فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خونی از ما ریختید
و چه جگری از ما شکافتید 😭
@hejrat_kon
@dr.mother8
﷽
-----
این شبها دلم میرود جایی که شاید… شاید کسی آن را… هرگز ندیده و روایت نکرده است.
این شبها انگار نگاهم، قلبم، کشیده میشود به قرنها قبل، گوشه یک خانه، کنج یک اتاق…
کنار آن یک نفر که در بستر دراز کشیده، خودش را در خودش جمع کرده، آستین به دهان گرفته، هی اشک ریخته، هی بغض کرده، هی در دل، در سکوت، ضجه زده، ناله کرده
نه!
شاید اصلاً آنقدَر بیقرار میشده که از خانه میزده بیرون
هی راه میرفته
فکر میکرده
لب میگزیده
مینشسته و بلند میشده
بیصدا به سینه، به سر میزده
.
عباس را میگویم!
.
برادرها برایش تعریف کردهاند…!
آنچه نباید را، آن حرفهای سوزاننده کُشنده را، شنیده است
ماجرای رحلت نبی را، بیعت علی را
ماجرای در را، مادر را…
.
سوخته است
هزار بار
هزاران بار
.
با آن غیرت و قدرت،
فکر میکنم شاید قمر بنی هاشم با چشمهایی سرخ و قلبی تپش گرفته، خودش را هر شب در ذهن، سراسیمه میرسانده به کوچه
از لابلای جمعیت نامردها رد میشده
یک تنه هیزم های گرگرفته را کنار میزده
با آن که نوجوانی بیش نبوده، چنان نهیبی میزده که تمام مدینه، مانند خودِ خود خیبر، بر خود میلرزیده
و دیگر احدی جرئت نمیکرده بر در نیم سوخته لگدی…
یا نه
اگر دیر میرسیده،
خودش را میکشانده پشت در
میرسیده به مادر
با آن شانههای ستبر، در آغوشش میگرفته، تا اگر درِ آتش گرفته میخواهد بیفتد، لااقل روی مادر…
یا نه
اگر دیرتر میرسیده
میدویده به میان کوچه
کنار مادری که هرچه رمق مانده را جمع کرده و چنگ زده به دامنِ ولیّ ،
خودش را سپر غلاف آن شمشیر و تازیانهها…
یا نه
اگر دیرتر هم میرسیده
دور آن مخَدَّرهی مُلکِ ملکوت، مادرِ خمیده بازوشکسته را میگرفته تا از آن چشمهای نامحرم بیحیا…
یا نه……
اگر اصلاً همه اینها تقدیر بوده و گریزی نبوده از اتفاقشان و امر بوده بر سکوت و صبر،
شکسته و آتش گرفته، میرفته کنار زینبینِ دو سه ساله، چشمانشان را میبسته که نبینند، دستانشان را میگرفته که نترسند، سرشان را بر سینه میگذاشته که دق نکنند…
.
.
.
فکر کن
نوجوان تنومند غیوری باشی
و برادرها برایت تعريف کرده باشند!…
آب میشوی
آب…!
.
تازه
آن رازِ مگوی حَسن بماند! شرح آن یکی کوچه بماند…
.
#مادر
#پسر
#مادرپسری 🖤
#عباس #غیرت_الله #یل_بنی_هاشم #ذُخرالحسین
#پناه_زینب #لشکرحسین #الان_انکسر_ظهری
#و_تفرقت_عسکری
#لا_یوم_کیومک_یا_اباعبدالله #غارت_خیام
#اسارت #جسارت #حرمت #أهل_البيت
پینوشت:
-شاید برادرها نه، امالبنین… ذره ذره، کم کم…
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
🖊 محمدصادق حیدری
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
مردی که به قول زیارت جامعه کبیره، «التامّین فی محبه الله» و «المخلصین فی توحید الله» است و تمام وجودش را توحید و حبّ خدا پر کرده، عشق را طور دیگری معنا میکند.
طور دیگر؟! همان طوری که به پیامبر گفت وقتی فردای ازدواج از علی پرسیده بود: «همسرت را چگونه یافتی؟» و علی در پاسخ، چه موحّدانه محبوبهاش را معرفی کرد: «بهترین یار بر طاعت خدا».
البته که عظمت این پاسخ را کسی جز نبیاکرم درک نمیکرد؛ پیامبری که میگفت: «قرّه عینی فی الصلاه» و بعد به فاطمهاش هم میگفت: «یا قرّه عینی» و انگار به همان اندازهای که ارتباط با خدا نورچشمش بود، زندگی با فاطمه و ارتباط با جمال الهی و دیدن زیبایی خدا از آینهی فاطمه، چشمش را روشن میکرد.
خلاصه من حدس میزنم که محمّد و علی خیلی خوب میدانستند وابستگی خداپرستیِشان به فاطمه تا به کجاها اوج گرفته. مثلا تا جایی که فاطمه هر روز با نمازش برای علی میدرخشید و خانهی امیرالمومنین را پر از خداپرستی به رنگ فاطمه میکرد: «تزهر لامیرالمومنین فی النهار ثلاث مرات بالنور» و مردم مدینه که با این رنگها جور نبودند، با تعجب نزد پیامبر میرفتند و از رنگها و نورها سوال میکردند و پیامبر هم خانه علی و محراب فاطمه را به آنها نشان میداد.
شاید به خاطر همین بود که پیامبر سه روز مانده به شهادتش، علی را به کناری کشید و گفت: «تو را به دو گُلم یعنی حسن و حسین سفارش میکنم [چون به جز آنها کس دیگری برایت نخواهد ماند] پس به زودی، دو رکن وجودت از هم پاشیده خواهد شد.» و بعد تسکینش داد که: «خدا جایگزین من برای توست.»
خیلی زود، اولین رکن علی رفت و علی، بیپیامبر شد. کمی بعد هم رکن دوم شکسته شد، و علی بیفاطمه. همه وجود علی را تکهتکه و پارهپاره کردند و حالا کسی نمانده بود جز خود خدا که باید جای خالی فاطمه را برای علی پُر میکرد.
اصلا روایت شیخ صدوق که «علی، در یک شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند» باید همینجا معنا شود آن هم در کنار روایت شیخ کلینی: «هر گاه چیزی علی را به سختی و نگرانی میانداخت، به نماز پناه میبرد.» انگار هر یک شبانهروز زندگی با فاطمهای که «بهترین یار بر طاعت خدا» بود، به اندازه هزار رکعت نماز، علی را به خدا بیشتر نزدیک میکرد و حالا که همه وجودش را متلاشی کرده بودند و فاطمه را، رکن توحیدش را، تکیهگاه عبودیتش را از او جدا کرده بودند و به سختترین سختی افتاده بود، باید پناه میبرد به هزااااار رکعت نماز در یک روز....
اصلا میشود عقلانیت عاجز بشر را توجیه کرد تا از این به بعد اگر خواست «فاطمه» را تعریف کند، این طور دست و پا بزند: «جای خالیش، روزانه هزار رکعت نمازِ مردی را میطلبید که یک ضربت شمشیرش، از عبادت جن و انس برتر بود.»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
هـجرٺــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۴۶﴾
بگو من فقط به شما يك اندرز مى دهم كه دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهنده اى [بيش] نيست (۴۶)
قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۴۷﴾
بگو هر مزدى كه از شما خواستم آن از خودتان مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است (۴۷)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هـجرٺــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
﷽
----
مادر است دیگر
بلاتشبیه، خود ما مادرهای زمینی مگر هرجا که میرویم ته تهش دلمان پیش بچهها نیست؟ جایی برویم و یک شکلاتی، بيسکوئيتی دستمان بدهند: ببرم برای بچهها
کلاسی، جلسه ای برویم و محوطهاش دوتا درخت و یک تکه چمن داشته باشد: آخ جای بچههام خالی
چشممان به جوبی، آب روانی بیفتد: حیف، کاش بودند یک دستی، پایی به آب میزدند
یک تکه آسفالت صاف بی خال ببینیم: وای عجب جای خوبی برای دوچرخهسواری شان
یک ذره حلوا نذری بدهند: انقدر توی هزارتوی کیفمان میگردیم تا یک پلاستیکی چیزی پیداکنیم حلوا را جاساز کنیم ببریم باهم بخوریم
بلاقیاس، ما که اینیم در این مقیاس خرد زمینی،
او که مادر خاک و افلاک است، چگونه است با فرزندانش؟…
روز محشر که فرا میرسد، حضرت مادر سوار بر مرکبی از نور و لؤلؤ و مرجان به عرش خداوند میرسد
از سوی خداوند بزرگ ندا میآید:
یا حَبيبَتي و ابنة حَبیبي
سلینی تُعطَی و اشفعی تُشَفّعی
فوعزّتی و جلالی لا جازنی ظلم ظالمٍ؛
ای حبیبه من و دختر حبیب من!
هر چه دوست داری از من بخواه تا به تو عطا کنم
برای هر کسی می خواهی شفاعت کن که شفاعتت را بپذیرم
و به عزت و جلالم قسم که ستم ستمگر را نادیده نخواهم گرفت.
در این لحظه حضرت زهرا عليهاالسلام به خداوند عرضه میدارد: الهی و سیّدی!
ذرّیتی و شیعتی و شیعة ذرّیتی و محبّی و محبیّ ذرّیتی!
خدای من، مولای من!
فرزندانم و شیعیانم
و پیروان فرزندانم
و دوستدارانم
و دوستداران فرزندانم را نجات بده و به فریادشان برس…
مادر است دیگر
در آن روزی که هیچ کس یاد و فریادرس کس دیگر نیست، دلش پیش بچههایش است! بهشت را بی فرزندان و شیعیانش و حتی دوستان فرزندانش نمیخواهد!
درست مثل همان روز آخر از آن روزهای سخت و دردناک، که غسلِ رفتن کرد، رو به قبله نشست و با همان دست شکسته، در اوج درد و رنج، با تنی مجروح و رنجور و قلبی محزون و هزارپاره، باز دلش پیش فرزندان بود و دعایش این شد:
إلهی وَ سَیِّدی
أسْئلک بِالّذین اصْطَفَیْتَهُم
وَ بِبُکاءِ وَلَدی فی مُفارقَتی
أنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتی، وَشیعَةِ ذُریتی
اله و مولای من!
به حق برگزیدگانت
و به حق گریههای فرزندانم در فراق مادر،
گناهکارانِ شیعه من و فرزندانم را ببخش…
.
.
#مادر_است_دیگر
#شگفتا_مادری
#مادردنیا
#مادر_کامل_کافی #شفاعت #قیامت #چادرمادر
#مادر #مادرانه
#مادری_شأنی_از_شئون_شما
#مادرم_باافتخار
#مادری_خوشبختی_من_است
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
💡 دوره آموزشی آنلاین نسل تراز (ترم اول: فرزندآوری)
📌 *همراه با اعطای گواهی مشترک از سوی مرکز تربیت مربی کرامت و موسسه مصاف*
🔸 ۱۸ ساعت آموزشی
🔸 *مهلت ثبت نام: ۲۹ دی*
💠 امکان ثبت نام در هر یک از سرفصلها به صورت جداگانه
♦️ *ارائه کد تخفیف به شرکت کنندگان دوره های گذشته کرامت، طلاب و دانشجویان، مادران دارای۳ فرزند و بیشتر*
🔆 دریافت کد تخفیف در پیام رسان بله و ایتا با کاربری @keraamat_majazi
یا شماره 09021818022
🌐 *اطلاعات بیشتر و ثبت نام در www.keraamat.ir*
@hejrat_kon
الیس الله بکاف عبده؟
🖋هـجرتــــــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8