eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگى ماشينى امروز با خطرات زيادى همراه شده است. هر روز، خبر از بين رفتن عدّه اى از هموطنان را در تصادف ها مى شنويم. اين يك نمونه از مرگ هاى ناگهانى است. آيا شما راهى مى شناسيد كه به وسيله آن بتوانيد مرگ هاى ناگهانى را از خود دور كنيد؟ آيا موافقيد سخن امام باقر(ع) را در اين زمينه براى شما نقل كنم؟ آن حضرت فرمودند: "نيكى به پدر و مادر و صدقه دادن (به صورت مخفيانه) فقر را از شما دور مى كند و عمر شما را طولانى نموده و هفتاد نوع مرگ بد (مرگ ناگهانى) را از شما دور مى گرداند". در سخنى ديگر از امام صادق(ع) چنين نقل شده است: "اگر دوست داريد خداوند عمر شما را طولانى نمايد، پدر و مادر را از خود خوشحال نگه داريد". به راستى، وقتى شما با رفتار پسنديده خود باعث مى شويد تا قلب پدر و مادرتان شاد شود، خداوند متعال هم به عمر شما مى افزايد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) يك روز به مسجد آمدند و به ياران خود فرمودند: ديشب خوابى ديدم و مى خواهم براى شما تعريف كنم. همه سراپا گوش شدند تا پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) لب به سخن بگشايد. به هر حال، اين خواب در نزد حضرت مهمّ بوده است كه مى خواهد براى ياران خود بيان كند. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند: ديشب در عالم رويا ديدم كه مرگ يكى از يارانم فرا رسيده و عزرائيل هم براى قبض روح او آمده است. همين كه عزرائيل مى خواست جان او را بگيرد، ديدم نيكى به پدر و مادر به شكل جوانى زيبا، ظاهر شد و نگذاشت. آرى، چون آن مرد به پدر و مادر خود مهربانى مى كرد و در حقّ آنها نيكى مى نمود، خداوند هم به خاطر همين ويژگى، عمر او را طولانى نمود و او را از مرگِ حتمى نجات داد. جالب تر اين كه همين نيكى به پدر و مادر، مى تواند باعث برطرف شدنِ سختى هاى جان دادن، شود. امام صادق(ع) فرمودند: "اگر دوست داريد موقع مرگ، سختى هاى جان دادن از شما برداشته شود، به ديدار فاميل خود رفته، با پدر و مادر خود مهربان باشيد كه در اين صورت خدا سختى هاى لحظه مرگ را از شما دور مى كند و در زندگى خود هيچ گاه فقير نمى شويد. بياييد همه با هم پيمان ببنديم كه با پدر و مادر خود به بهترين صورت، رفتار كنيم تا خداوند نيز به عمر و زندگى و ثروت ما بركت عنايت كند. اين قانونِ نظام خلقت است كه هر كس با پدر و مادر خود مهربان باشد، خداوند عمرى طولانى و باعزّت به او مى دهد و فقر و بدبختى را از زندگى او دور مى كند. 🦋💖🌹🌷🦋💖🌹🌷 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هنگامى كه به درگاه خدا به نماز مى ايستى، خداوند آن چنان باران رحمت و مهربانى خود را بر تو نازل مى كند كه اگر اين را مى دانستى هرگز نمى خواستى نمازت را به پايان ببرى. در مورد اهمّيت نماز، سخن بسيار گفته شده است و حتماً شنيده اى كه در روز قيامت اوّل عملى كه مورد بررسى قرار مى گيرد، نماز مى باشد. اگر نماز مورد قبول واقع شد، همه كارهاى نيك انسان مورد قبول واقع مى شود، امّا اگر نماز قبول نشود، اعمال خوب و نيكوىِ ديگر هم مورد قبول واقع نمى شود. دوست من! حتماً مى دانى كه براى اين كه نماز مورد قبول خداوند واقع شود، بايد احكام نماز را به دقّت مراعات كنيم. لباس ما نبايد از پول حرام خريدارى شده باشد; وضوى ما بايد درست باشد و ... امّا من امروز مى خواهم شما را با يكى از شرايط قبولى نماز آشنا سازم كه فكر مى كنم كمتر شنيده باشى! امام صادق(ع) فرمودند: "اگر پدر و مادرى در حقّ فرزند خود ظلم بنمايند و آن فرزند به پدر و مادر خود با خشم و غضب نگاه كند، خداوند نمازهاى آن فرزند را قبول نمى كند". شايد پدر يا مادرى به وظيفه اش، آن طور كه شايسته و بايسته است، عمل نكند، امّا اين نبايد باعث شود تا فرزندان، احترام آنها را نگيرند. حال اگر پدر و مادر مهربانى دارى كه در راه تربيت تو كوتاهى نكرده اند، بايد حواست را خيلى جمع كنى! مبادا با عصبانيت به آنها نگاه كنى، زيرا در اين صورت نمازت مورد قبول درگاه خداوند نمى شود. نه تنها نماز بلكه همه اعمال خوب تو مورد قبول خدا واقع نمى شود! آنها كه هزاران كار نيكو انجام مى دهند، امّا دل پدر و مادر خود را مى شكنند به بيراهه مى روند. آنها روز قيامت مى بينند كه هيچ كدام از كارهاى خيرشان مورد قبول نيست، آن وقت اشك پشيمانى مى ريزند. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
من در خانواده اى مسيحى بزرگ شدم و براى همين جوانى مسيحى بودم. محلّ زندگى من شهر كوفه بود و در آنجا به كسب و كار مشغول بودم. در شهر خود با بعضى از ياران امام صادق(ع) آشنا شدم و همين آشنايى سبب شد تا من در مورد حقانيّت اسلام و شيعه تحقيق بيشترى كنم. كم كم به مكتب شيعه علاقمند شدم و دين اسلام را به عنوان دين خود قبول كرده و مسلمان شدم و از پيروان امام صادق(ع) گرديدم. من با مادر خود زندگى مى كردم و صلاح نديدم كه خبر مسلمان شدن خود را به او بگويم، زيرا تمام فاميل، برايم درد سر درست مى كردند. ارتباط من با شيعيان كوفه بسيار زياد شده بود و در جلساتشان شركت مى كردم و وظايف دينى خود را از آنها فرا گرفته، از چشمه سار معارف اهل بيت(عليهم السلام) سيراب مى شدم. كم كم عشق ديدن امام صادق(ع) در وجودم شعلهور شد و به دنبال فرصتى بودم تا به سرزمين عربستان سفر كرده و امام خويش را ملاقات كنم. به بهانه تجارت، عازم سفر شدم و به خدمت امام صادق(ع) رسيدم. اوّلين بارى كه حضور امام زيبايى ها رسيدم، با روى باز از من پذيرايى كرد و برايم دعا نمود. در همان بار اوّل كه او را ديدم، توصيه كرد كه با مادر مسيحى خود مهربان باش. در ضمن خبر داد كه به زودى مادرت از دنيا مى رود و از من خواست كه خودت كار به خاك سپارى او را به عهده بگير. از اين سخن امام تعجّب كردم كه چرا ايشان تأكيد داشت، دفن كردن مادرت را خودت انجام بده. بعد از چند روز به كوفه بازگشتم. چون نصيحت امام صادق(ع)، همواره در گوشم طنين انداز بود، برنامه منظّمى ريختم تا بيشتر بتوانم كنار مادرم باشم. با اين كه مى توانستم، خدمتكارى برايش بگيرم، امّا اين كار را نكردم. خودم برايش غذا مى پختم و لباس هايش را مى شستم. به هر حال، هر كارى كه از دستم برمى آمد، براى مادر انجام مى دادم. مدّتى گذشت، يك روز مادرم مرا صدا زد و گفت: پسرم! چه خبر شده است؟! قبلا اين گونه احترام مرا نمى گرفتى، از وقتى كه از سفر برگشته اى، رفتارت با من خيلى بهتر شده است. نمى دانستم چه بگويم، سرانجام به او گفتم: در سفر خود با آقاى بزرگوارى آشنا شدم، او به من گفت كه به شما خدمت بيشترى نمايم. مادرم با شنيدن سخن من به فكر فرو رفت و گفت: آيا اين آقايى كه مى گويى پيامبر است؟ گفتم: نه، مادر گفت: پسرم! سخن او، سخن پيامبران است. گفتم: مادر! او امام صادق(صلى الله عليه وآله) و ششمين پيشواى شيعيان است و از فرزندان حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله) آخرين فرستاده خداوند مى باشد و من به تازگى به اين دين گرويده ام. مادر كه با دقّت به حرف هايم گوش مى داد، رو به من كرد و گفت: از دينِ تازه ات، بيشتر برايم بگو كه اين بهترين دين مى باشد. من هم به معرّفى اسلام پرداخته، شهادتين را به او ياد دادم و او نيز مسلمان شد. گفتگوى ما طولانى شد. ظهر بود و صداى مؤذن به گوش مى رسيد. وضو و نماز را به او ياد دادم و او نيز نماز ظهر و عصر را خواند. سپس ناهار را خورديم و او استراحت كرد. عصر كه شد، باز هم از دين اسلام برايش گفتم. او نماز مغرب و عشا را هم خواند. ناگهان حالش دگرگون شد، با صدايى ضعيف مرا صدا زد: پسرم! هر آنچه امروز برايم گفتى، بار ديگر بازگو! با چشمانى گريان، اعتقاد به خداپرستى و پيامبرى حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله) و ولايت اهل بيت(عليهم السلام) را برايش گفتم و او هم با من تكرار كرد: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ الله، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله. اَشْهَدُ اَنَّ عَليّاً وَلىُّ الله. و بعد از لحظاتى، صداى مادر قطع شد و جان به جان آفرين تسليم كرد. صبح كه شد، دوستان خود را باخبر كردم. او را طبق دستور اسلام غسل و كفن نموده، تشييع جنازه كرديم. بر بدن مادرم نماز خوانديم و او را دفن كرديم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هيچ چيز مانند گناه انسان را از رسيدن به كمال و سعادت دور نمى كند. متأسّفانه شيطان، همواره تلاش مى كند تا انسان را از مسير صحيح بندگىِ خدا خارج نمايد و او را به گردابِ گناه بيندازد. براى همين سعى كنيم تا با كمك گرفتن از خداوند، در دام وسوسه هاى شيطان نيفتيم و با سپرى كردنِ زندگى افتخارآميز به ديدار معبود بشتابيم. اكنون اين سؤال مطرح است كه ما چگونه مى توانيم آثار شوم گناهان را از بين ببريم تا دوباره مورد لطف و عنايت خداوند قرار گيريم؟ همه مى دانيم كه خداوند، درِ توبه را به سوى بندگان خود باز گذاشته و وعده فرموده كه گناه توبه كنندگان را مى بخشد. خدا در قرآن از عشق و محبّت خود نسبت به توبه كنندگان سخن به ميان آورده است. شايد برايتان جالب باشد كه احترام به پدر و مادر و نيكى به آنها، اثر بسيار زيادى در بخشش گناهان دارد. خداوند به خاطر نيكى به پدر و مادر از گناه بندگان گذشته، آنها را مورد لطف خود قرار مى دهد. بسيار مناسب مى بينم كه در اين جا حكايتى را براى شما نقل كنم. پيامبر(صلى الله عليه وآله) نماز خود را تمام كرده بود كه جوانى وارد مسجد شد و سراغ ايشان را گرفت. همه مردم تعجّب كرده بودند، چطور شده كه اين جوان به مسجد آمده است؟! زيرا او به فسق و فجور مشهور شده بود. به هر حال مردم، پيامبر(صلى الله عليه وآله) را نشان دادند و او خدمت حضرت آمد. در حالى كه اشك مى ريخت، سر خود را پايين انداخته، به پيامبر(صلى الله عليه وآله) عرضه داشت: اى رسول خدا! جوانى هستم كه گناه و معصيت زيادى انجام داده ام، مى خواهم توبه كنم، آيا راهى هست كه خداوند توبه مرا قبول كند؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) نگاهى به او كرد و فرمود: اى جوان! آيا پدر و مادرت زنده هستند؟ جوان در پاسخ گفت: فقط پدرم زنده است و مادرم از دنيا رفته است. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اى جوان! برو و تا مى توانى به پدرت خدمت كن! جوان خيلى خوشحال شد، از حضرت تشكّر كرد و از مسجد خارج شد. در اين هنگام پيامبر(صلى الله عليه وآله) رو به ياران خود كرد و فرمود: كاش مادر اين جوان زنده بود!27 منظور پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين بود كه اگر اين جوان سعادت داشت كه خدمتگزارى مادرش را بكند، بسيار بهتر مى توانست، آثار گناهان خود را از بين ببرد و مشمول عفو و بخشش خداوند قرار گيرد. دوست خوبم! تا پدر و مادر تو زنده هستند از اين توفيق بزرگ استفاده كن و با نيكى كردن به آنها بخشش خداوند را به سوى خود جذب كن. به خدا قسم با كمك كردن و مهربانى نمودن به پدر و مادر مى توانى روح خود را از آلودگى ها و سياهى ها پاك سازى! حتماً دقّت كرده اى كه وقتى خدمتى به پدر يا مادر خود مى كنى، در وجودت احساس سبكى و نشاط مى كنى! آيا در فصل پاييز كه برگ درختان زرد مى شود به باغ رفته اى؟ آيا ديده اى، وقتى باد مىوزد، چگونه برگ درختان بر روى زمين مى ريزند؟ آرى، اگر چشم باطن داشتيم، مى ديديم كه چگونه گناهان ما هنگام نيكى به پدر و مادر، فرو مى ريزند. آيا توجّه كرده اى، لحظه اى كه دست پدر يا مادرت را مى بوسى، چقدر نشاط روحى به تو دست مى دهد؟! اين نشاط و سبكى براى اين است كه روح ما از تيرگى گناهان پاك شده است. گويا، زنجيرهايى كه از انجام گناهان، روح ما را در بند كرده، باز مى شوند و او مى تواند آزادانه پرواز كند. تصوّر كنيد، شخصى يك هفته بدن خود را نشسته باشد. وقتى به حمام مى رود و بدن خود را تميز مى شويد، احساس سبكى و راحتى مى كند، چون بدنش از آلودگى پاك شده است. وقتى دست پدر و مادرت را مى گيرى و بر آن بوسه مى زنى و عشق و مهربانى خود را نثارشان مى كنى، گناهان از صفحه روحت زدوده مى شوند، در نتيجه احساس سبكى و نشاط مى كنى. خلاصه كلام آن كه مكتب ما همان طور كه نماز، روزه، استغفار، دعا و گريه را براى پاك شدن گناهان معرّفى مى كند، نيكى به پدر و مادر و احترام گرفتن از آنها را هم به عنوان يكى از بهترين راه هاى بخشش گناه اعلام مى نمايد. 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
سعيد يكى از دوستان بسيار خوب من است. او يك روز به منزل من آمد و در مورد مشكلش سخن گفت. از گفته هايش چنين برداشت كردم كه مدّتى است، بركت از زندگى او رفته و وضع كاسبى اش به هم ريخته و حسابى هم مقروض است. قبل از اين، همه حسرت كاسبى او را مى خوردند و از اين كه كار او اين همه رونق دارد، انگشت به دهان مى گرفتند، امّا اكنون با سيلى صورت خود را سرخ نگه مى دارد. سعيد از من براى رفع مشكلش راهنمايى خواست. او انسانى مؤمن و ديندار بود و به همه، دستورات دينى عمل مى كرد، براى همين خيلى در اين زمينه فكر كردم كه مشكل از كجاست. از شما چه پنهان، حسابى گيج شده بودم، زيرا اين رفيق ما همه كارهايش درست بود. اهل نماز و بندگى خدا بود و به فقرا و بيچارگان هم كمك مى كرد، مانده بودم كه گير كار او چيست؟! از او سؤال كردم كه اين مشكلات از چه زمانى برايت پيش آمد؟ او مقدارى فكر كرد و گفت: حدود دو سالى مى شود، وقتى كه پدرم از دنيا رفت. ناگهان جرقه اى در ذهنم زده شد، پيش خود گفتم كه سر نخ را پيدا كردم. به او گفتم: از زمانى كه پدرت از دنيا رفت، اين مشكلات شروع شد؟ او آهى كشيد و گفت: آرى، پدرم بركت زندگيم بود. خيلى احترام او را مى گرفتم و هر روز به او سر مى زدم. او خيلى در حقّ من دعا مى كرد، خدايش رحمت كند. گفتم: راستش را بگو، از وقتى كه بابايت از دنيا رفته، چقدر به فكر او هستى؟ آيا سر قبر او مى روى؟ او سرش را پايين انداخت و گفت: اين قدر گرفتارى دارم كه ديگر به اين كارها نمى رسم. گفتم: سعيد جان! گره كور زندگى تو اين است كه تو عاقّ پدرت شده اى؟ او تعجّب كرد و گفت: شما كه مى دانى، پدرم تا زنده بود، چقدر از او احترام مى گرفتم، او بارها مى گفت كه از دست تو راضى هستم. من رو به او كردم و گفتم: آرى، پدرت تا زنده بود از تو راضى بود، امّا وقتى كه از دنيا رفت، ديگر به او سر نزدى، برايش كار خيرى انجام ندادى، او را فراموش كردى، اكنون پدرت از تو ناراضى شده، دلش از دست تو شكسته و براى همين بركت از زندگيت رفته است. سعيد سرش را پايين انداخت و به فكر فرو رفت. من ادامه دادم: ما فكر مى كنيم، بايد احترام پدر و مادر را تا زنده هستند، بگيريم و سعى مى كنيم، آنها از ما راضى باشند، امّا نمى دانيم وقتى دستشان از دنيا كوتاه مى شود، چقدر به كمك ما نياز دارند، منتظر ما هستند تا به آنها سر بزنيم، به سر قبرشان برويم و برايشان كار خيرى بكنيم. وقتى ما اين كارها را انجام مى دهيم، خيلى خوشحال مى شوند و برايمان دعا مى كنند، خدا هم به خاطر خوشحالى آنها خير و بركت به زندگى ما عطا مى كند. امّا اگر آنها را فراموش كنيم و ديگر بر سر قبرشان نرويم و به يادشان نباشيم، آنها غمناك شده، از ما ناراضى مى شوند و در واقع ما عاقّ پدر و مادر مى شويم، آن وقت است كه بركت از زندگى ما مى رود و مشكلات يكى پس از ديگرى به سراغمان مى آيند. امام باقر(ع) فرموده اند: "اگر فرزندى بعد از مرگ پدر و مادر خود به ياد آنها نباشد و براى آنها دعا نكند، در واقع عاقّ پدر و مادر شده است". سعيد ديگر به راز گمشده مشكلات خود پى برد و اشك در چشمانش حلقه زد. بعد از ساعتى هر دو با هم، كنار قبر پدر او رفتيم. او همان جا به نيّت پدرش، پول زيادى براى كار خيرى در نظر گرفت و با خود عهد كرد هر هفته بر سر قبر پدر بيايد. يك ماه گذشت و سعيد مهمان خانه من بود، امّا اين بار براى تشكّر آمده بود، زيرا همه مشكلاتش حل شده بود. به قول خودش، دست به هر چه مى زد، طلا مى شد، زيرا پدر از او راضى شده بود. اگر پدر و مادر شما از دنيا رفته اند، سعى كنيد به ياد آنها باشيد و برايشان كارهاى خير انجام دهيد تا همواره دعايشان همراه زندگيتان باشد. در اين صورت است كه سعادت و خوشبختى را تجربه خواهيد كرد. جالب است، بدانيد كه نيكى به پدر و مادر بعد از مرگ آنها از فضيلت و ارزش بيشترى نزد خداوند برخوردار است، زيرا بعد از مرگ، به نيكى كردن ما احتياج بيشترى دارند. دست آنها از اين دنيا كوتاه است و وقتى ما به يادشان، كار خيرى انجام مى دهيم، خيلى خوشحال مى شوند. 🌻🦋💖🌻🦋💖🌻🦋💖 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
در مورد زيارت كربلاى امام حسين(ع) سخن بسيار گفته شده است و همواره امامان معصوم(عليهم السلام) ما را تشويق و ترغيب به زيارت آن حضرت نموده اند. از سخن امام صادق(ع) چنين استفاده مى شود كه هر كس به كربلا برود خداوند "خير زياد" به او عنايت مى نمايد. آرى، وقتى پا به صحراى كربلا مى گذارى سراسر عشق و شعور مى شوى، زيرا آن جا سرزمينى است كه تمامى زيبايى ها در مقابل تمامى زشتى ها ايستادگى و جان فشانى نمود. كربلا، درس آزادگى و دلدادگى را به همه تاريخ ياد مى دهد و تو، چون كربلايى مى شوى، اين همه پيام هاى پر معنى را با وجودت درك مى كنى و تحوّلى بزرگ در تو ايجاد مى شود و به "خير زياد" مى رسى! دوستان من! به نظر شما اگر توفيق يارمان نبود و نتوانستيم به كربلا برويم، چگونه مى توانيم به "خير زياد" برسيم؟ شايد بعضى ها بتوانند هر سال به كربلا بروند و سالى يك بار به "خير زياد" برسند، امّا سخنم اين است، آيا مى توانيد مرا كمك كنيد تا من هر روز به "خير زياد" برسم؟ شما چه پيشنهادى داريد؟ آيا موافقيد، پاسخ خود را از امام صادق(ع) بشنويم؟ آن حضرت فرموده اند: "چرا شما براى پدر و مادر خود كار خير انجام نمى دهيد؟ چرا به نيّت آنها، نماز، روزه و حج انجام نمى دهيد؟ چرا به جاى آنها به فقرا كمك نمى كنيد؟ آگاه باشيد! هرگاه براى پدر و مادر خود كار خيرى انجام دهيد، خداوند، هم به پدر و مادر شما و هم به خود شما پاداش مى دهد و هم چنين خداوند "خير زياد" به شما عنايت مى كند". دوست من! پدر و مادرت، چه زنده باشند و چه از دنيا رفته باشند، برايشان نماز بخوان و روزه بگير و منتظر باش تا خدا نيز به تو "خير زياد" كرم كند. البتّه تو مى دانى، اگر پدر و مادر زنده باشند، نمى توان برايشان نماز و روزه واجب بجا آورد، بلكه بايد به نيّت آنها نماز مستحبّى خواند و روزه مستحبّى گرفت، امّا اگر پدر و مادرت از دنيا رفته اند، مى توانى به نيّت آنها نماز بخوانى و روزه هم بگيرى. عزيزم! وقتى به مكّه مى روى، حتماً سعى كن به نيّت آنها زيارت كنى، نماز بخوانى و طواف خانه خدا بجا آورى. اگر به مكان زيارتى رفتى به جاى آنها زيارت كن و به ياد آنها باش. حالا ديگر مى دانى كه هر لحظه مى توانى "خير زياد" را به سوى خود جذب كنى! آرى، براى جذب "خير زياد" دو راه دارى: الف . به سفر كربلا بروى و ضريح شش گوشه امام حسين(ع) را زيارت كنى. ب . همين الان وضو بگيرى و به نيّت پدر و مادرت دو ركعت نماز بخوانى، يا دست در جيب مبارك خود كنى و به نيّت آنها صدقه اى كناربگذارى! البتّه مى دانى، من نمى خواهم زيارت امام حسين(ع) را كم رنگ نشان دهمـ همه هستى من فداى ذرّه ذرّه خاك كربلاـ امّا در اين جا مى خواهم، احترام به پدر و مادر را از زاويه جديدى براى تو مطرح كنم. شايد يادت نباشد، امّا همين مادرت بود كه تو را در بغل مى گرفت و ماه محرّم به حسينيه مى برد و براى امام حسين(ع)گريه مى كرد و تو را شير مى داد. اين عشق به امام حسين(ع) با شير مادر در وجود تو عجين شده است. تو نبايد اين مادر را فراموش كنى! مبادا كربلا بروى و مادر مهربانت را از ياد ببرى. 🦋🌻🌷🦋🌻🌷🦋🌻🌷 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
آيا تا به حال فكر كرده ايد كه هدف خداوند از خلقت انسان چه بوده است؟ اگر به قرآن مراجعه كنيم، متوجّه مى شويم كه خداوند ما را براى عبادت و بندگى خويش خلق نموده است. البتّه اين عبادت و بندگى براى خداوند هيچ نفعى ندارد بلكه در سايه آن روح ما رشد كرده، آمادگى پيدا مى كند تا به مقام هاى بسيار والايى برسد. آرى، هر چقدر ما بتوانيم بيشتر به عبادت بپردازيم به خدا نزديك تر شده، مى توانيم به سوى سعادت ابدى خود پيش برويم. در صورتى كه در زندگى بشر نيايش و عبادت وجود نداشته باشد، روح انسان لطافت خود را از دست مى دهد و قلب انسان در غوغاى زندگىِ روزمره به تاريكى و سياهى مى گرايد. و به راستى كه با همين عبادت كردن خداوند است كه قلب انسان صفا پيدا مى كند و اين را به يقين بدانيم كه جز در سايه عبادت و نيايش با خداوند سبحان، روح و روان انسان به آرامش نمى رسد. خواننده محترم! از شما سؤال مى كنم: وقتى كلمه "عبادت" را مى شنوى يا مى خوانى، چه چيزى به ذهن تو خطور مى كند؟ فكر مى كنم، جواب شما اين خواهد بود: نماز، روزه، حج و ... امّا مى خواهم امروز و در اين جا شما را با عبادت ديگرى آشنا كنم كه شايد كمتر به آن توجّه كرده باشيد. اگر شما در كنار پدر و مادر خود زندگى مى كنيد به من قول بدهيد كه به اين دستور عمل كنيد! كتاب را زمين بگذار و كنار پدر و مادر خود برو و به پيشانى آنها بوسه بزن! باور كن كه تو عبادتى بس بزرگ انجام داده اى، زيرا مولاى ما حضرت على(ع) فرمودند: "بوسه بر صورت پدر و مادر عبادت است". آرى، بوسيدن پدر و مادر در دين ما به عنوان عبادت معرّفى شده است! از آن زمان كه ما عبادت را در نماز و روزه خلاصه كرديم به اين جا رسيديم كه پدران و مادران ما در عطش مهربانى ما سوختند! خوب من! تو براى چه، روزى پنج بار نماز مى خوانى؟ مگر نمى خواهى به دستور دين اسلام عمل كنى. خوب، همان اسلامى كه نماز را به عنوان عبادت براى تو معرّفى كرده، بوسيدن پدر و مادر را هم به عنوان عبادت معرّفى كرده است. من چگونه فرياد بزنم كه مردم صدايم را بشنوند؟ چرا ما مسلمانان فقط به بعضى از دستورات اسلام عمل مى كنيم؟ آيا ديگران اين طور خواسته اند كه ما فقط عبادت را نماز، روزه و حج بدانيم؟ بارها شده، وقتى سخن حضرت على(ع) را براى شيعيانِ آن حضرت نقل كرده ام، بسيار تعجّب كرده و افسوس خورده اند كه چرا تا زمانى كه پدر و مادر آنها زنده بود، يك نفر پيدا نشد، اين سخن مولاى مهربان را برايشان بگويد. عزيز دل! اگر پدر و مادرت زنده هستند، تا مى توانى صورتشان را ببوس. خودت را عادت بده، همان طور كه روزى پنج بار نماز مى خوانى، روزى پنج بار هم صورت آنها را ببوسى! آن وقت ببين، چقدر به خدا نزديك مى شوى! چقدر معنويّت و عرفان در تو رشد مى كند! چرا بايد پدران و مادران در جامعه ما مسلمانان اين طور در آسايشگاه ها دِق كنند و بميرند و فرزندان آنهاـ به خيال خودشانـ براى رسيدن به خدا، هزاران كيلومتر سفر كنند تا يك عمره بجا آورند و عبادتى كرده باشند! سفر عمره خيلى خوب است و هيچ كس در مستحب بودن اين سفر و تحوّلى كه مى تواند در انسان ايجاد كند شك ندارد، امّا منظور من اين است، فقط هنگامى دين اسلام مى تواند، باعث سعادت ما شود كه به همه برنامه هاى آن عمل كنيم. 🌻❤️🌻❤️🌻❤️🌻❤️🌻 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هرگز يادم نمى رود، در مكّه كه بودم، يكى از برادران به من گفت: به آرزوى خود رسيدم و چهارده سفر به مكّه آمدم. به او گفتم: بگو بدانم، چند بار روى پدر خود را بوسيده اى؟ در جواب گفت: تا به حال چنين كارى را انجام نداده ام. بياييد با هم تصميم بگيريم كه اين عبادت را در جامعه خود زنده كنيم; بياييد فهم خود را از دين اسلام تغيير دهيم. اگر از من دلگير نشوى، اين چنين بگويم، بياييد دوباره مسلمان شويم. به اميد آن روزى كه همه فرزندان، اوّل صبح، صورت پدر و مادر خود را ببوسند و اين گونه به خدا نزديك شوند. آن وقت خداوند چقدر رحمت و بركت خويش را بر ما نازل خواهد نمود. آن وقت چقدر عشق، صفا و صميميّت در خانواده هاى ما به چشم خواهد خورد. آن وقت همه دنيا حسرت عشقى را خواهند خورد كه در ميان ما وجود دارد. من و تو بايد با كمك هم آن فرداى زيبا را بسازيم. از همين الآن شروع كنيم. من قلم را كنار مى گذارم و نزد پدر و مادرم مى روم تا صورت آنها را ببوسم، تو هم كتاب را كنار بگذار و نزد پدر و مادرت برو و روى آنها را ببوس. اگر ديدى كه خجالت مى كشى، اشكال ندارد، من هم دفعه اوّل خجالت كشيدم، امّا راه حلّى براى تو دارم. برگرد و اين كتاب را در دست بگير و اين حديث حضرت على(ع) را براى پدر و مادرت بخوان: "بوسيدن صورت پدر و مادر عبادت است". آنگاه بگو، مى خواهم به اين فرمايش مولايم عمل كنم. باور كن، در اين لحظه كه صورت پدر و مادرت را مى بوسى، قلب مولاى خود را شاد مى كنى. مولاى تو از اين كار تو خيلى خوشحال مى شود. بيا و با يك بوسه، غبار مظلوميّت از چهره سخن مولاى خود بردار! 🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
اين جا صحراى قيامت است و همه براى حسابرسى آماده شده اند. ناگهان بوى خوشى به مشام همه مى رسد. همه از هم مى پرسند، اين بوى خوش از كجا است كه ما را چنين مدهوش خود كرده است؟! من در اين ميان از فرشتگان مى پرسم كه اين بوى خوش از كجا است؟ و جواب مى شنوم: "خداوند بهشت را براى بندگان خوب خود آماده كرده است. امروز به دستور خداوند پرده از جلو بهشت برداشته شد و براى همين بوى خوش آن تمام صحراى قيامت را فرا گرفت". همه انسان ها از خوب و بد بوى بهشت را احساس مى كنند مگر يك گروه كه هرگز بوى بهشت را احساس نخواهند كرد. آيا شما مى دانيد، آن گروه چه كسانى هستند؟ آنها كسانى هستند كه با پدر و مادر خويش بدرفتارى كرده اند! آنها كه عاقّ پدر و مادر شده اند! حتماً شما مى دانيد، كسى كه پدر و مادرش از او ناراضى باشند به اصطلاح مى گويند، عاقّ پدر و مادر شده است. ما بايد حواسمان خيلى جمع باشد، مبادا عاقّ پدر و مادر شويم. زيرا عاقّ پدر و مادر شدن، گناهى است كه هر كس به آن مبتلا شود در همين دنيا سزاى آن را مى بيند، بركت از زندگى او مى رود، عمرش كوتاه مى شود و خير از زندگى خود نمى بيند. كسى كه عاقّ پدر و مادر شود، روى عزّت و سربلندى را نمى بيند و خود را بايد براى ذلّت و خوارى آماده كند. آيا مى دانى، خدا در روز قيامت به كسى كه عاقّ پدر و مادر باشد، اصلا نظر مهربانى نمى كند؟ من و تو بايد در مقابل پدر و مادر خيلى با دقّت عمل كنيم، مبادا آنها را ناراحت كنيم، زيرا حضرت على(ع) مى فرمايد: "هر كس پدر و مادر خويش را ناراحت نمايد، عاقّ آنها شده است". براى همين هرگاه شيطان تو را فريب داد و حرفى زدى يا كارى كردى كه پدر و مادر از تو ناراحت شدند، سريع نزد آنها برگرد و عذرخواهى كن و تا خاطرت جمع نشده است كه آنها از صميم قلب و با تمام وجود تو را بخشيده اند، از آنها جدا نشو. مبادا به پدر و مادرت، نگاه تندى كنى كه اين خودش يك نوع عاق شدن است! به هر حال اگر راز و رمز سعادت و خوشبختى را مى خواهى در يك كلام خلاصه مى شود و آن نيكى و احترام به پدر و مادر است. 💖💖💖💖💖💖💖 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
من نمى گويم كه پدر و مادران همه بى عيب و نقص هستند; من نمى گويم كه به خاطر خوبى پدر و مادر به آنها نيكى كن، نه! سخن من اين است كه پدر و مادر خود را به خاطر دستور خدا احترام كن، همين پدر و مادرى كه الان دارى را مى گويم با همه عيب ها و نقص ها! اين كه پدر و مادر تو بى عيب و نقص باشند و تو احترام آنها را بگيرى، هنر نيست. خداى متعال از اين خوشحال مى شود كه تو احترام پدر و مادر خود را مى گيرى اگر چه آنها بعضى مواقع خطاكار باشند. من نمى گويم كه اشتباه پدر و مادرت را قبول كن، نه، تو صاحب فكر و انديشه هستى، امّا به آن معنى نيست كه به آنها بى احترامى كنى و ديگر به آنها نيكى نكنى! اى جوان عزيز! احترام پدر و مادرت را بگير، اگر چه آنها مسلمان نباشند! احترام پدر و مادرت را بگير، اگر چه آنها خداپرست هم نباشند! اين دستور اسلام است. اگر پدر و مادر به تو گفتند، دست از خدا و دين بردار و به سوى گناه و معصيت برو، نبايد گوش به حرف آنها بدهى، امّا باز هم بايد احترام آنها را بگيرى! احترام به پدر و مادر شرايط ندارد، اگر خواهان سعادت هستى بايد احترام آنها را بگيرى و در حقّ آنها نيكى كنى. شخصى خدمت امام رضا(ع) آمد و عرضه داشت: "پدر و مادر من كافرند، وظيفه من نسبت به آنها چيست؟". امام رضا(ع) فرمودند: با آنها مدارا كن، زيرا پيامبر(ع) فرموده اند: "خداوند دين اسلام را دين مهربانى قرار داده است". جانم به فداى شما، اى امام رضا! كه دستور دادى تا شيعه تو با پدر و مادر كافر خود با مهربانى رفتار كند، امّا اى كاش مى بودى و مى ديدى كه جوانان امروز، به خاطر اندك اختلاف سليقه، چگونه با پدران و مادران خويش رفتار مى كنند! 💖💖💖💖💖💖💖💖 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
واى بر كسانى كه چون مقدارى مسلمانيشان گل كرد و اهل نماز و طاعت شدند، ديگر پدر و مادر خود را نامسلمان مى خوانند! يادم نمى رود، روزى كه پدر يكى از جوانان همشهريم به خانه من آمد، او در حالى كه اشك مى ريخت، با من درد دل مى كرد و مى گفت: پسرم تازگى اهل عرفان شده و به خدا رسيده است و شب ها تا صبح نماز مى خواند، امّا به من مى گويد: تو كافر هستى! آخر چرا؟ به خاطر اين كه گاهى در بعضى مسائل با او اختلاف نظر دارم. يك نفر نيست به او بگويد، تو مسلمانى را از پدرت ياد گرفتى، او نماز را به تو ياد داد، او تو را به مسجد برد. به هر حال با خود عهد ببند كه از اين به بعد احترام پدر و مادرت را بگيرى و در حقّ آنها نيكى كنى. خيلى دوست دارم، با تمام وجودت، به اين سخن امام باقر(ع) گوش بدهى. آن حضرت فرمود: "خداوند نيكى به پدر و مادر را بر همه واجب كرده است، خواه آنها انسان هاى نيكوكارى باشند، خواه انسان هاى گنهكار". آرى، اين قانون خداوند است و هيچ كس نمى تواند بگويد چون پدر و مادرم آدم هاى بدى بودند، چون اهل گناه و معصيت بودند، با آنها بدرفتارى كردم! ما بايد در هر شرايطى به پدر و مادر خود نيكى كنيم، زيرا اين دستور خداوند است. دوست من! اگر خداى ناكرده، دل پدر و مادرت را شكسته اى، همين الان كتاب را زمين بگذار و به نزد آنها برو و رويشان را ببوس و عذرخواهى كن و با عمل خويش ثابت كن كه از گفته يا كرده خود پشيمان هستى و هر طور مى توانى، دل آنها را به دست بياور تا خدا را خشنود كنى. مگر نمى دانى كه اگر مى خواهى خدا را خوشحال كنى بايد پدر و مادر را خشنود سازى؟! تا زمانى كه پدر و مادرت از تو ناراضى هستند، خدا هم از تو ناراضى است، پس تلاش كن به قلب مهربان آنها راهى پيدا كنى تا راهى به سوى خدا پيدا كنى. به خدا قسم، اگر از اين راهى كه به تو گفتم بروى، مى بينى كه خيلى زود مى توان به خدا رسيد. ====💖🌹🌟💖🌹==== eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
برگ شايد كسى پيدا شود كه عاقّ پدر و مادر بوده ولى الان ديگر پدر يا مادرش از دنيا رفته اند، او ديگر نمى تواند با پدر و مادر سخن بگويد و احترام آنها را بگيرد در اين صورت او بايد چه كند؟ خوشبختانه در سخن امام صادق(ع) راه حلّى براى اين مورد پيدا كرده ام. امام صادق(ع) فرمودند: "اگر كسى در زمانى كه پدر و مادرش زنده بوده اند، عاقّ آنها شده است، مى تواند براى آنها روزه بگيرد و نماز بخواند و به نيّت آنها كار خير انجام دهد و در صورتى كه به اين كار ادامه دهد، پدر و مادرش راضى شده، او نيز از عاق بودن نجات پيدا مى كند". در اين جا چند نكته را كه در سخنان اهل بيت(عليهم السلام) به آنها اشاره شده است براى شما ذكر مى كنم: هيچ گاه به آنها خيره خيره نگاه نكن، مگر اينكه اين نگاه از روى عشق و صميميت باشد. صدايت را از صداى آنها بالاتر نبر. سعى كن، هيچ گاه پدرت را با نام كوچكش صدا نزنى. هيچ گاه جلوتر از پدرت راه نرو. اگر وارد مجلسى شدى تا پدر ننشسته است تو زودتر ننشينى. هنگامى كه در حضور آنها هستى با خضوع و خشوع كامل باش. اگر به چيزى نياز داشتند، اجازه نده كه از تو خواهش كنند، تو زودتر از آن كه آنها بگويند، برايشان تهيّه كن. در مقابل رفتارشان به خصوص وقتى كه به سنّ پيرى رسيدند صبر داشته باش و بدان كه از اين راه مى توانى رضايت خداوند را براى خود خريدارى كنى. اميدوارم اين كتاب توانسته باشد، عشق و علاقه تو را به پدر و مادرت زيادتر كرده باشد و با خواندن آن مانند من باور كرده باشى كه پدر و مادر بهشت گمشده ما هستند و قبل از اين كه آنها را از دست بدهيم قدرشان را بدانيم. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef