eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
570 عکس
155 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 جواب لن ترانی وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ الأعراف ۱۴۳ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻴﻌﺎﺩﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺁﻣﺪ ، ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﻭﻱ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ ، ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺟﻤﺎﻝ ﺑﺎ ﻛﻤﺎﻝ ﺫﺍﺕ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺘﺖ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ] ﺑﻨﻤﺎﻱ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﺭﺅﻳﺖ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﺎﻃﻨﻲ ] ﺑﻨﮕﺮم . ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺑﻨﮕﺮ ﺍﮔﺮ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﻦ ] ﺑﺮ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ ، ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ . ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺮ ﻛﻮﻩ ﺟﻠﻮﻩ ﻛﺮﺩ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻠﺎﺷﻲ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻲ ﻫﻮﺵ ﺷﺪ ، ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﻣﻨﺰّﻫﻲ [ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﻮﻱ ، ] ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺖ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻢ ، ﻭ ﻣﻦ [ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ]ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ [ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻱ ] ﻫﺴﺘﻢ . سعدی: چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی حافظ: چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب لن‌ترانی مولوی: ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه تری چه لن ترانی فقیر: چو رسی به کوه سینا ارنی بگو و بنگر که جواب می‌دهندت همه ریگ‌های صحرا •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2086
📌 بلاغت امام خمینی (ره) ✍خاطره از دکتر جلیل تجلیل؛ استاد ادبیات و زبان فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران: یک روز خبر دادند ده نفر از استادان علوم انسانی قرار شده که با امام در جماران دیدار خصوصی داشته باشند، من هم جزو آنها بودم. ما طبق برنامه یک روز ساعت هشت صبح در جماران خدمت ایشان شرفیاب شدیم. شب قبل از دیدار من به فکر رفتم که خب، امام یک حالت مخصوصی دارند. صراحت و صرافتی هم دارند. در همان زمانی بود که  رزمندگان ما و ایثارگران ما در جبهه‌ها ایفای وظیفه می‌کردند، ما هم در سنگر دانشگاه بودیم‌؛ ولی ما دستمان خالی بود از فیض شهادت. اگر از بنده سؤال کنند آقای تجلیل شما چه کار کردید برای انقلاب؟ من چه بگویم؟ در فکر بودم که یک‌باره در ذهنم این جرقه که از سال‌ها پیش، از حدود سی سال پیش که بنده در مسائل بلاغت داشتم کار می‌کردم، متوجه شدم که ریشه‌های بلاغت و ادبیات به قرآن کریم برمی‌گردد و تمام منابعی که راجع به نقد ادبی و بلاغت و بدیع و عروض قافیه اینها متبرک به آیات است و علمای اسلام به زبان عربی و زبان فارسی این منابع را پرداخته‌اند. اما بنده که در دانشگاه ناظر بودم، می‌دیدم که قبل از انقلاب، همه در مسائل ادبی و نقد ادبی، از دیگران، از اروپایی‌ها و امریکایی‌ها می‌گویند و غرب هم کتاب‌هایشان را ترجمه می‌کنند، ولی از منابع خودمان هیچ اشاره‌ای حتی ضعیف و کمرنگ از بلاغت قرآنی نداشته‌اند! این بود که من تصمیم گرفتم تا به عرض ایشان برسانم و یک گزارشی بدهم که بنده و عده‌ای از دانشجویان با همراهی بعضی از استادان، بلاغت قرآنی را پیش گرفته‌ایم. مثلا خاقانی از دیدگاه بلاغت اسلامی، حافظ و سعدی هم که خود حافظ منشور و بیانیه صادر کرده و گفته که: ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ                                      به قرآنی که اندر سینه داری بنابراین، این را باید کشف کرد که کجای قرآن آمده و کلام سعدی را و حافظ را و مولوی را اینچنین پر اوج و موج داشته است. تصمیم گرفتم موضوع بلاغت را خدمت ایشان گزارش بدهم. این را یکی از معجزه‌های ایشان می‌دانم که وقتی خدمتشان رسیدیم، ایشان شروع کردند به رهنمودهایی و فرمودند: خوش آمدید شما استادان (به این مضمون). شما اساتید ادبیات فارسی و علوم انسانی ننشینید که دیگران برای شما ببرند و بدوزند و سبک‌ها و استیل‌های خودشان را پیاده کنند. خود شما منابع بلاغت دارید روی این اساس کار بکنید، با عزت تمام و نترسید. من روحیه گرفتم و پرواز کردم، به جهت اینکه آن خطی که من به یاری خداوند می‌خواستم، اجازه بگیرم، ایشان ارائه کردند و دیگران را در برابر عظمت‌های قرآنی و بلاغت منبعث از آیات قرآنی تحقیر کردند. اما بلاغت خود امام و کلماتی که ایشان بیان کرده‌اند، از روز اول همه امت اسلامی بیانات امام را می‌شنیدند و خطابه‌هایشان را می‌خواندند، این چگونه سخنی است که عوام می‌فهمیدند و خواص لذت می‌بردند. امام با کمال سادگی شیوه‌ای داشتند که من مجذوب می‌شدم. مثلا ایشان بدون اینکه به روی خودشان بیاورند که من دارم به شما آیه می‌گویم می‌فرمودند: با هم دعوا نکنید، اختلاف نکنید، نزاع نکنید، فشل می‌شوید، سست می‌شوید. من در یافتم که ایشان آیه قرآنی را ترجمه می‌فرمایند که: ولا تنازعوا، فتفشلوا و تذهب ریحکم.[1] یکی از سخنرانی‌های خیلی مهم امام که از نظر فنی باید کلمه به کلمه روی آن تحلیل ادبی بشود، سخنرانی ایشان در فیضیه قم در هفته شهادت مرحوم مطهری‏(ره)‏ بود.[2] در آن سخنرانی ایشان استعاره‌هایی به کار می‌بردند که از نظر متافرم و صورتگری ادبی ممتاز بود. مثلا می‌فرمودند: بکشید ما را، زنده می‌شویم. این بیان کشتن و مردن و زنده شدن، برخاسته از ادبیات و تبحر و تسلط ایشان به ادبیات فارسی و عربی است. چون در زبان مولوی ایشان غور کاملی داشتند و بدون آنکه شعری بخوانند،[3] از ترکیبات‌شان استفاده می‌فرمودند که در این رابطه: این غزل مولوی در باب دیوان شمس، در ذهن من تداعی کرد: مرده بُدَم زنده شدم                                             گریه بُدَم خنده شدم ✍منبع: امام به روایت دانشوران، صص 84-87 [1]. و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید مهابت شما از بین می‌رود. (سوره انفال آیه 46). [2]. برای آگاهی از این سخنرانی نک: صحیفه امام، همان، جلد هفتم، صص 182-184. [3]. امام در همین سخنرانی این بیت از مثنوی را خواندند: آنکه مردن پیش چشمش تهلکه است                            نهی لاتلقوا بگیرد او به دست (مثنوی، دفتر سوم، بیت 3434) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2087
📌 پیام کم سابقه و پر محتوای آیت الله العظمی خامنه‌ای در وفات عارف واصل و فقیه اهلبیت حضرت آیت الله العظمی بهاءالدینی بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ با تأسف و اندوه خبر یافتیم که عالم ربانی و فقیه عارف و پارسا حضرت آیت‌الله حاج آقا رضا بهاءالدینی (قدس‌الله‌روحه) دار فانی را وداع گفته و به جوار رحمت حق پیوسته است. برای حوزه‌ی علمیه‌ی قم و روحانیت معظم اسلام، این بیجبران و فقدانی است. این عالم بزرگ از جمله‌ی بود که همواره در حوزه‌های علمیه همچون درخشان معنویت و عرفان، خواص و دلگرمی و امید برجستگان‌اند. رفیع اخلاقی و معنوی آن ، موجب آن بود که هر کلمه و اشاره‌‌ی او چون برقی در چشم ارادتمندانش بدرخشد و دریچه‌یی به عوالم معنا بگشاید. مجلس او همواره روح مستعد فضلای جوانی بود که میخواستند علم دین را با صفای عرفان دینی توأم سازند. اخلاق و سالک الی الله بود، و صحبت نورانی و کلام راز گشای او، دل را در یاد خدا میکرد. پیر مراد جوانان پاکباز جبهه و جنگ در دوران دفاع مقدس و شمع محفل بسیجیان عاشق بود، و بارها صفوف مقدم جبهه‌ها را با حضور خود نورانیت مضاعف بخشید. این عالم کهنسال و مراد و مقبول فضلاء و علما، عمر با‌برکت و پرفیض خود را در از پارسایی و زندگی زاهدانه، در محقر خانه‌یی که دهها سال شاهد صاحبش بود به سر آورد و بیاعتنایی حقیقی به زخارف ناپایدار دنیوی را که سیره‌ی همه‌ی صاحبدلان برجسته‌ی حوزه‌های علمیه است، خود ساخت. همان‌طور که حیات مبارک آن اسوه‌ی پارسایی و تقوا، در حوزه علمیه‌ی قم برجسته و محسوس بود، وفات ایشان نیز در آن حوزه عظیم‌الشأن، بسی بزرگ و سنگین است. اینجانب این مصیبت را به حضرت بقیة‌الله الاعظم (ارواحنا فداه) و به همه‌ی اعاظم و اعلام حوزه‌های علمیه و نیز به فضلای جوان و طلاب پاکنهاد و همه‌ی دلهای سرشار از شور و شوق معنویت و حضور، و نیز به خاندان معظم و فرزندان مکرم و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت میگویم و علو مقام آن را در درجات قرب، از حضرت حق متعال مسألت مینمایم. سید‌ علی خامنه‌ای ۲۸ تیر ۷۶ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2088
📌 کدام اسلام و کدام تشیع؟ شب و روز میلاد با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صل الله علیه وآله) و امام جعفر صادق (علیه السلام) است و طبیعتاً باید تبریک گفت و خوشحالی کرد اما چند روزی است که ذهنم درگیر این واژگان و مفاهیم است: حزب‌الله، مقاومت، شهامت، مردانگی، شهادت، افتخار، اسلام، جهاد، فقاهت، حماس، حکمت، عقلانیت، عظمت، لبنان، غزه، رفح، ایران، سید حسن نصرالله، ابراهیم عقیل، فؤادشکر، حاج قاسم، ابو مهدی،‌ اسماعیل هنیئه، سید ابراهیم رئیسی، امیر عبدالهیان و ... اینها واژگانی است که این روزها و شب‌ها جلوی چشمانم رژه می‌روند. اگر این واژه‌ها نبود هیچ درکی از اسلام پیامبر اعظم(صل الله علیه وآله) و مکتب حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) نداشتم. اصلا مگر می‌توان بدون این واژگان از اسلام و پیامبر آن، و از تشیع و امامت آن سخن گفت؟ اما نمی‌دانم چرا درس و بحث ما با این واژگان بیگانه است! چرا در فضای هنری و رسانه‌ای ما حضور ندارند! دعواهای سیاسی ما خالی از فضای عطرآگین این واژگان است! نمی دانم چرا این روح در بسیاری از مجالس مذهبی ما و همایش‌های علمی ما حضور ندارد... انگار دو جهان بیگانه شده‌ایم: در یک جهان، شهادت و ایثار، جهاد و مبارزه، عقلانیت و حکمت، فقاهت و مقاومت، عزت و افتخار یک نظام معنایی خاصی را به وجود آورده است که مجاهد پرور است و شهید می‌سازد ... در سوی دیگر اصطلاحات هست و اعتبارات، پول هست و استراحت، درس هست و بحث، مدرک هست و نشان، ذکر هست و ورد، سجاده هست و عرق‌چین؛ خلاصه جهانی بریده از لبنان و غزه، جدا از مقاومت و شهادت، و ... نمی‌دانم به کدام یک از این دو جهان و دو اسلام و دو تشیع تعلق داریم اما این را می‌بینم که نسبت وجودی در قلب و عمل با جهان معنایی اول نداریم و در غم و غصه جبهه مقاومت مشارکت عینی و عملی نداریم. نمی‌دانم چگونه می‌توانیم جای خالی فؤاد شکر، اسماعیل هنیئه، ابراهیم عقیل، ابراهیم رئیسی و حاج قاسم‌ها را پر کنیم و به رسالت تاریخی خود در این پیچ تاریخی عمل کنیم. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2089
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ شعری که رهبر انقلاب صبح امروز در سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) خواندند (شیخ محمود شبستری در گلشن راز) ✏️ به قول آن عارف بزرگ: در این ره انبیا چون ساربانند دلیل و رهنمای کاروانند ✏️ وز ایشان سیّد ما گشت سالار هم او اوّل، هم او آخر در این کار ✏️ اوّل است، چون در مقدّمِ صفوفِ پیغمبرانِ الهی قرار دارد؛ آخر است، چون کامل‌ترین و نهایی‌ترین برنامه‌ی الهی را به بشریّت عرضه میکند؛ هم او اوّل، هم او آخر در این کار. ۱۴۰۳/۶/۳۱ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2090
♥️ رهبر انقلاب: ما امروز نیازمند تشکیل امت اسلامی هستیم / دو میلیارد مسلمان دنیا اگر تبدیل به یک مجموعه شوند، از همه‌ قدرتهای امروز دنیا قوی‌تر خواهند بود ✏️ رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت: ✏️‌ شاید یکی از بزرگترین درسهای نبوی برای ما عبارت است از امت‌سازی؛‌ تشکیل امت اسلامی. آن مبارزات سیزده ساله‌ی مکه، منتهی شد به هجرت که پایه‌گذاری امت اسلامی بود. ✏️ ما امروز به این درس احتیاج داریم، ما امروز فاقد امت اسلامی هستیم. کشورهای اسلامی زیادند، نزدیک دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند اما عنوان امت نمیتوان بر این مجموعه گذاشت؛ چون هماهنگ نیستند، چون یکجهت نیستند. ✏️ امت یعنی مجموعه‌ی انسانهایی که در یک جهت به سوی یک هدف با یک انگیزه دارند حرکت میکنند ما اینجور نیستیم، ما متفرقیم. نتیجه‌ی این تفرّق سلطه‌ی دشمنان اسلام است. نتیجه‌ی این تفرّق این است که فلان کشور اسلامی احساس میکند اگر بخواهد خودش را نگه دارد باید تکیه کند به آمریکا. اگر متفرّق نبودیم این نیاز احساس نمیشد. ما میتوانستیم پشت در پشت هم، دست در دست هم از امکانات یکدیگر استفاده کنیم به هم کمک کنیم یک واحد را تشکیل بدهیم این واحد از همه‌ی قدرتهای امروز دنیا میتوانست قوی‌تر باشد. کمااینکه یک روز اینجوری بود. ۱۴۰۳/۶/۳۱ 🖼 | 💻 Farsi.Khamenei.ir
📌 وحدت با کدام تفکر و فلسفه؟ بزرگترین پرسشی که بعد از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب می‌بایست مطرح شود این است: ❇️ با کدام فکر و فلسفه می‌توان بنیان‌های نظری و معرفتی ایجاد را فراهم کرد؟ این پرسش اصلی به پرسش‌های فرعی ذیل قابل تحقیق و بررسی است: ✔️کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند میان هویت ملی و هویت اسلامی ملل مسلمان جمع سالم کند؟ ✔️ کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند میان دانش‌ها و میراث علمی و فرهنگی ملل و مذاهب اسلامی ارتباط برقرار کند و باب گفتگو و بحث سازنده را باز کند؟ ✔️ کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند بنیاد فرهنگ اسلامی را فراتر از دعواهای مذهبی، کشف و به عنوان نرم‌افزار جوامع اسلامی صورت بندی کند؟ ✔️ کدام فکر و فلسفه و چگونه می‌تواند فقاهت اسلامی را به یک الگوی راهبردی و برنامه زندگی و تمدنی امت اسلامی تبدیل کند و جوامع اسلامی را به تعاون بر خیر و تقوا و مقاومت در برابر جبهه استکبار دعوت کند؟ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2093
📌تحلیلی بر دفاعیه‌ها و واکنش‌های مکرر آقای پیروزمند به تذکرات جدی رهبر معظم انقلاب به جریان دفتر فرهنگستان قم بخش اول: بسمه تعالی 🔸بعداز انتشار متن تذکرات جدی رهبر معظم انقلاب درجلسه غیررسمی ۴/۴/ ۱۳۸۹ به آقای سید محمدمهدی میرباقری و چندنفر دیگر ازاعضای دفتر فرهنگستان با عنوان «کار خطرناک دفتر فرهنگستان» در حدود ده سال بعد یعنی فروردین ماه ۱۳۹۹، محقق محترم جناب آقای علیرضا پیروزمند از اعضای اصلی دفتر فرهنگستان قم چند واکنش مهم و جدی داشتند. ابتدا صوتی در فضای مجازی از وی منتشر شد و ظاهرا چون آن را مفید و قانع‌کننده ندیدند مصاحبه مفصل با سایت دفتر فرهنگستان انجام دادند که گزیده آن به طور گسترده در کانال‌ها و گروها به عنوان «گزارش کوتاه استاد علیرضا پیروزمند از دیدارهای مجموعۀ فرهنگستان علوم اسلامی قم با رهبر معظم انقلاب اسلامی» منتشر شد و دوباره در مهرماه ۱۴۰۳ مطلبی را نوشتند تا به گونه‌ای وانمود کنند که تذکرات حضرت آقا اصلا به آنها ربط نداشته است و به کسان دیگری مربوط بوده است. البته برخی دیگر از وابستگان به این جریان، با صراحت گفته‌اند که این بیانات حضرت آقا ناشی از عدم اطلاع از آرا دفتر فرهنگستان و تأثیرپذیری ایشان از دیگران بوده است و الا خود ایشان تخصصی در این مباحث ندارند. 🔹در باب واکنش‌های آقای پیروزمند نکاتی به ذهن می‌رسد که به اصرار زیاد جمعی از دوستان و استادان محترم تقدیم می‌شود والا به شخصه بنای بر مطرح کردن آن نداشتم. ان‌شاءالله این مباحثات موجب بالندگی فرهنگ نقد و انتقاد در جامعه اسلامی و حوزه‌های علمیه شود. چرا که اساس جامعه اسلامی بر آزاداندیشی و آزادی نقد و انتقاد است و اهل تفکر باید از هرگونه نقد و انتقاد علمی استقبال کنند و تا بهتر بتوانند به اصلاح رویه خود بپردازند. ۱. در عموم این واکنش‌ها و مطالب، اینگونه به مخاطب القا می‌شود که حضرت آقا شناخت درستی از افکار و مطالب این جریان ندارند و به اشتباه کتاب‌های دیگرانی را به آنها نسبت داده و نقدی که به آقای میرباقری وارد نیست را وارد کرده‌اند. در حالی که این مطلب خلاف واقع است و با شناختی که ما از انصاف و عدالت حضرت آقا و مطالعات عمیق و گسترده ایشان از جریان‌های فکری و سیاسی داریم بعید است که ایشان اینگونه جدی و تند و تیز نقدهایی را بیان کنند و قبلاً هیچ شناختی از آن نداشته باشند و تحقیقی نکرده باشند. حال اگر حضرت آقا شناختی از این جریان ندارند و حتی نمی‌دانند که فلان کتاب از آنها نیست و ربطی به آنها ندارد چگونه از قول ایشان نقل می‌شود که «جای دیگری را سراغ ندارم که این کار را انجام دهد و اگر سراغ داشتم به دلیل اهمیت میگفتم شما هم انجام دهید.» بنابراین یا حضرت آقا شناخت و اطلاعی از این جریان ندارد که این نقل از ایشان هم بی‌اعتبار است یا شناخت دارند و بر اساس آن تذکرات جدی داده‌اند و کار آنها را خطرناک دانسته که موجب فرو ریختن سقف معرفت اسلامی و مکتب انقلاب اسلامی می‌شود و ۵ بار هم تذکر داده‌اند که به این «نکته مهم توجه شود.» لذا باید به آن توجه شود و به رفع نواقص و جلوگیری از وقوع خطرات پیش‌رو بود. ۲. جناب آقای پیروزمند ادعا می‌کند که سال ۷۹ بعد از وفات مرحوم سید منیرالدین شیرازی خدمت حضرت آقا برای کسب تکلیف رفته‌اند و در آن جلسه حضرت آقا، از سید منیر «متفکری بزرگ در خدمت به انقلاب بدون آنکه هزینه سازی برای انقلاب کند» یاد کرده‌اند. هرچند هیچ فرد دیکری از این جلسه گزارشی نداده و فقط آقای پیروزمند ناقل است و خبر واحد ایشان اعتبار ندارد، اما می‌توان به پیام تسلیت حضرت آقا به آقایان حائری شیرازی (شوهر خواهر سیدمنیر) و سید معزالدین شیرازی(برادر سیدمنیر) مراجعه کرد که کاملا یک پیام تسلیت شخصی است و اصلا کوچکترین اشاره‌ای به اینگونه تعریف‌ها نظیر متفکر بودن ایشان، و به کارهای علمی و دفتر وی در قم اشاره‌ای ندارد.(ر.ک: کتاب یادی از استاد) ۳. دیدار دفتر فرهنگستان به تقاضا و اصرار آنها با حضرت آقا در ۴/ ۴/ ۱۳۸۹ در ضمن دیدارهای کوتاه در روز دوشنبه با گروها و افراد برگزار شد. جلسه‌ای مختصر وکوتاه درکنار بقیه دیدارهای حضرت آقا بود و آقای میرباقری گزارشی از فعالیت‌های خود ارائه دادند و حضرت آقا هم تذکرات جدی را به آنها دادند که بدون کم و کاست و بدون هرگونه تقطیع در کتاب منشور حوزه و روحانیت ج۵ ص۶و۷ منتشر شده است و اصلا خبری از آن تعریف‌ها و تمجید‌های ادعا شده وجود ندارد. نکته مهم این است که تا قبل از انتشار متن این جلسه در فضای مجازی با عنوان «کار خطرناک دفتر فرهنگستان» در ۱۳۹۹، هیچ گاه اهالی دفتر فرهنگستان به این جلسه اشاره‌ای هم نداشتند. بعد از انتشار متن تذکرات جدی حضرت آقا در فضای مجازی، اهالی فرهنگستان به منتشر کننده آن متن چه توهینها کردند و دفتر رهبری را متهم به تقطیع بیانات رهبری و انتشار گزینشی آن کردند. 🛑 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121/2094
📌تحلیلی بر دفاعیه‌ها و واکنش‌های مکرر آقای پیروزمند به تذکرات جدی رهبر معظم انقلاب به جریان دفتر فرهنگستان قم بخش دوم: ۴. حدود سه ماه بعد از آن جلسه انذار دهنده، حضرت آقا به قم مشرف شدند و در مورخه اول آبان ۱۳۸۹ بازدیدی از نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی حوزه (مشکات) در شبستان نرجس خاتون حرم مطهر داشتند و از حدود ۶۰ غرفه‌ مختلف پژوهشی بازدید کردند از جمله، غرفه محصولات دفتر فرهنگستان با تعدادی تصاویر و نمودار بود. زمانی که حضرت اقا به این غرفه رسیدند آقایان میرباقری و پیروزمند دوباره گزارشی از کارهای مجموعه خودشان ارائه دادند و حضرت آقا دوباره همان تذکرات چند ماه قبل را با زبان دیگری متذکر شدند. قسمت جالب ماجرا این جاست که این بخش از دیدار حضرت آقا و تذکرات ایشان از رسانه ملی منتشر شد. در بخشی از گزارش منتشر شده در رسانه‌ها، حضرت آقا هنگام بازدید خطاب به آقایان میرباقری و پیروزمند فرمودند: «... در اصول، بیراهه ضلال آفرین نیست خوشبختانه ... در فلسفه اگر این تلاش عظیم و متراکمی که در فلسفه اسلامی انجام پذیرفته ندیده گرفته بشه و بخواهید بنا را جور دیگری و بر اساس دیگری بگذارید این چیز خوبی در نمی‌آید از توش. بالاخره حاصل مطلب این میشه که کسانی باید این کار را بکنند که تسلط کامل بر فلسفه – در باب فلسفه – و اصول – در باب اصول – داشته باشند بعد بتوانند افکار جدید رو بیارند یک بنای جدید رو بسازند ...» بعد از این بیانات و پخش آن از رسانه‌ها، ظاهراً واکنش‌هایی را در سطح جامعه داشت و آقای پیروزمند دست به کار شدند و تحلیلی از بیانات مقام معظم رهبری نوشتند و به رسانه‌ها دادند و در برخی از خبرگزاری ها همچون حهان‌نیوز در ۱۵ آبان ۱۳۸۹ منتشر شد. وی در این یادداشت سعی کرد که فهرستی از نمودارهای غرفه خود را گزارش و به گونه‌ای تذکرات رهبری را توجیه کند. علی رغم حضور آقای پیروزمند در این بازدید و انتشار خبری آن، گزارش آزاد و غیرمنطبق با واقع از بیانات رهبری ارائه دادند و نوشتند: «بعد از توضیحات ما حضرت آقا با تأمل دقیق نسبت به توضیحات ارایه شده و با توقف قابل ملاحظه در غرفه، به بیان نکته‌ای پرداختند که نشان از اهتمام معظم له به موضوع ومراقبت بر استحکام بخشی در بررسی موضوعات عمیق و تأثیرگذار دارد. مضمون کلام گران‌سنگ رهبری بدین قرار بود: «در موضوع فلسفه، منطق و اصول که می‌خواهید کار کنید باید به اندوخته گذشته حوزه توجه و تسلط داشته باشید و با توجه به آن، حرکت رو به جلو داشته باشید، اگر این حرکت با تسلط به مطالب گذشتگان حوزه اتفاق نیافتد خروجی خوبی نخواهد داشت. این نوع بررسی‌ها فکربر و مغزبر است و لازم است در ارتباط با فنّان این فنون انجام پذیرد.»» در ادامه آقای پیروزمند به توجیه و تفسیر به رأی تذکرات حضرت آقا می‌پردازند و در نهایت نتیجه می‌گیرند که: «کلام گهربار رهبر معظم دو روی انذار و تبشیر دارد. ظاهر تبذیری کلام این است که کار باید مستحکم باشد. اگر می‌خواهید راجع به اصول حرف بزنید باید مسلط به پیشینه‌ی اصول باشید، اگر می‌خواهید راجع به منطق و فلسفه حرف بزنید باید مسلط به پیشینه‌ی آن‌ها باشید، این یک طرف ماجرا که درست هم هست. طرف دیگر صحبت معظم له، لایه تبشیری آن است که نباید دست کم گرفته شود. در درون این تذکر، دو پیش فرض ارزشمند نهفته است. اول اینکه این کار باید بشود. اگر قرار بود نشود، قرار بود نوآوری در فلسفه، اصول و روش علم با رعایت معیارهایی که فرمودند اتفاق نیفتد، ایشان اصلش را منکر می‌شدند ومی‌گفتند هر حرفی که باید زده می‌شد، دیگران زدند و شما نمی‌توانید حرف جدیدی بزنید. پیش‌فرض دیگر این است که مخاطبان مستقیم کلام رهبری ـ یعنی فرهنگستان ـ این کار را دنبال نمایند. در حالی که می‌شد به راحتی بفرمایند: این گونه بررسی‌ها وظیفه امثال این مجموعه نیست. این نکته را رهبری به درستی برای بقاء مستحکم و مؤثر مجموعه فرمودند.» آقای پیروزمند در این یادداشت، کوچکترین اشاره‌ای به تذکرات جدی حضرت آقا در سه ماه پیش از آن نمی‌کند و سعی می‌کند به مخاطب القا کند که اگر مسیر ما خطرناک بود چرا آقا دستور به تعطیلی ندادند در حالی که آشنایان به منطق و روش حضرت آقا به‌خوبی می‌دانند که که ایشان هیچگاه به هیچ مجموعه‌ای دستور تعطیلی نداده‌اند و همواره بنای بر تقویت مجموعه‌های مختلف با گرایش‌های متفاوت دارند و البته تذکرات لازم را در صورت لزوم می‌دهند تا خود را اصلاح کنند. انصافا این یادداشت و چگونگی تفسیر بیانات رهبری بسیار عجیب است و نیاز به تحلیل مستقلی دارد و از حوصله این مطلب خارج است. 🛑 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121/2095
📌تحلیلی بر دفاعیه‌ها و واکنش‌های مکرر آقای پیروزمند به تذکرات جدی رهبر معظم انقلاب به جریان دفتر فرهنگستان قم بخش سوم: ۵. نکته دیگر این که برخلاف دفاعیات آقای پیروزمند در دو سه سال اخیر که به خاطرات و داستان‌هایی درباره دیدار با رهبری پرداخته‌اند، در متن ۱۵ آبان ۱۳۸۹، وی اصلا اشاره‌ای به آن دیدارها و تعریف‌ها و تمجیدهای حضرت آقا از سید منیر و فعالیت‌های او ندارد و اصلا از «متفکر خواندن سید منیر» و «کس دیگری را سراغ ندارم ... » و «بنا ءاسس علی التقوا» و امثال این گزارش‌ها خبری نیست و این خود نشان می‌دهد که اصل ماجرا محل تردید است چرا که اگر چنین مطالبی بود حتما به آن اشاره می‌شد تا بهتر بتواند تذکرات حضرت آقا را که از رسانه‌ها منتشر شده است را بر اساس آن توجیه کنند. ۶. آقای پیروزمند در متن دفاعیه مهرماه ۱۴۰۳ می‌نویسد: «از آنجا که بنا نداشته و نداریم که از رهبری برای اثبات خود هزینه کنیم و قوت اندیشه باید خود را ثابت کند به دنبال بهره‌برداری از این عبارات نبودیم و نیستیم ،اما به دلیل احساس مسئولیت بعضی، به ویژه کسانی که از آنها انتظار نیست نسبت به تخطئه فرهنگستان از زبان رهبری، به عنوان شاهد بی‌واسطه مواردی را به استحضار آنها و سایر علاقمندان رساندم تا به وظیفه خود بهتر عمل نمایند.» ابن ادعا مطابق با واقع نیست که آقای پیروزمند پیش از این مطلب بارها و بارها از رهبر معظم انقلاب هزینه کرده‌اند و به نقل خاطراتی پرداخته‌اند که جز ایشان کسی از آن مطلع نیست. به طور مثال در همان متن ۱۵ آبان ۱۳۸۹ تذکرات جدی رهبر انقلاب را هم تأییدی برای فعالیت‌های خود تفسیر کردند و در مصاحبه مفصلی که در سایت دفتر فرهنگستان منتشر شده این گونه خاطرات و داستان‌ها را بازگویی کرده‌اند و صدها بار در طی سه سال گذشته در کانال‌ها و گروه‌های مختلف منتشر شده است. ۷. انتشار بیانات و تذکرات رهبر معظم انقلاب به عنوان راهبر جامعه اسلامی یک ضرورت است تا همه جریان‌ها بر آن اساس بتوانند خود را بازشناسی و ارزیابی کنند و نباید آن را «تخریب»، «تخطئه» و «غیر علمی» دانست بلکه همانگونه که آقای پیروزمند در اسفند ۱۴۰۰ گفته است مقام معظم رهبری «مانند باغبانی، به‌دنبال رفع آفات هستند و نصیحت می‌کنند و راه پیشِ رو را نشان می‌دهند.» لذا باید از انتشار بیانات و تذکرات رهبر معظم انقلاب و پرسش‌های بر اساس آن استقبال کرد و به جای برچسب زنی در پاسخ، به رفع آفات و نواقص و خطراتی پرداخت که حضرت آقا بارها به آن تذکر داده‌اند و انتظار اصلاح واقعی و تغییر اساسی در مبانی و رویه‌های غلط دارند. ۸. راه پاسخ دادن به تذکرات رهبر معظم انقلاب و منتقدان، بیان خاطره و داستان‌هایی نیست که بر فرض صحت، به هیچ وجه دلیلی بر درستی و نادرستی یک اندیشه نیست بلکه راه درست این است که به تحلیل درست تذکرات رهبری پرداخت و براساس آن به اصلاح روند گذشته بپردازند و گزارشی از اصلاحات و تجدیدنظرهای علمی را به جامعه‌ای علمی عرضه کنند (همانگونه که در ۱۵ آبان ۱۳۸۹ وعده رفع نوقص و رفع دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب را نسبت به خودشان دادند و تاکنون هیچ گزارشی از آن ارائه ندادند) و یا نهایتا با صراحت و بدون تقیه بیان کنند که تذکرات و نقدهای رهبر معظم انقلاب را وارد نمی‌دانند و بر ادامه همان روند سابق اصرار دارند و از آن دفاع کنند همچنان که برخلاف ادعای رسانه‌ای که از رفع نواقص خود در پاسخ به تذکرات رهبری سخن گفتند، معتقدند: «تفکرات فرهنگستان، نه‌تنها کمبودی ندارد، بلکه در برخی نقاط، قوت قابل توجهی دارد.»(اول مرداد ۱۳۹۷ در سی و پنجمین نشست اندیشه‌ورزیِ مباحثات با موضوع «فرهنگستان علوم اسلامی پس از ۳۵ سال؛ کدام دستاورد؟کدام مقدورات؟» خلاصه اساس علم به شجاعت و شهامت در اظهارنظرهای صادقانه و بیان صریح و شفاف تفاوت‌ها و تمایزهاست و نیازی به تقیه و تفاهم و تفسیر به رأی اندیشه‌های امام و رهبری برای دفاع از خود نیست. بلکه ایشان این حق را دارند و کاملا علمی است که به تفاوت‌های منطقی و فلسفی و اجتهادی خود با مکتب فکری امام خمینی و آیت الله العظمی خامنه‌ای بپردازند و با دلیل به نقدها آنها و اثبات تجدیدنظر طلبی‌های خود در منطق، فلسفه و روش اجتهاد و مبانی انقلاب اسلامی بپردازند. ۹. حضرت آقا در مباحث مفصل پیرامون "بالندگی حوزه "و "تحول حوزه "بارها به تحول غلط و تجدیدنظرهای خطرناک در منطق و فلسفه و روش اجتهاد اشاره کرده‌اند و آن را موجب فروریختن سقف معارف اسلامی و مکتب فکری انقلاب اسلامی و انحراف از جریان اصیل حوزه‌ها دانسته‌اند؛ همچنان که در دیدار ۴/ ۴/ ۱۳۸۹ در دیدار آقایان میرباقری و پیروزمند به آن تأکید داشتند و متن آن جلسه به همراه ده‌ها بیان دیگر در کتاب «منشور حوزه و روحانیت» جلد ۵ از صفحه ۳تا ۹ ذیل عنوان «تحول غلط» آمده است. 🛑 پایان https://eitaa.com/hekmat121/2096
📌تحلیل انتقادی دفاعیه‌ها و واکنش‌های مکرر آقای پیروزمند نسبت به تذکرات جدی رهبر معظم انقلاب به جریان دفتر فرهنگستان قم ⏹متن بیانات رهبر معظم انقلاب «کار خطرناک دفتر فرهنگستان» https://eitaa.com/hekmat121/1505 ❇️بخش اول: https://eitaa.com/hekmat121/2094 ❇️بخش دوم: https://eitaa.com/hekmat121/2095 ❇️بخش سوم: https://eitaa.com/hekmat121/2096