eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
355 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عمر سعد به عبیدالله نامه نوشت تا کمی با امام مدارا کند و رهایش کند. شمر ابن ذی الجوشن برخاست و گفت : 🔸اگر حسین را رها کنی ، او رو به توانایی است و تو رو به ناتوانی ، به او این رخصت را مده و پیشنهاد کن با همراهانش تسلیم شود آن وقت در اختیار توست خواستی بگذر و خواستی عقوبت کن. 🔹ابن زیاد گفت : خوب نظری دادی ، این نامه را برای عمر سعد ببر تا بر حسین و یارانش پیشنهاد کند 🔸اگر بی قید و شرط تسلیم شدند آنها را زنده نزد من بفرستد 🔹اگر نه با آنها بجنگد 🔻اگر انجام داد تو زیر فرمان او باش 🔺اگر سر باز زد ، تو فرمانده کل سپاهی ، گردن او(عمر ابن سعد) را بزن و سرش را برای من بفرست. ✳️به عمر بن سعد نوشت: 📝من تو را نفرستادم از حسین دفاع کنی و از طرف او نزد من عذر خواهی کنی ▪️اگر تسلیم شدند بدون جنگ آنها را نزد من بفرست ▪️اگر سر باز زدند 🔘بر آنها یورش ببر تا و کنی که مستحق آنند 🔘اگر حسین کشته شد 😭 که مستحق آن است زیرا ناسپاس و ستمکار است 🔘گرچه پس از مرگ این کار به او زیانی ندارد ولی من با خودم گفتم که : اگر کشتمش چنان کنم ✳️اگر امر ما را اجرا کردی پاداش داری و اگر نپذیری ، برکنار شو و همه را به شمر واگذار. 🔹وقتی شمر نامه را برای عمر سعد خواند ، عمر گفت : وای بر تو ، چه در سر داری؟ خانه ات خراب به خدا به گمانم تو نگذاشتی پیشنهاد مرا بپذیرد و کاری را که امید به اصلاح آن داشتم خراب کردی، بخدا حسین تسلیم نشود ،او روح بزرگواری دارد. ✳️شمر گفت چه میکنی؟ دستور را اجرا میکنی یا لشکر را به من واگذار میکنی؟ ✳️گفت : نه من خود متصدی کار میشوم و تو فرمانده پیادگان شو. 🔹عمر بن سعد شب به سوی حسین علیه السلام یورش برد. ✅ : 1⃣عمربن سعد تا روزهای آخر قصد جنگ با امام را نداشت اما بخاطر حب جاه و مقام دستش به خون امام زمانش آلوده شد. 2⃣تحریک کننده ابن زیاد برای فشارآوردن به سیدالشهدا ، شمر ملعون بوده 3⃣کسی که دستور داد بر بدن امام اسب بتازند و بدن ها را تکه تکه کنند ابن زیاد بوده -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
لعنت الله علیه 🔹نامه ابن زیاد به دست عمر ابن سعد رسید که در آن دستور داده بود که: 🔸هرچه زودتر جنگ را شروع کن... 🔹هنگامی که لشکریان ابن سعد از متن نامه خبردار شدند ، شروع به پیشروی به سوی خیام حسینی کردند. ✳️ ابن ذی الجوشن نزدیک خیام امام آمده و فریاد زد: 📣 کجایند پسران خواهر من: عبدالله و جعفر و عباس و عثمان؟ 👈🏻 (ظاهرا شمر از قبیله بنی کلاب بوده و چون حضرت اُم البنین هم از آن قبیله بوده در اینجا خود را دایی پسران اُم البنین را معرفی میکند) ✳️امام حسین علیه السلام فرمودند: ▪️جوابش را بگویید ، هرچند که او شخصی است ، زیرا او یکی از دایی های شماست. 🔸آنها گفتند : با ما چه کار داری؟ 🔹شمر: خواهر زاده های من! شما در امان هستید و خود را برادرتان حسین به کشتن ندهید و از امیرمومنان یزید اطاعت نمایید! 🔹راوی گفت: حضرت عباس فرزند علی علیه السلام فریاد زد: 💠(١) دستانت بریده باد! لعنت خدا بر تو و بر امان تو! ای دشمن خدا ! آیا تو به ما میگویی که دست از یاری سید و سرورمان ، حسین پسر فاطمه سلام الله علیها برداریم و مطیع و فرمانبر ملعونان و ملعون زادگان شویم!؟ ✅ : 1⃣خجالت فرزندان اُم البنین در اردوگاه حسینی به دلیل اینکه شمر خودش را از اقوام آنها معرفی کرد. 2⃣نگرانی کودکان و زنان حرم تا ببینند سرانجام این امان نامه چه میشود(هرچند همه به آنها اعتماد کافی داشتند) 3⃣حرکت لشکر به سمت اردوگاه حسینی و نشان دادن امان نامه برای شروع جنگ 4⃣امتحان بزرگ فرزندان اُم البنین 5⃣رحمت واسعه امام حسین علیه السلام و دستور به پاسخگویی به شمر گرچه فاسق است -------------------------------------------------- 💠قسمت های : ▪️(١) فَناداهُ العباسُ ابنُ علی علیه السلام : تَبَّت یَداکَ وَ بِئسَ ما جِئتَنا بِهِ مِن اَمانِکَ یا عَدُوَّ اللهِ! -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
1_1656855220.mp3
3.66M
محرم ۱۴۰۱ 🔊 عاشقی پیداست از آهنگ دل... 🎤حجت الاسلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
1397-429.mp3
8.85M
✅ روضه شب نهم محرم 🎤 حجت الاسلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
1397-428.mp3
11.5M
✅ روضه شب نهم محرم 🎤 حجت الاسلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
🔹قبل از رفتن حضرت اباالفضل(ع) مخدرات در خیمه های خود بودند و عباس(ع) نگهبان خیام بود 🔸وقتی امام برگشت و عمود خیمه عباس(ع)را کشید،زینب(س)فرمود: وای از اسیری... 🔹از این به بعد قافله سالار زینب است... علیه السلام علیه السلام @hosenih_maghtal
🔹 حضرت سیدالشهدا علیه السلام این سخنان را میفرمودند که... 🔸صدای و دختران و خواهرش زینب سلام الله علیها برخاست. 😭💠(۱) آنها به صورت های خود میزدند و با ... ✳️امام برادر خود عباس علیه السلام را به همراه علی اکبر علیه السلام فرزندش ، به سوی زنان روانه کرد و فرمود: 😭زنان را ساکت نمایید ، زیرا به جان خودم سوگند آنها مصایب و گریه های فراوانی در پیش روی خواهند داشت. ✅پ_ن: 1⃣عزاداری زنان کاروان بر خود و سیدالشهدا علیه السلام درحالی که هنوز امام زنده است و این موضوع بر داغ امام میافزاید 2⃣به صورت های خود سیلی میزدند هرچند میدانستند بعد از امام سیلی های فروانی خواهند خورد 3⃣با صدای بلند میگریستند و تمام اینها در برابر دشمن غم هایی بود بر قلب امام 4⃣مشکل گشای زنان و فرزندان حرم ۲نفر بودند عباس و علی اکبر علیهم السلام پس قطعا شهادت این دوتن به گونه ای خاص جگر بانوان و کودکان کاروان را آتش زده است -------------------------------------------------- 💠قسمت های : ▪️(١) وَ لَطَمنَ وَ ارتَفَعَت اَصواتُهُنَّ... -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
العباس (ع) 📚بحار الأنوار، ج45، ص: 41 ◾️لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟ 🔹وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟ ◾️فبكى الحسين ع بكاء شديدا  ✳️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد  ◾️ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي ✳️بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد ✳️فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. ✳️عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از  اين منافقین خونخواهى كنم.  ◾️فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ 🔶امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.  ◾️فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم  🔷ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.: ◾️فرجع إلى أخيه فأخبره  🔶عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.  ◾️فسمع الأطفال ينادون العطش العطش 😭ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!  ◾️فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات 🔷حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.  ◾️فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات  🔶تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.  ◾️و رموه بالنبال فكشفهم 🔷او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت  ◾️و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء. 🔶و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.  ◾️فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء 🔷وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.  ◾️و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة 🔶پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه ها گرديد.  ◾️فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من كل جانب 🔷دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.  ◾️فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها 🔶حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق آن حضرت را قطع كرد.  ◾️فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند  🔷آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.  ◾️فحمل القربة بأسنانه ✳️حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.  ◾️فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها ❇️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت ◾️ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره 😭سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! ◾️فانقلب عن فرسه  😭پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد  ◾️و صاح إلى أخيه الحسين أدركني ✳️و فرياد زد: يا اخا ادركنى.  ◾️فلما أتاه رآه صريعا فبكى 🔷وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد  ◼️و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. 😭امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چاره ام قليل و اندك شد. -------------------------------------------------- علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
۱۴۰۳ 🔻زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به شب و روز دهم محرم دسترسی پیدا کنند... ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
1397-431.mp3
5.94M
✅ روضه شب دهم محرم 🎤 حجت الاسلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
4_5989825811216075093.mp3
8.65M
✅روضه شب دهم محرم ۹۹ 🔻استاد 🔺 روضه علیه السلام ع علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
سلام الله علیها 🔹حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: 🔹(حسین جان!) پدر و مادرم فدایت شوند!من فدایت شوم! آیا تو را می کشند؟ 🔸امام حسین علیه السلام درحالی که و دیدگانش پر از شده بود فرمود: 🔸(خواهرجان!) اگر مرغ قطا را به حال خود رها می کردند ، در آشیانه خود میخوابید. 🔹حضرت زینب فرمودند : ای وای بر من ! آیا خودت را اسیر و گرفتار دشمن میدانی ، تحمل این داغ بر دل من سخت تر و دشوار تر است. ✳️این سخن را فرمود، سپس دست برد و و بر زمین افتاد.! -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹امشب زینب(س) وقتی شنید که امام اشعاری درباره مرگ میخواند... 🔸مضطرب پرسید:مگر مطمئنی فردا کشته میشوی؟ 🔹امام بغض کرد و فرمود:آری 🔸زینب(س)به صورت خود سیلی زد و از هوش رفت علیه السلام سلام الله علیها ✅ @hosenih_maghtal
🔹امام بر زمین نشسته بود که خواب اندکی حضرت را ربود ، هنگامی که برخاست فرمود: 🔸خواهرجان! همینک جدم ، پدرم ، مادرم و برادرم را درخواب دیدم که همگی شان به من گفتند : ▪️حسین جان! به زودی نزد ما خواهی بود. ✳️هنگامی که زینب سلام الله علیها این سخن را شنید 💠(١) بر صورت خود سیلی زد و با صدای بلند شروع به گریستن نمود.. 🔹امام فرمود : خواهرم آرام باش خود را حفظ کن و کاری مکن که زبان به و ما بگشاید. -------------------------------------------------- 💠قسمت های : ▪️(١)فَلَطَمَت زَینَبُ وَجهَها وَ صاحَت وَ بَکَت -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹امام در اصحاب خودش را ستایش کرد ، نگفت یک عده مردم بیگناه و بیچاره فردا کشته میشوید و به عمر شما خاتمه داده میشود ، بلکه آنها را ستایش کرد و فرمود : ✳️من یارانی در جهان بهتر از یاران خود سراغ ندارم.... -------------------------------------------------- 📘   علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔹بعد اعلام وفاداری اصحاب حضرت برای آنها دعا کرد و فرمود: ✳️اکنون سر بردارید و نگاه کنید ، آنها جایگاه خود را دربهشت دیدند و آن حضرت منزل یکایک آنها را به آنها نشان میداد و هرکدام در روز عاشورا از هم سبقت میگرفتند که زودتر به منزل خود در بهشت وارد شوند. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔹حسین علیه السلام شب هنگام یاران خود را جمع کرد ، علی ابن حسین(امام سجاد) علیه السلام گوید : 🔸با آن که بیمار بودم ، نزدیک رفتم تا آنچه گوید بشنوم ، شنیدم پدرم به اصحابش گفت: 🔴...اما بعد ، من در میان اصحاب جهان باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمیدانم و در میان خانواده ها مهربان تر و گرمتر و بهتر از خانواده خود نمیشناسم ، خدا شما همه را از طرف من جزای خیر دهد. 🔻به همه شما اجازه دادم آزادانه بروید و من شما را حلال کردم😭 🔻پیمان و تعهدی ندارید 🔻این شب تار شما را فراگرفته در اواج ظلمت آن خود را از گرداب بیرون کشید 🔻هر کدام شما دست یکی از افراد خاندان مرا بگیرد و در روستاها و شهرها پراکنده شوید تا خدا گشایش دهد ، زیرا این مردم مرا میخواهند و اگر مرا گرفتار کنند ، به جستجوی دیگران نخواهد آمد. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔹بعد اعلام وفاداری اصحاب حضرت برای آنها دعا کرد و فرمود: ✳️اکنون سر بردارید و نگاه کنید ، آنها جایگاه خود را دربهشت دیدند و آن حضرت منزل یکایک آنها را به آنها نشان میداد و هرکدام در روز عاشورا از هم سبقت میگرفتند که زودتر به منزل خود در بهشت وارد شوند. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔹 ، زینب(س) وقتی شنید که امام اشعاری درباره مرگ میخواند... 🔸مضطرب پرسید:مگر مطمئنی فردا کشته میشوی؟ 🔹امام بغض کرد و فرمود:آری 🔸زینب(س)به صورت خود سیلی زد و از هوش رفت س ✅ @hosenih_maghtal
🔹 ، زینب(س) وقتی شنید که امام اشعاری درباره مرگ میخواند... 🔸مضطرب پرسید:مگر مطمئنی فردا کشته میشوی؟ 🔹امام بغض کرد و فرمود:آری 🔸زینب(س)به صورت خود سیلی زد و از هوش رفت س ✅ @hosenih_maghtal
🔹زینب سلام الله علیها کنارش آمد... 🔸نگران و مضطرب بود... 🔹گریه میکرد... 🔸گفت:عباس جان شنیده ام برایت اَمان نامه آوردند... 🔹حسینم غریب است... س ع @hosenih_maghtal