حلیم» ذکر شود، بر این دو مقدم است، چون اگر کسی بخواهد مثلاً لباس یا دیواری را خوب رنگ‌آمیزی کند، نخست لکه‌گیری و غبارروبی می‌کند. مغفرت الهی در حکم غبارروبی و لکه‌گیری است و پس از آن انسان با رحمت، صبغهٔ الهی پیدا می‌کند «و من احسن من الله صبغه»؛ تا مغفرت و لکه‌گیری نباشد و گناهان زدوده نشوند، رحمت الهی تحقق نمی‌یابد. 🔸 راز اینکه مستحب است کسی که بار اول به حج و مسجد الحرام مشرف می‌شود از ذات اقدس الهی آمرزش گناهان را بخواهد نیز آن است که فیوضات ضیافت رحمانی وقتی بهرهٔ انسان می‌شود که با مغفرت از گناه پاک و لکه‌گیری شود. 👤 📚 از | سورهٔ ، ذیل آیهٔ ۱۰۳ و ۱۰۴ #⃣ 🙏 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ مایهٔ آرامش روح 🔻 روح احتیاج دارد به محبت دیدن و محبت کردن، احتیاج دارد به نظم اخلاقی، به فهم و معرفت و دانش، احتیاج دارد به ایمان‏ و اعتقاد، احتیاج دارد به تکیه‌گاه محکمی که در کارها به او توکل کند و به او امیدوار باشد که او را در کارها اعانت می‌کند. این‌ها همه به منزلهٔ مواد لازمی است که برای مزاج روح لازم است و اگر تعادل و توازن بهم بخورد، دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند خوشی و آرامش به انسان بدهد. 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها»، ج ۱ 📖 صفحات ۲۶ و ۲۷ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ رجب؛ فرصتی برای وسعت نَفْس 🔻 «ماه رجب» فرصتی برای «وسعت نَفْس» است. پزشکان وقتی می­‌خواهند بدنی را تقویت یا درمان کنند، اگر عفونت داشته باشد، ابتدا عفونت‌ها را برطرف می‌کنند. ما هم اول باید ناخالصی‌­ها، آلودگی‌­ها، آرزوهای کاذب، افکار شیطانی، توهّمات و تخیّلات را از وجود خود بیرون بریزیم تا آن افاضات نورانی را دریافت کنیم. برای همین است که در این ماه «استغفار» و «توبه» بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. این‌ها به‌منزله‌ی پاکسازی نفس از آلودگی‌هاست. موفقیت در ماه رجب، مقدمه‌ای است برای ورود به ماه‌های «شعبان» و «رمضان». 👤 #⃣ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
⁉️ اگر موفق به گرفتن روزهٔ ماه رجب نشدیم چه کنیم؟! #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ برای خدا حریمی قائلی؟! 🔻 [امیرالمؤمنین به امام حسن علیهماالسلام فرمودند:] «وَ اعْلَمْ يا بُنَیَّ اَنَّ اَحَبَّ ما اَنْتَ آخِذٌ بِهِ اِلیَّ مِنْ وَصِيَّتی تَقْوَی اللّه ِ وَ الاِْقْتِصارُ عَلی ما فَرَضَهُ اللّه عَلَيْكَ...» فرزندم! آن‌چه دوست دارم تو از وصيتم بپذيری، تقوای الهی است و اکتفا بر آن‌چه خداوند بر تو واجب کرده... 🔸 اقتصار يعنی خود را محدود كردن و منظور حضرت آن است كه تمام سعی انسان باید طوری باشد که هرگز واجبات خدا ترک نشود و اصل کار او رعایت «مَا فَرَضَ الله» باشد. شرط چنین حضوری ایجاد احساسی است که در پرتو آن احساس حریم الهی را پاس بداریم. شما ابتدا به قلب خود رجوع كنيد و ببينيد آيا حريمی برای خدا قائل است؟ اگر چنین حرمت‌گذاری‌ای را احساس کردید بدانید بحمدالله به تقوای الهی نزدیک شده‌اید. اگر انسان در رعایت حریم الهی غفلتش زياد است بداند که تقوای الهی‌اش ضعیف شده است و اگر اصلاً نمی‌فهمد رعایت حرام و حلال الهی در زندگی‌اش چه معنايی دارد، هيچ تقوایی ندارد و در نتیجه هیچ ارزشی نزد خداوند ندارد چون فرمود: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» باارزش‌ترین شما نزد خداوند باتقواترین شما است.  👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ خانواده مادری پادشاه! 🔻 شما را نمی‌دانم، اما این «مراکش» مرا می‌کشد به‌سوی خودش! احتمالا تجربه‌اش را داشته‌اید یک نفر را اولین‌بار می‌بینید انگار سال‌هاست می‌شناسیدش. به‌قول معروف مهرش به دلتان می‌نشیند. خودتان هم نمی‌دانید چرا، ولی وقتی با او ارتباط می‌گیرید و هم‌صحبت می‌شوید، می‌فهمید بی‌دلیل هم نبوده! چقدر اشتراکات فکری داشته‌اید و حرف برای گفتن! «مراکش» برای من چنین حالتی داشت، اما فرصت نمی‌شد به چرایی‌اش فکر کنم و دنبال راهی بگردم برای رفتن به شمال غرب قارهٔ آفریقا! یک ماه پیش که «سید بدرالدین الحوثی» رهبر انقلابیون یمن به مردم مراکش پیام داد «حالا نوبت شماست، تنگهٔ «جبل الطارق» را ببندید و مثل ما گلوی اسرائیل را بفشارید» با خودم گفتم: - این ابرمرد شجاع زیدی در مردمان مالکی‌مسلک سواحل مدیترانه و اقیانوس اطلس چه دیده که چنین خطابشان کرده است؟ به یاد آوردم که قبل از آن تماشاچیان فوتبال مراکشی در ورزشگاه‌ها غوغا کرده و مثل ارتشی منسجم شعار «غزه غزه... » سر داده بودند؛ قبول. آن طرف تنگهٔ سیزده کیلومتری «جبل الطارق» هم تماشاچی‌های اسپانیایی، مشعل به دست، استادیوم را در دود و آتش فرو برده و گفته بودند: «ما نیامده‌ایم برای تماشای فوتبال، می‌خواهیم برویم غزه بجنگیم!» پس چرا رهبر جنگجویان یمنی پیغام را برای مراکشی‌ها فرستاده بود، نه اسپانیایی‌ها؟ چون تیم فوتبالشان شگفتی‌ساز جام جهانی 2022 شده و اسپانیا و پرتغال را حذف کرده بود؟ نه، رها کنم این خیالات بی‌حاصل را. شاید هم سید به‌خاطر عرب بودن با آن‌ها احساس سنخیت کرده و از قبایل «مغرب» که اسم اصلی و معرب «مراکش» است کمک خواسته بود. این هم بعید به نظر می‌رسید. این روزها عرب‌ها در قضیهٔ فلسطین چنان بی‌آبرو شده‌اند که جمال عبدالناصر مقبور و فهد پادشاه اسبق عربستان و صدام گور به گور شده هم زیر خروارها خاک از عرب بودن خود خجالت می‌کشند. بگذریم. توی همین فکرها بودم که دیشب پای منبر شیخ مسجدمان نکته‌اش را فهمیدم. زمانی بهترین انسان روی کرهٔ زمین می‌خواست برای خودش همسری برگزیند. اسمش جواد بود، پسر علی بن موسی الرضا (ع). خلیفهٔ عباسی که حاکم ترکستان چین، افغانستان، پاکستان، بخشی از هند، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، فلسطین، قسمت‌هایی از اروپا، عربستان، یمن، مصر و کشورهای شمال آفریقا بود، دخترش را به عقد او در آورد، اما جواد الائمه (ع) بانویی را می‌خواست که هم‌شأن خودش باشد و لایق مادری بهترین انسان بعدی! او که یگانهٔ دهر بود، از میان تمام دختران عالم دوشیزه‌ای به نام «سمانه» را انتخاب کرد. «سمانه مغربیّه». اهل همین مغرب بود؛ یا به قول امروزی‌ها مراکش. عجیب آنکه قرار است به‌زودی پادشاهی جهان به‌دست نواده همین سمانهٔ مغربیه بیفتد! آری اگر مردم مراکش بفهمند چه خبر است، به‌عنوان «خانواده مادری پادشاه جهان» سهم خود را در آخرالزمان مطالبه می‌کنند و گلوی دشمن بهترین انسان روی کرهٔ زمین را می‌فشارند. کاش دولت قبلی ما هم، که زبان دنیا را بلد بود، ارتباطش را با دولت مراکش قطع نمی‌کرد... 🗓 سوم رجب ۱۴۴۵، مصادف با شهادت فرزند «سمانه مغربیه» امام هادی (ع) ✍ مهدی دُریاب ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ بی‌نیازی گذرا، بی‌نیازی پایدار 🔻 علیه السلام می‌فرماید: «استغنائک عن الشئ خیر من استغنائک به» یعنی از چیزی باشی، بهتر است از اینکه به‌وسیله‌ی آن چیز بی‌نیاز شوی؛ زیرا وقتی روح از چیزی مستغنی شد (استغناء عن الشئ) بهتر است از این که روح به‌وسیله‌ی آن چیز مستغنی گردد. پولدار شدن، استغناء بالشئ است ولی نیاز به پول نداشتن و مستغنی از پول شدن، این استغناء عن الشئ است. 🔸 شدن، ملتفت الی الله شدن و متوکل علی الله بودن، و به خدا وابسته بودن و... غنای روحی و روانی به انسان می‌دهد، و همین است معنای ، یعنی استغنای از پول و ثروت. آن استغنایی که خدای تعالی استغنای طیّب می‌داند، این است که انسان از نظر روحی غنی شود. 🔹 برخی از صفات با نفس انسان پیدا می‌کنند؛ مانند همین غنا و وقتی اتحاد وجودی پیداکرد، این غنا، غنای ذات و روح انسان می‌شود. ولی وقتی به‌وسیله‌ی پول غنا حاصل شد، این غنا ذاتی او نیست. غنائی است گذرا که گاهی هست و گاهی نیست. 🔺 شما باید بیابید که غنی هستید و بی‌نیازید، البته نه با پول بلکه بدون آن. به فرمایش امام هادی (علیه السلام)، چون از پول بی‌نیازید، بی‌نیاز هستید، و این نعمتی است، و این شأن شماست. 👤 📚 از کتاب 📖 صص ۷۱ تا ۷۳ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ نگاهمان را تربیت کنیم 🔻 بیایید نگاهمان را به عالم و آدم، به خودمان، به تقدیرات خدا، به مخلوقات خدا اصلاح کنیم. نگاهمان را تربیت کنیم. تربیت نگاه یکی از مهم‌ترین کارهایی است که یک مؤمن اگر انجام دهد، فضیلت‌ها از آن زاییده می‌شود. 🔸نگاه وقتی درست باشد، در سنگین‌ترین و سخت‌ترین بلاها آدم صبور و مقاوم است، نمی‌شکند، امیدوار است، متوکل علی الله است، راضی به قضا و تقديرات الهی است، با خدا درگیر نمی‌شود، افسردگی ندارد و نشاط دارد. همهٔ فضیلت‌ها از همین نگاه درست به عالم زاییده می‌شود. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۳۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ بنده‌های خودم هستند، به كسی هم ربطی ندارد! 🔻 وقتي مادربزرگ زنگ مي زد و با خبر آمدنش ما را ذوق زده مي كرد حتما سؤال مي كرد: چه مي خواهيد؟ بس كه دوستمان داشت، بس كه براي لبخندها و بالا پريدن ها و خوشحالي مان دلتنگ بود. مادر ابرو بالا مي انداخت و اشاره مي كرد كه بگوييد: خودتان را مي خواهيم! اما دل توي دلمان نبود كه مادر بزرگ وقتي قربان صدقه مان مي رود دوباره بپرسد: چي مي خواهيد؟ و ما همه فكر و ذكرمان سوغاتي هاي رنگارنگ بود. وقتي هم كه يكي دو روز بعد بابا مي رفت ترمينال يا فرودگاه دنبالشان باز فقط چشممان دنبال سوغاتي ها بود و حتى وقتي مادربزرگ ما را بغل كرده بود و به سينه مي چسباند باز هم از گوشه چشممان به چمدان و ساكش نگاه مي كرديم كه بابا كجا مي گذاردشان و باز هم وقتي دور هم مي نشستيم و مادر چاي مي آورد بيتاب بوديم كه مادر بزرگ احوالپرسي هايش را بكند و چايش را بنوشد و حرفهايش با بزرگترها تمام شود و زودتر برود سراغ سوغاتي ها و مادربزرگ هم كه خوب اين را مي فهميد نشسته و ننشسته استكان چاي را نصفه رها مي كرد و مي رفت مي نشست كنار چمدانش و هر چي مامان حرص مي خورد با محبت نگاهمان مي كرد و مي گفت من خسته نيستم، چاي من ديدن اين بچه هاست! و وقتي از سروكولش بالا مي رفتيم و مامان ناراحت مي شد و دعوايمان مي كرد مادربزرگ اخم مي كرد و مي گفت: چه كارشان داري ؟ "نوه هاي خودم هستند"! آه كه چه قدر توي اين يك جمله آرامش بود و چه قدر اين عتاب و خطاب مادربزرگ براي ما امنيت داشت كه مي گفت: "به كسي ربطي ندارد ! نوه هاي خودم هستند"! آن وقت با مهرباني و لبخند سوغاتي ها را تقسيم مي كرد، و آن چند روز كه مادربزرگ پيش ما بود سخت گيري هاي مادر و پدر هم قدري كم مي شد چون يك بزرگتر قوي و مهربان بود كه مي گفت: نوه هاي خودم هستند! و ما مي دانستيم هر وقت بخواهيم خودمان را لوس كنيم مي توانيم به آغوشش پناه ببريم. مي گفت: اين چند روز كه من اينجا هستم با اين بچه ها كاري نداشته باشيد! مادربزرگ را دوست داشتيم به خاطر مهرباني هايش ، به خاطر قصه هايش، به خاطر تحمل و مدارايش، به خاطر سوغاتي هايش و او خوب مي فهميد كه گرچه خودش را دوست داريم ولي قد وقواره ما عمق مفهوم خودتان را مي خواهيم نيست! اين حرف گرچه از عمق جان مامان و بابا در مي آمد اما براي ما تعارف بود، چون بچه بوديم! ...حالا حكايت ماست و پدري كه مي گويد "ما عبدتك خوفا من نارك/ خدايا به خاطر ترس از آتش عبادت نمي كنم" و ما بچه هايي كه گرچه به تعارف مي گوييم:"و لا طمعا في جنتك/ به طمع بهشت عبادت نمي كنيم" اما چشممان دنبال چمدان سوغاتي هايي است كه قرار بوده با رسيدن ماه رجب گشوده شود و خدايي كه آغوش مهر و محبتش را باز كرده و براي همه ابرو بالا مي اندازد و اخم مي كند كه فضولي موقوف! چه كار داريد ؟ "الشهر شهري والعبد عبدي و الرحمة رحمتي/ ماه ماه من است و بنده هم بنده من و رحمت هم رحمت من است"! هر كه را بخواهم - هر چه گنهكار و بدكار- مي بخشم ! ما قد وقواره مان قد و قواره پدر امت امير المؤمنين نيست كه بگوييم: خدا را براي خودش مي خواهيم ! ما كودكان معرفت و ايمان، يكسال چشم به راه بوده ايم تا ماه رجب برسد و خودمان را براي خدا لوس كنيم و خستگي ها و دلتنگي هايمان را در آغوش محبت و لطفش بيندازيم. يكسال منتظر ماه رجب بوده ايم تا خرابكاري ها و بدرفتاري هايمان را درست كند و ببخشايد. يكسال منتظر ماه رجب بوده ايم تا خدا با چمدان سوغاتي هايش برسد و مغفرت و رحمت و رضوان و غفرانش را بر سر و رويمان بريزد و بگويد: " بنده هاي خودم هستند، به كسي هم ربطي ندارد"! ✍ محمدرضا زائری 🙏 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ باید وارد قلب و دل مردم جامعه بشیم! 🔻«اخلاق» تو جامعه حرف اول رو می‌زنه. اگه ما روی اخلاقیات خوب کار کنیم، جامعهٔ ایدئالی داریم. اگه اخلاق افراد جامعه، اسلامی و درست باشه، کشور مدینهٔ فاضله میشه. ما باید وارد قلب و دل مردم جامعه بشیم تا مملکت در مسیر الهی قرار بگیره. من سعی می‌کنم با نیروهام اینطوری باشم و تنها چیزی هم که تو زندگی خیلی خوشحالم می‌کنه اینه که یه آدمی که راه اشتباه می‌رفته، بیارم تو مسیر اصلی و الهی. امام فرمودند: «جبهه، دانشگاه آدم‌سازیه.» اگه ما پیرو خط امامیم، باید عامل به فرمایش‌های امام باشیم. 📚 از کتاب | خاطرات همسر 📖 صفحات ۱۱۷ و ۱۱۸ ✍ بهناز ضرابی زاده ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
مهمانِ دل‌های شکسته 🔻 اين دعاهای ماه رجب و شعبان برای آن است که انسان را هم شايسته کند که «مهمان» خدا شود و هم شايسته کند که «مهمان‌دار» خدا شود. در اين معامله، سود کلاً مال انسان است! چون گاهی خدای سبحان مبايعه می‌کند، خريد و فروش می‌کند و با انسان گفت‌وگو دارد؛ چه اينکه در مناجات شعبانيه همين است. اما خدا مهمان ما باشد يعنی چه؟ ✅ اين در حديث قدسی آمده است که «انا عند المنکسرة قلوبهم» يعنی خدای سبحان مهمان «دل‌های شکسته» است و آن انکسار، آن فقر، آن خضوع، آن خشوع، آن بندگی خالص را خدا می‌پذيرد. اين «انا عند المنکسرة قلوبهم» جزء مصاديق مهمان‌شدن خدا نسبت به دل‌هاست. 👤 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ در خدمت ولیّ‌مان هستیم یا نه؟! 🔻 به‌جای «مشارطه با نفْس» باید سرِ صبح شرط‌هایمان را با ولیّ‌مان نو کنیم؛ همان‌طور که دستورش در دعای عهد آمده: «اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ فِيهِ مِنْ أَيَّامِ حَيَاتِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي». باید همهٔ عهدهایی که با امام خودمان بستیم و بیعتی که با او کردیم، سرِ صبح نو کنیم؛ شب هم همین‌طور است. ما قرارمان این بوده که تحت ولایت او باشیم و همهٔ امکانات خودمان را در مسیر «محبّت» او و «ولایت» او به کار بیندازیم؛ باید عهدها نو شود و در طول روز، مراقبهٔ نسبت به این عهد شود که آیا ما به عهدمان داریم عمل می‌کنیم یا خیر؟ چشم و گوش و زبانمان در خدمت ولیّ‌مان هست یا نیست؟ 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۶۸ #⃣ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
راهکار دستیابی به آرامش صادق 🔻 ذكر خدا تا ملكۀ نفسانی نشود، آرامش صادق پديد نمی‌‏آيد؛ زيرا نام خدا بر لب، همانند آبياری شاخۀ درخت است كه جز گردگيری از درخت اثری ندارد؛ ولی ياد خدا در دل همتای آبياری ريشۀ درخت است كه مايۀ بالندگی و ثمربخشی آن خواهد بود، لذا خدای سبحان چنين فرمود: «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ في‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلينَ» (اعراف، ۲۰۵) آنچه در غفلت‏‌زدايی مؤثّر است، ياد خدا در دل است كه با ناله و لابه همراه باشد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۳۰۱ و ۳۰۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
با هر کس نباش! 🔻 با هر کس نباش! با کسانی باش که تو را زیاد می‌کنند. و بدان هر کس جز حق از تو می‌کاهد و ببين هنگامی که با فلان شخص یا بهمان نفر می‌نشینی، او چه چیزی را در تو بزرگ می‌کند؟ خودش را؟ خودت را؟ دنیا را؟ و یا خدا را...؟ 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۳۹ ✍ دست‌نوشتۀ «شهیده فائزه رحیمی» پشت تصویری از رهبر انقلاب در پاییز ۱۴۰۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
اینجا که درست راه بروی، آنجا نمی‌افتی! 🔻 به یاد خاطره‌ای دور افتاد و میان سرفه خندید. - خدا گذشتگان تو را و پدر و مادر مرا رحمت کند! سه چهار سالَم بود. از مشهد آمده بودیم یزد. من روی چینۀ باغ‌های کوچه‌بیوک راه می‌رفتم و گاهی می‌افتادم. مادرم می‌دوید، بلندم می‌کرد و گردوخاک لباسم را می‌تکاند. دوباره می‌رفتم بالا و مثل بندبازها دست‌هایم را باز می‌کردم و لبۀ باریک دیوار راه می‌رفتم. مادرم می‌پرسید: «چرا این‌قدر بدی می‌کنی؟» گفتم: «بدی نمی‌کنم. دارم تمرین می‌کنم که روز قیامت بتوانم روی پل صراط راه بروم و نیفتم.» حالا می‌بینم در هر کاری که می‌کنیم باید حواسمان باشد که از چینه، از پل صراط نیفتیم. اینجا که درست راه بروی، آنجا نمی‌افتی. 📚 از کتاب | برگ‌هایی از زندگی «حاج شیخ غلام‌رضا یزدی» 📖 ص 82 ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
چند روزی میشه که این کتاب رو دست گرفتم. کتاب کوچیکیه، اما دوست ندارم تمومش کنم! وجود چنین انسان‌هایی در نگاه اول برای آدم غیر قابل باور هستش. چقدر انسان بزرگوار و باعظمتی بودند. هر بخشی از زندگی این مرد رو که می‌خونی و هرچقدر که جلو میری، احساس می‌کنی فاصله‌ات باهاش زیاد و زیادتر میشه! فرصت کردید کتاب رو دست بگیرید و بخونید. کلا کتاب زیاد بخونید رفقا و به این برش‌هایی که تو حرف حساب کار میشه اکتفا نکنید! البته که کتاب‌خون هستید. صرفا یه توصیه بود. التماس دعا☺