eitaa logo
حیات معقول
217 دنبال‌کننده
143 عکس
213 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰وابستگی محض انسان به خداوند ✍ اصغر آقائی __________________________ 💠 وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى: و سپاس خدای راست که درب نیاز ما را جز به سوی خویش، بست؛ بنابراین چگونه سپاس او توانیم یا چه زمانی شکر او به‌جا آوریم؛ هیچگاه 🌀مهمترین درباره این فقره از اول این است که بدیهی است ما انسان‌ها در زندگی خویش به افراد و موجودات مختلفی نیازمندیم. 💡پس چرا امام علیه السلام فرمود خداوند باب و نیاز ما را تنها به سوی خویش گشوده است؟ 💎 به نظر می‌رسد پاسخ این فقره در چند آموزه و و خواهد بود که حاصل عقل و نقل است. ✅ برخی از این آموزه‌ها عبارتند از: 🔻۱. لا موثر فی الوجود الا الله: تنها در عالم الله است. 🔻۲. الممكن محتاج إلى علته بقاء كما أنه محتاج إليها حدوثا: ممکن هم در بقاء هم در حدوث به خویش نیازمند است. 🔻۳. ما فی الوجود الا الله: در جز الله نیست. 🔻۴. بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء و لیس بشئ منها: بسیط الحقیقه همه اشیاء است و هیچ یک از آنها نیست. ♻️ بر اساس این فلسفی و عرفانی که هر یک از جهتی به مسئله نظر کرده‌اند: ✔️ تنها حقیقی در هستی خداوند است، لذا هر موجودی که حاجتی از دیگری را برطرف می‌کند؛ در حقیقت خداوند است که آن نیاز را برطرف می‌کند. ✔️ همچنانکه در به هستی‌بخش خویش نیازمند هستند، در ادامه حیات خویش نیز به ایجادی او محتاجا‌ند. ✔️ اساساً در هستی غیر از خداوند نیست تا نیاز به غیر او معنا داشته باشد. در این نگاه هویت حاجت، به ارتباط میان الهی باز می‌گردد. ✅پس یا... 1⃣ به دیگر که نیازمند آنها در زندگی خویش هستیم نظر داریم؛ که این اساساً و است و یا... 2⃣ موجودات دیگر را صورت موثر می‌دانیم که این نیز از شرک است اما ؛ و یا... 3⃣ موجودات را اساساً ذوب‌شده در الهی می‌بینیم و معتقد به هستیم و قائل به نه می‌شویم، که در این صورت آنچه در هستی است خداوند است و او و جز او در دار هستی دیّاری نمی‌بینیم و این می‌شود محض به خداوند و چنین احتیاجی قابل شکرگزاری نیست همچنانکه امام سجاد علیه‌السلام فرمودند. 📝 پ. ن 📌توضیح اجمالی و 🔺در رابطی ما موجوداتی را می‌بینیم که با خداوند از لحاظ وجودی دارند و هستی خویش را از او گرفته‌اند؛ اما در وجود ربطی اساساً موجودی نمی‌بینیم تا وابسته به خداوند باشد و است. 👌به تعبیر طلبگی وجود رابط، «مَن له الربط: کسی که برای او ربط و وابستگی است» می‌باشد اما وجود ربطی «مَن هو عین الربط: کسی که عین ربط و وابستگی» است. ☑️ تفاوت این دو در این است که در تعبیر اولی، برای خود شیء، مرتبه‌ای از وجود مستقل قائل هستیم اما در دومی خیر. ☑️ و خداوند فرمود: انتم الفقراء الی الله. به تعبیر جناب اساساً از آنجا که حق تعالی در صورت مظاهر مختلف خویش ظاهر شده است، این مظاهر به غیر او نمی‌تواند وابسته باشد.( ج.2 ص. 16) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 نکاتی از شرح دعای سحر: اسمای الهی () ✍ اصغر آقائی _____________________ اللّهم انّي أسئلك من اسمائك باكبرها وكلّ اسمائك كبيره. اللّهم انّي أسئلك باسمائك كلّها ... 🔻 نيكوی الهي و عاليه ربوبی نورانی احديت‌اند كه همه تعيّن‌هاي اسمائي در او مستهلك است و تمامي تجليات صفاتي در حضرتش مكنون است‌. 🔻 توجه به تعینات اسمائی، بر حسب بعضي مقامات سالكان است و الّا بر حسب بعضي مراتب ديگر شرك محسوب مي‌شود، زيرا "حسنات ابرار سيّئات مقربان است." پس حقيقت خالص از شرك عبارت است از اعتقاد به اين كه خداوند ظاهر و باطن و اول و آخر است و هيچ اسم و صفتي حجاب وجه كريم او نيست، و هيچ امر و خلقي نقاب نور عظمتش نمي‌باشد. چنان كه در دعاي عرفه آمده: 💠 «كيف يستدلّ عليك بما هو في وجوده مفتقر اليك. الغيرك من الظهور ما ليس لك حتي يكون هو المظهر لك. متي غبت حتي تحتاج الي دليل يدل عليك ومتي بعدت حتي تكون الاثار هي التي توصل اليك. عميت عين لا تراك عليها رقيبا: 💠 چگونه با چيزي كه در وجود خود نيازمند توست به تو استدلال شود؟ آيا غير تو ظهوري دارد كه تو داري آن نباشي تا او بتواند ظاهركننده تو باشد؟! كي غايب بوده‌اي تا نيازمند دليلي باشي كه بر تو دلالت كند و چه وقت دور بوده‌اي تا آثار وسيله‌اي براي رسيدن به تو بوده باشند؟ كور باشد چشمي كه تو را نظاره‌گر خود نبيند». 🔻 هويت و ذات احديت بر كسي ظاهر نمي‌شود مگر در پس حجاب تعيّنات اسمي، و در هيچ عالمي تجلّي نمي‌كند مگر در نقاب تجليات صفاتي. 🔻 به بعضي اسماء مقدم بر بعضي ديگر است. پس، تجلي ابتدا براي هر يك از اسماء محيط رخ مي‌دهد و در حجاب آن‌ها براي اسم‌هاي محاطشان 🔻 لذا، به سبب اسم الله و رحمان، تجلي براي بقيه اسماء به واسطه آن دو صورت مي‌گيرد و اين از جمله دلايل پيشي داشتن رحمت بر غضب است. 📚 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره ن. پ. توضیح برخی اصطلاحات: 🔹 ۱. : اسمای الهی هرچند مادی نیستند و نورانی، اما در عین نورانیت، ذات الهی رو در دالان و آينه محدود خویش جلوه می‌دهند نه آنگونه که هست لذا حجاب نورانی هستند. 🔹 ۲. : هر اسمی محدود به حدود خود است، و این حدود تعیّن‌یافتن آن اسم است؛ یعنی الصابر محدود به صبر است و المنتقم محدود به انتقام؛ لذا اسماء تعیّنات خواهند بود. خلاصه هر اسمی، محدود به خود است و بس. 🔹۳. و همراه با ایمان: خداوند می‌فرماید "وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ" لذا اگر کسی خدا را فقط از طریق یک‌ اسم ببیند، نسبت به اسمای دیگر او کفر ورزیده و در آن نیز نوعی شرک است زیرا آن اسم را شریک ذات احدیت دیده است. (این شرک و کفر در حرکت سالک به سوی ذات حق باید اندک اندک کنار زده شود که فرمود: إلهي هَبْ لي كمالَ الانقِطاعِ إلَيكَ ، وأنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بضِياءِ نَظَرِها إلَيكَ ، حتّى تَخرِقَ أبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النورِ ، فَتَصِلَ إلى مَعدِنِ العَظَمَةِ: الهى! نعمتِ بريدنِ كامل از همه و رويكردن كامل به خودت را به من ارزانى دار و ديدگان دلهاى ما را به نور نگاهشان به تو، روشن گردان، تا ديدگان دلها، پرده هاى نور را بدَرَند و به معدن عظمت و بزرگى بپيوندند. 🔹 ۴. : یعنی صقع ربوبی؛ ذات بدون هیچ قید الهی؛ ذات محض محض که حتی از قیود و تعیّنات اسمائی جداست. 🔹 ۵. : اسمائی هستند که در دل خویش اسمای دیگر را دارند؛ و محیط‌ترین اسم الهی الله، و الرحمن است؛ زیرا مثلا تمام اسمای الهی در دل الله است. 🔹 ۶. : این بدان معنا است که گاه کاری برای فردی در مرحله‌ای از رشد یعنی در مقام پسندیده است؛ اما همان کار برای فردی در مرتبه برتر، یعنی در مقام ناپسند است. 📚 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰شرک و فسق ✍ اصغر آقائی ____________________ 🔻شاید کلمه «مشرک» در نگاه اوّلی برابر با «فاسق» باشد. به همین دلیل بسیاری افراد، حتی مسیحیان و اهل کتاب را فاسق معرفی می‌کنند. اما آیا چنین است یا مسئله دقیق‌تر از این نگاه بدوی است؟ 🔻با توجه به تعریف دقیق در معنایِ و انکسار ، چه حقّی که و چه حقّی که ، پیشنهاد می‌دهد، تمام افراد به هر میزان دریافتی که از حق داشته، در برابر آن استکبار نورزیده، تواضع می‌کنند، هستند. 🔻لذا ، یا ، از باب مثال، تا وقتی که حقی چون ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام برای آنان آشکار نشده باشد، و حق‌بودن آن را در مرتبه‌ای از درک و معرفت، دریافت نکرده باشند، امّا به هر حقّی که از طریق عقل و یا شرع به آنها رسیده، اعتراف‌کرده، در برابر آن تواضع می‌کنند، اینان مرتبه‌ای از ایمان را داشته، در دایره وسیع ایمان هستند. 🔸فراموش نکنیم، هرچند مؤمن واژه‌ای است که کاربرد در مثلا پیدا کرده است؛ امّا حقیقت این است، بر اساس تعریفی که از ایمان عرض شد، ایمان امری است که مراتب گوناگونی از تا را در بر می‌گیرد. 🔹 تفاوت مشرکی که در برابر احکام عقلی خویش مانند ، با مشرکی که به احکام عقلی عمل نمی‌کند این است که آن مشرک اوّلی، مؤمن به ایمان باطنی است؛ و این ایمان، روزی چه در این دنیا و چه در که روز آشکارشدن باطن‌هاست، ، آشکار شده نجاتش خواهد داد. ✔️بنابر این مقدمه: هر فرد مشرکی تا آن زمان که شرک را دریافت نکرده باشد، و در نیز بر خویش عمل نکند، او نه به دلیل این شرک، و نه به دلیل عمل خویش، فاسق محسوب نخواهد شد؛ مگر آنکه هم به خویش و هم به خویش تن‌ دهد که سخن دیگری است. به تعبیر دیگر عنوان مشروط به است؛ حال چه علمِ حاصل از عقل و چه علم حاصل از شرع، و یا هر دو. 🔻بر این اساس می‌فرماید: 💠 كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ (توبه/8) 💠 چگونه [مشرکان بر پیمان خود پایبندند؟] و در صورتی که اگر بر شما چیره شوند، نه [پیوندِ] خویشاوندی را در حقّ شما رعایت می کنند، نه پیمانی را!! شما را با زبانشان خشنود می کنند، ولی دل هایشان [از خشنود کردن شما] امتناع دارد و بیشترشان فاسقند. 🔻 در این آیه خداوند را معرفی کرده است؛ آنانی که اوصافی چون دارند؛ لذا شرک و فسق ندارند. ▫️پ.ن: شاید در نگاه فردی که در جامعه ایمانی رشد کرده است، تصور اینکه فردی غیرعقلانی بودن شرک را دریافت نکرده باشد، بعید به نظر برسد؛ اما باید افراد را در محیط‌های خود دید و خود را جای آنان گذاشت. حتی اگر این فرض نیز درست باشد، باز نکته پیش‌گفته در تعامل با مشرکان بسیار مفید خواهد بود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul