eitaa logo
نقد حسن میلانی
242 دنبال‌کننده
307 عکس
0 ویدیو
38 فایل
یکی از جریانهای ضد فلسفه مربوط به جناب حسن میلانی است. تناقضات و مهملات و بی اخلاقی های این جریان آنقدر زیاد است که انتشار آن سالها طول میکشد. در این کانال سعی داریم گوشه ای از انحرافات حسن میلانی و شاگردان او را برملا کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌میلانی در این متن سه مدعا مطرح کرده است: اول: اگر قرار باشد فلسفه نیاز به استاد داشته باشد تسلسل می شود در حالیکه اولین فیلسوف استاد نداشته است! دوم: اولین فیلسوف چون استاد نداشته است حرفهایش باطل است!! سوم: سر سلسله متکلمان شیعه انبیاء و ائمه معصومین هستند که دارای معجزاتند و محکمترین براهین نزد آنهاست!!
📌 پاسخ اول: ظاهراً در قاموس علامه زمان و متکلم خبیر چیزی بنام «استثناء» اصلاً معنا ندارد و چنین لغت و مفهومی، مهمل است. گویا این نادره عصر، پنداشته است «استاد داشتن در فلسفه» یک قانون عقلی است که قابل استثناء نیست! بیش از این پیرامون این سخن گهربار وقت صرف کردن لازم نیست. عاقلان خود پی به سستی و بی پایه و اساس بودن چنین اشکالی می برند 📌پاسخ دوم: می گوید چون اولین فیلسوف استاد نداشته پس حرفهایش باطل است! این هم از آن حرفهای تاریخی است که باید در کنار سخنان انبیاء و اولیاء و کلمات قصار حکیمان و دانشمندان تاریخ ثبت شود!! حالا این ملازمه از کجا آمده و چه کسی چنین مطالب آبروبری را به میلانی آموزش داده است ما اطلاعی نداریم. فقط میدانیم طلاب حوزه علمیه در سال دوم طلبگی شان کتاب منطق مظفر میخوانند. اگر جناب میلانی این کتاب بسیط و ساده را مطالعه فرمودند یک آدرسی بدهند تا صحت و سقم این قیاس استثنائی منطقی را بفهمیم! 📌پاسخ سوم: جناب میلانی قطعاً با سخن هیچ پیامبر و امامی مواجهه مستقیم نداشته است و همه منقولات مربوطه، با هفت دست واسطه و دلالی به دست ایشان رسیده است. حالا اولاً چه ضمانتی است که این منقولات درست به دستتان رسیده است؟ و ثانیاً بر فرض درست به دست شما رسیده شما باید مضمون آنها را برای مخاطبتان، بصورت عقلانی و منطقی، توضیح داده، تبیین کنید و صحت آنرا اثبات نمایید و الا صرف گفتن اینکه پیامبر چنین فرمود و امام چنان فرمودند به درد مباحث عقلانی اعتقادی نمیخورد. میخورد؟
📌زئوس می گوید با حسن میلانی نشد بحث کنیم چون فقط فحاشی میکرد. 🔍به متکلم خبیر توصیه میکنیم اگر دانش لازم برای بحث با ملحدین را ندارد محض رضای خدا دیگر فحاشی را ترک کند تا آبروی اسلام و روحانیت و تشیع نرود
📌آیت الله مکارم شیرازی می گوید وحدت وجود، معانی دارد. ✏️از سویی دیگر حسن میلانی هم می گوید وحدت وجود یک معنا بیشتر ندارد! 🖍از سوی سوم حسن میلانی به فتاوای آقای مکارم در کفر بودن وحدت وجود استناد میکند! پیدا کنید پرتقال فروش را
🖋میلانی می گوید آقای محمدحسن وکیلی مبتلا به تناقض گویی شده است زیرا قبلا گفته بود مباحث فلسفی، تقلیدی نیست ولی الان می گوید در مباحث فلسفی باید به اهلش رجوع کرد!! 📌 حسن میلانی گمان کرده چون قلم به دست گرفته و هر چه را نقد میکند پس درست است و نقدهایش علمی است. آنچه آقای وکیلی گفته است رجوع به متخصص در است و نه در . ایشان تصریح کردند که وظیفه فقیه، قضاوت و اصدار فتوی درباره حکم وحدت وجود و معاد جسمانی عنصری نیست و فقط میتواند بگوید ملاک کفر، این و آن است و کافر کسی است که چنین و چنان باشد اما اینکه فلان مساله کفر است یا نه در شأن فقیه بما هو فقیه نیست. اما علامه حسن میلانی چطور این مساله ساده فقهی را نفهمیده است؟ واقعاً چنین کسی که تفاوت میان رجوع به متخصص در و رجوع به متخصص در را نمیداند صلاحیت علمی دارد؟ اگر ایشان با این سطح از دقت و سواد، میخواسته با بنده مناظره کند همان بهتر که طفره رفته است چون قطعا جلسه مناظره حضوری برایش اسباب رسوایی می شد.
📌کلام جناب وکیلی که حسن میلانی عیناً نقل کرده است ولی- در خوش بینانه ترین حالت- از درک و فهم محتوای آن عاجز بوده است.
✏️میلانی می گوید با می شود مدعای عارفان را فهمید که باطل است و حتی هم به اندازه بزرگان حکمت و عرفان مطالب فلسفی و عرفانی را می فهمند!! 📌الان شما فکر نمیکنید در مقابل یک شوی تبلیغاتی نشستید و مشغول دیدن یک تیزر تبلیغات لوازم منزل هستید؟ واقعاً میلانی شعور و درک خودش را مسخره میکند یا شعور و فهم مخاطبش را؟ آیا روشن نیست که چنین ادعاهای مسخره ای صرفاً معلول دشمنی و تعصب میلانی با فلاسفه و عارفان است؟ میلانی که کودکان را در فهم و درک، همتراز فحول حکمت و عرفان میداند چطور از درک یک عبارت ساده از آقای وکیلی عاجز و درمانده شده و نتوانسته است مراد ایشان را دریابد؟ آیا ایشان حتی از کودکان هم عقب مانده است؟
📌آیت الله شیخ هادی نجفی: بدون تسلط بر فلسفه، پاسخگویی به برخی شبهات بسیار سخت و دشوار است.
🖍پیامبرشناسی به سبک متکلم خبیر حسن میلانی (در سه پست) ☑️ میلانی در این پست به پیامبرشناسی پرداخته است ولی نتوانسته است یک بحث کلامی(نبوت) را با و همراه کند و صرفاً چند ادعای بدون دلیل مطرح کرده و لابد چنین گمان برده که نبوت هم اثبات شده است! اما اشکالات اساسی و بنیادین و ادعاهای بی دلیل خاتم المتکلمین چیست؟ 📌 آیا اگر شخصی مدعی شود از طرف سلطان است ولی مردم بپرسند کدام سلطان؟ و ما اصلاً سلطانی نمیشناسیم؟ باز این آقای مدعی می تواند بگوید من از جانب سلطان و او هستم؟ اصولاً ترکیب مضاف و مضاف الیه وقتی معنا دارد که مضاف الیه، پیش از مضاف و مقدم بر آن، وجود داشته باشد. مثلا وقتی می گوییم کتاب برادر من، یعنی من برادر دارم که کتابِ او معنا دارد و الا اگر گوینده، اصلاً برادر نداشته باشد معنا ندارد بگوید کتاب برادر من و در واقع «یک دروغ گفته است» 💡پس میلانی در این مکتوب، وجود خدا را باید فرض و مسلم گرفته باشد تا سخن از «نماینده خدا» معنادار باشد در حالیکه میلانی مدعی بود معجزه حتی خود خدا را هم اثبات میکند!
🖌میلانی می گوید معجزه از حد و توان بشر خارج است. 📌از توان برخی بشر یا از توان کل بشریت؟ اگر اولی باشد (موجبه جزییه) پس دلالتی بر صدق مدعای نبی ندارد زیرا اینکه برخی نتوانند فعل نبی را انجام دهند دلیلی ندارد همه نتوانند. و اگر منظور میلانی این است که از توان همه بشریت (تا روز قیامت) خارج است(موجبه کلیه) برهان این ادعا کجاست؟ میلانی هیچ برهانی ارائه نکرده است و صرفاً ادعایش را بدون دلیل رها کرده است و تصور کرده است کسی نیست از او بپرسد دلیلت کو؟! 🖌میلانی مدعی است معجزه بدون تعلیم و تعلم حاصل شده است. 📌این هم ادعای دوم میلانی که هیچ برهانی ندارد. از کجا فهمیدید بدون تعلیم و تعلم حاصل شده؟ میلانی چطور و با چه برهانی فهمیده است کارهای خارق العاده مدعیان نبوت، محصول علوم غریبه و ریاضت و ارتباط با جنیان نیست؟ میلانی صراحتاً معترف بود چنین کارهای خارق العاده ای از جنیان و شیاطین هم برمی آید(https://t.me/Hmilanie/830) 🔸شاید یک جنّ قوی و قدرتمند هست که حتی قادر است عصا را تبدیل به مار کند و مرده را هم زنده کند. میلانی چه برهانی دارد که چنین چیزی محال است؟ هیچ...
🖌میلانی می گوید کارهای شگفت مرتاضان و عارفان بسیار محدود است و اگر بگویند ماه را دو نیم کن خنده اش می گیرد ولی اگر به پیامبر همین را بگویند آن را دو نیم میکند! 📌به جناب میلانی عرض میکنیم پیامبر مورد قبول شما هم در برابر پیشنهادهایی که برای معجزه از او داشتند بدون اینکه خنده اش بگیرد موظف شد بگوید : قُلْ سُبْحانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولا (اسراء: 93) پس نه تنها هیچکدام از آنها را انجام نداد بلکه گفت من فقط یک پیامبر هستم! 🔔 همانطور که ملاحظه کردید خاتم المتکلمین چیزی جز مشتی ادعای بی دلیل و برهان ارائه نکرده است. ده ها اشکالی که تا امروز(چهارشنبه 26 خرداد 1400) در کانال مطرح کردیم همچنان از سوی میلانی و شاگردان معظم له بی پاسخ رها شده و با سکوت معناداری از کنار آن عبور شده است. اگر نبوت با این دلیل نماهای متکلم خبیر اثبات می شود پس تا امروز خیلی ها نبوت و امامتشان اثبات شده است که باید فکری به حال دین و اعتقاداتمان کنیم!!!
🖌احمدپورهادی (کلب آستان علی) به ملاصدرا نسبت داده که گفته است «هو عین کل شیء»! 📌این بنده خدا خودش عکس مطلب کتاب ایقاظ النائمین مرحوم صدرا را گذاشته است ولی علی رغم اینکه حتی عبارتهای مهم را کرده حتی نتوانسته است مطلب را کند و درست نماید! 💡این نهایت شاگردان علامه میلانی است. بنده مکرر گفته ام که باید یک دوره فشرده برای شاگردان حسن میلانی برگزار شود چون حقیقتاً وضع فاجعه باری دارند و ممکن است در آینده نزدیک، برخی در تحصیلات دیپلم این دوستان هم تردید کنند چون با این مطالب مشعشعی که در گروه ها و کانالها منتشر میکنند چنین تردید و شک و شبهه ای بعید نخواهد بود.
📌عکس مطلب ملاصدرا که خود احمد پورهادی در همان پستش منتشر کرده است! ملاصدرا نوشته است: هو عین کل شیء فی الظهور و پورهادی، عبارت «فی الظهور» را سانسور کرده یا شایدم از بس در نقد و تخریب فلاسفه، احساس تکلیف کرده است شتابان شتابان، متن را تایپ کرده و فرصت نکرده لااقل درست بخواند بعد افاضه نماید. 💡عزیزان من، با این دست فرمانی که شما دارید باور کنید تنها به آبروریزی استادتان بیشتر کمک می کنید. به فکر آبروی خودتان نیستید لااقل در اندیشه حسن میلانی باشید که همه می گویند چرا شاگردانش حتی نمی توانند از روی متن، درست بخوانند!
🖌وقتی این پست👆 را منتشر کردیم و از دلیل و وجه معقول استناد به علامه مجلسی پرسیدیم در ادامه یک سوال مهم از میلانی پرسیدیم که حالا که از نظر شما علامه مجلسی «مدافع حریم توحید» است چرا عقیده او درباره تحریف قرآن را قبول ندارید؟ چرا با روایات که درباره تحریف قرآن آمده است و مرحوم مجلسی به تواترش کرده است مخالفید؟ پرسیدیم حکم مخالفت با روایت متواتر از ائمه چیست و چرا به انکار مسلمات تشیع مشغولید؟ 🖍 متاسفانه بدون اینکه به این سوالات بنیادین و ریشه ای پاسخ بدهند(چون حقیقتاً جوابی وجود ندارد) آمدند پستی منتشر کردند که مرحوم مجلسی اصلاً به تحریف قرآن معتقد نبوده است!! و دشمنان اهلبیت(!) این شبهات را منتشر میکنند. ما در این پست میخواهیم نشان بدهیم هم میلانی چیزی از علم حدیث و تاریخ و کلام بلد نیست هم مرحوم مجلسی به تحریف قرآن باورمند یا مایل بوده هم ادله شاگردان علامه میلانی مخدوش و بی اساس است. 🔸در ابتدا نوشتند: « جدای از این بحث که اصولا کلام علامه مجلسی رضوان الله علیه به چه معناست؟ و آیا نظر ایشان به صورت کامل و مطلق به عنوان نظر کل علمای مذهب شیعه است یا خیر؟» 📌معنای فرمایش علامه مجلسی روشن است. ایشان روایات تحریف قرآن به را و غیر قابل توجیه میداند و آنقدر آنها را زیاد دانسته که برابر با روایات قلمداد کرده است و تصریح کردند اگر روایات تحریف قرآن را منکر شوید باید روایات امامت را هم دور بریزید. پس ابهامی در عبارات ایشان نیست مگر اینکه میلانی و شاگردانش بخواهند مانند همیشه، عبارات بزرگان را از معنای ظاهری اش منصرف کرده و معانی جدیدی برای الفاظ، خلق کنند که فقط خودشان آنرا قبول دارند یا واقعاً دل به دریا بزنند و روایات امامت را هم دور بریزند تا از شر روایات تحریف قرآن نجات یابند. اما اینکه نظر مرحوم مجلسی نظر کل علمای شیعه است یا نه، ارتباطی با اشکال ما ندارد و نمیدانیم چرا میلانی و شاگردان معظم له، در این بزنگاه ها که در سه کنج، گیر می افتند یادشان می آید که بگویند «این نظر همه علمای شیعه نیست!» ولی وقتی برای رد فلسفه و عرفان و اندیشه های فلاسفه به اقوال علما(از جمله مرحوم مجلسی) استناد میکنند خاطر مبارکشان نیست که از خود بپرسند آیا اینها نظر همه علمای شیعه است؟! (و اگر نیست- که نیست- پس به چه دردی میخورد ؟!!! ) 🔔 سوال ما هم دقیقا همین است: اگر نظر مجلسی نظر همه علمای شیعه نیست پس چرا دیگر نظراتش درباره فلسفه و تجرد نفس و .... معتبر باشد؟ آن هم یک نظر است در برابر نظرات دیگر. و اگر نظرات ضد فلسفی او معتبر است چرا نظرش درباره معتبر نباشد؟ جناب میلانی! شترسواری دولا دولا نمی شود و باید تکلیفتان را با خودتان و تاریخ تشیع روشن کنید. 💡این چالشی است که میلانی توان خروج از آن را ندارد الا با بی اعتبار ساختن همه استناداتی که به علما داشته است. 🔸 در ادامه نوشتند: «در این پست مطلبی کاملا و برای از آخرین مجلد کتاب مرآة العقول که به معنای نظر متاخر ایشان است را تقدیم شما می کنیم تا ببینیم نظر نهایی ایشان در مسئله تحریف قرآن چه بوده است»! بعد مطلبی از مرحوم مجلسی در شرح یک حدیث و آیه داخل آن نوشته است « لا يتأتى إبطاله و تحريفه»! و سپس با ذوق زدگی چنین نوشته است: 🔸«نکته بسیار مهم این است که این مطلب در آخرین جلد کتاب مرآة العقول آمده است و به این معناست که آخرین نظر علامه مجلسی در مسئله عدم تحریف قرآن این نظر می باشد.✅» 📌اولاً کسی نداند تصور میکند شاگردان میلانی یک نسخه خطی زیرخاکی از مرحوم مجلسی دست یافتند و برای اولین بار این مطلب را منتشر میکنند!! توهم «خودعالم پنداری» در این دوستان به شدت داغ است.
ثانیاً بندگان مستضعف خدا خیال کردند چون مطلبشان در جلد 26 مرآة العقول مجلسی است پس این مطلب، عقیده نهایی ایشان است! یعنی تصور متکلم خبیر و خاتم المتکلمین و علامه دوران، این است که هر مطلبی اول کتاب باشد لابد زودتر از مطالب آخر کتاب نوشته شده است و معیار تقدم و تاخر زمانی، تقدم و تاخر صفحات کتاب است!! لابد طبق مبنای ایشان هم سوره ناس اولین سوره و سوره حمد آخرین سوره نازله قرآن بوده است! ثالثاً محض حفظ آبروی خودتان هم که شده خوب بود لااقل تورقی در تاریخ کتابت مراة العقول میکردید. اگر این را هم بلد نیستید چون شهامت عذرخواهی و پذیرش اشتباه و دروغهای خود را ندارید لااقل از فرد متخصصی بپرسید تا آگاهانه مطلب بنویسید و مجبور نشوید ننگ رسوایی های بعدی را به دوش بکشید. 📣 مرحوم مجلسی ابتدا به شرح کافی پرداختند و پس از آن وارد شرح اصول و فروع کافی شدند. مطلبی که دوستان محقق!! ما آوردند در جلد 26 است که شرح روضه کافی است و آنچه ایشان نوشتند در سال 1076ق پایان یافته است یعنی در سن 39 سالگی علامه مجلسی و 34 سال قبل از رحلت ایشان است. در حالیکه مطلب اساسی و اصلی ایشان درباره روایات تحریف قرآن به در جلد 12 مرآة العقول (شرح اصول کافی) است که بعد از شرح روضه نوشته شده است. اگر تالیف هر جلد، در خوشبینانه ترین حالت(بدون در نظر گرفتن تالیفات دیگر ایشان و فعالیتهای سیاسی و تدبیر امور شیعیان و...) سه ماه وقت ببرد تالیف جلد 12 مرآة العقول حداقل بعد از مطلب منتشر شده در جلد 26 و توضیحشان درباره تحریف قرآن است. 💡پس اگر چیزی هم قرار باشد نظر نهایی ایشان باشد مطلب صفحه 529 جلد 12 (در تواتر روایات تحریف قرآن) است نه مطلبی که شما ذکر کردید.👌 رابعاً علامه مجلسی اصلاً درصدد بیان نظرش درباره تحریف قرآن نیست و صرفاً در پی توضیح الفاظ آیه طبق رای مفسرین است. شاهدش این است که آنچه مرحوم مجلسی در توضیح آیه نوشته است «عیناً و دقیقاً » کپی عبارت مفسر اهل سنت در تفسیر انوارالتنزیل است(جلد 5 ص 73) و حتی بار دیگر که علامه مجلسی همین عبارات را عیناً در توضیح آیه می آورد تصریح به نام بیضاوی میکند و می نویسد: «قوله تعالى‏ وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ قال البيضاوي أي كثير النفع عديم النظير أو منيع لا يتأتى إبطاله و تحريفه‏ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ‏ لا يتطرق إليه الباطل من جهة من الجهات‏» (بحار الأنوار ج‏17 ؛ ص200) 💡 ملاحظه می کنیم که عبارت مجلسی عین عبارت بیضاوی است و صرفاً یک است و نه چیزی بیشتر. منتهی یکجا بدون ذکر نام و جای دیگر با ذکر نام بیضاوی. 🔍 نتیجه آنکه علامه حسن میلانی با همه سالها تدریس و آثار تالیفی بسیار و با شاگردانی که اعلم از ملاصدرا هستند!! نتوانسته است یک از در اعتقادش به قرآن پیدا کند و به نقل قولی تمسک کرده است که از شانس بد روزگار از خود مجلسی هم نیست و عینا کپی از دیگری است!! ✏️پ.ن: 1- اگر ما کپی کرده بودیم در بوق و کرنا کرده بودند. حالا علامه مجلسی شان عینا عبارت بیضاوی را کپی کرده و در استفاده کرده است. گویا اصلاً علمای شیعه هیچ توضیحی در این باره نداشتند که ایشان به علمای سنی متوسل شده است! 2- آنچه تا اینجا ذکر کردیم توضیح پوچی و بی پایه بودن مستند میلانی و شاگردان است و روشن شد که ذوق زدگی این عزیزان در انتساب عقیده به عدم تحریف قرآن به مرحوم مجلسی هیچ پایه و اساسی ندارد. اما شواهد دیگری که نشان می دهد علامه مجلسی به تحریف قرآن باور یا لااقل تمایل دارد چیست؟ ————————————————————————————- 📌اولاً خود علامه مجلسی معتقد است قرآن اصلی نزد حضرت مهدی(ع) است و قرآن اصلی را حضرت مهدی علیه السلام می آورد. عبارت ایشان را ببینید: ✏️ الأخبار من طريق الخاصة و العامة في النقص و التغيير متواترة، و العقل يحكم بأنه إذ كان القرآن متفرقا منتشرا عند الناس، و تصدي غير المعصوم لجمعه يمتنع عادة أن يكون جمعه كاملا موافقا للواقع. لكن لا ريب في أن الناس مكلفون بالعمل بما في المصاحف و تلاوته 👈حتى يظهر القائم عليه السلام، و هذا من طريق أهل البيت عليهم السلام‏ (مرآة العقول ج 3 ص 31) ✏️ مرحوم مجلسی تصریح میکند که ایشان در شرح اصول کافی( که بعد از شرح روضه نوشتند) اخبار و درباره قرآن است و حتی هم حکم میکند است و امکان ندارد همه قرآن بدون آنکه چیزی از آن مفقود شود توسط غیرمعصوم جمع شود!! ( 💡به کلمات کلیدی دقت کنید)
🖍واقعاً اگر کسی قرار باشد تصریح به عقیده خودش درباره تحریف قرآن کند بهتر از این عبارات می تواند بیان کند؟ پس چرا میلانی و شاگردانش با تلاش شبانه روزی قصد دارند نظر علامه مجلسی را وارونه معرفی کنند و به خیال خودشان از ایشان دفاع کنند؟ چرا از روح بلند آن محدث بزرگ، اعتذار نمی جویند که به ایشان تهمت زدند؟ آیا برای آنکه شاگردانمان از دور و برمان نروند حاضرید به بزرگان خودتان هم افتراء ببندید؟ 📌ثانیاً بسیاری از علما، مرحوم مجلسی را ذیل کسانی معرفی کردند که به تحریف قرآن باور داشتند مثل حبیب الله خویی در منهاج البراعة (ج 2 ص 198) و ابوالحسن عاملی در مرآه الانوار( ص 83) سید طیب جزائری در مقدمه تفسیر قمی(ج 1 ص 23) 📌ثالثاً یک گزاره صریح و روشن از علامه مجلسی وجود ندارد که نشان دهد ایشان تحریف به نقصان را از قرآن، نفی کرده است. اگر هست بیاورید. چون برای کشف اعتقادات یک فرد، باید به عبارات صریح او استناد کرد نه چیزهایی که چندین وجه دارد و جزء عبارات متشابه است. 📌رابعاً حسن میلانی می گوید مراد از این روایات ، تفسیر قرآن بوده است نه اینکه چیزی از قرآن کم شده است!! علامه مجلسی 300 سال پیش در پاسخ حسن میلانی نوشته است اینها است (مرآة العقول 12/ 525) [کلام رکیک= کلام پوچ و بی معنا] ✏️نتیجه آنکه: مرحوم مجلسی (در رای نهایی اش) هم روایات تحریف را متواتر میداند، هم قرآن اصلی را نزد حضرت مهدی میداند، هم نامشان در لیست قائلین به تحریف قرآن است و هم هیچ نصی دال بر انکار تحریف قرآن ندارند. ولی میلانی و شاگردان معظم له، دوست دارند باز بگویند مجلسی قائل به تحریف قرآن نیست. توصیه میکنم میلانی از این توجیهات و دست بردارد و عقاید علمای شیعه را تحریف ننماید چون ماه همیشه پشت ابر نمی ماند و با دروغ و تهمت، نمی شود به مقصد صحیح رسید. نکته آخر: 💡مرحوم نباطی عاملی نوشتند هر کس متواترات را منکر شود قلبش بخاطر انحرافش از حق و عناد و لجاجتش، مهر و موم شده است و مصداق طبع الله علی قلوبهم است (الصراط المستقیم ج 1/ ص 313) نتیجه گیری با خودتان🤚
مقایسه مجلسی و ملاصدرا.pdf
196K
📌این یک مقایسه کوچک میان فرمایشات مرحوم مجلسی(ره) و مطالب مرحوم ملاصدرا(ره) است در شرح اصول کافی. ملاحظه می کنید که در شرح احادیث مرحوم مجلسی عیناً عبارات ملاصدرا را آورده و آنرا در شرح روایات استفاده کرده است. این به وضوح نشان دهنده تاثیر بسیار عمیق ملاصدرا بر عالمان بعد از خودش است به حدی که عالمی اخباری به بزرگی مرحوم مجلسی شرحی بهتر از توضیح ملاصدرا نمی بیند و عباراتش را عینا نقل (بخوانید کپی) میکند. 💡 اگر جای جای مرآة العقول مرحوم مجلسی را بگردید می بینید از شرح اصول کافی ملاصدرا بسیار استفاده کرده است و بعضاً عین عبارات را نقل کرده است بدون ذکر اسم! 🖌مطلب اول شرح مجلسی و مطلب دوم شرح ملاصدراست.
میلانی و تحریف قرآن.ogg
383.1K
توجیهات حسن میلانی برای خلاصی از اعتقاد به تحریف قرآن...
🖍حسن میلانی در این فایل چند ادعا مطرح کرده است: 1- همه روایات تحریف قرآن درباره تحریف معنوی است! 2- تحریف لفظی قرآن یک امر کاملا غیرعقلی است! 3- چطور می شود آیه یا سوره های قرآن که عمومیت داشته حذف شود و کسی نفهمد! 4- عبارت «فی علی» را جبرییل بعنوان توضیح داخل پرانتز آورده ولی به پیامبر گفته نباید به مردم بگویی! 📌ما هم مختصر به متکلم خبیر عرض میکنیم: 1) ادعای اول بدون شاهد و دلیل است و ارزش علمی ندارد. بزرگانی مانند مجلسی و جزایری و محدث نوری و... تحریف لفظی را باور داشتند و اصلاً این روایات را مربوط به تحریف معنوی نمیدانستند. دیگر علمای شیعه هم چنین باوری درباره روایات ندارند و الا تلاش نمیکردند در سند و دلالتشان خدشه کنند. پس کوشش برای توجیه این روایات از سوی علمای شیعه به معنای پذیرش دلالت ظاهری آنها بر است و لذا میلانی در این ادعایش تک و تنهاست. 2) اگر تحریف لفظی قرآن غیرعقلی است یعنی بسیاری از فقها و محدثین شیعه که قائل به تحریف لفظی بودند بی عقلی کرده و سخنی ضد عقل گفتند و از مسیر عقلانیت خارج شدند؟ یعنی مرحوم مجلسی که دلیل عقلی بر تحریف لفظی اقامه کرده است بی عقلی کرده است؟ پس دیگر چه ضمانتی برای عقلانی بودن ادعاهای دیگر این بزرگان هست؟ شاید باقی حرفها و عقایدشان هم بی عقلی باشد. ضمن اینکه اگر بخواهیم میان توضیح مجلسی و میلانی یکی را انتخاب کنیم کدام را باید مقدم کنیم؟ 3) قائل به تحریف(مثل علامه مجلسی) ممکن است بگوید آن زمان، هم آدم باسواد کم بوده است هم ابزار نوشتار کمتر. پس اینکه میلانی تصور کرده است هر آیه یا سوره ای که نازل می شده است هزاران نسخه از آن نوشته می شده و به همه بلاد اسلامی فرستاده می شده و در هر خانه ای آخرین نسخه قرآن ارسال می شده است تصور خامی است که ناشی از بی اطلاعی ایشان از تاریخ صدر اسلام است و قرآن، اکثرا در حافظه مومنین بوده است نه در کتابها و کاعذها. 4) اینکه عبارت «فی علی» و امثال آن هم تفسیری باشد دیدیم که علامه مجلسی مردود و جزء حرفهای پوچ دانست. ضمن اینکه بالاخره اگر مراد از آیات ولایت، معلوم بوده که حضرت علی است پس چرا تکه پاره اش نکردند و اگر معلوم نبوده منظور ایشان است چطور حجت تمام شده است و اکمال دین صورت گرفته است؟! مردم وقتی ندانند منظور خدا چه کسی است در تشکیل سقیفه معذور هستند و جناب میلانی یا باید سران سقیفه را معذور بداند یا اینکه ادعایش درباره تکه پاره شدن امام علی را باطل و پوچ بداند. انتخاب با خودشان 🤚 💡نتیجه آنکه میلانی ناچار است تحلیل علامه مجلسی را بپذیرد که هم دلیل نقلی هم دلیل عقلی بر وقوع تحریف در قرآن اقامه کرده است مگر اینکه بگوید دلیل عقلی و نقلی مجلسی باطل است و آنگاه همه استناداتش به مجلسی را ابطال کرده است چون -همانطور که پیشتر گفته بودیم- باید برای همه شان دلیل بیاورد و الا می شود تعبّد به کلام مجلسی. خلاصه اینکه میلانی در منگنه شدیدی گرفتار خواهد آمد که نجات و رهایی از آن دونه خرط القتاد!
📌مرحوم علامه مجلسی می فرمایند: «پناه بر خدا که کسی در به بخواهد استناد کند. چنین انسانهایی در جهالت می مانند و متحیر خواهند شد!» 🔍 مدیون هستید اگر فکر کنید علامه مجلسی با عقل و بحث عقلی در اصول عقاید مخالف است...!
🖌مرحوم علامه مجلسی دلیل سوم اثبات خدا را معجزات انبیاء میداند. یعنی حسن میلانی عیناً سخن ایشان را تکرار کرده است و لاغیر. ✏️ البته تکرار و کپی عبارات دیگران ایرادی ندارد ولی اینکه آن را همه جا منتشر کنیم ولی هیچ دلیل و برهانی بر صدق و صحت آن اقامه نکنیم کمی خوب نیست! 💡امیدواریم میلانی و شاگردان معظم له، پاسخ بدهند چگونه اعمال خارق العاده مدعیان نبوت، خدا را اثبات میکند. به نظرم بیش از یک هفته از تحدی من گذشته است😉
📌مرحوم علامه مجلسی می گوید دلایلی حدیثی و روایی که برخی ها بر انکار تجرد روح (نفس) آورده اند و بر مدعایشان دلالتی نمیکند. 💡همین اعتراف از محدث بزرگ شیعه برای ابطال مدعای حسن میلانی و ... که برای نفی تجرد به روایات تمسک میکنند کافی و وافی و شافی است. 🖌البته مدعای بعدی علامه مجلسی در انحصار تجرد به خدا، فاقد دلیل و شاهد است و خود ایشان هم با کلمه به عدم قطع و یقین خود اعتراف کردند.
1) ظاهرا تفكر در اين مسأله نيز ضرور نيست... 2) خوض نكنند و تفكر ننمايند در امثال اين امور مكلف نشده‏ اند به تفكر و نظر كردن در آنها كه مبادا اذعان كنند امرى را كه مطابق واقع نباشد... 3) چون نص صريح در اين باب بنظر نرسيده تفكر در آن ضرور نيست... 4) ... چگونه صراط را بر جهنم ميگذارند و از آن عبور ميكنند بسوى بهشت جواب گوئيم كه تفكر در اينها ضرور نيست‏... 5) تفكر در تفاصيل اينها كه موجب تطرق شبهات شيطانى است نبايد نمود.... 📌 آنچه در بالا مطالعه فرمودید بخشهایی از عبارات مرحوم علامه مجلسی(رضوان الله علیه) پیرامون موضوعات مختلف اعتقادی در کتاب حق الیقین ایشان است. همانطور که روشن است و عبارات هم گویاست، ایشان بارها از تفکر درباره موضوعات اعتقادی منع کرده اند و آنرا نه تنها ضروری نمی دانند بلکه موجب حضور شبهات شیطانی(!) می دانند. گویا از نظر آن مرحوم، هر مطلب عمیق و نقد دقیق و اشکال مهم و سوال ظریفی، الهامات شیاطین است و موجب گمراهی خلق الله می شود! پس چه بهتر که درب تفکر و تعقل را ببندیم و خیال همه را راحت کنیم و مردم هم به همان ایمان اجمالی تعبّدی تقلیدی خوش باشند و به زندگی شان برسند و در آخرت هم به سیب و گلابی بهشت مشرف شوند! من نمیدانم اینهایی که می گویند باید بجای به تفکر در بپردازیم و اینها مورد مخالفت هیچ عالم دینی نیست با این عبارات مرحوم مجلسی( که اینها گوشه ای از آن است) چه می کنند؟
کانال جدید ما در تلگرام شروع به کار کرد: نقد علی اکبر رائفی پور @naghde_tavahhomat
با سلام این کانال مدتهاست به روزرسانی نشده. کانال اصلی در تلگرام با رویکردی جدید فعال است. دعوت به حضور همه اهل تحقیق https://t.me/tabeshe_agahi