eitaa logo
حسینیه مقتل
5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
324 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🔹قاسم ابن الحسن علیه السلام عرض کرد: آیا من هم در کشتگانم؟ 🔸امام بر او رقّت کرد و فرمود: عزیزم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ ✳️گفت : از عسل شیرین تر. 🔹فرمود : آری والله تو هم یکی از آن مردانی که با من کشته میشوی ✳️پس از آنکه ✳️پسر کوچکم عبدالله(علی اصغر) هم کشته میشود. 🔴گفت: عمو جان، به زنان هم میرسند تا آن کودک شیرخوار را بکشند؟😭 🔹فرمود : عبدالله وقتی در آغوش من است فاسقی تیری به گلوی او زند و او ناله کند و خونش در دست من بریزدو آن را به آسمان بلند کنم، 🔸گویم: خدایا شکیبایم و به حساب تو گذارم، آتش در خندقی پشت خیمه ها است شعله کشد و من در ساعت عمرم بر آنها بتازم و آنچه خدا خواهد واقع شود. ✳️او گریست و ما گریستیم و در خیمه ها گریه و شیون از فرزندان رسول خدا بلند شد ✅ : 1⃣وجود قاسم مثل اجدادش سرشار از غیرت است ، وقتی به او میگویند فرزند شیرخوار هم شهید میشود اولین سوالش از عمو این است؛ آیا به زنان هم میرسند؟ -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹تاریخ الطبرى ـ به نقل از حُمَید بن مسلم ـ : 🔸جوانى به سان پاره ماه شمشیر به دست، به سوى ما آمد. او پیراهن و بالاپوش و کفش هایى داشت که بند یک لِنگه اش پاره شده بود، و از یاد نبرده ام که لنگه چپ آن بود. 🔹عمرو بن سعد بن نُفَیل اَزْدى به من گفت: به خدا سوگند بر او حمله مى برم. به او گفتم : سبحان اللّه! از آن چه مى خواهى؟! کُشتن همین کسانى که گرداگردِ آنها را گرفته اند براى تو بس است. 🔸گفت: به خدا سوگند، به او حمله خواهم بُرد! آن گاه بر او حمله بُرد و باز نگشت تا با شمشیر بر سرش زد. 🔹آن جوان به صورت [بر زمین] افتاد و فریاد برآورد: 😭عموجان! 🔸حسین علیه السلام  مانند باز شکارى نگاهى انداخت و مانند شیر به عمرو، یورش بُرد و او را با شمشیر زد. 🔹او ساعد دستش را جلوى آن گرفت امّا از آرنج ، قطع شد. فریادى کشید و از امام علیه السلام کناره گرفت. سواران کوفه یورش آوردند تا عمرو را از دست حسین علیه السلام بِرَهانند؛ امّا عمرو در جلوى سینه مَرکب ها قرار گرفت و سواران با اسب بر روى او رفتند و وى را لگدمال کردند تا مُرد. 🔹غبار [ نبرد ] که فرو نشست حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان ایستاده بود ✳️و او پاهایش را از درد به زمین مى کشید. 🔸 حسین علیه السلام فرمود: «از رحمت خدا دور باد گروهى که تو را کُشتند و کسانى که طرفِ دعوایشان در روز قیامت جدّ توست!». 🔹 سپس فرمود: «به خدا سوگند ، بر عمویت گران مى آید که او را بخوانى و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد و سودى نداشته باشد؛ صدایى که ـ به خدا سوگند ـ جنایتکاران و تجاوزگران بر آن فراوان و یاورانش اندک اند». 🔸سپس او را بُرد و گویى مى بینم که پاهاى آن جوان بر زمین کشیده مى شود و حسین علیه السلام ، سینه اش را بر سینه خود ، نهاده است. 🔹 با خود گفتم : با او چه مى کند؟ او را آورد و کنار فرزند شهیدش على اکبر و کشتگان گِرد او ـ که از خاندانش بودند ـ گذاشت. 🔸نام آن جوان را پرسیدم. گفتند: قاسم بن حسن بن على بن ابى طالب است. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸تاریخ الطبری عن حُمَید بن مسلم: 🔹خَرَجَ إلَینا غُلامٌ کَأَنَّ وَجهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ، فی یَدِهِ السَّیفُ، عَلَیهِ قَمیصٌ وإزارٌ ونَعلانِ قَدِ انقَطَعَ شِسعُ أحَدِهِما ـ ما أنسى أنَّهَا الیُسرى ـ فَقالَ لی عَمرُو بنُ سَعدِ بنِ نُفَیلٍ الأَزدِیُّ: وَاللّه ِ لَأَشُدَّنَّ عَلَیهِ! فَقُلتُ لَهُ: سُبحانَ اللّهِ! وما تُریدُ إلى ذلِکَ؟! یَکفیکَ قَتلُ هؤُلاءِ الَّذینَ تَراهُم قَدِ احتَوَلوهُم. قالَ: فَقالَ: وَاللّه لَأَشُدَّنَّ عَلَیهِ؛ فَشَدَّ عَلَیهِ.فَما وَلّى حَتّى ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّیفِ، فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ، فَقالَ: یا عَمّاه! قالَ: فَجَلَّى الحُسَینُ علیه السلام کَما یُجَلِّی الصَّقرُ، ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَیثٍ غُضُبٍّ،  فَضَرَبَ عَمراً بِالسَّیفِ، فَاتَّقاهُ بِالسّاعِدِ، فَأَطَنَّها مِن لَدُنِ المِرفَقِ، فَصاحَ، ثُمَّ تَنَحّى عَنهُ وحَمَلَت خَیلٌ لِأَهلِ الکوفَةِ لِیَستَنقِذوا عَمراً مِن حُسَینٍ علیه السلام، فَاستَقبَلَت عَمراً بِصُدورِها، فَحَرَّکَت حَوافِرَها وجالَتِ الخَیلُ بِفُرسانِها عَلَیهِ فَوَطِئَتهُ حَتّى ماتَ. وَانجَلَتِ الغَبرَةُ، ✳️فَإِذا أنَا بِالحُسَینِ علیه السلام قائِمٌ عَلى رَأسِ الغُلامِ، 😭وَالغُلامُ یَفحَصُ بِرِجلَیهِ؛ وحُسَینٌ علیه السلام یَقولُ: بُعداً لِقَومٍ قَتَلوکَ، ومَن خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ فیکَ جَدُّکَ! ثُمَّ قالَ: عَزَّ وَاللّه عَلى عَمِّکَ أن تَدعُوَهُ فَلا یُجیبَکَ ، أو یُجیبَکَ ثُمَّ لا یَنفَعَکَ! صَوتٌ وَاللّه کَثُرَ واتِرُهُ وقَلَّ ناصِرُهُ. ثُمَّ احتَمَلَهُ، فَکَأَنّی أنظُرُ إلى رِجلَیِ الغُلامِ یَخُطّانِ فِی الأَرضِ، وقَد وَضَعَ حُسَینٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قالَ: فَقُلتُ فی نَفسی: ما یَصنَعُ بِهِ؟ فَجاءَ بِهِ حَتّى ألقاهُ مَعَ ابنِهِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وقَتلى قَد قُتِلَت حَولَهُ مِن أهلِ بَیتِهِ، فَسَأَلتُ عَنِ الغُلامِ، فَقیلَ: هُوَ القاسِمُ بنُ الحَسَنِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ. -------------------------------------------------- 📘 طبری: ج ۵ ص ۴۴٧ علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹راوى گفت: جوانى به سوی میدان نبرد بيرون آمد كه صورتش گوئى پاره ماه بود و مشغول جنگ شد. 🔸ابن فضيل ازدى با شمشير چنان بر فرقش زد كه سرش را شكافت. 🔹جوان به صورت به زمین افتاد و فرياد زد: ▪️عمو جان به دادم برس! 🔸امام حسين عليه السّلام مانند باز شكارى خود را به ميدان رساند و همچون شير خشمگين حمله ور شد و شمشيرى بر ابن فضيل زد كه او دست خود را سپر نمود و از مرفق جدا شد. ابن فضیل چنان فرياد زد كه همه لشكر شنيدند. 🔻مردم كوفه براى نجاتش حرکت کردند و در نتيجه بدنش زير سم اسبها ماند و به هلاكت رسید. راوى گفت: گرد و غبار كارزار فرو نشست. ديدم امام حسين عليه السّلام بر بالين آن جوان ايستاده و 🔻جوان از شدّت درد پاى بر زمين ميسايد و امام حسين عليه السّلام ميگويد: 🔻از رحمت خدا دور باد گروهى كه تو را كشتند. جدّ و پدرت در روز قيامت از آنان كيفر خواست خواهند نمود. 🔻پس فرمود: به خدا قسم بر عمويت دشوار است كه تو او را به يارى خود بخوانى و او دعوت تو را اجابت نكند يا اجابت كند ولى به حال تو سودى نبخشد. به خدا قسم امروز روزى است كه براى عمويت كينه جو فراوان است و ياور اندك. 😭سپس نعش جوان را به سينه چسبانید و با خود آورد و در ميان كشتگان خانوادهاش گذاشت. ✳️راوى گفت: حسين عليه السّلام كه ديد جوانان و دوستانش همه كشته شده و روى زمين افتاده اند تصميم گرفت كه خود به جنگ دشمن برود و خون دلش را نثار دوست كند. 📣صدا زد: ◼️آيا كسى هست كه از حرم رسول خدا دفاع كند؟ ◼️آيا خداپرستى هست كه در باره ما از خداوند بترسد؟ ◼️آيا فریادرسى هست كه به اميد پاداش خداوندى به داد ما برسد؟ ◼️آيا ياورى هست كه به اميد آنچه نزد خداست ما را يارى كند؟ ✳️زنان حرم وقتی صداى آن حضرت را شنيدند صدای خود به گريه و شیون بلند كردند.  -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸قَالَ الرَّاوِي: ✳️وَ خَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ 🔹فَجَعَلَ يُقَاتِلُ فَضَرَبَهُ ابْنُ فُضَيْلٍ الْأَزْدِيُّ عَلَى رَأْسِهِ فَفَلَقَهُ فَوَقَعَ الْغُلَامُ لِوَجْهِهِ وَ صَاحَ يَا عَمَّاهْ فَجَلَّى الْحُسَيْنُ كَمَا يُجَلِّي الصَّقْرُ ثُمَّ شَدَّ شَدَّةَ لَيْثٍ أَغْضَبَ فَضَرَبَ ابْنَ فُضَيْلٍ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا بِالسَّاعِدِ فَأَطَنَّهُ مِنْ لَدُنِ الْمِرْفَقِ فَصَاحَ صَيْحَةً سَمِعَهُ أَهْلُ الْعَسْكَرِ وَ حَمَلَ أَهْلُ الْكُوفَةِ لِيَسْتَنْقِذُوهُ فَوَطِئَتْهُ الْخَيْلُ حَتَّى هَلَكَ. قَالَ وَ انْجَلَتِ الْغُبْرَةُ فَرَأَيْتُ الْحُسَيْنَ قَائِماً عَلَى رَأْسِ الْغُلَامِ ✳️وَهُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلَيْهِ 🔸وَ الْحُسَيْنُ يَقُولُ بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيكَ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبُكَ أَوْ يُجِيبُكَ فَلَا يَنْفَعُكَ صَوْتُهُ هَذَا يَوْمٌ وَ اللَّهِ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ ✳️ثُمَّ حَمَلَ الْغُلَامَ عَلَى صَدْرِهِ حَتَّى أَلْقَاهُ بَيْنَ الْقَتْلَى مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ. 🔹 قَالَ وَ لَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ مَصَارِعَ فِتْيَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى ▪️هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ▪️هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا ▪️هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا ▪️هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا ✳️فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ ... -------------------------------------------------- 📘، سيد بن طاووس، صفحه 115 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
بن الحسن و آن حضرت 🔹(قاسم بن الحسن) براى جهاد در راه خدا به سوی میدان جنگ بیرون آمد. ✳️او كودك صغيرى بود كه بالغ شده بود. 🔸هنگامى كه امام حسين عليه السلام به او نگاه كرد و ديد براى مبارزه قيام نموده است با وى معانقه كرد و ✳️هر دو به قدرى گريستند كه غش نمودند. 🔹سپس از امام حسين عليه السلام اجازه جهاد خواست. ولى آن بزرگوار اجازه نداد. 🔸آن كودك همچنان دستها و پاهاى امام عليه السلام را ميبوسيد تا اينكه به او اجازه داد. وى در حالى كه اشكهايش بصورتش ميريخت متوجه كارزار شد و اين رجز را ميخواند: 🔻اگر مرا نمیشناسيد من پسر حسن هستم 🔻كه او سبط پيامبر برگزيده و امين است. 🔻اين حسين است كه نظير شخصى اسير در بين اين مردم میباشد. 🔻خدا كند اين مردم از باران رحمت خدا سيراب نشوند. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸ثم خرج... و هو غلام صغير لم يبلغ الحلم ✳️فلما نظر الحسين إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان حتى غشي عليهما ثم استأذن الحسين في المبارزة فأبى الحسين أن يأذن له فلم يزل الغلام يقبل يديه و رجليه حتى أذن له فخرج و دموعه تسيل على خديه و هو يقول : إن تنكروني فأنا ابن الحسن سبط النبي المصطفى و المؤتمن هذا حسين كالأسير المرتهن بين أناس لا سقوا صوب المزن -------------------------------------------------- 📘 الأنوار ، علامه مجلسی، ج45، ص: 33 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
بن الحسن و آن حضرت 🔹راوى گفت: جوانى به سوی میدان نبرد بيرون آمد كه صورتش گوئى پاره ماه بود و مشغول جنگ شد. ابن فضيل ازدى با شمشير چنان بر فرقش زد كه سرش را شكافت. جوان به صورت به زمین افتاد و فرياد زد: عمو جان به دادم برس! امام حسين عليه السّلام مانند باز شكارى خود را به ميدان رساند و همچون شير خشمگين حملهور شد و شمشيرى بر ابن فضيل زد كه او دست خود را سپر نمود و از مرفق جدا شد. ابن فضیل چنان فرياد زد كه همه لشكر شنيدند. مردم كوفه براى نجاتش حرکت کردند و در نتيجه بدنش زير سم اسبها ماند و به هلاكت رسید. راوى گفت: گرد و غبار كارزار فرو نشست. ديدم امام حسين عليه السّلام بر بالين آن جوان ايستاده و جوان از شدّت درد پاى بر زمين ميسايد و امام حسين عليه السّلام ميگويد: از رحمت خدا دور باد گروهى كه تو را كشتند. جدّ و پدرت در روز قيامت از آنان كيفر خواست خواهند نمود. پس فرمود: به خدا قسم بر عمويت دشوار است كه تو او را به يارى خود بخوانى و او دعوت تو را اجابت نكند يا اجابت كند ولى به حال تو سودى نبخشد. به خدا قسم امروز روزى است كه براى عمويت كينه جو فراوان است و ياور اندك. سپس نعش جوان را به سينه چسبانید و با خود آورد و در ميان كشتگان خانوادهاش گذاشت. راوى گفت: حسين عليه السّلام كه ديد جوانان و دوستانش همه كشته شده و روى زمين افتادهاند تصميم گرفت كه خود به جنگ دشمن برود و خون دلش را نثار دوست كند. صدا زد: آيا كسى هست كه از حرم رسول خدا دفاع كند؟آيا خداپرستى هست كه در باره ما از خداوند بترسد؟ آيا فریادرسى هست كه به اميد پاداش خداوندى به داد ما برسد؟ آيا ياورى هست كه به اميد آنچه نزد خداست ما را يارى كند؟ زنان حرم وقتی صداى آن حضرت را شنيدند صدای خود به گريه و شیون بلند كردند. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸قَالَ الرَّاوِي: وَ خَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ فَجَعَلَ يُقَاتِلُ فَضَرَبَهُ ابْنُ فُضَيْلٍ الْأَزْدِيُّ عَلَى رَأْسِهِ فَفَلَقَهُ فَوَقَعَ الْغُلَامُ لِوَجْهِهِ وَ صَاحَ يَا عَمَّاهْ فَجَلَّى الْحُسَيْنُ كَمَا يُجَلِّي الصَّقْرُ ثُمَّ شَدَّ شَدَّةَ لَيْثٍ أَغْضَبَ فَضَرَبَ ابْنَ فُضَيْلٍ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا بِالسَّاعِدِ فَأَطَنَّهُ مِنْ لَدُنِ الْمِرْفَقِ فَصَاحَ صَيْحَةً سَمِعَهُ أَهْلُ الْعَسْكَرِ وَ حَمَلَ أَهْلُ الْكُوفَةِ لِيَسْتَنْقِذُوهُ فَوَطِئَتْهُ الْخَيْلُ حَتَّى هَلَكَ. قَالَ وَ انْجَلَتِ الْغُبْرَةُ فَرَأَيْتُ الْحُسَيْنَ قَائِماً عَلَى رَأْسِ الْغُلَامِ وَهُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلَيْهِ وَ الْحُسَيْنُ يَقُولُ بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيكَ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبُكَ أَوْ يُجِيبُكَ فَلَا يَنْفَعُكَ صَوْتُهُ هَذَا يَوْمٌ وَ اللَّهِ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ ثُمَّ حَمَلَ الْغُلَامَ عَلَى صَدْرِهِ حَتَّى أَلْقَاهُ بَيْنَ الْقَتْلَى مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ. قَالَ وَ لَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ مَصَارِعَ فِتْيَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ ... -------------------------------------------------- 📘، سيد بن طاووس، صفحه 115 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹در زیارت ناحیه مقدسه درباره قاسم بن الحسن علیهما السلام چنین آمده است: 🔸سلام بر قاسم، فرزند حسن بن علی؛ ضربت خورده بر سرش؛ و زرهش کنده شده؛ هنگامی که عمویش حسین را صدا زد! پس عمویش خود را مانند بازی شکاری بر بالای سرش رساند و او پاهایش را به خاک می سایید؛ و حسین علیه السلام می فرمود: [از رحمت خدا دور باشند] قاتلان تو؛ کسانی که روز قیامت، دشمنشان جدّ تو و پدر تو هستند! 🔹سپس فرمود: به خدا سوگند بر عمویت گران است که او را بخوانی و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد ولی تو کشته شده بر خاک افتاده باشی و سودی برایت نداشته باشد. 🔸 به خدا سوگند امروز روزی است که کشندگان او (عمویت) فراوان و یاورانش اندک اند! 🔸خداوند مرا در روز قیامت با شما دو نفر (قاسم و امام حسین علیه السلام) قرار دهد و در جایگاه شما جای دهد. خداوند قاتلت عمر بن سعد بن عروة بن نفیل ازدی را لعنت کند و او را به دوزخ برساند و عذابی دردناک برایش آماده سازد! -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِينَ نَادَى الْحُسَيْنَ عَمَّهُ فَجَلَا عَلَيْهِ عَمُّهُ كَالصَّقْرِ وَ هُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلَيْهِ التُّرَابَ وَ الْحُسَيْنُ يَقُولُ بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبَكَ أَوْ أَنْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلَا يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي مُبَوَّأَكُمَا وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ عُمَرَ بْنَ سَعْدِ بْنِ عُرْوَةَ بْنِ نُفَيْلٍ الْأَزْدِيَّ وَ أَصْلَاهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً. -------------------------------------------------- 📘 الأعمال، سید بن طاووس، ج2، ص 574-575 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹حدیث... 🔸پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله : خداوند دوست دارد کسی را که حسین علیه السلام را دوست بدارد... @hosenih_maghtal
🔷ان شاالله امشب بتوانیم یتیم نوازی کنیم...
🔹برایش زرهی پیدا نشد... 🔸حتی چکمه های جنگی نداشت... 🔺به همین خاطر قاسم بدنش از بقیه بیشتر آسیب دید... 🔺وقتی امام میآوردش پاهایش به زمین کشیده میشد 😭قد کشیده بود... ✅ @hosenih_maghtal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹عکس نگاره سرباز ۱۳ ساله امام حسین علیه السلام... 🔺قاسم ابن الحسن علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
حالا رسیده است زمان حسن شدن آماده ی مبارزه ی تن به تن شدن #علی_اکبر_لطیفیان ✅ @hosenih_maghtal
🔹روز ششم محرم الحرام... ✅ @hosenih_maghtal
✅نکات خاصی که در مورد قاسم ابن الحسن علیه السلام مطرح هست: 1⃣قاسم(ع) از کودکی یتیم شده و در آغوش امام حسین علیه السلام بزرگ شده است یعنی علاوه بر اینکه یادگار امام مجتبی علیه السلام هست فرزند امام حسین علیه السلام هم محسوب میشود. 2⃣باتوجه به اینکه امام مجتبی علیه السلام بسیار چهره ی زیبایی داشتند قاسم علیه السلام هم بسیار زیبا بودند تا جایی که راوی میگوید: 🔻وَ خَرَجَ غلامٌ کَانَّ وَجهَهُ شِقَّه قمر... 3⃣محبت شدید امام حسین علیه السلام به این نوجوان تا جایی که بعد از التماس های فراوان امام به او اذن میدان میدهد.اما نقل میکنند که آن قدر در آغوش هم گریه کردند تا اینکه هر دو غش کردند. 🔻این نکته بسیار مهم جلب توجه میکند که امام معصوم و حجت خدا چرا از هوش رفته است؟ 🔻آیا جای دیگری مشابهی داشته که امام معصوم غش کند؟ 4⃣غیرت و شوق شهادت در وجود این نوجوان در حد اعلاء بوده ، تا جایی که شب عاشورا سوال میکند : ▪️ آیا من هم شهید میشوم؟؟ ▪️امام سوال میکند (شهادت)مرگ در نظر تو چگونه است؟ ▪️میگوید: شیرین تر از عسل. 🔻این جمله حکایت از عمق معرفت ایشان دارد که شهادت در حمایت از امام زمانش را برایش شیرین تر از عسل کرده است. 5⃣زنده بود که لگد مال اسبهای دشمن شد...😭 6⃣لباس جنگ برایش پیدا نشد...نوجوان بود...وقتی امام بدن مطهرش را به خیمه شهدا بر میگرداند سینه اش را به سینه قاسم چسبانده بود...اما پاهای قاسم به زمین کشیده میشد😭😭😭 قد کشیده بود...زیر سم اسبها... ✅ @hosenih_maghtal
🔹 #شب_هفتم... 👇روضه های شب هفتم محرم الحرام... 🔸علی اصغر علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
کنید به این رحم کنید 🔹وقتى امام حسين عليه السلام ديد كه آنها بر كُشتن او پافشارى مى كنند، ✳️قرآنى را گرفت و آن را باز كرد و بر سرش نهاد و ندا داد: 🔸«كتاب خدا و نيز جدّم محمّد ، فرستاده خدا، ميان من و شما [ داورى كند] . اى مردم ! ✳️براى چه خونم را حلال مى شمريد؟!...»  🔹سپس امام حسين عليه السلام، به سوى يكى از كودكانش كه از تشنگى مى گريست رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت: ✳️«اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد، بر اين كودك رحم كنيد». 😭در اين حال مردى از آنان تيرى به سوى او انداخت و كرد. 😭حسين عليه السلام مى گريست و مى گفت: ▪️«خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند، امّا ما را كُشتند داورى كن» ✳️در اين هنگام از آسمان ندايى رسيد: ▪️« ای حسین، او را وا گذار كه در بهشت او را شير مى دهند» ✅ : 1⃣امام علیه السلام قران بر سرش گرفته تا شاید این قوم جاهل بخاطر قرآن ظاهری حرمتش را نگه دارند، این درحالی است امام خودش حقیقت قرآن و قرآن ناطق است.(کاری که ما در شبهای قدر انجام میدهیم ، این اقدام یعنی که ما دیگر آخرین راهمان پناه به قرآن است) 2⃣حضرت میفرماید : چرا خون مرا حلال میدانید؟ وقتی خونی حلال شمرده شود دیگر کسی برای ریختن آن خون از کسی دلیل نمیخواهد ، ریختن آن خون عادی میشود و.... 3⃣امام فرموده اگر به من رحم نمیکنید به این کودک رحم کنید ، این اوج مظلومیت سیدالشهدا را نشان میدهد ، وقتی با هر زبانی هدایتشان کرد و فقط دشنام شنید لشکر دشمن را به سوی فطرتشان هدایت کرد ؛ که هر انسانی ، در دلش نسبت به طفل شیر خوار مهربانی می یابد اما این قوم فرزندان هند جگرخوار هستند... 4⃣راوی میگوید تیری آمد و کودکش را ذبح نمود ، در فقه به بریده شدن چهار رگ اصلی گلو ذبح میگویند. چرا میگوید کودکش را ذبح کرد؟ 5⃣تنها جایی که نقل شده از آسمان برای سیدالشهدا پیام تسلیت آمده همین جا بوده ، ظاهرا مصیبت به اوج خود رسیده و در جایی نقل است که امام بعد از این مصیبت ۲ رکعت نماز خوانده است چون قرآن میفرماید از صبر و نماز کمک بگیرید و ظاهرا سیدالشهدا به کمک احتیاج داشته است😭 -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸لَمّا رَآهُمُ الحُسَينُ عليه السلام مُصِرّينَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَيني وبَينَكُم كِتابُ اللّه، وجَدّي مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، ✳️يا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمي؟!... فَالتَفَتَ الحُسَينُ عليه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى يَدِهِ، وقالَ: ✳️يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ ✳️فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ويَقولُ: اللّهُمَّ احكُم بَينَنا وبَينَ قَومٍ دَعَونا لِيَنصُرونا فَقَتَلونا. ✳️فَنودِيَ مِنَ الهَوا: دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ. -------------------------------------------------- 📘 الخواص، سبط این جوزی، ص ٢٥٢ علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
شیر خوار امام حسین و دفن آن 🔹هنگامى كه ياران و نزديكان امام حسين عليه السلام كشته شدند، او يكّه و تنها مانْد و كسى جز پسرش على زين العابدين و پسرى ديگر به نام عبد اللّه ـ كه شيرخوار بود ـ با او نبود. 🔸حسين عليه السلام به جلوى درِ خيمه آمد و گفت: ▪️«آن كودك را به من بدهيد تا با او خداحافظى كنم». آن كودك را به او دادند. كودك را مى بوسيد و مى گفت: «پسركم ! واى بر اين مردم كه طرف دعوايشان محمّد صلى الله عليه و آله است !» 🔹گفته شده: در همين حال تيرى آمد و بر گودىِ گلوى كودك نشست و او را كُشت. 🔸امام حسين عليه السلام از اسبش فرود آمد و با قبضه شمشيرش گودالى كَند و كودك را با خون آغشته اش در آن دفن كرد. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸لَمّا قُتِلَ أصحابُ الحُسَينِ عليه السلام وأقارِبُهُ، وبَقِىَ وَحيداً فَريداً لَيسَ مَعَهُ إلَا ابنُهُ عَلِىٌّ زَينُ العابِدينَ عليه السلام، وَابنٌ آخَرُ فِى الرِّضاعِ اسمُهُ عَبدُ اللّه، فَتَقَدَّمَ الحُسَينُ عليه السلام إلي بابِ الخَيمَةِ فَقالَ: ناوِلونى ذلِكَ الطِّفلَ حَتّي اُوَدِّعَهُ! فَناوَلوهُ الصَّبِىَّ، فَجَعَلَ يُقَبِّلُهُ وهُوَ يَقولُ: يا بُنَيَّ، وَيلٌ لِهؤُلاءِ القَومِ إذا كانَ خَصمَهُم مُحَمَّدٌ صلي الله عليه وآله . قيلَ: فَإِذا بِسَهمٍ قَد أقبَلَ حَتّي وَقَعَ فى لَبَّةِ الصَّبِىِّ فَقَتَلَهُ، فَنَزَلَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرسِهِ، وحَفَرَ لِلصَّبِىِّ بِجَفنِ سَيفِهِ، ورَمَّلَهُ بِدَمِهِ ودَفَنَهُ -------------------------------------------------- 📘، احمد بن علی طبرسی، ج 2 ص 101 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
شیرخوار امام حسین (علیه السلام) براساس نقل تاریخ یعقوبی 🔹ياران امام حسين عليه السلام يك به يك گام پيش نهادند [و جنگیدند و شهيد شدند] 🔸تا اين كه امام عليه السلام تنها ماند و هيچ يك از [ مردان ]خانواده و فرزندان و نزديكانش با او نماند. 🔹او بر بالاى اسبش بود. كودكى را كه همان ساعت متولّد شده بود، برايش آوردند. امام حسين عليه السلام در گوشش اذان گفت و كامِ او را بر مى داشت كه تيرى آمد و در گلوى كودك نشست و ذبحش كرد. 🔹امام حسين عليه السلام تير را از گلوى او بيرون كشيد و خونش را به بدن او ماليد و گفت: ▪️«به خدا سوگند تو نزد خدا از شتر صالح گرامى ترى و محمّد صلى الله عليه و آله نيز نزد خدا از صالح، گرامى تر است». سپس آمد و او را كنار فرزندان و برادرزادگانش نهاد. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸تَقَدَّموا رَجُلاً رَجُلاً، حَتّى بَقِيَ وَحدَهُ ما مَعَهُ أحَدٌ مِن أهلِهِ، ولا وُلدِهِ ولا أقارِبِهِ، فَإِنَّهُ لَواقِفٌ عَلى فَرَسِهِ، إذ اُتِيَ بِمَولودٍ قَد وُلِدَ لَهُ في تِلكَ السّاعَةِ، فَأَذَّنَ في اُذُنِهِ، وجَعَلَ يُحَنِّكُهُ إذ أتاهُ سَهمٌ فَوَقَعَ في حَلقِ الصَّبِيِّ فَذَبَحَهُ، فَنَزَعَ الحُسَينُ عليه السلام السَّهمَ مِن حَلقِهِ، وجَعَلَ يُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ ويَقولُ: وَاللّه ِ لَأَنتَ أكرَمُ عَلَى اللّه مِنَ النّاقَةِ، ولَمُحَمَّدٌ أكرَمُ عَلَى اللّه ِ مِن صالِحٍ! ثُمَّ أتى فَوَضَعَهُ مَعَ وُلدِهِ وبَني أخيهِ. -------------------------------------------------- 📘 يعقوبي: ج ٢ ص ٢٤٥. علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
شش‌ماهه به 🔹هنگامى که امام حسین علیه‌السلام شهادت خاندان و فرزندانش را دید و از آنان کسى جز امام و زنان و کودکان و فرزند بیمارش- امام سجّاد علیه‌السلام- نماند، ندا داد: ◾️«هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ ◾️هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخافُ اللَّهَ فینا؟ ◾️هَلْ مِنْ مُغیثٍ یَرْجُوا اللَّهَ فِی إِغاثَتِنا؟ ◾️هَلْ مِنْ مُعینٍ یَرْجُوا ما عِنْدَاللَّهِ فِی إِعانَتِنا؟» 🔻 آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ 🔻 آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ 🔻آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ 🔻 آیا یارى کننده‌اى هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟». 🔶با طنین‌افکن شدن نداى استغاثه امام علیه‌السلام، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. 🔷امام علیه‌السلام به خیمه‌ها نزدیک شد و فرمود: ◾️«ناوِلُونی عَلِیّاً ابْنی الطِّفْلَ حَتّى اوَدِّعَهُ»  🔻فرزند خردسالم «على» را به من بدهید تا با او وداع کنم. 🔶 فرزندش را نزد امام آوردند. امام علیه‌‌السلام در حالى که طفلش را مى‌‌بوسید، خطاب به او فرمود: ◾️«وَیْلٌ لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ إِذا کانَ خَصْمُهُمْ جَدَّکَ» 🔻وای به حال این گروه ستمگر آنگاه که جدّت رسول خدا صلى الله علیه و آله با آنان به مخاصمه برخیزد. 🔷 هنوز طفل در آغوش امام آرام نگرفته بود که حرملة بن کاهل اسدى، او را هدف قرار داد و تیرى به سوى وى پرتاب کرد و گلوى او را درید، خون سرازیر شد. 🔶امام علیه‌السلام دستها را زیر گلوى آن طفل گرفت تا از خون پر شد؛ آنگاه خونها را به سوى آسمان پاشید و به خدا عرض کرد: 🔻«اللَّهُمَّ إِنْ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ فَاجْعَلْ ذلِکَ لِما هُوَ خَیْرٌ لَنا» 🔷بار الها! اگر در این دنیا ما (در ظاهر) بر این قوم پیروز نشدیم، بهتر از آن را روزى ما فرما». 🔶 بعد از شهادت آن طفل، امام علیه‌‌السلام از اسب پیاده شد و با غلاف شمشیر، قبر کوچکى کند و کودکش را به خونش آغشته ساخت و بر وى نماز گذارد (و دفن نمود).  📚(مقتل خوارزمی، ج 2 ص 32 ؛ بحارالانوار علامه مجلسی، ج 45 ص 46 ؛ عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، ص 497) ✳️ علّامه مجلسى میافزاید: امام فرمود:  ◾️«هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ» 🔻این مصیبت بر من آسان است، چرا که در محضر خداست. 🔶امام باقر علیه‌السلام فرمود:  ◾️«فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ»  🔻از خون گلوى على اصغر که امام آنها را به آسمان پاشید، قطره‌اى به زمین برنگشت.  🔷در روایت دیگرى آمده است که امام حسین علیه‌السلام فرمود:  ◾️«لا یَکُونُ أَهْوَنَ عَلَیْکَ مِنْ فَصیلٍ، اللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ، فَاجْعَلْ ذلِکَ لِما هُوَ خَیْرٌ لَنا» 🔻 خدایا! فرزندم نزد تو کمتر از بچّه ناقه صالح پیامبر نیست. خدایا! اگر پیروزى (ظاهرى) را از ما دریغ داشته‌اى بهتر از آن را روزى ما فرما. 📚(بحارالانوار علامه مجلسی، ج 45 ص 46) -------------------------------------------------- 📘# علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
شش‌ماهه به 📚معالى السبطین از قول ابومخنف شهادت طفل شیرخوار را به گونه دیگرى آورده است، 🔷میگوید: امام علیه‌السلام پس از شهادت على اکبر به خواهرش فرمود:  ◾️«یا اخْتاهُ اوُصیکِ بِوَلَدی الصَّغیرَ خَیْراً، فَانَّهُ طِفْلٌ صَغیرٌ وَ لَهُ مِنَ الْعُمْرِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ»  🔻خواهرم! به فرزند خردسالم نیکى کن، او خردسال است و تنها شش ماه دارد». 🔶خواهر عرض کرد: ✳️«برادرجان! این طفل به مدّت سه روز است که جرعه آبى ننوشیده است، از این گروه کمى آب بطلب!». 🔶امام علیه‌السلام با شنیدن این سخن، طفلش را گرفت و به سوى دشمن روانه شد و فرمود: ◾️«یا قَوْمِ قَدْ قَتَلْتُمْ أَخی وَ أَوْلادی وَ أَنْصارِی وَ ما بَقِی غَیْرُ هذَا الطِّفْلِ، وَ هُوَ یَتَلَظّى عَطَشَاً مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ اتاهُ إِلَیْکُمْ، فَاسْقُوهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ» 🔻اى مردم! شما برادر و فرزندان و یارانم را کشتید و کسى جز این طفل که بى هیچ گناهى از تشنگى مى‌سوزد، نمانده است، او را با جرعه آبى سیراب کنید.  📚(معالی السبطین، ج 1 ص 418) 🔷و به تعبیر «نفس المهموم» امام علیه‌السلام فرمود:  ◾️«یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ»  🔻اى مردم اگر به من رحم نمى‌کنید به این طفل خردسال رحم کنید. 🔶امام علیه‌السلام در حال گفتن این سخنان بود که بناگاه تیرى از سوى ستمگرى سیاه دل- حرملة بن کامل اسدى- حلقوم طفل را پاره کرد و از گوش تا گوش را درید. 🔷امام علیه‌السلام کف دستش را زیر گلوى بریده طفل گرفت و چون از خون پر شد، آن را به آسمان پاشید 🔶و در روایت دیگر آمده است، امام دستانش را زیر گلوى طفل گرفت و گفت:  ◾️«یا نَفْسُ اصْبِری فیما أَصابَکِ، الهی تَرى ما حَلَّ بِنا فی الْعاجِلِ فَاجْعَلْ ذلِکَ ذَخیرَةً لَنا فی الْاجِلِ»  🔻اى نفس! در برابر این همه مصیبت شکیبا باش! خدایا! تو مى‌بینى که در این دنیاى فانى چه مصائبى براى ما رخ داده، پس آن را براى روز رستاخیزمان ذخیره ساز. 📚(نفس المهموم، ص 349) 🔷در روایت دیگرى آمده است که امام علیه‌السلام به خدا عرض کرد:  ◾️«اللَّهُمَّ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ دَعَوُنَا لِیَنْصُرُونا فَخَذَلُونا وَ أَعانُوا عَلَیْنا، اللَّهُمَّ احْبِسْ عَنْهُمْ قِطَرَ السَّماءِ، وَ احْرِمْهُمْ بَرَکاتِکَ، اللَّهُمَّ لا تُرْضِ عَنْهُمْ أَبَداً، اللَّهُمَّ إِنَّکَ إِنْ کُنْتَ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ فی الدُّنْیا، فَاجْعَلْهُ لَنا ذُخْراً فِی الْآخِرَةِ وَ انْتَقِمْ لَنا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ» 🔻خدایا! تو مى‌‌دانى که اینان ما را دعوت کردند تا به یارى‌‌مان بشتابند ولى ما را رها کردند و در برابر ما بپاخاستند، خدایا! باران آسمان را از آنان دریغ‌‌دار و آنان را از برکاتت محروم کن. خدایا هرگز از آنان خشنود مشو. 🔻 خدایا اگر در دنیا، پیروزى را از ما دریغ داشته‌‌اى، آن را ذخیره آخرت ما قرار ده و از گروه ستمکاران انتقام ما را بستان». 📚(عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ص 497) -------------------------------------------------- علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹حدیث... 🔸پیامبر آن چنان عاشق بود که... @hosenih_maghtal
🔹امام رضا(ع): 🔸هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد،دیگر کسی پدرم راخندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر میشد تاروز دهم محرم،پس وقتی روز دهم می‌رسید،آن روز،روز مصیبت واندوه و گریۀ او بود.
🔹به یکی ازقاتلان کربلا گفتند:جایی دلت برای حسین سوخت؟ 🔸گفت: آری ،وقتی میخواست فرزند شیرخوارش را به پشت خیمه ها ببرد ، مضطر شده بود، کمی میرفت ، کمی بر میگشت...نمیدانست چه بکند؟؟؟ ✅ @hosenih_maghtal
🔹از همه کوچکتر بود ، همه برایش دنبال آب میگشتند... 🔸لب هایش ترک خورده بود... 🔹بدنش داغ بود و حالی برای گریه کردن نداشت 🔹فقط گاهی لب هایش را تکان میداد ✳️از امشب آب #تحریم شد... ✅ @hosenih_maghtal
✅از مرحوم آیت الله العظمی میرزای قمی معروف نقل شده است که: 🔹ایشان وقتی که مهمی ومشکلی برایشان پیش می آمد توسل به ذیل عنایت حضرت علی اصغر علیه السلام پیدا می کردند. 🔸ایشان دهه اول محرم روضه خوانی داشتند به هر یک از منبریها که می خواستند ذکر مصیبت کنند می فرمودند روضه حضرت علی اصغر امام حسین علیهما السلام خوانده شود. 🔹یکی ازمنبری های روضه خوان به او عرض کرد آقا دیگر شهدای کربلا هم سهمی دارند. 🔸میرزای قمی فرمودند می دانم ولی هر کدام از شهداء می جنگیدند و یا حداقل از خودشان دفاع می نمودند ولی حضرت علی اصغر علیه السلام قدرت دفاع نداشت. 📚(موضوع مشهور است ولی مطلب از آقای سید ابو الفضل مدرسی، حاج مهدی سلحشور نقل شده است. ) ✅ @hosenih_maghtal
🔹شب هفتم محرم الحرام... ✅ @hosenih_maghtal