eitaa logo
حکمرانی مسوولانه
1.3هزار دنبال‌کننده
115 عکس
59 ویدیو
11 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در حکمرانی مسئولانه بجای سلایق، اصول عقل محوری حاکم است. هر تصمیم و اجرا تحت هندسه فکری است. کارگزاران به صورت نظام مند نسبت به پیامدهای عملکرد خود مسوول هستند و مزایا تنها وابسته به ارزیابی عملکرد است. ارتباط با مدیر @tamaddon_h
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣ نقد سخنان مولوی عبدالحمید در خصوص توسل به واسطه ها بخش اول بسم الله الرحمن الرحیم امام جمعه محترم زاهدان جناب آقای عبدالحمیدزهی سلام علیکم انا لله وانا الیه راجعون به استحضار می رساند که کلیپی صوتی و تصویری از خطبه های نماز جمعه جنابعالی در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر شده است که حاوی مطالبی است که نیاز به تذکر و بازنگری و بازبینی دارد . امید است که این تذکرات برادرانه و خیرخواهانه سودمند واقع شود چه اینکه قرآن کریم فرمود: *وذکر فان الذکری تنفع المومنین* . چکیده مطالبی که جنابعالی در آن خطبه ایراد نمودید به شرح زیر است: ۱-چون خداوند متعال به ما نزدیک است و از ما دور نیست و به حاجت های ما آگاه است دلیلی ندارد که حوائج خود را مستقیماً از خدا نخواهیم و به جای درخواست مستقیم از خدا، به واسطه ها متوسل شویم و در نزد آن ها عرض حاجت کنیم . ۲-در آیات قرآن کریم هیچ جا نه تنها از ما خواسته نشده است که برای عرض حاجت به واسطه ها متوسل شویم بلکه شدیداً از آن نهی شده است و این کار از مصادیق «من اضل ممن یدعو من دون الله » و « الذین یدعون من دون الله» شمرده شده است. ۳- در هیچ روایت و یا نقل سیره صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیامده است که برای عرض حاجت پیش خداوند، به واسطه ها متوسل شده باشند. این بود خلاصه فرمایشات شما در خطبه نماز جمعه. حال جا دارد به نقد و بررسی این ادعاها بپردازیم و ببینیم در ترازوی نقد و تحلیل تا چه حد این ادعاها و اظهارات از وزن و اعتبار و حقانیت برخوردار است. استحضار دارید که مجال آن نیست که بحث را به صورت مفصل مطرح کنیم ، به همین خاطر در نقد هر مورد تنها به ذکر چند نمونه بسنده می کنیم. نقد و بررسی بند ۱ اگر دلیل این است که خداوند چون به ما نزدیک است نباید به واسطه ها متوسل شویم چون خود خداوند شنوا و بینا و قادر و رحیم است و خود عهده داره اجابت درخواست ها می شود ، به همین دلیل باید اعتقاد داشته باشیم که در هیچ موردی، واسطه‌ای در فعل خداوند نقش‌آفرینی ندارند در حالی که می دانیم اساس نظام تکوین و تشریع بر نقش آفرینی واسطه‌ها است. به عنوان نمونه بر اساس قرآن کریم و روایات، فرشتگان واسطه در تدبیر امور جهانند ( والمدبرات امرا ) جبرئیل واسطه در رساندن وحی و تعلیم معارف و علوم الهی است و میکائیل واسطه در رساندن روزی به مخلوقات است و عزرائیل واسطه در قبض ارواح و اسرافیل واسطه در نفخه صور برای اماته و احیا است. پیامبر اکرم و همه پیامبران که صلوات خداوند بر آنها باد واسطه در ابلاغ وحی و ارشاد و هدایت بندگان هستند. آیا وجود این واسطه ها را می‌توان دلیل بر عجز و ضعف خدا و یا دور بودن حدا از مخلوقات دانست؟ مسلمانان با استناد به آیات و روایات فراوان معتقد به شفاعت انبیا و اولیا در قیامت هستند یعنی با شفاعت این بزرگواران در پیشگاه خداوند در قیامت بسیاری از گناهکاران، مشمول رحمت و مغفرت الهی می شوند و به بهشت می روند. پرسش این است که چرا خداوند رحمت و مغفرت خویش را بدون وساطت این بزرگواران شامل حال گناهکاران نمی سازد؟ آیا خداوند به وضع و حال بندگان خود آگاه نیست و یا کمبود و کاستی در رحمت و مغفرت او وجود دارد؟ اساساً اگر دلیل این است که خداوند به ما نزدیک است و خود آگاه به وضع و حال بندگان است باید گفت بر اساس این دلیل دیگر چه نیازی است که ما دعا کنیم و به زبان حاجت خود را اظهار کنیم چرا از ما خواسته است که لزوماً درخواست‌های خود را بر زبان جاری کنیم؟ آیا می توانیم بگوییم آیات و روایاتی که بر دعا کردن و حاجت خواستن توصیه و تاکید دارد معنایش این است که خداوند العیاذ بالله به وضع و حال ما آگاه نیست و یا نیازمند به این است که ما نزد او اظهار حاجت کنیم؟! قطعاً پاسخ همه این پرسش ها منفی است. بنابر این استدلال جنابعالی که چون خداوند به ما نزدیک است و از وضع و حال ما آگاهی دارد و خود قادر بر رفع حاجت ما است دیگر معنا ندارد که ما از طریق واسطه ها از او حاجت بخواهیم از اساس مخدوش و فاقد اعتبار است. پاسخ بند ۲ در اینجا تنها به عنوان نمونه به چند آیه از آیاتی که توسل به انبیا و اولیای الهی در آن ها تایید شده است اشاره می‌کنیم: الف : *«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا» رَحِيمًا( نساء/۶۴)* یعنی ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند و به حضور تو می آمدند و از کردار خود استغفار می کردند و تو هم برای آنها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند. بخش دوم 👇👇 @hokmrani_masoulaneh
2️⃣ نقد سخنان مولوی عبدالحمید در خصوص توسل به واسطه ها بخش دوم بر اساس استدلال جنابعالی چه دلیلی وجود دارد که خداوند به گناهکاران توصیه می کند که برای پذیرش توبه و استغفار خویش هم خود استغفار کنند و هم به نزد پیامبر اکرم بروند و از او بخواهند که برای بخشش گناهان و پذیرش توبه آنها، برای آنها طلب آموزش و استغفار کند؟ ب : *وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَلّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ( منافقون/۵)* یعنی هر گاه به آنها گویند: بیایید تا رسول خدا برای شما (از خدا) آمرزش طلبد سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت (از حق) روی می‌گردانند. در این آیه نیز به منافقان دستور داده شده است که برای قبولی توبه و بازگشت آنها در پیشگاه خدا، به نزد پیامبر بروند تا پیامبر برای آنها از خداوند طلب آموزش کند تا خداوند آنها را ببخشد و توبه آنها را بپذیرد. ج : *قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»( یوسف/ ۹۷ و ۹۸)* «گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه و استغفار کن که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم که او، همانا آمرزنده مهربان است». در این آیه آمده است که فرزندان یعقوب برای پذیرش توبه و آمرزش گناهان خود به نزد پدر می روند و به او متوسل می شوند و از او می خواهند که برای آنها از خداوند طلب آمرزش کند. جالب این است که حضرت یعقوب در پاسخ آنها نفرمود که خداوند به شما نزدیک است و خودتان بی واسطه از او تقاضا کنید و او حاجت شما را برآورده می کند و توسل به بنده خدا برای براوردن حاجت، امری نامعقول و یا شرک است، بلکه حضرت یعقوب درخواست آنها را اجابت می کند و به آنها قول می دهد که برای آمرزش آنها وساطت کند و از خداوند برای آنها طلب آمرزش نماید. د : *وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نَصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ(بقره/۶۱)* یعنی (به یاد آرید) وقتی که به موسی اعتراض کردید که ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از خدای خود بخواه تا برای ما از زمین نباتاتی برآورد مانند سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز. موسی گفت: آیا می‌خواهید غذای بهتری را که دارید به پست‌تر از آن تبدیل کنید؟ در اینجا نیز می‌بینیم بنی اسرائیل به حضرت موسی متوسل می شوند و از او می خواهند که از خداوند برآوردن حاجت آنها را بخواهد. جالب این است که حضرت موسی به آنها نمی فرماید که این درخواست شما شرک و یا غیر معقول است بلکه می گوید که این حاجت و درخواستی دارید به سود شما نیست. ه : *«وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ ۖ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيل »* یعنی: چون بلا بر آنها واقع شد گفتند که ای موسی، خدایت را به عهدی که با تو دارد بخوان (تا این عذاب و بلا را از ما دور کند)، که اگر رفع بلا کردی البته ایمان به تو می‌آوریم و بنی اسرائیل را به همراهی تو می‌فرستیم. در اینجا نیز قبطیان برای رفع عذاب خداوند از خود، به نزد حضرت موسی می روند به او متوسل می شوند . و جالب این است که می گویند با توجه به منزلتی که در پیش خدای خودت داری از او بخواه که عذاب را از ما بردارد. فایل توجه این است که حضرت موسی نه تنها آنها را از این درخواست منع نمی کند بلکه از آیات دیگر استفاده می شود که درخواست آنها را اجابت می کرده است و از خداوند رفع عذاب آنها را درخواست می نموده است و خداوند هم درخواست حضرت موسی را اجابت می کرد نقد و بررسی بند ۳ در منابع روایی سنی و شیعه روایات و حکایات متعددی وجود دارد که در صدر اسلام توسل جستن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم امر عادی بود وصحابه پیامبر اکرم ص برای عرض حاجت خویش به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم متوسل می‌شدند. روایات فراوان است تنها به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنیم. الف : مفسر بزرگ اهل سنت، ابن‌کثیر، در ضمن تفسیر آیه ۶۴ سوره نساء ، این حکایت مشهور را نقل کرده است که شیخ ابومنصور صباغ از عتبی نقل می‌کند. او می‌گوید: من نزدیک قبر نبی اکرم(ص) نشسته بودم که مردی اعرابی آمد و گفت: السلام علیک یا رسول الله. من این قول خدا را شنیده‌ام که می‌فرماید: ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک.... آمده‌ام در حالی که از گناهم طلب آمرزش کرده، تو را در پیشگاه خداوند عالم شفیع خود قرار می‌دهم. بخش سوم 👇👇 @hokmrani_masoulaneh
3️⃣ نقد سخنان مولوی عبدالحمید در خصوص توسل به واسطه ها بخش سوم یا خیر من دفنت بالقاع اعظمة فطاب من طیبهن القاع والاکم نفسی الفـداء لقبر انت سـاکنه فیه العفاف و فیه الجود و الکرم آن مرد این اشعار را انشا کرد و رفت. در این هنگام خواب بر من غالب شد. رسول خدا را در خواب دیدم که فرمود: ای عتبی خودت را به اعرابی برسان و به او بشارت بده که خداوند او را بخشیده است. ( مختصر تفسیر ابن کثیر جلد ۱ ص ۱۰ و نیز تفسیر ثعالبی جلد ۱ ص ۲۵۷) بیضاوی، مفسر بزرگ دیگری از اهل سنت، می‌گوید: این خطاکاران پیش رسول خدا معذرت‌خواهی می‌کردند و رسول اکرم هم شفیع آنها می‌شد و خدا نیز آنها را می‌بخشید. رسول خدا حق دارد که عذر آنها را بپذیرد و برای آنها شفاعت کند؛ گرچه جرمشان بزرگ باشد. منصب رسول خدا این است که اهل کبائر را شفاعت کند.( تفسیر بیضاوی جلد ۱ ص ۲۲۲) ب : قرطبی در تفسیر الجامع لاحکام القرآن آورده است: ابوصادق از حضرت علی(ع) نقل می‌کند که سه روز پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، مردی اعرابی آمد و خود را بر قبر نبی اکرم(ص) انداخت و خاک قبر پیامبر اکرم(ص) را به سر گرفت و گفت: ای رسول خدا(ص)، فرمان دادی، ما اطاعت کردیم و یکی از آیاتی که بر تو نازل شده این است: «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم....» من بر نفس خود ظلم کرده‌ام وتو برایم طلب آمرزش کن. در این حال، از قبر پیامبر اکرم(ص) صدا آمد: خدا تو را بخشیده است. ( تفسیر الجامع لاحکام القران، قرطبی، ج ۵ ،ص ۲۶۵) امام مفسران اهل سنت، فخرالدین رازی، در تفسیر؛آیه مزبور می‌گوید: ممکن بود بدون استغفار رسول اکرم(ص) توبه آنها پذیرفته شود، اما وقتی استغفار رسول خدا(ص) به توبه آنها ضمیمه شود، قبول توبه حتمی خواهد بود. ( تفسیر کبیر فخر رازی جلد ۶ ص ۱۰ و ص ۱۶۶) ج : از عثمان‌بن‌حنیف روایت شده است: مرد نابینایی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت: *«ادع‌الله ان‌یعافینی، فقال: ان شئت دعوت و ان شئت صبرت فهو خیر، فقال فادعه فامره ان‌یتوضأ فیحسن وضوئه ویصلی رکعتین و یدعوالله بهذا الدعا: اللهم انی اسئلک واتوجه الیک بنبیک نبی‌الرحمة یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فی حاجتی لتقضی اللهم اشفعه فیّ»( سنن ابن ماجه ج ۱* ص۴۴۱ و مسند احمد، ج ۴ ص ۱۳۸) ای رسول خدا، از خدا بخواه که به من عافیت دهد. پیامبر فرمود: اگر خواستی دعا می‌کنم و اگر خواستی صبر کن و صبر برای تو بهتر است؛ گفت: دعا بفرما. پیامبر به او دستور داد: با دقت تمام وضویی نیکو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن چنین دعا کن: خدایا! از تو می‌خواهم به وسیله پیامبرت که پیامبر رحمت است و به سوی تو متوجه می‌شوم تا حاجتم برآورده شود. خداوندا! او را شفیع من قرار بده.» ابن‌حنیف گوید: *«فوالله مافرقنا وطال بنا الحدیث حتی دخل علینا لم‌یکن به ضر؛* به خدا سوگند، ما متفرق نشده بودیم و سخنی طول نکشیده بود که آن مرد بر ما وارد شد، در حالی که گویا هیچ آفتی در او نبود.» ابن‌ماجه و حاکم و دیگران این روایت را صحیح دانسته‌اند.( سنن ابن ماجه ج ۱ ص ۴۴۱ و سنن ترمذی جلد ۴ ، ص ۲۵۵ و حاکم ، مستدرک ، ج ۱ ص ۳۱۳) مضمون حدیث بسیار روشن است و جای هیچ گونه توجیه و تأویل نیست. پیامبر اکرم(ص)، خود، دعا نفرموده، بلکه به او آموخته است که چگونه به پیامبر توسل جوید و از خداوند منان بخواهد. آن فرد نیز رسول اکرم(ص) را وسیله و شفیع خود پیش خدا قرار داده است. همه دانشمندان دربارة سند حدیث مذکور متفقند. د : جابربن‌عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(ص) روایت می‌کند: *«من قال حین یسمع النداء (الاذان) اللهم ربّ هذه الدعوة والصلواة القائمة آت محمد الوسیلة والفضیلة وبعثه مقاماً محموداً الذی وعدته حلت له شفاعتی یوم القیامة؛* هرکس به هنگام شنیدن اذان بگوید: خدایا، ای صاحب این دعوت‌نامه و نماز به پا داشته شده، به محمد وسیله و فضیلت بده و او را به مقام پسندیده‌ای که وعده کرده‌ای برسان، شفاعت من در روز قیامت به او خواهد رسید.» رسول خدا(ص) در این حدیث از مسلمانان خواسته که وسیله بودن آن حضرت را از خدا طلب کنند. ( صحیح بخاری ج ۱ ص ۲۰۸ و نسائی ج ۲ ص ۸۲۷ ) بخش چهارم 👇👇 @hokmrani_masoulaneh
4️⃣ نقد سخنان مولوی عبدالحمید در خصوص توسل به واسطه ها بخش چهارم و پایانی ه - از ابوسعید خدری نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: *«ما خرج رجل من بیته الی الصلاة و قال: اللهم بحق السائلین علیک و بحق من مشایی هذا فانی لم اخرج اشراً ولابطراً ولا ریاء ولاسمعة و خرجت اتقاء سخطک وابتغاء مرضاتک فاسلک ان تعیذنی من النار وان تغفر ذنوبی انه لایغفر الذنوب الا انت الا اقبل الله علیه بوجهه واستغفر له سبعون الف ملک. ( سنن ابن ماجه ج ۱ ص ۲۵۶ و مسند ابن حنبل، ج ۳ ، ص۲۱)* هر کس از خانه خارج شود و این دعا را بخواند، خداوند به او رو می‌آورد و هفتاد هزار فرشته برای او طلب آمرزش می‌کنند: خدایا! به حق سائلان درگاهت و به حق این راه رفتن من که از جهت نافرمانی و خوش‌گذرانی و ریا و سمعه نیست، بلکه برای پرهیز از خشم تو و جست‌جوی خشنودی توست، از تو می‌خواهم که مرا از آتش جهنم پناه دهی و گناهان مرا ببخشی که کسی جز تو گناهان مرا نمی‌بخشد.» در این حدیث پیامبر گرامی(ص) به مردم یاد می‌دهد که به هنگام درخواست حاجت از خداوند، به سائلان درگاه ربوبی که همان صالحان و اولیای الهی‌اند توسل بجویند و آنها را واسطه قرار بدهند. و : زمانی که فاطمه بنت اسد از دنیا رفت، پیامبر خدا در هنگام دفن او چنین دعا فرمود: *«الله الذی یحیی و یمیت و هو حی لایموت اغفر لامی فاطمه بنت اسد و وسع علیها مدخلها بحق نبیک والانبیاء الذین قبلی. ( کنز العمال، ج ۱۲، ص ۱۴۸ و المناقب خوارزمی, ص۴۷)* خداوند زنده می‌کند و می‌میراند و زنده است و نمی‌میرد. خدایا! مادرم فاطمه بنت اسد را بیامرز و جایگاه او را وسیع گردان؛ به حق پیامبرت و به حق پیامبران پیش از من.» در این روایت، پیامبر اکرم(ص) خود و انبیای ماسبق را وسیله قرار داده است. از این سیره پیامبر اکرم(ص) فهمیده می‌شود که انبیا در عالم برزخ زنده‌اند و می‌توانند مورد توسل قرار گیرند. از مباحث گذشته به خوبی روشن می‌شود که آیاتی مانند: *«من اضل ممن یدعو من دون الله » و « الذین یدعون من دون الله»* دلالت بر نهی از توسل به انبیا و اولیا ندارد بلکه ناظر به معنای دیگری است. با توجه به سیاق این گونه آیات می توان ادعا کرد که این آیات ناظر به بت پرستان و همه کسانی است که غیر خدا را می پرستند و از آنها حاجت می خواهند. منظور از من دون الله، منهای خدا و به جای خدا است. یعنی کسانی که برای غیر خدا در کارها و برآوردن حاجات، شأن استقلالی و ربوبی قائلند. یکی از بهترین شواهد بر صحت این مدعا این است که یقیناً هر نوع درخواستی از دیگری شرک و مورد مذمت نیست اگر چنین بود باید همه اهل عالم و نیز همه مسلمان ها مشرک باشند چون همه از همدیگر درخواست ها و تقاضاهایی داریم. آنچه در اینجا آوردیم حقیقتا بخش بسیار ناچیزی از ادله و منابع و ماخذ است که بر جواز و مشروعیت و بلکه مرغوبیت و مطلوبیت موکد توسل به انبیا و اولیای الهی برای درخواست حاجات در پیشگاه خداوند دلالت دارد. *والعاقبة للمتقین* ✍️ امیر علی مصلح 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
😱 کسب رتبه های ۱۱۷ و ۱۱۹ در بین ۱۳۳ کشور جهان در دو شاخص جذب و انتشار دانش/ تقریبا از آخر، اول شدیم خسته نباشید خدمت وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی با این نحوه برنامه ریزی هایشان. واقعا که کشور را روسفید کردید!!! در سخنرانی عضو هیات علمی دانشگاه تهران مطرح شد: 🔹 در مرور کلی بر آموزش عالی ایران، در بحث ساختار، به وجود متولیان مختلف (شورای انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، و معاونت علمی و فناوری)؛ عدم استقلال دانشگاه در مدیریت منابع انسانی، عدم استقلال در مدیریت منابع مالی، و عدم استقلال در گزینش دانشجو و استاد اشاره شد. در موضوع آموزش، ضمن مقایسه با کشورهای اروپایی و رقبای منطقه ای بر بالابودن نرخ ناخالص ثبت نام، بالابودن تعداد مراکز آموزش عالی، و نسبت بالای دانشجو به استاد اشاره رفت. 🔹 روند افزایشی نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی از کل بیکاران طی بیست سال گذشته (۴۳٪ در سال ۱۴۰۰)، توزیع نابرابر ظرفیت‌ها و تأثیر آن بر آموزش عالی، نرخ بالای مهاجرت به خارج و نرخ بالای ماندگاری در خارج پس از فراغت از تحصیل (از ۱۰٪ در سال ۱۳۵۸ به بیش از چند ده برابر در سال ۱۳۹۹) از نگرانی‌های دیگر آموزش عالی ایران شمرده شد. 🔹 از نظر تعاملات علمی آموزش عالی کشور با جهان چون عمده ی تعاملات محدود به پذیرش دانشجویان از چند کشور همسایه همچون عراق، افغانستان، سوریه و پاکستان است و از سوی دیگر استفاده از فرصت های مطالعاتی در چند ساله ی اخیر به حداقل رسیده است، نمی‌توان در تراز جهانی از این تعاملات بهره برداری کرد. 🔹 در مولفه پژوهش، در زمینه‌ی شاخص تولید دانش (به معنای تولید مقالت علمی) از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ رتبه‌ی ایران ۱۲ پله بهبود یافته و در میان ۱۳۳ کشور مورد بررسی از رتبه ی ۲۶ به رتبه ی ۱۵ رسیده‌ایم. اما در دو شاخص جذب و انتشار دانش در بین ۱۳۳ کشور مورد بررسی به ترتیب در رتبه های ۱۱۷ و ۱۱۹ هستیم. این موضوع بیانگر آن است که تولیدات علمی یا بنیادی هستند که لاجرم کاربردی و معطوف به صنعت و مسائل جامعه نیستند یا برنامه ای برای تبدیل این پژوهش ها به کاربرد وجود ندارد. 😯 در عرضه محوربودن پژوهش همین بس که در پایان‌نامه‌ها و رساله های دانشگاهی در سال ۱۳۹۹ از میان بالغ بر ۳۸ هزار پایان‌نامه و رساله ی دکتری فقط ۱.۸٪ آنها (۷۳۱ مورد) برحسب تقاضای کشور بوده است. 🔹 سهم اندک هزینه کرد تحقیق و توسعه ی کشور از تولیدناخالص داخلی در مقایسه با سایر کشورها قابل توجه است (۰.۸۸٪ در ایران در مقابل ۴.۳٪ در کره ی جنوبی) و در عمل سهمی کمتر از ۰.۵٪ برای بودجه‌ی پژوهشی دانشگاه‌‌ها از تولید ناخالص اختصاص داده می شود. 🔹 در موضوع خصوصی سازی، بر مبنای آمار رسمی مؤسسه ی پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، روند تحصیلات رایگان و شهریه ای در ایران جای انتقاد و البته تحلیل دارد و کاهش تعداد دانشجویان رایگان (به نفع دانشجویان شهریه پرداز) که از سال ۱۳۸۰ به بعد استمرار داشته است خلاف اصل ۳۰ قانون اساسی می باشد. ✍️ بر گرفته و بازنویسی شده از سخنان دکتر ابوالقاسم مهدوی عضو هیئت علمی دانشکده‌ی اقتصاد دانشگاه تهران 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
چپ: تصور هوش مصنوعی از مجلس ایران راست: معماری سوال‌برانگیز و عاری از هویت ایرانی- اسلامی ِ مجلس‼️ @dr_izadkhah 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
🔰 چین با جمعیت میلیاردی باز هم دنبال جذب استعدادهاست اما ما استعدادها را به راحتی فراری می‌دهیم! ♈️ جنبه بسیار مهم دیگری که سرنوشت ساز است و ما دقیقا در این زمینه سورنا را از طرف گشاد آن می نوازیم، این است که کانون اصلی رقابت در دنیا رقابت بر سر استعدادهاست. ♈️ آن وقت ما استعددادهایمان را از کشور فراری می دهیم و چین با جمعیت میلیاردی، باز هم 2400 سازمان NGO فراملی در سراسر دنیا درست کرده است؛ آن هم با ماموریت این که هر کسی هر استعداد قابل اعتنایی در هر زمینه ای دارد، جذب چین شود! ♈️ در اقتصاد سیاسی حکمرانی فراملی یک فصل به این موضوع اختصاص داده شده است. ✍️ فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی پینوشت: 👈 یکی از علتهای پدیده فرار مغزها، سیاستهای نادرست و غیر عالمانه تعریف، شناسایی و حمایت از نخبگان می باشد. سیستم حکمرانی فعلی قدر نخبگان را نمی داند و بصورت نظام مند، حمایت لازم را از آنها به عمل نمی آورد؛ بلکه در پیچ و خم بروکراسی نظام اداری انگیزه آنها را مستهلک می کند. با عنایت الهی، یکی از نتایج اجرای "طرح حکمرانی مسوولانه" شناسایی دقیقتر و حمایت کاملتر از نخبگان در یک فرایند طبیعی خواهد بود. (نقد ناظر به سیستم اداره کشور می باشد نه مسوولین و دست اندرکاران اداری) 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
⭕️ بدون پشتوانهٔ قدرت، نمی‌شود افکار و آرمان‌ها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دام ظله ♦️پس قدم بعدی، تشکیل نظام مبتنی به این تفکّر و بر مایه بعثت است. لذا توجّه میکنید از این ترتیب، خوب میشود فهمید حرف کسانی که سعی میکنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جدای از حکومت معرفی کنند، غلط است. البته همه ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادّعا در مورد اسلام، خیلی عجیب است که کسی بخواهد دین اسلام را از زندگی، سیاست، اداره کشور و از حکومت جدا کند؛ کنار بگذارد و بین اینها تفکیک ایجاد نماید. اسلام از روز اوّلی که به وجود آمد، با یک مبارزه دشوار، به سمت تشکیل یک نظام و یک جامعه حرکت کرد. بعد از سیزده سال مبارزه هم، پیغمبر اکرم توانست - اگر چه نه در شهر خود و در نقطه ولادت این بعثت، اما در نقطه دیگری از دنیای آن روز - این نظام را سر پا کند و به وجود آورد. ♦️قدم دوم بعد از آن مبارزات طولانی، همین است. ایجاد یک محیط و فضا و یک نظم و نظام بر مبنای این فکر است. تا این نظام و این قدرتِ پشتوانه تفکّرات الهی و اسلامیْ نباشد، نمیتوان افکار و احکام و مفاهیم الهی را در زندگی مردم منتشر کرد وبسط داد. درست عکسِ نظر کج‌بینانه کسانی که مدّعی هستند اگر قدرت با دین همراه شود، دین فاسد میشود! نه؛ قضیه عکس است. دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقّق ببخشد و آرمانهایی را که دین شعار آنها را میداده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است؛ مثلاً شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، میشود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجودآورد!؟ عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر میشود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه - به یک صورت - و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد!؟ ♦️همین که کلمه حقّی در دنیا گفته می‌شود، چنانچه قدرت‌های دنیا قابل دانستند که ضربه خود را به آن وارد کنند، معطّل نمیشوند؛ مگر این که قابل ندانند و آن قدر اهمیت ندهند! همیشه همین طور بوده است؛ مخصوص امروز نیست که شما می‌بینید هر جا صدای اسلام و تفکّر اسلامی بلند میشود، فوراً گوشهای مستکبرین و سرمایه‌دارها و کمپانی‌دارهای عالم تیز میشود که ببینند چیست؛ مبادا خطری آنها را تهدید کند! همیشه همین طور بود که هر جا سخن حقّی از زبانی خارج میشد، یا دلی، روحی و انسان بزرگی تصمیم می‌گرفت که این سخن حق را حتما به گوش‌ها برساند، ناگهان حصارها، دیوارها و مشتهای آهنین از سوی دشمنان و مخالفین به وجود میآمدند و در مقابلش صف میبستند و جبهه‌بندی میکردند. البته شکست میخوردند. باطل - در مقابل حق - شکست میخورد؛ در این تردیدی نیست. اگر حق ایستادگی کند، شکّی نیست که باطل شکست خواهد خورد؛ اما مقصود این است که بدون مبارزه و تلاش و بدون پشتوانه قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. البته پاره‌ای چیزها را میشود با نصیحت و با زبان خوش انجام داد. ♦️بنابراین پیغمبران هم دنبال تشکیل حکومت بودند. واضحترینش هم، پیغمبر بزرگوار ماست که از روز اوّل، مبارزه و تلاش کرد و ایجاد نظام اسلامی را وجهه همّت قرار داد. بعد هم در یثرب، به آن دست پیدا کرد. بعد هم از آن دفاع کرد؛ دامنه را وسعت بخشید و این حرکت تا سالهای متمادی ادامه پیدا کرد. پس قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکته اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقّق آرمان‌هاست... 📕بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۵/۰۹/۱۹ @Asre_jadid_57 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
دردهای مزمن جبهه انقلاب (حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب) 🔻 در کنار همه امتیازات اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید. اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست. اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی واکنش و کنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به لازم نرسیده است. برخی از آسیب هایی که دچار هستیم: تسرع منهای تأمل 🔻 ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می ریزد، خیلی سریع به واکنش می افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می رسد، خیلی سریع تحلیل می کند، خیلی سریع محکوم می کند. همه این ها نشان دهنده ضعف های ساختاری است. ضعف هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در می مانیم. کافی است یک اتفاق در عرصه برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می کند. بی مسئلگی 🔻 بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع هایش تغییر می کند. کسی اولویت ها و مسئله هایش سریع تغییر می کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح... غلبه روحیه نفی و طرد 🔻 ما دارای چنان قدرتی هستیم که می توانیم با واکنش های حساب نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم. این به معنای نادیده گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. نارسائی تئوریک 🔻 یکی از مشکلات اساسی ما است که موجب شده دچار شده‌ایم. تعریف روشنی از بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از نداریم. نمی‌دانیم دقیقاً موطن نزول و تطبیق "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" چیست و برای کجاست؟ وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی بودن می دانیم دیگران را قضاوت می کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت افزایی می‌پنداریم. ... 🆔 @taalighat (بخشی از یادداشت تقدیم گردید) 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
شاخصه های جریان موسوم به مذهبی صورتی با بروز فتنه اخیر، این واژه وارد ادبیات سیاسی کشور گردید. 🔹 قصد داریم برخی از شاخصه های این جریان که البته عمری به درازای تاریخ اسلام دارد و در هر مقطع از تاریخ به شکل و شمایل خاصی بروز و ظهور پیدا می نماید را بیان نماییم. هر چندکه این جریان در فتنه ی اخیر نمود بیشتری داشته و از لحاظ گستره و نوع اقدامات قابل مقایسه با گذشته نیست. لذا تلاش می نماییم تعریفی هرچند مختصر و ساده از این جریان داشته باشیم تا عزیزان قدرت تشخیص بهتری در تمایز بین این جریان و جریان اصیل انقلابی داشته باشند. 🔹 به زعم نگارنده و مبتنی بر تجربیات که از جریانات مختلف کشور وجود دارد و تحلیل داده های دقیق امنیتی و اطلاعاتی، خطر این جریان که ریشه در تفکرات جریانات تکنوکرات و اصلاحات و تاحدودی جریان دگراندیش وابسته به موسسات به اصطلاح فرهنگی خارجی دارد از جریانات و گروهکهای تابلودار مخالف اسلام و انقلاب خطرناک تر است. لذا توجه ویژه ای برای بازشناسی دقیق این جریان خطرناک را می طلبد. 🔹 این جریان متاثر از شعار نگاه اسلام رحمانی که زاییده فکر بیمار رئیس دولت اصلاحات بود صرفا دنبال غالب نمودن شعار رحمانیت از اسلام هست. این درحالیست که در آیات و روایات زیادی از قرآن‌ تاکیدات مکرری در خصوص برخورد بسیار سخت با کفار و منافقان و ...صورت گرفته است. 🔹 این جریان صرفا دنبال جذب صدرصدی هست و قدرت دافعه ندارد در حالیکه دفع حداقلی مبتنی بر سیره معصومین امری ضروریست. 🔹 بدلیل ترس از تقابل با ناهنجاریها و پرهیز از درگیری و پرداخت هزینه، سهل الوصول ترین راه ممکن، یعنی همان مماشات و سازگاری با ناهنجاریها را ترویج و تبلیغ مینماید. 🔹 بدنبال کم نمودن فاصله ی بین هنجارها و ناهنجاریهای فرهنگی و اعتقادی و ایجاد قرابت بین آنهاست. 🔹 حاضر نیست برای حفظ ارزشها هیچ هزینه ای پرداخت نماید و با زدن انگ تندروی و سوپر انقلابی سعی در ایجاد دو قطبی سازی کاذب و ایجاد تشکیک در درستی راه جریان اصیل انقلابی فعال و از صحنه خارج کردن آنها دارد. 🔹 بدنبال کسب محبوبیت است تا اجرای عدالت و تعمیم و گسترش و دفاع از ارزشها. لذا تلاش می نماید همه ی ادمها با هر مرام و مسلکی را به خود جذب نماید. 🔹این جریان با افتخار عکس زن بی حجاب متمرد از شرع را در راهپیمایی ها و مراسمات مذهبی و در بین چند ده هزار زن محجبه منتشر و به آن می بالد و از هم زیستی با زن بی حجاب و عریان ابراز شعف نموده و آن را موفقیتی بزرگ برای خود و نظام می پندارد. 🔹 با تقطیع سخنان بزرگان و علما و رهبری و تمسک به بخشی از آیات و انتخاب گزینشی آن ها بدنبال نهادینه نمودن تسامح و تساهل در بدنه ی جریان انقلابی هست. 🔹 بدنبال جذب فالور و ممبر بیشتر در کانال و پیچ ها خود می باشند و با توجیه ضرورت جذب حداکثری قائل به عدول از برخی ارزشها هستند. 🔹 کاسبند؛ دنبال منفعت شخصی اند اما تلاش می نمایند یک پوشش مذهبی هم به اقدامات خود بدهند. 🔹 عدول از برخی ارزشها و واجبات به بهانه جذب تعدادی از متمردان از شرع را امری لازم و ضروری می دانند. 🔹 در دعوا و کشمکش بین ارزشی ها و ضدارزشی ها، بین با حجاب و بی حجاب، بین انقلابی و غرب گرا ، بین جانباز مدافع انقلاب و سلبریتی و ... حتی با آگاهی از به حق بودن گروه اول با توجیه ضرورت جذب حداکثری به دامن گروه دوم غش می کند و گروه اول را مورد شدیدترین هجمه ها قرار می دهد. 🔹 به بهانه مقتضیات زمان و ضرورت حفظ آرامش، انجام برخی فرائص مهم مثل امر به معروف و نهی از منکر، وجوب عینی حجاب، ارتباط با نامحرم و.... را نادیده می انگارد و دغدغه مندان این فرائض را مورد شماتت قرار میدهد. و ..... 🔹 بررسی اجمالی اقدامات چندماه اخیر مروجان این تفکر مسموم و خطرناک نشان می دهد ترویج این جریان اقدامی در راستای قبح زدایی و ترویج ناهنجاری و انگاره سازی های جدید با رویکرد ترویج ولنگاری هاست. 🔹 بخشی از جریان انقلابی ناخواسته و متاثر از تبلیغات رسانه ها و عملیات روانی دشمنان و برخی جریانات مشکوک در بدنه ی جریان انقلابی عامدانه و آگاهانه در حال اجرای سناریویی می باشند که بنظر از یک اتاق فکر هدایت می شود. 🔹 تدبر در نگرشهای شهدای اخیر امنیت نشان می دهد که این شهدا تقابل جدی و اساسی با این جماعت خطرناک داشتند. مروجان این تفکر نه شجاعت و نه جسارت و نه اراده ای برای پرداخت هزینه برای حفظ ارزشها ندارند... 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «از محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام نباید دست برداشت!» ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 پس باید بدانیم که یک واجب بزرگی بر دوش همه است، معلمین با تعلیم و مادحین (مداحان) با عمل، به این‌ها بفهمانند که از محبت [اهل‌بیت علیهم‌السلام] نباید دست برداشت. همه‌چیز توی محبت است. 🔸 اگر ما خدا را دوست می‌داشتیم، آیا ممکن بود دوستانش را دوست نداشته باشیم؟ آیا ممکن بود اعمالی را که او دوست می‌دارد، دوست نداشته باشیم؟ آیا چنین چیزی می‌شود که کسی دوست خدا باشد، اما دوستِ دوستان خدا نباشد؟ دوست اعمالی که خدا دوست دارد، نباشد؟ دوست اعمالی که خدا دشمن دارد، باشد؟ آیا چنین چیزی می‌شود؟! 📚 رحمت واسعه، ص٢٨١ (مجموعه فرمایشات حضرت آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و اصحاب و یاران آن حضرت) ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره @bahjat_ir 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
1️⃣ صاحبان تریبون‌های مذهبی مراقب باشند 🔹بخش اول هر کسی، مجموع روایات اهل بیت علیهم السلام را ملاحظه کند به روشنی می‌یابد که اهل بیت (علیهم السلام) دو خط روشن را در بیانات شریف خود پی‌گرفته‌اند: 1️⃣اول اینکه؛ شاخص اصلی در بهشتی بودن یا دوزخی بودن، پذیرش ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است و اگر کسی صادقانه بر این اعتقاد تا هنگام مرگ باشد، إن‌شاء الله گناهان او بخشیده خواهد شد. 2️⃣دوم اینکه، شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) کسانی هستند که صرفاً به اظهار زبانی ولایت و محبت ایشان اکتفاء نمی کنند، بلکه سر تا قدم مراقب حدود الهی و حلال و حرام خداوند متعال هستند. در این زمینه به بیان دو روایت بسنده می‌کنیم: «عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْمَكْفُوفِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَنْبَغِي لِمَنِ ادَّعَى هَذَا الْأَمْرَ فِي السِّرِّ أَنْ يَأْتِيَ عَلَيْهِ بِبُرْهَانٍ فِي الْعَلَانِيَةِ قُلْتُ وَ مَا هَذَا الْبُرْهَانُ الَّذِي يَأْتِي بِهِ فِي الْعَلَانِيَةِ قَالَ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يَكُونُ لَهُ ظَاهِرٌ يُصَدِّقُ بَاطِنَه»‏ ابوخالد مکفوف نقل می‌کند امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شایسته است کسی که امر ولایت ما را قلباً قبول دارد آن را در ظاهر نیز بوسیله برهان اظهار نماید. ابوخالد می‌گوید سوال کردم چگونه محبت قلبی را می‌توان از طریق برهان و بینه در ظاهر به نمایش گذاشت؟ حضرت فرمودند: اظهار این محبت، یعنی حقیقتا حلال خدا را حلال، و حرام را حرام بداند. به گونه‌ای که ظاهر فرد باطن او را تصدیق کند. «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع شِيعَتُنَا أَهْلُ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَ الْأَمَانَةِ وَ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ أَصْحَابُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ الْقَائِمُونَ بِاللَّيْلِ الصَّائِمُونَ بِالنَّهَارِ يُزَكُّونَ أَمْوَالَهُمْ وَ يَحُجُّونَ الْبَيْتَ وَ يَجْتَنِبُونَ كُلَّ مُحَرَّم‏» ابوبصیر می‌گوید امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: شیعیان ما اهل ورع و تلاش در راه خدا و وفا و امانت و زهد و عبادت هستند. کسانی هستند که در شبانه‌روز پنجاه و یک رکعت نماز می خوانند، شبها شب‌زنده‌داری می کنند و روزها روزه می گیرند، از اموالشان زکات می پردازند، حج خانه خدا می روند و از هر حرامی اجتناب می کنند. ✅ این دو خط مبارک و نورانی به گونه‌ای در کلمات امامان معصوم (علیهم السلام) ممزوج شده است که فرد مؤمن نه به جهت گناهانی که پیش می‌آید از ادامه مسیر با اهل بیت علیهم السلام ناامید می‌شود و نه خود را بی‌نیاز از رعایت حدود الهی می‌بیند. این امتزاجِ خوف و رجا همان اکسیر اعظم است که منجی دلهای پاک خواهد شد. لینک بخش دوم 👇👇 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
2️⃣ صاحبان تریبون‌های مذهبی مراقب باشند لینک بخش اول👆👆 🔹 بخش دوم و پایانی دعوت از کسانی که ظاهر مذهبی ندارند و یا در پوشش و معاشرت خود حلال و حرام را رعایت نمی‌کنند، به مجالس اهل بیت (علیهم السلام) و استقبال از حضور ایشان در جلسات عزاداری حضرت امام حسین علیه السلام از دیرباز یکی از محورهای سخنان خطبا و مداحان بوده است. به نظر می‌رسد در این ایام و متأثر از اتفاقات اخیر کشور موج تازه‌ای در این زمینه ایجاد شده است. این روزها جملاتی نظیر «امام حسین علیه‌السلام فقط برای حزب اللهی ها نیست» «هر کس با هر شکل و ظاهری مهمان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است» «با حجاب و بدحجاب در دستگاه امام حسین علیه‌السلام فرقی ندارد» «خدایا مرا به لاک سیاه زنی که عقب دسته می رود ببخش» و ... زیاد می‌شنویم. 🔹یقیناً کسانی که از موضع دین و خیرخواهی در این فضا می‌دمند قصد دارند تا همه محبان زیر خیمه امام حسین (علیه السلام) جمع شوند و رشته محبتشان قطع نگردد، اما نکته مهمی که اینجا وجود دارد این استح که افراط در این زمینه؛ اولاً: پایبندی به شریعت را کمرنگ می‌کند و به نوعی به ترویج دینداری سکولار می‌انجامد. ارتکاب حرام علنی و حضور در مجلس عزاداری با نمایش حرام علنی و آشکار، بی‌احترامی به مجلس عزا و صاحب این مجلس است و نباید رواج پیدا کند و اگر کسی هم ملتفت نیست باید متوجه شود و پس از آن رفتارش اصلاح گردد. 🔹غیر از این خطر، خطر دیگری نیز وجود دارد و آن ایجاد حس سرخوردگی و ناامید کردن قشر مذهبی و به اصطلاح حزب‌اللهی‌ها است. اینکه حزب‌اللهی‌ها نیز خطا و گناه دارند و یا خانمهای چادری معصوم نیستند محل بحث نیست، ولی باید دانست که مثلاً وقتی یک جوان مذهبی بر اعتقاد خود اصرار می‌ورزد و به ظاهر مذهبی خود افتخار می‌کند و در زیر شدیدترین حملات دشمن در فضای مجازی و حتی فضای حقیقی با ظاهر و پوشش مورد رضایت دین بیرون می‌آید و مثلاً آن جوان پسر محاسن خود را نگه می‌دارد و یا آن خانم جوان، چادر بر سر می‌کند و طعم تلخ طعنه‌ها و زخم زبانها را به جان می‌خرد و خود و خانواده خود را در این مسیر نگه داشته است، این مجاهدت ارزش فوق‌العاده‌ای دارد. اینکه دائماً بگوییم امام حسین علیه‌السلام فقط برای حزب اللهی‌ها نیست و یا در این مجلس بین باحجاب و شل‌حجاب و بدحجاب فرقی نیست، این تصور را ایجاد می‌کند که ای جوان مؤمن و متدین که زحمت پوشش اسلامی را به جان خریده‌ای کارت چندان ارزش خاصی ندارد. این خطری است بزرگ و قضاوتی است ناعادلانه. 🔰خیمه حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) برای هرکس که دلش برای او بلرزد جا دارد ولی در این خیمه همه یک جایگاه ندارند. یقیناً امروز یکی از خطوط نفوذ دشمن تغییر سبک زندگی و در پی آن تغییر باورهاست که یکی از راههای آن حرام‌آلود کردن پوشش و ظاهر است. کسانی که در این عرصه با مجاهدت و تلاش مرزداری کنند و حرام خداوند را حرام بشمارند جایگاه رفیعی نزد خداوند و ائمه (علیهم السلام) خواهند داشت. به سند صحیح از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى وَلِيٍّ لَهُ يُجْهِدُ نَفْسَهُ بِالطَّاعَةِ لِإِمَامِهِ وَ النَّصِيحَةِ إِلَّا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خداوند عزوجل نظر نمی‌کند به مؤمنی که دوست اوست و خود را برای اطاعت و خیرخواهی نسبت به امامش به زحمت می اندازد الا اینکه این شخص را در کنار ما در رفیق اعلی خواهد دید. ✍️ محمدحسین رضازاده @Tanbiholomah 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
🖼 | اعمال روز @asatid_enghelabi 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
1️⃣ بستر‌های اجتماعی جامعه را به کجا می کشاند؟؟ بخش اول: ♦️ برخی گمان می‌کنند فقط یک‌سری شبهات نظری در مورد اثبات وجود خدا و نبوت و امامت و... مردم را تهدید می‌کند؛ اما اتفاقاً شبهات نظری خیلی وقت است که در حاشیه قرار گرفته‌است و جای خود را به شبهه‌های عینی و ملموس در زندگی داده‌است؛ یعنی دشمن می‌خواهد مردم را به این نتیجه برساند که اگر این اعتقادات و احکام و اخلاق الهی حق هم باشد، اما در قرن بیستم کاربرد ندارد و تنها همانطور که همه جهانیان زندگی می‌کنند، باید زندگی کرد و زندگی به‌نحو دیگری ممکن نیست. در واقع می‌خواهند این دیدگاه را برجامعه حاکم کنند که زندگی به‌نحو دیگر «امکان عینی» ندارد. یعنی گرچه سخن خدا و پیغمبرش صحیح است اما در عصر حاضر مجبوریم به‌این نحو زندگی کنیم. لذا شبهات اصلی و اساسی، «شبهات عینی» هستند و نه نظری! یعنی غالب مردم ما علی رغم اختلاف ظواهر و سلایق، به توحید و نبوت و امامت و... اعتقادِ ذهنی دارند و بالاتر از آن، در عزاداری‌ها و مراسم محرم و فاطمیه و رمضان و عرفه و امور خیریه و... شرکت می‌کنند؛ اما وقتی می‌خواهند زندگی کنند، احساس می‌کنند که در عمل، گذران زندگی به‌نحو دیگری است. ♦️به‌طور نمونه، اولین چیزی که در موضوع جنگ فرهنگی به ذهن عموم خطور می‌کند، انحراف جوانان است و گفته می‌شود که ظاهر جوانان تغییر کرده و لاابالی شده‌اند و به ظواهر دین توجه ندارند و اهل روابط نامشروع شده‌اند. اما دو نوع نگاه به این مقوله، قابل طرح است: 1: گاه می‌گوییم این جوان نتوانست هوای نفس خود را کنترل کند و شیطان او را فریب داد و نفسِ اماره‌اش براو غلبه کرد و مرتکب گناه شد. 2: اما گاه می‌گوییم با توجه به مدلِ اداره معلوم می‌شود یک محیط و بستر پرورشِ اجتماعی هست که جوانان را به سمتِ گناه می‌کشاند. این مدل می‌گوید با نیروی انسانی چطور باید برخورد کرد: ابتدا در مهدکودک و سپس در دبستان و راهنمایی و دبیرستان باید ۱۲ سال درس بخواند. بعد از آن هم باید ۴ سال یا ۶ سال یا ۸ سال در دانشگاه درس بخواند و بعد از کسب تحصیلات و مهارت‌های لازم، در حوالی ۲۵ سالگی وارد بازار کار شود تا شغل مطلوبی به‌دست آورد. یعنی همه برای تأمین زندگی عملاً باید بر اساس کیفیت خاص از تحصیل و اشتغال حرکت کند. این در حالی است که اگر جوان در یک جامعه دینی مجبور باشد تا سن ۲۵ سالگی درس بخواند و بعد از آن وارد بازار کار شود، در طول این مدت تکلیف نیازِ جنسی و عاطفی او چه می‌شود؟! وقتی اشخاص در سن ۱۵ سالگی بالغ می‌شوند، مگر می‌توان برای همه آن‌ها نسخه‌ای را پیچید که مربوط به درجات بالای عرفان است و از آن‌ها خواست که در طول ده تا دوازده‌سالی که باید برای تحصیلات و کسب مهارت صرف کنند، غرائز خود را کنترل نمایند؟ علاوه بر این که تازه پس از به دست‌آوردنِ یک موقعیت شغلی مناسب، جوانان باید چندسال کار کنند تا سرمایه‌ای برای تشکیل زندگی به‌دست بیاورند. @Asre_jadid_57 🔗ادامه دارد... 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
2️⃣ بستر‌های اجتماعی جامعه را به کجا می کشاند؟؟ بخش دوم ♦️البته جوامع غربی با این مشکل روبرو نیستند، چرا که آن‌ها برای جوانانِ خود از همان ابتدای بلوغ، فضا و زمینه را برای روابط آزاد جنسی فراهم می‌کنند و با دایرکردن مکان‌های خاصی چون کاباره‌ها و دانسینگ‌ها، پارتی‌ها و...، نیاز عاطفی و جنسی جوانان تخلیه می‌شود. اما در جوامع دینی چه اتفاقی می‌افتد؟! تحت عناوین جذاب «تحصیل و اشتغال» و این که دین هم بی‌سوادی و بی‌کاری را رد کرده، جامعه دچار چالش و دوگانگی می‌شود و جوانان برای تأمین نیازهایشان به روابط نامشروع کشیده می‌شوند. ممکن است گفته شود: خانواده‌ها می‌توانند به فرزندان‌شان کمک کنند تا قبل از اتمام تحصیلات و کار، موفق به ازدواج شوند.» اما باید توجه داشت که مدل ادارهٔ غربی، تعریف فقر و غنی را نیز عملاً تغییر داده‌است. یعنی اگر خانم‌ها ۲۰ سال قبل از این، با گاز پیک‌نیک غذا طبخ می‌کردند وهیچ احساس حقارتی هم نمی‌کردند، امروز اگر در آشپزخانه‌ها گاز رومیزی نباشد، احساس حقارت ایجاد می‌شود! اگر پدری برای دخترِ خود گاز رومیزی و یخچالِ ساید و ماشین لباسشویی و ماسین ظرفشویی و جاروبرقی و ماکروویو و... تهیه نکند، احساس می‌کند که او را تحقیر کرده‌است. لذا حتی اگر والدینِ زوج‌ها به‌آن‌ها کمک مالی کنند، باز هم تهیه چنین زندگی با تمام امکانات هزینه‌ای سنگین خواهد داشت که از عهدهٔ بسیاری برنمی‌آید. چون معنای فقر و غنی و آبرو و بی‌آبرویی و احترام و سرشکستگی، در عمل و با تحول در الگوی مصرف، تغییر پیدا کرده‌است. ♦️پس ساده‌اندیشی است که گمان شود صرفاً با توصیه و نصیحت و ارائه اطلاعات دینی به جوانان، آنان به سمت حجاب و ازدواج و... متمایل شوند؛ چرا که ساختارهای تحصیل و اشتغال و نیز تعریف عینی از فقر و غنی و آبرو و سرشکستگی، مانع اصلی در عمل به این احکام است. یعنی بستری که مدل اداره غربی در تمام جهان به‌وجود می‌آورد، نیروی انسانی را در چنین کانال‌هایی از تحصیل و اشتغال و الگوی مصرف قرار می‌دهد و این کانال‌ها و ساختارها فضایی برای تحقق احکام ازدواج و خانواده‌ و عفاف باقی نمی‌گذارد و امکان عینیِ این امور ارزشی را از بین می‌برد. ♦️پس جنگ فرهنگی چنین عمقی دارد و باید باور کنیم که دنیاپرستی و دچارشدن به لغزشِ کفر و نفاق، فقط به هوای نفس برنمی‌گردد. بلکه ائمهٔ کفر ساکت ننشسته‌اند و اتفاقاً خیلی پُرکار هستند و جاهلیت مدرن، فضای اجتماعی را می‌سازد که مردم را به عمق ظلمات می‌برد: «وَالَّذِينَ كَفَرُوٓا أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ». خدای متعال تصریح می‌کند که اولیاء طاغوت، مردم را از نور به سمت ظلمات می‌برند. ❓این امر چگونه امکان‌پذیر می‌شود؟! ❓آیا با تک‌تک مردم صحبت می‌کنند و آن‌ها را فریب می‌دهند؟! ❓یا اینکه بستر‌های اجتماعی می‌سازند و مردم را در کانال‌ها و ساختارهایی قرار می‌دهند که خروج از آن‌ها، مساوی با انزوا و محرومیت از آبرو و جایگاه اجتماعی است؟! @Asre_jadid_57 🔗 ادامه دارد ... 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
3️⃣ بستر‌های اجتماعی جامعه را به کجا می کشاند؟؟ بخش سوم ♦️در واقع دوری از احکام و اعتقادات الهی فقط به هوای نفسِ درونی برنمی‌گردد؛ بلکه بیش از آن، این محیط‌سازی و شرایط‌سازی در اجتماع است که می‌تواند به زندگی الهی ضربه بزند و هوای نفس را برای تحرکی چندین برابر تحریک کند. لذا نباید دائماً جنگ فرهنگی را منحصر در ماهواره و اینترنت و موبایل و... کرد! حتی اگر فرض‌شود که ماهواره و اینترنتی وجود ندارد، وقتی تعریف تحصیل و اشتغال و فقر و غنی در عمل -و نه در بحث‌های نظری- به مدل ادارهٔ غربی واگذار شود و نسخه جایگزینی ارائه نشود، قهراً بسیاری از جوانانِ دوستدار دین نیز با محاسبه اقتصادی به این نتیجه می‌رسند که توانِ پرداخت هزینه‌های زندگی را ندارند و روابط نامشروع و غیرقاعده‌مند بسیار ارزان‌تر است و لذا برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خود به آن رو می‌آورند. خصوصاً با توجه به این که بر اساس احکام اسلام در ازدواج، مرد باید نفقه همسر خود را بپردازد که این امر با الگوی مصرف موجود، هزینه‌های کمرشکنی ایجاد می‌کند. اما در کشورهای غربی، زن و مرد هردو باید به‌صورت اشتراکی خرجِ خانه را تأمین کنند و مرد وظیفه‌ای برای پرداخت نفقه ندارد. یعنی مدل ادارهٔ غربی، احکام انسان‌سازِ اسلام چون ازدواج و پرداخت نفقه توسط مرد را که موجباتِ رشد او را فراهم می‌آورد، عملاً به‌چالش می‌کشد. علاوه بر همهٔ این‌ها، مدل اداره که «تنوع» را مبنای انگیزش قرار داده، این امر را به کالاها محدود نکرده‌است بلکه تنوع‌طلبی در امور جنسی نیز جریان دارد و موجب تضییق فضا برای دوام و پایداری ازدواج می‌شود. ♦️پس جامعهٔ ما به نسبتی که مجبور شده مدل غربی و ساختارهای آن در بخش‌های مختلف از جمله در تحصیل و اشتغال را بپذیرد، مبتلا به ناهنجاری‌های ناشی از آن شده و به نسبتی که آن را نپذیرفته و مقاومت کرده است، دین مردم حفظ شده است. اما اگر این روند ادامه پیدا کند و درک از مشکل اصلی ایجاد نشود، خطرات بیشتر شده و ضرباتِ دشمن کاری‌تر خواهد شد. لذا حساسیت‌های متدینین و انقلابیون و مردم باید بر نقطه اصلی متمرکز شود. @Asre_jadid_57 🔗ادامه دارد... 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
4️⃣ بستر‌های اجتماعی جامعه را به کجا می کشاند؟؟ بخش چهارم و پایانی ♦️به نظر می‌رسد شناخت صحیح از «جنگ اقتصادی» نیز به‌همین مطلب باز می‌گردد. جنگ اقتصادی فقط به‌این نیست که روابط بانکی ما را قطع کردند و از صادرات و واردات کالاها ممانعت می‌کنند. بلکه عمق هجمه اقتصادی دشمن در این نقطه شکل می‌گیرد که هر کشوری برای دستیابی به زندگی خوب و مرفه و تأمین معیشت مردم باید به تولید ثروت بپردازد اما تولید ثروت، الگوی علمیِ مختص به خود را داراست. یعنی هر کشوری برای تولید ثروت، با تلاش دیگر کشور‌ها مواجه است و باید بر سر تصاحب بازارهای جهانی با آن‌ها رقابت کند. کشورهایی در این رقابت موفق بوده‌اند که سرمایه‌های بزرگ وارد کنند و تکنولوژی‌های جدید بخرند و با نوسازی خطوط تولید از طریق واردات سرمایه و تکنولوژی خارجی، کالاهای باکیفیت تولید کنند و موفق به تصاحب بازار شوند. در واقع کیفیت کالا به نحوی که توانایی رقابت در بازار جهانی را داشته باشد، به تکنولوژی برتر و خطِ تولید جدید و پیشرفته منوط است. لذا محاسبات مدلِ اداره به مردم و مسئولین ایران می‌گوید اگر شما هم میخواهید به ثروت دست پیدا کنید، باید از تکنولوژی جدید در کارخانه‌ها استفاده کنید تا کالای باکیفیت و ارزان تولید کنید. اما خریداری این تکنولوژی و استفاده از آن وابسته به سرمایه‌های بزرگ است و مهم‌ترین صاحبان سرمایه کلان و تکنولوژی برتر، همان کشورهایی هستند که شما را تحریم کردند و روشن است که چنین نیازهای اساسی را برای کشوری که با آن‌ها درگیر است، تأمین نمی‌کنند. ♦️لذا پنهانی و آشکار دائماً گفتند و می‌گویند که از شعارهایتان دست بردارید و سخنان غیرواقعی نزنید و واقعیت تولید ثروت و تأمین معیشت مردم در دنیای امروز را بپذیرید! در این صورت است که مشکلاتتان حل خواهد شد. این سخن از زبان برخی مسئولین نیز شنیده می‌شود؛ البته نه به این معنا که او می‌خواهد کشور را به بیگانه بفروشد، بلکه محاسباتِ کارشناسی [تک بعدی] برای اداره کشور است که چنین تحلیلی را به او تحمیل می‌کند. در مباحث گذشته بیان‌شد که اگر مقام معظم رهبری حفظه‌الله خطر «نفوذ» را مطرح کردند و آن را به «تغییر محاسبات مسئولین نظام» تعریف‌کردند، باید توجه‌داشت که محاسبات مسئولین نظام در مطالعات کارشناسی [تک بعدی] و توسط علومی مانند اقتصاد و برنامه ریزی و جامعه‌شناسی و مدل ادارهٔ کشور تحت تأثیر قرار می‌گیرد. این علوم و محاسبات، این حقیقت بزرگ را که جمهوری اسلامی در عصر حاضر پرچم توحید و خداپرستی را به‌دست گرفته‌است، نفی می‌کند و همه دستاوردهای انقلاب را شعاری و غیرواقعی می‌داند و می‌گوید همه کشورهای دنیا برای رسیدن به رفاه روزافزون متحد شده‌اند. فقط شما در این میان لجبازی می‌کنید و چند وقت دیگر هم ازاین لجبازی دست برخواهید داشت! پس عمیق‌ترین سطح جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی نیز به مدل ادارهٔ مادی و الحادی برمی‌گردد. 📕قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن، از صفحهٔ ۲۰۵ تا ✍🏻 محمدصادق حیدری، حسن صدوق، روح‌الله صدوق، احمد زیبایی‌نژاد @Asre_jadid_57 [همراه با اندکی تصرف] 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
⭕️ سیاستگذاری های نادرست، مانعی بزرگ در برابر توسعه فناوری و حل مشکلات کشور توسط دانشگاه ها!! 🔄 برای بررسی بهتر و ریشه یابی این مشکل، لازم است مرز علوم و مهندسی را به درستی بشناسیم تا معین کنیم کدامیک وظیفه تولید علم و کدامیک وظیفه تبدیل علم را بر عهده دارند؟ 🔹به منظور پاسخ به این سوال ابتدا باید به این سوال کلیدی پاسخ دهیم که تفاوت بین دانشمند و مهندس چیست؟ آلبرت اینشتین این تفاوت را این گونه شرح می دهد: "دانشمندان آن چه را که قبلا وجود دارد بررسی می کنند و مهندسان چیزی را خلق می کنند که هرگز وجود نداشته است". به عبارتی دیگر، دانشمندان به دنبال کشف "آنچه که در طبیعت وجود دارد" می باشند و مهندسان به دنبال طراحی، ساخت و تولید " آن چه که باید باشد" هستند. یعنی مهندسان تلاش می کنند که با تبدیل علم به طراحی، ساخت، محصول و فناوری، مشکلات جامعه و به ویژه صنایع را حل نمایند. معمولا دستاورد برجسته "علم" کشف است و دستاورد برجسته "مهندسی" اختراع، فناوری یا تولید محصول می باشد. فعالیت های مهندسی در طول فعالیت های علم قرار دارند؛ تا علم در قالب کشف به اختراع و نهایتا به فناوری و محصول تبدیل شود و به اشتغالزایی، صادرات و شکوفایی اقتصادی بیانجامند. به بیانی دیگر، تولید علم توسط رشته های طبقه علوم انجام می شود و تبدیل علم توسط رشته های طبقه مهندسی صورت می گیرد. ⛔️ تمرکز یک دانشمند بر انجام آزمایش ها و محاسبات نظری با هدف توسعه تئوری ها و دستیابی به نظریه ها از طریق روش علمی (Scientific method) است. در روش علمی دانشمند فعالیت پژوهشی خود را از مشاهده آغاز می نماید و با فرضیه پردازی و انجام آزمون ها نظریات خود را ارائه می دهد و برای بهره گیری از نظرات اصلاحی سایر پژوهشگران در سطح دنیا نتایج به صورت مقالات به چاپ می رسند. اما مهندسان عمدتا وظیفه استفاده از علم تولید شده توسط رشته های طبقه علوم را با تمرکز بر نیازها و مشکلات جامعه و صنایع در جهت کاربرد در جهان واقعی دارند؛ بنابراین، اطلاق عنوان دانشمند بر مهندس غیر منطقی و غیر قابل قبول است. ❌ اخیرا برخی مسوولان وزارت علوم اظهار کرده اند که وظیفه اصلی وزارت علوم تربیت دانشمند است. این نگاه به کارکرد دانشگاه نادرست است و به تحریف رسالت نهاد علم به ویژه رسالت علوم کاربردی و رشته های فنی و مهندسی می انجامد. زیرا مرز علم و مهندسی کاملا مشخص است؛ مهندسی زیر مجموعه علوم نیست و مهندس یک دانشمند نیست بلکه یک فناور است و جایگاه فناور بسیار والا و برجسته است. ⁉️ با این تفاصیل و با وجود این تفاوت آشکار بین علم و مهندسی، حجم زیاد تولید علم (مقالات) فاقد کاربرد توسط مهندسان در دانشگاه های کشور بر چه مبنایی و چگونه قابل توجیه است؟ اگر نظام آموزش عالی کشور دانشمند را برای تولید علم و مهندس را برای تبدیل علم به فناوری تربیت می کند؛ چرا نهاد علم کشور به ویژه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با سیاستگذاری های غیر منطقی و ناصحیح در زمینه علم و فناوری عملا متولیان اصلی فناوری در دانشگاه ها (رشته های فنی و مهندسی) را به سمت تولید پژوهش های غیر فناورانه منتج به مقاله (تولید علم) جهت دهی می کند؟ 🔀 باید پذیرفت که تولید علم وظیفه اصلی رشته های مهندسی نیست و تبدیل علم به محصول یا فناوری رسالت و وظیفه اصلی رشته های مهندسی می باشد. این قبیل آدرس دهی ها و جهت دهی های نامعقول به فعالیت های علمی و فناوری در دانشگاه ها و تاکید بر اینکه رشته های کاربردی و مهندسی نیز همانند علوم پایه وظیفه تولید علم را دارند موجب سردرگمی و همپوشانی پژوهشی رشته های مختلف شده است و خواهد شد و با تداوم این سیاست گذاری ها و ریل گذاری ها عملا رشته های مهندسی و کاربردی از اهداف اصلی خود منحرف خواهند شد و به موازی کاری با دانشکده های علوم پایه یا رشته های دارای ماهیت غیر کاربردی می پردازند. ✅ لذا ضرورت دارد متولیان نهاد علم کشور به فوریت با بازنگری سیاست ها این مشکلات را برطرف نمایند. اما در صورتی که بر تداوم سیاست های خود اصرار دارند پیشنهاد می شود که در اسرع وقت نام دانشکده های فنی و مهندسی را به دانشکده های علوم (۲) تغییر دهند تا حداقل عنوان دانشکده ها و محتوای پژوهش های آن متفاوت نباشد. 👈 پینوشت: مشابه این مشکل در دیگر رشته های کاربردی مثل مدیریت نیز وجود دارد که به عاملی برای متراکم شدن مسائل و ناکارآمدیها در نظام حکمرانی کشور و در نتیجه بروز بحرانهای مختلف و نارضایتی مردم تبدیل شده است. همانطور که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی فرمودند «تا دانشگاه ما اصلاح نشود؛ مملکت اصلاح نمی شود» بنابراین تا سیاستگذاریها در نهاد علم کشور اصلاح نشود؛ امیدی به ایجاد اصلاحات بنیادین در دیگر بخشهای کشور نمی رود. 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
⛔️ یک بیماری شایع و پر خطر و راهی برای درمان آن!! یکی از بیمارى‌هاى پر خطر و بى‌صدا که هیچ گونه علامتى ندارد اما مى‌تواند آسیب شدیدى به ما وارد نماید بیماری، غفلت و سهل انگاری و «عادى‌شدنِ نعمت» است! 🔹 این بیمارى نشانه هایی دارد: ۱ـ این که نعمت‌هاى فراوانى داشته باشیم، مانند اینکه بدون نیاز به کمک دیگران حرکت می کنیم و کارهای خویش را انجام می دهیم و سر کار می رویم و می آییم؛ اما آنها را نعمت ندانیم و هیچ گونه احساس حمد الهی و شکرگزارى در قبالش نداشته باشیم! ۲ـ این که وارد خانه شویم و همسر و همه‌ى اعضاى خانواده‌ را در سلامتى ملاقات کنیم؛ اما «شکر خدا» را به جاى نیاوریم! ۳ـ وارد بازار شویم و با پول حلال، نیاز روزانه را تهیه کنیم و به خانه برگردیم، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشیم، و این امر را عادى و حق خود در زندگى بپنداریم. ۴ـ هر شب در کمال صحت و سلامتى و بدون درد به خواب رویم و از خواب برخیزیم در حالى که از چیزى ناراحت نباشیم، اما از حمد و ثنای الهی غافل شویم و خدا را سپاس نگوییم! ۵- فرزندان و دوستان و ارحام و همکاران خوبی داشته باشیم؛ اما شکرگزار پروردگار نباشیم. و ... ✅ خدایا حافظ و مراقبمان باش تا بنده مخلص و شکور تو باشیم. امام معصوم می فرماید: اگر خواستی شکرگزار خداوند باشی و از شکرگزاران محسوب شوی، هرروز ۳ مرتبه ذکر الحمدلله را بگو. همچنین جهت جبران قصورها و تقصیرها ذکر پر برکت و مجرب زیر هست: هر روز ۱۱۰مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم و ۱۱۰مرتبه الحمد لله رب العالمین و ۱۱۰ صلوات و استغفار نماز استغفار هم برکات فراوانی دارد که آثار و کیفیت آنرا قبلا بیان نموده ام و در اینترنت موجود است. ✍️ محمد جواد حیدری عضو هیات علمی گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه قم 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
⭕️مدیرانِ اجرایی، سیاسی، اقتصادی و... بر اساس علوم انسانی‌ِ رایج که مسموم و ضدّ اسلام هستند، تربیت می‌شوند و به ادارهٔ نظام و جامعه می‌پردازند. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دام ظله ♦️اینکه بنده درباره‌ی علوم انسانی در دانشگاه‌ها و خطر این دانش‌های ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانی‌ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. ♦️حوزه‌های علمیه و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازی‌های گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانه‌اش علمای دین و علمای صاحب‌نظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزه‌های علمیه است، چون تکیه‌گاه اوست. 📕بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ‌۱۳۸۹/۰۷/۲۹ @Asre_jadid_57 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
⭕️ سر سوزنی غیرت ▪️سال گذشته در چنین روزهایی در شیراز، چند زن بی حجاب، همسر و دختر شهید را به خاطر امر به معروف کتک زدند و امسال در سالگرد آن جنایت، شاهد کتک خوردن مادر و دختری (باز هم در شیراز و باز هم به خاطر امر به معروف !) به دست مردی قوی پنجه بودیم! ▪️در یک سال اخیر روزی نبوده که چند آمر به معروف در کوچه و خیابان کشور امام زمان (عج)، قربانی خشونت «گرگهای هار بی حجاب» و «نامردان پست تر از کفتار» نشوند ... ▪️و با ادامه این روند در آینده ای نزدیک دیگر هیچ انسان مومنی در ایران اسلامی جرات امر به معروف و نهی از منکر نخواهد داشت و گناهکاران با گردن فرازی در کوی و برزن به معصیت و فساد و فحشا مشغول خواهند بود! ▪️آقایان اژه ای، رئیسی و قالیباف! بدون تعارف [یکی از عوامل] اصلی مظلومیت آمران به معروف در کشور شمایید! شمایی که [آنطور] حامی "زن بی حجاب کاسه ماستی" شدید و برای تنبیه آمرین به معروف در لوایح حجاب و عفاف تان، ماده و بند و تبصره اختصاصی نوشتید! شمایی که در برابر این همه توحش علیه آمرین به معروف [اقدام شایسته ای نکردید]. ▪️از مدافعان «زن بی حجاب کاسه ماستی» توقع انصاف و انسانیت نداریم چون باورشان به تبعیض اعتقادی میان انسانها را تمام و کمال نشان داده اند! (برای زن کاسه ماستی عزای عمومی اعلام کرده و پیرهن دریدند اما در قبال صدها زن و دختر مضروب توسط کفتارهای بی حجاب، کور و کر شده و خفقان گرفتند!) اما از کوتاهی صدا و سیما و رسانه های حکومتی که مقصران درجه دوم در تشدید مظلومیت آمران به معروفند نباید گذشت! این رسانه ها معتقدند رفتار وحشیانه گرگهای بی حجاب و کفتارهای بی غیرت علیه زنان و دختران آمر به معروف اشکالی ندارد اما انتشار اخبار این حوادث و پیگیری مجازات جدی مجرمان، موجب دو قطبی سازی در جامعه می شود! (پس باید با سکوت از برابر این جنایات عبور کرد) در حقیقت بایکوت مظلومیت آمران به معروف توسط این رسانه ها کمتر از وحشیگری و خشونت علیه این زنان و دختران مومن نیست! ❇️ اگر خدای نکرده نامردی دست روی نوامیس سران قوا بلند کند چگونه مجازات خواهد شد؟ فکر می کنید مجازات ضارب مادر و دختر مظلوم شیرازی هم به همان شدت و جدیت و سرعت باشد؟ ▪️ آقای اژه ای! باور کنید مومنات آمر به معروف، شهروندان این کشورند و حق دارند در آن با امنیت زندگی کنند! شمارا به همه مقدسات قسم در حد یک «شهروند درجه ۲» از حقوق آنها دفاع کنید و با جدیت در مجازات، اجازه تکرار این رفتارهای وحشیانه را به شهروندان درجه ١ ( نامردان بی غیرت و زنان بی حجاب) ندهید! تا وقتی که قضات شما چنین مواردی را در حد درگیری معمولی بین دو نفر می بینند مشکل حل نخواهد شد! 👈 ضرب و شتم خانم آمر به معروف توسط آن نامرد، علاوه بر این که مقابله با اسلام و احکام خدا و نظام اسلامی است (نه نزاع شخصی) جنایت علیه انسانیت ، جوانمردی و هویت ایرانی است! ( در فرهنگ ایرانی دست بلند کردن روی زن تنها و بی دفاع، اوج رذالت، بی شرافتی و نامردی است و مرتکب آن خارج از انسانیت و مردانگی شمرده می شود!) لذا باید مجازات متناسب با جنایت و پیامدهای آن (از جمله جریحه دار کردن جامعه ایمانی) در نظر گرفته شود. ▪️ در خاتمه از امام جمعه شیراز، استاندار فارس، فرمانده سپاه استان و ... که عملکرد آنها در ماجرای ضرب و جرح خانواده شهید در سال گذشته، مانع تکرار این جنایت در سال جاری نگردید، تشکر و قدردانی می شود !!! @pas_kouchehaie_enghelab [همراه با اندکی دخل و تصرف] 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
💠 نقدی بر لايحه حمايت از خانواده از طريق ترويج فرهنگ عفاف و حجاب 🔹 اخیرا متنی تحت عنوان لایحه حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در فضای مجازی منتشر شده است تا در یک فرآیند مشارکت جمعی، نظرات افراد در خصوص آن دریافت گردد. این یادداشت در تلاش است تا تحلیلی بر این لایحه ارائه کند. 🔹 به نظر می رسد تعجیل و شتاب زیادی در نگارش لایحه انجام شده است و تمرکز اصلی و نقطه اوج لایحه، فصل پنجم است که به جرم انگاری بی حجابی و برهنگی پرداخته است. البته مصداق بدپوششی اگر چه طیف گسترده ای را شامل می شود، اما شامل تعریف روشن و دقیقی از آن نیست. در ماده 49 این لایحه، تشبه به جنس مخالف و تشبه به بیگانه که از محورهای مهم در مقوله عفاف و حجاب است مورد اشاره قانون گذار قرار نگرفته است. در واقع، پوششی که فرد را شبیه بیگانگان کند یا زن را شبیه مرد کند یا برعکس، به صراحت لازم در این لایحه ممنوع اعلام نشده است. بنابراین تمرکز لایحه صرفاً بر مقوله بدپوششی بوده که با توجه به شیوع مصادیق این نوع پوشش در ماده 49، به نظر نمی رسد که امکان اجرایی آن وجود داشته باشد. در واقع طیف زیادی از مردم طبق این ماده مجرم هستند و باید محکوم به جزای نقدی شوند. 🔹 اما نکته مهم در این لایحه، حاشیه بودن حوزه فرهنگی و تربیتی است. آنچه که در فصول اول تا چهارم و در حوزه فرهنگ سازی و تقسیم کار بین بخشی دستگاه ها در حوزه عفاف و حجاب آمده است، ویترین ماجرا و کاملاً فرعی به نظر می رسد؛ چرا که نظم منطقی و تقسیم کار دقیقی در آن دیده نمی شود و عمقی در مواد قانونی درج شده وجود ندارد. در واقع، سیاست گذار به دنبال قانونی برای برخورد سخت با شیوه های هنجارشکنانه در حال توسعه در مقوله پوشش(نظیر کشف حجاب یا نیمه برهنگی یا برهنگی) است و مقوله های فرهنگی و تغییر اجتماعی نرم مورد توجه اصلی نیست. 🔹 در سال 1384، شورای عالی انقلاب فرهنگی 26 دستگاه را ملزم به انجام تکالیفی در حوزه عفاف و حجاب کرد اما غالب دستگاه هایی که در زمینه فرهنگی مامور شده بودند، به وظایف خود عمل نکردند. البته در این میان دو سال بعد، رویکرد پلیسی و سخت برای مقابله با بدحجابان در قالب گشت ارشاد آغاز شد که غفلت دستگاه های فرهنگی، نتوانست عمق نگرشی و رفتاری لازم را در مردم به وجود آورد. در واقع ثمره قانون قبلی، برخورد انتظامی با بدحجابان در کف خیابان شد بدون این که برنامه جدی و هوشمندانه ای در عرصه فرهنگی دنبال شود. 🔹 همان طور که گفته شد در این لایحه مقوله کار فرهنگی و نرم از اولویت چندانی برخوردار نیست و ظاهرا کف میدان و وضعیت قرمزی که وجود دارد سیاستگذار را به این جمع بندی رسانده است. 🔹 از جمله نقدهایی که در حوزه فرهنگی به این لایحه وارد است، واگذاری فعالیت های فرهنگی به صورت جزیره ای و پراکنده به سازمان های مختلف است. در این لایحه بسیاری از دستگاه ها به صورت مستقل مامور به فعالیت فرهنگی شده اند. در حالی که ضروری به نظر می رسد که محتوای فرهنگی و برنامه ریزی برای اشاعه آن باید تحت مدیریت و فرماندهی یک مرکز واحد باشد. به عنوان مثال در این لایحه وزارت راه و شهرسازی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت عتف و ... همگی باید کار فرهنگی کنند، آن هم با محتوایی که خود تشخیص می دهند. در حالی که اتخاذ چنین رویکردی قطعا نمی تواند در جنگ ترکیبی امروز کارساز باشد. پیشنهاد می شود که مرکز واحدی برای مدیریت محتوا تاسیس شده و سازمان های ذی ربط، تحت فرماندهی واحدی در حوزه فرهنگ عمل کنند. 🔹 در ماده 43 این لایحه، افراد مشهور مورد توجه قرار گرفته اند و جرم انگاری در خصوص تخلفات آنها از قانون به روشنی بیان شده است. پیشنهاد می شود که ماده مشابهی هم برای فرزندان و اقوام درجه اول مسئولین عالی رتبه و مقامات دولتی در نظر گرفته شود که اگر ایشان به ترویج فرهنگ بی عفتی و غیراسلامی اقدام نمودند، طبق آیه شریفه 30 سوره احزاب به علت انتسابشان به حاکمان مجازات مضاعفی داشته باشند. 🔹 عدم اجرای برنامه بلند مدت و جامع در مقولات فرهنگی، باعث می شود که در بزنگاه ها و بحران های اجتماعی، سیاست گذار تنها به فکر رفع بحران و جمع کردن وضعیت نابسمانِ حال شود؛ در حالی که رویکردهای کوتاه مدت غالباً از جنس برخوردهای سخت و پلیسی است که اگر چه ممکن است کمی تسکین دهنده درد باشد؛ اما چون به ریشه و علت نپرداخته است در آینده ای زود مجددا زخم قدیمی سرباز می کند؛ اما با عفونتی بیشتر. پیش بینی می شود که سرانجام این لایحه، به جز بندهای جرم انگاری و مقابله سخت با بحران، همان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد شد که با سکوت سازمانی دستگاه های دیگر رو به رو شده و تغییری در عرصه نرم و فرهنگی ایجاد نخواهد شد. ✍️ سعید مسعودی پور عضو گروه مدیریت دانشگاه قم 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh
مكتب حسین (ع)، مكتب انسان سازی است نه مكتب گنهكارسازی. حسین(ع) سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهكاری. 📚 شهید مطهری. مجموعه آثار ج۱۷ ص ۱۱۶ 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه @hokmrani_masoulaneh