eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
447 عکس
124 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 رونق مدرسه فلسفي قم در ریاست حاج شیخ عبدالکریم حائری 🔺بخش اول: ✔️گزارشی مقايسه ای از درس فلسفه آیت الله العظمی و درس أیت الله دکتر مهدی حائري یزدی: 🔹بعد ازنگاهی به علم کلام رشته فلسفه را آغاز کردم، درحدود سن شانزده سالگی، که همزمان با خواندن سطوح فقه و اصول بوده، با همان توان و جدیت را می خواندم. 🔸ابتدا از که منطق در جامع المقدمات است، شروع کردم و آن را بسیار خوب و با دقت خواندم . بعد را پیش مرحوم آقای در آن زمان هنوز قم بودند. 🔹بعد را شروع کردم، چون آن وقت این چیزها در حوزه رسماً تعلیم و تعلّمش رایج نبود. آقای خمینی ( (ره)) خصوصاً و اختصاصاً در منزل خودشان به من درس می دادند و گاهی هم مدرسه دارالشفاء؛ بنده یک دوره کامل منظومه تنها پیش ایشان خواندم، (چند روزی آقای لطف ا... صافی به درس آقای خمینی(امام خمینی (ره)) آمد) به استثنای فلکیات را ایشان گفتند که اباطیل است و جدید با اینها قابل مقایسه نیست و تدریس نکردند . 🔹تابستان همان سال مشهد رفتم و نزد آقای به مدت شش ماه را خواندم . 🔹بدین ترتیب، منظومه را خوب و کامل خواندم. در این خلال را هم در حوزه علمیه قم درس می دادم و اصولاً از اشتغال به منطق بسیار لذت می بردم. را چند بار درس دادم، خیلی هم جمع می شدند. آن وقت هفده، هجده سال داشتم و درس منطق من خیلی شهرت پیدا کرده بود. ملاّ عبدا... را درس می دادم. بسیاری از معروفان امروزی نزد اینجانب منطق یا شرح منظومه را می خواندند. 🔹 آقای خمینی ((امام خمینی (ره)) می گفتند اسفار را نخوانده اند، اما آن را با حاج ای مباحثه کرده اند و لذا به نظر من، درس اسفار ایشان خیلی سنتی نبودتا بتوان گفت سلسله سند ایشان در تعلیم افسار به صدرالمتالهین مولف افسار می رسد. هر چه بود حدّت وجودت فهم خود ایشان بود که می توانست از عهده تدریس افسار برآید، زیرا این خصوصیت افسار است که سطح آن بسیار شیوا و روان است و ژرفای فوق العاده پیچیده و پیل افکن دارد . شاهد راستین آن حواشی بعضی مُحشّین اسفار است که نکات مخدوش و غیر وارد به متن کتال بسیار دارد. 🔸ایشان (امام خمینی (ره)) علاقه ای به فلاسفه مشاء و منطق نداشت. درس اسفار ایشان بیشتر جاذبه عرفان داشت. عرفان هم پیش آقای به خوبی خوانده بودند و دائماً هم مشغول مطالعه کتب و غیره بودند. لذا به اسفار هم از نظر ابن عربی نگاه می کردند، نه از نظر و . به کلمات ابن سینا و فارابی که می رسیدند به کلی ناراحت می شدند و با توان سرشار عرفان از تنگناهای فلسفه خارج می شدند. روزی که من ایرادی اظهار کردم ، ایشان در جواب گفتند: «شما باید از اینگونه سخنان ابن سینا استبرا شوید». 🔹باری، بعد از تمام شدن منظومه با دو سه نفر از رفقا، مثل آقای شیخ محمد که یزدی احمد آبادی بود و بسیار فاضل، پیش آقای خمینی (امام خمینی(ره)) را شروع کردیم. ده سال طول کشید که اسفار را خواندیم. در این دوره آقای و آقای سه دهی اصفهانی حضور داشتند. 🔹همزمان با اسفار، را از اول منطقیات تا آخر الهیات بنده تنها پیش آقای خوانساری خواندم، صبحها بعد از نماز صبح. 🔸آقای بیانش خوب نبود ولی فکرش خیلی عمیق بود. کسی در حوزه علمیه به عمق تفکرات ایشان در ریاضیات و فلسفه مشّا و منطق نبود و بر عکس آقای خمینی((امام خمینی(ره))، آقای خوانساری هیچ علاقه ای به عرفان نشان نمی داد و از فلسفه ملاصدرا چندان طرفی نمی بست. ادامه دارد...  منبع: ماهنامه فرهنگ، سال چهارم، شماره چهارم، بهار 1374، ص ص 120-102 . نکته: 🔺استادان فلسفه در حوزه علمیه قم: فلسفه مشاء و حکمت ابن سینا: آیت الله العظمی فلسفه حکمت متعالیه و عرفان: آیت الله العظمی 🔺استاد فلسفه حوزه علمیه مشهد: آیت الله   https://eitaa.com/hekmat121
📌طلب و اراده، امتداد حکمت و فلسفه در علم اصول ✍خاطرات آیت الله احمد صابری همدانی: 🔹ما در بحث به درس مرحوم مى رفتیم که شنیدیم مرحوم امام ـ قدس سره ـ درس اصولشان به طلب و اراده رسیده؛ چون این بحث بسیار مهم بود و با مسائل فلسفه و کلام ارتباط داشت و بسیارى از بزرگان چون مرحوم آخوند فرموده اند: «قلم اینجا رسید و سر بشکست». 🔸با چند نفر از فضلاى درس مرحوم داماد گفتیم خوب است این بحث را از آقاى حاج آقا روح اللّه خمینى استفاده کنیم و مشکل را حل نماییم. بالاخره به درس طلب و اراده امام رفتیم و استفاده نمودیم. بعد از چند روز امام مطلب را به اینجا رساندند که عقوبت بر افعالِ اختیاریه است و افعال اختیاریه هم آن است که مسبوق به اراده ماست و افعال مکلفین هم از روى اراده صادر مى شود. من اعتراض کردم، گفتم شما براى ما اصطلاح را بیان فرمودید؛ ولى ما مى خواهیم بدانیم اراده ما از کجا است که افعال ما مسبوق به آن مى شود؟ ما کارى به اصطلاح نداریم. اشکال و اعتراض تکرار شد، ولى جواب قانع کننده داده نشد. امام جمله اى را به عنوان شوخى فرمودند و من هم پررویى کردم چیزى گفتم؛ طلبه ها خندیدند. 🔹بعد از درس، آقاى سبحانى و من خدمت امام آمدیم؛ آقاى سبحانى به امام گفت: حاج آقا، آقاى صابرى است. امام فرمودند تو مى خواهى ایشان را به من معرفى کنى؟! خلاصه آن روز گذشت، ولى اشکال من سبب شد یک هفته بحث طول کشید. احتمال مى دهم حاج آقا سبحانى [این ماجرا را] در خاطر داشته باشند. در این بحث استفاده خوبى بردیم. 🔸به هر حال در این یک هفته امام ـ قدس سره ـ مسألۀ را بسیار دقیق و مفصل بیان فرمودند و به نظرم آخر بحث فرمودند: «قلم اینجا رسید و سر هم نشکست». 🔹در همین درس بود که از مرحوم با عنوان شیخ ما یاد مى کردند و تمجید مى نمودند و از روزى با عظمت و تجلیل اسم بردند که براى ما خیلى مهم تلقى مى شد و اعجاب انگیز شد. 🔸متأسفانه بعضى از مطالب مربوط به اراده مکلفین که در ایراد فرموده بودند در رساله ها درج نشده است. 🔹از مطالبى که امام ـ قدس سره ـ در ضمن بحث طلب و اراده در طى بیانات خود فرمودند سخنى است که براى شاگردان مخصوصاً براى من بسیار جالب بود. مطلب این بود: «بعضى از نفوس مستعد براى کسب فیض از بارى تعالى بدون واسطه نیستند. باید وسایط فیضى در کار باشد؛ مثلاً دیوار استعداد انعکاس نور را بدون واسطه ندارد؛ ولى به وسیله آب یا آیینه، نور خورشید در آن منعکس مى شود؛ آفتاب بر آب مى تابد و از آب به دیوار منعکس مى شود و پرتوى از نور خورشید در سینه دیوار پدیدار مى گردد. وصول فیض بارى تعالى به هر کس و هر چیز و هر انسانى گاهى بدون واسطه ممکن نیست؛ براى نقص زحمتى که در خود موجود هست نه در فیض خداوند و قدرت او؛ در اینجا فیض خدا به وسیله وسایط غیبى الهى و مقربان درگاه او و ذوات مبارک پیامبر بزرگوار و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ به مردم و نفوس ضعیف غیرمستعد مى رسد و فیض خداوند در آنها تجلى پیدا مى کند». ✔️منبع: صحیفه دل، ج2، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 103-110 https://eitaa.com/hekmat121