eitaa logo
مجمع عالی حکمت اسلامی
2.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
506 ویدیو
7 فایل
مجمع عالی حکمت اسلامی، مرکزیتی است برای ترویج و گسترش حکمت اسلامی با حضور اساتید و نخبگان علوم عقلی حوزوی و دانشگاهی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰امام خمینی به تفكر مشائی چندان دل‌بستگی نداشت 🔹بنا به گفته مهدی حائری امام به تفكر مشائی چندان دل‌بستگی نداشت، اما به حكمت اشراقی سهروردی تعلق خاطر داشت. حكمت متعالیه را نیز بر مشرب عرفانی تفسیر می‌كرد. امام به طبیعیات و نجوم جدید توجه داشت و فلكیات قدیم را اباطیل می‌دانست. 🔸امام با اینكه مشرب مشائی را نمی‌پسندد، اما ابن‌سینا را بزرگ می‌شمارد. آشتیانی در این باره می‌نویسد: «استاد نامدار و وحید عصر ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف، حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی تصریح فرموده‌اند: ایرادات مختلفی به شیخ در حكمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق (لَم یكُن لَهُ كُفُوًا اَحَد) .» 📚 برخی از فیلسوفان معاصر اسلامی در حوزه علمیه، ص26 🖋 محمد فنایی اشکوری 🆔@hekmateislami
❓از نظر جنابعالی تعارض بين اين دو (علم و دين) در کجا می‌تواند رخ دهد؟ آیت‌الله جوادی‌آملی: 🔅تعارض منطقی بين علم و رخ نخواهد داد، زيرا قلمرو علم، قلمرو معرفت و شناخت حقيقت است و قلمرو دين قلمرو ايمان و تسليم شدن نسبت به حقيقت و عملکرد بر اساس آن است. ▫️در کريم خشوع در برابر خداوند سبحان متفرع بر علم به اوست (إِنَّما يَخشَي اللَّهَ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ) و از اميرمؤمنان علی علیه‌السلام است که «أَوَّلُ الدِّينِ‏ مَعرِفَتُهُ‏» ، دين با معرفت خداوند سبحان آغاز می‌شود. 🔹تعارض هنگامی رخ می‌دهد که انسان اراده خود را تسليم حقيقت نکرده و نوری را که به عنوان علم بر او آشکار شده است تبعيت نکند. در اين حال تعارض بين علم و دين نيست، بلکه بين علم با اعتقاد و ايمانی است که بر مدار علم سامان نيافته و خود را به خطا دين می‌نامد. هنگامی که يک فرد يا گروهی از مدار حقيقت عدول کنند، به تحريف حقيقت می‌پردازند، و يا آنکه اصل مرجعيت و هدايتگری علم را انکار می‌کنند و به جای آنکه ارادۀ خود را تابع علم بگردانند به مخالفت با علم پرداخته و يا آن که علم را تابعی از ارادۀ خود قرار می‌دهند و ارزش معرفتی و روشنگرانه را انکار می‌کنند. 📚رابطه علم و دین از منظر چهار حکیم مسلمان، ص۳۳ 🖋دکتر مهدی گلشنی 🆔@hekmateislami
🔰در آثار ابن‌عربی و صدرالمتألهین به جای هنر از واژه صنعت و مشتقات آن استفاده می‌شود 🔹علی‌رغم آنکه هنرمندان از گذشته تاکنون در صنایع، حرف و هنرهایی همچون خوش‌نویسی، شعر، معماری، مینیاتور، فرش‌بافی ورود داشته‌اند، اما قریب به اتفاق آنها از مباحث نظری هنر به‌صورت مستقیم و صریح سخن نگفته‌اند. 🔸از سوی دیگر، حکمای اسلامی کمتر در مقام پرسش از ذات و ماهیت هنر بوده‌اند و مستقیماً به هنر نپرداخته‌اند. با تورق در آثار آنان مشخص می‌شود که به‌استثنای مواردی در خصوص شعر و موسیقی، کلمه هنر و مترادف آن در آثارشان به‌نحو بارز مشاهده نمی‌شود. 👈هیچ‌یک از اصطلاحات هنر، طبیعت، محتوا و همچنین مضامین مرتبط به زیبایی‌شناسی نزد فلاسفه سنتی به مفهوم رایج امروزی، شایع نیست. به‌طور مثال، در آثار ابن‌عربی و صدرالمتألهین به جای هنر از واژه صنعت و مشتقات آن استفاده می‌شود که البته معنای عام‌تری نسبت به واژه داشته و تقریباً مترادف فضیلت است. 📚بنیان‌های نظری هنر اسلامی با تأکید بر حکمت متعالیه، ص۴۳ 🖋حامده راستایی؛ محمد مهدی حکمت مهر 🆔@hekmateislami
🔰امام تعلیقاتی بر اسفار داشته‌اند كه مفقود شده است 🔸امام خمینی را نزد آیت‌الله میرزاجواد ملكی تبریزی(م 1304ش) و آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی (1292ـ1369ق) آموخت. او بین سال‌های 1307ـ1314 شمسی از محضر شاه‌آبادی، كتاب‌های شرح فصوص الحكم، مصباح الانس، فتوحات مكیه و منازل السائرین را درس گرفت. آثار قلمی امام در عرفان نیز بسیار است. از میان این آثار می‌توان تعلیقه بر شرح فصوص الحكم قیصری، تعلیقه بر مصباح الانس، اسرار الصلوة، شرح دعای سحر و مصباح الهدایة را نام برد. قدم راسخ امام در عرفان نظری و عملی را می‌توان در آثار قلمی او مشاهده كرد. تألیفات عرفانی او با نوشته‌های عرفای طراز اول برابری می‌كند. ◽️امام چند دوره به تدریس شرح منظومه پرداخت و دست‌كم یك دوره قسمت عمده را به مدت ده سال تدریس نمود. تقریرات درس‌های شرح منظومه سبزواری و قسمت‌هایی از اسفار ملاصدرا، توسط یكی از شاگردان ایشان به نام آیت‌الله سیدعبدالغنی اردبیلی (1299ـ1369 ش) منتشر گردیده است. این درس‌ها بین سال‌های 1323 تا 1328 شمسی در قم ایراد گردیده است. امام تعلیقاتی بر اسفار داشته‌اند كه مفقود شده است. 📚 برخی از فیلسوفان معاصر اسلامی در حوزه علمیه، ص۱۷ 🖋 محمد فنایی اشکوری 🆔@hekmateislami
🔰مسأله امکان‌پذیری ارائه برهان برای اثبات وجود خدا 🔸در باب اثبات وجود خدا چندین بحث هم در فلسفه اسلامی و هم در فلسفة غرب خیلی جدی است. اولین بحث این است که آیا اساساً ارائه برهان بر وجود خدا عقلاً ممکن است؟ 🔹زمانی که کتاب نقد برهان‌ناپذیری وجود خدا را می‌نوشتم با بساطت ذهنی معتقد بودم ارائه برهان بر وجود خدا ممکن است. بعد بر همین اساس، کتاب‌های علمی و شبهات مختلفی را که به زبان فارسی بود با همان امکانات محدودی که داشتم جمع‌آوری کردم و کتاب نقد برهان‌ناپذیری وجود خدا را نوشتم. ولی بعد از سالیانی از نگارش آن کتاب، متوجه شدم که دقیق‌ترین شبهه در باب امکان یا عدم امکان اثبات وجود خدا در میان فیلسوفان ما مطرح شده است و مسأله اثبات واجب‌الوجود بالذات یک مسئله جدی در فلسفۀ اسلامی است و از همه بیشتر ملاصدرا به آن پرداخته است. 📚 خداباوری در گذر اندیشه‌ها 🆔@hekmateislami