eitaa logo
هجرت|د. موحد|dr.mother8
15.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
229 ویدیو
11 فایل
مادرانگی هایم..... 🖊️هـجرتــــــــــــ مادر پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن ها ممنوع 😢😊 نشر بدون منبع (لینکهای انتهای متن) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی نویسنده (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری و حفظ حقوق دیگران💕)
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ----- فصل رو خیلی دوست دارم. بیرون زدن جوانه از چوبهای ظاهراً خشک، منو به حیرت و تحسین وامیداره این رو خیلی دوست دارم و این رو ازطرفی اِذَا رَأَیتُمُ الرَّبِیع فَاکثرُوا ذِکر النُّشُور . در بهار نه از یکم فروردین که از زمان رویش جوانه و شکوفه‌ها آغاز میشه یعنی در هر شهر و منطقه‌ای متفاوته. ممکنه از وسط اسفند شروع بشه و قبل خرداد تمام بشه. میگه بهار معتدل هست اما به علت حرارت لطیفه و رطوبت طبیعیه میشه اون رو گرم و تر دونست در بهار با گرمی هوا انبساط ایجاد میشه، حجم داخل عروقی افزایش داره، رنگ رخساره گلگون میشه😊 بدن در فصل زمستان فشرده و متکاثف میشن. باگرمی هوا در بهار، ذَوَبانِ اتفاق میفته. به همین علت برای برخی افراد مشکلاتی ایجاد میشه؛ مثل واکنش های پوستی و تنفسی (آسم و آلرژی و جوش و خارش). همچنین مشکلات قدیمی معده و روماتیسم و… ممکنه دوباره خودشون رو نشون بدن. بنابراین دوتدبیر اصلی باید در بهار داشت ۱-کاهش ورودی: کمتر خوردن و سبک خوردن ۲-تسهیل خروجی: بهبود اجابت مزاج خیلی باید مراقب بود. از ملین ها استفاده کنید. مثل و در بهار از شیرینی‌جات باید پرهیزکرد. همچنین از آجیل و مغزیجات و گوشت زیاد 💡بچه‌ها و خانم‌های باردار و شیرده مستثناءهستند! فصل آجیل و گوشت و کباب و غذاهای سنگینه در بهار غذاها باید کم کم برن به سمت سوپ‌ها و آش‌ها و شورباها؛ مخصوصاً با چاشنی‌های ترش مثل انار، آلو، تمبرهندی، نارنج… باید از ادویه‌جات گرم و خشک و تند خیلی کمتر استفاده بشه . در بهار خیلی عالیه و همینطور ملایم در ساعات خنک روز در بهار، قابل تجویز برای همه نیست. اما افراد زیادی از اون سود میبرن. سایر راه‌های مثل ( عمدی با تدابیرخاص) هم با نظر پزشک میتونه مفید باشه و هم باید بانظر متخصص باشه. با هم در این فصل توصیه شده دستورش رو از کانال و صفحات اساتید طب سنتی بگیرید❤️ عکس ها: شکوفه سیب، سنبل وحشی، بادام 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ -------- بعضی شب‌ها ما یه آیینی اجرا میکنیم تو خونه قبل خواب همه میشینیم دور هم؛ چند دقیقه ای رو باهم تو این زمان کوتاه هر نفر باید مثلا سه یا پنج تا از خوشی ها و شادی های اون روزش رو بگه سه چیز که خوشحالش کرده و براش شیرین بوده. در کنار لذت شنیدن حرفهای بقیه، خیلی فایده هم داره از گشتن تو خاطرات و پیداکردن خوشی ها و یاد گرفتن اینکه چقدر چیزهای کوچکی وجوددارن که باهاشون شادیم () تا ایجاد یه محفل کوتاه اما گرم خانوادگی و گفتگوی افراد و شناخت اعضای خانواده ها و روحیات شون و اینکه چی خوشحالشون میکنه و افزایش و دایره لغات و توانایی و... خیلی از خانواده ها اینو دارن اما من بخش دیگه ای هم بهش اضافه کردم: گفتن خاطرات تلخ و اذیت کننده روز! مگه همیشه شادی و خوشی ه؟ کی گفته که باید همیشه قه قه خندید؟ یه وقتهایی چیزای ای پیش میاد. یه وقتایی از خشم سرخ میشیم، از غصه چروک میشیم، از ناراحتی آویزون میشیم. ، بیهوده ترین کاره اصل مسئله رو از بین نمی‌بره. فقط حس مارو میکنه ما باید بتونیم مون رو بشناسیم و بپذیریم اما بله، اسیر اونها نشیم... نهایتا، اگررر میشه و دست ماست، تلاش کنیم برای از بین بردن اونها خلاصه که ما در کنار پنج شادی روز، سه ناراحتی روز مون رو هم بیان میکنیم دوست دارم بچه‌ هام یاد بگیرن حس های منفی شون رو بشناسن و بتونن بیان کنن بدونن دقیقا از چی ناراحت میشن دقیقا چه موقعیت هایی است براشون و دقیقا تو اون شرایط، چه حسی رو میکنن دوست ندارم بچه هام فکر کنن حق ندارن باشن، حق ندارن بشن. فک نکنن همیشه باید و شاد باشن دوست دارم بدونن زندگی بالا داره، پایین داره. شادی داره، داره. یه روز با توئه یه روز علیه تو دنیا قرار نیست بر مدار خواستن های تو بچرخه، همیشه به تو سرویس بده، همیشه برات همه چیزو مهیا کنه این تویی که باید پرتلاش باشی، با هدف باشی، پر از معنا باشی، محکم باشی، ثابت باشی با همه اهداف و ارزش هات پی‌نوشت : ۱- تو این گفتگوها میشه یه حرفهایی رو به همسر هم زد. خیلی غیرمستقیم و نرم😏مثلا یه شب شوهر من به عنوان یکی از دو ناراحتی روزش فرمود: کم بودن گوشت خورشت😭 😒😑😑 ولی از شوخی گذشته، میشه به اطرافیان بفهمونیم که از چه رفتارهاییشون فهم محبت یا توجه میکنیم. و چه رفتارهاییشون برای ما تلخه. البته میشه خیلی مستقیم تر هم صحبت کرد ۲-تزئین کیک کار خودمونه😊 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ -------- امشب که نرجس خاتون درد شکفتن دارد و سحر نور مولودش کائنات را می‌شکافد، کاش *درد مخاض دنیا* هم به سر آید و سحر نور پاشیده شود به سرتاسر این نقاشی غم گرفته دنیا کاش فردا همان روزی باشد که إنَّهُم یَرَونه بَعیداً و نَراهُ قریباً ! همان روزی که حتی مؤمنین میگویند: فکر نمیکردیم انقدر زود اتفاق بیفتد! همان روزی که بین رُکن و مقام می ایستد و به تمام عالَم ندا می دهد: ألا یا أهلَ العالَم أنا الصَّمصام المُنتَقم! ألا یا أهلَ العالَم إنَّ جَدّیَ الحُسین، قَتَلوه عَطشاناً .............. اصلاً آقا گویی کعبه را برای شما خلوت کرده اند! به حق حضرت مادر *بیا* ..... پی‌نوشت : و قال: شیعَتُنا أَصبَرُ مِنّا لِأَنّا نَصبِر وَ نَحنُ نَعلَم وَ هُمْ یَصبِرون وَ هُم لا یَعلَمون😞 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
-------------***----------- سه سال پیش، همین روز و شب‌ها بود که رسیده بودم سامرا و کنار سرداب جاخوش کرده بودم. نه این‌که روبه‌راه باشم و زیارت‌های حضرت را پشت سر هم رج بزنم؛ نه. خسته از همه چیز، فقط جایی پیدا کرده بودم که حال و هوایش، حال و هوایم را عوض کند. کتاب دعای عربی را هم ـ که عراقی‌ها کنار سرداب گذاشته بودند ـ فقط برای این برداشتم که مقدمه‌اش را بخوانم و به عربی‌بلدبودنم بنازم. مقدمه، کلیاتی درباره امام زمان و نواب خاصش بود اما ناگهان مطلب جدیدی رو کرد: تاریخ وفات علی‌بن‌محمد سمری ـ که آخرین نائب خاص حضرت بود ـ پانزدهم شعبان بوده! نمی‌دانستم؛ اما آن موقع بود که تازه فهمیدم *چرا نیمه‌ی شعبان‌ها این‌قدر سنگین است و دل آدم به شادی راضی نمی‌شود.* درست است که نیمه شعبانِ سال دویست و پنجاه و پنج، روز عید و میلاد حضرت ولی‌عصر بوده اما دقیقا هفتادوچهارسال بعد در همان روز، دوران غیبت صغری به پایان رسیده و عزای عالَم و آدم شروع شده. همانجا کنار سرداب، یاد این متن پایینی افتادم و فهمیدم که در واقع روضه نیمه‌ی شعبان را نوشته‌ام؛ همان وقتی که از علی‌بن‌محمد سمری پرسیدند «جانشین‌ت کیست» و او همین‌طور که داشت جان می‌داد، گفت: «لله امرٌ هو بالغه»... امروز هم وقتی خورشید غروب کند، دقیقا هزار و صد و دوازده سال است که از نیمه شعبانِ سال سیصد و بیست و نُه گذشته و صدای علی‌بن‌محمد سمری هنوز دارد توی تاریخ می‌پیچد و همین‌طور که دارد جان می‌دهد، جواب ناله‌های بشر و عنادها و انکارها یا سستی‌ها و مستی‌هایش را می‌دهد: لله امرٌ هو بالغه... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توقیع را جلوی چشمانش گرفته بود و زمان مرگ خودش را از روی دست‌خطِ حضرت می‌خواند: «بسم الله الرحمن الرحیم. ای علی‌بن‌محمّد سَمُری! خداوند در وفات تو به برادرانت اجر دهد. تو شش روز دیگر خواهی مُرد. پس کارهایت را جمع کن و به هیچ‌کس برای جانشینی‌ت وصیت نکن که غیبت دوم واقع شده است ...» شیعیان مشغول رونویسی از توقیع شدند و بعد از استنساخ، عرض ادبی کردند و رفتند. [رفتند؟ همین؟ خاک بر سرشان نریختند؟ ضجه نزدند؟ التماس نکردند؟ رفتند؟] شش روز بعد، به خانه‌ی سَمُری برگشتند و آخرین نائب خاصّ حضرت را دیدند که دارد جان می‌دهد. انگار تازه باورشان شده بود که بدبختی به سراغ‌شان آمده. هفته‌ی قبل خودشان رونویسی کرده بودند که «به هیچ کس برای جانشینی‌ت وصیت نکن» ولی دوباره پرسیدند: ـ بعد از تو جانشین‌ت کیست؟ آنجا بود که فهمیدند دیگر دورانِ سوال‌های بی‌پاسخ فرارسیده. چون با این‌که سَمُری خیلی سخت به حرف آمد، اما آخرین پرسش از بهترین پاسخ‌دهنده، عملاً بی‌جواب ماند: + *لله أمرٌ هو بالغه* ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالا درست است که بدون شما خوشیم و نبودن‌تان مشکل حادّی برای روزمرّگی‌های‌مان درست نمی‌کند؛ اما بالاخره ادای ناراحت‌ها را که باید دربیاوریم! اصلاً چرا ما برای غیبت، مجلس نمی‌گیریم و روضه نمی‌خوانیم؟! مگر به ما یاد نداده‌اند که در ندبه بگوییم: «هل من معین فاُطیل معه العویل و البکاء» ؟ پس چرا به همدیگر کمک نمی‌کنیم برای گریه‌ی دسته‌جمعی بخاطر نبودن‌تان؟ مگر مصیبت فقط همان لحظه‌ای بود که حسین با تن چاک‌چاک، صورتش را روی خاک گرم کربلا گذاشت؟! مگر یکی از بزرگترین بدبختی‌های ما همان لحظه‌ای نیست که آخرین نائب خاصّ گفت «لله أمرٌ هو بالغه» و چشم‌هایش را روی‌هم گذاشت؟ چرا شاعری نمی‌آید این مصرع معروفِ پایینی را با ابیات دیگری از جنس روضه‌های غیبت ادامه دهد؟ اگر شعرش جور بشود، شاید بتوانیم کسی را پیدا کنیم که نفَسش مثل نفَس مرحوم «کوثری» باشد و گوشه‌ی حسینیه‌ی جماران بایستد و با حال نزار، دقایق آخرِ علی بن محمّد سَمُری را برای‌مان تعریف کند. همان دقایقی را یادآوری کند که «باب الله الذی منه یؤتی» بسته شد و ما بی‌چاره و بیچاره شدیم و بخواند: آااااااه از آااان لحظه‌ای ... @msnote 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8