eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
572 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی: وقتی شما فلسفه ارسطو که شاید بهترین فلسفه‏ ها قبل از اسلام باشد، ملاحظه کنید می ‏بینید که فلسفه ارسطو با فلسفه ‏ای که بعد از اسلام پیدا شده است فاصله‏ اش زمین تا آسمان است، در عین حالی که بسیار ارزشمند است، در عین حالی که شیخ الرئیس راجع به منطق ارسطو می ‏گوید که تاکنون کسی نتوانسته در او خدشه‏ ای بکند یا اضافه ‏ای بکند، در عین حال فلسفه را وقتی که ملاحظه می ‏کنیم فلسفه اسلامی با آن فلسفه قبل از اسلام زمین تا آسمان فرق دارد. صحیفه امام، ج 18، ص 263 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امام خمینی: سخنی که زبان زد بعضی است که این فلسفه از یونان اخذ شده، غلط است، کی فلاسفۀ یونان از این حرف¬ها سر در آورده و چه کسی سراغی از این حرف ها در کتب آنها دارد؟ این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفی آنها اثولوجیا است که دارای مختصری از معارف بوده و بقیه اش طبیعیات است، بلی شفای شیخ، فلسفۀ یونانی است و در آن هم از این حرف ها نیست. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج1، ص 88-87) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
❇️ عقل، فلسفه و پرسش از وضعیت امروز و فردای ما 🔹ضعف عقلانیت اجتماعی و غلبه احساسات بزرگترین خلا جامعه ایرانی است که موجب ضعف در طراحی آینده شده است. البته عقلانیت مدرن و ساختار آهنین (بروکراسی) غربی هم که ریشه در فرهنگ و هویت انسانی اروپایی دارد نتوانسته و نمی تواند این خلا را جبران کند بلکه بر تعمیق بحران افزوده و بیشتر خواهد افزود. 🔸امروز برای جبران این خلا، چاره ای جز تفکر و اندیشه فلسفی_انضمامی در موقعیت امروز و جهان اجتماعی جویای هویت نیست. دلسوزان و دغدغه مندان رسالتی بزرگ بر عهده دارند تا با تفکر فلسفی در تاریخ گذشته و هویت امروزی نظری به آینده کنند و از حرکت و پیشرفت جامعه جهانی و نسبت ما با بنیانهای فلسفی و تکنیک های روبنایی آن، نمایند. 🔹امروز، کسانی می توانند در این عرصه نقش افرین باشند که با فهم مشکل و باور بحران، از مشکل نگری گذر و به پرسش از خود و آینده و مسئله اصلی بار یابند و برای حل مسئله و پاسخ به پرسش های بنیادین تفکر کنند. پرسش دعوت به آغاز کردن راهی جدید و ساخت عالمی نوین است که اگر درست طرح گردد و جدی تلقی شود راهنمای آینده خواهد بود. 🔸تفکر در گرو فلسفه خوانی با عشق و تاریخ فهمی با دقت است تا با ابزار عقل و اندیشه با چشمی باز و ذهنی جستجوگر از کوچه پس کوچه های فرهنگ و زیست بوم داخلی و حرکت جهانی عبور کرده و آینده های ممکن را اندیشیده و نسبت خود را با گذشته و فرهنگ خود و تاریخ جهان انسان روشن سازد. مهمترین محصول این نوع از تفکر و اندیشه، خودآگاهی است که زیربنای علم و فرهنگ و پیشرفت است. 🔹 پرسش از وضع موجود و آینده ممکن، درگرو چشم پوشی از مشهورات و تعارفات موجود در فرهنگ و زبان است بخصوص فرهنگ و زبانی که آمیخته به قبیله گرایی سیاسی و جناحی و منافع حزبی و اقتصادی است. پرسش در ذیل فهمی عمیق از هستی ممکن است چرا در هستی، پیوست ها و گسست ها، اتصال ها و انقطاع ها، تغییرها و تحولها ظهور می یابد و امکان پرسش را فراهم می سازد. 🔸نقش فلسفه و حکمت به عنوان دانش "هستی شناسی برهانی مبتنی بر منطق و یقین" را نمی توان در این میدان انکار کرد. فلسفه برهانی عرصه رخ نمایی هستی و ظهور حقیقت است. "فلسفه یقین محور" ریشه ای برای درخت علم و بنیانی برای فرهنگ و ترسیم افقی برای زیستن است. اما نه فلسفه انتزاعی محض و محصور در کنج مدرسه، بلکه فلسفه ای در متن حیات انسانی که با انسان انضمامی و تاریخ انسانی و آینده جهانی نسبتی برقرار کند تا افقی را آشکار کند و راهی را فرا روی انسان رونده بگشاید. بنابراین آینده نسبتی با فلسفه دارد که گاه آشکار است و گاه در پس حجاب داده ها و معلومات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی. امااین فلسفه است که از هستی آینده و شرایط امکان اشیا و افعال و طرح کلان حرکت بحث می کند. 🔹آنکه هر صورتی از فلسفه و حکمت مبتنی بر عقل، منطق و یقین را انکار می کند در واقع نسبت خود را با هستی و آینده قطع کرده و در کشاکش مکاتب و اندیشه ها خود را بی پناه ساخته و به موج پر تلاطم دریا افکنده است و از خود سلب اختیار و انتخاب کرده است. 🔸حکمت متعالیه یکی از صور تفکر و امکان فلسفی ایرانیان و سازنده تاریخ پنج سده اخیر ماست که می تواند راهنمای آینده ما باشد، به شرط آنکه پرسش آینده را بدان عرضه کرد و طلب پاسخ از آن داشت. آنکه اهل اندیشه و تفکر است خوب می داند که به راحتی نمی توان از کنار حکمت متعالیه گذشت و در تمنای تاسیس فلسفه ای دگر نشست و یا در حاشیه فلسفه های غربی، در آروزی ساخت هویت و افق گشایی آینده ماند. 🔹فلسفه و حکمت، ریشه در جان آدمی دارد که همواره خود را در ذهنها و فرهنگها نمایان کرده است و به میزان تعالی نفوس مشتاقان، پرده از رخ افکنده است و جلوه ای نمایان ساخته است. پس آنکه جویای فلسفه و حکمت است می بایست در جان خود و فرهنگ پیرامون، فلسفه و حکمت را سراغ گیرد و بدو پیوندد و در متن آن از نحوه هستی امروز و مسیر فردای رو به آینده دور دست پرسش کند و افق های ممکن را به نظاره بنشیند. سید مهدی موسوی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌از کارهای سخت غفلت نباید کرد! آیت الله العظمی خامنه ای: 🔹عن عطاء بن یَسار، عن عائشة قالَت: قال رسولُ الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله»: ما خُیِّرَ عمّارُ بن یاسر بین أمرَین الّا اِختارَ أشدَّهما.(امالی، صفحۀ 490.) 🔸این، روایتی است از پیغمبر در مدح و تمجید از جناب عمّار یاسر. راوی هم جناب عایشه، زوجۀ پیغمبر اکرم است. تقریباً یک معیاری را دست می‌دهد. 🔹می‌فرماید: هرگز عمّار بین دو کار مخیّر نشد یعنی دو کارِ نیک، دو کارِ خیر، مگر اینکه سخت‌ترینِ آن دو کار را انتخاب کرد. ❇️ضابطه کلی 🔸فرض بفرمایید انسان می‌خواهد مالی را صدقه بدهد، یک طور صدقه دادن کارِ آسانی است، مثلاً در صندوق صدقات یک پولی می‌اندازد. یک طور هم کارِ سخت‌تری است، و آن اینکه انسان می‌گردد، آن مستحِقِّ حقیقی را پیدا می‌کند و پول را به دست او می‌رساند. این، سخت‌تر است. اگر جناب عمّار بین این دو کار مخیّر می‌شد، کار سخت را انتخاب می‌کرد. یا فرض بفرمایید جناب عمّار هم در زمان پیغمبر که جوان بود، هم در زمان امیرالمؤمنین که پیرمردی شده بود، در جهاد شرکت می‌کرد. به دو صورت می‌شود در جبهه کار انجام داد؛ بعضی کارها آسان است، بعضی کارها سخت، او سخت‌تر را انتخاب می‌کرد. لذا در جنگ صفّین، جناب عمّار سخت‌ترین کار را انتخاب کرده بود یعنی هم می‌جنگید، شمشیر می‌زد، هم آن کسانی را که دچار وسوسه و تردید می‌شدند، با استدلال، با بیان وافی و شافی، آنها را هدایت می‌کرد و این، از جملۀ کارهای مهمی بود که جناب عمّار انجام می‌داد. 🔹 این، یک است که: انسان بالطبع، سهل‌گرا است، کارِ آسانتر را ترجیح می‌دهد. اگر از لحاظ زمانی هم دو کار در طول یکدیگر قرار داشته باشند، ما اوّل سراغِ آن کارِ آسان می‌رویم و آن را انتخاب می‌کنیم! امروز در مواجهۀ با جبهۀ عظیمی از دشمن که با انواع و اقسام ترفندها و ابزارها، ابزارهای سخت، ابزارهای نرم، در مواجهۀ با نظام اسلامی و با اسلام در واقع، با پرچم برافراشتۀ اسلام قرار گرفته است، بعضی از کارها کار آسانی است، بعضی از کارها سخت است، فکرکردن لازم دارد، مطالعه کردن و دقت کردن لازم دارد، فحص لازم دارد، پیدا کردن یاران و همکاران لازم دارد. اینها کارهای سخت است که ما معمولاً می‌رویم سراغ آسانترها! آن کاری که آسان است، آنرا انجام می‌دهیم. اگر رسیدیم به کار سخت، آنها را هم یا انجام می‌دهیم، گاهی هم انجام نمی‌دهیم. اما ترجیح می‌دهیم کارِ سهل را! یعنی سهل‌گرائی، آسان‌گرائی، دنبال کارهای آسان بودن. و این، غیر از سهل‌انگاری است، آسان‌گیری است. 🔸آسان‌گیری حرف دیگری است، کاری را که پیچیده است، انسان به پیچیدگیِ آن توجه نکند، آنرا با نگاه سطحی نگاه کند. این، سهل‌انگاری است. سهل‌گرائی این است که انسان دنبال کار آسان برود، کار سخت را رها کند! ❇️رسالت حوزه علمیه 🔹واقعاً امروز حوزه‌های علمیه بخصوص حوزۀ علمیۀ قم وظائف سنگینی دارند که کارهای سختی است. اینکه انسان مطالعه کند، درس بدهد، یک عدۀ شاگرد از او استفاده کنند؛ کار خوبی است اما از جمله کارهای آسانی است. در کنار این، کارهای سختی هم وجود دارد. من توصیه نمی‌کنم درسها را تعطیل کنند، مدرّسین درس نگویند و طلبه‌ها را محروم بگذارند!. نه، این هم کارِ لازمی است اما از کارهای سخت غفلت نباید کرد! نگاه کنیم، ببینیم امروز ابزار دشمن برای تغییر باورها چیست؟ این، یکی از کارهای مهم است. 🔸برویم سراغ اینکه در مقابل ابزار دشمن، چه ابزار سختِ او، چه ابزارِ نرم او، برای تغییر باورها، ما چکار می‌توانیم انجام بدهیم؟ این کار سخت را همه موظفند انجام بدهند. انجام دادنش هم به این نیست که ما بگوییم یا یک کتابی بنویسیم مثلاً در باب ولایت فقیه یا در باب لزوم جهاد؛ اینها آن کارهای آسان است. ❇️کار سخت چیست؟ 🔹کار سخت این است که: شیوۀ دشمن را بشناسیم، حیله‌های او را بفهمیم، راه‌های نفوذ دشمن را پیدا کنیم. 🔸امروز در کشور چند میلیون دانشجو داریم، علاوه بر دانشجویانی که در کشورهای اسلامی هستند، همۀ اینها حرف درستی را از یک جایی بشنوند! از ، یک ، یک را بشنوند. این کار، کار کیست؟ چه کسی باید این کارها را بکند؟ 🔹جناب عمّار اکتفاء به این کارهای معمولی و عادی و آسان نمی‌کرد، نگاه می‌کرد اگر می‌دید جمع بین کار آسان و سخت ممکن است، هر دو را انجام می‌داد، اما اگر می‌دید که ناگزیر باید یکی را انتخاب بکند، او سخت‌ترین را انتخاب می‌کرد. این، شد ضابطه، شد درس، معیار، این‌گونه باید حرکت کرد. ما خُیِّر عمّارُ بن یاسر بین أمرَین الّا اختار أشدَّهما ! این را پیغمبر دربارۀ عمار می‌فرماید، این تمجید پیغمبر از عمّار درسی است برای ما. درس خارج فقه صلوة مسافر جلسۀ 139 یکشنبه 1395/1/22 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تاملی در نسبت پیشرفت و عقلانیت 🔹ترقی و پیشرفت آرزوی هر جامعه ای است و اهالی جامعه سالم همواره در پی ساختن جامعه و فراهم کردن امکان زیست بهتر و بهره مندی بیشتر از نعمت های جهان هستند. 🔸پیشرفت، اسباب و شرایط پیشینی دارد و تا شناخته و فراهم مشود نمی توان پای در مسیر نهاد و حرکتی را آغاز کرد. 🔸سرمایه اصلی برای پیشرفت هر جامعه ای آن جامعه است که به صورت جمعی، ارزش استعدادها، منابع و سرمایه ها را می شناسند و در حفاظت از آن می کوشند و در مسیر پرورش و بهره وری از امکانات، استعدادها و سرمایه ها حرکت می کنند. 🔹مردمی برای پیشرفت سرمایه اند که به طور نمونه ارزش وقت و اهمیت زمان را درک می کنند، مسئولیت انتخاب را می پذیرند و خود را در برابر انتخابهای خود مسئول می دانند و قانون را نصب العین خود قرار داده و از مسیر عدالت خارج نمی شوند. شکرگذار و سپاسگذار اهل کرم و خدمت بی منت هستند. 🔸آن کسانی به چنین رشد یافتگی نایل می شوند که از سطوح بالای و برخوردار باشند. اینان بر پایه عقل و خرد به سنجش امور و انتخاب برتر دست می یازند و از غلبه اهوا و هوسها به دور می مانند. از مسیر تاریکی گریزان و از اطراف ناایمن پرتگاه ها در مراقبت هستند. 🔹بار یافتگان به مقام اجتماعی و عملی، با اطلاع از موقف تاریخی خود و توجه و تذکر به اصول و مبادی اندیشه و پرسش از وضع موجود به آینده های ممکن می اندیشند و درصدد تهیه بنیانی برای حرکت تکاملی و طرحی همبسته برای اقدام هستند. اینان از نگرش جزئی نگر و جزیره اندیشی رسته اند و به کل نگری و شبکه اندیشی اقبال داردند و بر همین اساس طرح آینده و نقشه حرکت را تدوین و عمل می کنند؛ اما اینان نه متوقف در نقشه اولیه بلکه همواره به بازخوانی انتقادی وضعیت ها و طرح های خود و بازسازی استکمالی آنها و سامان هر چه بهتر اوضاع می اندیشند. در مواجهه با هر سخنی، سنجیده عمل می کنند و از اطراف و اعماق آن پرسش می کنند تا گهرهای ممکن را اصطیاد و از پوسته آهکین آن جدا سازنند. باب گفتگو با صاحبان اندیشه را باز و از براهین و ادله آن تفحص کنند تا به حقیقت بار یابند نه آنکه در فضای نفاق پروری و اغواگرایانه مدعیان و سلطه ذائقه سازی و اجماع گری آنان (به بهانه اصلاح و یا تفاهم) حقیقت را فدای منفعت کنند و را با (زیبا جلوه شده) جابه جا سازند. 🔸این سرمایه بالقوه باید بالفعل شود و فعال شدن آن هم متوقف بر تربیت عمومی و رشد اجتماعی و کسب لیاقت آزادی و اختیار و انتخاب حکیمانه است. تمام اینها متوقف بر دانایی و تفکر، ملاحظه شرایط علمی و تحقیقی و بر فراهم کردن بستر اجتماعی و زمینه سازی اخلاقی و فرهنگی است. 🔹بدونه آگاهی از سرمایه، دانایی از شرایط پیشینی تحقق و زمینه سازی برای ایجاد شرایط، نه سرمایه شناخته می شود، نه از آن مراقبت می شود و نه پرورش می یابد. 🔸نقص کار پیشرفت در جامعه ایران را باید در گستره فرهنگ و سطوح بنیادین جامعه جستجو کرد از شرایط پیشینی امکان پیشرفت و باور حقیقی و نه شعاری به ایده پیشرفت پرسش کرد. ❇️ پرسش از از مهمترین مقدمات تامل در پیشرفت و شرایط پیشینی امکان پیشرفت است و تا در این مسئله به رای مستند و مصاب دست نیابیم گقتگو از سایر جوانب راه به جایی نخواهد برد. همانگونه که شیخ ، شیخ و به عنوان متفکران تمدن اسلامی بر عنصر عقلانیت و تقدم آن بر سایر عناصر تاکید کرده اند. ثقه الاسلام کلینی در آغاز کافی ج۱ ص۹می نویسد: «و أوّل ما أبدأ به و أفتتح به كتابي هذا كتاب العقل، و فضائل العلم، و ارتفاع درجة أهله، و علوّ قدرهم، و نقص الجهل، و خساسة أهله، و سقوط منزلتهم، إذ كان العقل هو القطب الّذي عليه المدار و به يحتجّ و له الثواب، و عليه العقاب، [و اللّه الموفّق‌].» سید مهدی موسوی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌زرنگی و نازرنگی 📌دقت در موضوع شناسی و شناخت پرسش ها آیت الله العظمی خامنه ای: 🔹گاهی یک مسأله‌ای از ما سؤال می‌کنند، ظاهر مسأله یک مسألۀ خیلی عادی است، یک قدری که انسان دقّت می‌کند می‌بیند این یک مسألۀ فقهیِ محض نیست، ناظر به یک قضیه است، این شخص، زرنگی کرده و آن را بصورت یک استفتاء معمولی از ما سؤال کرده! ما اگر نازرنگی کنیم و همانطور که او جواب خواسته، به او جواب بدهیم، زرنگیِ او بر نازرگیِ ما خواهد چربید. 🔸باید بفهمیم که او چرا این سؤال را می‌کند، این مسأله، مسألۀ واضحی است، او یک اختلافی در مَحکمه‌ای، یک دعوای مفصّلِ میلیاردی مثلاً با کسی دارد، می‌خواهد این نامه را بگیرد بگوید بفرمایید! این مُهر و امضای فلانی، اینطوری حکم کرده. در حالی که حکم، به اصلِ مسألۀ فقهی است، ربطی به او ندارد. 📎 باید مراقبت کنیم، چه می‌گوییم، به چه کسی می‌گوییم، کجا می‌گوییم، چطور می‌گوییم. درس خارج فقه 8 /11 / 1391 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌منظومه توحیدی آیت الله العظمی خامنه ای: ❇️منظومه‌ی فکری امام دارای خصوصیّات کامل یک مکتب فکری و اجتماعی و سیاسی است. 🔹 اوّلاً متّکی و مبتنی بر یک جهان‌بینی است که این جهان‌بینی عبارت است از توحید. همه‌ی فعّالیّت او، همه‌ی منطق او مبتنی بود بر توحید که زیربنای اصلی همه‌ی تفکّرات اسلامی است. 🔸خصوصیّت دیگر این منظومه‌ی فکری که آن را به‌صورت یک مکتب به معنای واقعی کلمه در می‌آورد، این است که منظومه‌ی فکری امام به‌روز بود؛ مسائل مورد ابتلای جوامع بشری و جامعه‌ی ایرانی را مطرح میکرد و مخاطبان، آن را حس میکردند. در مکتب فکری امام، ضدّیت با استبداد و ضدّیت با استکبار حرف اوّل را میزند؛ این آن چیزی است که ملّت ایران هم آن را حس میکرد، ملّتهای مسلمان دیگر بلکه ملّتهای غیر مسلمان [هم‌] آن را حس کردند؛ برای همین این دعوت گسترش پیدا کرد. 🔹 خصوصیّت دیگر این مکتب فکری این بود که زنده و پویا و پر تحرّک و عملیّاتی بود؛ مثل بعضی از اندیشه‌پردازی‌ها و تئوری‌سازی‌های روشنفکرانه نبود که در محفل بحث، حرفهای زیبا و قشنگی است امّا در میدان عمل کارایی ندارد؛ منطق امام، فکر امام، راه امام، عملیّاتی بود؛ قابل تحقّق در میدان عمل بود؛ به همین دلیل هم به پیروزی رسید و پیش رفت؛ این حرکت، مسیر تاریخ کشور ما را عوض کرد. بیانات در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) 14/3/1394. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
جهاد در میدان پشتوانه دیپلماسی عزتمدار آیت الله خامنه ای: «عزیزان من! بعضی کسان از اسم جهاد می رمند! خیال می کنند که تأسیس یک کشور، ایجاد یک تمدّن، نظم در زندگی، پیشرفت در زندگی مادّی و معنوی و رفاه مشروع برای انسانها، با جهاد نمی سازد و جهاد ضدّ اینهاست! چه خطایی! چه غلطی! بدون جهاد، هیچ چیز به دست انسان نمی آید؛ نه دنیا و نه آخر ت . بدون جهاد، در مقابل گرگِ بی دست و پای بیابان هم نمی شود ایستاد؛ چه رسد به گرگهای بسیار بسیار خطرناک دنیای سیاست و دنیای اقتصاد و سرپنجه های خونینی که میلیون ها انسان را دریدند و نابود کردند و خوردند و بردند! مگر یک ملت بدون جهاد می تواند سرش را بالا بگیرد؟ مگر یک ملت بدون جهاد می تواند طعم عزّت را انّ الجهاد باب من»؟ بچشد؟ مگر یک ملت بدون جهاد می تواند در میان ملتهای دنیا شأن و موقعیتی پیدا کند همیشه همین طور است و جهاد دری است از درهای بهشت. هم خلد برین الهی؛ یعنی بهشت نشئه. «ابواب الجنّة آخرت، هم راحت در این دنیا؛ یعنی جهاد. در همه کشورها و میان همه ملتها هم این گونه است که اگر قرار باشد جهاد معنای حقیقی به خود بگیرد، بگیرد، باید در آن، موجودهای الگو و انسانهای نماد وجود داشته باشند؛ بدون نماد و بدون الگو نمی شود.» بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء( ع) 26/7/1377. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121