eitaa logo
حسینیه مقتل
5.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
334 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5859989640.mp3
12.26M
✅روضه محرم ۱۴۰۲ 🔻استاد 🔺 روضه حضرت حر سلام الله علیه علیه السلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
1_5865320867.mp3
11.39M
✅روضه محرم ۱۴۰۲ 🔻استاد 🔺 روضه حضرت حر سلام الله علیه علیه السلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یک بیت کاملا انحرافی و حساب شده که در عزاداری های امسال می خواهند، بُلد کنند. ❓چرا اصرار دارند این شعر خوانده شود!؟ 🔺(( آقا مرا به لاک سیاه همان زنی که پشت دسته های عزا میرود،ببخش .)) ▪️داریم قسم می دهیم به یک چیز نزدیک به حرام و ابزار تبرج که با آن وضو و غسل صحیح نیست.... 🔺آن هم مداح مرد به جزئیات آرایش یک زن اشاره میکند!!! مثلا بگوید آقا مرا به سیاهی خط چشم زنان پشت دسته ببخش!! @hosenih_maghtal
محرم ۱۴۰۲ ✳️زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به شب و روز دوازدهم محرم دسترسی پیدا کنند... ▪️ ▪️ ع ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ علیه السلام ▪️ ▪️ علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
✅ نوزدهم محرم ۱۴۰۲ 🔻 حرکت کاروان از کوفه بسمت شام 🔻 کوفه تا شام ✳️زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به روز نوزدهم محرم دسترسی پیدا کنند... ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ علیه السلام ▪️ @hosenih_maghtal
۱۴۰۲ 🔻 علیه السلام ✳️زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به روز شهادت امام سجاد علیه السلام دسترسی پیدا کنند... ▪️ علیه السلام ▪️ علیه السلام ▪️ ▪️ علیه السلام ▪️ علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
(س)، دختر امام حسین(ع) در شام 🔹ابن‏ نما گوید: سکینه(س) در دمشق چنین خوابی دید: 🔸گویی که پنج بزرگوار نورانی پیش آمدند. روی سر هر کدام پیری ایستاده بود و فرشتگان پرامونشان را گرفته بودند. 🔹خدمتکاری نیز پیاده با آنها می‏رفت. آن نژادگان رفتند و خدمتکار آمد و به من نزدیک شد و گفت: 🔸 ای سکینه، جدت سلامت می‏رساند. گفتم: بر رسول خدا سلام باد. ای پیک رسول خدا تو که هستی؟ 🔹گفت: خدمتکاری از خدمتکاران بهشت. ✳️گفتم: این پیرانی که همراه این نژادگان آمده ‏اند کیستند؟ 🔹گفت: 1⃣اول آدم، 2⃣دو ابراهیم خلیل‏ الله، 3⃣سوم موسی کلیم‏الله و 4⃣چهارم عیسی روح‏الله است. ✳️گفتم: آن کسی که محاسنش را گرفته و می‏افتد و بلند می‏شود کیست؟ 5⃣گفت: جدت رسول خدا (ص). گفتم: به کجا می‏روند؟ گفت: سوی پدرت حسین (ع). 🔹من رفتم و کوشیدم خود را به وی برسانم و بگویم که ستمگران، پس از او با ما چه کرده ‏اند. 🔸در همین حال بود که دیدم پنج کجاوه از نور آمدند درون هر یک از آنها زنی است. گفتم: ✳️این زنانی که می‏آیند چه کسانی هستند. گفت: 1⃣اولی حوا، مادر انسانها، 2⃣دومی آسیه دختر مزاحم، 3⃣سومی مریم، دختر عمران، 4⃣چهارمی خدیجه، دختر خویلد، ✳️و پنجمی دست بر سرش نهاده و می‏افتد و بلند می‏شود. گفتم: او کیست؟ گفت: 5⃣جده‏ات فاطمه(س)، دختر محمد (ص)، مادر پدرت. 😭گفتم: به خدا سوگند به او خواهم گفت که با ما چه کرده‏ اند. 🔹سپس خود را به او رساندم و در برابرش ایستادم و گریه‏ کنان گفتم: 😭مادر جان! به خدا سوگند حق ما را انکار کردند. 😭مادر جان! به خدا سوگند جمع ما را از هم پراکندند؛ 😭مادر جان! به خدا سوگند حریم ما را مباح کردند. 😭مادر جان! به خدا سوگند پدرمان حسین را کشتند. 🔻فرمود: ای سکینه! بس است، دیگر مگو که جگرم را سوزاندی و بندهای قلبم را پاره کردی. 🔻این پیراهن پدرت حسین همیشه با من است و از من جدا نخواهد شد تا آنکه خدای را با آن دیدار کنم. 🔸سپس بیدار شدم و خواستم که آن خواب را پوشیده نگهدارم ولی برای خانواده ‏ام بازگو کردم؛ که میان مردم شایع شد». [1] . 🔹سید بن طاووس ضمن نقل بخشی از خواب از زبان سکینه نقل کرده که این خواب در چهارمین روز اقامت در شام دیده است. [2] علامه‏ ی مجلسی جزئیات بیشتری را به نقل از برخی تألیفات شیعی نقل کرده است. [3] . 📚پی نوشت ها: ▪️[1] مثیرالاحزان، ص 104، به نقل از آن بحارالانوار،، ج 45، ص 140. ▪️[2] الملهوف، ص 220. در آنجا آمده است: سکینه در خواب به جده‏اش فاطمه زهرا گفت: مادر جان! به خدا سوگند حق ما را انکار کردند، مادر جان! به خدا سوگند، جمع ما را پراکنده ساختند. مادر جان! به خدا سوگند، حریم ما را مباح شمردند. مادر جان! به خدا سوگند، پدرمان حسین را کشتند. ▪️[3] بحارالانوار، ج 45، ص 194. ✅ @hosenih_maghtal
۱۴۰۲ 🔻طبق نقل تاریخ کاروان اسرای حسینی در روز اول ماه صفر وارد شهر شام شدند... ✳️زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به دسترسی پیدا کنند... ▪️ ▪️ ▪️ س ▪️ س ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅زدن چوب خیزران به لبهای امام... 🔷دینوری گفت: پس زنان اهل بیت عصمت را بر یزید بن معاویه در آوردند و زنان حرمسرای یزید و دختران معاویه و کسان وی چون آن ها را دیدند فریاد کشیدند و بی تابی نمودند و شیون کردند و سر حسین علیه السلام پیش دست یزید بود. 🔻سکینه گفت: والله سنگین دل تر از یزید ندیدم و نه کافر و مشرکی را بدتر و درشت خوی تر از او. 🔶یزید سوی سر می نگریست و می گفت: لیت اشیاخی ببدر شهدوا - جزع الخزرج من وقع الاسل... 😭آن گاه امر کرد سر حسین علیه السلام را بر در مسجد دمشق نصب کردند. 🔷سبط در تذکره گوید: از یزید بن معاویه مشهور است در تمام روایات مذکور که چون سر مطهر را پیش روی او گذاشتند اهل شام را نزد خویش بخواند و به بر آن می زد و اشعار ابن زجری را می خواند لیت اشیاخی الخ. 📚منبع: 📘کتاب شریف شیخ عباس قمی رحمه الله علیه س @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
(س)، دختر امام حسین(ع) در شام 🔹ابن‏ نما گوید: سکینه(س) در دمشق چنین خوابی دید: 🔸گویی که پنج بزرگوار نورانی پیش آمدند. روی سر هر کدام پیری ایستاده بود و فرشتگان پرامونشان را گرفته بودند. 🔹خدمتکاری نیز پیاده با آنها می‏رفت. آن نژادگان رفتند و خدمتکار آمد و به من نزدیک شد و گفت: 🔸 ای سکینه، جدت سلامت می‏رساند. گفتم: بر رسول خدا سلام باد. ای پیک رسول خدا تو که هستی؟ 🔹گفت: خدمتکاری از خدمتکاران بهشت. ✳️گفتم: این پیرانی که همراه این نژادگان آمده ‏اند کیستند؟ 🔹گفت: 1⃣اول آدم، 2⃣دو ابراهیم خلیل‏ الله، 3⃣سوم موسی کلیم‏الله و 4⃣چهارم عیسی روح‏الله است. ✳️گفتم: آن کسی که محاسنش را گرفته و می‏افتد و بلند می‏شود کیست؟ 5⃣گفت: جدت رسول خدا (ص). گفتم: به کجا می‏روند؟ گفت: سوی پدرت حسین (ع). 🔹من رفتم و کوشیدم خود را به وی برسانم و بگویم که ستمگران، پس از او با ما چه کرده ‏اند. 🔸در همین حال بود که دیدم پنج کجاوه از نور آمدند درون هر یک از آنها زنی است. گفتم: ✳️این زنانی که می‏آیند چه کسانی هستند. گفت: 1⃣اولی حوا، مادر انسانها، 2⃣دومی آسیه دختر مزاحم، 3⃣سومی مریم، دختر عمران، 4⃣چهارمی خدیجه، دختر خویلد، ✳️و پنجمی دست بر سرش نهاده و می‏افتد و بلند می‏شود. گفتم: او کیست؟ گفت: 5⃣جده‏ ات فاطمه(س)، دختر محمد (ص)، مادر پدرت. 😭گفتم: به خدا سوگند به او خواهم گفت که با ما چه کرده‏ اند. 🔹سپس خود را به او رساندم و در برابرش ایستادم و گریه‏ کنان گفتم: 😭مادر جان! به خدا سوگند حق ما را انکار کردند. 😭مادر جان! به خدا سوگند جمع ما را از هم پراکندند؛ 😭مادر جان! به خدا سوگند حریم ما را مباح کردند. 😭مادر جان! به خدا سوگند پدرمان حسین را کشتند. 🔻فرمود: ای سکینه! بس است، دیگر مگو که جگرم را سوزاندی و بندهای قلبم را پاره کردی. 🔻این پیراهن پدرت حسین همیشه با من است و از من جدا نخواهد شد تا آنکه خدای را با آن دیدار کنم. 🔸سپس بیدار شدم و خواستم که آن خواب را پوشیده نگهدارم ولی برای خانواده ‏ام بازگو کردم؛ که میان مردم شایع شد». [1] . 🔹سید بن طاووس ضمن نقل بخشی از خواب از زبان سکینه نقل کرده که این خواب در چهارمین روز اقامت در شام دیده است. [2] علامه‏ ی مجلسی جزئیات بیشتری را به نقل از برخی تألیفات شیعی نقل کرده است. [3] . 📚پی نوشت ها: ▪️[1] مثیرالاحزان، ص 104، به نقل از آن بحارالانوار،، ج 45، ص 140. ▪️[2] الملهوف، ص 220. در آنجا آمده است: سکینه در خواب به جده‏ اش فاطمه زهرا گفت: مادر جان! به خدا سوگند حق ما را انکار کردند، مادر جان! به خدا سوگند، جمع ما را پراکنده ساختند. مادر جان! به خدا سوگند، حریم ما را مباح شمردند. مادر جان! به خدا سوگند، پدرمان حسین را کشتند. ▪️[3] بحارالانوار، ج 45، ص 194. س ✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅خواب سکینه دختر امام حسین علیهم السلام در خرابه شام 🔷سکینه گفت: چون چهار روز از ماندن ما بگذشت در خواب دیدم و خوابی طولانی نقل کرد و در آخر آن گفت: 🔹زنی دیدم در هودج سوار دست بر سر نهاده پرسیدم: کیست؟ 🔸گفتند: فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مادر پدرت سلام الله علیها. 🔹گفتم: به خدا سوگند نزد او روم و آن چه با ما کردند با او بگوییم پس شتابان رفتم تا به او رسیدم و پیش از او بایستادم گریان و می گفتم: ▪️ای مادر به خدا حق ما را انکار کردند ▪️ای مادر به خدا جمعیت ما را پریشان ساختند، ▪️ای مادر به خدا حریم ما را مباح شمردند، ▪️ای مادر به خدا پدر ما حسین علیه السلام را کشتند، 🔶گفت: ای سکینه دیگر مگو که بند دلم را گسیختی، این پیراهن پدر تو است از من جدا نشود تا به لقای پروردگار رسم. 🔴شیخ ابن نما گفت: سکینه در دمشق خواب دید گویی پنج شتر از نور روی بدو آوردند و بر هر شتری پیرمردی نشسته است و فرشتگان گردان ها بگرفتند و خادمی با آن ها راه می رود پس شتران بگذشتند و آن خادم به طرف من آمد و نزدیک من رسید. و گفت: ای سکینه جد تو بر تو سلام می فرستد. 🔻گفتم: سلام بر او باد ای فرستاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تو کیستی؟ 🔻گفت: خادمی از بهشت. ⚫️گفتم: این پیرمردان شترسوار کیستند؟ 🔹گفت: اول آدم صفوة الله است. 🔸و دوم ابراهیم خلیل الله 🔹و سوم موسی کلیم الله 🔸و چهارم عیسی روح الله علیهم السلام. ✳️گفتم: آن که دست بر محاسن داردو افتان و خیزان است کیست؟ گفت: جد تو رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است ▫️گفتم: به کجا خواهند رفت. گفت: سوی پدرت حسین علیه السلام. ⚫️پس روی به طرف او کرده دویدم تا آن چه ستمکاران پس از وی با ما کردند با او بگویم. در این میان پنج کجاوه از نور دیدم می آیند و در هر کجاوه زنی بود گفتم این زنان کیستند؟ گفت: 🔹اولی حواء مادر بشر است، 🔸دوم آسیه بنت مزاحم، 🔹و سوم مریم بنت عمران 🔸و چهارم خدیجه بنت خویلد ⚫️و پنجمی که دست بر سر نهاده افتان و خیزان است جده تو فاطم است بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مادر پدرت. ⚪️گفتم: به خدا قسم با او بگویم که با ما چه کردند پس به و پیوستم و پیش او ایستادم گریان و گفتم: ای مادر به خدا حق ما را انکار کردند ای مادر به خدا جمعیت ما را پریشان ساختند ای مادر به خدا حریم ما را مباح شمردند ای مادر به خدا پدر ما حسین علیه السلام را کشتند. 🔴گفت: دیگر مگوی ای سکینه که جگر مرا آتش زدی و بند دلم را پاره کردی این پیراهن حسین علیه السلام است با من و از من جدا نشود تا به لقای پروردگار رسم. پس از خواب بیدار شدم و خواستم این خواب را پوشیده دارم با کسان خودمان گفتم اما میان مردم شایع شد. 🔷(بحار) از هند زوجه یزید روایت است که گفت: در بستر خفته بودم در آسمان را دیدم گشوده و فرشتگان دسته دسته نزد سر مطهر حسین علیه السلام می آمدند و می گفتند: السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یابن رسول الله در آن میان پاره ای ابری دیدم از آسمان فرود آمد و مردان بسیار بر آن بودند و مردی درخشنده روی مانند ماه در میان آن ها بود پیش آمده خم شد و دندان های ابی عبدالله علیه السلام را ببوسید و می گفت: 🔹ای فرزند تو را کشتند. 🔸می شود تو را نشناخته باشند؟ 🔹از آب نوشیدن تو را منع کردند ای فرزند من جد تو پیغمبرم و این پدرت علی مرتضی و این برادرت حسن علیهم السلام و این عم تو جعفر و این عقیل و این دو حمزه و عباسند. و همچنین یکی یکی خاندان را شمردند، گفت: ترسان و هراسان از خواب برجستم و روشنایی دیدم از سر حسین می تافت در طلب یزید شدم او را در خانه تاریکی یافتم روی به دیوار کرده و می گفت: 🔴 مالی و للحسین، 🔵مرا با حسین چه کار و سخت اندوهگین بود. خواب را با او گفتم سر به زیر انداخت و گفت: چون بامداد شد حرم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را بخواست و پرسید اینجا بمانید دوست تر دارید یا به مدینه باز گردید و جائزتی گران بها به شما دهم. ✳️گفتند: اول باید بر حسین علیه السلام عزاداری کنیم. 🔶گفت: هر چه خواهید کنید پس حجره ها و خانه ها را خالی کرد، در دمشق و هر زن قرشیه و هاشمیه جامه سیاه پوشید و بر حسین علیه السلام شیون و زاری کردند به مدت هفت روز علی ما نقل. 📚منبع: 📘کتاب شریف شیخ عباس قمی رحمه الله علیه س ✅ @hosenih_maghtal
1_5574501963.pdf
1.73M
✅تحقیق درباره سلام الله علیها 🔻 عنوان: ▪️بررسی و تحلیل تاریخی درباره بنت الحسین سلام الله علیهما از آغاز تا قرن هفتم ه.ق 🖋 به قلم: 🔺دکتر حسین عبدالمحمدی و اسدالله رحیمی | دوفصلنامه علمی - تخصصی تاریخ اهل بیت علیهم السلام @hosenih_maghtal
🔻این نسخه مخطوط متاخر از کتاب لباب الانساب است که یکی از مهمترین اسناد وجود سلام الله علیها به شمار می‌آید. لکن برخی آن را با کتاب نهایه الانساب اشتباه گرفته بودند. @hosenih_maghtal
۱۴۰۲ ✳️زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به ماه صفر دسترسی پیدا کنند... ▪️ ▪️ سلام الله علیها ▪️ ▪️ ▪️ ع ▪️ ▪️ ▪️ ع ▪️ ▪️ س ▪️ ▪️ ▪️ ص ▪️ ▪️ ع ▪️ ع ▪️ ع ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ س ▪️ ▪️ ▪️ @hosenih_maghtal