eitaa logo
حدیث (کلامکم نور)
61 دنبال‌کننده
61 عکس
2 ویدیو
9 فایل
کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر.... نشر معارف ودرر کلام اهل بیت سلام الله علیهم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻خداوند طبیبی است که نسخه اش طبق امیال(نفسانی) بندگانش نیست ▫️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عِبَادَ اللَّهِ أَنْتُمْ كَالْمَرْضَى وَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ كَالطَّبِيبِ فَصَلَاحُ الْمَرْضَى فِيمَا يَعْلَمُهُ الطَّبِيبُ وَ يُدَبِّرُهُ بِهِ لَا فِيمَا يَشْتَهِيهِ الْمَرِيضُ وَ يَقْتَرِحُهُ أَلَا فَسَلِّمُوا لِلَّهِ أَمْرَهُ تَكُونُوا مِنَ الْفَائِزِينَ... (رسول خدا (ص) فرمودند: «ای بندگان خدا! شما مانند بیماران هستید و خداوند رب العالمین مانند پزشک است. بهبودی بیماران در آن چیزی است که پزشک می‌داند و با آن تدبیر می‌کند، نه در آنچه که بیمار می‌خواهد و پیشنهاد می‌دهد. پس تسلیم اراده خداوند شوید تا از رستگاران باشید.»)... [و حضرت در ادامه علت تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه را این فرمودند که] چون میل اهل مدینه به سمت بیت المقدس بود، به آنها دستور داد تا خلاف آن را انجام دهند و به سمت کعبه روی آورند تا مشخص شود چه کسی با محمد در آنچه که او را ناخوشایند است، موافق است...) *مرتبط با این روایت. /ص107 @bazm_behar
🔅به قلب خودت نگاه کن، ببین جایگاه چه کسی است🔅 ✍علامه طهرانی رضوان الله: 🔹جابر جُعفى از حضرت امام‏ محمّد باقر عليه السّلام حديث می كند كه آن حضرت فرمودند: 🔹«اگر بخواهى بدانى كه در تو خيرى هست در دل خود نظر بيفكن؛ اگر ديدى دل تو اهل طاعت خدا را دوست دارد و از اهل معصيت متنفّر است، بدان كه در تو خير وجود دارد و خداوند تو را دوست دارد. و اگر ديدى كه دل تو از اهل طاعت خدا متنفّر است و اهل معصيت را دوست دارد، بدان كه در تو خيرى وجود ندارد و خداوند نيز از تو بيزار است؛ چون انسان ارتباط كامل با محبوب خود دارد، بلكه با محبوب خود جنبه اتّحاد و معيّت دارد.» 📚رساله مودت، ص ۵۶
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: إنّهُ لا يُدرَكُ ما عِندَ اللّه ِ إلاّ بطاعَتِهِ؛ به آنچه نزد خداست جز با طاعت از او، نتوان رسيد. الكافی: ج ۲ ص ۷۴ ح 
عنه صلى الله عليه و آله : جاهِدوا أنفسَكُم على شَهَواتِكُم تَحِلَّ قلوبَكُم الحِكمَةُ . [تنبيه الخواطر : 2/122 ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : با خواهشهاى نفْس خودبستيزيد، دلهايتان را حكمت فرا مى گيرد.
➖خباثت یهود نسبت به وجود نازنین پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌واله» 🛑عنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ- رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ وَ لَمْ يُرْفَعْ عَنْه قَطُّ إِلَّا شَانَهُ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ إِلَى قَوْلِهِمْ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ بَلَى أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَيْهِمْ قُلْتُ عَلَيْكُمْ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ مُسْلِمٌ فَقُولُوا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ وَ إِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ كَافِرٌ فَقُولُوا عَلَيْكَ. 🔰حضرت باقر عليه‌السلام فرمود: مردى يهودى وارد شد بر رسول خدا (ص) و عايشه هم در حضور آن حضرت صلى‌اللَّه‌عليه‌وآله بود و گفت: «السام عليكم» (يعنى مرگ بر شما) رسول خدا صلى‌اللَّه‌عليه‌وآله در پاسخ فرمود: «عليكم» (يعنى بر شما) سپس ديگرى (از يهود) آمد و مانند همان گفت و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نيز مانند رفيقش به‌او پاسخ داد، پس سومى وارد شد و مانند آن گفت و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان طور كه به‌دو نفر رفقايش جواب داده بود جواب او را گفت، پس عايشه خشمگين شد و گفت: «سام» و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه يهود و اى برادران ميمونها و خوكها، پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌عايشه فرمود: اى عايشه اگر فحش بصورتى مجسم ميشد هر آينه بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده جز اينكه آن چيز را آراسته است، و از هيچ چيز برداشته نشده جز اينكه آن را زشت ساخته عرضكرد: اى رسول خدا آيا نشنيدى كه اينها گفتند: «السام عليكم»؟ فرمود: چرا، مگر تو نشنيدى آنچه من پاسخشان را دادم و گفتم: «عليكم» پس هر گاه مسلمانى به شما سلام كرد به او بگوئيد: «سلام عليكم» و هر گاه كافرى بر شما سلام كرد در پاسخش بگوئيد: «عليك» 📚: الکافي: ج 2 ص 648
امام صادق علیه السلام: خابَ الوافِدُونَ عَلى‏ غَيْرِكَ، نوميد شدند آنان كه بر ديگرى‏ جز تو وارد شدند وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ، وَضاعَ المُلِمُّونَ اِلاَّ بِكَ،  و زيان كار شدند كسانى كه به غير از تو رو كردند و تباه گشتند آنان كه جز به درگاه تو فرود آمدند
يَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمُلْكِ فَلاَ نِدَّ لَهُ فِي مَلَكُوتِ سُلْطَانِهِ وَ تَفَرَّدَ بِالْآلاَءِ وَ الْكِبْرِيَاءِ فَلاَ ضِدَّ لَهُ فِي جَبَرُوتِ شَأْنِهِ‏ اى آنكه منفرد به ملك و سلطنت عالمى پس تو را شريك در قدرت و شاهى نيست و در نعمت بخشى و بزرگوارى بى مانندى كه ضدى در شأن و جلال ندارى
يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ وَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ
نارضایتی والدین فقر می آورد 3321 - وَ قالَ الامام الهادی عليه السلام: اَلْعُقُوقُ يُعَقِّبُ الْقِلَّةَ، وَ تُؤَدِّى اِلَى الذِّلَّةِ عاق و نارضايتى والدين، فقر و تنگدستى را به دنبال مى آورد و انسان را به ذلت و خوارى مى كشاند. احادیث الطلاب ص 98
🛑 وسوسه های شیاطین هنگام صدقه! سيد نعمت الله جزايري در كتابش نقل مي كند كه: در يك سال قحطي شد ، در همان وقت واعظي در مسجد بالاي منبر مي گفت : كسي كه بخواهد صدقه بدهد ، هفتاد شيطان ، به دستش مي چسبند و نمي گذارند كه صدقه بدهد. مو مني اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت : صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد ، من اكنون مقداري گندم در خانه دارم ، مي روم آنرا به مسجد آورده و بين فقراء تقسيم مي كنم . با اين نيت از جا حركت كرد و به منزل خود رفت. وقتي همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او که در اين سال قحطي رعايت زن و بچه خود را نمي كني؟ شايد قحطي طولاني شد ، آن وقت ما از گرسنگي بميريم و . . . خلاصه بقدري او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مومن دست خالي به مسجد برگشت . از او پرسيدند چه شد ؟ ديدي هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند . مرد مومن گفت: من شيطانها را نديدم ولي مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام بدهم پيامبر فرمود: يا علي آيا مي داني كه صدقه از ميان دستهاي مومن خارج نمي شود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه مي كنند، تا صدقه ندهد.
کامل تمار می گوید: امام باقر (ع) فرمود: آیا می دانی در آیه «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»، مؤمنانی که خوشبخت می شوند، چه کسانی هستند؟ من به امام گفتم: شما آگاه تر هستید. امام باقر (ع) فرمود: منظور، آن مؤمنانی هستند که دستورات خدا هستند و این شدگان، همان افراد نجیبند. مؤمنان خدا، غریب و کمیابند. خوشا به حال این غریبها. ✍️ شرح: تسلیم خدا شدن یعنی تسلیم دستورات و خدا شدن. 📖 عنْ كَامِلٍ اَلتَّمَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ أَ تَدْرِي مَنْ هُمْ قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلْمُسَلِّمُونَ إِنَّ اَلْمُسَلِّمِينَ هُمُ اَلنُّجَبَاءُ فَالْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ . 📚 الکافي , جلد۱ , صفحه۳۹۱
مرحوم صدوق ، راوندى و ديگر بزرگان آورده اند: يكى از دوستان حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام به نام صقر بن ابودلف - ابن اُورمه - حكايت كند: در دوران حكومت متوكّل عبّاسى راهى سامراء شدم و چون وارد شهر سامراء گشتم ، حضور يكى از وزراى متوكّل به نام سعيد حاجب رفتم تا بلكه بتوانم با مولايم امام هادى عليه السلام كه در زندانِ وى ملاقاتى داشته باشم . سعيد حاجب گفت : آيا دوست دارى خدايت را مشاهده كنى ؟ گفتم : سبحان اللّه ! اين چه حرفى است ؟! خداوند متعال را هيچكس نمى تواند مشاهده كند. سعيد اظهار داشت : منظورم آن كسى است كه شما گمان مى كنيد او امام و پيشواى شما است ، متوكّل او را تحويل من داده است تا او را به قتل برسانم و اين كار را فردا انجام خواهم داد. و پس از گذشت لحظاتى مرا داخل زندان بُرد، همين كه وارد زندان شدم ، حضرت را ديدم كه بر قطعه حصيرى نشسته و مشغول عبادت و مناجات مى باشد، پس با حالت گريه سلام كردم و كنارى نشستم و به جمال نورانى آن حضرت نگاه مى كردم . امام عليه السلام پس از جواب سلام ، به من فرمود: اى صقر! براى چه اينجا آمده اى ؟ و چرا ناراحت و گريان هستى ؟! در پاسخ گفتم : چون شما را در اين مكان و با اين حالت مى بينم ؛ و نمى دانم كه آن ها چه تصميمى درباره شما دارند؟! حضرت فرمود: اى صقر! ناراحت مباش ، آن ها هرگز به قصد خود نمى رسند، چون كه بيش از دو روز ديگر زنده نخواهند ماند و كشته خواهند شد بعد از آن ، از امام هادى عليه السلام پيرامون معناى حديثى كه از پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله وارد شده است كه فرمود: با روزگار، دشمنى و عداوت روا مداريد كه با شما دشمنى كند، سؤ ال كردم كه مقصود چيست ؟ امام عليه السلام در جواب فرمود: بلى ، منظور از روزگار، ما اهل بيت عصمت و طهارت هستيم كه بجهت ما آسمان و زمين پابرجا مانده است . خداوند روزهای هفته را به نام ما اهل بیت قرار داده است ، به طوریکه روز شنبه بنام پیامبر اعظم و روز یکشنبه بنام امیر المومنین علی و فاطمه زهرا و روز دو شنبه بنام امام حسن و امام حسین و روز سه‌شنبه به عنوان سجّاد و محمّد باقر و جعفر صادق ، و چهارشنبه به عنوان موسى بن جعفر و علىّ بن موسى الرّضا و محمّد جواد و من و پنج شنبه به عنوان فرزندم حسن و روز جمعه به عنوان فرزند پسرم مهدى موعود صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين تعيين گشته است . و حكومت حقّ به دست با كفايت او ايجاد مى گردد و اوست كه عدل و داد را بر زمين پهناور، گسترش مى دهد. و سپس فرمود: آرى ، اين معناى حديث بود، زود خداحافظى كن و برو كه مى ترسم خطرى متوجّه تو گردد. راوى گويد: به خدا قسم ! بيش از دو روز نگذشت كه هر دوى آن دو نفر - يعنى متوكّل و سعيد حاجب - كشته شدند و من خداوند متعال را شكر كردم . 📚إ كمال الدّين : ص 383، ح 9، خصال شيخ صدوق : ج 1، ص 395، ح 102، خرايج و جرايح : ج 1، ص 412، ح 17، بحارالا نوار: ج 50، ص 195، ح 7، با مختصر تفاوت .