✅#غصب_فدک
🔹گفتار مستدل علی به خلیفه اول
🔸روز بعد حضرت علی (ع) به مسجد نزد ابوبکر آمد، دید مهاجران و انصار در اطراف ابوبکر حلقه زدهاند، به ابوبکر فرمود:
🔸چرا فاطمه (س) را از ملک موروثی، که از پدرش به او ارث رسیده، ممنوع نمودهای؟ با توجّه به اینکه رسول اکرم (ص) در زمان حیاتش، آن ملک را در اختیار فاطمه (س) گذارده است.
ابوبکر گفت: فدک، فییء (ملک بدست آمده و واگذاری کفّار) است و به همهی مسلمین تعلّق دارد، اگر فاطمه (س) شاهد بیاورد که رسول خدا (ص) آن را ملک او کرده است، ما هم آن را به او واگذار میکنیم، وگرنه او حقّی از آن ندارد.
🔸حضرت علی (ع) فرمود: ای ابوبکر! تو دربارهی ما برخلاف حکم خدا در حقّ مسلمانان، حکم میکنی.
ابوبکر گفت: چنین نیست.
علی (ع) فرمود: هرگاه ملکی در دست مسلمانی باشد و در اختیار او قرار گرفته باشد، و من ادعا کنم که آن ملک مال من است، از چه کسی بَیِّنه (دو شاهد عادل) میطلبی؟
ابوبکر گفت: از تو مطالبهی بیّنه (دو شاهد عادل) میکنم.
علی (ع) فرمود: پس چرا از فاطمه (س) در مورد ملکی که در اختیارش قرار گرفته (و صاحب «یَدْ» است مطالبهی بیّنه میکنی، با اینکه در زمان رسول خدا (ص) و بعد از او نیز، فدک در تحت اختیار فاطمه (س) بود، و تو از مسلمانان بر اساس قوانین قضاوت در مورد ملکی که در دستشان است، مطالبهی بیّنه (دو شاهد عادل) نمیکنی، آنگونه که از من مطالبهی بیّنه کردی، که من ادّعای ملکی که در اختیار دیگری است، نمودم.
🔸ابوبکر در برابر این استدلال، خاموش شد و سخن نگفت:
عمر گفت: ای علی! این سخنان را رها کن، که ما نیروی استدلال در برابر تو را نداریم، اگر گواهان عادل آوردی، قبول میکنیم وگرنه فدک مال همهی مسلمین است، و تو و فاطمه (س) بر آن حق ندارید.
🔸علی (ع) بار دیگر خطاب به ابوبکر فرمود: آیا قرآن را خواندهای؟
ابوبکر گفت: آری.
علی (ع) فرمود: به من خبر بده که این آیه (33 سورهی احزاب) در شأن چه کسی نازل شده است.
اِنّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.
: «خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد».
✅آیا این آیه در حق ما نازل شده یا در حقّ غیر ما؟
🔸ابوبکر گفت: در حقّ شما نازل شده است.
علی (ع) فرمود: اگر (فرضاً) چند شاهد گواهی دهند که فاطمه (س) (اَلْعِیاذُ بِاللَّه) کار بدی کرده است، تو دربارهی فاطمه (س) چگونه رفتار میکنی؟
ابوبکر گفت: «حد» الهی را بر او جاری میسازم، چنانکه بر سایر زنان جاری میکنم.
علی (ع) فرمود: در این صورت از کافران خواهی بود.
ابوبکر گفت: چرا؟
علی (ع) به ابوبکر فرمود: زیرا گواهی خدا را در مورد پاکی فاطمه (طبق آیهی فوق) رد کردهای، و گواهی مردم را پذیرفتهای، چنانکه حکم خدا و حکم رسول خدا (ص) را رد کردهای، آنجا که رسول خدا (ص) به امر خدا، فدک را برای فاطمه (س) قرار داده، و فاطمه (س) در زمان حیات رسول خدا (ص) آن را تصرّف نموده است، این قرارداد را رد میکنی، ولی گواهی یک نفر اعرابی را که بر پاشنهی خود ادرار میکند (مانند «اوس بن حدثان» که گواهی داد پیامبر (ص) ارث نمیگذارد) را میپذیری و بر این اساس، فدک را از فاطمه (س) گرفتی و گفتی فدک فَیْیء همهی مسلمین است، با اینکه رسول خدا (ص) فرمود:
🔹اَلْبِیِّنَةُ عَلی مَنْ اِدَّعی وَ الْیَمِینُ عَلی مَنْ اِدَّعی عَلَیهِ.
: «گواهی آوردن بر کسی است که ادّعا میکند (یعنی بر مدّعی است) و سوگند یاد کردن بر کسی است که ادعا بر او میشود (یعنی بر منکر است)».
تو قول (و قانون) رسول خدا (ص) را رها کردی (و گواهی را از منکر خواستی نه از مدّعی).
در این هنگام مردم با قیافههای خشمگین به همدیگر نگاه میکردند و سر و صدا بلند شد، بعضی گفتند: سوگند به خدا علی (ع) راست میگوید.
آنگاه علی (ع) به خانهی خود مراجعت نمود.
🔸سپس فاطمه (س) به مسجد آمد و به طواف قبر پیامبر (ص) پرداخت و اشعاری میخواند که نخستین شعر آن این است:
قَدْ کانَ بَعْدَکَ اَنْباء وهَنْبَثَةُ
لَوْ کُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَکْثِرُ الْخَطْبِ.
🔹«ای پدر! بعد از تو اخبار و آشوبها برخاست که اگر تو بودی و حضور داشتی، اختلاف زیاد نمیشد».
--------------------------------------------------
📘#بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی(ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#غصب_فدک
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
✅#درد_دل_علی علیه السلام
🔹درد دل کردن علی برای #ابن_عباس
🔸#علّامهی_مجلسی (ره) در کتاب #بحار از #کشف_الیقین از ابنعباس (پسر عموی علی علیهالسّلام) نقل میکند که گفت:
🔸من #خشم_علی (ع) را تحت نظر میگرفتم آن هنگام که چیزی را بیاد میآورد، یا از خبری هیجانزده میشد، در یکی از روزها، یکی از پیروانش در شام نامهای برای آن حضرت نوشت، در آن نامه آمده بود که: #عمروعاص، #عتبة بن ابیسفیان، #ولید بن عقبه و #مروان در نزد #معاویه اجتماع کرده و سخن از امیر مؤمنان علی (ع) به میان آورده و از او انتقاد کردهاند، و به زبان مردم انداختهاند که علی (ع) اصحاب پیامبر (ص) را (با کشتار خود) کم میکند، و هر کدام از آنها هر عیبی را که خود به آن سزاوارترند به علی (ع) نسبت دادهاند».
🔹این نامه وقتی به آن حضرت رسیده بود که به سپاه خود فرمان داده بود که به اردوگاه «نُخَیْلَه» بروند، و در آنجا منتظر بمانند تا آن حضرت به آنها بپیوندد (و از آنجا روانهی جبههی #صفّین که جنگ بر ضدّ معاویه بود حرکت نمایند).
امّا اصحاب، سستی کرده وارد کوفه شدند، و علی (ع) را تنها گذاشتند.
این جریان، امیر مؤمنان را بسیار ناراحت کرد، خبر آن منتشر گردید، من وقتی به آن آگاه شدم، شبانه به درِ خانهی امام علی (ع) رفتم، با #قنبر خادم آن حضرت ملاقات نمودم، به او گفتم: خبر امیر مؤمنان چه بوده است؟
🔸قنبر گفت: آن حضرت در خواب است.
ولی آن حضرت سخن قنبر را شنید و فرمود: کیست؟
🔹قنبر گفت: ای امیر مؤمنان! ابنعباس است (یا ابنعباس خودش گفت: من هستم) ابنعباس میگوید: امام اجازهی ورود داد، وارد شدم دیدم آن حضرت در گوشهای از بستر خود نشسته، خود را به جامهای پیچیده است، بسیار ناراحت به نظر میرسید، عرض کردم: «امشب شما را مینگرم در حال خاصّی هستی ای امیر مؤمنان!» (چرا نمیخوابی؟)
🔸فرمود: ای پسر عباس، وای بر تو، چشم در خواب است ولی قلب مشغول است، قلب تو پادشاه سایر اعضاء تو است، وقتی که دل نگران شد، خواب از او ربوده میشود، اکنون که مرا میبینی از اوّل شب تا حال در فکر فرورفتهام، فکر در مورد آنچه که گذشته که چگونه در آغاز (بعد از رحلت پیامبر- (ص)) امّت، پیمان خود را شکستند، و نقض عهد بر آنها (با سوء اختیارشان) مقدّر گردید، رسول خدا (ص) در زمان حیاتش به اصحاب خود امر کرد (آنان که به آنها امر نمود) تا بر من به عنوان امیر مؤمنان سلام کنند (و این جریان در غدیر واقع شد) من بعد از رحلت آن حضرت کوشش داشتم که چنین باشم، ای پسر عباس! من بهترین مردم و نزدیکترین آنها به آنها بعد از رحلت پیامبر (ص) هستم، ولی دلبستگی مردم به دنیا و ریاست، اموری را روی هم آورده که برگشتهاند و دلهایشان را از جانب من برگردانیدهاند، و از من اطاعت نمیکنند.
📚مؤلّف گوید: آن حضرت در این سخن به شکایت از متجاوزین پرداخت، تا گفتارش به اینجا رسید:
🔸ای پسر عباس! اکنون کار من به اینجا رسیده که پسر هند جگرخوار (معاویه) و عمروعاص و عتبه و ولید و مروان و پیروان آنها را با من در یک ردیف قلمداد نمودهاند، بنابراین من تا کی در تردید بسر برم و بنگرم که امر خلافت و وراثت پیامبر (ص) در دنیا به دست چنین کسانی است که خود را رئیس مردم میدانند، و مردم از آنها اطاعت مینمایند، و آن رؤساء از اولیاء خدا عیبجوئی میکنند، و نسبتهای ناروا به دوستان خدا میدهند، و با دروغسازی و کینهتوزی دیرینه، دشمنی خود را نسبت به آنها آشکار میسازند، اصحاب و یاران محمّد (ص) که حافظین و نگهداران اسرار او هستند به خوبی میدانند که عموم دشمنان من، در مخالفت با من از شیطان اطاعت نمودند، و مردم را نسبت به من بیاعتنا کردند، و از هوسهای نفسانی پیروی نموده و آخرت خود را تباه ساختهاند، بینیاز مطلق، خدا است، و اوست توفیق بخش به راه هدایت و درست.
ادامه دارد...
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
--------------------------------------------------
📘#بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی(ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حضرت_علی علیه السلام
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
✅#درد_دل_علی علیه السلام
🔹درد دل کردن علی برای #ابن_عباس
🔸ای پسر عبّاس! وای بر کسی که به من ستم کرد و حقّ مرا از من بازداشت، و مقام عظیم مرا از من ربود، آنان کجا بودند آن هنگام که من در کودکی که هنوز نماز بر من واجب نشده بود، با رسول خدا (ص) نماز خواندم، در حالی که آنها ✳️«بتها» را میپرستیدند و از فرمان خدا سرپیچی مینمودند، و افروزندهی آتش دوزخ بودند، پس وقتی که هنگام روی برگرداندن (از کفر) و برتافتن روها نزدیک شد، ✳️از روی اکراه قبول اسلام کردند، ولی باطن آنها آمیخته با #کفر و #نفاق بود، به طمع اینکه نور خدا را خاموش کنند، در انتظار رحلت رسول خدا (ص) بودند، و برای پایان یافتن دعوت آن حضرت دقیقهشماری میکردند، حرص و کینه آنها به جائی رسید که خواستند رسول خدا (ص) را (در مکّه) بکشند، و در «دارالنّدوه» مرکز اجتماع خود برای #قتل_پیامبر (ص) به مشورت پرداختند.
🔹خداوند در این باره (در آیه 54 آلعمران) میفرماید:
🔹وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ، وَاللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ.
🔸: «دشمنان برای نابودی اسلام نقشه کشیدند، و خداوند (نیز) چارهجوئی کرد، و خداوند بهترین چارهجویان است».
و نیز میفرماید:
🔹یُرِیدُونَ اَنْ یَطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ یَأْبی اللَّهُ اِلّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ.
🔸: «آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران کراهت داشته باشند».
🔸ای پسر عبّاس! پیامبر (ص) در زمان حیات خود، آنان را به وحی خدا دعوت کرد، و به آنها دستور داد که با من مُوالات و دوستی داشته باشند، ✳️شیطان آنها را منحرف ساخت، با همان انگیزهای که با پدر ما حضرت آدم (ع) دشمنی نمود، به آدم (ع) حسادت ورزید، و همین حسد به ولی خدا، او را مطرود درگاه خدا ساخت و تا ابد به لعن الهی گرفتار گشت، حسادت قریش نسبت به من، بخواست خدا هیچگونه زیانی به من نمیرساند:
🔸ای پسر عبّاس! هر کدام از این افراد خواستند رئیس و مُطاع باشند و دنیا به آنها و بستگانشان روکند، هوای نفس و لذّت دلبستگی به دنیا، و پیروی مردم از آنها، آنان را بر آن داشت که حق خدا داد مرا غصب نمایند، ✳️اگر ترس آن نداشتم که ثِقْل اَصْغَر (اهلبیت و عترت پیامبر-ص) را پشت سر اندازند، و درخت علم را قطع نمایند، و شکوفهی دنیا، و ریسمان استوار خدا، و دژ امین الهی و فرزند رسول خدا (ص) را نابود سازند، مرگ و ملاقات با خدا برای من از شربت آبی که تشنه مینوشد، لذیذتر بوده، و شیرینتر از خواب خوابآلود بود، ولی صبر کردم با اینکه اندوه جانکاه در سینهام انباشته شده، و در ذهنم وساوس جایگزین شد.
🔹فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ.
🔸: «پس صبر جمیل میکنم، و از خداوند در برابر آنچه شما میگوئید یاری میطلبم» (یوسف- 18).
و از قدیم به پیامبران ظلم شد، و اولیاء خدا کشته شدند، و بزودی کافران میدانند که عاقبت نیک و خانهی آخرت، از آن کیست.
در این هنگام صدای اذان بلند شد و منادی صدا زد: اَلصّلوةُ!.
حضرت علی (ع) فرمود: ای پسر عبّاس!، فراموش مکن، برای من و خودت استغفار کن، خدا ما را کافی است و او نگهبان نیکوئی میباشد، و هیچ قوّت و نیروئی جز قوّت و نیروی خدای بزرگ نیست.
ابنعباس میگوید: از تمام شدن شب و قطع کلام امیر مؤمنان علی (ع) بسیار غمگین گشتم.
😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
--------------------------------------------------
📘#بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی(ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حضرت_علی علیه السلام
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
✅#هجوم_به_خانه_وحی
🔹هجوم به در خانهی علی و گفتار فاطمه سلام الله علیها
🔸علّامه طبرسی صاحب کتاب احتجاج، از عبداللَّه بن عبدالرّحمان بن عوف نقل میکند که گفت: خلیفه دوم دامن خود را محکم بست و در مدینه گردش میکرد و فریاد میزد: مردم با #ابوبکر بیعت کردهاند، بشتابید برای بیعت کردن با ابوبکر، مردم ناگزیر به سوی ابوبکر روانه شده و با او بیعت کردند، عمر اطلاع یافت که گروهی در خانههای خود، مخفی شدهاند، همراه جماعت خود به آنها یورش برده و آنها را در مسجد حاضر میکرد، و آنها بیعت میکردند.
چند روزی از این جریان گذشت، آنگاه عمر همراه جماعت بسیار به در خانهی حضرت علی (ع) آمد، و از آن حضرت خواست که از خانه (برای بیعت با ابوبکر) بیرون بیاید.
حضرت علی (ع) امتناع ورزید.
#عمر ، هیزم و آتش طلبید و گفت:
وَ الَّذِی نَفْسُ عُمَرٍ بِیَدِهِ لَیخْرجنَّ اَوْ لَاُحْرِقنَّهُ عَلی ما فِیهِ
: «سوگند به خداوندی که جان عمر در دست او است، یا باید علی (ع) از خانه بیرون آید، یا خانه را با اهلش به آتش میکشم».
🔸بعضی از حاضران به عمر گفتند: «در این خانه، حضرت فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) و همچنین فرزندان پیامبر (ص) (حسن و حسین علیهماالسّلام) و آثار رسول خدا (ص) هستند».
مردم به عمر اعتراض کردند، وقتی که عمر زمینه را چنان دید، به آنها گفت: «شما چه فکر میکنید؟ آیا تصوّر میکنید که من چنین کاری انجام دهم؟ قصد من ترساندن بود نه سوزاندن».
امام علی (ع) پیام داد که ممکن نیست من از خانه بیرون بیایم، زیرا من مشغول جمعآوری و تنظیم قرآن هستم که شما آن را به پشت سر خود افکندهاید، و دلبستگی به دنیا شما را به خود سرگرم ساخت، و من سوگند یاد کردهام که از خانهام بیرون نیایم.
و عبا بر دوش نیفکنم تا قران را جمع و تنظیم کنم.
در این هنگام فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) از خانه بیرون آمد و کنار در خانه در برابر جمعیّت ایستاد و فرمود:
«من قومی را نمیشناسم که مثل شما بدمحضر (و بد برخورد) باشند، جنازهی رسول خدا (ص) را در دست ما رها کردید، و امر خود را بین خود بریدید، (و مسألهی رهبری را نزد خودتان بدون مشورت با ما پایان دادید) پس با ما مشورت نکردید، حق ما را نادیده گرفتید، گویا اصلاً به جریان «روز غدیر» آگاهی ندارید، و سوگند به خدا، رسول خدا (ص) در آن روز، دوستی و ولایت علی (ع) را از مردم عهد گرفت، تا امید شما را از دستیابی به مقام رهبری قطع کند، ولی شما رشتههای پیوند خود با پیامبرتان را بریدید.
وَاللَّهُ حَسِیبٌ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ
: «خداوند در دنیا و آخرت، بین ما و شما را حکم و داوری کند!!».
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان شیخ عباس قمی(ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#هجوم_به_بیت_ولایت
#عمر
#ابوبکر
♻️در ثواب نشر مطلب سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
✅ #غصب_فدک
🔹 علّامه ابومنصور طبرسی (متوفّی 588 ه) در کتاب احتجاج، و علی بن ابراهیم از امام صادق (ع) نقل میکنند که فرمود:
🔸هنگامی که بیعت با خلیفه اول پایان یافت و امر خلافت او بر مهاجران و انصار، استقرار گرفت و سامان یافت، خلیفه اول مأمورین خود را به فدک فرستاد تا نمایندهی فاطمه (س) را از سرزمین فدک اخراج نماید، و این دستور اجرا شد، اینک در اینجا در رابطه با فدک، به مطالب زیر توجّه کنید:
🔹اعتراض فاطمه و گواهی شهود
🔸هنگامی که فاطمه (س) از دستور خلیفه اول اطّلاع یافت نزد او رفت و فرمود: «چرا مرا از ارثی که پدرم رسول خدا (ص) برایم گذاشته بازمیداری، و وکیل و نمایندهی مرا از فدک، خارج نمودهای؟! با اینکه رسول خدا (ص) آن را به فرمان خدا، ملک من نمود».
خلیفه اول گفت: برای گفتههای خودت شاهد بیاور (که رسول خدا فدک را ملک خاص تو نموده است).
🔸فاطمه (س) رفت و اُمّاَیْمَنْ (از بانوان بسیار مورد احترام رسول خدا) را به عنوان شاهد نزد او آورد.
اُمّاَیْمَن به خلیفه اول گفت: گواهی نمیدهم مگر اینکه (در مورد اعتباری که دارم) به گفتهی رسول خدا (ص) در شأن من، به تو استدلال کنم، ترا به خدا سوگند میدهم آیا نمیدانی که رسول خدا (ص) فرمود: اِنَّ اُمّ اَیْمَنٍ اِمْرأةٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ «اُمّایمن، بانوئی است که البتّه از اهل بهشت است؟».
ابوبکر گفت: آری میدانم که پیامبر (ص) چنین فرمود.
اُمّایمن گفت: گواهی میدهم که خداوند به رسول خدا (ص) این آیه را وحی کرد:
وَ آتِ ذَالْقُرْبی حَقَّهُ «و حق نزدیکان را بپردازد» (اسراء- 26).
پیامبر (ص) پس از نزول این آیه، و فرمان خدا، فدک را به فاطمه (س) واگذار نمود.
🔸سپس حضرت علی (ع) نزد خلیفه اول آمد و عین این مطلب را گواهی داد. برای ابوبکر ثابت شد که فدک ملک شخصی فاطمه (س) است، بر همین اساس، نامهای (قبالهای) در مورد ردّ فدک به فاطمه (س) نوشت و به فاطمه (س) داد.
خلیفه دوم وقتی که از جریان آگاه شد، با ابوبکر ملاقات کرد و گفت: این نامه چیست؟
ابوبکر گفت: فاطمه (س) ادعا کرد که فدک مال من است، و برای صدق ادّعای خود اُمّاَیْمَن و علی (ع) را به عنوان شاهد و گواه آورد، و من بر این اساس آن نامه را دربارهی ردّ فدک فاطمه (س) نوشتم و به او دادم.
عمر نزد فاطمه (س) رفت و آن نامه را گرفت و پاره پاره کرد و گفت: فدک فییء (ثروت بدست آمده بدون جنگ از دست کافران) است و مال همهی مسلمین میباشد. و «اوس بن حدثان» و «عایشه» و «حفصه» گواهی میدهند (یا به قول اوس بن حدثان، عایشه و حفصه گواهی دادند) که رسول خدا (ص) فرمود:
لِنَّا مَعاشِرَ الْاَنْبِیاء لا نورِثُ، ما تَرَکْناهُ صَدَقةٌ.
: «ما گروه پیامبران، ارث نمیگذاریم، آنچه را گذاشتهایم صدقه (برای عموم) است».
و در مورد شهود، علی (ع) شوهر فاطمه (س) است و به نفع خود گواهی را استوار کرده (پس قبول نیست) امّا اُمّاَیْمَن، بانوی درستکاری است، اگر شخص دیگری با او گواهی دهند، به آن توجّه میکنیم و نظر میدهیم!!
فاطمه (س) در حالی که سخت اندوهگین بود از نزد ابوبکر و عمر، دور شد.
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان #شیخ_عباس قمی(ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#غصب_فدک
#ابوبکر
#عمر
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
✅ #غصب_فدک
🔹گفتار مستدل علی به خلیفه اول
🔸روز بعد حضرت علی (ع) به مسجد نزد ابوبکر آمد، دید مهاجران و انصار در اطراف ابوبکر حلقه زدهاند، به ابوبکر فرمود:
🔸چرا فاطمه (س) را از ملک موروثی، که از پدرش به او ارث رسیده، ممنوع نمودهای؟ با توجّه به اینکه رسول اکرم (ص) در زمان حیاتش، آن ملک را در اختیار فاطمه (س) گذارده است.
ابوبکر گفت: فدک، فییء (ملک بدست آمده و واگذاری کفّار) است و به همهی مسلمین تعلّق دارد، اگر فاطمه (س) شاهد بیاورد که رسول خدا (ص) آن را ملک او کرده است، ما هم آن را به او واگذار میکنیم، وگرنه او حقّی از آن ندارد.
🔸حضرت علی (ع) فرمود: ای ابوبکر! تو دربارهی ما برخلاف حکم خدا در حقّ مسلمانان، حکم میکنی.
ابوبکر گفت: چنین نیست.
علی (ع) فرمود: هرگاه ملکی در دست مسلمانی باشد و در اختیار او قرار گرفته باشد، و من ادعا کنم که آن ملک مال من است، از چه کسی بَیِّنه (دو شاهد عادل) میطلبی؟
ابوبکر گفت: از تو مطالبهی بیّنه (دو شاهد عادل) میکنم.
علی (ع) فرمود: پس چرا از فاطمه (س) در مورد ملکی که در اختیارش قرار گرفته (و صاحب «یَدْ» است مطالبهی بیّنه میکنی، با اینکه در زمان رسول خدا (ص) و بعد از او نیز، فدک در تحت اختیار فاطمه (س) بود، و تو از مسلمانان بر اساس قوانین قضاوت در مورد ملکی که در دستشان است، مطالبهی بیّنه (دو شاهد عادل) نمیکنی، آنگونه که از من مطالبهی بیّنه کردی، که من ادّعای ملکی که در اختیار دیگری است، نمودم.
🔸ابوبکر در برابر این استدلال، خاموش شد و سخن نگفت:
عمر گفت: ای علی! این سخنان را رها کن، که ما نیروی استدلال در برابر تو را نداریم، اگر گواهان عادل آوردی، قبول میکنیم وگرنه فدک مال همهی مسلمین است، و تو و فاطمه (س) بر آن حق ندارید.
🔸علی (ع) بار دیگر خطاب به ابوبکر فرمود: آیا قرآن را خواندهای؟
ابوبکر گفت: آری.
علی (ع) فرمود: به من خبر بده که این آیه (33 سورهی احزاب) در شأن چه کسی نازل شده است.
اِنّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.
: «خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد».
✅آیا این آیه در حق ما نازل شده یا در حقّ غیر ما؟
🔸ابوبکر گفت: در حقّ شما نازل شده است.
علی (ع) فرمود: اگر (فرضاً) چند شاهد گواهی دهند که فاطمه (س) (اَلْعِیاذُ بِاللَّه) کار بدی کرده است، تو دربارهی فاطمه (س) چگونه رفتار میکنی؟
ابوبکر گفت: «حد» الهی را بر او جاری میسازم، چنانکه بر سایر زنان جاری میکنم.
علی (ع) فرمود: در این صورت از کافران خواهی بود.
ابوبکر گفت: چرا؟
علی (ع) به ابوبکر فرمود: زیرا گواهی خدا را در مورد پاکی فاطمه (طبق آیهی فوق) رد کردهای، و گواهی مردم را پذیرفتهای، چنانکه حکم خدا و حکم رسول خدا (ص) را رد کردهای، آنجا که رسول خدا (ص) به امر خدا، فدک را برای فاطمه (س) قرار داده، و فاطمه (س) در زمان حیات رسول خدا (ص) آن را تصرّف نموده است، این قرارداد را رد میکنی، ولی گواهی یک نفر اعرابی را که بر پاشنهی خود ادرار میکند (مانند «اوس بن حدثان» که گواهی داد پیامبر (ص) ارث نمیگذارد) را میپذیری و بر این اساس، فدک را از فاطمه (س) گرفتی و گفتی فدک فَیْیء همهی مسلمین است، با اینکه رسول خدا (ص) فرمود:
🔹اَلْبِیِّنَةُ عَلی مَنْ اِدَّعی وَ الْیَمِینُ عَلی مَنْ اِدَّعی عَلَیهِ.
: «گواهی آوردن بر کسی است که ادّعا میکند (یعنی بر مدّعی است) و سوگند یاد کردن بر کسی است که ادعا بر او میشود (یعنی بر منکر است)».
تو قول (و قانون) رسول خدا (ص) را رها کردی (و گواهی را از منکر خواستی نه از مدّعی).
در این هنگام مردم با قیافههای خشمگین به همدیگر نگاه میکردند و سر و صدا بلند شد، بعضی گفتند: سوگند به خدا علی (ع) راست میگوید.
آنگاه علی (ع) به خانهی خود مراجعت نمود.
🔸سپس فاطمه (س) به مسجد آمد و به طواف قبر پیامبر (ص) پرداخت و اشعاری میخواند که نخستین شعر آن این است:
قَدْ کانَ بَعْدَکَ اَنْباء وهَنْبَثَةُ
لَوْ کُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَکْثِرُ الْخَطْبِ.
🔹«ای پدر! بعد از تو اخبار و آشوبها برخاست که اگر تو بودی و حضور داشتی، اختلاف زیاد نمیشد».
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی(ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#غصب_فدک
#ابوبکر
#عمر
♻️در ثواب نشر مطلب سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
✅ #امتحان_یاران
🔹امتحان از یاران و عدم قبولی آنها
راوی مذکور میگوید: وقتی که علی (ع) آن روز را به پایان رساند، سیصد و شصت مرد، با آن حضرت بیعت کردند که تا پای مرگ از او حمایت کنند، علی (ع) (خواست آنها را امتحان کند که آیا راست میگویند، به آنها) فرمود: بروید، فردا با سرهای تراشیده در محل «احجار الزّیت» (یکی از محلههای داخل مدینه) نزد من بیائید.
🔸آنها رفتند، علی (ع) خودش سرش را تراشید و فردای آن روز فرارسید، آن حضرت به آن محل رفت و در انتظار آن 360 مرد نشست، ولی تنها پنج نفر با سرهای تراشیده آمدند!!، نخست ابوذر آمد، بعد مقداد سپس حُذَیفة بن یمان، و پس از او عمّار یاسر، آمدند و در آخر، سلمان آمد، امام علی (ع) دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود و عرض کرد:
🔸«خدایا! قوم، مرا تضعیف کردند، چنانکه بنیاسرائیل، هارون (برادر موسی) را تضعیف نمودند، خدایا تو به آنچه که ما میپوشیم یا آشکار میکنیم آگاه هستی، و چیزی در زمین و آسمان بر تو پوشیده نیست، مرا مسلمان بمیران! و مرا به صالحان ملحق کن».
🔸سپس فرمود: آگاه باشید، سوگند به کعبه و رسانندهی به خانه کعبه، (و طبق نسخهای فرمود: و قَسَم به مُزْدَلِفَه (عرفات) و سوگند به شتران تند رونده که حاجیان را برای رمی جَمَره در منی حرکت میدهند) اگر عهد و وصیت پیامبر (ص) نبود، قطعاً مخالفان را در کانال هلاکت میافکندم، و رگبارهای صاعقههای مرگ را به سوی آنها میفرستادم، و آنها به زودی معنی سخنم را خواهند دریافت»
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی (ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#مظلومیت_علی_ع
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
✅ #قرآن_عترت
🔹 یادآوری وصیت پیامبر و نفی عمر
امام علی (ع) به مردم فرمود: رسول خدا (ص) به شما وصیت کرد که من #دو_چیز_گرانقدر را در میان میگذارم: ۱- قرآن
٢- عترت من که اهلبیت من هستند،
و این دو از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر بهشت با من ملاقات کنند، پس اگر شما قرآن را میپذیرید، مرا نیز همراه قرآن، بپذیرید تا بین شما به آنچه که خدا در قرآن نازل کرده، حکم کنم، چرا که من آگاه تر از شما به همهی قرآن از ناسخ و منسوخ و تأویل، و محکم و متشابه، و حلال و حرام قرآن میباشم.
عمر گفت: این قرآن را با خودت ببر، تا نه آن از تو جدا گردد و نه تو از آن جدا شوی، ما نیازی نه به آن قرآن جمعآوری شده بوسیلهی تو داریم و نه به تو نیازمندیم.
حضرت علی (ع) قرآن را برداشت و به خانهی خود بازگشت، و بر جایگاه نماز خود نشست و قرآن را در دامنش نهاد و آیات آن را میخواند. و از چشمانش اشک میریخت.
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی (ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#وصیت_پیامبر_قرآن_عترت
#مظلومیت_علی_ع
#عمر
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
✅ #بعد_از_پیامبر_ص
🔻مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ...
🔺پيوسته بعد از پدر دستمالي به سر بسته بود و جسمش ضعيف و رکنش شکسته، با چشمي گريان و قلبي سوزان از هوش مي رفت و به هوش مي آمد...
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
📚منابع:
▪️مناقب شهرآشوب
▪️#بیت_الاحزان شیخ عباس قمی
▪️بحار الانوار جلد 43
✅ @hosenih_maghtal
✅ #بعد_از_پیامبر_ص
🔻«أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ بَاكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ وَ تَقُولُ لِوَلَدَيْهَا أَيْنَ أَبُوكُمَا الَّذِي كَانَ يُكْرِمُكُمَا وَ يَحْمِلُكُمَا مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ أَيْنَ أَبُوكُمَا الَّذِي كَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَةً عَلَيْكُمَا فَلَا يَدَعُكُمَا تَمْشِيَانِ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَا أَرَاهُ يَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا يَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ يَزَلْ يَفْعَلُ بِكُمَا …»
🔺«حضرت زهرا بعد از فوت پدر بزرگوارش پیوسته سر خود را مى بست، جسمش ناتوان بود، قوّت خود را از دست داده بود، چشمانش گريان و قلبى سوخته داشت، ساعت به ساعت از حال می رفت و به حسنين عليهما السّلام مى فرمود: كجاست پدرتان كه شما را گرامى مى داشت و پیوسته شما را در آغوش مى گرفت؟ كجاست پدرتان كه از همه به شما مهربان تر بود و نمی گذاشت، روى زمين راه برويد. دیگر نخواهم ديد که درب این خانه را بگشاید و شما را بر دوش خود کشد؛ کاری که همواره در حق شما انجام می داد …»
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
📚منابع:
▪️مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج۳، ص: ۳۶۳
▪️مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۱۲۹
▪️ #بیت_الاحزان
✅ @hosenih_maghtal
✅ #بعد_از_پیامبر_ص
🔻«غَسَلْتُ النَّبِيَ ص فِي قَمِيصِهِ فَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ أَرِنِي الْقَمِيصَ فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ غَيَّبْتُهُ»
🔺امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
▪️«پیامبر صلوات الله علیه و آله را در پیراهنی که داشت، غسل دادم؛ اما فاطمه می خواست که آن را نشانش دهم؛ هنگامی که عطر پیراهن به مشامش رسید، از حال رفت. من نیز که وضعیت فاطمه را این طور دیدم، لباس را پنهان نمودم.»
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
📚منابع:
▪️بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۴۳، ص۱۵۷
▪️#بیت_الاحزان
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #امتحان_یاران
🔹امتحان از یاران و عدم قبولی آنها
راوی مذکور میگوید: وقتی که علی (ع) آن روز را به پایان رساند، سیصد و شصت مرد، با آن حضرت بیعت کردند که تا پای مرگ از او حمایت کنند، علی (ع) (خواست آنها را امتحان کند که آیا راست میگویند، به آنها) فرمود: بروید، فردا با سرهای تراشیده در محل «احجار الزّیت» (یکی از محلههای داخل مدینه) نزد من بیائید.
🔸آنها رفتند، علی (ع) خودش سرش را تراشید و فردای آن روز فرارسید، آن حضرت به آن محل رفت و در انتظار آن 360 مرد نشست، ولی تنها پنج نفر با سرهای تراشیده آمدند!!، نخست ابوذر آمد، بعد مقداد سپس حُذَیفة بن یمان، و پس از او عمّار یاسر، آمدند و در آخر، سلمان آمد، امام علی (ع) دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود و عرض کرد:
🔸«خدایا! قوم، مرا تضعیف کردند، چنانکه بنیاسرائیل، هارون (برادر موسی) را تضعیف نمودند، خدایا تو به آنچه که ما میپوشیم یا آشکار میکنیم آگاه هستی، و چیزی در زمین و آسمان بر تو پوشیده نیست، مرا مسلمان بمیران! و مرا به صالحان ملحق کن».
🔸سپس فرمود: آگاه باشید، سوگند به کعبه و رسانندهی به خانه کعبه، (و طبق نسخهای فرمود: و قَسَم به مُزْدَلِفَه (عرفات) و سوگند به شتران تند رونده که حاجیان را برای رمی جَمَره در منی حرکت میدهند) اگر عهد و وصیت پیامبر (ص) نبود، قطعاً مخالفان را در کانال هلاکت میافکندم، و رگبارهای صاعقههای مرگ را به سوی آنها میفرستادم، و آنها به زودی معنی سخنم را خواهند دریافت»
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی (ره)
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#طلب_یاری_از_انصار
♻️در ثواب نشر مطلب سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal