eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
46 ویدیو
16 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ دربندِ آزاد 🔻 واژه‌ی ویژه‌ای است. تعریف‌های متفاوتی دارد. اما جالب‌ترین نکته درباره‌اش این است که از نظر اسلام، برای آنکه به منتهای حُریت و واقعی برسی، باید هم‌زمان باشی و ! باید از هر قیدوبند دنیایی آزاد و دربند بندگی خدا باشی. 📚 از کتاب 📖 ص ۳۱ 👤 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ شرط جوابگویی به ملائکه‌ی عالم قبر 🔻 شرط جوابگویی به ملائکه‌ی ، نقش‌بستن در لوحِ دل است؛ به‌نحوی که آن عقاید، صورتِ باطنِ نفس شود. این در صورتی است که به‌شدت با آن عقاید حقه مأنوس شده باشد. 👤 📚 از کتاب «معاد؛ بازگشت به جدی‌ترین زندگی» #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ قدرتمندترین انسان 🔻 قدرتمندترین افراد، کسی است که قدرت بر خود را داشته باشد؛ اگرچه در این دنیا مالک هیچ چیزی نباشد. بالعکس اگر کسی مالک همه‌ی دنیا باشد ولی از مالکیت بر خویشتن محروم باشد، چنین شخصی را باید ناتوان‌ترین اشخاص محسوب کرد. 👤 📚 از کتاب «امام حسین(ع)؛ شهید فرهنگ پیشرو انسانیت» 📖 ص ۱۶۵ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ مصیبت و گرفتارى و شناخت نعمت فراغت و برخوردارى 🔻 و موجب شناخته‌شدن نعمت و مى‌شود. کسى که دائماً در فراغت و برخوردارى است و طعم گرفتارى و محرومیّت را نچشیده است، ارزش نعمتى را که خدا نصیبش کرده است نمى‌شناسد و چه‌ بسا زبان به شِکوه و گله نیز بگشاید. 🔸 چنانکه غلام مَلِکى که دریا ندیده بود، در نخستین سفر دریایى که ملک او را همراه خود برد، از ترس، دست به داد و فغان و بى‌قرارى گذارد و حکیمى که در جمع مسافران بود، با اجازه‌ى ملک دستور داد او را به درون دریا بیفکنند و پس از غوطه‌ورى در آب و در شُرُف غرق و هلاکت قرار گرفتن، او را از آب بگیرند و به داخل کشتى بیاورند. پس از آن، غلام آرام شد. حکیم در پاسخ ملک که سرّ امر را از او پرسید، گفت غلام قدر کشتى را نمى‌شناخت و هنگامى که دستش از کشتى کوتاه شد و در امواج خروشان دریا غوطه‌ور گردید، به قدر کشتى پى‌ برد و لذا آرام شد. 🔺 نیز بنده‌اى را که قدر را که نصیبش شده است نمى‌داند و دائماً از زندگى خود شِکوه و گله مى‌کند، به دریاى محرومیّت و مصیبت مى‌افکند و به امواج بلایا و شدائد مى‌سپرد تا به قدر آنچه خدا نصیبش کرده است پى‌ ببرد و و شود و یابد. 👤 📚 از کتاب #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ حرّک زائر! 🔻 یک ضرب المثل انگلیسی می‌گوید «کلمه‌ها می‌توانند شما را بکشند.» «حرّک زائر» داریم تا «حرّک زائر»! یکی توی می‌شنوی و یکی توی . آن حرّک‌ها برای این است که سریع بروی که زیارت به بقیه هم برسد و این حرّک‌ها برای این است که غربت‌افزایی کند. خیلی حرف است که یکی با چوب‌پر لطیف و رنگی آرام بزند روی شانه‌ات با خنده بگوید «برو» و یکی با باطوم و پوتین و لباس پلنگی بگوید «حرّک زائر» و بزند زیر دوربینت. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحه ۸۴ ❤ خیلی گذشته از سفر آخرم، حسین... ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
امام زمان لحظه‌ای از نيروسازی غافل نیست؛ از لشکرش جا نمانیم! 🔻 «حسين» (ع)، مدام به فكر «جذب نيرو» و «تربيت» و «سازندگی» بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاق‌های خود، سعی در جذب و تأليف قلوب و تربيت و پرورش آنان داشت. او دو سال پيش از مردن معاويه، در «منا»، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضايل اهل بيت را به همراه ويژگی‌های دشمنان آنان، از قرآن بر آنان خواند. آن حضرت در دورهٔ يزيد، در سفر خود از مكه به كربلا، از سياست جذب نيرو چشم نپوشيد و افرادی همچون زهير و حرّ را جذب نمود. 🔸 «مهدی» (ع) فرزند حسين (ع) نيز در ميان ما و در حال تلاش و «نيروسازی» است و لحظه‌ای از اين مهم غافل نيست: «ان يكون صاحبكم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر يتردد بينهم و يمشي في اسواقهم و يطأ فرشهم و لايعرفونه حتي يأذن الله له ان يعرّفهم نفسه» صاحب اين امر... در ميان آنان راه می‌رود، در بازارهايشان رفت‌وآمد می‌كند. روی فرش‌هايشان گام برمی‌دارد؛ ولی او را نمی‌شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی كند. در جلد دوم موسوعه‌ی امام مهدی (تأليف شهيد محمد صدر) داستان‌هايی شنيدنی و موثق در اين باره آمده است. 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۶ و ۱۷ 👤 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ می‌دانی «الله اکبر» یعنی چه؟ 🔻 ابراهیم می‌گفت: می‌دانی یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در داری بزرگ‌تر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمت‌تر است. یعنی هیچ‌کس مثل او نمی‌تواند من و شما را کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت‌ترین شرایط ما را کمک می‌کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به‌خصوص وقتی در قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیات‌ها با همین ذکر، حماسه‌های بزرگی آفریده بود. می‌گفت: «با بیان این ذکر شما زیاد می‌شود.» 📚 از کتاب ۲ 📖 صفحه ۱۳۰ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ سلام ما به معصومین، پاسخ ما به سلام ایشان است 🔻 کسی در دنیا نتوانست در سلام کردن از صلی الله علیه و آله و سلم سبقت بگیرد؛ و این تقدم در سلام، سنت ایشان نیز هست. به همین جهت، سلام ما به حضرات معصومین علیهم السلام در حقیقت، پاسخ ماست به سلام آنان. تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق شوریده به جایی نرسد 🔸 توجه و سلام اهل بیت علیهم السلام به ماست که موجب توجه و سلام ما به ایشان می‌شود و در واقع، سلامِ ما پاسخ به سلام ایشان است. ایشان با دعوت ما به‌سوی خویش، به ما سلام کرده‌اند و آمدنِ ما، اجابت دعوت و پاسخ به سلام آن‌هاست. و پس از این اجابت است که آنان باب مناجات و نجوای با خویش را به روی ما می‌گشایند. 👤 📚 از کتاب 📖 ص۶۶ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ ادبِ در محضر قرآن بودن 🔻 ازجمله سفارشات مؤکد این بود که اهتمام داشته باشید حتما زمانی که می‌خوانید، و گاهی آن را تلاوت کنید و اگر نشسته می‌خوانید، تکیه ندهید و چهارزانو ننشینید تا احساس و در محضر برای شما حاصل شود. البته این در صورتی است که ایستاده خواندن موجب جلب توجه دیگران نشود. مثلاً جایی که انسان تنهاست یا زیارتگاهی است که مردم ایستاده‌اند و زیارت می‌خوانند، شما می‌توانید این ادب را رعایت کنید. 👤 📚 📖 ص ۳۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ ادبِ در محضر قرآن بودن 🔻 ازجمله سفارشات مؤکد #علامه_حسن‌زاده این بود که اهتمام داشته باشید حتما
🔻 درگذشت عارف عالیقدر و عالم ذوالفنون، حضرت استاد علامه حسن حسن‌زاده آملی را به همه‌ی دوستداران ایشان تسلیت عرض می‌کند. علامه حسن‌زاده حقیقتا مصداق این بیت از حضرت حافظ علیه‌الرحمة بودند که: من که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوست صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم آثار به‌جای مانده از ایشان نیز چنان اقیانوسی پرگهر است که کیسه‌ی همه‌ی مشتاقان معرفت و غواصان دریای معنی را بسته به ظرفیتشان پر خواهد کرد؛ چراکه حضرت ایشان از بحر معارف الهی گهرهای ناب اندوخته بود. روحشان با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام محشور باشد.
✳ انسان قرآنی 🔻 هر كسى وظيفه‌اش اين است كه بايد بشود. انسان قرآنى كسى است كه: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(واقعه، ۷۹) حرف مى‌زند پاك، غذا مى‌خورد پاك، مى‌بيند پاك، خيالش طاهر، ذكرش، عقلش، قلمش، امضايش، شهادتش، كسب‌و‌كارش، همه قرآنى است. چون انسان آنچه را مى‌شنود، آنچه را مى‌بيند، همه را مس مى‌كند و انسان قرآنى كسى است كه «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». 👤 📚 برگرفته از کتاب «گفت‌و‌گو با علامه حسن‌زاده آملی» 📖 ص ۶۵ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ چگونه انتظار داشته باشم که پاسخ دهی... 🔻 [جابربن‌عبدالله انصاری از صحابه‌ی بزرگوار رسول خدا و از شیفتگان اهل‌بیت علیهم السلام که نابینا شده بود، توانسته بود خود را به برساند. او در کوفه مهمان عطیه بود و همراه وی به کربلا آمده بود. عطیه نقل می‌کند:] 🔸 همراه جابربن‌عبدالله انصاری به قصد زیارت قبر علیه السلام حرکت کردیم. به نهر فرات که رسیدیم جابر نزدیک چشمه شد و غسل زیارت انجام داد و با دو لباس خود را پوشاند. سپس کیسه‌ای را که حاوی مُشک بود باز کرد و بر بدن خویش مالید. جابر در هر گامی که برمی‌داشت خدای متعال را یاد می‌کرد تا نزدیک قبر رسید و به من گفت: دست مرا روی قبر بگذار. من نیز چنین کردم اما جابر طاقت نیاورد و بیهوش روی قبر افتاد. مقداری آب به صورتش زدم. وقتی به هوش آمد سه بار گفت: حسین! حسین! حسین!... سپس افزود: دوستی که پاسخ دوستش را نمی‌دهد. و به خودش پاسخ داد: چگونه انتظار داشته باشم که پاسخ دهی در حالی که رگ‌های گردنت بریده و خونش بر گلویت ریخته و میان بدن و سرت جدایی افتاده است... 📚 کتاب 📖 صفحات ۲۷۵ و ۲۷۶ 👤 💬 حرف حساب: ارباب! ظاهرا آن‌جا پاسخ جابر را ندادی اما به سرازیری باب القبله، در سرازیری قبر تنهایمان نگذار... آن لحظه، سخت منتظرت هستیم... در لحظه‌ی ورود، به فریاد ما برس محتاج یک نگاه تو هستیم، آن نفس اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود... ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f