eitaa logo
هجرت|د. موحد|dr.mother8
14.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
222 ویدیو
11 فایل
مادرانگی هایم..... 🖊️هـجرتــــــــــــ پزشک مادر #مامان_دکتر / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن ها ممنوع 😢😊 نشر بدون منبع (لینکهای انتهای متن) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی نویسنده (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری و حفظ حقوق دیگران💕)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ------ دنیای مادری پر است از اولین‌های دلهره‌آور! اولین‌هایی که اغلب گریزناپذیرند و عادی و در مسیر رشد، اما خب، ترس و دردسرهایش برای تُوی مادر است! اولین باری که بچه ات دست به میز میگیرد و راه میفتد، غش میکنی برای قدم‌های اردکی اش اما دلهره میگیردت از صدمه‌ها و از افزایش دسترسی ها! اولین باری که یادمیگیرد در کابینت و کشوها را بازکند، توی دلت رخت‌شویی راه میفتد که واویلا، خدایا! رحمی به ظرف‌ها و وسایل زندگی ام! 😩 اولین باری که دکمه‌های ماشین ظرفشویی را کشف کند، نگران ماشین بدبخت و جیب پدر بیچاره میشوی یاد بگیرد در اتاق را باز کند، نگران همان یک ذره امنیت‌های باقیمانده میشوی اولین باری که گوشی تلفن بگیرد دستش و با مادربزرگش صحبت کند، فاتحه خیلی چیزها را میخوانی(صحبتش در پست‌های قبلی رفت!) خلاصه که اولین‌های دلهره‌آور، اگر بشینی و بشماری‌شان، کم نیستند در آوردگاهِ(!) والدگری. و امروز، من، اولینِ دلهره‌آور "تر" ی را تجربه کردم... دخترک کلاس اولی من، آموخت! معلم‌ش گفته بود مشقتان را بفرستید برای یکی از همکلاسی‌ها و نظرش را بپرسید نظر پرسیدن همان و آغاز گفت‌وگو همان... درباره‌اش که حرف زدیم، دیدم چقدر به کامش شیرین بوده و کیف کرده و درباره همان چت کوتاه، یک عالم حرف داشت و در آخر: "مامان، اینم از دوستی اینترنتی😊" 😟 این عبارت را دیگر از کجا…؟! 😣 . . خب این هم باید روزی شروع میشد که زودتر از زمانی که میخواستم، شد چه کنم؟! نفرینش به جان ویروس منحوس! و به جان تدبیرهای… اما آدمیزاد است دیگر، فکرش ناخودآگاه می‌رود به اولین‌های سخت دیگر؛ اولین سؤال های جدی و چرا و چگونه‌ها؛ از اصل وجود گرفته تا اصول عقاید و مبانی معرفتی تا سؤال های مگو! اولین اجازه خواستن برای عصرانه‌های دوستانه اولین "نمیخوام، زندگی خودمه، خودم تصميم میگیرم، دیکتاتوری که نیست" اولین بار که می‌فهمی دماغش گنده شده و دقت که می‌کنی میبینی پشت لبش هم کمی سبز است اولین بار که زل زل توی چشم‌هایت نگاه می‌کند و می‌گوید "مامان اون مال زمان شما بود! الان همه چی فرق کرده!" اولین نگاه دزدکی به کسی که دلش را... اولین سرخ شدن گونه ازنگاه کسی که دلش را... اولین زنگ تلفن و احوالپرسی خاص ازدخترخانم اولین "مامان کم‌کم فکری برای عروس‌دار شدنت کن" اولین… اووووه! چقدر اولین‌های سخت!… چقدر دلهره‌های تلخ و شیرینْ، قاطی! چقدر آزرده شدن مادرانگی از اولین‌های دلهره‌آور! . . آری مادرم دیگر یکهو دلم می‌رود پای دل مادرهایی که آخرینْ اولینِ جوان رعنایشان این بود: "مادر، می‌خواهم بروم جبهه…"… . 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8