eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
978 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • #ابراهیم_همت_خاک_پای_شما_بسیجی‌هاست . قدرت عجيبی در مديريت داشت. آن هم يک مديريت سا
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • . قدرت عجيبی در مديريت داشت. آن هم يک مديريت سالم در اداره کارها و نيروها. با وجود آنکه به مسائل عاطفے و نيز اصول مديريت احترام مےگذاشت و عمل مےڪرد🙂، در عين حال هنگام فرماندهے قاطع بود. او نيروهاے تحت امر خود را خوب توجيه مےڪرد و نظارت و پيگيرے خوبے نيزداشت 👌. ڪسے را ڪه در انجام دستورات ڪوتاهے مےنمود بازخواست مےڪرد و ڪسے را ڪه خوب عمل مے ڪرد تشويق مے نمود.☺️ بينش سياسے بُعد ديگرے از شخصيت والاے او به شمار مے رفت. به مسائل لبنان و فلسطين و ساير ڪشورهاے اسلامے بسيار مے انديشيد و آنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود که گويےساليان درازي در آن سامان با دشمنان خدا و رسول(ص) در ستيز بوده است🍃. او با وجود مشغله فراوان از مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل سياسےروز شناخت وسيعے داشت✌️. از ويژگے هاے اخلاقے برخورد دوستانه او با بسيجيان جان برڪف بود. به بسيجيان عشق مے ورزيد و همواره در سخنانش از اين مجاهدان مخلص تمجيد و قدرشناسي مےڪرد.☺️ «من خاڪ پاےبسيجيان هم نمےشوم.اے ڪاش من يک بسيجےبودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمےشدم.» 🍃 وقتے در سنگر هاے نبرد، غذاے گرم براے مے آوردند سوال مي ڪرد: آيا نيروهاے خط مقدم و ديگر اعضاے همرزممان در سنگرها همين غذا را مےخورند يا خير؟ و تا مطمئن نمے شد دست به غذا نمے زد. 🙂 همواره براے رعايت حقوق بسيجيان به مسئولان امر تاکيد و توصيه داشت. او کہ از روحيه ايثار و استقامت ڪم نظيرے برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقے اش در واقع معلمے نمونه و سرمشقے خوب براے پاسداران و بسيجيان بود و خود به آنچه مےگفت، عمل مےڪرد. عشق و علاقه نيروها به او نيز از همين راز سرچشمه مي گرفت. براے مطرح نبود ڪه چکاره است، فرمانده است يا نه. يک رزمنده بود، هم مرد جنگ بود و هم معلمے وارستہ.🤗 ❤️ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊 به شرط لیاقت و دورازریا امروز هفدهم آذرروز بیست وپنجم چله ی زیارت آل یاسین است که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر می باشد 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🌹گروه اول:سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 1⃣.خانم قادری 🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن هرکسی خوند به پی وی زیر همراه باکد و نام گروه ارسال کنند @deltange_hemmat68 مانند زیر کد ۲۵ گروه شهید همت✅ نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز بیست وپنجم تلاوت شد👌👌 همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌 حاجت رواشید🙏 یازهرا(س)✋ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • #ابراهیم_همت_خاک_پای_شما_بسیجی‌هاست . قدرت عجيبی در مديريت داشت. آن هم يک مديريت سا
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ▪️ بخشی از وصیتنامه شهید همت: مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه حاضر بودم بميرم؟ 🔹کلام او الهام‌بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. 🔺اگر افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد. 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ▪️ بخشی از وصیتنامه شهید همت: مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه #امام حاض
شماراببوسم،شماحتماشهیدخواهیدشد💔 روایتی ازسردارباقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ازآخرین دیدارش باسردارشهیدمحمدابراهیم همت رامنتشر کرد.📝👇 یادش بخیرازنخستین روزهای ورودبه سپاه باهمت آشناشده بودم وخاطراتی داشتم ولی آخرین خاطره‌ام به یک هفته قبل ازشهادت اوبرمیگردد.داخل سنگرقرارگاه نصرت شلوغ بودهمه رفته بودند وفقط من‌ مانده‌ بودم وشهیدآقامهدی باکری و شهیدحاج همت،ازفاصله چندمتری هردو شیرجبهه‌هارو نظاره میکردم که چطور در اوج عملیات خیبر داشتند باهم بحث میکردند.یادم نیست دقیقاً باهم چه میگفتنداماحالتشأن نجوا گونه بود.شرایط سختی بود،محور طلائیه قفل شده بود و هرچه قدربچه‌هاتلاش میکردند پیشرفت قابل توجهی حاصل نشده‌بود.لشکر۲۷مأموریت گرفته بودکه به جزیره مجنون برود.چهره حاج ابراهیم خیلی گرفته بود چراکه دوستان زیادی از اودر طلائیه به شهادت رسیده بودند🕊از طرفی احساس میکردم دیگرانگار مثل یک عقاب پرریخته شده است.اون روح حماسی وناآرام وطوفانی انگاردیگرآرام شده وبه ساحل رسیده وشرایط جدیدراپذیرفته است.خوب که به چهره اش دقیق شدم از نورانیت و آرامش چهره اش مطمئن شدم که شهیدخواهدشد،این بودکه تردیدنکردم وبرای برداشتن توشه‌ای بدون مقدمه وسط صحبت او و آقامهدی باکری رفتم وبدون مقدمه گفتم"برادرهمت شهید نشی؟😢باحالتی ازسرتواضع وباحسرت گفت:ای!ماکجاوشهادت کجا?😞بلافاصله بااطمینان گفتم:نه شماشهیدمیشی!بگذار پیشانی‌ات رو ببوسم.بعدپیشونی‌اش رو بوسیدم واین درحالی بودکه آقامهدی شاهد این صحنه بود.بعدازچندروزترکش دشمن پیشانی‌اش روبوسه زدوبسوی خداپرکشید😔 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
شماراببوسم،شماحتماشهیدخواهیدشد💔 روایتی ازسردارباقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ازآخرین دیدارش
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • در خواب هم فرمانده بود شايد بهتر است اينگونه بگويم كه انسان از ۲۴ ساعت ۸‌ساعت را استراحت می‌کند🍃 اما باید بگویم استراحت در ماشین و درطول مسیر رفت و آمد بود. راننده‌ای که در کنار بود می‌دید او در خواب حرف می‌زند😑 و برای خود تعریف می‌کند که باید از فلان منطقه به فلان منطقه برویم😊 و در آنجا چنین عملیاتی انجام دهیم. زمانی که از خواب بیدار می‌شد به راننده می‌گفت🚙 کجا می‌روی؟ دوربزن برنامه تغییر کرده است. او در خواب هم نقشه عملیات می‌کشید.👌☺️ ذهن و جسم او در خواب هم مشغول مدیریت جنگ بود. بسیار دقیق بود و زمانی که عملیات انجام می‌شد و بر می‌گشتیم می‌دیدم دو دو تا چهار تای درست از آب در آمده بود.🌹 راوی:پیک شهید 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌺🌼💐🌸🌼🌺💐🌼🌸🌺💐🌼 این قسمت دشت هاي سوخته فصل هشتم قسمت 7
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀 این قسمت دشت هاے سوخته فصل هشتم قسمت 8⃣3⃣1⃣ نیروهای شناسایی می دانستند که اگر نیروها بتوانند از خاکریز ها عبور کنند به فاصله حدود ۷۰ تا ۸۰ متری آن طرف خاکریز به ریل راه آهن خرمشهر اهواز می رسند و پس از آن رسیدن به توپ خانه عراقی ها و انهدام آن آسان خواهد بود .👌😌 تسخیر توپخانه دشمن به عهده گردان سلمان بود .با عقب نشینی سایر نیروها ،همه منتظر عملکرد گردان سلمان بودند ولی این گردان هم موفق نشد کارش را تمام و کامل کند نیروهای گردان انصار همچنان در تله مانده بودند .😔محمود مرادی معاون گردان انصار می گوید "تا آنوقت وقت هوا تاریک بود اما ناگهان ماه تابید یکی از عراقی هایی که بالای خاکریز بود ناگهان چشمش به خط سیاهی از نیروهای ایرانی افتاد و وحشت زده فریاد زد : قف"😢 یعنی ایست"😱 و سریع چند گلوله آرپیچی به سنگر او زدیم و صدایش قطع شد اما عراقی‌ها متوجه شده بودند و درگیری های طرفین از حدود ۵۰ متری شروع شد .😢 صدای آرپی جی ،خمپاره ها و تفنگ ها در دشت پیچید. رزمندگان اسلام به‌سوی سنگرهای عراقی هجوم بردند. عده ای را اسیر کردیم و عده‌ای را به هلاکت رساندیم و تا روشن شدن آسمان سنگرها را پاکسازی کردیم."😌 در چنین شرایطی در حالی که فاصله نیروهای دشمن بیش از یک صد متر نبود نیروهای مهندسی تیپ محمد رسول الله زیر بارش گلوله در حال احداث یک خاکریز هلالی شکل برای حفاظت از نیروهای ایرانی هستند .👌 نیروهای حسین قجه ای با دشمن تن به تن می‌جنگند .👌✊ مرحله دوم عملیات بیت المقدس در شب نوزدهم اردیبهشت آغاز می شود. در این مرحله نیروهای تخریبچی، تله های انفجاری و میدان های مین را خنثی می کنند.گردانهای عمار، انصار و مالک هم در برابر دو تیپ زرهی و یک لشکر مکانیزه دشمن ،به شدت مقاومت می کنند تانکها و نفربرهای عراقی به سوی رزمندگان اسلام حرکت می‌کنند اما از هر سو با میادین مین و تله های انفجاری خودشان برخورد می کنند و نیروهای آنها آنقدر از لحاظ روحی تضعیف می‌شوند که در چندین مورد در برابر دستورات فرماندهان خویش سرپیچی می کنند و روی آنها اسلحه می کشند و شلیک می کنند .😢😭 بعد هم دسته دسته ،زیر پیراهن های سفید خود را از تن در می آورند و بالای دست می گیرند و تسلیم می شوند .😢 همچنین در همین مرحله از عملیات پای حاج احمد متوسلیان با ترکش خمپاره عراقی ها مجروح می‌شود.😔 یک شب در بیمارستان بستری میشود .حاج همت در کنار اوست. پایش را جراحی می‌کنند ،به جبهه برمیگردد.👌😢 همت وقتی او را می بیند خوشحال می شود و می گوید:☺️😌 ادامه دارد...☺️ ادامه ی این داستان ان شاالله فردا در کانال تخصصی شهید همت😉 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊 به شرط لیاقت و دورازریا امروز هجدهم آذرروز بیست وششم چله ی زیارت آل یاسین است که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر می باشد 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🌹گروه اول:سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 1⃣.خانم نیکنام 🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن هرکسی خوند به پی وی زیر همراه باکد و نام گروه ارسال کنند @deltange_hemmat68 مانند زیر کد ۲۶ گروه شهید همت✅ نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز بیست وششم تلاوت شد👌👌 همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌 حاجت رواشید🙏 یازهرا(س)✋ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • #همت در خواب هم فرمانده بود شايد بهتر است اينگونه بگويم كه انسان از ۲۴ ساعت ۸‌ساعت
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ⭕️ در عملیات خیبر وقتی نیروهای لشکر27 درتنگنا قرار گرفتند، سواربر موتور شد و سراغ قاسم سلیمانی رفت تا از او کمک بگیرد و به داد نیروها برسد، اما در مسیر خمپاره‌ای کنارش اصابت کرد و آسمانی شد🕊 همت برای کمک به رزمنده‌ها جانش را داد، ای کاش این روحیه در مسئولان هم باشد❗️ ❤️ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • به دنبال آمریکا بدویم❗️ #شهید_محمدابراهیم_همت #عند_ربهم_یرزقون #استوری✨🌿 🌱🌈🌸 ht
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ••|آدم بخواهد،میشود!! ڪاری در تاریخ دنیا از دیدگاه یڪــ نشد ندارد.☝️ ڪوه اگر در زیر پای یڪ مومن، ( اگر آن مومن اراده و تقوا و اخلاص داشته باشد ) سرڪوب میشود؛ کوه زیر پای مومن خرد میشود!!!:)✅ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊 به شرط لیاقت و دورازریا امروز نوزدهم آذرروز بیست وهفتم چله ی زیارت آل یاسین است که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر می باشد 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🌹گروه اول:سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 1⃣.خانم ایمانی 🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن هرکسی خوند به پی وی زیر همراه باکد و نام گروه ارسال کنند @deltange_hemmat68 مانند زیر کد ۲۷ گروه شهید همت✅ نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز بیست وهفتم تلاوت شد👌👌 همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌 حاجت رواشید🙏 یازهرا(س)✋ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ••|آدم بخواهد،میشود!! ڪاری در تاریخ دنیا از دیدگاه یڪــ #مومن نشد ندارد.☝️ ڪوه اگ
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • 🔰خاطره ای از همسر شهید همت: نیت کردم 40 روز روزه بگیرم دعای توسل بخوانم. بعد از چهل روز هرکسی آمد، جوابم مثبت باشد. شب سی و نهم یا چهلم بود ابراهیم آمد خواستگاری.آمده بود بله را بگیرد.😌 گفتم: «من مهریه نمیخوام، خانوادم را شما راضی کنید. خیلی راحت گفت: «من وقت این کارها را ندارم» از حرفش عصبانی شدم.😤 گفتم «شما که وقت ندارید چرا می خواهید ازدواج کنید؟» گفت: «درسته وقت ندارم. ولی توکل دارم»😊☝️ ✨ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • نصرت خدا در توکل است✨🌱 ⭕️صحبت‌های شنیدنی #شهیدهمت . . #شهید #شهیدانه #شهدا #شهیدح
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ♡ هرڪس ڪه بیشتر برای خداڪارڪرد💕 بیشتر بایدفحش بشنود ماباید برای فحش‌شنیدن ساخته‌ بشویم💔 برای تحمل تهمت‌وافترا و دروغ چون ما اگرتحمل نڪنیم بایدمیدان را خالےڪنیم...👣 ♥️ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • #کلامی_از_بهشت ♡ هرڪس ڪه بیشتر برای خداڪارڪرد💕 بیشتر بایدفحش بشنود ماباید برای فح
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • •| ✨ مادرقبال‌تمام‌کسانی‌که‌راه‌کج‌میروند‌..؛ مسئول‌هستیم‌وحق‌نداریم‌باآنها..' برخوردتندداشته‌باشیم..‼️ ازکجامعلوم‌که‌ما..، درانحراف‌اینهانقش‌نداشته‌باشیم..":)! - شھید‌ابࢪاهیم‌هِمت🌿- ツ↓ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :5⃣2⃣1⃣ #فصل_چهار
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :6⃣2⃣1⃣ چیزی دادم خوردند و کمی اسباب بازی ریختم جلویشان و رفتم پی کارم. گوشت ها را خرد کردم. آبگوشت را بار گذاشتم و مشغول پاک کردن سبزی ها شدم. ساعت دوازده و نیم بود. همه کارهایم را انجام داده بودم. غذا هم آماده بود. بوی آبگوشتِ لیمو عمانی خانه را پر کرده بود. سفره را باز کردم. ماست و ترشی و سبزی را توی سفره چیدم. بچه ها گرسنه بودند. کمی آبگوشت تریت کردم و بهشان دادم. سیر شدند، رفتند گوشه اتاق و سرگرم بازی با اسباب بازی هایشان شدند. کنار سفره دراز کشیدم و چشم دوختم به در. ساعت نزدیک دو بود و صمد نیامده بود. یک باره با صدای معصومه از خواب پریدم. ساعت سه بعدازظهر بود. کنار سفره خوابم برده بود. بچه ها دعوایشان شده بود و گریه می کردند. کاسه های ترشی و ماست و سبزی ریخته بود وسط سفره. عصبانی شدم؛ اما بچه بودند و عقلشان به این چیزها نمی رسید. سفره را جمع کردم و بردم توی آشپزخانه. بعد بچه ها را بردم دست و صورتشان را شستم. لباس هایشان را که بوی ترشی و ماست گرفته بود، عوض کردم. معصومه را شیر دادم و خواباندم. خدیجه هم کمی غذا خورد و گوشه ای خوابش برد. جایشان را انداختم و پتو رویشان کشیدم و رفتم دنبال کارم. سفره را شستم. برای شام کتلت درست کردم. هوا کم کم تاریک می شد. داشتم با خودم تمرین می کردم که صمد آمد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :6⃣2⃣1⃣ #فصل_چهار
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣2⃣1⃣ بهش چی بگویم. از دستش عصبی بودم. باید حرف هایم را می زدم. صدای در که آمد، بچه ها از خواب بیدار شدند و دویدند جلوی راه صمد. هر دویشان را بغل کرد و آمد توی آشپزخانه یک کیسه نایلونی کوچک دستش بود. سلام داد. سرسنگین جوابش را دادم. نایلون را گرفت طرفم و گفت: «این را بگیر دستم خسته شد.» تند و تند بچه ها را می بوسید و قربان صدقه شان می رفت. مثلاً با او قهر بودم. گفتم: «بگذارش روی کابینت.» گفت: «نه، نمی شود باید از دستم بگیری.» با اکراه کیسه نایلون را گرفتم. یک روسری بنفش در آن بود؛ روسری پشمی بزرگی که به تازگی مد شده بود. با بته جقه های درشت. اول به روی خودم نیاوردم؛ اما یک دفعه یاد حرف شینا افتادم. همیشه می گفت: «مردتان هر چیزی برایتان خرید، بگویید دستت درد نکند. چرا زحمت کشیدی حتی اگر از آن بدتان آمد و باب دلتان نبود.» بی اختیار گفتم: «چرا زحمت کشیدی. این ها گران است.» روسری را روی سرم انداختم. خندید و گفت: «چقدر بهت می آید. چقدر قشنگ شدی.» پاک یادم رفت توپم از دستش پر بود و قصد داشتم حسابی باهاش دعوا کنم. گفت: «آماده ای برویم؟!» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨☁️ 6 ☁️✨ 📣فایل تصویری 🔳موضوع: دنیا جای راحتی نیست ➿حجم: 1.5 mb ⏰زمان: 58 ثانیه 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f 🌙🍂🌙🍂
سلام دوستان شهدایی 😊 نمیدونم دلیل لفت دادن شماچیه گرچه میدونم همه ی شما دعوت کرده ی شهید هستید🌹🌹 اگه مطالب کانال مفید نیست😒 یا کیفیتی نداره مجبوربه منحل کردن کانال میشیم..😢😔 خواهشمندیم همکاری کنید و نظرات و پیشنهاداتتون روبه آیدی زیر اطلاع دهید @deltange_hemmat68 اگه کمکاری و بی لیاقتی از بندست طی این چندروز کانال رو پاک میکنم و دیلیت اکانت میکنم😔😔😔 💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٥۷ #سیلی_محکمی_به_صورت_افسر_حزب_بعث_زدم 🌷در اردوگاه شخصی بود به نام حمید عراق
🌷 ۵۸ .... 🌷عمليات تصرف فاو، سه روز بيشتر طول نكشيد. بعـد از پيـروزى در عمليات، در جزيره فاو مستقر شده و مشغول زدن خاكريز شديم. 🌷دشمن از شدت عصبانيت منطقه را بمبـاران شـيميايى كـرد. مـا مـشغول تعميـر دستگاهها بوديم كه متوجه سر و صداى عراقيها شديم. 🌷اول جا خورديم و فكر كرديم آنهـا منطقـه را پـس گرفتـه اند، امـا بعـد ديـديم از تـرس بمبهاى شيميايى، التماس مى كنند ما را هم با خود ببريد! 📚 كتاب خاكريز و خاطره http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۸ #از_ترس_بمبهاى_شيميايى_خود .... 🌷عمليات تصرف فاو، سه روز بيشتر طول نكشيد. بعـ
🌷 ۵۹ .... 🌷غواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردى و تو آب نپريدم، من رو هول بده تو آب! فرمانده گفت: اگه مطمئن نيستى مى تونى برگردى. 🌷غواص جواب داد: نه، پاى حرف امام ايستادم. فقط مى ترسم دلم گيرِ خواهر کوچولوم باشه. آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم، و الان هم خواهرم را سپردم به همسايه ها تا در عمليات شرکت کنم. 🌷والفجر ٨، اروند رود وحشى، فرمانده تا داد زد يا زهرا، غواص قصه ى ما اولين نفرى بود که توی آب پريد! و اولين نفرى بود که به شهادت رسيد! من و شما چقدر پاى حرف امام ايستاده ايم؟ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊 به شرط لیاقت و دورازریا امروز بیستم آذرروز بیست وهشتم چله ی زیارت آل یاسین است که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر می باشد 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🌹گروه اول:سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 1⃣.خانم بهرامی 🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن هرکسی خوند به پی وی زیر همراه باکد و نام گروه ارسال کنند @deltange_hemmat68 مانند زیر کد ۲۸ گروه شهید همت✅ نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز بیست وهشتم تلاوت شد👌👌 همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌 حاجت رواشید🙏 یازهرا(س)✋ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • •| #کلامی_از_بهشت✨ مادرقبال‌تمام‌کسانی‌که‌راه‌کج‌میروند‌..؛ مسئول‌هستیم‌وحق‌نداریم
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • . ●√هر وقت میخواست براے یادگارے بنویسد ، مےنوشت:↯↯ ✨ [••°من ڪان للہ، ڪان اللہ لہ°••]✨ ‌هرکه با خدا باشد خدا با اوست ... رسم عاشقی این نیست .. یڪ دڵ و دو دلبر داشتن.. 🌺 🍃 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • . ●√هر وقت میخواست براے #جوانان یادگارے بنویسد ، مےنوشت:↯↯ ✨ [••°من ڪان للہ، ڪان ا
🌱🌈🌸 در مدتی كه در مدارس تدریس می‌كرد، فعالیت های سیاسی خود را نیز ادامه می‌داد☝️. این فعالیت ها عبارت بودند از: سخنرانی🎤، آگاهی اذهان دانش‌آموزان، معلمان و… یكی از این سخنرانیها در دبیرستان «سپهر» انجام شد. كه ترس در وجودش راهی نداشت🙂، در حیاط مدرسه سخنرانی تند و داغی ایراد كرد و این موجب شد تا كسانی كه پای صحبت او نشسته بودند، یكی یكی از ترس متفرق شوند😐🏃. تا این‌كه دید تنها مانده است👀. در همین وقت، متوجه شد اطراف مدرسه پر از مأمورین شاه است كه می ‌خواهند بریزند و او را دستگیر كنند.👮♀ تا آن روز، به رغم تلاشهای پی‌گیر مأموران برای دستگیری او، به دام آنها نیفتاده بود✌️. این‌بار هم با زیركی تمام سعی كرد تا از چنگالشان فرار كند. به همین خاطر، قبل از این ‌كه مأموران حمله‌ور شوند، به سرعت دوید و خود را به پشت درختان رساند و از مهلكه گریخت.👀🏃 مأموران پس از آن‌كه متوجه فرار او شدند، تعقیبش كردند ولی بلافاصله از شهر خارج شد و به طرف یاسوج و شهرهای اطراف رفت. در حدود بیست روز آفتابی نشد و مأموران ناامید، به خانه هجوم آوردند.😕 ولی چون نام را نمی‌دانستند، به جای او برادرش را طلب كردند. وقتی «حبیب‌الله» روبه‌روی آنان قرار گرفت، دیدند كه باز هم نتوانسته‌اند به مقصود خود برسند و به این ترتیب، برای چندمین بار از دست آنان گریخت.😊✌️ راوی :ولی‌الله همت 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f