eitaa logo
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
2.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
58 فایل
اُدع إلى سبیلِ ربکَ بالحکمةِ والمَوعظةِ الحسنه(نحل.125) مطالب کانال: همسرداری، خانواده امام زمانی گالری حوا: (لباس زنانه) https://eitaa.com/joinchat/3479896174Cf95aff1aa3 ادمین تبلیغ،تبادل،نظرات: https://eitaa.com/joinchat/2501836925C9798fab0cf
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ همسرانه اگر همسر شما در اثر فشار کار، سخنان دلسرد کننده‌ای می گوید معنی‌اش آن نیست که به آخر خط رسیده‌اید. 👈 معنی‌اش آن است که همسرتان به محبت و حمایت بیشتری نیاز دارد. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
°•| 🌿🌸 *براے خوشحاليتــ از بودنتـ دستـ ڪشيده ام💔 از احساسم هرگز...! 😔 ندارمتــ اما دوستــ دارمتــ ...❤️ عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
💑کمی میتواند زندگی شما را دگرگون کند. گاهی آقا و خانمی هیچ کدام نه اهل هستند و نه آدم های بدی، بلکه فقط سرد و بی به زوج خود هستند که این باعث شک، بدبینی، عصبانیت و میشود! 🔰 مهربانی را هیچ وقت فراموش نکنید و همیشه برای کردن پیش قدم باشید. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
گاهی به همسرتان سفارش کنید؛هوای مادرش راداشته وبیشتر ازقبل جویای حالش باشد. این کارهم همسرتان رابه شمادلگرم می‌کندهم محبت و احترام مادرش رابه شما بیشترمی‌کند. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
🍃 برای بیشتر از ارزش قائل شوید و کاری کنید که بدانند شما اول از همه به همسرتان دارید. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فوری|ویدئو بازجویی پاسداری که موشک را شلیک ... از زاویه ای دیگر.. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
🧜‍♀️🧞‍♀️ از پارت اول جا نمونییییییییی🧜‍♀️🧞‍♀️ 🔆 قابل توجه همراهان عزیز کانال حوای آدم از امشب می خواهیم شروع کنیم به گذاشتن در کانال😍 سعی کردیم رمان هم جذاب باشه و هم جدید باشه 😍😃 اولین رمانی که بصورت قسمت قسمت ( ) می گذاریم هستش که پارت اول رو با هم می خونیم 😍 خوشحال میشیم نظراتتون رو بهمون بگید 😃😉 👇👇👇👇👇👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
می گفت: «چرا مرا ناخدا خورشید صدا میزنی؟» خیلی شوخ و سرزنده بود. ناخدا جمال را میگویم. حدودا شصت سالی داشت. شبیه داریوش ارجمند بود در نقش همان ناخدا خورشید سینما. ناخدا جمال فیلمش را ندیده بود. فکر می کرد شاید سرکار گذاشته باشمش. اما باز می خندید. از همان لحظه ای که دوتایی سوار لنج شدیم و زدیم به دریا چشما درشت و سیاهش را دوخته بود به غلاف اسلحه زیر بغلم. آخر هم طاقت نیاورد و گفت: «سرهنگ شما چرا با ای تفنگ ای ول و اوَل میری؟» قبلا همچین سوالاتی را با روی خوشی جواب میدادم اما این بار هرچتی زور میزدم نمی توانستم توی رویش بخندم. حتی دریغ از یک لبخند. لبهایم را کمی از دو طرف کش دادم: -ناخدا، من سرهنگ نیستم. اسلحه رو هم عادت دارم که همراهم باشه ابروانش را در هم کشید و از توی قماره تکانی به سکان داد. -آخه او دفعه های قبل دست خالی بیدین بعد هم چون دید دم فرو بستم و چیزی نمی گویم ، ادامه داد: - راستی چرا ای بار تنهایید؟ غم سنگینی توی دلم جا خوش کرده بود و هر بار که پیچ می خورد و بالا می امد، از نی نی چشمانم مثل آتش بیرون می ریخت. صبر و قرار نداشتم . یک سال تمام بود که شاید در هر شبانه روز، فقط دو ساعت خوابیده بودم. پشتم را به او کردم و رو به دریا گفتم: -زنم مرده ناخدا نمی خواستم واکنش او را ببینم. در این مدت آنقدر نگاه های پر ترحم به من افتاده بود که تازگی اگر چشمی را می دیدم که برایم تنگ می شود و حتی احیانا در آن حلقه می زند، حالم را به هم می ریخت. صدای تکانه های بدنش را می شنیدم. می توانستم تصور کنم که با آن قد بلند، چطور سرش را خم می کند تا از قماره بیاید بیرون. هنوز دستش با شانه ام مماس نشده بود که گفتم: -کشتنش نا خدا برگشتم به سمتش. احساس کردم چشمایی که بادامی شده بودند حالا تنگ تر شدند. می خواست تسلیت بگوید اما لبهایش فقط بازو بسته می شدند و کلمات نا مفهمومی بیرونی می آمد. شاید خشمی که از ته حلقم مثل آتشی زبانه می کشید او را هم ترساند. جرات نکرد جزئیاتش را بپرسد. فقط با لهجه خود چیزهایی گفت که من فقط فهمیدم دارد برایم آرزوی صبر می کند. برگشت توی قماره و سیگاری آتش زد و دوباره سکان را توی دست گرفت. مرد جهان دیده ای بود. برعکس دیگران که مثل زگیل می چسبیدند و هر طور شده می خواستند ته و توی ماجرا را در بیاورند. هیچ نپرسید. انگار که فقط می خواست تا این بار سنگین اندوه را با من شریک شود. چشمانش فقط روبرو را تماشا می کردند و پلک هایش مرتب باز و بسته می شدند. احساس بدی داشتم می خواستم یک جوری از دلش در بیاورم. رفتم جلو و کنارش ایستادم. چشمم افتاد به تصویر کوچک یک پری دریایی که روی دیواره چوبی قماره نقاشی شده بود. پرسیدم: - نا خدا یادته پارسال که با زنم اومده بودم؟ سرش را تکان داد. اما زبان بدنش تغییری نکرد . ادامه دادم: - یادمه سارا درباره این عکس ازت یه چیزایی پرسید. من حوصله نداشتم رفته بودم ته لنج. چی بهم گفتین؟ برگشت و نگاه عجیبی به من انداخت. فهمیدم منظورش چیست. باز هم کشی به لب هایم دادم و گفتم: -بهت بر نخوره. ازت بازجویی نمی کنم ناخدا. فقط می خوام یادش توی ذهنم زنده بمونه. اینطوری احساس میکنم الان کنارم واستاده. پک عمیقی به سیگارش زود و با حالتی عصبی بیرون داد. اشتباه نکرده بودم. با من شریک شده بود. با لحنی که بیشتر به غرش شبیه بود پرسید: - قاتل پیدا نشده نه؟ سرم را به طرفین تکان دادم . پک آخر را زد و ته سیگار را محکم کوبید روی زمین و با پا له کرد: - می فهمم چی میکشی به در قماره تکیه دادم و دوباره تکرار کردم: -یادت نمیاد چی بهم می گفتین؟ آستین بلند و سفیدش را کشید پشت پلکهایش و چینی به پیشانی اش افتاد. انگار که افتاده باشد به جان حافظه ای که در این سن به سختی کار می کرد: - دقیقا که یادم نیست. اما از افسانه های محلی ما می پرسید. از این آبی ها. به عکس اشاره کرد. سرم را بیشتر نزدیک بردم به سمت عکس و پرسیدم: -آبی؟ آه بلندی کشید و گفت: - بهشون میگن آبی. قدیمی ها می گفتن عاشق هر مردی که بشن ، گردنش رو می گیرن و می کشن زیر آب. برای چند لحظه ماجرای زنم را فراموش کردم. لبخندی به لبم آمد: - اینجوری که مرد بیچاره می مرده! ناخدا سرش را پایین آورد و لب هایش را جمع کرد: -خب نمی فهمیده جوون بدبخت زیر آب نمی تونه نفس بکشه. بعد هم که دید منتظرم بقیه را بشنوم سیگاری آتش زد و گفت: ادامه دارد.. کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعــاے_عهـــد 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت #دعای_عهد به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج ) هر روز صبح #همسرانه #عاشقانه_زندگی_کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری #حوای_آدم ❤️ @havayeadam 💚
#بسم_الله وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا و به خدا توکل کن همین بس که خدا حامی‌ات باشد. | نساء ۸۱ | #همسرانه عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
متاهلا+😍 😉😌 چند توصیه ی کلی که در هر نوع کاربرد داره : 💟 ارسال بوسه از راه دور 💟 آرایش کردن 💟 حالت دادن به بدن 💟 چشمک زدن با دهان نیمه باز 💟 کج کردن سر 💟 خمار کردن چشم ها 💟 لبخند ملیح 💟 دهان هرگز نباید بسته بمونه ( نیمه باز ) 💟 گاز گرفتن گوشه لب پایینی 💟 تمامی حرکات باید آهسته باشه مثل صحنه های آهسته ورزشی 🙃🤭 عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️❗️هشدار !! 🖍 احکام تکان دهنده سقط جنین در شرع مقدس ❗️❗️ در ایران هر روز بین ۷۰۰تا۱۰۰۰ سقط جنین اتفاق می افتد که فقط ۱۰مورد آن با مجوز قانونی است!! یعنی در سال بین ۱۶۰هزار تا ۳۶۰ هزار جنین از بین می روند!!! ♦️ لطفاً نشر بدهید تا شاید جلوی چند مورد آن گرفته شود!! #سقط #جنین #زنده_به_گور #همسرانه عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
معاینه در مردان از معاینه کردن بیضه هاتون نترسید. 💦با معاینه ی ساده میشه تومور بیضه که متاسفانه شایع ترین علت مرگ ناشی از سرطان در مردان ۳۵-۲۵ ساله است رو تشخیص داد 💦بهترين زمان معاينه بیضه بعد از يک حمام گرم يا زير دوش رفتن است.زيرا در آن هنگام کيسهٔ بيضه شل مى‌شود 💦‏طبق تصویر هر بيضه را به آرامى بين انگشت‌هاى شست و سبابهٔ هر دو دست بغلتانيد. 💦 اگر توده‌اى سفت را در يک بيضهٔ خود يافتيد، سریعا به پزشک مراجعه کنید. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
💠 پاداش ولایت‌پذیری اهل‌بیت(ع) در زمان غیبت 🔻امام سجاد (ع) فرمود: 📎 هرکس در زمان غیبت قائم ما بر ولایت ما ثابت قدم باشد؛ خدای عزوجل به او پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد ارزانی می‌کند. 🔰 قال سيد العابدين علي بن الحسين عليه السّلام: من ثبت على ولايتنا في غيبة قائمنا أعطاه اللّه عز و جل أجر ألف شهيد من شهداء بدر و أحد. 📚اثبات‌الهداة، شیخ‌حرعاملی، ۵5، ص۸۱ عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
زود ناراحتی هاتون رو حل کنید تا کهنه نشه! ریشه ی تمام قهرها مبتنی بر خطایی است که می تواند مطرح شود، جواب بگیرد و بلافاصله از بین برود، ولی در دل طرف توهین شده نشست می کند و بعدها بروز دردناک تری می یابد. تاخیر در حل وفصل اختلاف ها، بلافاصله بعد از وقوع آنها، به عقده ی تلخی تبدیل می شود. 👈اختلاف ها را به موقع و با گفتگوی موثر حل و فصل کنید. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
بودن برای خود نمایی نیست! 🍀 امام عـلى عليه السلام فرمود: زكات جمال و زيبايى، و است. 🔸اگر نعمت ها در همان مسیری که خداوند مشخص کرده، استفاده نشود، موجب دردسر و بلای عظیم می شود. 🔸 زيبايى و جمال، نعمتى خدادادی است. هنر ما نیست که بخواهیم فخر فروشی کنیم . چون قدرت حفظش رو هم نداریم! 🔸عفاف و پاكدامنى و پرهيز از گناه، شكرانه و زكات اين نعمت به شمار مى رود. 🔸چه بسيار آنان كه اسير «چاه زيبايى» خويش اند. و چه بسيار، گرفتاران «كمند جمال» و «بند زيبارويى». 🔸اگر كسى به خاطر زيبايى رخسار و دلفريبى چهره و اندام، به گناه افتد يا ديگران را به گناه اندازد، حق اين نعمت را ادا نكرده است. و بار به گناه انداختن دیگران را به دوش خواهد کشید. 🔸«عفاف»، خويشتن دارى در برابر هوسها، جاذبه ها، دلفريبى ها و وسوسه هاى نفس اماره است. جمال، هرگز مجوز ارتكاب گناه و افتادن به دام و دامن آلودگى و افكندن ديگران به ورطه فساد نيست. 🔸حضرت يوسف عليه السلام زيبا بود، اما عفاف ورزيد و به آن مقام رسيد. و خيلى زيبارويان ديگر در تاريخ، كه هم «جمال» داشتند، هم «عفاف»! 🔴 زیبایی زن را خداوند برای آرامش زندگی و عشق بازی با همسر و خودنمایی برای همسر قرار داده است. الإمام عليّ عليه السلام زَكاةُ الجـَمالِ العِفـافُ. [غررالحكم ج4 ص105] عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| ببینید 🇮🇷 سرود ملی به این میگن ای ای مهد عاشقان.. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
برای نوجوان هاتون پخش کنید تا دلهاشون امام زمانی بشه 🌸 👆
2 بعد هم که دید منتظرم بقیه بشنوم سیگاری آتش زد و گفت: - از همین حرفا به هم میزدیم دیگه. ریزش رو یادم نیست. خدا رحمتش کنه، خیلی خانم بود. هنوز ساکت بودم و میخواستم بیشتر بگوید . نگاه سریعی بهم انداخت و دوباره به روبرویش خیره شد گفت -یادتونه که سارا خانم دستش زخمی شد؟ چه خوووونی می اومد! لعنتی. باز هم بر گشته بودم به همان حال اول سارا توی ذهنم جان گرفته بود. گفتمک - نمیدونم دستش به کجا گرفت که یه کم پوستش جر خورد. یادمه گرفته بود سمت دریا خونش شر و شر می ریخت تو آب. شما گفتی الان کوسه ها رو می کشونی اینجا ناخدا پکی زد و سرش را تکان داد. دلش می خواست بخندد اما شاید نمی توانست یا رویش را نداشت. چند دقیقه ای به همان حالت گذشت. انگار هیچ حرفی برای گفتن نبود. ترجیح میدادیم توی انبار دلمان باقی بماند. برگشتم و رفتم به سمت عرضه. این اواخر بی قراری هایم زیاد شده بود. اطرافیان پیشنهاد داند بروم مسافرت تا بلکه کمی آرامش بگیرم. فکر کردم بیایم بوشهر و چند روزی هوا بخورم. قبلا با سارا چند باری آمده بودم. اما به محض اینکه رسیدم اینجا، فهمیدم اشتباه بزرگی کردم. یاد و خاطراتمان در این شبه جزیره زیبا توی ذهنم آشوبی به پا کرده بودند. با ناخدا جمال چند سال پیش اشنا شدم. یک ماموریت خارج از مرکز بود. به من گفتم هر وقت آدم جنوب مرا با لنجش میبرد وسط دریا چند باری با سارا امدیم . خیلی خوش گذشت اما حالا.. انگشتم را بالا آوردم و حلقه طلایی همسرم را بیرون کشیدم . وقت مرگ ، حلقه را محکم توی مشتش فشرده بود. انگار می خواست به من بگوید که تا آخرین لحظه به فکر من بوده. روزی چند بار آن را کف دستم می گذاشتم و محکم می فشردم . بعد هم زار می زدم. به لبه لنج تکیه داده بودم که از صدای موتور قایقی سرم را برگرداندم. گارد ساحلی بود. ساحل را دیگر نمی دیدم. این چندمین باری بود که قایق های تندرو از کنارمان می گذشتند. می خواستم به ناخدا بگویم پشیمان شدم و می خواهم برگردیم که چشمم افتاد به آسمان. کیپ گرفته بود ماتم برد تا همین چند دقیق پیش افتاب چشمم را کور می کرد یک ابر سیاه و یک دست، آسمان را تاریک کرده بود ناخدا را صدا زدم سرش را تکان داد حرکات سریعش به من فهماند اوضاع قمر در عقرب است. با صدای چلپ چلپ پشت سرم دوباره برگشتم و دیدم که دریا متلاطم شده و آن آب های آبی آنقدر تیره شده اند که دم به سیاهی می زنند. صدای چلپ چلپ، مربوط به یک گله دلفین بود که کنار ما از آب بیرون می پریدند و پرش های نیم دایره می زدند. یادم افتاد که وقتی با قشم می رفتیم ، سارا چقدر دلفین دوست داشت. حلقه طلایی را گرفتم بین انگشتانم و آوردم جلوی چشمم تا از میان سوراخ آنها را ببینم. انگار اینطوری می خواستم تماشای این منظره زیبا را با سارا سهیم شوم. یکهو آسمان روشن شد و صدای رعد مثل بمبی مهیب پیچید وسط دریا. حرکت دلفین ها عجیب بود بازی نمی کردند انگار از چیزی می گریختند . خیلی سریع از دیدرس من خارج شدن برگشتم سمت قماره ناخدا نبود! دریا موج برداشته بود. لنج بالا و پایین می رفت. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. تا آمدم حلقه را دست کنم انگار یک چیزی محکم کوبید به تنه قایق و تا خواستم به خودم بجنبم حلقه از دستم لیز خورد و پرت شد وسط آب های تیره! ادامه دارد.. کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعــاے_عهـــد 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت #دعای_عهد به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج ) هر روز صبح #همسرانه #عاشقانه_زندگی_کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری #حوای_آدم ❤️ @havayeadam 💚
🌹 🍀 خدای مهربون: 🌱فقیر کسی است که کفیل و کارسازی مثل من ندارد 🌱بیمار کی است که طبیبی مانند من ندارد 🌱غریب کسی است که همدهمی مثل من ندارد 🌸سلام روزتون بخیر🌹 #همسرانه عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
📂 #برنامه‌ریزی؛ راه رسیدن به #هدف 🔴بر مدار نظم: ما در زندگی هدف‌های متنوع و زیادی داریم که می‌خواهیم به آن‌ها برسیم. از درس #خواندن و #ورزش کردن گرفته تا #شغل و کار در آینده؛ زندگی عرصه رسیدن یا #تلاش برای رسیدن به هدف‌هاست و آنچه می‌تواند ما را به اهدافمان برساند یا نزدیک کند، توجه و دقت در برنامه‌ریزی است. #تحصیلی 📥دریافت فایل با کیفیت برای مدارس و نوجوانان» http://nojavan.khamenei.ir/documents/20142/7361a7a0-5611-b90c-e330-d83f298c506e?t=1575124293 #همسرانه عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
💄 آیا با عدم برقراری رابطه ی جنسی ، واژن زنان تنگ تر میشه ؟ ❕آیا ارتباطی بین داشتن رابطه جنسی کم و تنگ تر شدن واژن وجود داره ؟ 💦احتمالا شنیده باشید که افزایش فاصله بین هر رابطه جن.سی میتونه باعث تنگ تر شدن واژن زنان بشه٬ اما به گفته کارشناسان و متخصصان زنان و زایمان اصلأ چنین چیزی حقیقت نداره و هیچ ارتباطی با تنگ تر شدن واژن نداره. برخی زنان به اشتباه تصور میکنن که داشتن رابطه جن.سی کم باعث تنگ تر شدن واژن میشه٬ و زنانی که رابطه جن.سی بیشتری دارن واژن افتاده تری دارن و داشتن رابطه جن.سی زیاد باعث افتادگی واژن اونها شده. اما این فقط یه تصور غلطه. و باور اشتباهیه که اغلب زنان دارن. 💦 علت چنین تصور غلطی ریشه در قابلیت ارتجاعی داشتن ماهیچه های واژنی ( لگنی ) داره‌. ماهیچه های واژنی بعد از رابطه واژنی و همچنین بعد از زایمان به حالت اولیه خود برمیگردند. عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره‌ای که «زینب سلیمانی» را بی‌تاب کرد: در دیدار حجت‌الاسلام و المسلمین «اکرم الکعبی» دبیرکل مقاومت اسلامی نُجَباء با خانواده سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی #انتقام_سخت #حاج_قاسم_سلیمانی #همسرانه عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇 کانال #همسرداری حوای آدم ❤️ @havayeadam 💚