eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز عيسى(ع) مى خواهد به قبرستان برود، تو دوست دارى كه بندگان تو به قبرستان بروند. در قبرستان است كه بندگان تو به فكر فرو مى روند و مرگ را باور مى كنند. آن ها مى فهمند كه سرانجام روزى نوبت آن ها هم مى رسد و در خانه قبر منزل خواهند كرد. عيسى(ع) در قبرستان قدم مى زند، براى اهل ايمان از تو طلب رحمت مى كند. او وقتى از كنار يك قبر عبور مى كند، متوجّه مى شود كه صاحب اين قبر، به عذاب گرفتار است، او پيامبر توست، چيزهايى را مى بيند كه ديگران نمى بينند. يك سال مى گذرد، عيسى(ع) بار ديگر گذرش به همان قبرستان مى افتد، از كنار همان قبر عبور مى كند كه مى بيند صاحب آن، در ناز و نعمت توست. تعجّب مى كند، اكنون با تو سخن مى گويد: ــ خدايا! سال قبل كه به اينجا آمدم، صاحب اين قبر در عذاب بود، چه شد كه امروز مهمان نعمت و رحمتِ توست؟ ــ اى عيسى! صاحب اين قبر، پسرى دارد. او دو كار نيكى انجام داد و من به خاطر آن كار خوب پسر، عذاب را از پدر برداشتم و او را مهمان رحمت خود كردم. ــ آن دو كار نيك چه بود كه آن پسر انجام داد؟ ــ راهى كه مردم از آن عبور مى كردند را اصلاح كرد و سرپرستى يتيمى را به عهده گرفت. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
حضرت رضا(ع) در عصر خلافت امین هارون فرزند ارشد خود «محمّد امین» را که مادرش زبیده بود، ولیعهد خود قرار داد، و از مردم برای او بیعت گرفت، و عبدالله مأمون را به عنوان ولیعهد دوم (خلیفه‌ی بعد از امین) قرار داد. پس از این اعلان و معرفی، برای سرکوبی شورشیان خراسان، شخصاً همراه پسرش مأمون، در سال 193 هـ .ق به خراسان سفر کرد و سرانجام در همان سال در سرزمین طوس خراسان از دنیا رفت. پس از مرگ هارون، مردم در بغداد با امین بیعت کردند، و در همه‌جا امین به عنوان خلیفه، معرفی شد، خلافت او حدود پنج سال طول کشید، او در همین مدت از یک‌سو به عیّاشی و هوسبازی سرگرم بود، و از سوی دیگر با برادرش مأمون، ناسازگاری کرد، و به جای او پسرش موسی را ولیعهد خود قرار داد، و مأمون نیز در خراسان دم از خلافت زد و سرانجام جنگ سختی بین این دو برابر درگرفت و امین شکست خورد و کشته شد، و مأمون به عنوان خلیفه بدون رقیب، بر مسند نشست. توضیح اینکه: مأمون، لشگر مجهزی را به فرماندهی طاهربن حسین (معروف به طاهر ذوالیمینین) و هَرثَمه‌بن اعین، به سوی بغداد فرستاد، پیشروی لشگر مأمون در بغداد، بقدری عرصه را بر لشگریان امین تنگ کرد، که نزدیک بود لشگریان او از گرسنگی و تشنگی به هلاکت برسند، در این هنگام امین برای هرثمه نامه نوشت که به من امان بده تا در نزد تو آیم، هرثمه امان او را پذیرفت، او سوار کشتی شده و خود را به هرثمه رسانید، هرثمه پیشانی او را بوسید و با او گرم گرفت، ولی سپاه طاهر به دستور طاهر، امین را دستگیر کرده، و به فرمان طاهر، آنقدر شمشیر بر او زدند که به هلاکت رسید، آنگاه سرش را از بدنش جدا ساختند، و طاهر آن را برای مأمون فرستاد. از بی‌وفایی روزگار اینکه: مأمون دستور داد سر بریده‌ی برادرش امین را در صحن خانه‌اش بر چوبی نصب کردند، سپاهیان خود را طلبید، هر کدام از آنها کنار سر می‌رفت و او را لعنت می‌کرد، و جایزه می‌گرفت... سرانجام یک نفر خراسانی وارد شد و به او گفتند: صاحب سر را لعنت کن، او گفت: «لعنت خدا بر این و بر پدر و مادرش خداوند آنها را در فلان مادرانشان داخل کند.» همین موضوع باعث شرمندگی و افتضاح شد، مأمون همان دم دستور داد سر بریده را از بالای چوب گرفتند و شستند و به بغداد فرستادند، تا در کنار جسدش دفن شود. 💖💖💖💖💖💖💖 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
اكنون برادرت حسن آماده مى شود كه به ميدان برود، نام اصلى او "حسن بن حسن" است، مردم او را بيشتر به نام "حسن مُثنّى" مى شناسند. وقتى او به دنيا آمد، پدر، نامِ خودش را براى او انتخاب كرد. او داماد حسين(ع)است و چند سال قبل با فاطمه (دخترِ حسين(ع)) ازدواج كرده است. حسين(ع) به او اجازه ميدان مى دهد، او با همسر خود خداحافظى مى كند و سپس به سوى ميدان مى رود و مى جنگد، تيرها از هر طرف به سوى او مى آيند، او زخمى مى شود و بر روى زمين مى افتد. خون زيادى از او رفته است، او بى هوش مى شود، همه خيال مى كنند او جان داده است، براى همين او را رها مى كنند.60 چند ساعت بعد كه جنگ تمام مى شود، او به هوش مى آيد... سر از روى خاك بلند مى كند و مى بيند كه حسين(ع) شهيد شده است، دشمنان او را اسير مى كنند، چند نفر مى خواهند او را به قتل برسانند، در ميان سپاه كوفه، يكى كه با مادر او فاميل است، جلو مى آيد و مانع اين كار مى شود، او را به عنوان اسير به كوفه مى برند. <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef