eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
590 عکس
158 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌خطر نفاق در جريانهاي فکري و انقلابها ✔️فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری: 🔸در جريانهاي فکري، اعتقادي، ايماني و در انقلابهاي الهي و غير الهي که در دنيا به وجود مي‌‌‌‌‌آيد خطر بزرگ آن خطري است که قرآن از آن به نام نفاق ياد کرده است. 🔹آن جرياني که پيغمبر به وجود آورده است قهراً روحي و حقيقتي دارد و در عين اينکه روحي و حقيقتي و باطني دارد، ظاهري و شعارهايي و پوسته‌‌‌‌‌اي هم دارد؛ هم هسته دارد و هم پوسته. 🔸تاريخ و طبيعت بشري و تجربه‌‌‌‌‌ها و آزمايشهاي تاريخي نشان مي‌‌‌‌‌دهد که هرگاه يک جريان صحيح و مفيد و خدمتگزارانه‌‌‌‌‌اي براي بشر به وجود مي‌‌‌‌‌آيد دشمن وقتي که مي‌‌‌‌‌بيند از مواجهه و رو در روي آن قرار گرفتن نتيجه‌‌‌‌‌اي نمي‌‌‌‌‌برد به فکر اين مي‌‌‌‌‌افتد که به آن ملحق بشود و خودش را در همان جريان قرار بدهد. ولي در اين جريان، پوسته را حفظ مي‌‌‌‌‌کند هسته را که درون هست خالي مي‌‌‌‌‌کند و مي‌‌‌‌‌خورد؛ ظاهر را نگه مي‌‌‌‌‌دارد باطن را تغيير مي‌‌‌‌‌دهد به طوري که اکثريت قريب به اتفاق مردم احساس نمي‌‌‌‌‌کنند که آن حقيقت از دستشان رفته، چون پوسته و حجم و هيکل محفوظ است روح وجود ندارد. 🔹 با رنگ‌‌‌‌‌آميزي، يک مرده‌‌‌‌‌اي را به صورت يک زنده نشان مي‌‌‌‌‌دهند. آنچنان آن را از درون خالي مي‌‌‌‌‌کنند و از باطن مي‌‌‌‌‌پوسانند و از بين مي‌‌‌‌‌برند که مدتي همين‌‌‌‌‌جور به ظاهر دوام پيدا مي‌‌‌‌‌کند ولي مانند يک گردوي پوچ و بي‌‌‌‌‌مغز. 🔹وقتي که باطن رفت- چون پوست را هسته نگه مي‌‌‌‌‌دارد، حيات پوست به هسته آن است و ظاهر را باطن نگه مي‌‌‌‌‌دارد- بعد از مدتي ظاهر خود به خود از ميان مي‌‌‌‌‌رود. 🔸امام يعني آن چشم بسيار بينايي که در عمق حوادث نفوذ مي‌‌‌‌‌کند، به اصطلاح آنچه را که ديگران در آينه نمي‌‌‌‌‌توانند ببينند او در خشت خام مي‌‌‌‌‌بيند. او مي‌‌‌‌‌بيند که باطن هست يا نيست، حقيقت هست يا نيست. چقدر تظاهر به جاي حقيقت آمده‌‌‌‌‌ است، چقدر جوفروشي و گندم‌‌‌‌‌نمايي است، گندم مي‌‌‌‌‌نمايانند ولي جو به مردم مي‌‌‌‌‌فروشند. 🔸اين امر اختصاص به جريان ديني و انقلابهاي ديني ندارد. همه انقلابهاي دنيا همين‌‌‌‌‌جور است. 🔹انقلابهاي آزاديخواهي که در دنياي اروپا پيدا شده، انقلابهاي مشروطيت که در کشور ما و کشورهاي ديگر دنيا پيدا شده، انقلابهاي سوسياليستي و کمونيستي که در دنيا پيدا شده است، تمام اينها مصداق اين جريان است. خودشان قبول دارند منتها مدعي هستند که ما نمي‌‌‌‌‌گذاريم [اين آفت رخ بدهد.] مثلًا يک جريان [نهفته‌‌‌‌‌اي‌‌‌‌‌] در آزادي و در دموکراسي به وجود مي‌‌‌‌‌آيد، مردم هم راضي مي‌‌‌‌‌شوند. بعد اين انقلاب شکل خودش را حفظ مي‌‌‌‌‌کند و عده‌‌‌‌‌اي خيال مي‌‌‌‌‌کنند واقعاً حقيقت را دارند ولي توجه ندارند که ممکن است اين انقلاب از درون از بين رفته باشد. لهذا به اين فکر مي‌‌‌‌‌افتند که چه بکنيم که حالا که ظاهر را داريم باطن را هم داشته باشيم؟ 🔹يا در همين جريانهاي کمونيستي و اشتراکي که لااقل براساس مساوات است آيا عملًا آن حقيقت هست يا نيست و بدون اينکه مردم بفهمند دومرتبه راهش را عوض مي‌‌‌‌‌کنند، باز مي‌‌‌‌‌شود همان استبداد؛ روحش همان روح است و شکل، شکل خودش. 🔹چيني‌‌‌‌‌ها که هر چند وقت يک بار مي‌‌‌‌‌گويند ما داريم انقلاب را تجديد مي‌‌‌‌‌کنيم و ادامه مي‌‌‌‌‌دهيم حرفشان اين است که ما اين آفت طبيعي که در هر انقلابي رخ مي‌‌‌‌‌دهد- و مدعي هستند که انقلاب کمونيستي شوروي خودش يک تجربه است- و به موجب آن انقلاب خود به خود مسيرش را عوض مي‌‌‌‌‌کند در حالي که ظاهرش محفوظ مانده و باطنش از بين رفته است، [اين آفت را از بين مي‌‌‌‌‌بريم.] مدعي هستند که ما مي‌‌‌‌‌خواهيم اين باطن را همين‌‌‌‌‌طور که هست نگاه داريم نه تنها پوسته و قشر را. منبع: پانزده گفتار ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
1_1102197059.apk
27.74M
نرم افزار حکیم مجموعه آثار آیت الله جوادی آملی @usul121
📌عدالت و عقلانیت 🔹عدالت هنگامی بستر ظهور می یابد که عقلانیت حاکم باشد و بر این اساس در جامعه ای که عقلانیت و حکمت حاکم باشد عدالت محقق خواهد شد. 🔸در جامعه احساسی که عقلانیت به خفا رفته و جای خود را به احساسات داده است نباید انتظار عدالت و نباید داعیه حق‌طلبی داشت. عدالت خواهی در این جامعه نیز یک امر احساسی و خارج از دایره منطق، عقلانیت و حکمت است. 🔹جامعه احساسی بستر ظهور نفاق و ظاهرسازی فریبکارانه است. در چنین جامعه ای، شعار انسان دوستی و مهمان نوازی هست اما در بحران اقتصادی به هم رحم نمی کنند. شعار عدالت هست اما ناعادلانه در کف خیابان و شبکه های اجتماعی حکم صادر می کنند و آبروی افراد را می برند. ظواهر فریبنده و تعارفات دروغین همچون نقل و نبات در مناسبات انسانی جاری است و به آن می بالند و آن را نماد انسان دوستی و مهمان نوازی و هنر بی بدلیل می شمارند و سایر جوامع را غیر انسانی و بی هنر می نامند. 🔸در چنین جامعه ای اگر از عدالت راستین سخن بگویی و یا حق خود را مطالبه کنی و یا به کم و کسری ها اعتراض کنی، محکوم هستی و چاره ای جز زندان اوهام و خیالات نداری. 🔹برخی از رفتارهای جامعه احساسی از این قرار است: ✔️ مغازه دار اجازه نمی دهد رمز عابربانک را خودت بزنی، اگر هم مطالبه کنی توهین می کند. ✔️ وقت در این جامعه بی ارزش است برای ویزیت پزشک گاه باید ۵ ساعت پشت در اتاق پزشک باشی. ✔️ اگر کالایی در بازار کم شد، مردم به بازار هجوم می آورند. ✔️ بازار قاچاق داغ است. ✔️ واژه "وظیفه" منفورترین واژه است. ✔️"مسولیت" یعنی ریاست و اربابی، هر طور که دلش بخواهد با مردم برخورد می کنند. ✔️اگر چراغ راهنما بزنی، ماشین ها نه تنها سرعتشان را کم نمی کنند بلکه بیشتر می کنند که مبادا از تقاطع یا دور برگردن رد شوی. ✔️ ده بیست سال رفاقت و دوستی را به یکباره برای یک دقیقه مشاجره قطع می کنند. ✔️نظارت و کنترل امر تزئینی و تشریفاتی است. ✔️ نق زدن جایگزین نقد است. ✔️انتقاد را تخریب معنا می کنند. و .... 🔸 در چنین جامعه ای نباید انتظار عدالت و قرار گرفتن امور در جای خود داشت بلکه احساسات جایگزین عدالت است. گاه آنقدر آتش محبت افراطی می شود که با ساده لوحی همه چیز گل و بلبل نشان داده می شود و گاه آنچنان بر طبل بی اعتمادی و نفرت می کوبند که به حذف و تخریب یک دیگر می انجامد. 🔹 اگر به دنبال عدالت هستیم، چاره نداریم جز اینکه حکمت و عقلانیت را در جامعه گسترش دهیم و قدر و اندازه هر چیز را بدانیم و هر چیز را سر جای خودش قرار دهیم. "گفتمان حکمت و عقلانیت ضرورت جامعه ایرانی ماست." ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌استعاره سرایت کرونا و الگوی انتقال تمدن 🔹بلای بزرگ کرونا علی رغم همه سختی ها و صعوبت های آن و از دست دادن عزیزان، همچون هر پدیده طبیعی دیگر درس آموز است و می تواند ای برای فهم حرکت انسانی باشد. در واقع کرونا نمونه ای از قدرت انتقال و سرایت طبیعی و انسانی را نشان می دهد. 🔷 اندر ویژگی های سرایت کرونایی 🔸 کرونا یک بیماری واگیردار است که در زمانی کوتاه توانست کل کره خاکی را در نوردد و جهان را با خود درگیر کند. ویژگی دیگر کرونا، جهش های متعدد بومی آن است که در کشورهای مختلف به وجود آمد و پس از مدتی نسخه های جدید آن با آثار و قدرت بیشتری انتشار جهانی یافت و جلوی کهنه شدن و تکراری شدن آن را گرفت. 🔹 کرونا خود بخود گسترش و انتقال نیافت بلکه گسترش کرونا و درگیری جهانیان با آن نتیجه هم جواری و رفت و آمد انسانها و تعاملات انسانی است. انسان حامل کرونا است و بواسطه سفر، مهاجرت، مهمانی و جلسه و هر رابطه فیزیکی انسان منتقل می شود و سرایت پیدا می کند. 🔷 اندر شباهت انتقال تمدنی با سرایت کرونایی 🔸 تمدن نیز محصول مجاورت و تعاملات انسانی و انتقال اجتماعی است و از مردمی به مردم دیگر و از جامعه ای به جامعه دیگر منتقل می شود. 🔹 تمدن خودبخود منتقل نمی شود بلکه توسط انسان انتقال می یابد و به سایرین سرایت می کند، اندیشه تمدنی از ذهنی به ذهن دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر از طریق ارتباطات انسانی و تعاملات اجتماعی منتقل می شود. بدون عامل انسانی و بدون ارتباطات و تعاملات فیزیکی و معنوی، نمی توان از شکل گیری اندیشه تمدنی و گسترش آن سخن گفت. 🔸 اندیشه تمدنی آن زمان گسترش می یابد که با جهش های نو به نو همراه باشد و نسخه های جدید بومی و جهانی نوینی عرضه کند تا جلوی تکراری شدن و کهنه شدن آن اندیشه را بگيرد و همواره ذهن و عمل مخاطبان جهانی را با خود درگیر کند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امتداد سیاسی اجتماعی حکمت متعالیه جلسه اول.mp3
34.05M
✅امتداد سیاسی اجتماعی حکمت متعالیه ⬅️جلسه اول: روش فهم طرح حکمت متعالیه به مثابه یک طرح تمدنی 👤ارائه دهنده: استاد نجف لک زایی ⬅️مکان: مرکز تخصصی فلسفه 📅زمان:چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ ⬅️مخاطبان: طلاب و دانشجویان رشته فلسفه
📌ضرورت تحقیق در اصالت فرهنگ و حکمت اسلامی استاد شهید مطهری: 🔹 لازم است دانشجويان عزيز از هم اکنون يک نکته را بدانند و در پي جستجو و تحقيق بيشتر برآيند و خويشتن را کاملًا مجهز سازند، و آن اين که فرهنگ اسلامي خود يک فرهنگ ويژه و خاصي است در ميان فرهنگهاي جهان، با يک روح خاص و يک سلسله مشخصات مخصوص به خود. براي اين که يک فرهنگ را بشناسيم که آيا اصالت و شخصيت مستقل دارد و از روح و حيات ويژه‌‌‌‌‌اي برخوردار است و يا صرفاً التقاطي است از فرهنگهاي ديگر و احياناً ادامه و استمرار فرهنگهاي پيشين است، لازم است انگيزه‌‌‌‌‌هاي حاکم بر آن فرهنگ، جهت و حرکت، آهنگ رشد و همچنين عناصر برجسته آن را زير نظر بگيريم. 🔸 اگر فرهنگي از انگيزه‌‌‌‌‌هايي ويژه برخوردار باشد، جهت و حرکت مخصوص به خود داشته باشد، آهنگ حرکتش با آهنگ حرکت ساير فرهنگها متفاوت باشد، عناصر ويژه‌‌‌‌‌اي وارد کند و آن عناصر برجستگي خاصي داشته باشد، دليل بر اين است که آن فرهنگ اصالت و شخصيت دارد. 🔹بديهي است که براي اثبات اصالت يک فرهنگ و يک تمدن، ضرورتي ندارد که آن فرهنگ از فرهنگها و تمدنهاي ديگر بهره نگرفته باشد، بلکه چنين چيزي ممکن نيست. هيچ فرهنگي در جهان نداريم که از فرهنگها و تمدنهاي ديگر بهره نگرفته باشد، ولي سخن در کيفيت بهره‌‌‌‌‌گيري و استفاده است. 🔸يک نوع بهره‌‌‌‌‌گيري آن است که فرهنگ و تمدن ديگر را بدون هيچ تصرفي در قلمرو خودش قرار دهد. اما نوع ديگر اين است که از فرهنگ و تمدن ديگر تغذي کند؛ يعني مانند يک موجود زنده آنها را در خود جذب و هضم کند و موجودي تازه به وجود آورد. 🔹فرهنگ اسلامي از نوع دوم است، مانند يک سلّول زنده رشد کرد و فرهنگهاي ديگر را از يوناني و هندي و ايراني و غيره در خود جذب کرد و به صورت موجودي جديد با چهره و سيمايي مخصوص به خود ظهور و بروز کرد و به اعتراف محققان تاريخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامي در رديف بزرگ‌‌‌‌‌ترين فرهنگها و تمدنهاي بشري است. 🔸اين سلّول حياتي فرهنگي در چه محلي و به دست چه کسي و از چه نقطه‌‌‌‌‌اي [رشد خود را] آغاز کرد؟ 🔹اين سلول مانند هر سلول ديگر که در آغاز کوچک و نامحسوس است، در شهر مدينه به وسيله شخص پيامبر گرامي پايه گذاري شد و از علوم اسلامي نوع اول آغاز به کار کرد. براي آگاهي بيشتر بايد به کتب مربوطه مراجعه کنيد  🔹(منابع برای مطالعه بیشتر). رجوع کنيد به ۱. کارنامه اسلام تأليف دکتر زرين کوب، ۲. تاريخ تمدن اسلام جرجي زيدان، جلد سوم، ۳. خدمات متقابل اسلام و ايران مرتضي مطهري، بخش سوم. منبع: آشنایی با علوم اسلامي(منطق)، مجموعه آثار ج۵ ص۳۸. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 اسلام، آغاز حيات تعقلي مسلمين ✔️استاد شهید مطهری: 🔹حيات تعقلي مسلمين مقارن است با ظهور اسلام و تشکيل جامعه اسلامي. قرآن کريم تکيه فراواني به حيات تعقلي دارد و خود پاره‌‌‌‌‌اي استدلالات قياسي و منطقي به کار برده است. در کلمات مأثوره از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و بالخصوص در آثار مرويه از علي عليه السلام بحثهاي تعقلي دقيق و عميق فراوان است و جداگانه بايد درباره آنها بحث شود. متکلمين اسلامي، قبل از آنکه کتب فلسفي ترجمه شود، به يک سلسله بحثهاي تعقلي و استدلالي پرداختند. عليهذا حيات عقلي مسلمين سابقه طولاني‌‌‌‌‌تري دارد و چهارده قرن از آن مي‌‌‌‌‌گذرد. 🔸 آنچه دو قرن با ظهور اسلام فاصله دارد نوعي خاص از حيات تعقلي است که ما آن را «حيات فلسفي» مي‌‌‌‌‌ناميم و با ترجمه آثار يوناني و اسکندراني آغاز شد. 🔹دوره ترجمه ديري نپاييد. ترجمه‌‌‌‌‌ها متعلق است به قرون دوم و سوم و چهارم هجري. اوج ترجمه در قرن سوم است. از همان قرن سوم دوره تأليف و تصنيف و تحقيق به وسيله مسلمين آغاز گشت. اولين فيلسوف اسلامي که آثار و تأليفات زيادي دارد و ابن النديم در الفهرست به تفصيل از آنها ياد کرده است يعقوب بن اسحاق کندي‌‌‌‌‌متوفا در 260 هجري) است. ✔️منبع: مقاله سیر فلسفه در اسلام. مجموعه آثار ج۵ ص۲۲ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
⚫️ حضرت علامه آية الله حسن‌زاده آملی دارفانی را وداع گفت انا لله و انا اليه الراجعون 🔹حكيم متاله آية الله علامه حسن زاده آملی امروز به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند و متاسفانه ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفتند. 🔹ایشان متولد سال ۱۳۰۷ در قریه ایرابخش لاریجان شهرستان آمل از فیلسوفان متأله، فقیه، عارف، منجم و مدرس دروس حوزوی بودند. 🔹این عالم برجسته و شهره جهان اسلام در ادبیات، ریاضی، هیئت و... تبحر خاص داشتند و به زبان‌های فرانسوی و عربی نیز مسلط بودند. 🔹اشعار اثرگذار و جذاب به زبان طبری و فارسی دارند و تاکنون حدود ۱۹۰ اثر از علامه حسن‌زاده آملی به ثبت رسانیده شده‌است این عالم فرزانه و حکیم متاله یگانه، فقه، اصول، عرفان و فلسفه را از محضر آیات محمدتقی آملی، طباطبایی، الهی قمشه‌ای، محمدحسن الهی، شعرانی، احمد آشتیانی و رفیعی قزوینی بهره برد و سالیان متمادی به تدریس حکمت و عرفان و ریاضیات و نجوم اهتمام داشت. «الاصول الحکمیة»، «شرح فصوص الحکم»، «مشکات القدس علی مصباح الأنس»، «رسالۀ لقاءالله»، «اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال»، «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه»، «مجیزه‌ای در مناسک حج» و «انسان و قرآن» از جمله آثار آن عالم ربانی است. ⚫️ إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. ◾️رحلت عارف واصل و حکیم ذوفنون و فقیه ربانی حضرت استاد علامه آية الله حسن زاده آملی(ره) را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم(عج) و رهبر معظم انقلاب و همه مراجع و علما و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
پیام تسلیت در پی رحلت عالم ربانی و سالک توحیدی آیت‌الله حسن‌زاده آملی ◼️ بسم الله الرحمن الرحیم با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای آملی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم. این روحانی دانشمند و از جمله‌ی چهره‌های نادر و فاخری بود که نمونه‌های از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را می‌نوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهره‌مند می‌سازد. نوشته‌ها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود ان‌شاءالله. اینجانب به همه‌ی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۴ مهر ۱۴۰۰
📌نقش قرآن در تحول فلسفه ✔️استاد شهید مطهری: 🔹اگر احياناً مي‌‌‌‌‌بينيم ابن سينا پس از آنکه برهان صدّيقين خود را ذکر مي‌‌‌‌‌کند به آيه کريمه‌‌‌‌‌ «سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتّي يتبين لهم انّه الحقّ أو لم يکف بربّک انّه علي کلّ شئ شهيد» (فصلت ۵۳) استناد مي‌‌‌‌‌کند نبايد اين را به عنوان تأثير کلام در فلسفه تعبير کنيم. اگر بخواهيم مستدلّا تأثير عميق معارف قرآن را بر روي فلسفه اسلامي ذکر کنيم بايد موادي را از قرآن و متون ديگر اسلامي مجزا کنيم و نشان دهيم چگونه اين موادفلاسفه را به تفکر واداشته و تدريجا تحت تأثير عميق خود قرار داده است. 🔸شناختن فلسفه و عرفان اسلامي بدون توجه به معارف اصلي اسلام و [با] فرض اينکه اسلام و گفته‌‌‌‌‌هاي متکلمين يکي است يا اينکه اسلام را از اين نظر بي‌‌‌‌‌تأثير فرض کنيم محال است. اين خود داستان مفصّلي است. 🔹 نيکلسن‌‌‌‌‌ با اينکه يک شرق شناس غربي است، در موضوع «تأثير قرآن در عرفان و تصوّف» مي‌‌‌‌‌گويد: «در قرآن اين آيات را مي‌‌‌‌‌بينيم:  اللّه نور السّموات و الارض‌‌‌‌‌  هو الاوّل و الاخر و الظّاهر و الباطن‌‌‌‌‌  هو اللّه الّذي لا اله الّا هو  کلّ شئ هالک الّا وجهه‌‌‌‌‌  و نفخت فيه من روحي‌‌‌‌‌ و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد  فاينما تولّوا فثمّ وجه اللّه‌‌‌‌‌  من لم يجعل اللّه له نورا فما له من نور محققا ريشه و تخم تصوف در اين آيات است.»  🔸منظور اين است که تأثيري که معارف اسلامي در فلسفه اسلامي کرده است غير از تأثيري است که فن کلام کرده است. 🔹تأثيري که معارف اسلام کرد همان است که تا حد زيادي صحيح است بگوييم صدرا با ايجاد يک چهار راه، راههاي عقل و وحي و مکاشفه را به هم متّصل کرد، و اما تأثير کلام اين است که با فلسفه جنگ و ستيز کرد و فلسفه را از حال جمود درآورد و وادار به عکس العمل‌‌‌‌‌هايي کرد؛ آن عکس العمل‌‌‌‌‌ها ثمرات بسيار پر ارزش فلسفه اسلامي است. ✔️منبع: مجموعه آثار ج۱۳ ص۲۴۳ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش نهج البلاغه در حکمت و فلسفه اسلامی و بحران فلسفه غرب ✔️استاد شهید مطهری: 🔹نهج البلاغه در تاريخ فلسفه شرق سهم عظيم دارد. صدرالمتألهين که انديشه‌هاي حکمت الهي را دگرگون ساخت، تحت تأثير عميق کلمات علي عليه السلام بود. روش او در مسائل توحيد بر اساس استدلال از ذات به ذات و از ذات بر صفات و افعال است و همه اينها مبتني است بر صرف الوجودبودن واجب، و آن بر پايه يک سلسله اصول کلي ديگر که در فلسفه عامه او مطرح است بنا شده است. 🔸حکمت الهي شرق از برکت معارف اسلام بارور شد و استحکام يافت و بر يک سلسله اصول و مبادي خلل ناپذير بنا شد، 🔹ولي حکمت الهي غرب از اين مزايا محروم ماند. گرايش به فلسفه مادي در غرب علل و موجبات فراواني دارد که اکنون مجال شرح آنها نيست‌ «1». به عقيده ما علت عمده آن، ناتواني و نارسايي مفاهيم حکمت الهي غرب بود. 🔹اگر کسي بخواهد مقايسه‌اي در زمينه بحثهايي که در اين دو سه فصل اشاره شد به عمل آورد، لازم است در اطراف برهان وجودي که از آنسلم مقدس تا دکارت و اسپينوزا و لايب نيتس و کانت و غيره به بحث و رد و قبول آن پرداخته‌اند، مطالعه کند 🔸 و آنگاه آن را با برهان صدّيقين صدرالمتألهين که از انديشه‌هاي اسلامي و مخصوصاً کلمات علي عليه السلام الهام يافته است مقايسه نمايد تا ببيند «تفاوت ره از کجاست تا به کجا!». (1) رجوع شود به کتاب علل گرايش به ماديگري تأليف مرتضي مطهري، بخش «نارساييهاي مفاهيم فلسفي». ✔️منبع: سيري در نهج‌البلاغه ص۸۵ _ ۸۶. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121