eitaa logo
هجرت|د. موحد|dr.mother8
16.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
245 ویدیو
18 فایل
مادرانگی هایم..... 🖊️هـجرتــــــــــــ مادر پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن ها ممنوع 😢😊 نشر بدون منبع (لینکهای انتهای متن) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی نویسنده (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری و حفظ حقوق دیگران💕)
مشاهده در ایتا
دانلود
مادرم گفت علی برکت این زندگی است❤️ فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَ الْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ حاضر به غایب برساند و والد به فرزندش تا روز قیامت 🦋 @hejrat_kon
پدرم گفت تو مولای منی بعد نبی❤️ فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَ الْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ حاضر به غایب برساند و والد به فرزندش تا روز قیامت 🦋 @hejrat_kon
مولا جان یک مادر عزیزتر از فرزندانش چه دارد در این دنیا؟ یا امیر فرزندانم، با نهایت اخلاص و ارادت و صداقت، فدای شما، فدای ولایت‌تان ❤️ علی جان منحصربه‌فردترین و بی‌همتاترین ویژگی یک زن چیست؟ یا امیر ما، به مدد خود شما، مادری خواهیم کرد و بر شمار شیعیانتان خواهیم افزود! ❤️ یا امیرالمؤمنین بیعت و لبیک ما را بپذیرید آقا @hejrat_kon
شیعیان مؤمنان تمامی مردم جهان عیدتون مبارک 🥰 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ (سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی و ائمه اطهار علیهم السلام تمسک می‌جویند) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَم‏ (سپاس خداى را كه مقرر فرموده كمال دين و تماميت نعمت خود را بر ولايت حضرت امير المؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِهَذَا الْيَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِينَ بِعَهْدِهِ إِلَيْنَا (سپاس خداى راست كه ما را بدين روز گرامى داشته و ما را از وفا كنندگان به عهدى كه به ما سپرده قرار داده است) وَ مِيثَاقِهِ الَّذِي وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلاَيَةِ وُلاَةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ‏ (و قرار داده ما را از وفا كنندگان پيمانى كه از ما گرفته است براى ولايت واليان امرش و قائمان به عدلش) وَ لَمْ يَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِينَ وَ الْمُكَذِّبِينَ بِيَوْمِ الدِّين‏ (و ما را از منكران و تكذيب كنندگان به روز قيامت قرار نداده است) الحمدلله به نعمت ولایت 😍 @hejrat_kon
این هم از بسته‌ها 😍 البته بعلاوه دو کیلو برنج ایرانی، دو تا تن ماهی دیگه و رب گوجه بعد از بردن از منزل، ادامه خریدها انجام شد لذا تو این عکس نیست. گوشت‌ها، گوشت گوسفند تازه است که دیروز ذبح شده. ممنون از همراهی و مشارکت همه 💖 @hejrat_kon ۱۶۰ پرس چلوکباب هم علاوه بر این بسته‌ها، ان‌شاء‌الله امروز توزیع خواهدشد. این بسته‌ها به افراد بسیار نیازمند میرسه. چلوکباب ها هم تا حد ممکن همینطور.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید است و همه دیدن سادات روند ای بزرگِ همه سادات، کجا خیمه زدی؟... اللھم عجل لولیك الفرج
کجام؟ کنج خونه مشغول درس و امتحان سخت و سنگییین پنجشنبه 😩😭 فقط کنج خونه؟! خیر خیییر صبح و عصر تو گرما تو خیابون مشغول بردن بچه‌ها به کلاس و آوردنشون 😫 بر این روزهای من، جا داره آسمان بگرید😭 دور کل این صفحه رو هم پسر کوچکم خط کشیده و منظورش لابد اینه که کلش مهمه، مسلط شو به واو به واوش 😏 @hejrat_kon نمیدونم این کلاس تابستونی دیگه چی بود ساعت ۶:۴۵ بیدار شدم ببرمشون کلاس ۶:۴۵ روز تابستون خیلییی حرف داره ها 🥴☠
چرا این هشتگه جا موند؟! 😌😉
روزهای خاصیست حاجی ها دسته دسته برمیگردند مسرور و مشعوف همه برمیگردند، جز آن یک حاجی که دیگر به خانه، به مدینه برنگشت و راهش کشیده شد به سمت کربلا ... @hejrat_kon صلی الله علیک یا اباعبدالله 🖤
اینه بساط و وضعیت ما روزهای قبل امتحان🤦‍♂️ ژله تزریقی درست کردن دختر بزرگ و پاستیل درست کردن دختر کوچیک
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بریم کم کم استقبال؟ عید مباهله هم تمام شد..... بپیوند به این خیل آسمانی مبادا روند و تو جا بمانی @hejrat_kon حسین جان میدونی همه سال منتظر این روزهام.... هرچند همه روزها، روز شماست ❤️
❁ـ﷽ـ❁ گویند در روز محشر اعضا و جوارح انسان، درباره او شهادت می‌دهند چشم ها از چیزهایی میگویند که دیده اند و نباید میدیدند گوش ها، حرف هایی را که غضب و ناخشنودی خداوند در آن بوده و شنیده اند، شهادت می‌دهند دست ها میگویند که چه کارها که نکرده اند پاها میگویند که چه جاها که نرفته اند باشد باشد ما نقطه تسلیمیم در این دادگاه عدل هر چه می‌گویند، آری! کرده ایم، شنیده ایم، گفته ایم حق است تمام روز جزا اما… اما ای چشم های نازنین من، خواستم بگویم هرچه را که شهادت میدهید، یادتان نرود از تمام آن شب‌هایی که قرمز شده و خسته، میسوختید اما اجازه بسته شدن نداشتید! با من کنار طفلی گاه بی قرار و ناآرام و گاه تب دار، بیدار بودید… پای من، هرچه را که شهادت میدهی، یادت باشد شهادت بدهی تمام آن ساعاتی را که پیوسته دور خانه با فرزندی در آغوشم راه رفتی، ساعاتی را که در اتاقی نیمه تاریک ایستادی و من لالایی خواندم و گهواره را تاب دادم، روزها و شب هایی که با من به خیابان و بوستان و خانه بازی آمدی و رفتی تا شادی و تفریح طفلم را فراهم کنیم، همه شب و روزهایی که درازتان کردم و نازبالشتی روی شما گذاشتم و تکانتان دادم تا فرزندم روی حرکت آرام شما آرام بگیرد و خواب برود، همه آن دردهای گزنده نیمه شبانه ناشی از باقی‌ماندن یک اسباب بازی از چشم دورمانده روی زمین… دست های خوبم، کمک کارهای همیشگی ام، شما هم یادتان نرود! همه آن زمان هایی که زیر سر کودکانم خواب رفتید و گزگز کردید! همه زمان هایی که خودتان ضعف داشتید و گرمتان بود و خسته بودید، اما کودک من را که از راه رفتن خسته شده بود به آغوش گرفتید، همه آن چنگ هایی که به لکه‌های سرسخت و لجوج لباس ها زدید، همه آن چشم چشم دوابروهایی که ده‌ها بار پشت سر هم کشیدید، همه آن ده‌ها تکه کوچک لباس خیس شسته شده که تکاندید و پهن کردید، همه آن وقت‌هایی که در آفتاب غیرقابل اجتناب مسیر، برای صورت کوچک کودک سایه بان شدید، همه را آن روز، در کنار همه قصورها و تقصیرهایم، شهادت دهید. پوست نازنیم یادت نرود هرچه گفتی، از همه آن قطره های شیر و غذایی که روی تو امتحان کردم تا ببینم دمایش برای دهان طفل لطیفم مناسب است یا نه هم بگویی، از همه گازهای آن دندان های تیز شیری، از همه ترک برداشتن ها، خارش ها، از همه سوختن ها، بریدن ها، زبر شدن ها... زبان من زبان من زبان من امان از آنچه که بین من و تو گذشته است اما تو هم یادت نرودها! 😭 همه آن کلمه های همیشه جاری بی حساب و کتاب که عشق چاشنی آن ها بود، همه آن جواب های هزارباره تکراری به کودکانه ترین سؤال ها، همه آن لالایی ها با دهانی خشک و مغزی نیمه خفته، همه آن درآوردن صدای انواع حیوان ها و گفت و گو از زبان هر شیء و جانوری و خنداندن ها و حواس پرت کردن ها و آموزش دادن ها، همه آن لب گزیدن ها و تو را به کام گرفتن ها و کظم غیظ ها، همه آن دلداری دادن ها و همدلی کردن ها و امید دادن ها و تشویق کردن ها و بزرگ کردن موفقیت های کوچک و تاب آوردنی کردن شکست ها، همه آن دوستت دارم های مکرر، همه آن دنیای منی، جان منی، نور چشم منی های صادقانه، همه این کلمه هایی که تو واسطه شدی تا مثل آب و نور، به پای جوانه های زندگی ام بریزم... همه اینها را یادت بماند زبان من!... و اما تو! آن روزی که همه هم‌سنخ‌هایت مشغول گواهی اند که چگونه - چه از حلال چه از حرام- انباشته و گاه اذیت شده اند، تو بلند و رسا برای من شهادت بده که با چه پُر شدنی، با چند بار انباشته و خالی شدنی، به این ظاهر درآمده ای! شهادت بده که بخاطر چه حَملی، و چه باعظمت باری، آنقدر اذیت شدی، فشار تحمل کردی، اسید بالا زدی، جای ریه ها را تنگ کردی و اجازه نفس راحت ندادی! اصلا میدانید؟ روی همه شما حساب ویژه باز کرده‌ام! شمایید آن چه که من با خود به گور میبرم تا در روز گرفتاری همگان، با شاهد گرفتنتان، برائت از آتش بخواهم و رضوان طلب کنم! مگر وعده نکرده بودند که بهشت تحت اقدام ماست؟..... ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
دو تکه شدن متن درست شبیه بلند شدن از وسط غذاست طوری که یخ کنه و حسابی از دهن بیفته.... ایتا و بله و اینستا و... هیچکدوم متن خیلی بلند رو نمیپذیرن.
الان متوجه شدم ایتا مشکلی نداره و یک قسمتی شد😊
این متن رو یکی از مادرهای کانال، برای همسرشون فرستادن همسر جواب داده بودند: «خوش بحال شما که بعد از این همه رنج کشیدن ها و شب بیداری ها و دست و پا خواب رفتن ها و ... نهایتا بهشت زیر اقدامتان است ؛ ما چه بگوییم مردی که بعد از ده دوازده ساعت کار بیرون خانه در سرما و گرما و حرف و صحبت بااین و آن، خسته و خواب آلود جسد متحرک خود را به خانه میرساند تا در پایان این پرده از نمایش روزانه، درخانه جانی بگیرد و روحی تازه کند. اما بی درنگ پرده دیگر آغاز میشود و او باید نقش پدری مهربان، هم بازی بااشتیاق، همسری خوش زبان و هم صحبت و شاید هم مرکبی چابک، مسئول خریدی سریع و بادقت و راننده ای قانون مدار، و در لحظات پایانی نمایش دیگر اگر جانی و نفسی برایش مانده باشد گاها ظرف شویی تمیز و لالایی خوانی خوش صدا را دراین نمایش شبانه ایفا کند[ گرچه اغلب هیچکدام را درست اجرا نمیکند 😉]. بهشت کجای این بازیگر این نمایش قرار میگیرد؟ خداکند که بتواند همه نقش هایش را بخوبی بازی کند البته که در این نمایش شبانه روزی همیشه شرمنده و عذرخواه نقش مکمل خود بابت خراب کردن ها و کم آوردن هایش هست . بهشتِ کارگردان نوش جانتان ماراهم تا دم در راه دهید لطفا ...» حالا بگذریم که به نظرم این آقا باید یه کانال پدرانه برا باباها بزنن با این قلم😅 ولی به خانم گفتم در ادامه اون متن من برا پدرها رو براشون میفرستادین خب😊 یادتونه؟ این 👇👇👇 https://eitaa.com/hejrat_kon/843