🔸 دو درخواست آب پسر از پدر:
محمد حنفیه از پدرش امیرمؤمنان (ع) و حضرت علی اکبر از پدرش امام حسین(ع)
در کتاب «بحارالأنوار» از بعضى از مؤلَّفات اصحاب از ابنعباس ذکر شده است که: چون جنگ صفّین برپا بود و ما در آن نبرد بودیم على علیهالسّلام پسرش: محمّد بن حنفیّه را فرا خواند و به او گفت:
اى نور دیده پسرک من! بر لشگر معاویه حمله کن! محمد بر مَیْمَنَه تاخت و آن را از هم گسیخت و مظفّرانه به سوى پدرش با جراحتى که برداشته بود مراجعت کرد. و گفت: یَا أبَتَاهْ! الْعَطَش! الْعَطَش! حضرت جرعهاى از آب به او خورانید، و سپس بقیّه را ما بین زره و پوستش ریخت. ابنعباس گوید: سوگند به خداوند من دیدم: تکّههاى خون را که از حلقههاى زرهاش بیرون مىزد.
حضرت او را ساعتى مهلت دادند، و پس از آن به او گفتند: اى نور دیده پسرک من! الآن بر مَیْسَرَه لشگر حمله کن! محمد بر میسره لشگر معاویه تاخت و آن را از هم گسیخت و مظفّرانه برگشت، و بدن وى جراحتهائى را برداشته بود، و مىگفت: المَاء! المَاء! یَا أبَاهْ!
حضرت جرعهاى آب به او دادند و بقیّهاش را ما بین زره و پوستش ریختند و پس از آن به او گفتند: اى نور دیده پسرک من! اینک بر قلب لشگر بتاز! محمد بر قلب تاخت و از ایشان بسیارى از سوارگان را کشت. و سپس باز آمد به سوى پدرش و گریه مىکرد در حالى که جراحتها او را سنگین کرده بود.
حضرت در برابر او ایستاد و پیشانیش را بوسید، و به او گفت: فدایت شود پدرت! مرا با این جهادى که در برابر من نمودى خوشحال کردى! چرا گریه مىکنى؟! آیا از خوشحالى گریه مىکنى، یا از روى جزع؟!
محمد گفت: چگونه گریه نکنم با وجود آنکه تو سه بار مرا در دهانهٔ مرگ بردى و خدا مرا نجات داد؟! و فعلاً همان طور که مىبینى: بدنم مجروح است! و هر وقت برگشتهام به نزد تو تا اینکه مرا یک ساعت از ادامهٔ جنگ مهلت دهى، مرا مهلت ندادهاى! و این دو نفر دو برادران من حسن و حسین أبداً آنها را اجازهٔ جنگ ندادهاى!
حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام برخاست و صورتش را بوسید و گفت: اى نور دیده پسرک من! تو پسر من هستى، و ایشان دو پسران رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم مىباشند. آیا درست نیست که من آنها را از کشته شدن برحذر دارم؟!
محمد گفت: آرى اى پدر جان! خداوند مرا فداى تو و فداى ایشان از هر گزندى بفرماید. انتهى.
مرحوم محدّث مىفرماید: با وجودى که حسین علیهالسّلام در صفّین حاضر بوده است و شاهد آن اعمالى بوده است که أمیرالمؤمنین علیهالسّلام با پسرش: محمد انجام داده است هنگامى که از جنگ با دشمنان مراجعت کرد و مىگفت: الْعَطَش الْعَطَش، از آنکه او را آب داد و بقیّهٔ آن را در لاى زره و پوست بدن او ریخت، براى آنکه حرارت جراحات از آهن تفتیده فرو نشیند، پس چگونه بوده است حال وى در روز عاشورا چون پسرش على بن الحسین علیهالسّلام را مشاهده نمود که از قتال دشمنان برمىگردد در حالتى که زخمها و جراحتهاى کثیرى بر بدن او وارد شده بود و مىگفت: یَا أبَهْ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِى وَ ثِقْلُ الْحدِیدِ أجْهَدَنِى و شکایت تشنگى و شدّت برخورد آهن داغشده را بر جراحتهایش به سوى پدرش برد، و پدر را آبى نبود تا جگرش را خنک کند و از حرارت زخمهایش قدرى فرو نشاند و تسکین بخشد؟!
اینجا حضرت گریست و گفت: وَاغَوْثَاهْ! یَا بُنَىَّ قَاتِلْ قَلِیلاً فَمَا أسْرَعَ مَا تَلْقَى جَدَّکَ مُحَمَّداً صلى الله علیه و آله و سلم فَیَسْقِیَکَ بِکَأسِهِ الأوْفَى شَرْبَةً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا أبَداً!
تا آنکه گوید: به طورى که در بعضى از مقاتل معتبره وارد شده است: حضرت سیّدالشهداء محاسن خود را رو به آسمان بلند کردند، و لسان حال آن حضرت این بوده است که: مصیبتى فجیعه و داهیهاى عظیمه بر من وارد شده است، و من فقط شکایت خودم و حُزن و غصّهٔ درونیم را به سوى خدا مىبرم. چرا که دست در زیر محاسن بردن و آن را گرفتن و به بالا حوالت دادن علامت هجوم حزن و کثرت اغتمام مىباشد، همان طور که رئیسالمحدّثین أبوجعفر بن بابویه قمى بدین نکته اشاره فرموده است. [«نفثة المصدور فى تجدید أحزان یوم العاشور»، ص 24 و ص 25]
📚 علامه طهرانی، امامشناسی، ج۱۵، ص۳۳۹-۳۴۱ (با تلخیص)
🔸فهم مختصات «نظم آمریکایی» راهکاری برای تضعیف غربگرایی
از نظر بنده هر چقدر ما بتوانیم مختصات نظم آمریکایی را که بعد از فروپاشی شوروی بر جهان حاکم شده را به درستی برای مردم تبیین کنیم به همان میزان غربگرایی و غربزدگی کاهش خواهد یافت و مردم به ایده های عقیم و تجربه شده ظریفها تمایلی نشان نخواهند داد چون در می یابند منفعت ملی آنها چیست و راه برون رفت از آن چیست؟ و بی جهت سراغ آدرسهای غلط نمی روند. ما علاوه بر تبیین منطق ایدئولوژیک انقلاب اسلامی میتوانیم بسیاری از آن منافع و مصالح را بر اساس دیدگاه واقع گرایانه(رئالیستی) و ژئوپلیتیک به مردم توضیح دهیم.
نظم آمریکایی براساس «انحصار ابزار قدرت» بنا شده است بر این اساس کشورها را به دو بخش تقسیم میکند یا کشورها دارای منابع غنی انرژی و مواد معدنی هستند یا نیستند.
🔹اگر دارای منابع غنی باشند مانند کشورهای غرب آسیا و آفریقا و برخی کشورهای امریکای لاتین. این کشورها هیچ گاه نباید صنعتی بشوند زیرا اگر صنعتی بشوند، رقابت کشورهای غربی با آنها بسیار دشوار خواهد شد.
زیرا غرب صنعتی باید در صنعت با کشوری رقابت کند که مزیت فروش انرژی را هم دارد. یکی باید انرژی بخرد دیگری نه تنها لازم ندارد بخرد بلکه میتواند بفروشد. نتیجه رقابت بین این دو نوع کشور صنعتی مشخص است چه خواهد شد. ضمن اینکه کشورهای دارای منابع اگر صنعتی شوند افزایش قدرت پیدا میکنند و قیمت منابع را خودشان تعیین خواهند کرد.
بر این اساس هیچ گاه ایران و عربستان و ونزوئلا و کنیا و... نباید صنعتی شده و پیشرفت درون زا کنند چه غربی بازی کنند چه نکنند. لذاست که در زمان محمدرضا شاه هم کشور ایران به سمت صنعتی شدن درون زا پیش نرفت و کشورهای حاشیه خلیج هم پیش نرفته اند فقط در این نظم میتوانند بازار و مصرف کننده تمام عیاری برای محصولات غربی باشند.
🔹کشورهای دسته دوم که منابع ندارند میتوانند صنعتی شوند ولی مشروط به اینکه قدرت نظامی مستقلی نداشته باشند و در اقتصاد هم خارج از چارچوبهای آمریکا حرکت نکنند. اروپا، کره جنوبی، ژاپن، تایوان از این جمله هستند. این کشورها در نیروی نظامی استقلال ندارند و در اقتصاد هم تابع سیاستهای امریکایی و غربی هستند.
چین، کره شمالی، روسیه و ایران از الگوی نظم آمریکایی خارج شده اند. روسیه ای که منابع دارد نباید صنعتی شود ولی صنعتی شده است و قدرت مستقل نظامی دارد.
چین و کره شمالی صنعتی شده اند ولی حاضر نشدند اقتصاد و قدرت نظامی خود را وابسته به آمریکا تعریف کند.
ایران هم پس از پیروزی انقلاب با وجود اینکه در دسته اول قرار میگیرد از نظم امریکایی تمرد کرده است و صنایع نظامی و غیرنظامی خود را به صورت درون زا پیش برده است.
نظم امریکایی ترک خورده است و بسیاری از کشورها راهکار دیگری در مقابل امریکا یافته اند. هر کشوری بخواهد از ظلم نظم آمریکایی خلاصی پیدا کند مسیر جدیدی جلوی خود مشاهده میکند.
این نظم مضرات بسیار بسیار زیادی دارد برای ما و سایر کشورها. این مضرات باید درست شناخته شود و مسیرهای طی شده نیز باید بیان شود. اگر ما این کار را به درستی انجام دهیم بسیاری از غربگرایان صاحب فکر هم همراهمان خواهند شد.
بعد از انتخابات ۱۴۰۳. عابدینی.mp3
62.3M
🔺سخنان حاج آقای عابدینی درباره انتخابات ۱۴۰۳ نکات مهمی دارد.
🔹تطبیق سبک رفتار مؤمنین در این انتخابات با ماجرای جنگ احد. چه شد که شکست خوردیم؟
🔹ضعفهای مؤمنین چگونه زمینه ساز شکست آنها شد. مراقب چه نکاتی نبودیم؟
🔹چگونه به صورت یکدیگر چنگ زدن مؤمنین باعث شکست آنها و از طرفی در مجموع، سبب رشد و تمحیص آنها میشود.
🔹آفتی که ممکن است از امروز گرفتارش شویم چیست.
🔹صحنه را چگونه باید ببینیم و مراقب چه نکاتی باشیم؟
🔺پیشنهاد میکنم وقت بگذارید و بشنوید بسیار قابل استفاده است.
قوت و بینش سیاسی حاج اقای عابدینی تا حدود زیادی ناشناخته است. ایشان قابلیتهای زیادی برای بصیرت افزایی و حتی راهبری جبهه انقلاب دارد.
🔸گریه بی تفاوتان نسبت به غزه
امام حسین علیهالسلام شهید غربت است هل من ناصرش اجابت نشد و به مظلومانه ترین صورت به شهادت رسید و خاندانش به اسارت رفتند.
آیا امام حسین (ع) گریه بی تفاوتان به "هل من ناصر" اهل غزه را قبول میکند؟!
امام چطور میتواند سینه زدن و گریه کردنهای ما بر "غریب گیر آوردنت" را از سر صدق بداند در حالیکه مظلومانی را "غریب گیر آورده اند" و ما در برابر آنها بی تفاوت باشیم؟!
🔸عنایت حضرت عباس (ع) به مرد قفقازی معتاد به چای
شیخ عبدالکریم حائری «ره» (موسس حوزه علمیه قم):
شخصی از منطقهی قفقاز مجبور به مهاجرت به سامرا شده بود، سحرها به منزل میرزای شیرازی میآمد؛ افطار هم به منزل میرزای شیرازی یا منزل سید اسماعیل صدر میرفت.
من این شخص قفقازی را دیدم که سحرها و افطارها چایخور قهاری بود. مثلاً اول افطار باید یک قدح چایی میخورد؛ آن هم نه چای معمولی، یک چای غلیظ خیلی پرمایه، خانهی میرزای شیرازی همیشه چای به راه نبود، ولی بیت سید اسماعیل صدر، موقع افطار چای همواره بود. یک روز هنگام افطار این شخص قفقازی به منزل مرحوم سید اسماعیل میرود که چای بخورد و افطار کند، اما میبیند آنجا تعطیل است. گویا آنها آن شب جایی دعوت بودند. وقتی میبیند خبری نیست و چای به کار نیست، از فرط گرسنگی و علاقهمندی به چای، بیهوش میشود. در این حال حضرت ابوالفضل «ع» را ملاقات میکند و حضرت یک جام آب به ایشان میدهد و این آب را مینوشد. وقتی به هوش میآید، دیگر اصلاً و ابداً میلی به چای نداشت.
من هر دو حالت ایشان را دیدم؛ هم آن اعتیاد عجیب به چای و این که اگر چای نبود، بیهوش میشد و هم این عنایت حضرت ابوالفضل «ع» به ایشان را که بعدش دیگر لب به چای نمیزد و میلی به چای نداشت.
📚کتاب پندهای سعادت، ج2، ص 46
🔹پ ن:
از حضرت عباس (ع) برای ترک عادات ناپسند کمک بگیریم. حیف است تاسوعاها بیاید و برود و ما از خان پرنعمت حضرت عباس (ع) بی بهره بمانیم.
فراموشی جمعی تاریخ،
ختم به جنایتِ بزرگی مثل امام کُشی میگردد
ابن زیاد به عمر سعد دستور داد:
میان آب و حسین مانع شو تا قطرهای از آن آب ننوشد [و با تشنگی کشته شود] همانگونه که با عثمان چنین کردند!
دروغ بود
علی(ع) مخالف محاصره خانه عثمان بود
علی(ع) تلاش کرد که محاصره شکسته شود
آب به عثمان برسد.
علی(ع) مخالف خلیفه کُشی بود
اما آنچنان تاریخ را تحریف کردند، دستگاه تبلیغاتی بنی اُمیه آنقدر اذهان را تغییر که علی(ع) را مقصر جلوه دادند!
در کربلا یکی از بهانههای تشنگی حسین(ع) همین دروغ بزرگ بود.
🔸پ ن:
امروز هم عده ای به شدت به دنبال تحریف وقایع هستند. رهبر معظم انقلاب در یک جمله کلیدی فرمودند:
«اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد».
البته متأسفانه تحریف گران توانستند در انتخابات حقایقی را تحریف کنند و مجددا برای تحریم آدرس های غلط به مردم دادند.
اما اگر جهاد تبیین صورت گیرد این جریان شکست خواهد خورد ان شاءالله.
🔸مشق عاشقی
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود زین کارگاه هستی
مقصود هستی را فقط و فقط عاشقان می یابند
اما عاشقی و عاشق شدن کار ساده ای نیست
الا یا ایها الساقی ادرکأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
راه میانبر، سفینه اسرع و اوسع حسین ع است
چرا؟ چون عاشقی در این وادی آسانتر است امکانپذیرتر است
عشق حسین، عشقبازی را آسانتر میکند
از بس که خوب است
از بس که پاک است
از بس که مهربان است
از بس که مظلوم است
از بس که غریب است
از بس که دلیر است
خودش و تمام کسانی که در او فانی شدند. حلت بفنائک شدند.
با این حال باز هم میگویم عشق آسان نیست.
مشق عشق میکنیم در روضه های امام حسین ع
شاید شاید شاید قدحی هم به ما بنوشانند.
آرزو باید کرد
تمنا باید کرد
التماس باید کرد
خوش بحال آنانکه حال دلشان حقیقتا این باشد:
ما از تو به غیر تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
هدایت شده از محسن قنبریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻 به استاد عالی:
1⃣ حکومت ولایی -اقلا در اندیشه رهبری- با مردمسالاری دینی مطابق و فقط همین حکومت، شرعی است.
حکومت ولایی یک "جعل الهی" و یک "بیعت آزادانه و رضایت عمومی" دارد؛ پس ولائی بودن یا نبودن با توجه به هردو عنصر باید سنجیده شود.
اقلا در اندیشه رهبری دو جا انتخاب مردم مطرح است:
- زمان غیبت
- جایی که به نص عمل نشده، مثل حکومت علوی (بخوانید)
چنان بیعتی با امیر(ع) در آن روزگار قطعاً بی نظیر بود؛ حالا انتخاب مستقیم و عمومیِ امام خمینی بدان شبیه است.
2⃣ فرق ولایت معصوم و فقیه در این است که لحاظ عنوانِ "از طرف خدا بودن" ، برای معصوم در قبول و صحت اعمال، "موضوعیت" دارد؛ اما این لحاظ در فقیه "طریقیت" دارد.
یعنی همه احکام باید با لحاظ پذیرش ولایت معصوم انجام شود تا مقبول باشد اما درباره فقیه، "صرف مطابقت اعمال با فتوای ایشان" و "عدم تخلف عملی از احکام ولایی ایشان" کفایت می کند و اعتقاد به ولایتِ از جانب خدا در قبول، شرط نیست.
3⃣ طبق آیه۴۱ نحل، مجتمع اسلامیِ بر اساس ولایت و پرستش خداوند وقتی متعهد به "عدالت و احسان" باشد، "حسنه دنیا" [بهترین نعمت] است (بخوانید).
❗️سابقا "عدالتخواهی" از سوی برخی وعاظ محترم به "ولایت خواهی" تأویل برده و دوگانه ولایت-عدالت ساخته می شد، اخیرا ولایت به حیثیت عنوانی و اعتقادی تأویل برده می شود و حیثیت ظاهری (بیعت عمومی و آزادانه مردم) و کارکردی (ساخت مجتمع صالحه مبتنی بر عدل و احسان) مغفول می ماند.
در حالیکه اعتقاد در ولایت فقیه شرط نیست اما رضایت مردم(۷۷/۱۲/۱۴) و کارآمدی(۸۳/۶/۳۱) شرط است.
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
حکمت و حکومت
✍🏻 به استاد عالی: 1⃣ حکومت ولایی -اقلا در اندیشه رهبری- با مردمسالاری دینی مطابق و فقط همین حکومت،
حاشیه:
اقای قنبریان جملات اقای عالی را از زاویه «فقه سیاسی» تحلیل کرده است اما به نظر میرسد زاویه دید متفاوت است
اقای عالی بیشتر از دید «کلام سیاسی» به مساله نگاه میکند.
در این نگاه ولایت الله از مجرای امام جامعه تسری پیدا میکند و منشأ تبعیت امت از امام، انتساب به ولایت الله است.
این عنصر اعتقاد را نباید نادیده گرفت. رکن رابطه ولایی اعتقادی و بینشی است.
ضمن اینکه اقای عالی از صحت و بطلان صحبت نمیکند تا گفته شود اعتقاد به ولایت فقیه در قبولی شرط نیست.
موتور محرک جامعه ولایی رابطه اعتقادی-قلبی میان امام و امت است.
در زاویه دید کلام سیاسی که آقای عالی دارد نگاه میکند اعتقاد به ولایت عنصری نیست که اگر کسی نداشته باشد عاصی باشد و عملش باطل(حرمت تکلیفی و وضعی داشته باشد) عنصری است که مقوم و پیشران جبهه حق است.
از این زاویه جامعه جمهوری اسلامی ایران حائز نمره بالاتری از جامعه علوی است همانطور که امام خمینی ره به این نکته تنبه داده اند.
🔸مخالفتهایی از خود بنی امیه در پی قتل امام حسین (ع)
[امام حسین (ع)]در عاشورا فرمود که اینها مرا خواهند کشت، اما من امروز به شما میگویم که بعد از کشتن من اینها دیگر نخواهند توانست به حکومت خودشان ادامه دهند، آل ابی سفیان دیگر رفتند. آل ابوسفیان که خیلی زود رفتند، بلکه آل امیه نتوانستند به حکومت خود ادامه دهند، ... حکومت بنی امیه بعد از قضیه کربلا دائماً متزلزل بود. چه اثری از این بهتر و بیشتر که در میان خود بنی امیه مخالف پیدا کرد؟ اینها نیروی معنویت را میرساند.
🔹[برادر ابن زیاد]
همین ابن زیاد با آن شقاوت، برادری دارد به نام عثمان بن زیاد. عثمان آمد به برادرش گفت: برادر! من دلم میخواست تمام اولاد زیاد به فقر و ذلت و نکبت و بدبختی دچار میشدند و چنین جنایتی در خاندان ما پیدا نمیشد.
🔹[مادر ابن زیاد]
مادرش مرجانه یک زن بدکاره است. وقتی که پسرش چنین کاری را کرد، به او گفت: پسرم! این کار را کردی ولی بدان که دیگر بویی از بهشت به مشامت نخواهد رسید.
🔹[برادر مروان]
مروان حَکم، آن شقی ازل و ابد، برادری دارد به نام یحیی بن حکم. یحیی در مجلس یزید به عنوان یک معترض از جا بلند شد، گفت: سبحان الله! اولاد سمیه (یعنی اولاد مادر زیاد)، دختران سمیه باید محترم باشند ولی آل پیغمبر را تو به این وضع در این مجلس حاضر کردهای؟! آری، ندای حسینی از درون خانه اینها بلند شد.
🔹[زن یزید]
داستان هند، زن یزید را هم شنیدهاید که از اندرون خانه یزید حرکت کرد و به عنوان یک معترض به وضع موجود به سوی او آمد و یزید مجبور شد اصلًا تکذیب کند، بگوید اصلًا من راضی به این کار نبودم، این کار را من نکردم، عبیدالله زیاد از پیش خود کرد.
🔹[پسر یزید]
...پسرش معاویة بن یزید- که خلیفه و ولیعهد اوست و معاویه ایناوضاع را برای اینها تأسیس کرده بود- بعد از چهل روز رفت بالای منبر و گفت: ایهاالنّاس! جدّ من معاویه با علی بن ابیطالب جنگید و حق با علی بود نه با جدّ من، پدرم یزید با حسین بن علی جنگید و حق با حسین بود نه با پدرم، و من از این پدر بیزاری میجویم. من خودم را شایسته خلافت نمیدانم و برای اینکه مثل گناهانی که جدّ و پدرم مرتکب شدند مرتکب نشوم، اعلان میکنم که از خلافت کناره گیری میکنم. کنار رفت. این نیروی حسین بن علی علیه السلام بود، نیروی حقیقت بود. در دوست و دشمن اثر گذاشت.
📚شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۲۶
۳.mp3
570.5K
🎙استاد مؤیدی
سفارش مرحوم آیت الله بهجت(ره) در خصوص قرائت زیارت عاشورا از عاشورا تا اربعین
فرمول شهادت:
🔸عارف + مصلح = شهید
شهید مطهری:
«شب عاشوراست شب شهید است... منطق شهید از یک طرف منطق عشق الهی است، و از طرف دیگر منطق اصلاح اجتماعی. دو شخصیت مصلح و عارف را اگر ترکیب کنند و از آنها یک انسان به وجود بیاورند شهید به وجود میآید.»
قیام و انقلاب مهدی و مقاله شهید، ص ۱۰۳
اگر میخواهیم از عاشورا درس شهادت بیاموزیم باید مقومات رسیدن به شهادت را درست بشناسیم.
در قرآن کریم ترکیب پرتکرار و مؤکدی وجود دارد که اشاره به همین دو بعد دارد «یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة». اقامه صلات رابطه با خالق را ارتقا میدهد و ایتاء زکات موجب اصلاح اجتماع میشود.
مکتب امام خمینی (ره) مکتب «شهید پرور» است زیرا در اوج خود عرفان و سلوک دارد و در اوج خود اصلاح اجتماعی دارد. آن کس که این دو بال را تقویت کند به شهادت نزدیک و نزدیک تر میشود.
مهمترین بعد اصلاح اجتماعی مبارزه با طواغیت عالم و حاکم کردن قانون الهی است. هیچ حرکت اجتماعی ای به اندازه اصلاح حاکمیت مؤثر نیست. اساسا تغییر سلطه زمانه را تغییر میدهد. اذا تغیر السلطان تغیر الزمان.(نهج البلاغة : الكتاب 31)
خدمات اجتماعی، فرهنگی و محرومیت زدایی هم انسان را در بعد «مصلح بودن» رشد میدهد ولی اگر کسی تکلیفش با طواغیت معلوم نباشد بعید است بتواند به قله انسانی، یعنی شهادت نائل شود. زیرا شهادت هر دو بعد را خالص و در اوج نیاز دارد(بعد سلوکی و اصلاحگری)
🔸لزوم آمادگی برای بدترین سناریوها
تاکید رئیس جمهور محترم بر وحدت، بیانیه ایشان در دفاع از مقاومت، شعار فراجناحی بودن و نکاتی از این دست موجب خرسندی است ولی آنچه محل نگرانی است تعیین اقای ظریف به عنوان شورای راهبری و از آن نگران کننده تر برخی اعضای این شوراست که بعضی از افراطیون و محکومین فتنه 88، دارای مواضع ساختار شکنانه و سران روزنامه های زنجیره ای در میان آنها هستند. وجود این اسامی یک کد و علامت از رویکرد حلقه اطراف اقای پزشکیان است.
از اقایان علی تاجرنیا، عباس عبدی، محسن رنانی، هادی خانیکی و... انتظار کابینه و دولتی با دغدغه های معیشت و خدمت به مردم، وحدت و آرامش و چینشی فراجناحی میتوان داشت؟!
از نوع فعالیتی که فعالان اصلاحات در فضای رسانه در پیش گرفته اند هم چنین نوع چینش برخی مهره ها، فضای تند دوم خرداد استشمام میشود. اصلاحاتی ها نشان داده اند که با ورود خود به قدرت اقداماتی را به صورت هماهنگ پیگیری میکنند:
سرمایه گذاری در مورد دانشگاه ها و تحریک دانشجویان، تکثیر رسانه ها و زنجیره ای عمل کردن آنها، مطرح کردن مطالبات رادیکال و خارج از چارچوب، عبور از خط قرمزهای سیاسی و شرعی جمهوری اسلامی، حمله به نهادهای انتصابی(خصوصا بسیج، سپاه، شورای نگهبان، قوه قضائیه، قوای انتظامی و امامان جمعه)، شایعه سازی و ترور شخصیت چهره های انقلابی خصوصا متفکران آنها، بحران سازی های پی در پی، دروغسازی رسانه ای و ایجاد هزینه در خصوص برخورد با رسانه ها و شخصیت های دروغساز و...
در این راستا لازم است که عملکرد اصلاحات در دولت اقای خاتمی مورد مطالعه دقیق قرار گیرد.
درست است که نظام اسلامی نسبت به دوم خرداد سال 76 در وضعیت تثبیت شده تری قرار دارد ولی ظرفیتهای رشدیافته غربگرایی، شکافهای فتنه های متعدد، اثر زخمهای اقتصادی بسترهای آماده برای جریان اصلاحات است.
با وجود روی کار بودن دولت انقلابی اقای رئیسی نظام برای کنترل فتنه زن، زندگی، آزادی با چالشهای متعددی مواجه شد حال اگر ظرفیت دولتی هم به کمک فتنه انگیزی در اموری مانند حجاب به کار بیفتد شرایط کشور سختتر از گذشته خواهد شد.
جریان اصلاحات در فضای دوم خرداد سیاست همزمان فشار از پایین(به وسیله التهابات دانشجویی و خیابانی) و چانه زنی از بالا(اصلاح قانون مطبوعات، کاهش اختیارات رهبری و نهادهای منصوب رهبری) و القاء حاکمیت دوگانه را در پیش گرفته بود.
حملات اخیر و سازماندهی شده جریان مذکور به آیت الله میرباقری یادآور پروژه های ترور شخصیتهای انقلابی مانند آیت الله بهشتی و آیت الله مصباح یزدی است. چهره هایی که توانمندی بالایی در پاسخگویی به جریانات التقاطی دارند و مانع جدی برای شبهه افکنیها محسوب میشوند.
بر اساس آنچه گفته شد جریان انقلابی لازم است خود را برای بدترین سناریوها آماده کند و برای طراحی ها و پلنهای مختلف جریانات افراطی اصلاحات، از پیش تشکل سازی و برنامه ریزی کرده باشد. جریانی که زخم خورده است و هیچ بُعدی ندارد که درصدد انتقام از نظام و انقلاب برآید.
🔸بحث از تحجر آری یا خیر؟
🔹گفته می شود:
دشمن و ایادی داخلی اش با برچسب "تحجر" و کلیدواژه "متحجر" قصد بی اعتبار کردن جریان انقلابی و حزب الله را دارد، حالا در این شرایط پرداختن پررنگ به این نوع ادبیات، چیزی جز بازی در زمین دشمن و مصداق بی بصیرتی نیست.
🔹نظر حقیر:
قبول دارم فی الجمله چنین خطی دنبال میشود
اما هر پرداختنی به معنای «تکمیل پازل دشمن» نیست بلکه میتواند برعکس «خنثی کننده طرح دشمن» باشد.
🔺تحجر باید درست فهم شود آن مقداری که در جریان انقلابی هست و میتواند خطرآفرین باشد باید فهمیده شود و جلوگیری شود.
🔺و آن مقداری که تهمت است هم فهمیده شود و تبیین و رفع اتهام شود.
🔺و هم چنین تحجری که در جریان غربگرا از جمله امثال آقای ظریف هست، نشان داده شود.
از نظر بنده جریان غربگرایی در نوع مواجهه خودش با مسائل بیش از جریان انقلابی دچار تحجر است.
غرب هر مقدار جنایت میکند، نسل کشی و بدعهدی می کند، نامردی می کند، باز هم پرستش و ستایش می شود این تحجر و تعصب بر باطل بدتر است.
یعنی میتوان در این بحث رویکرد تهاجمی داشت نه صرفا تدافعی
اگر این موضوع با این مختصات دنبال شود میتواند کاملا مفید باشد.
هم آسیب شناسی درون باشد و هم آفت شناسی برون.
وقتی بحث به صورت تهاجمی دنبال شود و ذهنیت رایج در مورد اختصاص داشتن تحجر به متدینین و انقلابی ها، نفی گردد
و تحجرِ قشر مثلا روشنفکر غربزده نشان داده شود و ذهنیت سازی صورت گیرد، این کار خودش میتواند موجب «خنثی سازی طرح دشمن» گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 داستان خیرِمَقدم سیدالشهداء (علیهالسلام) به جوان فرنگیمآب
📚 رسالهٔ لباللباب، ص۸۹
📝 مشاهدهٔ متن داستان
پ ن:
«رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولو الالباب» تقریر اولین دوره از درسهای اخلاقی و عرفانیِ علامه طباطبائی (ره) است که به قلم شاگرد ایشان علامه طهرانی تقریر شده است. بنابراین گوینده این ماجرا علامه طباطبایی (ره)به نقل از یکی از دوستانشان است.
در کتاب مهرتابان در مورد آن سید نورانی که در داستان آمده از زبان آن جوان توضیحاتی ذکر شده:
«آن سیّدی که به سراغ من آمد، و من نزد او رفتم و از من دستگیری نمود، مرحوم رضوان مقام آیة الله حاج سیّد محمود زنجانی امام جمعۀ زنجان بوده است.»
علاّمه طباطبایی هم در وصف ایشان میفرماید: مرحوم امام جمعۀ زنجان رضوان الله علیه مردی جلیل القدر، عظیم الشّأن، مؤدّب به آداب و خلیق و نیکو سیرت بوده است و ما کراراً و مراراً محضر ایشان را دریافتهایم...
مهر تابان، ج۱،ص۳۲۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نکات جالب تربیتی-تفسیری حجت الاسلام اسماعیل رمضانی👌👌
اگر این نکات رو در تربیت فرزندان، تعاملات اجتماعی و کار فرهنگی رعایت کنیم خیلی موفقتر خواهیم بود.
🔹پ ن:
در مورد آیه «لاتقربوا الصلاة و أنتم سکاری» نوعا می فرمایند که ناظر به تدریجی بودن حکم تحریم خمر است. تفسیر تربیتی ایشان از آیه قابل توجه و نوآورانه است.
حضور گنه کاران در مسجد مطلبی درست است بی حجاب، شارب الخمر، مواد فروش و... ولی خوب بود تذکر میدادند که جای گناه در مسجد نیست. بی حجابی، شرب خمر، فروش مواد و.. جایش مسجد نیست
🔸تکرار تمام اتفاقات قوم بنی اسرائیل برای امت پیامبر(ص) از جمله فتنه سامری
رسول خدا(ص): عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَوْلُهُ: سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ اَلنَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ اَلْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ
مطابق بیان رسول الله تمام اتفاقات و امتحانات بنی اسرائیل بدون کم و کاست برای امت پیامبر(ص) هم پیش می آید. غیر از این خبر کلی، خود معصومین (ع) به صورت جزیی افراد و اتفاقهایی را از امت رسول الله (ص) را به ماجراهای بنی اسرائیل تطبیق کرده اند. از جمله افرادی را بر سامری امت تطبیق کرده اند. یکی از خلفا، ابوموسی اشعری از جمله این تطبیق هاست. در روایتی برای حسن بصری هم چنین تطبیقی آمده است ولی این روایت محل تردید و اختلاف واقع شده است.
🔸تشابهات سامری با آقای ظریف با نگاهی بر آیات قرآن!
با تدبر در آیات و روایات مربوط به بنی اسرائیل، تشابه زیادی میان اقای ظریف و سامری میتوان یافت. در این متن تشابهات بر اساس آیات مربوطه پرداخته خواهد شد.
▪️گوساله سامری از زیورآلات بنی اسرائیل ساخته شده بود (مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا). مجسمه ای بیش نبود و جز سر و صدا هیچ کارایی نداشت(عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَار) و خداوند قوم بنی اسرائیل را مواخذه کرد که چرا با وجود کارایی نداشتن مورد پرستش واقع شد(أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا)( أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا)
🔺برجام هم از سرمایه های مردم استفاده کرد، زینت داده شد، جز سر و صدا کارایی خاصی نداشت(تقریبا هیچ) بلکه ضرر و خسارت زیادی هم داشت (خسارت محض) و به مانند معبود عده ای واقع شد. از نگاه کارکردی خارج شد و به بتی تبدیل شد.
▪️سامری اهل علم بود، زمینه های خطا در قوم بنی اسرائیل را مشاهده کرده بود (فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ) از این گرایش موج سواری کرد. از عدم بصیرت عده ای سوء استفاده کرد (قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ) او دانسته این کار را کرد و بعدها اعتراف کرد که این کار حاصل انگیزه های نفسانی بوده است(كَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي)
🔺آقای ظریف اهل علم است. گرایش به غرب و کدخدا را در بخشی از جامعه مشاهده می کند. از عدم شناختها و بی بصیرتی ها سوء استفاده می کند. او میداند که غرب و آمریکا چه کارنامه ای در مورد معاهدات و رفع تحریمها دارد. او شخصا شاهد بدعهدی و بی عملی غربیها بوده است. انگیزه های جناحی خود را در برابر البرادعی بیان کرد طبعا تقدم انگیزه های جناحی بر مصالح ملی را نمی توان انگیزه ی مرضی حق دانست.
▪️سامری طرح ولی خدا را به انحراف میکشاند قوم را به نقطه ای میرساند که منصوب حضرت موسی(ع) را تضعیف می کنند و نزدیک است او را به قتل برسد(إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي) ولی با این حال برای وجهه یافتن طرح خود، آن را به ولی جامعه استناد میدهد!(هَذَا إِلَهُكُمْ وَ إِلَهُ مُوسَى)
🔺اقای ظریف طرح امام و رهبری را در مورد مقاومت در برابر امریکا کنار می زند او و تابعانشان با ولایتمداران(منسوبان و منصوبان رهبری) درگیر می شوند و آنها را تحقیر میکنند. شروط رهبری را زیر پا میگذارد. ولی باز هم برجام را تماما حاصل تصمیم رهبری معرفی می کند و اختیارات خودش را صفر عنوان می کند!
▪️فتنه سامری پس از آنست که قوم بنی اسرائیل آیات فراوانی از نصرت خدا در برابر فرعون را دیده است. بلای های پنجگانه قوم فرعون، غرق شدن فرعون و سپاهیانش و...(اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ) پس از مشاهده این آیات توحیدی، سامری مجسمه گوساله ای را ساخت و قوم بنی اسرائیل را به عبادت آن برانگیخت و قوم بنی اسرائیل را از توحید به شرک و از پرستش خدای یکتا به پرستش گوساله کشانید.
🔺جریان غربگرا با میدان داری اقای ظریف با وجود آیات و نشانه های فراوان الهی در نصرت جمهوری اسلامی در برابر تهدیدها از جمله واقعه طبس، خنثی شدن کودتاها، جدایی طلبیها، فتنه منافقین، نصرتهای عجیب جنگ تحمیلی، شکستهای امریکا و اسرائیل در منطقه، پیشرفتهای نظامی و صنعتی و موارد بسیار زیادی از این دست، نسخه فتنه برانگیز برجام را برای ملت آورد و ملت را از انتظار نصرت خدا به انتظار نصرت کدخدا کشانید.
▪️محبت گوساله سامری بیش از اندازه و به صورت غیرمعقولی در دل برخی از بنی اسرائیل شکل گرفت(وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ). این محبت شدید بود که پذیرش حرف حق را مسدود کرد به طوری که نزدیک بود حضرت هارون(ع) را به قتل برسانند(ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي). علت این محبت بی جا به گوساله، کفر آنها به آیات و نصرتهای الهی بوده است(بکفرهم)
🔺دلدادگی و محبت اقای ظریف و غربگرایان به برجام هم غیرعادی و غیر معقول است. این محبت باعث کوری به حقایق میشود و باعث عصبیت و تندی نشان دادن هایی شده است که با رفتار یک دیپلمات هیچ تناسبی ندارد. این محبت نوعی عقوبت نسبت به کفر به آیات و نصرتهای الهی است.
▪️پرستش گوساله موجب خشم الهی و خواری دنیایی برای گوساله پرستان و علی الخصوص سامری شد(إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا)
🔺تبعیت از برجام برای ما ذلتهای دنیوی به بار آورد. بر اساس سنتهای الهی آقای ظریف و برجام پرستان به غضب و ذلت دچار خواهند شد.
هدایت شده از مثل خمینی (ره)
سفر را آغاز کن
#پوستر
📝ثبت نام دومین اردوی معرفتی_تشکیلاتی «مثل خمینی»
⏰زمان برگزاری اردو: ۱۲ تا ۱۹ مرداد ۱۴۰۳
⏳مهلت ثبتنام: تا ۵ مرداد
🧔ویژه طلاب برادر
📌 ثبتنام از طریق سایت مثل خمینی:
🌐https://l.khanetolab.ir
📌ارتباط با ادمین ثبتنام
🆔 @mesle_khomeini
┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄
🪴 "مِثـــــــــل خــُـــــــمِیني" 🪴
┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄
حکمت و حکومت
سفر را آغاز کن #پوستر 📝ثبت نام دومین اردوی معرفتی_تشکیلاتی «مثل خمینی» ⏰زمان برگزاری اردو: ۱۲ تا ۱۹
دوستان خانه طلاب با مشارکت معاونت تهذیب حوزه علمیه زحمت این دوره را کشیدند. اساتید خوب و قابل استفاده ای دعوت شده اند
از نظر بنده، بدنه حزب اللهی و انقلابی با روی کار آمدن جریان اصلاحات بیش از پیش باید بر قوت معرفتی خود بیفزاید به گواه تاریخ انقلاب، با قدرت گرفتن جریان اصلاحات، چالشهای سیاسی، اجتماعی و نظری علیه انقلاب و مبانی انقلاب افزایش می یابد. بی مایه فطیر است
تذکر مهم رهبر معظم انقلاب در مورد غزه:
🔸آرام نگیرید، ساکت نمانید؛ کار مهم است
مسئلهی غزّه، همچنان مسئلهی اوّل دنیای اسلام است. آنچه من دربارهی مسائل خارجی و فعّالیّت حوزهی دیپلماسی و مانند اینها برای مجلس عرض کردم، یکی از مصادیقش، همین مسئلهی غزّه است؛ آرام نگیرید، ساکت نمانید؛ کار مهم است. الان درست است که با گذشت ماهها، آن شور اوّلیّه در خیلی از افراد نیست، امّا حقیقت امر این است که همان اهمّیّت روزهای اوّل، امروز وجود دارد، بلکه بیشتر. قدرت مقاومت روزبهروز بیشتر خودش را دارد نشان میدهد. یک دستگاه باعظمت نظامی و سیاسی و اقتصادی مثل آمریکا، پشت سر رژیم غاصب صهیونیست دارند با یک گروه مقاومت میجنگند، نتوانستند اینها را به زانو دربیاورند؛ چون حماس را نمیتوانند به زانو دربیاورند، چون مقاومت را نمیتوانند به زانو دربیاورند، دقّ دلیشان را روی مردم خالی میکنند، بمبها را روی سر مردم، مدرسه، بیمارستان، کودک و زن میریزند؛ نهایت جنایت و سَبُعیّت دارد جلوی چشم مردم دنیا انجام میگیرد؛ مردم دنیا هم در واقع دیگر حالا دارند قضاوت میکنند علیه رژیم غاصب خبیث. مسئله تمام نشده؛ مسئله همچنان ادامه دارد؛ فعّال باشید انشاءالله.
پ ن:
درست است که این جملات خطاب به نمایندگان مجلس ایراد شده است ولی در واقع مخاطب این مطلب عام است.
فضای انتخابات هم وقایع غزه را به حاشیه برده است.
باید در این راستا جوش و خروش بیشتری نشان داد هر کس به اندازه خودش.
🔸گفتمان اصلاحات -با خوانش موجود- وضع دنیا و آخرتمان را بدتر میکند
وَ قَالَ علی علیه السلام:
لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ، إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ.
حکمت 106 نهج البلاغه
«مردم چيزى از امور دينشان را براى اصلاح دنيايشان ترك نمى كنند مگر اين كه خداوند زيان بارتر از آن را به روى آنها مى گشايد.»
جریان اصلاحات به بهانه مردم داری و معیشت مردم، روی احکام الهی پا میگذارد. احکام الهی مانند حجاب، امر به معروف و نهی از منکر، مقاومت در برابر طاغوت، حمایت از مستضعفان و... را زیر پا میگذارد.
مطابق سنت الهی وقتی «اهل دیانت»، دینشان را برای دنیایشان کنار بگذارند در امور دنیایی خودشان هم نتیجه عکس خواهند گرفت.
🔹اشکال: چرا برخی از اهل دیانت مانند مسیحیان غرب و مسلمانان کشورهای حاشیه خلیج فارس با وجود این که دینشان را زیر پا میگذارند اوضاع آنها بدتر نمی شود؟
پاسخ: این سنت، میتواند به وسیله سنتی دیگری قید بخورد. سنت استدراج، که یک نوع کید و مکر الهی است، استثنایی برای سنت مذکور است.
به این معنا که گناهکاران بیپروا و لجوج هرچه بیشتر گناه میکنند، خداوند نعمتهای بیشتری به آنها میدهد و آنها بدین سبب بیشتر دچار غرور و غفلت میشوند و درنتیجه عذاب سختتری خواهند داشت.
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ﴿۴۴﴾فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۵﴾
پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند (۴۴)پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است (۴۵)
🔹دو نکته متخذ از آیه استدراج:
ابواب کل شیء: یعنی فقط از یک طریق بهره مند نمیشوند، تکنولوژی های مختلف، گردشگری، روشهای مالی و بانکی، بارندگی، منابع طبیعی و... میتواند برای آنها باز باشد
اخذناهم بغتة: یعنی در قیاس با زمانی که متنعم شده اند، در مدت زمان کوتاهی نعمتها به نقمت تبدیل خواهند شد.
🔹چرا جمهوری اسلامی با حاکمیت اصلاحات دچار استدراج نمی شود؟
زیرا اولا غالب بی دینی های مردم حاصل لجاجت و استکبار در برابر حق نیست بلکه حاصل فریب خوردگی است
ثانیا وجود بخش زیادی از مومنان و برکت مجاهدت مجاهدین مانع این میشود که جامعه دینی دچار مکر الهی شود
ثالثا با وجود حاکمیت ولایت فقیه، مسیر اصلی انقلاب منحرف نخواهد شد و از این جهت مستحق مکر و عذاب حاصل از استدراج نخواهد شد.
رابعا حکومت ولی فقیه، شاخص هدایت در زمان غیبت است اگر قرار باشد با زیر پا گذاشتن اوامر الهی و رهنمودهای ولی فقیه، کشور پیشرفت کند، هدایت محقق نخواهد شد.