eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
460 عکس
131 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌چه باید کرد؟ 🔸در فرهنگ قرآنی و اسلامی، ذیل اندیشه توحید، شبکه مفهومی چند لایه ای شکل گرفته است که از مهمترین و بنیادی ترین لایه آن، سه مفهوم ۱. حقوقی و اخلاقی، ۲. تعهد و انتخاب و عمل و پذیرش مسولیت نتایج و پیامدهای انتخابها و اعمال، ۳. بصیرت و و عبرت گیری از حوادث وپیامدها. 🔹این سه مفهوم در شبکه مفهومی توحید، زیر بنای ، ریشه باور به نقش مردم در سرنوشت خویش و بنیان فعال شدن و در تحقق عدالت و تعالی و پیشرفت جامعه است. اراده ملی و عزم جمعی در پرتو ۱. قانون و اخلاق، ۲.تعهد و مسولیت و ۳. بصیریت و فهم عمیق تاریخی، می تواند فهم و باور شود، شکوفا گردد و در عرصه عینیت جامعه و مناسبات و معادلات اجتماعی و حرکت تکاملی تاریخ نقش آفرین باشد. 🔸سه مقوله اساسی که آن در فرهنگ عمومی و گفتمان مستقر جامعه احساس می شود عبارتند از: ۱. التزام قلبی و باور به قانون و اصول ضابطه مند اخلاق؛ ۲. پذیرش مسولیت نتایج و پیامدهای انتخابها و کنشها؛ ۳. حافظه تاریخی و عبرت گیری صحیح از حوادث و پدیده ها. 🔹امروز جامعه ما و بخصوص گفتمان خواص و تریبون داران و اهالی منبر، فرهنگ، رسانه و سیاست از این محورها تهی است و کمتر کسی را می توان یافت که به گفتمان سازی و فرهنگ سازی ، و توجه داشته باشد و جامعه را به این اصول اساسی جامعه دعوت کند. بلکه بالعکس، خلاف این مسیر را ترویج می کنند و با جایگزین کردن مفاهیم متفاوت، روکشی مقدس بر فرصت طلبی گروهی و منفعت طلبی شخصی فراهم کرده اند. 🔸تا این سه مولفه در فرهنگ عمومی مستقر نشود و به گفتمان و مطالبه واقعی مبدل نگردد، ادامه وضع موجود امری طبیعی است و با هم نمی توان از پیشرفت کیفی و تعالی و تکامل جامعه سخن گفت. 🔹امروز چاره ای جز یک برای تربیت و تعالی جامعه از سوی نخبگان و خواص (حوزه و دانشگاه) مبتنی بر مکتب فکری و حکمی انقلاب اسلامی وجود ندارد. البته گام اول، باور و التزام خواص علمی، فرهنگی و سیاسی به این مدعا و تقریر مشترک از این اصول سه گانه در مکتب فکری و حکمی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) و امام خامنه ای است. این تنها و تنها و تنها برنامه راهبردی و طرح عملیاتی کوتاه مدت و بلندمدت است که بوسیله آن امکان جبران عقب ماندگی چهل ساله در این زمینه فراهم بشود 🔸امروز دست جبهه انقلاب و نهادهای انقلابی در این زمینه کاملا خالی است که از انفعال انها و رهاشدگی کامل جامعه به خوبی مشهود است. و توجیه تفصیرها و کم کاری ها و به گردن دولت و مجلس انداختن آنها، خود دلیل محکمی بر فاصله داشتن با فرهنگ توحیدی و انقلابی است. متاسفانه طرح های جایگزین با عناوین مختلف و مبتنی بر مکاتب فکری دیگر و یا مدعی تاسیس و تغییر منطق مکتب انقلاب اسلامی با تقطیع بنیان های فکری و حکمی انقلاب اسلامی و تحریف بیانات رهبران انقلاب، بر مبهم سازی فضای فکری و تشتت جبهه انقلاب افزوده اند. برخی بر طبل این ادعا می کوبند که "انقلاب اسلامی، عقلانیت لازم و فلسفه حرکت روشنی نداشته است و ماییم که می خواهیم عقلانیت را به انقلاب هدیه بدهیم و برای آن میخواهیم حرکت و حکمرانی تولید کنیم" غافل از این که متفکران انقلاب اسلامی بیش از ۷٠ سال در این مسیر کوشیده اند امام خمینی حداقل از سال ۱۳۲۳ به بعد مسیر ، ، انقلاب را پایه گذاری کردند و توسط ایشان و بسیاری از دوستان و شاگردان واقعی همچون استاد علامه ، آیت الله ، آیت الله و... امتداد یافت و به پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید و براساس همان تفکر و فلسفه الهی، ۴۲ سال پیش آمده است. مبانی و مسیر آینده نیز همان مبانی و فلسفه تاسیس و پیروزی است. 🔹 همه مراکز و عناصر انقلابی می توانند و می بایست مسولیت این رسالت بزرگ را بر عهده گیرند و شانه خود را زیر بار بخشی از این کار اساسی ببرند و ظرفیت بالقوه و استعداد غیرفعال نهادهای انقلابی و مجامع مذهبی را در این زمینه فعال کنند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
🌼صیاد دلها 🔹انقلاب اسلامی روحی بود که در کالبد انسانهای مستعد جای گرفت و نفوس آنها را تعالی وجودی داد و به جان جانان وصل کرد. شهید علی صیاد شیرازی از جمله افرادی است که نفس او با روح انقلاب اسلامی گره خورد و اوج گرفت تا جایی که و هم صحبت اولیای الهی شد و در پرتو شعاع نور حقیقت، منش و کنش خود را سامان داد و توانست ایمان، شجاعت و ایثار را به صورت یکجا در خود جمع کند و به یک نمونه‌ی کامل از و الگوی مجاهدت اسلامی و مسولیت پذیری متعهدانه تبدیل شود. 🔹 شیرازی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
شهید سید مرتضی آوینی: «هنر از لحاظ مضمون و محتوا، عین تفکر و حکمت و عرفان است و تنها در نحوه بیان و تجلی از آنان متمایز می شود. مایه اصلی هنر نیز عشق وعرفان است. مسیحای عشق است که روح شیدایی در پیکر هنر می دمد و اگر نباشد این روح، هنر نیز جز جسد مرده بیش نیست. شایسته است که هنرمندان، خود را در این آینه عبرت بنگرند، مبادا که برای هنر شأن استکمالی مستقل از دین و کمال و فضیلت و حکمت و فرزانگی قائل شوند؛ و اگر نه، این طمع خام آنان را خواهد فریفت که عکس رخ یار را در آیینه جام، جمال خویشتن انگارند و دل در این عکس منعکس ببازند و هنرشان حجاب اکبر شود. حجاب اکبر، هنری است که تعلق خویش را به آن میثاق ازلی و عهد الست انکار کند.» ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌بسط و تفصیل «چه باید کرد» ❇️نکته: پس از نگارش یاداشت « برخی از استادان محترم ضمن استقبال، فرمودند "مطلب بسیار مندمج و مجمل است و نیاز به تفصیل بیشتر دارد". بر این اساس تصمیم بر این شد که آن در سلسله مطالبی بسط و تفصیل داده شود. 📎بخش اول: 🔹هر مکتب فکری آن هنگام می تواند عنصری اثرگذار و تعیّن بخش در روابط انسانی ، معادلات اجتماعی و مناسبات جهانی باشد که بر حول یک یا چند مفهومِ مرکزیِ بنیادین، ساختاری از معارف و دانش ها را به صورت شبکه ای و هماهنگ تولید کند که نقش دستگاه محاسباتی و سیاستگذاری در جامعه را داشته باشد. تااسان صاحب مکتب، بر اساس آن بتواند به هدایت جامعه و مدیریت روابط انسانی و معادلات اجتماعی در عرصه عینیت حیات انسانی بپردازد. 🔸در واقع مکتب فکری آنگاه که از نظام درونی و انسجام حداکثری برخوردار باشد می تواند به هدایت علمی و فرهنگی جامعه و برنامه ریزی، مدیریت و راهبری عرصه های مختلف حیاتی انسان در جهت اهداف و آرمان هایی از پیش تعیین شده منجر شود. عنصر نظم بخش و هماهنگ کننده اجزاء یک مجموعه معرفتی (مکتب) یک یا چند است که از چنان قدرت و عمق مفهومی و دایره تاثیرگذاری برخوردار باشد که حاکم بر همه عرصه های حیات فردی و اجتماعی معیشتی و معنوی دنیوی و اخروی باشد و و تعهد همگانی، همه جایی و همیشگی را تولید کند. 🔹در میان این همه مفاهیم و معارف اسلامی آن مفهومی که دارای چنین ظرفیت و جایگاه این مفهوم است. در متن مفهوم «توحید» تلقی خاصی از هستی و انسان و روابط انسان نهفته است و همه آرمان های متعالی بشر همچون عشق، امید، آزادی، عدالت و فضیلت را می توان در تحلیل آن یافت. 🔸 یک مفهومِ منفردِ مجزا و بی ارتباط با سایر مفاهیم اسلامی نیست؛ بلکه توحید آن مفهوم محوری و مرکزی است که نقش معنابخش و نظم دهنده به سایر مفاهیم اسلامی را برعهده دارد و در اطراف آن شبکههای از مفاهیم به صورت لایه لایه و سلسله مراتبی شکل گرفته است. همانگونه که نظام هستی چنین است. 🔹نظام آفرینش یک نظام واحدِ منسجمِ هماهنگ در نسبت با حضرت حق(جل جلاله و عظم شأنه) است و به صورت لایه لایه و سلسله مراتبی در طول یکدیگر هستی یافتهاند که در واقع هر لایه ای رقیقۀ لایه ی حقیقی بالاتر از خود است؛ و کل این ساختار سلسله مراتبی و لایه ای، «مشبک های مرآت وجودند» و حقیقت وجودی و هویت معنایی خود را از حضرت احدیت و خداوند متعال می یابند. 🔸مجموعه مفاهیم و معارف اسلامی نیز از چنین نظام شبکه ای و طولی برخوردار است و کل آن یک شبکه مفهومی منسجم قابل صورت بندی و نظام بخشی است که میتواند معنا دهنده و نظام بخش به زندگی و روابط انسان، معادلات اجتماعی و سازنده نوع خاصی از مناسبات جهانی باشد. 🔹این نگرش به دین و معارف اسلامی ریشه در قرآن کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) دارد که در هر عصری، بزرگان از علما به تبیین و تفصیل آن اهتمام داشته اند. 🔸در دوران معاصر نیز بزرگان از علما و حکمای مسلمان در صدد تبیین این شبکه مفهومی مبتنی بر توحید بوده اند و آثار ارزشندی در این زمینه تولید کرده اند: 📍امام خمینی در کتاب 📍علامه طباطبایی در کتاب و 📍شهید مطهری در کتاب و کتاب مقدمه ای بر 📍شهید صدر در کتاب الاسلام یقود الحیات ( ) 📍آیت الله خامنه ای در کتاب در قرآن و کتاب ادامه دارد... ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تفاوت آموزش فلسفه در حوزه و دانشگاه 📍دکتر رضا داوری اردکانی 🔸ما در کل فلسفه جدید که از 50 سال پیش آشنا شدیم، دیگر مثل حوزویها و غربیها فلسفه نمیخوانیم. 🔹حوزویها اول از یک متن ساده شروع میکنند مثلا از شرح منظومه سبزواری شروع میکنند بعد کتاب شفا میخوانند و... یعنی ترتیبی است و متن فلسفه را میخوانند. الان نمیدانم اما در اروپا و آمریکا هم در یک زمانی به این صورت بوده که دانشجویان موظف بودند که متون فلسفه را بخوانند. استاد نمیآمده متن را تدریس کند. اگر هم متن را درس میداده شرح میکرده و سریع میگذشته. 🔸ما کمتر از این روش پیروی کردیم بیشتر مجمل مجمل خواندیم، تاریخ فلسفه خواندیم، 10 صفحه راجع به دکارت خواندیم، چند صفحه راجع به هگل خواندیم، چند برگ در مورد کانت خواندیم. پراکنده خواندیم. 🔹 اصلا رسم فلسفه جدید خواندن ما که حالا دارد بهتر هم میشود. اینطور نبود که متن بخوانیم و از پایه بخوانیم گاهی هم از آخر شروع کنیم. 🔸یکی از اساتید که تاریخ علم درس میداد، از معاصر درس میداد و به گذشته میرفت. ما هم گاهی از فلسفه معاصر شروع میکنیم چون چشم و دل ما را میگیرد بعد ناگزیر به گذشته اش می رویم ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌هشدار بر ورود ناواقع گرایی در تفکر شیعی ❇️رد پایی از ناواقع گرایی در مکتب تفکیک و برخی جریانات موجود در قم دیده می شود. ⛔️ آیا مکتب تفکیک و فرهنگستان و … از سوبژکیتویسم نهفته در آرای خویش مطلعند؟❗️ 📌یادداشتی از حجت الاسلام عبدالله محمدی، استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: 🔹ایمان گرایی در تاریخ کلام مسیحیت، هر چند با کرکگور و ویتگنشتاین، تئوریزه شد، دیرینه ای بیش از هزار سال دارد. ایمان گرایان تقدم معرفت بر ایمان را برنمی تابند. کرکگور در کتاب «ترس و لرز» پارادوکس در معرفت دینی را نه تنها مخل به دینداری نمی دانست، بلکه آن را علامت خلوص ایمان تلقی کرده و ایمان ابراهیم را سراسر تناقض شمرد. آغاز ایمان را با پایان عقل مساوی دانست و کافر آزاداندیش را از مومن متعبد برتر معرفی کرد و … این دیدگاه معلول آراء غیرعقلانی در کلام مسیحی بود که ایشان را به این دیدگاه سوق داد و نتیجه آن نیز شکاکیت در معرفت دینی است. در این باره در کتابهای کلام جدید، فراوان گفته شده است. 🔸اما مقصود این نوشتار، توجه دادن به سطوحی از این دیدگاه در تفکر اسلامی است. کسانی که ایمان را مبتنی بر معرفت نمی دانند، (حتی معرفت اجمالی)، عقل را در تبیین معارف دین ناتوان می شمارند، ورود به حریم دین را صرفاً با تصمیم و اراده گره می زنند، مدل واقع نمایی دینی را در برابر روحیه تعبد مومنانه می پندارند و … هر کدام لایه ای از ایمان گرایی را آشکار می کنند. 🔹رد پایی از این تفکرات در مکتب تفکیک و برخی جریانات موجود در قم دیده می شود، لکن نباید از نقش سید بن طاووس در کتاب «کشف المحجه لثمره المهجه» غفلت کرد. او در این کتاب فرزندش را از مبتنی کردن ایمان بر استدلال، برحذر می دارد. اتان کلبرگ، حتی اخباریگری قرون بعد را متأثر از سیدبن طاووس معرفی کرده است. (در کتاب هستی شناسی ایمان این مسئله را برای نخستین بار بحث کرده ام) 🔸با اینکه خاستگاه ایمان گرایی مسیحی با این گونه تفکرات که در سالهای اخیر در قم و مشهد ترویج می شود، متفاوت است، اما نتیجه شک گرایانه آنها یکی است. ⛔️کسانی که واقع گرایی را ویرانگر تعبد معرفی می کنند، 📌آیا به لوازم این سخن التفات دارند؟ 📌آیا اثبات خدا، معاد، نبوت و تأکید بر جزئیات معاد و نبوت در قرآن، بدون التزام به واقع گرایی ممکن است؟ 📌آیا می توان بدون التزام به واقع گرایی و یقین محوری از ارکان رئیسی اعتقادات دفاع کرد؟ 📌... آیا و و … از نهفته در آرای خویش مطلعند؟⁉️ منبع:https://www.mehrnews.com/news/4660584 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
CamScanner ۰۱-۱۳-۲۰۲۱ ۱۳.۰۳.pdf
4.07M
📌"طرح مقدماتی بازسازی علوم انسانی" 📍گفتاری منتشر نشده از آیت الله در فروردین 1362 ❇️ موضوع: گزارش فعالیت های بسیارگسترده و عمیق از "طرح مقدماتی بازسازی علوم انسانی" 🔹 و پاسخ علمی، اخلاقی و غیر مستقیم به بسیاری از شبهات و تهمت ها 🔸منبعی بسیار غنی درباره شناخت عمیق آیت الله مصباح از تحول بنیادین علوم انسانی و مراحل مختلف تحول علوم انسانی 🔹این متن به خوبی نادرستی برخی از خاطرات غلط، خیالی و سطحی از اندیشه عمیق آیت الله مصباح یزدی در مواجهه بنیادین و اساسی با علوم انسانی در دهه 60 را نشان می دهد. 🔸این متن به خوبی نشان می دهد که انتساب "ادعای تحول دو ساله علوم انسانی به آیت الله مصباح یزدی" ناصحیح و خلاف واقع است. ❇️ آیت الله خامنه ای: 🔹مسبوقید که در یک مجموعه‌ای با کمک اساتید دانشگاه جمع شدند تا کارهایی را در زمینه‌ی علوم انسانی ریشه گرفته در باورها و مبانی اسلامی تهیه کنند؛ منتها کارهای ابتدایی و اولی بود. اگر آن اهمیت و آن تلاش در طول این بیست و چند سال ادامه پیدا می‌کرد، ما امروز از این جهت وضع بهتری داشتیم؛ اما ادامه پیدا نکرد. بیانات در دیدار با شورای بررسی کتب علوم انسانی- ۸۵/۱۱/۲ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تحلیل فلسفی حرکت در اجتماع بر پایه حکمت متعالیه (شاهکار فلسفی در تحلیل حرکت در عینیت) ❇️بخش اول: 📍فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری: 🔹دانستیم كه انسان، نوعی حیوان است، از این رو مشتركات زیادی با سایر جانداران دارد. در عین حال یك سلسله امتیازات اساسی، او را از سایر جانداران متمایز ساخته است. 🔸وجوه مشترك انسان با حیوان و وجوه امتیاز او از حیوان سبب شده كه انسان دارای دو زندگی باشد: زندگی حیوانی و زندگی انسانی، و به تعبیر دیگر، زندگی مادّی و زندگی فرهنگی. ❇️پرسش های بنیادین: 🔹اینجا مسأله ای مطرح است، آن اینكه: 📌 چه رابطه ای میان حیوانیّت انسان و انسانیّت او، میان زندگی حیوانی او و زندگی انسانی او، میان زندگی مادّی و زندگی فرهنگی و روحانی او وجود دارد؟ 📌آیا یكی از این دو اصل است و دیگری فرع؟ 📌یكی اساس است و دیگری انعكاسی از او؟ 📌یكی زیر بناست و دیگری روبنا؟ 📌آیا زندگی مادّی زیربنا و زندگی فرهنگی روبناست؟ 📌آیا حیوانیّت انسان زیربنا و انسانیّت او روبناست؟ 🔹آنچه امروز مطرح است جنبه ی جامعه شناسانه دارد نه جنبه ی روان شناسانه، از دیدگاه جامعه شناسی مطرح می شود نه از دیدگاه روان شناسی، و از این رو شكل بحث به این صورت است كه: 📌در میان نهادهای اجتماعی آیا نهاد اقتصادی كه مربوط به تولید و روابط تولیدی است اصل و زیربنا، و سایر نهادهای اجتماعی- بالاخص نهادهایی كه انسانیّت انسان در آنها تجلّی یافته است- همگی فرع و روبنا و انعكاسی از نهاد اقتصادی است؟ 📌آیا علم و فلسفه و ادب و دین و حقوق و اخلاق و هنر در هر دوره ای مظاهری از واقعیّتهای اقتصادی بوده و از خود به هیچ وجه اصالتی ندارد؟ 🔸آری، آنچه مطرح است به این شكل مطرح است، امّا خواه ناخواه این بحث جامعه شناسی نتیجه ای روان شناسانه پیدا می كند و هم به بحثی فلسفی درباره ی انسان و واقعیّت و اصالت آن- كه امروز به نام «اصالت انسان» یا «اومانیسم» خوانده می شود- كشیده می شود و آن اینكه انسانیّت انسان به هیچ وجه اصالت ندارد، تنها حیوانیّتش اصالت دارد و بس، انسان از اصالتی به نام انسانیّت در برابر حیوانیّت خویش برخوردار نیست، یعنی نظر همان گروه تأیید می شود كه منكر یك تمایز اساسی میان انسان و حیوان اند. 🔹طبق این نظریّه نه تنها اصالت گرایشهای انسانی- اعمّ از حقیقت گرایی، خیرگرایی، زیبایی گرایی و خداگرایی- نفی می شود، اصالت واقع گرایی از دید انسان درباره ی جهان و واقعیّت نیز نفی می شود، زیرا هیچ دیدی نمی تواند فقط «دید» باشد، بیطرفانه باشد، هر دیدی یك گرایش خاصّ مادّی را منعكس می كند و جز این نمی تواند باشد. 🔸عجب این است كه برخی از مكاتب كه چنین نظر می دهند، در همان حال از انسانیّت و انسان گرایی و اومانیسم دم می زنند! ! ! حقیقت این است كه سیر تكاملی انسان از حیوانیّت آغاز می شود و به سوی انسانیّت كمال می یابد. این اصل، هم درباره ی فرد صدق می كند و هم درباره ی جامعه. 🔹انسان در آغاز وجود خویش جسمی مادّی است، با تبدیل به روح یا جوهر روحانی می شود. «روح انسان» در دامن جسم او زاییده می شود و تكامل می یابد و به استقلال می رسد. 🔸حیوانیّت انسان نیز به منزله ی لانه و آشیانه ای است كه انسانیّت او در او «رشد» می یابد و می شود. همان طور كه خاصیّت تكامل است كه موجود متكامل به هر نسبت كه تكامل پیدا می كند مستقل و قائم به ذات و حاكم و مؤثّر بر محیط خود می شود، انسانیّت انسان- چه در فرد و چه در جامعه- به هر نسبت تكامل پیدا كند به سوی استقلال و حاكمیّت بر سایر جنبه ها گام برمی دارد. یك فرد یافته فردی است كه بر محیط بیرونی و درونی خود تسلّط نسبی دارد. 🔹فرد تكامل یافته یعنی وارسته از محكومیّت محیط بیرونی و درونی، و وابسته به عقیده و ایمان. 🖌مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 26 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121